مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
امکان
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۵
این مقال بر آن است که آرای ابن رشد را در خصوص اصل علیت مورد مداقّه قرار دهد.
ابن رشد، انکار علیت را به دلیل ناسازگاری با عقل و اختلال منطق فهم و علم، نامعقول دانسته، تقسیم علت فاعلی به بالطبع و بالاراده را غیر دقیق و و تقسیم به طبیعی و الاهی را نادرست می داند. مؤلف ، موارد نیازمندی معلول به علت را بیان ، و قاعده الواحد را از نظر ابنرشد یک خرافه ارزیابی می کند. این مقال، ابن رشد را به سبب نکته سنجی های ظریف و دقیق در موارد گوناگون، فیلسوف و نه شارح به شمار می آورد، و به برخی از نکات میپردازد.
تحلیلی از برهان های جهان شناختی و مقایسه آن با امکان و وجوب در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
در بیان برهانهای جهانشناختی برای اثبات وجود خداوند، از اصطلاحات امکان و وجوب استفاده شده است؛ بهگونهای که برخی گمان کردهاند این دو برهان، یک برهان و در دو تقریر است. در این مقاله، ضمن ارائة تحلیلی از برهان جهانشناختی در تحول تاریخیاش، سه جریان عمده برای آن نشان داده شده است: بیان برهان در اندیشة یونانی، تقریر توماسی و سرانجام تقریر لایب نیتسی آن؛ سپس با بیان ویژگیهای این قالبهای برهان جهانشناختی، و پس از نشان دادن عناصر محوری برهان امکان و وجوب در فلسفة اسلامی، تفاوتهای این دو برهان بهویژه از جهت عناصر فلسفی موجود در آنها بیان شده است. همچنین نقدهای عمدهای که به برهان جهانشناختی شده، بررسی؛ سپس نسبت آن نقدها با برهان امکان و وجوب، سنجیده شده است.
جستاری در باب امکان در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
در فلسفة نظری کانت که شامل حسیات، تحلیل و جدل استعلایی است، مبحث تحلیل استعلایی مهمترین نقش را از طریق مبنا قرار گرفتن مقولات بعهده دارد. مقولات که اساس صور احکامند, کمیت، کیفیت، نسبت و جهات حکم را تبیین میکنند. میان مقولات, جهت امکان, به لحاظ آن که در جدل استعلایی و الهیات نیز مورد توجه کانت است, اهمیت اساسی دارد. نحوه معرفی این مقوله از سوی کانت, تمایز آن از مقولات همگن خود و سایر مقولات و سنجش آن با تلقی کانت از امکان در مبحث جدل, به اختصار در این نوشته پی گیری و بررسی شده است.
معرفت پیشینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۳ شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
موزر در این نوشته با ذکر تمایز سهگانه، به اختصار دربارة هریک پرداخته است. نخست، تمایز معرفتشناختی است که از نظر نویسنده، ملاک این تمایز به توجیه آنها مربوط میشود. طبیعی است که در این صورت، بحث به قضایا منحصر میشود. در این باب، وی به مفهوم حداقلیِ آن باور دارد به این معنا که معرفت پیشینی مستلزم یقین (به هیچ یک از معانی آن) نیست. تمایز دوم، تمایز فلسفی آنها است که به بحث ضرورت و امکان ارتباط پیدا میکند. در این بحث به دیدگاههای لایبنیتس و شاؤل کریپکی اشاره میکند. تمایز سوم، تمایز میان حقایق تحلیلی و ترکیبی است. نویسنده با تعریف حقایق تحلیلی به اینکه منطقاً ضروری باشد، بحث درباره ضرورت و ترکیبی بودن را بیان میدارد، آنگاه به ذکر مهمترین دیدگاهها درباب علت و منشأ پیشینی شدن یک معرفت پرداخته است. نتیجهای که وی از این بحث میگیرد آن است که لازم است قبل از همه، یکی از دیدگاهها درباب منشأ پیشینی شدن معرفت را پذیرفت و آنگاه از خلط متافیزیکی فیزیکی و معرفتشناختی مساله اجتناب نمود.
