مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
فمنیسم
منبع:
بانوان شیعه ۱۳۸۴ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
موج سوم فمنیسم تحت تأثیر اندیشههاى پست مدرن، علم را به ساختار زبانى و در نهایت، به عنصر جنسیت ارجاع مىدهد و معتقد است که غلبه مرد، علم و همچنین زبانى مردانه به دنبال آورده است. بر اساس این دیدگاه، قرآن نیز که به زبان عربى نازل شده است، هویتى مذکر دارد.
اما واقع آن است که قرآن عنصر جنسیت را در حقیقت انسانى دخیل نمىداند و بسیارى از خطابهاى قرآنى متوجه حقیقت انسانىاند. اما حتى در مواردى که از نظر محاورات عام زبان عربى، خطاب با ضمیر مذکر بیان شده، بیان قرآن به گونهاى است که ظهور کلام را متوجه حقیقت انسانى مىکند.
حقوق اجتماعی و مدنی زنان در جنبش شیخ محمد خیابانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال 1335ﻫ.ق/1917م، جنبشی اعتراضی به رهبری شیخ محمد خیابانی، از طریق فعالیت حزب دموکرات آذربایجان و انجمن های با نفوذ دموکرات ها آذربایجان را فرا گرفت و پس از یک دوره گذار، با برپایی قیام کوتاه مدتی از 16 رجب تا 29 ذیحجه 1338 ﻫ.ق/9 آوریل تا 14 سپتامبر 1920 م، به مبارزه با حکومت مرکزی پرداخت. طی سال های اشاره شده، یکی از وجوه اشتراک های فراوان در اندیشه و اهداف جنبش، نظریه نوگرایی و پرداختن به چرایی عدم تکوین جامعه قانونمند در دوره پس از مشروطه بود. با این ملاحظه، اندیشه ورزی جنبش پیش-نیاز تحقق توسعه یافتگی را ایجاب نوعی شرایط فکری در بین آحاد جامعه و نگرش های مثبت فرهنگی برای پیشرفت و تحقق جامعه مدنی می دانست. و از آنجا که نوگرایی در قالب گسترده آن، یعنی نوسازی جامعه مطرح شد در این بین، توجه به موقعیت اقشار گوناگون جامعه و بویژه، حقوق اجتماعی و مدنی زنان به طور اجتناب ناپذیری میان نظریه پردازان جنبش به یک بحث عمومی و در عین حال، منحصر به فردی تبدیل شد. اصطلاح فمنیسم، واژه نسبتاً جدیدی در تاریخ ایران است و به نظر می رسد این واژه، نخستین بار در سال 1338 ﻫ.ق/1920م، توسط برخی روشنفکران جنبش عنوان و پیرامون آن مباحث پر دامنه ای در باب عوامل مؤثر در بهبود موقعیت زنان مورد بحث قرار گرفته است. پژوهش حاضر، به بررسی شناخت شناسی هایِ دارای دیدگاه فمنیستی در جنبش خیابانی پرداخته، نشان خواهد داد که آیا این گفتمان اصلاحی تا چه حد به پویش جمعی زنان در عرصه های سیاسی، اجتماعی منجر گردیده است.
نگره ی انتقادی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"از رویکردهای اندیشه در زمینه آموزش و پرورش در دهه های گذشته که در ایران کمتر بدان نگریسته شده، پرورش انتقادی است. این رویکرد که بیشتر از دهه 80 در کانون نگرش اندیشه مندان بوده، برگرفته از نگره انتقادی یا مکتب فرانکفورت است. در این دیدگاه، پرورش وابسته به دگرگونی های اجتماعی و سیاسی دانسته شده است و از این رو، در آن برنامه های درسی بر بررسی های اجتماعی و سیاسی پایه گذاری می شود. نگره انتقادی آموزش و پرورش، بی طرفی دانش را نمی پذیرد و طرح انتقادی مسایل را در مدرسه ها، آشکار سازنده پیوند قدرت و دانش، و پی آمدهای آن می داند.
