مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
شکاف های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد با اتکاء به یافته های پژوهش های میدانی، وضعیت چهار شکاف اجتماعی عمده در جامعه ایران (شکاف های نسلی، جنسیتی، قومی و مذهبی) را آسیب شناسی کند و راهکارهایی برای تحکیم همبستگی اجتماعی و همگرایی ملی و تقویت الفت و دوستی در جامعه ایران ارائه نماید. نتایج بررسی ها نشان می دهد شکاف های اجتماعی فوق، شکاف های فعالی در جامعه ایران نیستند، اما در میان مؤلفه های گوناگون همبستگی اجتماعی و همگرایی ملی، نگرش جوانان، زنان، اقوام ایرانی و هم وطنان اهل سنت به مقوله هایی چون «عدالت اجتماعی»، «اعتماد عمومی» و «کارآمدی نهادها و مسئولین»، چندان مثبت نیست و اصلاح سیاست ها و برنامه ریزی های منتج به «کاهش فقر و تبعیض»، «افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی» و «افزایش تعاملات فرهنگی» در جامعه به ویژه در مناطق درگیر کشور برای تحکیم همبستگی اجتماعی، تقویت وحدت ملی و افزایش الفت و دوستی در جامعه ضروری است. تمرکز زمانی این پژوهش بر دهه 1380 می باشد
حکم رانی حزب عدالت و توسعه و آینده شکاف های اجتماعی در ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تحولات اخیر ترکیه، این سؤال مطرح است که از سرگیری درگیری ها بین دولت این کشور و حزب کارگزاران کردستان و کودتای نافرجام تیرماه 1395 علیه اردوغان، چگونه بر شکاف های درونی ترکیه و آینده سیاسی آن تأثیر خواهد گذاشت؟ بر اساس فرضیه این مقاله، رویکرد اقتدارگرایانه و ایدئولوژیک (ناسیونالیستی- اسلامیستی) حزب عدالت و توسعه، به ویژه رهبری آن یعنی اردوغان، و عدم تمایل آن به حل وفصل مسائل ناشی از شکاف های علوی- سنی و کردی- ترکی، باعث تراکم بیشتر شکاف های داخلی ترکیه و گسترش بحران سیاسی این کشور خواهد شد.
جامعه شناسی سیاسی عربستان: روابط دولت و نیروهای سیاسی- اجتماعی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از طرح مباحث تئوریک مربوط به امکان و شکل تحلیل جامعه عربستان سعودی از منظر جامعه شناسی سیاسی، به شکاف های فعال و غیرفعال دینی، مذهبی، سنت و مدرنیسم، طرفداری از حکومت یا مخالفت با آن و شکاف های نسلی و قبائلی در این کشور پرداخته خواهد شد. استدلال اصلی این مقاله بر آن است که به دلیل نبود بسترهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، در صورت فقدان بحرانی مهم و آن هم عمدتاً از خارج عربستان (نظیر تداوم افول قیمت نفت)، شکاف های اجتماعی در این کشور، سطحی و کم رمق مانده و فعال نخواهند شد و لذا شاهد صف آرایی نیروهای اجتماعی و سیاسی به صورت جدی در جامعه عربستان نخواهیم بود.
