مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ضرورت
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۸
کلام سیاسی از جمله حوزههای مطالعات سیاسی به شمار میرود که در صدد بررسی، تبیین و دفاع از آموزههای سیاسی دینی است. کلام سیاسی خود شاخهای از علم کلام شمرده میشود و از این رو تابع ویژگیها و خصایص علم کلام است. هر چند مباحث کلام سیاسی در لابهلای مباحث گوناگون کلامی در طول تاریخ علم کلام مطرح و دنبال شده، پیگیری این مباحث به صورت منسجم و در قالب یک حوزه مطالعاتی، نسبتاً جدید است. ضرورتهای مختلفی که در متن پژوهش بررسی شدهاند، پیگیری آنها را در قالب یک حوزة مطالعاتی مستقل ضرور میسازد. بر این اساس، کلام سیاسی همانند فقه سیاسی است که به رغم داشتن پیشینة اجمالی در حال شکلگیری و تکامل یکی از حوزههای مطالعاتی در اندیشه سیاسی اسلام است. در این نوشتار به چیستی، تعریف، روش، ضرورت، مسائل و برخی موضوعات دیگر که کلیات کلام سیاسی را تشکیل میدهد، پرداخته شده است. بدیهی است که این حوزه هنوز در مراحل شکلگیری خود قرار دارد، و این پژوهش از جمله نخستین گامها در راه پیشبرد این حوزه مطالعاتی است، که توجه صاحبنظران، بهویژه متولیان و مسؤولان محترم حوزه و دانشگاه میتواند سبب تکامل هر چه بیشتر این حوزة مطالعاتی شود.
تحلیلی از برهان های جهان شناختی و مقایسه آن با امکان و وجوب در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
در بیان برهانهای جهانشناختی برای اثبات وجود خداوند، از اصطلاحات امکان و وجوب استفاده شده است؛ بهگونهای که برخی گمان کردهاند این دو برهان، یک برهان و در دو تقریر است. در این مقاله، ضمن ارائة تحلیلی از برهان جهانشناختی در تحول تاریخیاش، سه جریان عمده برای آن نشان داده شده است: بیان برهان در اندیشة یونانی، تقریر توماسی و سرانجام تقریر لایب نیتسی آن؛ سپس با بیان ویژگیهای این قالبهای برهان جهانشناختی، و پس از نشان دادن عناصر محوری برهان امکان و وجوب در فلسفة اسلامی، تفاوتهای این دو برهان بهویژه از جهت عناصر فلسفی موجود در آنها بیان شده است. همچنین نقدهای عمدهای که به برهان جهانشناختی شده، بررسی؛ سپس نسبت آن نقدها با برهان امکان و وجوب، سنجیده شده است.
معرفت پیشینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۳ شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
موزر در این نوشته با ذکر تمایز سهگانه، به اختصار دربارة هریک پرداخته است. نخست، تمایز معرفتشناختی است که از نظر نویسنده، ملاک این تمایز به توجیه آنها مربوط میشود. طبیعی است که در این صورت، بحث به قضایا منحصر میشود. در این باب، وی به مفهوم حداقلیِ آن باور دارد به این معنا که معرفت پیشینی مستلزم یقین (به هیچ یک از معانی آن) نیست. تمایز دوم، تمایز فلسفی آنها است که به بحث ضرورت و امکان ارتباط پیدا میکند. در این بحث به دیدگاههای لایبنیتس و شاؤل کریپکی اشاره میکند. تمایز سوم، تمایز میان حقایق تحلیلی و ترکیبی است. نویسنده با تعریف حقایق تحلیلی به اینکه منطقاً ضروری باشد، بحث درباره ضرورت و ترکیبی بودن را بیان میدارد، آنگاه به ذکر مهمترین دیدگاهها درباب علت و منشأ پیشینی شدن یک معرفت پرداخته است. نتیجهای که وی از این بحث میگیرد آن است که لازم است قبل از همه، یکی از دیدگاهها درباب منشأ پیشینی شدن معرفت را پذیرفت و آنگاه از خلط متافیزیکی فیزیکی و معرفتشناختی مساله اجتناب نمود.