پرورش انتقادی که در سال های گذشته بسیاری از آموزش گران و به ویژه رنگین پوستان بدان نگاهی ویژه داشته اند، برآیند نگره پردازی برخی از اندیشه مندان و فیلسوفان انتقادی در کشورهای گوناگون، به ویژه اروپا و امریکا است. این نوشتار، در کنار روشن ساختن پرورش انتقادی، به بررسی پرورش رهایی بخش فریره، پرورش بنیادی ژیرو، و پرورش انقلابی مک لارن می پردازد. هم چنین، چالش هایی که آموزش گران انتقادی در دوران جهانی شدن با آن رو به رو اند بررسی و این دیدگاه به کوتاهی ارزیابی می شود.
"
مدیریت دولتی و عدالت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
انسان و نحوه شکل گیری دولت ها در عرصه جوامع انسانی؛ به نظر می رسد که تحقق عدالت اجتماعی؛ مبنای توجیه حیات دولت و سنگ پایه مشروعیت اقدام آن در عرصه های سیاسی اقتصادی و فرهنگی جامعه است. تلاش نوع بشر در تمنای عدالت در چالش دنباله دار صاحبنظران برای مفهوم پرداز آن انعکاس یافته و در سیر تاریخ روایت های گوناگونی از عدل را فرا روی مشتاقان عدالت قرار داد هاست به طوری که در یک دسته بندی از مکاتب فلسفی سیاسی؛ جیمز پی؛ استربا؛ آرمان سیاسی نهایی آموزه های لیبرالیسم؛ سوسیالیسم؛ لیبرال دموکراسی؛ اجتماع گرایی؛ فمنیسم و فرانوگرایی را نیل به مطلوب هایی چون آزادی؛ برابری؛ آمیزه آزادی و برابری؛ نفع عمومی؛ برابری زن و مرد و نفی فرا روایت ها و نظریه های کلان فرض کرده اتس؛ گویا جوامع بشری فراخور بلوغ و نیاز خود تعاریفی را بر مفهوم حقیقی عدل تحمیل کرده اند از این رو تامل بر تضارب آرای طرفداران مکاتب فوق ذهن را به جستجوی سرشت حقیقی عدل رهنمون می سازد سرشتی که با نفی نسبی انگاری در مفهوم پردازی عدالت بر مدار حق و تعهد به آن قابل تعریف است واسوه هایی چون عدالت احمد ی(ص) و علوی (ع) را به جهان بشریت عرضه می دارد. دیگر آنکه تمایل به عدل حق مدار و تلاش برای تحقق آن در گرو بلوغ عدل پذیری و حق گرایی عامه مردم است. از این رو می توان گفت که تحقق " جامعه عدل" متضمن "مفهوم پردازی حق مدار" و "پذیرش مشتاقانه" آن توسط اکثریت جامعه است.
زنان و آینده خانواده
حوزههای تخصصی:
نویسنده در ادامه بحث قسمت نخست، پس از تعریف و تبیین ویژگیهای بارز جنبش فمینیستی و توضیح اولین رکن آن که با عنوان «فردگرایی» از آن یاد شده است، در این بخش از تحلیل خود به بررسی دومین رکن فمینیسم ـ یعنی آزادی جنسی ـ میپردازد. به زعم وی هر چند «آزادی رفتارهای جنسی» که در پرتو اصل نخست ـ یعنی فردگرایی ـ معنا و مفهوم مییابد؛ در ابتدا قلمرویی محدود و مشخص داشت و بسیاری از تحلیلگران و حتی مردم عادی آن را موجه مییافتند، اما به یکباره ابعاد نوینی مییابد که در نهایت به فروپاشی «خانواده» و انحراف فمینیسم در راستای اهداف و اغراض مردانه منجر میشود. شاخص اصلی این بحث را موضوع حقوقی «سقط جنین» شکل میدهد. که در متن زیر ان را پی می گیریم.
