فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۸۰٬۰۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
الواقعیّه السحریّه هی منهج جدید لکتابه الروایات المعاصره، حیث یتشابک الواقع والخیال بطریقه تبدو فیها کل الأحداث غیر الواقعیّه والخیالیه فی سیاق الروایه حقیقیه وطبیعیه تماماً. وقد ظهر هذا الاتجاه فی روایات بعض الکتّاب العرب ومنهم الکاتب الجزائری الشهیر، الطاهر وطار. وفی روایه «الولی الطاهر یعود إلی مقامه الزکی»، نواجه جهود الکاتب فی الاتکاء علی بناء سردی حدیث وتوظیف الحلم کحیله فنیه تعطیه الفرصه لإبراز ما کان کامناً فی باطنه. یهدف هذا البحث إلى وصف الفضاء السردی ودراسه التقنیات السردیه علی أساس الواقعیّه السحریّه، ونظراً إلى أن هذه الروایه هی الخطوه الأولى للکاتب فی توظیف هذا النوع الأدبی، یبدو من الضروری إجراء بحث من أجل تطبیق الواقعیّه السحریّه علیها. وقد اعتمدنا فی هذه الدراسه علی منهج النقد الاجتماعی بطریقه وصفیه- تحلیلیه. وتدّل النتائج علی أنّ الروائی وفّر بهذه التقنیه فضاءً للتعبیر عن واقع المجتمع الإسلامی ومشاکل المجتمع الجزائری وعبّر عن رؤیته النقدیه. وقد بنی روایته علی أساس فضاء اللاوعی، کما نشاهد تشتتاً فی الفترات الزمنیّه المختلفه، إذ جعل الروائی الماضی مسرحاً للأحداث التاریخیه التی تشکل خلفیه للانفعالات النفسیه فی الحاضر، فقد لجأ الروائی إلی التاریخ ووضع الشخصیات التاریخیه فی قوالب أسطوریه واستفاد من قضیه قتل مالک بن نویره علی ید خالد بن الولید بمنزله رمز وهدام القواعد الزمانیه والمکانیه وعرض حبکه الروایه بشکل لولبی لتنکیر التکفیر وتقبیح العنف طوال التاریخ.
بررسی و واکاوی مبانی فلسفی مسئله رئالیسم و نارئالیسم دینی با تأکید بر نظرگاه پیتر برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تأکید بر اندیشه پیتر برن، که یکی از مهم ترین چهره های شاخص فلسفه دین معاصر است، افزون بر تبیین دیدگاه او درباره رئالیسم و نارئالیسم و همچنین خداباوری، دین و الاهیات، به واکاوی و بررسی بنیان های فلسفی این مسئله پرداخته است. نظرگاه پیتر برن با این که یک رویکرد انتقادی به ابعاد مختلف نارئالیسم است، دربردارنده تمییزی اساسی میان خداباوری و الاهیات در اتخاذ نظرگاه رئالیستی و نارئالیستی درباره آن هاست. با توجه به تفکیک دو ساحت الاهیات و خداباوری، می توان چنین گفت که وی معتقد به نارئالیستی بودن الاهیات-لیبرال- به عنوان یک رشته علمی و آکادمیک و رئالیستی بودن دین، خدا و گفتمان خداباورانه است. در نظرگاه او، غایت گفتمان خداباورانه به موجودی فراذهنی، فرادنیایی و متعالی اشاره دارد. این نوشتار در نهایت به واکاوی و بررسی مبانی فلسفی این موضوع پرداخته و اشارت اجمالی پیتر برن در بررسی ریشه تمایز رئالیسم و نارئالیسم و همچنین تفسیر نارئالیستی مدرن از دین را مورد مداقه قرار داده و افزون بر واکاوی ریشه های مسئله رئالیسم و نارئالیسم دینی و با تأکید بر نسبت سوژه و ابژه - بالاخص در فلسفه کانت - به نقد و بررسی این بنیان فلسفی در نظرگاه پیتر برن پرداخته است.