لزوم پایبندی به اصول اخلاقی در اطلاعرسانی
حوزه های تخصصی:
اصول اخلاقی به قوانین کمال انسان و خیر را تحقق بخشیدن مربوط است و در نتیجه در هر حرفهای به مجموعهء احکام ارزشی و تکالیف رفتار و سلوک، و فرمانهایی برای عمل بستگی دارد. در رشته و حرفهء کتابداری و اطلاعرسانی، تلاشهایی برای مشخصکردن اصول اخلاقی به عمل آمده است. برشمردن اصول اخلاقی و رعایت آنها در امور پژوهش، تدریس و کار اطلاعرسانینخستین گامهای برداشتهشده در این زمینه است. برخی صاحبنظران این رشته، مسائل اخلاقی مربوط به تولید، اشاعه و کاربرد اطلاعات را مهم پنداشته و برشمردهاند.خبرگانی دیگر، مسائل اخلاقی و رعایت اصول آن را به دو بخش عمده – مسائل اخلاقی کلان و مسائل اخلاقی خرد – تقسیم کردهاند و اجرای قوانین اصولی اخلاقی را بیشتر بر عهدهء تولیدکنندگان پایگاهها و بانکهای دادهها، میزبانان اطلاعاتی و ارتباطات دوربردی که در خدمت اطلاعرسانی همگانی است دانستهاند. در این نوشتار از «باید» و «نباید»های مرتبط با ضرورتها، و مصالح کنونی و آتی اطلاعرسانی سخن میرود تا نشان دهد چگونه ادامهء این خدمت میتواند به هدف غایی »انسانکاملشدن« بینجامد و راهنمای عمل و هدایتگر رستگاری شود.
قرائتهای گوناگون از حقوق طبیعی
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۳ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
بحث از حقوق طبیعی از بیست و پنج قرن پیش به شکلهای مختلف در میان متفکران جریان داشته است. استمرار توجه اهل تفکر به نظریههای مبتنی بر حقوق طبیعی در طی این مدت دراز شگفتانگیز مینماید.
این نظریهها باید دارای بخشی از حقیقت باشند که انسانها همواره حل دغدغههای فکری و درونی و حتی اجتماعی خود را در توسل به آنها جستوجو میکنند. سنت حقوق طبیعی در فرهنگهای مختلف جلوهگر شده و تحولاتی را به خود دیده است. اعتقاد به این سنت نه تنها در سنتهای دینی و فضای الهیاتی و کلامی، بلکه در چارچوب عقلمدار سکولار نیز مطرح بوده است و نه تنها آرمانگرایان که پارهای از اثباتگرایان نیز به طور ضمنی اعتقاد خود را به برخی از قواعد حقوق طبیعی ابراز کردهاند. در تفسیرهای گوناگون حقوق طبیعی با مصادیق متعدد و متفاوت میتوان سه مشخصه را مشاهده نمود: جهانی بودن، ضرورت و ثبات. هوادران حقوق طبیعی در تمامی دورهها دغدفه دفاع از حقوق انسانها را داشته¬اند اصول پایهای حاکم بر حقوق جزا را نیز میتوان بر پایه حقوق طبیعی توجیه نمود؛ چنان که ضرورت کیفر متجاوزان به حقوق انسانها نیز بر اساس این نظریه قابل توجیه است. در این مقاله تلاش شده است نظریه حقوق طبیعی و سیر تحول آن از دوران قبل از مسیح تا دوران مدرن با نگاهی به حقوق کیفری مورد بررسی قرار گیرد
بررسى نظریات مربوط به ضرورت تشکیل حکومت دینى بر اساس سیره پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله قدسسره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۹ شماره ۱۵۰
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به شیوه تحلیلى به بررسى نظریات مربوط به ضرورت تشکیل حکومت دینى بر اساسسیره پیامبر صلىاللهعلیهوآله مىپردازد. در ارتباط با ضرورت و یا عدم ضرورت تشکیل حکومت مبتنى بردین، دو دیدگاه سلبى و ایجابى مطرح شده است؛ دیدگاه نخست مدعى است، تشکیل حکومتدینى در دوران کنونى نه مطلوب است و نه ضرورى؛ یعنى تشکیل حکومت دینى جزو وظایفدینى ما نیست؛ زیرا بر فرض که پیامبر به تشکیل حکومت اقدام کرده باشد، این عمل از باباضطرار و خواست مردم بوده، نه رسالت الهى حضرت تا ما نیز به تشکیل حکومت دینى مأمورباشیم. نظریه دوم معتقد است حکومتى که پیامبر تشکیل داد، جزو رسالت دینى حضرت بوده ومختص دوران حیات خود ایشان نیست. بنابراین، ما نیز ملزم هستیم در تمام دورانها در صورتامکان، به انجام این مهم مانند سایر دستورات دین مبادرت نماییم. این نظریه از طریق بررسىسیره سیاسى پیامبر با روشى تفهمى به اثبات مىرسد.