اختلاط و انفکاک در محیطهاى اجتماعى زنانه و مردانه، از مبانى اسلام تا فمنیسم پست مدرن
حوزههای تخصصی:
فمنیسم جریان واحدی نیست، بلکه به نسبت خاستگاههای فلسفی متفاوت، به شاخههای مختلفی تقسیم میشود. فمنیستهای پست مدرن بر اساس رویکرد فلسفی خاصی که به هویت زن و مرد دارند، برای این دو جنس، ذهن، زبان، دانش، جهان و جهانبینی متفاوتی قایلند. بر همین اساس، معتقدند تفکیک محیطهای زنانه و مردانه سبب پیشرفت زنان خواهد شد؛ ولی نظریه اخلاقی اسلام درباره عدم اختلاط محیطهای مردانه و زنانه دارای مبانی و خاستگاههایی متفاوت است. در مبانی دینی اسلامی، امنیت و عفاف و مشارکت مردان و زنان در عین رعایت حریم محیطها، دارای بنیادهای فلسفی خاصی است. نوشتار حاضر این نظریه را در تطابق مبانی اسلام و فمنیسم فرامدرن (جدید) به چالش میکشاند.
نقد دیدگاه فمنیستی سیمون دوبووار درباره ازدواج و مادری با رویکرد به اندیشه های امام خمینیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، نقد و بررسی دیدگاه فمنیستی سیمون دوبووار، اگزیستانسیالیست معروف فرانسوی، با استناد به آیات و روایات و با رویکرد به اندیشه های امام خمینی است. خانم بووار نویسندة کـتاب جنس دوم است که از زمان انتشارآن درسال 1949 تاکنون موضوع نقد و بررسی های فراوانی هم در حوزة فمنیسم اجتماعی و هم الهیات فمنیستی بوده است. فمنیسم پدیده ای یک دست نیست اما در یک تعریف نسبتاً شامل می توان گفت که مخالفت با هر شکل تبعیض اجتماعی، شخصی و اقتصادی که زنان به دلیل جنسشان متحمل می شوند، فمنیسم یا مکتب اصالت زن است. طرفداران این دیدگاه تلاش کرده اند شخصیت زن را در قالب الگویی نشان دهند که متناسب باتمدن جدید دنیا دنیای غرب عرضه شده و نشانه ای از تفکر نو، انقلابی و اصلاحی تلقی شود؛ در حالی که دین اسلام نیز که کامل ترین دین آسمانی و پایان-بخش تعالیم وحی است، مدعی بازتعریف ماهیت زن به عنوان یک انسان و اعادة هویت و حقوق از دست رفته زن در همیشة تاریخ و ارائة الگویی متعالی برای این تجلی زیبای پروردگار است. در این تحقیق که با روش مطالعة کتابخانه ای صورت گرفته است، به نقد و بررسی دیدگاه سیمون دووبوار در رابطه با نقش مادری و همسری زن پرداخته و در برابر، موضع اسلام را با استناد به آیات و روایات، و همچنین آرای امام خمینی ارائه می کنیم.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با نابرابری جنسیتی در میان دختران 18 تا 59 ساله شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
متفاوت بودن دو جنس مرد و زن ورای هرگونه برتری در هر جامعه ای مستعد نابرابری بوده است. این نابرابری در جوامع مختلف به سبک های متفاوتی جریان داشته و نوعی برتری و حق کشی را به دنبال داشته و این نابرابری ورای قومیت ها و گروه های متفاوت بیشتر در جنسیت نمود بارزی پیدا کرده است. امروزه به موازات تحولات گسترده ای که در اوضاع اجتماعی زنان در جوامع بشری پدید آمده است، شاهد تغییر و تحولاتی درخواسته ها و نیازهای زنان جامعه هستیم که این خواسته ها در جهت احقاق حقوق از دست رفته آنها و دستیابی به عدالت جنسیتی است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر نابرابری جنسیتی در میان دختران 18 تا 59 ساله شهر تهران به روش پیمایشی انجام شده است. در بررسی نتایج حاصل از فرضیات پژوهش بر اساس تحلیل واریانس مشخص شد که رابطه معناداری بین وضعیت اشتغال و قومیت با نابرابری جنسیتی وجود دارد. همچنین در آزمون های همبستگی ابطه درآمد و گرایش مذهبی با نابرابری جنسیتی معنادار شد و اما در نتایج تحلیل واریانس ابطه بین تحصیلات و نابرابری جنسیتی معنادار دیده نشد.