تاملی فقهی-حقوقی در ماهیت «رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی» و اقتضائات آن در عمل نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
129 - 138
حوزههای تخصصی:
تصمیم سازی در خصوص امکان اجبار نمایندگان مجلس به مشارکت در رأی گیری و نیز «امکان پذیری نظارت بر رأی یا نظارت گریزی این مسئله» و «میزان اختیار نماینده در تعیین نوع رأی» و «مالکیت نماینده بر رأی و شناسایی آثار مالکیت بر آن» و وضع قانون یا کد رفتاری در حوزه شفافیت آرای نمایندگان از جمله انگاره ها و آثار مترتب بر «ماهیت رأی نمایندگان مجلس شورای اسلامی» است. بر این اساس اهمیت و ضرورت مسئله این نوشتار را می توان کانونی و محوری بودن «ماهیت رأی» نسبت به مسائل اقماریِ پیش گفته دانست. مقاله توصیفی تحلیلی پیش رو با هدف بررسی ماهیت رأی از منظر فقهی حقوقی و شناسایی آثار مترتب و اقتضائات ناشی از ماهیت رأی به نتایجی دست یافته است. از نتایج روشی این نوشته می توان به این نکته توجه داد که برای پی جویی حکم و طبیعت رأی نیازی به تحلیل آن ها در قالب های معین فقهی نیست.
اصول بیان معارف مربوط به معاد در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱۸
23 - 36
حوزههای تخصصی:
آیات قرآنی مرتبط با معاد را از جنبه های مختلفی می توان مورد بررسی قرار داد. یکی از این جنبه ها، نحوه مواجهه قرآن با مخاطبان خود در مسئله معاد است. قرآن برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود در معارف مربوط به مسئله معاد، از اصول خاصی بهره برده است. با بررسی و استقراء آیاتی که حول این مسئله بیان شده است، می توان همه آنها را ذیل چهار اصل کلی قرار داد: اصل توصیف حقایق، اصل تنبه بر آیات، اصل تصویر سازی و اصل رجوع به فطرت. در اصل توصیف حقایق به جای استدلال بر معارف مربوط به مسئله معاد و پاسخ به شبهات پیرامون آنها، به توصیف معارف و آثار و کارکردهای آنها پرداخته می شود. در اصل تنبه بر آیات، قرآن با بیان پدیده های آفاقی و انفسی و غایت مندی آنها، انسان را به تدبر در این پدیده ها دعوت می نماید تا از این رهگذر، اعتقاد به رستاخیز را در باور ها تثبیت نماید. در اصل تصویرسازی، قرآن با ذکر نمونه هایی از زنده شدن انسان یا موجودات دیگر، از استبعاد زنده شدن مردگان در اذهان می کاهد و آن را امری باورپذیر جلوه می دهد. در اصل رجوع به فطرت نیز، قرآن با هدف بیدار نمودن فطرت بشر، او را متوجه این سرشت الهی می کند تا روز رستاخیز را یاد آور شود. هدف از پژوهش حاضر ارائه بیانی نو از مباحث مرتبط با سرای آخرت در پرتوی بازخوانی آیات معاد است، ازاین رو با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آیات قرآن، اصول چهار گانه مذکور مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
آثار و نتایج تسری مفهوم تشکیک در حوزه انسان شناسی فلسفی
حوزههای تخصصی:
«تشکیک در وجود» از مهمترین مباحث هستی شناسی در فلسفه اسلامی است و از آنجا که حل اکثر مباحث و مشکلات حکمت متعالیه متوقف بر آن است، گفته شده در حکمت متعالیه پس از اصالت وجود هیچ مسئله اى اهمیت «تشکیک وجود» را ندارد. اگرچه در آثار ملاصدرا، جسته و گریخته به برخی آثار و تبعات تسری مفهوم تشکیک در انسان شناسی اشاراتی شده اما به طور ویژه و مشخص به آن پرداخته نشده است. پیش از صدرا نیز فخر رازی، با تصریح بر تباین ماهوی انسان ها از نوعی نگاه ویژه به انسان سخن گفته که بر اساس آن، «انسانیت» به منزله یک هویت واحد، قابل تعمیم به همه انسان ها نیست. این تلقی از مفهوم انسانیت به این معنا خواهد بود که هر فرد، ماهیتی تبدیل ناپذیر و متفاوت با دیگر انسان ها دارد. این مقاله که با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش استنتاجی، تلاش می کند پیامدهای تسری مفهوم تشکیک در حوزه انسان شناسی و به تبع، تاثیر آن بر علوم انسانی مانند تعلیم و تربیت را مورد بررسی قرار دهد. با تسری مفهوم تشکیک از حوزه هستی شناسی به حوزه انسان شناسی، سه مفهوم اصلی حوزه انسان شناسی، یعنی آگاهی، اراده و رابطه نفس و بدن و همچنین علوم انسانی مانند حقوق، تعلیم و تربیت، روانشناسی و اخلاق که مستظهر به اصول انسان شناسانه هستند نیز دستخوش تغییرات مهمی می شوند.