درآمدی بر منطق(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
آر. آرنالدز در این مقاله با نگاهی تاریخی، جایگاه «علم منطق» را در جهان اسلام و نیز ارتباط آن را با دیگر
علوم اسلامی، از جمله نحو، تفسیر، فقه، کلام، فلسفه و عرفان بررسی میکند. او ضمن بررسی واکنشهای
نخستین اندیشمندان مسلمان در برابر ترجمة متون منطقی، دیدگاههای منطقدانان مسلمان را با دیدگاههای ارسطویی مقایسه میکند.
منطق با ترجمهها و شرحها به جهان اسلام وارد شد، و با این که ابتدا برخی آن را به کلی نفی میکردند، از نظر آرنالدز، حتی کسانی که آن را میپذیرفتند، با فروکاستن آن به ابزاری برای ارزیابی نامها و معانی از مسیر ارسطویی جدا میشدند. پیشفرضهای کلامی و نفوذ آثار سریانی و رواقی نیز از عوامل دیگری بود که در آغاز ظهور منطق اسلامی، آن را از منطق ارسطویی جدا میساخت. آرنالدز در کنار این امور، به خلاقیتها و ابتکارات شارحانی مانند فارابی و ابن رشد نیز اشاره کرده، تأکید میورزد که با آثار ابنسینا منطق به منزلة بخش مقدماتی فلسفه تثبیت شد، همانگونه که با آثار غزالی، وارد علم فقه گردید. با این حال، او اذعان میدارد که حتی پیش از غزالی نظریة استدلال، در چارچوب علم اصول، کانون توجه مسلمانان بوده است.
لزوم پایبندی به اصول اخلاقی در اطلاعرسانی
حوزه های تخصصی:
اصول اخلاقی به قوانین کمال انسان و خیر را تحقق بخشیدن مربوط است و در نتیجه در هر حرفهای به مجموعهء احکام ارزشی و تکالیف رفتار و سلوک، و فرمانهایی برای عمل بستگی دارد. در رشته و حرفهء کتابداری و اطلاعرسانی، تلاشهایی برای مشخصکردن اصول اخلاقی به عمل آمده است. برشمردن اصول اخلاقی و رعایت آنها در امور پژوهش، تدریس و کار اطلاعرسانینخستین گامهای برداشتهشده در این زمینه است. برخی صاحبنظران این رشته، مسائل اخلاقی مربوط به تولید، اشاعه و کاربرد اطلاعات را مهم پنداشته و برشمردهاند.خبرگانی دیگر، مسائل اخلاقی و رعایت اصول آن را به دو بخش عمده – مسائل اخلاقی کلان و مسائل اخلاقی خرد – تقسیم کردهاند و اجرای قوانین اصولی اخلاقی را بیشتر بر عهدهء تولیدکنندگان پایگاهها و بانکهای دادهها، میزبانان اطلاعاتی و ارتباطات دوربردی که در خدمت اطلاعرسانی همگانی است دانستهاند. در این نوشتار از «باید» و «نباید»های مرتبط با ضرورتها، و مصالح کنونی و آتی اطلاعرسانی سخن میرود تا نشان دهد چگونه ادامهء این خدمت میتواند به هدف غایی »انسانکاملشدن« بینجامد و راهنمای عمل و هدایتگر رستگاری شود.