تأثیرپذیری نظام حزبی از شکاف های اجتماعی در فرانسه
روند مدرنیزاسیون و دموکراتیزاسیون نظام های سیاسی جهانی برگرفته از اصول پلورالیسم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بوده است. فرآیند تکثرگرایی به طور ذاتی از قابلیت ایجاد شکاف های غیرفعال و فعال برخوردار می باشد، شکاف هایی که همواره در حال تغییر و تحول بوده اند. به همین ترتیب در جوامع اروپایی نیز به مانند سایر جوامع شاهد پیدایش، نهادینگی و افول شکاف های مختلف با ماهیت های متفاوت هستیم که محصول تحولات سیاسی و اجتماعی پیوسته در سطح خرد و کلان می باشند. نکته حائز اهمیت برای تجزیه و تحلیل نظام های سیاسی و حزبی، بررسی تأثیر شکاف ها بر روی ساختار قدرت، نظام های حزبی رفتار سیاسی جوامع و شهروندان می باشد. در واقع تمامی شکاف های مختلف اجتماعی در صورت بقاء و پایداری و در نتیجه تعمیق و ریشه دارشدن، رنگ و لعاب سیاسی به خود گرفته و به عنوان یک شکاف فعال سیاسی در صحنه تعاملات داخلی دولت ها نمایان شده و با تأثیرگذاری بر روی نظام حزبی دولت ها، باعث ایجاد تقسیمات، جدایی ها و رقابت های مهم در جوامع سیاسی می شوند. هدف از این نوشتار، بررسی شکاف های مختلف اجتماعی فرانسه (شامل شکاف های: طبقاتی- قومی، مذهبی و اقلیمی) و تأثیر آنها بر روی نظام حزبی در این کشور می باشد. در این راستا و با استفاده از نظریه شکاف های اساسی چهارگانه ی استین روکان، به این نتیجه می رسیم که برخی احزاب سیاسی را می توان سخنگوی شکاف های اجتماعی و سیاسی موجود در هر کشور دانست. سخنگویان اصلی شکاف های اجتماعی و سیاسی هر کشوری در دنیای امروز، احزاب هستند و این شکاف های اجتماعی هستند که موفق به تأثیرگذاری بر روی نظام حزبی فرانسه و رفتارهای انتخاباتی در این کشور شده اند.
هم گرایی درونی در پرتو مدیریت پیمان محور ِشکاف های سیاسی- اجتماعی در سیرة نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکاف ها و گسست های اجتماعی از دیرباز زمینه ساز بروز معضلات و بحران های اجتماعی در جوامع گوناگون بوده و همگرایی و انسجام اجتماعی آن جوامع را تهدید می کرده است. ازین رو، مدیریت مطلوب این شکاف ها از طریق اتخاذ راهبردهایی کارآمد، پیوسته محل مداقه دست اندرکاران حکومتی بوده است. در این میان، مدیریت مبتنی بر انعقاد پیمان های طرفینی در ساحت اجتماع، در زمره مهم ترین راهبردهای مدیریت شکاف های اجتماعی قرارگرفته تا آنجا سیره حکومتی نبی مکرم اسلام (ص) نمودار کاربست این راهبرد است. مقاله حاضر تلاش خواهد کرد تا بدین سؤال پاسخ دهد که جایگاه پیمان محوری در مدیریت شکاف های درونی جامعه نبوی چیست و این نوع مدیریت چه تأثیری بر ایجاد همگرایی اجتماعی در جامعه اسلامی هم عصر پیامبر (ص) داشته است؟ در این راستا، ضمن ارائه مدلی مفهومی، نخست به بررسی شکاف های اجتماعی جامعه نبوی پرداخته و سپس به راهبرد سنجی تعاملی پیامبر اکرم (ص) در مدیریت شکاف های اجتماعی می پردازد. لازم به ذکر است که نگارندگان این مقاله جهت گردآوری اطلاعات از شیوه اسنادی- کتابخانه ای بهره برده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به سؤال فوق پاسخ خواهند گفت.
ماهیت سیاست های نژادپرستانه دونالد ترامپ در قبال سیاه پوستان آمریکا: از 2016 تا فراگیری پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
131 - 150
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلات چالش برانگیز در تاریخ سیاسی ایالات متحده مسأله سیاه پوستان این کشور بوده است. مسأله ای که هراز چندگاهی عموما با قتل و دستگیری و شکنجه عده ای از آنان همراه می گردد. مسأله مهم در این میان این است که به رغم شعار ها، لوایح و قوانینی که در حمایت از سیاه پوستان آمریکایی در مجلس این کشور وضع می گردد، اما کماکان وضعیت بغرنج سیاهان آمریکایی نشان می دهد شکاف های عمیق کماکان میان جمعیت سفیدپوستان و سیاه این کشور وجود دارد. در میان روسای جمهوری ایالات متحده حتی حضور افرادی همچون باراک اوبامای رنگین پوست نیز نتوانست گره از چالش های وسیع سیاهان بگشاید. در نهایت با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال 2016 علنا سیاه پوستان آمریکایی به مرز انزوای کامل سیاسی و بیشترین محرومیت های اقتصادی و بیشینه چالش های فرهنگی و اجتماعی با دولت فدرال رسیدند. این مقاله تلاشی است برای ارائه پاسخی مستدل به این سوال که: وضعیت سیاه پوستان آمریکایی در زمان دونالد ترامپ به چه صورتی بوده است؟ فرضیه نویسندگان حکایت از این مسأله دارد که از ابتدای ریاست جمهوری ترامپ تا پایان سال 2020، محرومیت ها و چالش ها و تبعیض های سیاه پوستان این کشور رو به تشدید نهاده است. یافته های مقاله با استفاده از نظریه شکاف های اجتماعی و روش تفسیری(روش تحقیق) نشان دهنده چالش های عمیق سیاه پوستان در سه مسأله سیاسی، اقتصادی و امنیتی می باشد که این مسأله در نهایت می تواند بسترساز وقوع دو نوع بحران کلان در ایالات متحده گردد.