شناسایی شاخص های مؤثر بر مشارکت زنان در طرح های توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مشارکت و کاربرد آن در علوم مختلف خصوصاً شهرسازی و برنامه های توسعه شهری چندین دهه است که مورد توجه صاحبنظران و اندیشمندان قرار گرفته و از جمله عوامل و مؤلفه های موفقیت طرح های شهری به شمار می آید . اما در اکثر موارد بیان این موضوع و کاربرد آن منحصر به گروه های خاص در جامعه بوده و از توجه مستقیم به زنان به عنوان نیمی از جمعیت شهروندی بازمانده است . با توجه به این موضوع ، لزوم استفاده از مشارکت زنان در طرح های توسعه شهری به عنوان فرصتی در شهرسازی امروزه مطرح می شود. اما استفاده از این فرصت و قابلیت بالقوه در جوامع مختلف نیازمند برخوردی مطالعه شده و محلی است . پیشینه این موضوع با گرایش ایده مشارکت در امور مختلف از جمله شهرسازی از اواخر دهه ۱۹۵۰ در امریکا آغاز و دامنه کاربرد آن به تدریج در دهه های بعد و در کشورهای دمکراتیک وسیع شد. از سوی دیگر ایده مشارکت زنان در امور شهری از دیدگاه های فلسفی مانند فمنیسم و به دنبال آن اصطلاحاتی مانند جنسیت و توسعه مطرح شد ، اما موضوع مورد توجه در این نوشتار ، تعامل مثبت و کارا بین این دو موضوع خصوصاً در حوزه شهرسازی است. بر این اساس دو فرضیه اصلی این پژوهش به شرح زیر است : الف مشارکت زنان یک فرآیند پویاست که مراحل مختلفی را شامل بوده و تحت تأثیر عوامل متعدد است . ب افزایش آگاهی بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت زنان در امور شهری دارد. جهت آّزمون این فرضیات ابتدا مبانی نظری مربوط به مشارکت زنان و توانمندسازی ارایه شده و جهت تدوین پایگاه نظری پژوهش، براساس نظریات و دیدگاه های مرتبط مدل نظری فرآیند ارتقای مشارکت زنان در قالب یک فرایند پویا و شامل چهار مرحله اصلی ظرفیت سنجی، نهادسازی، بسترسازی و پایش مطرح شده است . سپس با ارزیابی کمی، میزان هم سویی مؤلفه های مشارکت زنان و طرح های شهری مشخص شده؛ دو مؤلفه نهادسازی و آگاهی بیشترین تأثیر را بر فرآیند تهیه و اجرای طرح های شهری دارد که تأییدی بر درستی فرضیه های پژوهش است . روش تحقیق این پژوهش در بخش های اول و دوم مبانی نظری توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی ، کتابخانه ای بوده که با مراجعه به مدارک موجود و جمع آوری آنها صورت گرفته است. در نهایت نتیجه گیری از طریق تحلیل و ارزیابی مؤلفه های مستخرج از مبانی نظری با استفاده از روش دلفی و با تکیه بر نظرات کارشناسی صورت گرفته و براساس نتایج حاصل از این ارزیابی میزان تأثیر مؤلفه های مشارکت زنان بر فرآیند تهیه و اجرای طرح های شهری تعیین شده است .
بایسته های تدوین متون حقوق زنان از دیدگاه فقه حکومتی
حوزههای تخصصی:
تدوین متون حقوق زنان برای رشته های فقه، حقوق و مطالعات زنان یکی از امور اجتناب ناپذیر است. لکن امروزه با توجه به تحولات شگرفی که در مناسبات اجتماعی صورت گرفته است و نقش های جدیدی که بانوان پیدا کرده اند لزوم به روز رسانی این متون بیش از گذشته ضروری می نماید. برای تدوین متون حقوق زنان سه رویکرد کلی وجود دارد: 1-رویکرد فقه سنتی 2-رویکرد فقه حکومتی 3- رویکرد فمنیستی. بر اساس بررسی های انجام شده در این پژوهش رویکرد فقه سنتی و رویکرد فمنیستی برای تدوین حقوق زنان دچار خلاها و نقایصی می باشد از این رو یگانه رویکرد موجه، رویکرد فقه حکومتی به نظر می رسد. برای تبیین این رویکرد در تدوین متون حقوقی پژوهش حاضر سامان یافته است. روش ما در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است.