دغدغه گفت وگوی تمدن ها در هزاره سوم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنشهای اندیشه بنیاد و عقل مدار همواره باعث نزدیک شدن تمدنها و فرهنگهاگردیده است. این کنشها نیازمند روند مستمر و پایدار هستند. ثابت ماندن در جهان متغیر لطمه زیادی به جامعه و فرهنگ خودی وارد میسازد. در این راستا گفتمان تمدنها میتواند راههای بسیاری را بگشاید که قبل از این وجود نداشت و یا به سختی قابل تحصیل بود. در عین حال گفت و گوی تمدنها خود شامل نیازهایی نظیر نیازهای تمدنی، تعاملات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از یک سو، و موانعی نظیر شکاف ارتباطی (مبتنی بر فرهنگ)، موانع سازمانی یا ساختاری، و موانع فنی است.
بررسی اضطرار در حقوق کیفری ایران با توجه به دیدگاه امام خمینی
حوزه های تخصصی:
«اضطرار» از عناوین ثانویه و قواعد مشهور فقهی است که در ابواب مختلف فقه مورد استناد واقع شده و از جنبه های عبادی، حقوقی و کیفری کاربرد داشته و نقش مؤثری در رفع حرج و حل مشکلات فردی و اجتماعی دارد. با وجود اضطرار حرمت فعل محرم مرتفع و مجازات آن منتفی می شود. در ماده 55 قانون مجازات اسلامی «اضطرار» به عنوان یکی از عوامل رفع مسئولیت کیفری مطرح گردیده، اما ابهامهای زیادی در مورد آن وجود دارد. در این مقاله جنبه کیفری اضطرار مورد بررسی قرار گرفته و به برخی ابهامات و سؤالها در مورد آن پاسخ داده شده است.
بررسی فقهی اضطرار و ضرورت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اضطرار و ضرورت از عناوین ثانویه و قواعد مشهور فقهی هستند که در ابواب مختلف فقه مورد استناد واقع می شوند و نقشی مؤثر در رفع جرح و حل مشکلات فردی و اجتماعی دارند. با این حال این دو عنوان از سوی فقهای امامیه مورد بررسی های مستقل و منسجم قرار نگرفته و حدود و ضوابط اعمال آن مشخص نشده است از همین رو گاه در مقام وضع قانون و یا اجرای آن بی جهت مورد استناد واقع می شوند و منشأ یا سند وضع قانون یا صدور آرای قضایی می گردند. مقاله حاضر با هدف برداشتن گامی در جهت پر نمودن این خلاء به معرفی مفاهیم این دو عنوان یکی است. معرفی ضوابط و شرایط و اسباب و موجبات اضطرار، مقایسة ضرورت و مصلحت، اختیار یا الزام ناشی از حالت اضطرار، شخصی بودن یا نوعی بودن اضطرار ومعرفی برخی مصادیق فقهی مبتنی بر قاعدة اضطرار از دیگر مباحث مقاله است.
تعبیر از اراده با اشاره در فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اراده، اساس عقود و تصرّفات به شمار میآید، به گونهای که بدون آن نمیتوان بر هیچ عقد و تصرّفی آثار شرعی و حقوقی مترتب کرد. اراده، امری است پوشیده که مکان آن قلب است و کشف آن نیازمند نوعی اظهار؛ که اشاره یکی از آنهاست. اشاره همچون وسایل دیگر تعبیر از اراده، یعنی لفظ، کتابت، فعل و سکوت دارای احکامی است. به طور کلی اشاره یا در شخص لال مادرزاد مطرح است که اشارة وی بنا بر ضرورت تعبیر کنندة اراده است، مگر اینکه قادر به نوشتن باشد که در این حالت کتابت بر اشاره ارجحیت دارد و یا اشاره در مورد شخص لال عارضی (غیر مادر زاد) محل بحث است که اشارة وی بنا بر دفع حرج و ضرر، ملاک تنفیذ است و احتمال رفع لال بودن وی در آینده هیچ تأثیری در حکم ندارد و یا اشاره از شخص ناطق حاصل میشود که در این حالت هم تعبیر به اراده میگردد، زیرا عرف حاضر در تعاملات مردم در مجالس قانونگذاری یا بازارهای بورس و غیره بیانگر تعبیر از اراده است. در همة موارد، اشاره باید مفهم و واضح باشد.
