مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
افراطی گری
حوزههای تخصصی:
تروریسم و گرایش به خشونت و افراطی گری از جمله پدیده هایی است که بیشترین تهدید را علیه صلح و امنیت بین المللی در سال های اخیر رقم زده است. تصویب قطعنامه شماره A/68/L.31 در تاریخ 10 دسامبر 2013 با عنوان «جهان علیه خشونت و افراطی گری» در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران که با رأی قاطع نمایندگان 190 کشور جهان و بدون مخالفت به تصویب رسید، نشان از آن دارد که جامعه جهانی تا چه میزان از ناحیه این پدیده احساس خطر می کند. از بین مناطق مختلف جهان، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بیشتر از سایر مناطق با پدیده تروریسم و افراطی گری دست و پنجه نرم می کند. ظهور طالبان، القاعده، القاعده مغرب اسلامی (آکیم) ، داعش، انصار الشریعه و بسیاری دیگر از گروه های تروریستی و افراطی در این منطقه خود شاهد این مدعا است. دلایل بروز تروریسم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را می توان در زمینه های مختلف از جمله سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جستجو کرد که پرداختن به همه آنها پژوهش مفصلی را طلب می کند. در این نوشتار در پی آن هستیم که نشان دهیم چگونه عوامل فرهنگی، از جمله عقاید، باورها، سنت ها، ارزش ها و الگوهای رفتاری ریشه دار و دیرپا، باعث شده اند که گروه ها و جریانات مختلف در این منطقه از جهان به بازتعریف هویت خود در جهت گرایش به رفتارهای تروریستی و افراطی بپردازند.
ریشه یابی تفسیرهای غیر مسالمت آمیز از اسلام
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز دو تعریف از اسلام ارائه می شود یا به عبارت دقیق تر، دو تفسیر اصلی در دو سر طیف وجود دارد. در یک سر طیف، چهره ای کاملاً مسالمت آمیز و صلح جویانه و در سر دیگر، تفسیری خشونت آمیز از اسلام مطرح می شود و گروههای خشونت طلب و افراطی که دست به انفجار، کشتار و ترور می زنند یا در صورت ضرورت خشونت را تجویز می کنند، در این دسته قرار می گیرند. در بین دو سر طیف، دیدگاههای مختلفی وجود دارد و به نظر می رسد تعداد اندکی از مسلمان ها به دیدگاه دوم اعتقاد دارند ولی تأثیرگذاری آنها زیاد است. مقالات متعددی با استناد به قرآن و سنت، مسالمت آمیز بودن اسلام را نشان می دهند و با تحلیل آیات جهاد در قرآن و تحلیل جنگ های پیامبر، به ابهامات و پرسش های موجود نیز پاسخ می دهند. در این مقاله به این پرسش پاسخ خواهیم داد که اگر اسلام دین مسالمت است و قرآن اجازه آغاز هیچ گونه جنگ و خشونتی را نمی دهد و جنگ های پیامبر اسلام صرفاً دفاع بوده، پس چرا تفسیرهای غیرمسالمت آمیز یا خشونت آمیز از اسلام ارائه می شود و علل و ریشه های این گونه تفسیرها و افراطی گرها در جهان اسلام کجاست؟ یافته های نگارنده نشان می دهد ریشه تفسیرهای غیرمسالمت آمیز یا خشونت آمیز در اسلام به جاهلیت عربی پیش از اسلام بازمی گردد. ابتدا به اجمال به تبیین جهالت و خشونت در دوره مقارن ظهور اسلام در جامعه جاهلی می پردازیم و در ادامه تلاش می کنیم در حد توان و مقدورات یک مقاله، تداوم این روحیه خشونت آمیز را در دوره های بعدی تاریخ اسلام بیان کنیم.