شکاف های اجتماعی اواخر دوره ساسانی و تأثیر آن در گریز لایه های زیرین جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
219-254
حوزه های تخصصی:
وجود شکاف های اجتماعی همواره در جامعه ساسانی باعث افزایش انفکاک و همچنین حرکت انفعالی لایه های زیرین جامعه و بروز مسئله گریز شد و موجبات سقوط ساسانیان را در یکی از مناطق حساس جنوب غرب آسیا فراهم آورد. این تحقیق که با استفاده از روش تاریخی و تحلیل نظریه شکاف و گریز در جامعه شناسی انجام شده، با طرح این سؤال پیش خواهد رفت که شکاف های اجتماعی در رخداد پدیده گریز از حکومت ساسانی و سپس سقوط جامعه ایرانی چه نقشی داشته است؟ و در پاسخ به این سؤال، فرضیه تحقیق بر این استوار است که شکاف های اجتماعی موجود در حکومت ساسانی باعث گریز لایه های متعدد اجتماعی بوده و به دلیل عدم پیروی نسبی ساسانیان از عرف سیاسی نظریه حکومت ایرانی مبتنی بر رعایت تسامح در قبال اقوام و ادیان مختلف پهنه شاهنشاهی، زمینه های سقوط درونی و ساختاری فراهم آمد. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که وجود طبیعی شکاف های اجتماعی در جامعه ساسانی با رویکردهای سخت گیرانه و متعصبانه حکومتی تشدید و سپس به تسریع روند گریز منجر شد. از مطالعه نظری شکاف و گریز چنین به دست آمد که تضادهای موجود در جامعه ساسانی در بلندمدت به شکاف ها تبدیل شد و چون لایه های زیرین این جامعه کم تر نقش و جایگاه را در این ساختار داشتند؛ هر چه بر عمر این سلسله افزوده می شد به پدیده گریز بیشتر علاقه نشان داده می شد؛ به نحوی که این امر باعث شد هرکدام از اجزای جامعه ساسانی بدون توجه به وضعیت جامعه قبلی خویش که در همراهی با جامعه کلان ایرانی بود، به منافع قومی دینی و یا محلی صنفی خود روی آورند و در صورت ضرورت و با پیشامدهای اجتماعی با قدرت های بیرونی همراهی کنند.