مبانى عقلى امر به معروف و نهى از منکر
حوزه های تخصصی:
امر به معروف و نهى از منکر، در شمار شریف ترین وعظیم ترین واجبات در اسلام اند. اهمیّت و نقش این دوواجب، آنها را از حد یک واجب معمولى بالاتر برده، به درجه ضروریات دین رسانده است. قرآن مجید و روایات پیشوایان معصوم اسلام نیز با بیان هاى گوناگون از اهمیت ویژه وعُلُوّشان این دو اصل سخن گفته اند. از پرسشهاى اساسى درباره این دو فریضه این است که آیا وجوبِ امر و نهى عقلى است یا سمعى (شرعى)؟دانشمندان اسلامى خصوصاً فقیهان و متکلمان شیعه دونظرگاه عقلى و سمعى بودن را در کتابهاى خود طرح کرده اند.عده اى از آنان از نظرگاه عقلى حمایت کرده، جمع بیشترى ازسمعى بودن این دو اصل پشتیبانى نموده اند. این نوشتار باپذیرش عقلى بودن امر به معروف و نهى از منکر، به برخى مبانى عقلى این دو واجب پرداخته است.
ضرورت علی و معلولی و پیامدهای پذیرش یا انکار آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم فلسفه اولی ـ و شاید مهم ترین آنها ـ بحث علیت است و مهم ترین ویژگی علیت که مهم ترین اختلاف نظر ها نیز در آن واقع شده است، ویژگی ضرورت علی یا وجوب وجود معلول هنگام وجود علت تامه است؛ به گونه ای که برخی از اندیشمندان، بحث علیت را با بحث ضرورت علی مساوی دانسته و پذیرش و عدم پذیرش علیت را با قبول یا رد این قاعده معادل شمرده اند.
در حالی که بیشتر طرف داران این نظریه در زمره فلاسفه هستند، اکثر مخالفان آن از متکلمان و اصولیان به شمار می روند. مقاله حاضر از یک سو رویکردی است انتقادی به پاره ای از دلیل های فیلسوفان در تایید و تثبیت این قاعده و از سوی دیگر شامل انتقادهای متکلمان و اصولیان در انکار آن است. از این رو، نوشتار حاضر بیش از آن که در صدد ارائه راه حلی نو برای این نزاع کهنه باشد، در پی برجسته کردن نقاط ابهام در آرای هر دو طرف نزاع است.
قاعده دفع افسد به فاسد و دلالت های حقوقی ـ جرم شناختی آن
حوزه های تخصصی:
از جمله قواعد فقهی که در حقوق کیفری و جرم شناسی، به ویژه جرم شناسی پیشگیرانه کاربردهای قابل توجهی دارد، قاعده دفع افسد به فاسد است. ادله ای که قواعدپژوهان از کتاب، سنت و سیره معصومین بر حجیت این قاعده اقامه کرده اند، کافی به نظر نمی رسد. گرچه در دلالت عقل بر این قاعده بحثی نیست، ولی تشخیص حدود و ثغور آن کار آسانی نیست. این قاعده به لحاظ حقوقی با قواعدی همچون ضرورت، اضطرار، امر آمر قانونی و... تا حدودی در برخی مصادیق همپوشی دارد و به نظر می رسد قانونگذار کیفری ایران، این قاعده را به طور مستقل به رسمیت نشناخته است و مصادیق مورد پذیرش قانونگذار را باید در ذیل عناوین یاد شده جست وجو کرد.
در حوزه جرم شناسی، به ویژه جرم شناسی پیشگیرانه و نیز در مباحث اصلاح و درمان مجرمان، این قاعده می تواند کاربردهای قابل توجهی داشته باشد، ولی مهم ترین مسئله مرجع تشخیص افسد و فاسد و نیز تشخیص حالت تزاحمی است که مسئولان را به روا دانستن فاسد برای دفع افسد متقاعد می سازد.