افراط گرایی در جهان عرب زمینه های فکری و عوامل خارجی
حوزههای تخصصی:
بنیادگرایی را می توان دفاع از سنت به روش سنتی تعبیر کرد. در این راستا جریانات بنیادگرا به شدت به صحت تفاسیر خود از آموزه های دینی باور دارند. در رابطه با چرایی شکل گیری جریانات بنیادگرا دو دسته عوامل قابل ذکر هستند؛ به لحاظ داخلی می توان تحولات درونی جهان عرب مانند دموکراسی های ناقص و اندیشه پردازی های رادیکال و سطحی اندیشمندانی چون سید قطب را اشاره کرد، اندیشمندانی چون سید قطب ضمن رد هرگونه اجتهاد وعقل گرایی، بر نص وسنت تأکید دارند. اما به لحاظ خارجی مهم ترین عامل تأثیرگذار را می توان سیاست های اسرائیل و غرب به سرکردگی آمریکا معرفی کرد که نمونه عینی و بارز آن اشغال عراق توسط آمریکا و کمی دورتر اشغال افغانستان از سوی شوروی می باشد که در این باره غرب با در آغوش کشیدن و تجهیز نیروهای جهادگر و افراطی منافع مدنظر خودش را اجرایی کرد. با توجه به این موارد نگارندگان پژوهش حاضر با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به چرایی این سؤال هستند که چه عواملی زمینه ساز ایجاد و گسترش جریان های افراطی در جهان اسلام شده است و اینکه چه راه کاری را می توان جهت مقابله با این جریانات انحرافی در پیش گرفت؟ یافته های حاصل از پردازش فرضیه حاکی از آن است که نقش نیروهای فرامجموعه ای مانند آمریکا و سطحی نگری نیروهای اسلام گرا مهمترین دلایل ایجاد و گسترش این جریانات می باشد. به نظر می رسد تقابل نظامی بی نظمی و آشفتگی بیشتر را در پی خواهد داشت، در واقع راه کار مناسب وحدت جهان اسلام و بازاندیشی در تفکرات رادیکال اندیشمندان عرب است.
تأثیر سقوط اخلاقی نظام سرمایه داری بر تولید و گسترش خشونت در آمریکا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۲
151 - 178
حوزههای تخصصی:
بحران اخلاقی نهفته در ماهیت نظام سرمایه داری غرب، امروزه پیامدهای ناگواری بر جهان تحمیل کرده است. یکی از مهم ترین این پیامدها که امروزه جامعه بشری تحت تأثیر آموزه های غیرالهی و غیراخلاقی نظام سرمایه داری دچار آن شده، سیر صعودی گرایش به خشونت و افراطی گری در جهان است. اتهام خشونت گرایی و افراطی گری گرچه در حال حاضر با تبلیغات گسترده غرب متوجه جهان اسلام گردیده و به یکی از جلوه های اسلام هراسی در رسانه های غربی، به ویژه رسانه های مورد حمایت ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است، اما بررسی دقیق این پدیده، محققان را به ماهیت خشونت طلبی و افراطی گری لیبرالیسم و نقش کلیدی آن در گسترش این معضل در جهان رهنمون می سازد. نگارنده با عدم پذیرش انتساب خشونت طلبی و افراطی گری به جریان اصیل اسلامی از طریق تحلیل محتوای اسناد و شواهد موجود، ریشه عوامل واقعی خشونت و افراطی گری را در جهان، در بحران اخلاقیِ نهفته در ماهیت نظام سرمایه داری و لیبرالیستی غرب جست وجو می کند.
مواضع کلامی شیعه در برابر تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر آن است که مواضع کلامی شیعه مانع شکل گیری و رشد افراطی گری و خشونت گرایی و ترویج تروریسم شده و زمینه ها و بسترهای لازم سوءاستفاده افراطیون برای توسعه دامنه اهل کفر و مفهوم جهاد به سمت مسلمین و اقدامات جنایی و تروریستی را سد می کند. بررسی های این پژوهش نشان می دهد مواضع کلامی شیعه به دلیل پیروی از معارف اهل بیت و تثبیت رویکرد عقل گرایی و به ویژه با ظهور جریان اصلاح گرا در دوره معاصر، در مباحث کلامی اساسی و بنیادین مانند توحید، نبوت، عدل، امامت، معاد، جبر و اختیار، حسن و قبح ذاتی و حجیت عقل و مستقلات عقلیه توسط کسانی چون شهید مطهری، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی، حضرت امام خمینی و دیگران، مانع شکل گیری و رشد افکار افراط گرا و گروه های تروریستی در جوامع شیعی شده است. این رویکرد راه خود را در اصول فقه و فقه شیعه پیدا کرده و با راهنمایی و هدایت جامعه و جوانان، مانع رشد و شکل گیری تروریسم در میان شیعیان و جوامع شیعی شده است.