نقد فمنیستی بوم گرای رمان جای خالی سلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش فمنیستی بوم گرا می کوشد طرح ساختارمندی از رابطه دیالکتیکی زن و طبیعت، به دست دهد. این نگرش هنوز در سرزمین ما چندان شناخته شده نیست، اما زمینه های پیدایش چنین مطالعاتی در آثار ادبی ما مشهود است. رمان جای خالی سلوچ ، نوشته محمود دولت آبادی، چون غالب آثار او، پیوندی عمیق میان انسان و طبیعت را به تصویر می کشد. بیشتر منتقدان و پژوهشگران به زمینه های اجتماعی و سیاسی این رمان پرداخته اند؛ اما اگر با نگاه فمنیستی بوم گرا به داستان نگریسته شود، پیوند زن و طبیعت که یادآور بسیاری از اسطوره هاست، در این داستان به وضوح دیده می شود. شخصیت اصلی و محوری این داستان، زنی به نام مرگان است که پیوندش با زمین و طبیعت، از یکسو یادآور بسیاری از شخصیت های اساطیری است و از دیگر سو، یگانگی او با طبیعت در جامعه روستایی، یادآور این همانی زن و طبیعت در خاطره جمعی ما از زندگی بدوی و آغازین بشر است؛ در این پژوهش، کوشش شده که با نگاه فمنیستی بوم گرا ریشه های پیوند زن و طبیعت در تصاویر و توصیف های این داستان کاویده شود.
تبیین مبانی معرفت شناسی فمنیسم و قرآن نسبت به ملاحظات جنسیتی (در مقام توصیف و هنجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فمینیسم به عنوان یک جنبش اجتماعی و سیاسی، تأثیرات مختلفی را در حوزه های معرفتی برجای گذاشته است. با توجه به نفوذ چشمگیر فمنیسم و اثرات اجتناب ناپذیر آن، هدف این مقاله از شناخت فمنیسم، به عنوان یک مسئله فرهنگی اجتماعی، احساس خطر از جانب این پدیده نوظهور در جامعه اسلامی و جلوگیری از ترویج راه حل های غربی در راستای رهایی زن از ستم و تعدی می باشد. بی شک عدم آگاهی از مبانی نگرش موجود از حیث فرهنگی و اجتماعی مشکلاتی را در جامعه اسلامی به وجود خواهد آورد. لذا شناخت مبانی معرفت شناختی آن از نگاه قرآن و با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، مورد بررسی این نوشتار قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که از نظر فمنیست ها موارد واقعی مشترک بین دو جنس در بعد معرفت، یکسان است و موارد واقعی، تفاوت بین دو جنس در دستیابی به معرفت، وجود ندارد و در مقام توصیف و هنجار، زن و مرد تفاوتی ندارند.
بررسی اصالت زن-طبیعت و اندیشه های طبیعت گرایانه فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
123 - 142
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان جدّی ترین بحث های نقد فمنیستی در زبان فارسی را در شعر فروغ فرخزاد یافت. او نخستین شاعری است که احساسات زنانه خود را آزادانه تر از دیگران بیان کرده و زبان و اندیشه او کاملا زنانه، لطیف، پاک، و بی آلایش است و همچنین هیچ کس چون او، نتوانسته زندگی زن معاصر ایرانی را چنین در شعر خود به تصویر کشاند. این مقاله می کوشد تا نگرش اصالت زن-طبیعت را در شعر فروغ فرخزاد بازیابی و واکاوی نماید، از این رو «هستی شناسی طبیعت»، «فصول و گردش ایّام»، «عناصر چهارگانه»، «درخت و گیاه»، و «موجودات زمینی و آسمانی» در پیوند با زبان و اندیشه فروغ فرخزاد مورد کنکاش قرار گرفته است. مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که در شعر و افکار شاعر، مفاهیم طبیعت گرایانه تا چه اندازه بازتاب داشته است و فروغ فرخزاد به عنوان شاعری زن به طبیعت چگونه می نگریسته است؟ بنابراین بررسی اصالت زن-طبیعت در شعر فروغ فرخزاد گامی است جهت کنکاش در اندیشه ها و آراء یکی از شاعران معاصر زن و شعرهای طبیعت گرایانه وی. روش تحقیق به کاررفته در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد.