مقررات کیفری لایحه ی حمایت از خانواده در بوته ی نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمایت کیفری از ارزش ها و قواعد همیشه در آخرین مرحله باید صورت پذیرد به خصوص در حقوقی همانند حقوق خانواده که بیش از آنکه بر پایه ی قرارداد استوار باشد، ایجاد و دوام آن بر عشق و علاقه ی زن و شوهر مبتنی است. آنگاه که مداخله ی حقوق کیفری لازم است، باید اصول و قواعد قانون گذاری و قانون نگاری به طور کامل رعایت شود. اینکه مقررات کیفری لایحه حمایت از خانواده تا چه حد بر پایه ی بایسته های تقنین تنظیم شده است، پرسشی است که این مقاله درصدد پاسخ گویی به آن است.
استنتاج نتایج ضروری در ضربهایی با یک مقدمه ضروری، مسأله ای درموجهات ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
دست دادن با نامحرم از نگاه آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مصاحفه از آداب مردمان پیش از ظهور اسلام است که دین اسلام نیز آن را پذیرفت و بدان سفارش نمود. اگرچه اسلام این ادب اجتماعى را پذیرفته, براى حفظ آثار و فواید و تقویت جنبه هاى مثبت آن, نیز جلوگیرى از مفاسد احتمالى, تنها مصافحه همجنسان را مجاز شمرده است; از منظر اسلام دست دادن مرد با زن غیر محرم, خواه با ریبه و قصد تلذذ و خواه بدون قصد, ممنوع است. همچنین در حکم ممنوعیت مصافحه با نامحرم, میان زنان مسلمان و زنان اهل کتاب تفاوتى به چشم نمى خورد.
برهان وجودی در الاهیات پویشی هارتسهورن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چارلز هارتسهورن، تقریری جدید از برهان وجودی آنسلم ارائه می دهد که متناسب با مفهوم مورد پذیرش او از خداست. از دیدگاه او، نه طرفداران آنسلم و نه مخالفان او فهم صحیحی از برهان اصلی آنسلم نداشته اند. او خطای این متفکران را به جهت تبعیت از گانیلو می داند که فصل دوم خطابه را در تقریر برهان وجودی ملاک قرار داده و فصل سه و چهار را نادیده گرفته است. هارتسهورن اکثر کتاب هایی را که دربارة برهان وجودی آنسلم بحث کرده اند، دارای این وجه مشترک می داند که به نکات مهمی که آنسلم در فصل های سه و چهار خطابه بیان کرده و بارها در پاسخ به گانیلو تکرار کرده است، توجه نکرده و فقط به استدلالی که در فصل دو آمده اکتفا نموده اند.
دیدگاهی نو در باره مالکیت خصوصی میراث فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میراث فرهنگی ملتها در عصر کنونی از چند زاویه مورد توجه قرار گرفته و اهمیت فراوان یافته است. این اهمیت موجب گشته دولتها قوانین ویژهای را در حوزه میراث فرهنگی، از جمله مالکیت یا تملک آثار تاریخی ـ فرهنگی، وضع کنند. این قوانین در بسیاری از موارد، تحدید مالکیتهای خصوصی را در پی دارد. در نگاه نخست به نظر میرسد، شریعت اسلام با توجه به اهتمام خاصی که به مالکیت خصوصی دارد، بر اساس احکام اولیه، مالکیت یا تملک آثار تاریخی ـ فرهنگی را همچون سایر اموال، نه تنها معتبر دانسته، بلکه تخطی از آن را خلاف قوانین شرع به شمار میآورد. در این مقاله، نگاهی دیگر را پیش روی نهادهایم که بر پایه آن، میتوان انتظار داشت که قوانین یاد شده مخالفتی با شریعت نداشته، بلکه بدون دست آویختن به مقوله ""ضرورت"" و ""مصلحت""، راه را برای اجرایی شدن آنها باز میگشاید.