راهبرد سیاسی- نظامی ایالات متحده آمریکا در آسیای مرکزی پس از 11 سپتامبر؛ هدف ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که سیاست و راهبرد کلان و هدف های آمریکا از حضور نظامی در منطقه آسیای مرکزی پس از 11 سپتامبر چیست و این راهبرد و هدف ها در منطقه با چه موانع و چالش هایی رو به رو است؟ در پاسخ می توان گفت که منطقه آسیای مرکزی برای آمریکا اهمیت بالای ژئوپلیتیکی دارد؛ به این شکل که استقرار آمریکا در آسیای مرکزی می تواند ضمن مبارزه مستقیم با تروریسم و استفاده از منابع انرژی منطقه، از یک سو به گسترش نفوذ این کشور و از سوی دیگر به کنترل و مقابله با نفوذ رقبای سنتی اش همچون روسیه و چین منجر شود. البته میزان موفقیت این راهبردها و هدف ها به چگونگی مواجهه آمریکا با چالش هایی همچون وضعیت جغرافیایی منطقه، افراطی گری اسلامی و تروریسم و رقبای منطقه ای همچون روسیه و چین بستگی دارد. راهبرد اصلی و همیشگی آمریکا حضور در مناطق راهبردی جهان و جلوگیری از سلطه قدرت های رقیب این کشور چون روسیه و چین بوده است. در ارتباط با منطقه آسیای مرکزی حضور آمریکا در دوره بوش و اوباما بررسی شده است. راهبرد کلان هر دو رئیس جمهور در راستای همان هدف همیشگی ایالات متحده یعنی حضور در مناطق با اهمیت بوده است؛ اما تاکتیک ها با توجه به مقتضیات زمانی تفاوت داشته است. در دوره بوش و بعد از رخداد یازده سپتامبر به علت وجود تهدیدهای مستقیم علیه آمریکا، ابزار و تاکتیک از نوع سخت و حضور نظامی بوده است؛ اما در دوره اوباما به دلیل برطرف شدن نسبی تهدیدها، تاکتیک ها به حضور نرم و استفاده از قدرت هوشمند تغییر یافته اند.
نقش قدرت، هم خیال سازی و افراطی گری در خلق هویت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله برای پاسخ به پرسش «نقش قدرت و افراطی گری در خلق هویت انسانی چیست»، بر این فرضیه استوار گشته که افراطی گری به عنوان یکی از شیوه های اعمال قدرت، واکنش فرد یا افراد منقادِ قدرت در جهت باز پس گیری هویت خویش است. در این پژوهش که با رویکرد کیفی و تکیه بر روش های تفسیری صورت گرفته، شخصیت و هویت انسان از منظر اندیشمندان حوزه فلسفه، سیاست، روان شناسی و جامعه شناسی در تطبیق با ماهیت دازاین از نگاه «هایدگر» بررسی شده و دو گونه متفاوت و هم زمانِ هویت برای هر فرد شناسایی شده است که به آنها نام «هویت موجود» (به مفهوم آنچه فرد توسط آن شناسایی و تعریف می گردد) و «هویت ممکن» (به مفهوم هویت تصویرشده در ذهن فرد و دیگر هویت های قابل تصور برای هر فرد) داده ایم. با بررسی دازاین که بر پایه آشکاری خودش می فهمد، ضرورت تطبیق هویت موجود و ممکن در زیست او مورد توجه قرار گرفته، با تمرکز بر نقش قدرت و شیوه های اعمال قدرت در پرتو این هدف، پروسه ای از اعمال قدرت برای امکان- ابزارسازی دیگران به قصد تطبیق هویت موجود و ممکنِ اعمال کننده قدرت رخ می نماید که آن پروسه را «هم خیال سازی» (به مفهوم روند دخالت، تغییر و تعیین آرزوها و در پی آن اهداف و خواست های افراد با شیوه های مختلف در اشکال آگاهانه و ناآگاهانه و در نظر آوردن دیگران تنها به عنوان ابزاری برای فراهم سازی شرایط حصول خواست ها، اهداف و آرزوهای خود، نهاد خود، گروه خود، جامعه خود و...) نامیده ایم. منقادِ «هم خیال سازی» که برای بازپس گیری هویت ممکن خود و به انقیاد کشاندن دیگران به واکنش های افراطی مبادرت می کند، در حوزه های گوناگون زیستِ دازاین پیگیری شده است تا اطراف هجوم برنده به هویت دازاین در زیست کنونی به منظور قابل محاسبه و پیش بینی پذیر کردن دازاین مشخص شده، عوارض و اسباب افراطی گری نمایان گردد و بستری برای چاره اندیشی فراهم آید.
