مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خدا
مسأله شر و راه حل های آن
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا یکی از مسائل مهم در حوزه دین پژوهی و فلسفه دین، یعنی مسأله شرّ را مورد بررسی قرار دهد. برخی از منتقدان، وجود شر در جهان را با خداباوری منافی میدانند. در مقابل متفکران و متکلمان دینی تلاش کردهاند برای این معضل، راه حلهایی بیابند. این مقاله میکوشد که مهمترین این راه حلها را به صورت مختصر مورد بررسی قرار دهد. ابتدا برای روشنی هرچه بیشتر به توصیف مفهومی و مصداقی شر اشاره شده و سپس برای حل مسأله شر، پنج راه حل مطرح گردیده است که عبارتند از: 1. شر، امر عدمی است 2. شر لازمه جهان مادی است 3. شر لازمه آزادی انسان است. 4. شر ناشی از جزئی نگری است 5. شر ناشی از جهل انسان است. به نظر میرسد که اگر انسان بخوبی به این راه حلها توجه کند معضل شرور را دیگر منافی با خداباوری نخواهد داشت.
توجیه نظریه پیدایی عالم در ترازوی نقد: (مدل سینایی، مدل اشراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
مقاله ای که در پیش روی دارید در پی تبیین دو مدل از مدلهایی است که نظام پیدایی عالم را به تصویر می کشند. در حوزه تفکر اسلامی، الگوهای سینایی و اشراقی، نسبت به دیگر الگوهای شده، معروف تر و درخور توجه بیشتری هستند.گر چه اصل مساله ارتباط خدا با عالم، خصوصا در باب پیدایش آن (و نه صرفا تدبیر آن)، پس از مساله خدا، مهمترین مساله فلسفی، به خصوص برای فیلسوفان متاله تلقی می شود، اما نویسندگان این مقاله درصددند تا نشان دهند که اتفاقا ناکامی فیلسوفان در این مساله بیش از هر مساله دیگری است و برای اثبات فرض خود به اندیشه دو فیلسوف بزرگ مسلمان (ابن سینا و شیخ اشراق) که تلاشهایی جدی برای ارایه مدلی نظام مند از خلقت نموده اند، تمسک جسته اند. در نهایت پس از تحلیل محتوایی و در حد ظرفیت یک مقاله، برخی از نقدهایی که ممکن است آرای این بزرگان را آسیب پذیر نماید، مطرح کرده و امر داوری را به خوانندگان واگذار نموده اند.
مسأله شر و راه حل های آن
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا یکی از مسائل مهم در حوزه دین پژوهی و فلسفه دین، یعنی مسأله شرّ را مورد بررسی قرار دهد. برخی از منتقدان، وجود شر در جهان را با خداباوری منافی میدانند. در مقابل متفکران و متکلمان دینی تلاش کردهاند برای این معضل، راه حلهایی بیابند. این مقاله میکوشد که مهمترین این راه حلها را به صورت مختصر مورد بررسی قرار دهد. ابتدا برای روشنی هرچه بیشتر به توصیف مفهومی و مصداقی شر اشاره شده و سپس برای حل مسأله شر، پنج راه حل مطرح گردیده است که عبارتند از: 1. شر، امر عدمی است 2. شر لازمه جهان مادی است 3. شر لازمه آزادی انسان است. 4. شر ناشی از جزئی نگری است 5. شر ناشی از جهل انسان است. به نظر میرسد که اگر انسان بخوبی به این راه حلها توجه کند معضل شرور را دیگر منافی با خداباوری نخواهد داشت.
نگاهی به زبان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا افق روشنی از بحث درباره زبان دینی را عرضه کند؛ از این رو، ابتدا به خاستگاه این بحث که گزارههای کلامی و الاهیاتی هستند، اشاره شده است؛ یعنی گزارههایی که موضوع آنها خدا و محمول آنها یکی از صفات الاهی است. از آنجا که خدا، موجودی ماورای طبیعی بهشمار میرود کاملاً از اشیای محسوس متمایز است و زبانی که ما با آن سروکار داریم، زبانی است که از محدودیت و امکان برخوردار است؛ بنابراین، این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوانیم دربارة خدا با همین زبان متعارف سخن بگوییم. برای حل این مشکل راهحلهای گوناگونی مطرح شده است که عبارتند از: 1. نظریة تمثیلی؛ 2. نظریة اشتراک معنوی؛ 3. نظریه معناداری گزارههای دینی که شامل دو اصل تأییدپذیری و ابطالپذیری تجربیاند. پس از طرح چنین نظریهای دربارة معناداری گزارههای دینی، عدهای از فلاسفه چنان تحت تأثیر مشکلات مربوط به تحقیقپذیری قرار گرفتند که گزارههای دینی را غیرواقعنما تلقی کرده، بهسوی تفسیرهای غیرشناختاری از زبان دینی گرایش یافتند که عبارتند از: 1. نظریة ابراز احساسات؛ 2. نظریة نمادین بودن؛ 3. تفاسیر شعائری و آیینی؛ 4. نظریة اسطورهای دانستن زبان دینی. در ادامه، این نظریات نقد و بررسی، و در پایان، دیدگاه قرآن در باب زبان دینی مطرح شده است.