بررسی جایگاه اخلاق هم زیستی مسالمت آمیز در کتاب های درسی تاریخ در رشته علوم انسانی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
166 - 196
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی وضعیت مؤلفه های اخلاق همزیستی مسالمت آمیز در کتاب های درسی تاریخ علوم انسانی با بهره گیری از اندیشه اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. واحد تحلیل؛ متن و تصویر می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کتاب های درسی تاریخ علوم انسانی در سال تحصیلی 1402- 1401 بود که، کل جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده که روایی آن بوسیله متخصصان تعیین شده و برای تعیین پایایی از روش ویلیام اسکات استفاده شده است. داده های حاصل با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی «آنتروپی شانون» مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب های تاریخ علوم انسانی، 92 مرتبه به مؤلفه های اخلاق همزیستی مسالمت آمیز اشاره شده است. در این کتاب ها مؤلفه های «نفی خشونت» با ضریب اهمیت 126/0 و «اصل صلح جویی» با ضریب اهمیت 124/0، دارای بیشترین ضریب اهمیت و مؤلفه های «تألیف قلوب و گسترش حوزه نفوذ اجتماعی» با ضریب اهمیت 0.066 و «تعاون در مسائل بین المللی» با ضریب اهمیت 044/0 دارای کمترین ضریب اهمیت بوده است.
جستاری در همگونی آراء و اندیشه های عبدالله قطب با آموزه های بودا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
63 - 88
حوزههای تخصصی:
عبدالله قطب بن محیی، از جمله عارفان قرن نهم ه.ق در جنوب فارس است که مجموعه نامه های وی مشهور به مکاتیب، از آموزه های عرفانی و اخلاقی برخوردار بوده و برخی از اندیشه های همگون با باورهای بودایی در آن به چشم می خورد. از بررسی تطبیقی متون بودایی به ویژه سوره نیلوفر و کتاب دمّه پده با مکاتیب عبدالله قطب بن محیی، تازه-هایی از نقاط مشترک ذهن و نظر دو عارف متفکر در دو حوزه عرفان اسلامی و ادیان هند، به دست می آید و در واقع، آن دو آموزگار، دیدگاهی نزدیک به هم دارند. راز رنج و سختی در این جهان، توصیه به محبت به دیگران و اهمیت دادن به سکوت و دست یافتن به مراقبه از دیگر ویژگی های همگون و مشترک اندیشه عبدالله قطب بن محیی با آرای شاکیه مونی بودا در سوره نیلوفر است. همچنین، تلاش بودا در تأسیس سَنگَهه و نظام اجتماعی برای عبادات و کوشش عبدالله قطب بن محیی را در بنای شهرک اخوان آباد در چند فرسخی جهرم در جنوب شیراز، نوعی مشابهت در زندگی و بینش آن دو شخصیت می توان برشمرد که در این مقاله بیشتر به آن پرداخته شده است.