حوزه های بالقوه بحران در مدیریت دولتی ایران
حوزه های تخصصی:
جامعه ایران در یکصد سال گذشته در جدال میان سنت و تجدد به سر برده است ؛ اساسا پروژه تجدد بر مفاهیمی چون راسیونالیسم ، اومانیسم ، آزادی ، لیبرالیسم فردگرایی استوار است . سیاست و اداره اصلیترین محور تبیین هویت در مدیریت دولتی است . در عصر مدرن سپهر سیاست و اداره عرفی و عقلانی میگردد که خود بخشی از فرآیند گستردتر سازماندهی عقلانی جامعه است . با سازماندهی عقلانی جامعه ، اندیشه آزادی واقعیت مییابد و فضای لازم برای به فعیت رسیدن فردیت فرد فراهم میآید ؛ ...
گناه و ترسآگاهی در اندیشه کییرکگارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۳
حوزه های تخصصی:
کییر کگارد فیلسوف و متفکر مسیحی که به عنوان پدر اگزیستانسیالیسم معاصر مشهور شده است، در زیرکاویهای وجودی خود، آنجا که به موضوع «ترسآگاهی» فلسفی انسانی میپردازد، معنا و مفهوم «گناه» را به عنوان مؤلّفهای که همواره با ترسآگاهی به ظهور و بروز میرسد، آشکار میکند. وی بر این باور است که ترسآگاهی منشأ و علت گناه نیست؛ چراکه انسان به واسطه انسان بودنش و نه به واسطه گناهکار بودنش، ترسآگاه است، اما همواره با او همراه است. همچنین بر این باور است که ترسآگاهی امری است مبهم و هنگامی که در معرض بعضی مؤلّفهها از جمله گناه قرار میگیرد، خود را آشکار میسازد. این تحقیق با رویکرد نظری و کاوشی در آثار کییر کگارد و با هدف تبیین معنای خاص گناه در فلسفهورزی کییر کگارد به عنوان یک فیلسوف مسیحی و نیز توضیح مسئله ترسآگاهی در بستر گناه و گناهکاری پرداخته است.
امکان در منطق و فلسفه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۶ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
در بخش نخست این مقاله به امکان، چونان جهت قضیه در کلام ارسطو اشاره شد. سپس به آرای منطقدانان مسلمان پرداختیم. در سخنان دانشمندان مسلمان، چهار معنا برای امکان بازشناخته شده است. در بخش بعد، امکان در فلسفه را کاویده و چند بحث فلسفی دربارة آن را طرح کردهایم؛ از جمله: امکان، ملاک احتیاج به علتـ و وجودی یا عدمی بودن آن؛ آن گاه دلایل هر قول را آوردهایم و پس از پذیرش وجودی بودن امکان، نحوه وجود امکان بررسی شده است. در این بحث، سه دیدگاه مطرح است: معقول اول بودن امکان؛ معقول ثانی منطقی بودن و یا معقول ثانی فلسفی بودن آن.
ساختار مصدری وجهی فعل «بودن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبارت sein + zu + Infinitiv به دلیل مفهوم مبهم آنکه هم به معنی امکان و هم به معنی الزام میباشد، به عنوان قسمت مهمی از مبحث «عبارات چندوجهی» در آلمانی محسوب میشود. به همین دلیل این ترکیب دستوری با افعال کمکی «توانستن» و «بایستن» از نظر معنایی در رقابت است، گرچه این عبارت در اکثر موارد به معنای «امکان» است. سؤال مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که چه عوامل زبانی و غیرزبانی در این مورد نقش ایفا میکنند که شنونده باتوجه به آنها تشخیص دهد که کدام معنای این ترکیب دستوری مدنظر گوینده میباشد. در این رابطه چهار عامل مهم مطرحاند که عبارتند از: زمینه گفتار، موقعیت گفتار، فحوای کلام، نوع متن و وجود بعضی از ادات جمله. با در نظر گرفتن و بررسی این موارد میتوان به مفهوم واقعی Der modale Infinitiv mit "sein" پی برد.
تاملی در نظریه مصلحت سلوکیه با رویکردی به آرای امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مباحث مربوط به مصلحت و مبتنی بودن احکام واقعی بر مصالح و مفاسد نفس الامری در علم اصول از اهمیت ویژه ای برخوردار است، به نحوی که پذیرش یا عدم پذیرش آن می تواند تأثیرات در خور توجهی در فقه و حقوق اسلامی پدید آورد، به ویژه آنکه اگر معتقد به آرایی چون آرای امام خمینی باشیم که مصالح و مفاسد را در حوزه معاملات قابل دسترسی می دانند . در مباحث مربوط به ظنون و امارات، مسأله مربوط به مصلحت های فائته ( فوت شده) در صورتی که امارات به خطا روند و به احکام واقعی نرسند همواره ازدغدغه های اصولیینی بوده که در زمان غیبت قائل به انفتاح باب علم و علمی بوده اند. در این مسأله پر اهمیت شیخ انصاری( ره) با ابتکار و نظریه پردازی مصلحت سلوکیه سعی کرد که این مشکل را حل نماید. لکن نظر او آرای موافق و مخالفی با تقریرات مختلف را در پی داشت. در این میان امام خمینی، به عنوان یک اصولی دارای ابتکار، تأملاتی را در این نظریه پردازی مطرح ساخت و سعی نمودکه با واقع گرایی بیشتری با این مسأله که در لبه تیزبین تخطئه و تصویب قرار دارد، برخورد نماید. در این مقال کوشش گردیده که ابعاد این مسأله از حوزه نگاه اصولیین مطرح عصر اخیر به ویژه امام راحل مورد تدقیق و بررسی قرار گیرد.