پاندمی کرونا و تشدید شکاف دولت-ملت در ایالات متحده با تأکید بر سیاست های دونالد ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با فراگیری پاندمی کرونا در سال 2020 میلادی، تمامی تلاش ها به سمت و سوی یک ائتلاف قدرتمند برای حل و فصل و در نهایت درمان این ویروس خطرناک آغاز شد. در این میان، دونالد ترامپ به جای حمایت از سازمان جهانی بهداشت و اتخاذ سیاست های حمایتی از طیف ها و جریان های مختلف داخلی، با اتهام پراکنی وسیع، علیه چین، قطع حمایت های مالی از سازمان بهداشت جهانی و سپس وارد کردن اتهام به دولت باراک اوباما، نتوانست رویکردهای لازم را برای مهار یا عدم فراگیری این ویروس در آمریکا به نتیجه برساند. به همین سبب کمتر از سه ماه پس از شیوع کرونا، آمریکا در صدر بیشترین مبتلایان و قربانیان این بحران قرار گرفت. لذا در این مقاله مساعی نویسندگان حول ارائه پاسخی متقن به این سؤال است که چگونه پاندمی کرونا به تعمیق شکاف های میان دولت - ملت در ایالات متحده منتهی گردید؟ فرضیه نویسندگان مبتنی بر این این اصل است که هژمونی خواهی افراطی ترامپ و سیاست های اتخاذ شده وی بسترساز تعمیق این گسست ها گردیده است. یافته های مقاله که با بهره گیری از منابع مکتوب و مجازی، روش جامعه شناسی تاریخی و استفاده از تئوری شکاف ها اجتماعی بوده، نشان دهنده تعمیق شکاف های ترامپ با دولت پیشین ایالات متحده؛ یعنی باراک اوباما، تمعیق گسست ها با دموکرات های مجلس آمریکا، تشدید چالش های ترامپ با فرمانداران ایالت های مهم آمریکا و تشدید تنش ها با طیف های کارگر می باشد.
موانع پیش روی روند دولت سازی در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
101 - 125
حوزه های تخصصی:
پس از سقوط صدام، با مشارکت فعال شیعیان و کردها و مشارکت حداقلی و منفعلانه اهل سنت، ساختار جدیدی مبتنی بر اصول دموکراتیک در عراق شکل گرفت. در دورانی که تصور می شد با حذف یکی از بزرگ ترین دیکتاتورهای تاریخ، عراق به ساحل آرامش خواهد رسید، بحران های سیاسی امنیتی، یکی پس از دیگری در این کشور به وجود آمد و ضمن ایجاد اختلال در روند دولت سازی دموکراتیک، دولت عراق را به ورطه فروماندگی کشاند. این مقاله با استفاده از روش اکتشافی و استفاده از ابزار کتابخانه ای و مصاحبه، به دنبال پاسخ به این سؤال است که «موانع پیش روی روند دولت سازی در عراق کدامند؟» برای پاسخ به سؤال تحقیق، این فرضیه بررسی شده است که «شکاف های اجتماعی در عراق که به دلیل توزیع طایفه ای جمعیت در جغرافیا فعال شده است، به همراه فقدان زیرساخت های مورد نیاز برای دموکراسی سازی، ساختار قبایلی و عشایری و مداخلات خارجی، در روند دولت سازی اختلال ایجاد کرده است». یافته های تحقیق علاوه بر اثبات فرضیه فوق نشان می دهد دموکراسی توافقی به عنوان الگوی حاکم بر نظام سیاسی از یک سو باعث تشدید شکاف های اجتماعی و از سوی دیگر، باعث ناکارآمد شدن حاکمیت سیاسی در عراق شده است و از موانع دولت سازی در عراق به شمار می رود.
تحلیل سیاست های قومی، مذهبی و تأثیر آن بر مشارکت سیاسی و راه های ارتقاء آن (مورد مطالعه: قوم ترکمن استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ایران همواره با عنوان جامعه ای با گوناگونی و شکاف های اجتماعی بسیار با س اختار موزاییک گونه یاد شده است. در طول یک دهه گذشته، چهار شکاف اجتماعی نسلی، جنسیتی، قومی و مذهبی دارای اهمیت زیادی در ایران بوده اند. یکی از اقوامی که موضوع مناسبی برای مطالعه در چارچوب شکاف های قومی و مذهبی است قوم ترکمن است. اکثر ترکمن های