زمان روایی در داستان دژ هوش ربا بر اساس نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
121 - 152
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، زمان روایی در داستان «دژ هوش ربا» اثر مولانا جلال الدین از دیدگاه ساختاری و روایی بررسی می شود. زمان در این اثر از یک سو به عنوان جزئی بنیادین و ازسوی دیگر، به عنوان ابزاری اکتسابی است که راوی برای شکل دهی به روایت از آن استفاده می کند. هدف این پژوهش تحلیل زمان روایی در روایت مذکور و ارتباط آن با جنبه های داستانی، فلسفی و اخلاقی است. بررسی زمان روایی در این داستان به درک بهتر نحوه روایت پردازی مولانا توسط مخاطب کمک کرده و ارتباطی میان رشته ای در حوزه های ادبی و هنری برقرار می سازد که تأثیرات قابل توجهی برای مخاطب دارد. این پژوهش با استفاده از نظریه ژرار ژنت درزمینه زمان روایی و با رویکرد کیفی و توضیحی انجام شده و در برخی موارد روش کمی نیز به کار گرفته شده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش، فراوانی آشفتگی زمان در داستان، تغییرات پیوسته در مدت و سرعت روایت، افزایش شتاب منفی در مقابل شتاب مثبت، و کاربرد بسامد مکرر و بازگو در فرایند روایتگری است. مولانا با استفاده از الگوهای زمانی نظیر تکرار و عدم ترتیب خطی رویدادها، تداوم زمان و دیگر الگوها، مسئولیت خود را در هدایت مخاطب به معارف دینی و عرفانی به عهده دارد. در طول داستان، مولانا با کشش زمان و دیالوگ های عرفانی میان شخصیت ها، و با ایجاد جذابیت و معناآفرینی رویدادها در طول زمان، داستان را به ابزاری برای آموزش مفاهیم تعلیمی و تربیتی و بستری برای تفکر تبدیل کرده است.
مفهوم شناسی و تحلیل مصادیق امکان از منظر فلسفه ملاصدرا و عرفان محقق قیصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
271 - 294
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «امکان» یکی از اصطلاحات پرکاربرد و مشترک در فلسفه و عرفان نظری است. عدم شناخت این دسته از اصطلاحات مشترک که احیاناً در فلسفه و عرفان نظری معانی متفاوتی دارند می تواند باعث خطا هایی در فهم گزاره های این دو علم شود. هدف از این پژوهش معناشناسی اصطلاح «امکان»، بررسی اشتراکات و افتراقات آن از منظر صدرالمتألهین شیرازی به عنوان بنیان گذار حکمت متعالیه و محقق قیصری شارح برجسته مکتب عرفانی ابن عربی است. نگارندگان در این پژوهش بر آن اند تا در راستای رسیدن به این هدف به این سؤال اصلی پاسخ دهند که اصطلاح امکان، در نظام تفکری ملاصدرا ازسویی و محقق قیصری ازسوی دیگر، چه اشتراکات و افتراقاتی دارد؟ این پژوهش از نوع مطالعه بنیادین است که به روش توصیفی و تحلیلی تهیه شده است. براساس دستاورد های پژوهش، نقطه اشتراک ملاصدرا و محقق قیصری در کاربست اصطلاح امکان، ماسوی الله است که در نظر هر دو اندیشمند، با وصف «امکان» توصیف می شوند؛ اما مصادیق «امکان» در دیدگاه محقق قیصری دامنه وسیع تری دارد و اعیان ثابته ممکن الظهور را نیز شامل می شود؛ چنان که درباره اصطلاح «امتناع» در دیدگاه محقق قیصری، بر همین منوال، اعیان ثابته ممتنع الظهور را در بر می گیرد. امکان فقری در حکمت متعالیه وصف وجود است، اما امکان از نگاه محقق قیصری هیچ گاه وصف وجود قرار نمی گیرد.