رویکرد گروه های جهادی نسبت به نص: مراجعه مستقیم به نص به مثابه روشی جهت درهم آمیختگی متن و عمل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۳
157 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نحوه ی رویکرد جهادگرایان متاخر به متن نص است. فرض این پژوهش مبتنی است بر این که منطق فهم و نحوه و روش مراجعه ی جهادگرایان متاخر به متن نص می تواند در فهم و شناخت منطق عمل و کنش ایشان موثر واقع گردد. تشریح سازوکار فهم منتهی به عمل عاجل نزد گروه های تکفیری-جهادی، وجه تمایز پژوهش پیش رو است. تحلیل تلقی جهادگرایان تکفیری از متن و توقع ایشان از آن را با بهره گیری از روش توصیفی–تحلیلی پیش برده ایم؛ نتایج حاصله نشان می دهند که گفتمان سلفیسم هدف غایی خود را عملی نمودن نص تعریف می کند. این گفتمان که نص را بی پیرایه ترین بخش دین می داند، می کوشد آن را از طریق سازوکارهای منطبق با خوانش خود از نص و سلف عملیاتی نماید. نص از دیدگاه آن ها به مثابه منبع ایدئولوژیک و توجیه گر کنش جهادی در راستای محقق ساختن رسالت خودخوانده، مورد مراجعه ی بی واسطه قرار می گیرد. این گفتمان، نص را در عین حال که به عنوان بن مایه ی ایدئولوژی و منبع مشروعیت و مرجع توجیه و تجویز می شناسد؛ به متن به مثابه دغدغه و هدف کنش جهادی نیز می نگرد. عدم پای بندی سلفیسم نوین به تفسیرهای تاریخی از متن نص منجر به شکل گیری فهمی منجمد و قالب بندی شده برمبنای ذات مندی کنش جهادی گردیده است.
جایگاه مطالعات افراطی گری در روابط بین الملل
منبع:
صلح پژوهی اسلامی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
۷۰-۴۹
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش دارد به واکاوی جایگاه مطالعات افراطی گری در روابط بین الملل با توجه به مفاد دروس کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه های امریکا و اروپا بپردازد. در پاسخ به این پرسش که رویکرد مراکز آموزشی به مطالعات افراطی گری اعم از خشونت آمیز و غیر خشونت آمیز در روابط بین الملل چیست، نگارنده به تبیین این موضوع از دو منظر روشی و محتوایی می پردازد. از منظر روشی می توان به رویکردهای مبتنی بر تحلیل روندهای بین المللی بر اساس آینده پژوهی، مطالعات پوزیتیویستی، مطالعات انتقادی، مطالعات تطبیقی، مطالعات موردی، مطالعات منطقه ای، مطالعات میان رشته ای، و تمرین های عملی شبیه سازی در روابط بین الملل اشاره کرد. از منظر محتوایی، دانشگاه های غرب تلاش داشته اند از منظرهای مختلف فلسفی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، روانشناختی، فرهنگی، دینی، ارتباطاتی و امنیتی به مداقه در مطالعات افراطی گری بپردازند. در این زمینه میتوان به رشته های مطالعات توسعه بین المللی، مطالعات منازعات و بحران های بین المللی، اقتصاد سیاسی بین الملل، مطالعات بینادینی، مطالعات زنان، مطالعات روانشناختی، مطالعات تروریسم شناسی، مطالعات پوپولیسم شناسی، مطالعات ارتباطاتی، مطالعات جهانی شدن، مطالعات امنیت بین الملل، و مطالعات جامعه شناختی پلیس اشاره کرد. لذا مقاله حاضر در نظر دارد زوایای گوناگون به مطالعات افراطی گری و رویکردهای مختلف پژوهشی و آموزشی به این پدیده در روابط بین الملل را مورد مداقه قرار دهد.