ماهیت از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ماهیّت» و وجود به عنوان دو مفهوم اساسی در جای جای متون فلسفة اسلامی به صورت متقابل، به کار می روند. در مقالة حاضر کوشیده ایم تا از دیدگاهی تحلیلی و با تأکید بر آراء ابن سینا، پاره ای از احکام ماهیّت را بررسی کنیم. دربارة ماهیّت، سه گونه حکم می توان داشت: یکی از آنها به صورت حمل اوّلی ذاتی است، و دو دیگر از نوع حمل شایع صناعی. در نخستین حکم، به بیان و تعریف مفهوم « ماهیّت » و اینکه از لفظ «ماهیّت» چه چیزی فهمیده می شود و اجزاء مفهومی آن چیستند، می پردازیم و در دومین و سومین حکم، مفهوم ماهیّت از دو جهت متفاوت مورد نظر قرار می گیرد: یکی اینکه این مفهوم- به عنوان موجودی از موجودات ذهنی و عقلی-مصداق کدامیک از مفاهیم معقول بشری واقع می شود و دیگر اینکه مصادیق این مفهوم- که آنها نیز از موجودات ذهنی و عقلی هستند- از حیثیّات گوناگون چه احکام ویژه ای دارند. امّا دربارة قسم اوّل از دو گونه حکم اخیر باید گفت که همانگونه که حکمای متأخر به درستی بیان کردند، مفهوم ماهیت یکی از مصادیق معقولات ثانیه است که البته موطنی جز ذهن بشری ندارد؛ لیکن از آن رو که در آثار معروف ابن سینا- تا آنجا که نگارنده تحقیق کرده است- سخن صریحی در این زمینه دیده نمی شود، در این مقاله پس از بیان معنی و مفهوم «ماهیّت»، به بررسی احکام «مفاهیم ماهوی»- مانند مفاهیم «انسان» و «سنگ» «درخت» که مصادیق مفهوم ماهیت هستند- از دیدگاه شیخ الرئیس خواهیم پرداخت.
اختیار و علیت از دیدگاه ملاصدرا و اسپینوزا
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا علیت ضروری را با اختیار سازگار می داند. اما اختیاری که او مطرح می کند عین اجبار و اضطرار است. در واقع ملاصدرا مختار را به معنای مرید تفسیر می کند و معتقد است انسان دارای اراده است. اما اراده او معلول شوق و شوق معلول علم و علم معلول عوامل خارجی و این عوامل در نهایت معلول خداست. این نوع علیت نیز علیتی ضروری است. بنابراین با وجود علت، تحقق اراده انسان ضروری است و انسان نمی تواند اراده نکند. به دیگر سخن، اختیار به معنای توانایی انسان بر اراده کردن و اراده نکردن و در نتیجه توانایی بر فعل و ترک بر اساس علیت ضروری محال و غیر قابل قبول است. بنابراین اختیار به این معنا با علیت ضروری قابل جمع نیست، هر چند اراده با علیت ضروری قابل جمع است.
اما اسپینوزا تصریح می کند که اختیار با علیت ضروری قابل جمع نیست، و چون علیت ضروری امری بدیهی است، انسان دارای اختیار نیست. اسپینوزا هم اختیار به معنای توانایی بر اراده کردن و اراده نکردن را از انسان سلب می کند. و هم اختیار به معنای خاص خود، یعنی انجام فعل به اقتضای فاعل را. اسپینوزا هم مانند ملاصدرا، انسان را مرید می داند اما مانند ملاصدرا مختار را به معنای مرید تفسیر نمی کند. در نتیجه تصریح می کند که انسان دارای اختیار نیست
تبیین جایگاه عقدالوضع در منطق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کاربرد صحیح قضایای محصوره در قواعد و استدلال ها، به شناخت دقیق معنای این قضایا بستگی دارد. اشتمال محصوره ها بر عقدالوضع و عقدالحمل، می طلبد که برای شناخت کامل مفهوم این قضایا، آنچه در ناحیه عقدالوضع و عقدالحمل معتبر است، به طور کامل بررسی شود. در عقد الوضع از دو جهت دیدگاه های متفاوتی به وجود آمده است. نخست، کیفیت و جهت در عقدالوضع است و دوم، تام یا ناقص بودن ترکیب عقدالوضع.