رهیافتی تطبیقی بر مؤلفه های معنایی «ذائقه» در قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
132 - 154
حوزههای تخصصی:
درک معانی واژگان قرآن کریم نقش بسزایی در فهم عمیق پیام الهی دارد. در پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی، ظرافت های معنایی واژگان مرتبط با مفهوم «ذائقه» مورد ارزیابی و تحلیل معنایی قرار گرفته است. در این مرحله با قراردادن کلمه «ذائقه» در نقطه کانونی این حوزه، بعضی کلماتی که بیشترین مؤلفه های معنایی مشترک با این واژه را در قرآن کریم داشته اند مورد تحلیل معنایی قرار گرفته است. واژگانی همچون: «طعم»، «خبر»، «أنبا»، «آنس»، «بصر»، «رأی»، «شاهد»، و «عرّف». نتایج تحقیق حاکی از آن است که واژه ی «ذوق» هرچند به معنای چشیدن و به ظاهر معنای اندک بودن را می رساند، در واقع به مفهوم عمق آنچه را که باید درک شود به مخاطب منتقل می نماید. این کلمه در معنای دانستن، علم داشتن، قدرت شناختی، ادراک قلبی، احساس کردن، امتحان، تجربه کردن و نیز دیدن مجازات، استعمال شده است. این واژه بیشتر به معنای چشیدن عذاب به کار رفته است، ولی در مواردی نیز به معنای چشیدن رحمت آمده است. به نظر می رسد استفاده ی این کلمه برای چشیدن مرگ نه از باب کاربرد آن برای عذاب، بلکه از باب درک معنا با عمق وجود و تجربه کردن استفاده شده است. دیگر واژگان در این حوزه نیز هرکدام دارای وجوه معنایی تمییزدهنده ای اند که آن را از دیگر واژگان متمایز می سازد.
نسبت متافیزیک و دانش های هنجاری نزد فارابی و هیلاری پاتنم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳
13 - 30
حوزههای تخصصی:
فارابی و پاتنم تأثیر مخرّب یا مولّد متافیزیک در دانش های هنجاری، مثل حکمت عملی و فقه در علوم قدیم و اخلاق و اقتصاد در علوم جدید را امری آشکار می دانند و معتقدند عدم توجه به این نقش، به اثرات غیر قابل جبران منجر می گردد. برای فارابی این نقش ضروری و حیاتی در قالب استفاده دانش های هنجاری از معارفی است که در متافیزیک تبیین و مبرهن شده است و بدین جهت حذف متافیزیک نزد فارابی، به معنای حذف برخی مبادی آن دانش ها و رد عینیت در ارزش ها و ورود به وادی نسبی گرایی است. در طرف مقابل، پاتنم منکر متافیزیک سنتی بوده و به دنبال حذف آن از دانش های هنجاری است. به همین جهت برای کارکردی که متافیزیک سنتی در دانش های هنجاری داشته است، جایگزینی معرفی می کند. این جایگزین، تفسیر و روایت خاص او از فلسفه پراگماتیسم است. پاتنم در این روایت، پراگماتیسم را نوعی از متافیزیک می داند که بدون مرز بوده و در نقش آسیب شناسی و اصلاح گری سایر فلسفه ها ظاهر می شود. بر این مبنای جدید، پاتنم تصویر دیگری از دانش های هنجاری و معیار عینیت و نسبی گرایی ارائه می کند. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل منطقی_فلسفی، اعم از تحلیل مفهومی، تحلیل گزاره ای، تحلیل سیستمی، با رویکرد تطبیقی، جهت تضارب آراء، تبیین و گفت وگوی آن دو اندیشمند است.