تبیین و نقد مبانی فقهی اندیشه تکفیر وآثار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه «تکفیر» با استفاده از دو منبع عظیم اسلامی، یعنی قرآن و سنّت و نیز با استناد به برخی از فتاوای فقیهان در طول تاریخ توانسته است بارها خود را بازسازی و تجدید قوا کرده و خسارات بزرگی بر پیکر جامعه اسلامی تحمیل نماید. پس بجاست که مبانی فکری و فقهی آن تبیین و در معرض قضاوت افکار عمومی قرار گیرد. این مقاله ضمن واکاوی تاریخی اندیشه تکفیر، مبانی عمده فقهی آن را از متون دینی (بیشتر اهل سنّت) و نیز آثار عینی این جریان فکری را مورد ارزیابی قرار داده و اثبات می کند که هیچ یک از تکیه گاه های فقهی آن توانایی اثبات حقّانیت شرعی این جریان و پیامد های آن را ندارد.
تمایز منشأ و خاستگاه رهبران شیعی و پیشوایان فقهی اهل سنت در نهضت های شهادت طلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
385 - 363
حوزههای تخصصی:
اسلام برای حفظ موجودیت خود و رسیدن به مقاصد عالی به عواملی مانند فرهنگ جهاد و شهادت طلبی برای پیروزی مسلمانان نیاز دارد؛ و یکی از روش های دفاعی علیه متجاوزان، عملیات استشهادی است. در این نوشتار، تلاش شده است تا با مطالعه مقایسه ای منشأ و خاستگاه رهبران شیعی و پیشوایان فقهی اهل سنت، تفاوت های عمده شالوده فکری و اعتقادی این رهبران در این زمینه بررسی شود. پرسش های پژوهشی عبارت اند از: 1. تا چه حد منشأ و خاستگاه رهبران شیعی و اهل سنت در نهضت های استشهادی متفاوت است؟ 2. چه عواملی به تفاوت های فکری و فقهی شیعه و اهل سنت در رویکرد به افراطی گری منجر شده است؟ با رویکرد مقایسه ای و گردآوری و تحلیل داده های کیفی و استدلال های ارائه شده در متون فارسی و عربی، و توجه به آیات و روایات مربوط و دیدگاه های فقهای شیعه و اهل سنت در خصوص موضوع در آثار تفسیری و فقهی، فرضیه زیر آزمون می شود: «تفاوت در میزان تحصیلات عمیق اسلامی حوزوی، میزان استقلال از دولت، استحکام روابط فرهنگی و خانوادگی، عوامل مهمی در بروز تفاوت ها در دیدگاه ها و عملکرد این رهبران بوده است». یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشتر رهبران شیعه پایگاه حوزوی دارند؛ و بسیاری از آنان از مجتهدان تراز اول و مراجع تقلید بوده اند، و مستقل از حکومت ها به اداره امور می پرداختند. پیوندهای فرهنگی و خانوادگی آنان که همواره در صفوف نخست قیام و جهاد بوده اند، سبب ایجاد شبکه ای گسترده از مبارزان ضد ظلم شده است. نبود این ویژگی ها در رهبران اهل سنت به گسترش افراطی گری و ایجاد گروه های خشونت طلب سنی کمک کرده است.
زمینه های پیدایش و رشد افراطی گری در آسیای مرکزی: مطالعه موردی داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۴
151 - 175
حوزههای تخصصی:
یکی از جریان های تکفیری که طی سال های اخیر موجبات خشونت و افراطی گری را در منطقه غرب آسیا فراهم آورده، جریانی موسوم به «داعش» است. این جریان بنا به دلایلی نظیر فقدان دموکراسی و حقوق شهروندی، تحجر و واپس گرایی بروز یافت و با حمایت های مالی- لجستیکی برخی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای توانست قریب به نیم دهه به حیات خود تداوم بخشد و چالشی اساسی را فراروی دولت های این منطقه قرار دهد. داعش همچنین با توجه به ماهیت، اهداف و دورنمایی که برای خود متصور است، تهدیدی بالقوه برای کشورهای آسیای مرکزی است. این پژوهش با کاربست نظریه «مواجهه با مدرنیته» و نیز نظریه «دولت ورشکسته» درصدد بررسی موارد امکان و امتناع حضور داعش در آسیای مرکزی است. نویسندگان مقاله برآنند که به دلیل تأثیرپذیری بخشی از جریان اسلام گرایی در آسیای مرکزی از اندیشه های افراطی موجود در غرب آسیا و تضادی که این نوع اندیشه با انگاره های مدرنیته دارد، زمینه برای حضور داعش در آسیای مرکزی فراهم است؛ به ویژه پس از آنکه داعش از سوریه و عراق رخت بربسته و در جستجوی فضایی جدید برای ادامه حیات خود است. با این حال، وجود دولت های اقتدارگرا و نسبتاً باثبات در آسیای مرکزی، حضور داعش را در این منطقه با محدودیت هایی روبه رو ساخته است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها کتابخانه ای و استفاده از داده های اینترنتی است.