ایران در استان گلستان، یعنی شهرهای گنبد، بندر ترکمن و مراوه تپه ساکن اند. ترکمن ها مسلمان اهل سنت و حنفی مذهب اند. موضوعی که در این مورد بسیار حائز اهمیت است و دغدغه این مقاله نیز به شمار می رود تأثیر شکاف های قومی و مذهبی بر مشارکت سیاسی در استان گلستان است. با توجه به این مقدمه هدف این مقاله تبیین و تحلیل تأثیر شکاف های قومیت و مذهب بر مشارکت سیاسی در استان گلستان است. سؤال اصلی مقاله این است که قومیت و مذهب به عنوان دو شکاف مهم و برجسته در کل ایران و به ویژه استان گلستان چه تأثیری بر سطح مشارکت سیاسی در این استان و نیز جهت گیری های آن به سمت جناح ها و احزاب سیاسی و نیز شعارهای انتخاباتی دارد؟ مقاله حاضر از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر نوع روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است. روش کتابخانه ای، عمدتاً به منظور مطالعه ادبیات موضوع و بررسی سابقه تحقیق و آشنایی با تجربیات صورت گرفته و شناخت مشارکت سیاسی و نیز شکاف های اجتماعی در داخل و خارج از ایران مورد استفاده قرار گرفت. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه و به روش خوشه گیری چند مرحله ای جمع آوری شده اند. برای برآورد حجم نمونه از جدول مورگان استفاده می کنیم. حجم نمونه برابر با 150 نفر تعیین شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که پایایی آن 88/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج این مقاله نشان می دهد که میان قوت هویت قومی و مذهبی جامعه مورد مطالعه، تعاملات آنان با سایر اقوام و مذاهب، احساس نابرابری اجتماعی کم تر یا بیشتر و نیز احساس مشروعیت نظام سیاسی قوی تر یا ضعیف تر و سطح و نوع مشارکت سیاسی در جامعه مورد مطالعه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
پیامدهای سیاسی شکاف های اجتماعی و مساله حکمرانی خوب در ایران پس از دهه 1340(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
167 - 200
نابرابری در دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی در طول زمان سبب شکل گیری شکاف های طبقاتی در جوامع مختلف می شود. رشد ناموزون و نابرابر سبب می شود که همزمان اقشار مختلف اجتماعی از مزیت های بیشتر اقتصادی و اجتماعی بهره مند شوند و بخش هایی از جمعیت به عنوان حاشیه نشین از مزیت های مطلوب کم بهره باقی بمانند، این امر در حالی که ممکن است از نتایج توزیع ناعادلانه قدرت سیاسی باشد به نوبه خود پیامدهای های سیاسی به بار می آورد. در این مقاله به تجزیه و تحلیل گسترش شکاف های طبقاتی و اجتماعی در ایران پس از دهه 1340 هجری شمسی پرداخته شده اسنت، و عوامل گسترش حاشیه نشینی و نابرابری های اجتماعی و اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و هم این طور پیامدهای سیاسی این نابرابری ها نیز تجزیه و تحلیل شده است، یافته های مقاله نشان می دهد که پوپولیسم و سیاست های پوپولیستی در زمینه های مختلف اجتماعی و اقتصادی از آثار و نتایج شکاف های اجتماعی است. در نتیجه غلبه بر چالش های منتج از نابرابری ها و گسترش حاشیه نشینی مستلزم سیاست های بازتوزیعی و رشد و رونق اقتصادی و اجتماعی است، به عبارتی همزمان رشد و بالندگی اقتصادی سبب افزایش ثروت ملی شود و از طرفی سیاست های بازتوزیعی با توسل به مکانیزم های مختلف قانونی به بازتوزیع عادلانه تر ثروت در مقیاس ملی و در اقشار گوناگون شود، این امر می بایست بر مبناهای عادلانه و باتوجه به الزامات رشد اقتصادی انجام شود که خود مساله ای مربوط به حکمرانی خوب است.