امکان سنجی تئوری «دستیابی به هوش مصنوعی قوی» در اندیشه «هاوکینز» با تأکید بر فیزیکالیسم ذهن و مقوله آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
۱۰۴-۸۹
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی قوی عنوان برنامه ای است با هدف تولید سیستم هایی با قابلیت های شناختی انسان نظیر؛ آگاهی و ادراک. مسئله تحقیق این است که اکثر محققانِ این عرصه، ذهنمندی و آگاهی را محصول فرایندهای فیزیکی مغز می دانند. جف هاوکینز متاثر از این دیدگاه، در فرضیه ای به نام هزارمغز، با ارائه تحلیلی فیزیکال از ماهیت ذهن، مدعی کشف الگوریتم آگاهی و هوشمندی مغز شده است. در نگاه هاوکینز مقوله آگاهی با توانایی تشخیص مکان، ارتباط عمیقی دارد. به باور او سیستم هایی که با این الگوریتم طراحی شوند، همانند یک انسان، واجد آگاهی خواهند بود. در این مقاله با روشی تحلیلی انتقادی، امکان وقوعی دستیابی به چنین سیستم هایی مورد بررسی قرار گرفت و یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به معضلاتی نظیر؛ تجرد ادراک، مسئله کوالیا، سابجکتیویتی، اراده آزاد، حیث التفاتی و استدلال اتاق چینی، فرضیه هاوکینز از عهده حل معمای آگاهی بر نیامده، و تئوری دستیابی به هوش مصنوعی قوی به کمک الگوریتم هزارمغز امکان وقوعی ندارد.
هم گرایی و واگرایی اندیشه و رویکرد سَلَفیِ علمیِ اَلبانی با جریان های سلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۸
۱۸۸-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
البانی به عنوان برجسته ترین شخصیت حدیث شناس سلفی معاصر در میان جریان های سلفی شناخته می شود و نظرهای وی مورد توجه مجامع علمی سلفیون قرار دارد. سلفی گری البانی با وجود اشتراکات و هم گرایی زیادی که با سایر سلفیون در تفکر و رویکرد دینی دارد، از جهات متعددی نیز با آنها اختلاف دارد و دچار واگرایی است. بر این اساس، در این مقاله، مسئله هم گرایی و واگرایی اندیشه و رویکرد سلفی علمی البانی با سایر جریان های سلفی با روش پژوهش کتابخانه ای بررسی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سلفیت علمی البانی در محورهای اصلی و هویت ساز سلفیت با جریان های سلفی هم گراست. درمقابل، بعضی از اندیشه ها و نظرهای البانی همچون مخالفت با ابن تیمیه در بعضی از نظرها، نفی جایگاه علمی خاص برای محمد بن عبدالوهاب، اختلاف در مذهب و نظرهای فقهی و مخالفت با تکفیرگرایی و سیاست گریزی وی موجب اختلاف و واگرایی با بعضی از جریان های سلفی شده است.
بررسی تطبیقی دیدگاه وهابیت و اخوان المسلمین درباره جایگاه عقل در مسائل توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله جایگاه عقل در فهم معارف دینی، به ویژه در باب توحید، از دیرباز موضوع مباحثات گسترده ای در میان اندیشمندان اسلامی بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی، به مقایسه جایگاه و کارکرد عقل در فهم توحید از منظر دو جریان فکری تأثیرگذار یعنی وهابیت و اخوان المسلمین می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که وهابیت، برخلاف اخوان المسلمین، قلمرو عقل در فهم توحید را محدود کرده و به نوعی رویکردی حداقلی نسبت به آن دارد. این تفاوت در نگاه به عقل، پیامدهای قابل توجهی در فهم مفاهیم بنیادین توحید، از جمله براهین اثبات وجود خدا، تقسیم بندی توحید، اثبات صفات خداوند و تفسیر صفات خبری داشته است. رویکرد حداقلی وهابیت به عقل همچنین منجر به نفی برخی از آموزه های اسلامی همچون توسل، استغاثه و ولایت تکوینی اولیاء شده است. در مجموع، این پژوهش نشان می دهد که اختلاف در نگاه به عقل، به تفاوت های چشمگیری در فهم و تفسیر آموزه های توحیدی در میان وهابیت و اخوان المسلمین منجر شده است.