اسلام و خشونت درجهان اسلام؛ از زمینه های نظری تا اقدامات عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
جهان اسلام و بخصوص خاورمیانه یکی از نقاط منازعه خیز جهان است. منازعات در این منطقه دلایل مختلفی دارد اما در تمام انگیزه ها یا رنگ و بوی دینی حضوری پررنگ دارد. یکی از مهمترین دلایل ارتباط این منازعات با مذهب، به رویکردهای متعدد و گاهی متناقضِ مسلمانان به اسلام، و در نتیجه به زمینه های علمی و نظری باز می گردد. ریشه های معرفت شناختیِ خشونت ها در جهان اسلام به طور کلی به تفسیرها و خوانش های مختلف دانشمندان مسلمان از اسلام باز می گردد که طی بیش از هزار سال، حوزه های علمی و معرفتی مختلفی را در قالب سنت های علمیِ مشخص شکل داده است. شش رویکرد یا حوزه مطالعاتی و معرفتی در جهان اسلام وجود دارد که سه رویکرد از آنها می توانند زمینه ساز خشونت باشند یا زمینه های تفسیر های خشونت آمیز در آنها وجود دارد که عبارتند از رویکردهای نقلی، فقهی و کلامی. سه رویکرد دیگر شامل فلسفی، اخلاق و عرفانی، صلح جویانه و مداراگرانه هستند. هدف این مقاله بررسی و تحلیل رویکردهای مختلف علمی و معرفتی به دین اسلام، و نشان دادن زمینه های خشونت یا صلح در هرکدام از آنهاست.
مسؤولیت دولت ها در مقابله با خشونت و افراط گرایی در فقه و اسناد بین المللی
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
123 - 135
حوزههای تخصصی:
خشونت و افراط گرایی یکی از تهدیدهای جدی صلح و امنیت داخلی کشورها، منطقه ای و بین المللی است. در این مقاله تلاش شده به بررسی این سؤال پرداخته شود که از منظر فقه و اسناد بین المللی دولت ها در مقابله با خشونت و افراط گرایی چه تعهداتی برعهده دارند. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و به روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته است. یافته ها حاکی است که خشونت و افراطی گری طیفی وسیعی از فعالیت های خرابکارانه و تروریستی را شامل می شود. این موضوع در فقه عمدتاً تحت عنوان فتک، محاربه و افسادفی الارض قابل تحلیل است که دولت و حکومت اسلامی متعهد به مجازات و سرکوب عاملان آن است. در عرصه بین الملل نیز اسناد بین المللی متعددی، دولت ها را مسؤول مقابله با خشونت و افراطی گری از طریق تحریم گروه های تروریستی، ممنوعیت حمایت و مبارزه با تأمین مالی آن ها نموده است. به عنوان مثال کنوانسیون بین المللی محو هر نوع تبعیض نژادی، به ممنوعیت ترویج خشونت و افراطی گری پرداخته است و مسؤولیت اصلی مقابله با هرگونه تبلیغ مبتنی بر برتری نژاد یا گروهی از انسان ها بر دیگر گروه ها را بر عهده دولت ها گذاشته است. علاوه بر این، قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل تحت عنوان جهان علیه خشونت و افراطی گرایی، دولت ها را به اقدامات فرهنگی، تقویت حقوق بشر و دموکراسی در راستای مبارزه فرهنگی با خشونت و افراطی گرایی متعهد کرده است.
مطالعه جریان های افراطی گری اسلامی: مطالعه موردی داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۰ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
61 - 83
حوزههای تخصصی:
با مشاهده حرکت های افراطی گروه هایی مانند سلفی های جهادی ، القاعده، طالبان، و... که همگی به نوعی خواهان برقراری حکومت اسلامی هستند، می توان گفت، آنها گروهی از اسلام گرایان تندرو اهل سنت اند که خود را نماینده واقعی دین می دانند. در این میان، جریانی رادیکال موسوم به داعش با اعمال خشونت آمیز، پدید آمده که با روند در پیش رو و با حمایت کشورهای غربی و کشورهای منطقه، به نوعی همه جوامع جهان را تحت الشعاع قرار داده است. هدف این مقاله، شناخت جریان های تکفیری برآمده از ایدئولوژی وهابیت و درنهایت، داعش است. این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که «خاستگاه جریان های افراطی گری اسلامی کجا بوده و این جریان ها چگونه شکل گرفته اند؟» فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود، این است که «منشأ جریان های افراطی گری اسلامی، در عربستان سعودی بوده و از جریان وهابیت سرچشمه گرفته و تکوین یافته اند». به عبارت دیگر، داعش جریانی است با پیشینه گروه های افراطی که منشأ آن وهابیت است؛ بنابراین، جریان نوینی نیست. این مقاله براساس روشی تبیینی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است.