در بحث نخست، گرچه از حیث حداکثر قیدی که می توان آورد میان منطق دانان اختلافی نیست؛ چون هر آنچه از جهت ها و کیفیت ها در عقدالحمل قابل اعتبار است، در عقدالوضع نیز قابل اعتبار می باشد، اما از حیث حداقل قیدی که واجب است وجود داشته باشد نظر منطق دانان متفاوت است. مشهور ایشان، به لزوم فعلیت و برخی به کفایت امکان در عقدالوضع معتقدند. در بحث دوم نیز، مشهور منطق دانان به ناقص بودن و برخی به تام بودن ترکیب در عقدالوضع قائل شده اند.
نویسنده در این نوشتار، به بررسی اقوال مختلف منطق دانان درباره عقدالوضع از این دو جهت پرداخته است.
استنتاج نتایج ضروری در ضربهایی با یک مقدمه ضروری، مسأله ای درموجهات ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
دو تقریر از برهان جهان شناختی در مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان جهان شناختی یکی از مهم ترین برهان های فلسفی و کلامی در حوزه سنت دینی ادیان مختلف بوده و هست. در سنت فلسفی کلامی مغرب زمین، هم تعبیرهای متفاوتی از این برهان ارائه شده و هم نقدهای بسیاری بر آن وارد گشته است. در این نوشتار هم مهم ترین تعابیر آن ارائه شده و هم نقدهای آن مورد توجه قرار گرفته و در موارد لزوم به اندازه اعتبار نقدها اشاره شده است.
ساختارهای منطقی براهین خداشناسی با تاکید بر ساختار برهان عشق به خدا
حوزه های تخصصی:
از جمله خصوصیات مختص انسان که او را از سایر موجودات متمایز می کند، عقل و دل (فطرت) است که دارای ابعاد مختلفی است. یکی از این ابعاد، توجه به کمال خواهی و بی نهایت طلبی است. برخی پژوهشگران اسلامی تلاش کرده اند از این طریق به اثبات باری تعالی بپردازند.
از آنجا که انسان به کمال مطلق و زیبایی مطلق میل دارد و این میل از مقوله تضایف است و دو امر متضایف در وجود تکافو دارند، می بایست معشوق کامل و زیبای مطلق نیز محقق باشد.
در این مقاله سعی شده است ساختار منطقی برهان عشق به کمال مطلق مورد دقت قرار گیرد.
بررسی امکان لحاظ قصد امتثال امر در متعلق خطاب
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار بر بررسی همه جانبه ای در مورد امکان أخذ قصد امتثال امر در متعلق امرتلاش شده است که آیا اصولاً امکان دارد که شارع این خصوصیت را در لسان دلیل و متعلق حکم و امرش أخذ کند؟ و مراد از قصد امتثال امر آن است که انگیزه ی مکلف در انجام واجب منحصراً امتثال امر الهی باشد و قصد اتیان عمل به داعی امر مولی صورت بگیرد. مشهور علما قایل به امتناع ذاتی چنین تکلیفی می باشند و اعتبار آن قید را در مقام تشریع و جعل حکم که مربوط به مولی است میسور نمی دانند و متقابلاً گروه دیگر قایل به امتناع غیری می باشند که مربوط به مقام امتثال و اتیان مأمور به از جانب عبد است. در حالی که می توان از اشکالاتی که منجر شده است علما قایل به امتناع ذاتی یا غیری در چنین تکلیفی شوند، گریخت و دیدگاه امکان قصد امتثال امر در متعلق خطاب را ثابت کرد.