بازخوانی انتقادی آیه ۲۱ نساء با تمرکز بر جایگاه لغوی تفسیری دو مفهوم «میثاق غلیظ» و «احسان» در حقوق زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال ضرورت تشریح ضعف و کاستی های برخی نظرات تفسیری موجود در إقناع اذهان، پژوهش پیش رو با هدف بازنگری و درنگ در تفسیر آیه 21 نساء انجام یافته است. این رویکرد، مبتنی بر تمرکز در لغت، توجه به موضوع و پیوند محتوایی آیه به ویژه مفهوم «میثاق غلیظ» با آیات قبل از خود و دیگر آیات مربوط به طلاق، به طور خاص فراز «تسریح باحسان» است. حاصل این واکاوی بیانگر آن است که موضوع مالی آیه نه فقط مهریه بلکه همه اموال اعطا شده به همسر است. محتوای آیه نیز در ادامه تبیین گزاره های رفتاری هنجار بین مرد و زن در خانواده اسلامی، با ترسیم هندسه اخلاق- حقوق، مطایق با آیات قبل و دیگر آیات هم موضوع است. در این هندسه در صورت اراده مرد به طلاق، دوران محبت بین همسران از یک سو و میثاق غلیظ به معنای همه وظایف مالی او در برابر همسر از سوی دیگر یادآوری شده است. همچنین با توصیه به بخششی بیش از حقوق واجب زن هنگام طلاق (تسریح باحسان)، به عنوان تسکینی برای او در مرارت طلاق، چشم اندازی از ضرورت توجه به حقوق زن ترسیم شده است. دراین نگره، هیچ مردی نه تنها در ادای همه حقوق مالی و واجب زن، نباید کوتاهی کند بلکه نمی تواند سودای بازپس گیری چیزی از اموال اعطایی به همسر را نیز داشته باشد.
تفسیری نو از مفهوم اختیار با تاکید بر تلازم اراده الهی و انسانی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله فاعلیت انسان در قبال اعمال خویش و ارتباط آن با اراده خداوند متعال، موضوعی بنیادین در علوم اسلامی است که موجب به وجود آمدن نظریه های مختلفی چون جبر، تفویض، کسب و امر بین امرین گردیده است. مکتب تشیع، با استناد به رهنمون های ائمه اطهار (ع)، امر بین الامرین را به رسمیت شناخته و دیدگاه های متعددی از آن در جامعه علمی شیعه توسط اندیشمندان دینی ارائه شده است. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط و تعامل اراده الهی و اراده انسانی در فرایندهای زندگی می پردازد. در این تحقیق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تفاوت و توازن میان اراده های الهی و انسانی در آیات قرآن کریم تحلیل می گردد. مقاله مذکور تلاش دارد با استناد به متون دینی و آیات قرآن، ابعاد نوینی از مفهوم اختیار را بررسی نماید. در تلازم این اراده ها، انسان موجودی مختار است که با اختیار گام بر می دارد و انتخاب می کند، قدرت اراده خداوند سبحان تحت عنوان مشیت الهی، اراده انسانی را تحت سیطره خود دارد و رابطه ای تعاملی میان دو اراده برقرار است که در مسئولیت های اجتماعی و فردی تأثیرگذار می باشد.
بررسی رابطه تفکر انتقادی با روش پرسش گری در اثبات توحید بر اساس آیات قرآن
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۴۲-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
اساس تفکر انتقادی، بر اندیشه منطقی و استدلالی همراه با تحلیل و استنتاج استوار است و یکی از شیوه های کاربردی در این تفکر، استفهام است. در این تفکر، در بیشتر موارد مقدمات بیان می گردد و نتیجه گیری به طرف مقابل واگذار می گردد؛ یعنی بیشترین کاربرد تفکر انتقادی به شیوه پرسش گری است. از سویی اصل، در مسائل اعتقادی در قرآن کریم بر تفکر، تعقل و نتیجه گیری توسط مخاطب است و یکی از مهم ترین روش های قرآن در بیان استدلال های توحیدی همین روشی است که امروزه تفکر انتقادی نامیده می شود. در نوشتار حاضر آیات قرآن با محوریت استدلال در توحید که به شیوه پرسش گری و غالباً به شیوه «استفهام انکاری» و «استفهام تقریری» است، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مسائل اعتقادی، اصل بر تفکر و تأمل همراه با نتیجه گیری منطقی است و اکثر آیات در این زمینه دربردارنده تفکر انتقادی است و میان روش پرسش گری در مباحث توحیدی قرآن و تفکر انتقادی ارتباط مستقیم و همه جانبه وجود دارد.