نقد و بررسی آرا و شبهات نوگرایان پیرامون آیه اخفای زینت (نور:31)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سیری در نظریات پیرامون آیات حجاب، به ما نشان می دهد که در عصر جدید، نظری کاملاً متفاوت درباره این آیات مطرح شده است. گروهی از نوگرایان، روش پوشش رایج بین زنان مسلمان را زیر سؤال برده و برداشتِ مشهور مفسرین از آیات حجاب را متأثر از فرهنگ و تفکر زمانه دانسته اند. پژوهش پیش رو، به روش کیفی به توصیف و تحلیل و تبیین آیه 31 سوره نور (اخفای زینت) و شبهات وارد بر آن می پردازد و صحت و سقم آنها را بررسی می کند تا روشن شود که چه عاملی سبب زیر سؤال بردن حجاب متداول شده است. این تحقیق بعد از تقسیم شبهات به دو قسم محتوایی و متنی، و بررسی و نقد شبهات، به این نتیجه رسیده که زیر سؤال بردن حجاب متداول، ناشی از دو عامل است: اول کنار گذاشتن روایات محکم و نیز استفاده از روایات ضعیف در بیان مصادیق و برداشت های تفسیری و تاریخی؛ و دوم تأثیر فرهنگ غربی بر نگاه روشنفکران غرب گرای معاصر.
گرایش فمنیستی در شعر سیمین بهبهانی
منبع:
زن و فرهنگ سال چهارم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۶
69-81
حوزههای تخصصی:
از مسایل بسیار مهمی که در آثار شعری سیمین بهبهانی جلوه گر شده است، طرح مساله ی زنان و وضعیت نابهنجار روحی و روانی آنان است. در اندیشه ی این شاعر معاصر مسایل زنان به گونه ای طرح گشته که می تواند نوعی از جبهه گیری ها و گرایش های فمینیستی او را نشان دهد. به عبارت روشن تر وضعیت روحی و روانی و حتی جسمانی زنان را حاصل رفتارهای نا به هنجار مردان می داند. در راستای طرح مساله ی زن و راه حل مشکلات روحی و روانی او مساله ی اصلاح رفتاری مرد را به میان می کشد. او اگرچه به صراحت چگونه رفتار کردن مردان را پیشنهاد نکرده است اما از طریق تصویر و ترسیم رفتارهای نادرست مردان به نوعی عکس آن رفتارها را خواهان بوده است. از این جهت است که می توان گفت سیمین بهبهانی خواستار یک شیوه ی معتدل برای اصلاح جامعه چه طیف مرد چه طیف زن بوده است.
نقش امام خمینی رحمت الله علیه در تبیین و احیای جایگاه زنان با تأکید بر نهضت اسلامی
حوزههای تخصصی:
این مقاله برآن است که نشان دهد که امام خمینی رحمت الله علیه با بهره مندی وافر معارف اسلامی و تعمق و تأملی پویا و مجتهدانه در میراث گرانقدر نبوی صلی الله علیه و آله و تعلیم ائمه معصومین علیهم السلام ، چگونه توانست به درکی درست و روشن از نظام حقوق زنان در اسلام دست یابد که موجب احیای حقوق زنان ایرانی در جریان شکل گیری انقلاب اسلامی سال 1357ه.ش. ایران شود. چهار چوب نظری مقاله مبتنی بر مبنای نظری دیدگاه های امام رحمت الله علیه است که در رد شکل گیری گفتمان های مختلف در مورد زنان با توجه به مقتضیات زمان و مکان سخن گفته و حکم صادر کرده است. با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و تبیین تاریخی، در یک چهار چوب تاریخی ابتدا به موقعیت زنان در روندهای تاریخی، ائم از دیدگاه غربی فمینیسم و جایگاه زنان از دیدگاه اسلام که مبنای نظری امام رحمت الله علیه در مورد زنان در پرتو آن شکل یافته و هم چنین بررسی اندیشه های امام خمینی رحمت الله علیه که در قالب دوره های گفتمانی مختلفی در مورد زنان که طی چهار دوره ی مختلف زمانی شکل گرفته، پرداخته و در خاتمه هم، علل برتری دیدگاه حضرت امام رحمت الله علیه مورد بررسی و بازنگری قرار گرفته است.