تأثیرات متقابل جهانی شدن و افراطی گری بر یکدیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۳)
121 - 162
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به بررسی تاثیرات متقابل جهانی شدن و افراطی گری بر یکدیگر با تکیه بر مورد جریان سلفی تکفیری پرداخته شده است. در ابتدا، سابقه جریان سلفی بررسی و چهار نوع جریان سلفی شامل: سلفی تبلیغی، سلفی اخوانی، سلفی جهادی و سلفی تکفیری شناسایی و به طور مختصر هر یک از این انواع سلفی گری توضیح داده شد. در بررسی سلفی تکفیری به سابقه جریان تکفیر در اسلام اشاره و چهار جریان تکفیری شامل: خوارج، وهابیت، طالبان - القاعده، داعش و جریان تکفیری اخیر شناسایی می گردد. در بخش بعدی مقاله، ابتدا مفهوم جهانی شدن و تعریف و ابعاد مختلف آن مطالعه و سپس آثار متقابل جهانی شدن و جریان های تکفیری بر یکدیگر بررسی می شود. سرعت تغییرات، ایجاد اضطراب، احساس تهاجم فرهنگی، ایجاد نزاع هویتی، اسلام ستیزی از جمله آثار منفی جهانی شدن در راستای توسعه افراطی گری بوده که موجب رشد جریان های افراطی و تکفیری شده و از سوی دیگر رشد جریان تکفیری نیز دارای آثاری مانند افزایش اسلام هراسی و اسلام ستیزی؛ تقویت نرم های جهانی شدن، تقویت ملی گرایی و بومی گرایی و تضعیف مرزهای سیاسی و ... بوده است. در پایان، برخی راه حل ها برای مقابله با افراطی گری و تکفیرگرایی مورد اشاره قرار می گیرد.
تحلیل تطبیقی میزان عقل گرایی ماتریدیه و سلفیه در مسائل توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
81 - 102
حوزههای تخصصی:
مسئله جایگاه عقل در آموزه های اعتقادی از گذشته نزد پیروان مذاهب مختلف کلامی یکی از مباحث اختلاف برانگیز و اساسی بوده است و اندیشه وران مذاهب مختلف در این مسئله دیدگاه واحدی ندارند و نظرات مختلفی را طرح نموده اند. در این میان عالمان ماتریدی و سلفی در این مسئله اختلاف نظر جدی دارند، به طوری که تقابل آن ها نسبت به مسئله عقل در باب آموزه های اعتقادی به ویژه مسئله توحید، پیامدهای بسیار متفاوتی را رقم زده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی درصدد بررسی میزان عقل گرایی ماتریدیه و سلفیه در باب توحید برآمده و این نتیجه را به دست می دهد که سلفیان در باب توحید بر خلاف ماتریدیان قلمرو عقل را محدود نموده و این نگاه حداقلی به عقل در مباحث توحیدی تمایزات بین دو مکتب ماتریدیه و سلفیه در باب توحید رقم زده که مهم ترین نقاط تمایزات عبارت اند از: ارائه تقسیم متفاوت از توحید توسط دو مکتب، رویکرد متمایز در اثبات صفات و اقسام آن، رویکرد متمایز در باب تفسیر صفات خبری، رویکرد حداقلی یا حداکثری در براهین عقلی، عقلی یا شرعی دانستن حسن و قبح و رویکرد متفاوت در باب افعال الهی(جبر و اختیار). بدیهی است رویکرد حداقلی سلفیان به عقل در مباحث فوق، یک سری پیامدهای منفی همچون نفی مشروعیت توسل، استغاثه، توسل، ولایت تکوینی اولیاء، جسم انگاری خداوند و جواز تکلیف ما لا یطاق را در پی دارد.