امکان و ماهیت وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم درباره پدیده وحی، امکان آن است؛ چراکه امکان ارتباط بشر با خالق هستی، وی را در نیل به حیات معقول و زندگی جاودانه یاری میکند. در طول تاریخ نزول وحی، همواره برخی از متفکران از پذیرش آن سرباز زده اند. این انکار و نپذیرفتن به علل و شیوه های مختلف ابراز میشده است. برخی از اندیشوران با ادعای ممکن نبودن آن، به این نتیجه رسیده اند که انسان محدود چگونه میتواند با خالق هستی، که وجودی غیرمحدود و مجرد از ماده است، ارتباط برقرار کند. اساسا این ارتباط غیرممکن است؛ زیرا اگر این امر محال نیست چرا در طول حیات بشر، پیامبران الهی که تلقّیکنندگان برجسته وحیاند. همواره مورد انکار و ناباوری واقع شده اند.
در این جستار با روش تحلیلی عقلی و نقلی و با رویکرد جمع بین مطالعه درون دینی و برون دینی، با هدف بررسی شبهات پیرامون امکان و ماهیت وحی پرداخته و ثابت شده است که پذیرش وحی به صورت امری خارق العاده و ملازم با محال ذاتی نیست.
«هر تناقضی محال است» به چه معناست؟
حوزه های تخصصی:
اصل عدم تناقض، قاطعانه ادعا می کند که هر تناقضی محال است. در این نوشته، با تحلیل مفاهیمی چون «تناقض» و «عدم تناقض» و ارتباط این مفاهیم با عامل معرفتی (انسان)، نشان خواهیم داد که ادعای مذکور، حداکثر می تواند به این معنی باشد که انسان های فعلی نمی توانند تناقضی را توجیه کنند. اگر این تحلیل، درست باشد، اصل عدم تناقض، برای قطعیت خود دلیل موجهی ندارد، و این احتمال وجود دارد که به شکلی معنادار و موجه از امکان تناقض در بعضی موارد، سخن گفته شود، مواردی که پارادوکسیکال هستند.
برهان وجوب و امکانِ ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از وجود خدا از بنیادیترین پرسش ها و دغدغه های فکری بشر بوده است. از رهگذر تلاش اندیشمندان برهان های زیادی در اثبات وجود خدا سامانیافته که یکی از استوارترین و مهم ترین آنها برهان وجوب و امکان است. این برهان به طورگسترده ای در میان فیلسوفان اسلامی و غربی مورد پذیرش واقع شده و از آن تقریرهای متعددی ارایه گردیده است. تقریر ابن سینا که صورت تفصیلی آن در کتاب اشارات و تنبیهات آمده است، یکی از تأثیرگذارترین آنهاست که در این مقاله رهیافت او در ارایه این برهان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و قوت و اعتبار آن مورد تأکید قرار میگیرد. این تقریر کامل ترین شیوه ای است که برای برهان وجوب و امکان ارایه شده و اساس بسیاری از تقریرهای دیگر است.
پاره ای از نوآوری های حکیم رفیعی قزوینی
حوزه های تخصصی:
از حکیم رفیعی قزوینی آثار اندکی باقی مانده است، اما همین اندک مشتمل بر نوآوریهایی است. در این مقاله به پنج نوآوری از این فیلسوف و عارف الهی پرداخته شده است، راجع به این مباحث:
1. در باره معنای کمال الهی در جنب جمال و جلال الهی، که وی برخلاف مشهور آن را نه مجموع جمال و جلال بلکه امری ورای آن دو گرفته و عبارت دانسته است از تمامیت ذات الهی به عینیت ذات و صفات و عینیت خود صفات با هم.
در ذیل همین بحث، حکیم رفیعی تعریفی از جمال و جلال ارائه می دهد که جامع تعریف فیلسوف و عارف است و خود این تعریف نیز خالی از ابتکار نیست.
2. در شرح عبارت «اللهم انی اسئلک بما تجیبنی به حین اسئلک»، که او علاوه بر معنایی که در مرحله اول به ذهن می آید، معنایی ذکر می کند که حکایت از ذهن جوال و نوجوی او دارد.
3. در خصوص نفی ترکیب از ذات الهی و بیان اینکه ترکیب به هر نحوی که باشد، مستلزم امکان است، که او در این مسئله برهانی اقامه می کند و در انتها می گوید که آنچه گفتیم در هیچ کتابی مکتوب نیست.
4. در توضیح این سخن حکما که تأثیر جسمی در جسمی دیگر نیازمند وضع و محاذات است، مراد از وضع و محاذات را نوعی اتحاد و اتصال می داند.
5. در نقد این سخن مشهور که اراده غیر از شهوت است و از همین رو، انسان گاهی چیزی را اراده می کند که متعلق شهوت او نیست و گاهی چیزی را مورد شهوت قرار می دهد که اراده اش بدان تعلق نگرفته است.