درک رفتار جنبش های اجتماعی در سیاست خارجی دوران معاصر
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
53 - 67
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی به عنوان یک موضوع الیتیستی در منطق کلاسیک، پیوندی با زیست سیاسی- اجتماعی ندارد. چنین قرائتی لزوما نه یک دروغ سیاسی، بلکه یک عصبیت شناختی است. با وجود گذار مطالعات جنبش های اجتماعی به ادبیات سیاست خارجی در طی سال های اخیر، هم چنان اثرات آن بر سیاست گذاری مغفول واقع می شود. چنین پنداشتی ناشی از عدم وجاهت نیروهای اجتماعی و عرصه های بدیل کنش سیاسی و تأکید بر عدم عقلانیت سیاست دموکراتیک در قرائت کلاسیک است. حال آن که جنبش ها به مثابه زبان شکاف های جوامع مدرن و ادامه سیاست با ابزارهای دیگر، موقعیت بی قرینه ای در هستی شناسی سیاست خارجی دارند. به این ترتیب، پرسش اصلی پژوهش جاری این است که آیا جنبش های اجتماعی به تغییر سیاست خارجی منجر می شوند یا این که تنها نمادهایی از تغییر در اولویت سیاست خارجی هستند؟ طبق فرضیه پژوهش، رهایی بخشی و تغییر گفتمان عمومی توسط جنبش ها ضمن تغییر قدرت، بستری برای تغییر سیاست به وجود می آورد. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی جنبش های اجتماعی و روش تحلیلی، به آزمون فرضیه دست می زند. طبق یافته های پژوهش، جنبش های اجتماعی و سیاست خارجی در پیوند متقابلند. به این معنا که سیاست خارجی بر تکوین جنبش ها اثر می گذارند و جنبش ها هم بر فرآیند سیاست گذاری خارجی تأثیر می گذارند.
شکاف های اجتماعی درون قومی و پیامدهای سیاسی آن در ایران؛ مطالعه موردی کُردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
77 - 98
حوزه های تخصصی:
مسئله کُردها یکی از مسائل قومی در ایران معاصر بوده است. در عمده پژوهش هایی که در ارتباط با کُردها انجام شده است، بیشتر به چگونگی ارتباط کردها با دولت و کمتر به زیست اجتماعی - سیاسی درونی آن ها پرداخته شده است. به عبارتی، مفروض اصلی بیشتر پژوهش های مرتبط با کُردها بر همگون بودن جماعت کُردی تأکید دارد. درحالی که از دیدگاه این نوشتار، کُردها مانند بسیاری از جماعت های دیگر، گروهی همگن نیستند. به عبارتی، پویایی تحولات اجتماعی کُردها مبتنی بر دو تمایز سنت - مدرنتیه و هم گرایی - واگرایی منجربه پدیدارشدن شکاف های اجتماعی در میان آن ها شده است؛ بنابراین، در همین راستا، تلاش شده است با رهیافت جامعه شناسی تاریخی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و تکنیک مصاحبه، به بررسی مهم ترین شکاف های اجتماعی و پیامدهای سیاسی آن در میان کُردها پرداخته شود. نتایج این پژوهش نشان داد که مجموعه ای از شکاف های ساخت اجتماعی سنتی و مدرن مانند شکاف های قبیله ای، مذهبی، زبانی، نسلی و جنسیتی در کنار برخی شکاف های سیاسی مانند منازعات ایدئولوژیک، رقابت نخبگان سیاسی و کشمکش های حزبی و درون حزبی در میان کُردها سبب شده است که هویت سیاسی کُردها یک هویت سیاسی متکثر باشد و هیچ جریان سیاسی در میان کُردها نتواند هژمونیک شود.
تحلیل عوامل درونی گسترش جریان های افراطی در خاورمیانه: مطالعه موردی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۹ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
53 - 80
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه از یک دهه قبل به ویژه در پی تهاجم نظامی امریکا به عراق، با افزایش فعالیت جریان های افراطی مواجه شده است. در تحلیل عوامل گسترش این جریان ها، علاوه بر عوامل سطح منطقه ای در راستای رقابت بازیگران اصلی خاورمیانه و سطح بین الملل همچون حضور نیروهای فرامنطقه ای و تغییر دستورکار سیاست خارجی امریکا در خاورمیانه، باید به عوامل زمینه ساز داخلی کشورهای درگیر نیز توجه داشت. در تحلیل دلایل ظهور این جریان ها، ویژگی های خاص حاکم بر کشورهای منطقه در قالب فرهنگ های سیاسی چندپاره، نابرابری های سیاسی و اجتماعی، چالش مشروعیت و دولت های شکننده نیز باید لحاظ شوند. در میان کشورهای خاورمیانه، در عراق با ایجاد خلأ قدرت پس از صدام، چالش های متعدد و درگیری های قومی پس از آن، زمینه های تشکیل و گسترش این گروه ها فراهم شده است. در این چارچوب، هدف اصلی این مقاله واکاوی افراط گرایی در عراق است. بر این مبنا پرسش اصلی که این مقاله مطرح می کند این است که مهم ترین عوامل داخلی گسترش جریان های افراطی در عراق کدامند؟ فرضیه اصلی پژوهش، این است که تشکیل جریان های افراطی در عراق، ریشه ای تاریخی داشته اند که سیاست های دولت های حاکم و ساختار چندپاره عراق آن را تقویت کرده است. این مقاله با روش تحقیق تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به واکاوی این موضوع می پردازد. نتیجه مهم این پژوهش آن است که گسترش جریان های افراطی در عراق، نتیجه عوامل چندگانه ساخت تحمیلی دولت ملت، شکاف های اجتماعی متعدد، انسداد سیاسی و چالش ناکارآمدی دولت است.