مطالعه تطبیقی ویژگی های انسان کامل از منظر قرآن کریم و روانشناسی انسان گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه مباحث انسان شناسی، موضوعات گوناگونی مطرح شده است که شناخت انسان کامل و بررسی ویژگی های یک انسان مطلوب از جمله مهمترین این موضوعات می باشد، چراکه ریشه در میل فطری انسان برای کمال گرایی دارد. به همین دلیل همه مذاهب و مکاتب بشری تلاش نموده اند تا انسان کامل و مطلوب مدنظر خود را تعریف نموده و ویژگی های خاص آن را احصاء نمایند. در این پژوهش تلاش گردیده با روش مطالعه تطبیقی درون دینی، به ترسیم مهمترین ویژگی های انسان کامل از منظر قرآن کریم و مکتب روانشناسی انسان گرا پرداخته و وجوه تشابه و افتراق نظرات مطرح شده را بررسی نمائیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که در رویکرد انسان گرایی و در سلسله مراتب نیازها عواملی همچون ارضاء نیاز امنیت، همخوانی تجربیات فرد با خودپنداره، خودپذیری، عزت نفس مثبت، رهایی از گذشته و آینده سبب احساس آرامش و امنیت در زندگی انسان کامل می گردد، در حالی که در رویکرد قرآنی، مؤمن بودن و قرار گرفتن در حصار امن ایمان به خدا، توکل بر او، پیروی از دستورات دینی و زندگی بر طبق اصول الهی سبب داشتن اعتماد به نفس، رهایی از گذشته و آینده و در نتیجه آن احساس امنیت و آرامش می گردد.
نکته هایی از معارف حسینی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
133 - 134
حوزههای تخصصی:
نقد روش شناختی دیدگاه ارکون درباره سیره نبوی (ص)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
43 - 68
حوزههای تخصصی:
سیره پیامبرحاوی نکات ارزشمند و گران بهایی برای عبرت آموزی و الگوبرداری است. درباره سیره پیامبرسه دیدگاه کلی وجود دارد. عدّه ای به محال و ممتنع بودن سیره نویسی معتقدند. برخی دیگر بر اساس کتاب های موجود، سیره نویسی را امری بدیهی و ممکن می دانند و پاره ای دیگر قائل به تفصیل هستند. مح مد ارک ون یک ی از اندیش مندان ع رب زب ان مع اص ر اس ت ک ه اع تقاد به مح ال ب ودن س یره نویس ی پیامبردارد. این پژوهش درصدد ارائه نقد روش شناختی بر دیدگاه ارکون درباره سیره نبویاست که طی چند مرحله به آن پرداخته خواهد شد. در پاسخ به چگونگی سیره نویسی پیامبر، منابع مختلفی نق ش آف رینند ک ه در بین آن ه ا ق رآن ک ریم موق عیتی مح وری دارد؛ چ راکه مَح مِل مناس بی برای س یره پیامبرشناخته می شود. همچنین وجود کتاب های تاریخی، روایات تاریخی در مجامع روایی و روش نقد تاریخ ی از مهم ترین مباحث نقد روش تاریخ ی محمد ارکون می باشد. کتاب های تاریخی به عنوان عامل مساعد می توانند به صورت توسعه ای مطالب را در این زمینه تکمیل کنند. آثار روایی و روایات مربوط به سیره نیز حاوی مطالب فراوان ی در زمینه سیره می باشند که ابه ام ات فراوان ی را بر ط رف خواه ند ک رد. و بالاخره مورخ با روش نقد تاریخی خواهد توانست به پیرایش سیره بپردازد.