تحلیل گفتمان انتقادی رمان «ماهی ها در شب می خوابند» براساس آرای نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
285 - 314
حوزههای تخصصی:
در رمان «ماهی ها در شب می خوابند»، زبان به گونه ای نظام یافته است که در آن می توان به تبیین رویکردهای سه گانه نورمن فرکلاف اعم از: توصیف، تفسیر و تبیین پرداخت. الگوی فرکلاف، ابزاری کارامد برای تحلیل چارچوب نظری این پژوهش است. این جستار با روش توصیفی-تحلیلی، ﻣﺴﺄله چگونگی شکل گیری گفتمان انتقادی را در این رمان مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در سطح توصیف، ؛ کاربرد فراوان دُشواژه ها از سوی مردان، قطع کلام زنان، تقابل های دوگانه، قرار گرفتن قهرمان در آشپزخانه و خانه، بسامد فراوان وجه اخباری در جهت قطعیّت کلام، کنشگر بودن زنان و به کار بردن واژه های استعاری، نمودی برجسته دارد. در سطح تفسیر و از منظر بینامتنیّت، این رمان تحت ﺗﺄثیر آرای ویرجینیا وولف و سیمون دوبوار در جهت اعتراض به وضعیّت زنان به رشته تحریر درآمده است. در سطح تبیین نیز می توان به هژمونی مردسالاری و قدرت یابی مردان و سرکوب زنان دست یافت.
رویکردهای رقیب و تجزیه وتحلیل نهادها و سازمان های بین المللی ، صلح و امنیت و عدالت
منبع:
سازمان های بین المللی سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۵
37-56
حوزههای تخصصی:
تجزیه وتحلیل سازمان ها و نهادهای بین المللی ، صلح و امنیت و عدالت بر اساس نظریه های متعارض در چارچوب هستی شناسی ، معرفت شناسی و روش شناسی های گوناگون می تواند به درک بهتر مفاهیم و موضوعات روابط بین الملل کمک کرده و تصویری واقعی تر از نهادها ، فرایندها و رویدادهای بین المللی به دست دهد. طبیعی است که تحلیل دقیق پدیده های مزبور به قوت و ضعف نظریه های جریان اصلی و انتقادی در تبین و توضیح بهتر و واقعی تر مقولات مزبور بستگی دارد.
بررسی و تحلیل شخصیت زن در سه اثر سندباد نامه، سمک عیار و بختیارنامه بر اساس نقد زن گرایانه (فمینیستی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
45 - 54
حوزههای تخصصی:
زن و ویژگی های او از دیر باز یکی از موضوعاتی است که مورد توجّه ادبا و شعرا بوده است و گویندگان و نویسندگان بسیاری با در نظر گرفتن جنبه های متفاوت وجودی زن در این باره مطالب مختلفی بیان کرده اند. آثاری چون سمک عیار، بختیارنامه و سندبادنامه از متون منثور ادب غنایی است که می توان زن را به عنوان یکی از شخصیت های داستان مورد تحلیل و بررسی قرار داد. در این مقاله که به روش توصیفی– تحلیلی انجام شده، شخصیت زن در این سه داستان عامیانه بررسی و تحلیل و مقایسه شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که به دلیل بهره گیری از بن مایه های فرهنگ ایرانی، نگرش مثبت به زن در کتاب سمک عیّار بسیار جلوه گر است. بختیار نامه در مرتبه بعدی با نمونه های متعادل و مثبت تری از زنان و سندباد نامه به دلیل سایه افکنی فرهنگ و آیین هندو بر جایگاه زن، نگرش منفی بیشتری دارد.