پیامدهای بحران هویت در ناامنی هستی شناختی و راهبردهای سیاست خارجی اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
15 - 28
حوزه های تخصصی:
گسترش روزافزون شکاف های اجتماعی در جامعه ناهمگون اسرائیل و نیز تردیدافکنی در نمادهای هویتی صهیونیسم، امنیت هستی شناختی این رژیم را با چالش هایی روبرو کرده است. اسرائیل با اعمال سیاست های تبعیض نژادی، عناصر اجتماعی را با انفکاک ساختاری مواجه ساخته و با شدت بخشیدن به تعارضات داخلی، تمایل نیروهای اجتماعی را در حمایت از این رژیم، کاهش داده است. مقاله حاضر با مفروض گرفتن وجود شکاف های متعدد در اسرائیل، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، در چارچوب نظری سازه انگاری به این پرسش پاسخ می دهد که نقش و جایگاه بحران هویت در شکل گیری ناامنی هستی شناختی رژیم اسرائیل چیست؟ طبق یافته های حاصل از این پژوهش، عدم توانایی در رفع معضلات و شکاف های حاصل از اختلافات درونی، منجر به امنیتی کردن ساختار این رژیم شده است. شکل گیری این فضای امنیتی، با بکارگیری خشونت منبعث از ایدئولوژی صهیونیستی، موجب گرایش اسرائیل به جنگ طلبی شده، به گونه ای که تهدید و تنش به بخشی از امنیت وجودی این حکومت بدل یافته و تلاش در جهت حفظ امنیت، در راهبرد سیاست خارجی آن قرار گرفته است. از این رو، حل بحران ناامنی هستی شناختی، مستلزم تغییر در رویکرد متصلب صهیونیستی به رویکرد منعطف و نیز طی کردن فرآیند غیرامنیتی کردن و از میان برداشتن ساختاری است که صهیونیسم حول مولفه های خود ایجاد کرده است.
آسیب پذیری های امنیتی عراق در حوزه سیاسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۰
133 - 154
حوزه های تخصصی:
دولت نوپای عراق که نتیجه روند دولت سازی در سال های پس از 2003 می باشد، به دلیل وجود برخی مشکلات ساختاری و نهادی در حوزه اجتماعی و سیاسی، همواره درمعرض آسیب قرار داشته و با بحران های امنیتی متعددی مواجه بوده است. این مقاله با استفاده از روش تبیینی تحلیلی و با اتکا به داده هایی که ازطریق مصاحبه و مطالعه اسنادی گردآوری شده است، به دنبال پاسخ به این سؤال است که «آسیب پذیری های امنیتی عراق در حوزه سیاسی اجتماعی کدامند؟» یافته های پژوهش نشان می دهد در دوره جدید، شکاف های اجتماعی موجود در عراق به همراه نوع نظام سیاسی حقوقی مستقر در این کشور، باعث بروز بحران های امنیتی شده است. شکاف های اجتماعی فعال شده در عراق باعث افزایش واگرایی اجتماعی شده و به عنوان مانعی در برابر شکل گیری هویت ملی به عنوان پیش شرط تشکیل دولت ملی عمل کرده اند. همچنین الگوی دموکراسی انجمنی که به صورت عرفی بر ساختار سیاسی عراق تحمیل شده، ضمن ایجاد بحران ناکارآمدی و بحران مشروعیت، باعث تقویت و تشدید شکاف های اجتماعی شده است.