ماهیت صفات خدا از دیدگاه ابن میمون و مقایسه آن با آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر بر آن است تا در حوزة معناشناختی صفات خداوند که از مهمترین موضوعات معاصر در عرصة زبان دین به شمار میرود، به دو مسألة مهم، یکی مقیاس شناخت صفات خدا و دیگری تحلیل ماهیت صفات خدا از دیدگاه دو فیلسوف برجسته (یکی از قرون وسطا یعنی موسی ابنمیمون و دیگری از قرن معاصر یعنی علامة طباطبایی) بپردازد. در این نوشتار کوشش شده است با تحلیل آرای این دو اندیشهور و در ضمن مقایسه بین آنها مشخص میشود که مبانی حکمت متعالیه که حاصل تلاش فیلسوفان مسلمان و برگرفته از آموزههای دینی اسلام است، معقولتر و موجهتر به این مهم پاسخ داده است.
فلسفه اخلاق از دیدگاه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا فلسفة اخلاق از دیدگاه استاد شهید مطهری را بررسی قرار کند. ابتدا به تعریف فلسفة اخلاق و شاخههای آن و روابط آن، با حکمت عملی و همچنین به معیار فعل اخلاقی اشاره شده؛ سپس شاخههای مهمّ فلسفة اخلاق که اخلاق دستوری و فرا اخلاق به شمار میرود، مورد بحث قرار گرفته است.
در اخلاق دستوری از راه تحلیل عقلانی، تلاش میشود به معیارها و قواعدی دست یابیم که به واسطة آن میتوانیم مشخّص کنیم چه کاری خوب و چه کاری بد است. در این حوزه، به اخلاق غایتگرایانه و وظیفهگرایانه اشاره شده و در آخر، نظریة شهید مطهری به نام نظریة پرستش در حوزة اخلاق مورد بحث قرارگرفته است. در ادامه، مؤلّف به نظریات متفاوت در حوزة فرا اخلاق که به اخلاق دستوری ناظر است و تعابیر و واژههای اخلاقی را مورد بحث قرار میدهد، اشاره کرده است که عبارتند از: 1. طبیعتگرایی اخلاق؛ 2. غیرطبیعتگرایی اخلاق یا شهودگرایی؛ 3. غیرشناختگرایی اخلاقی.
در آخر، مؤلّف، نظریة شهید مطهری را در حوزة فرا اخلاق را مطرح میکند تا در پرتو نظریات دیگر اتقان و استحکام آن هرچه بیشتر آشکار شود.
پلورالیسم دینی و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۷
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا افق روشنی از پلورالیسم دینی و ارتباط آن با ادیان گوناگون از جمله مسیحیت و بهویژه اسلام عرضه کند. جان هیک (طراح پلورالیسم دینی در جهان معاصر) ضمن طرح و نقد انحصارگرایی و شمولگرایی, از پلورالیسم دینی دفاع میکند و یگانه راه توجیه کثرت دینی را پلورالیسم میداند. به نظر او، پلورالیسم دینی بر آن است که حقانیت و نجاتبخشی در زندگی، حق انحصاری هیچ دینی نیست، همة آنها یکسان حقانیت و نجاتبخشی دارند. او معتقد است که هیچ صلح واقعی میان ادیان جهانی نخواهد بود تا زمانی که هر دینی در مورد خود، تصور برتری بر ادیان دیگر دارد. صلح پایدار و گفتگوی واقعی هنگامی رخ مینماید که بپذیریم که ادیان متفاوت, تفسیرهای متفاوت و بهیکسان معتبری از واقعیت نهایی و خدا هستند. همچنین او معتقد است که اندیشه پلورالیستی ریشه در تفکر شرقی و اسلامی دارد و به تعبیری خاستگاه اندیشه پلورالیسم دینی در شرق است نه در غرب. او بر این عقیده خود در حوزه اسلام به عباراتی از خواجه عبدالله انصاری، ملای رومی و ابن عربی متوسل میشود.
نسبیت علم کلام و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نسبت بین علم کلام و اخلاق مورد بررسی قرار میگیرد. در ابتدا تعریفی ازعلم کلام و اخلاق ارائه شده است: علم کلام عبارت است از تبیین، اثبات و دفاع برهانی و عقلی از عقاید دینی و اخلاق عبارت است؛ احکامی که عقل عملی در باب حسن و قبح افعال و بایدها و نبایدهای رفتار آدمی صادر میکند. سپس دو دیدگاه در باب نسبت علم کلام و اخلاق مختصراً مورد اشاره قرار گرفته است. 1. علم کلام مقدم بر اخلاق است. 2. اخلاق مقدم بر علم کلام است در دیدگاه اوّل، ابتدا باید خدا و اوصاف او از طریق استدلالهای عقلانی اثبات شود و سپس اخلاق به نظر آنان عبارت است از آنچه که خدا فرمان دهد، خوب و آنچه از آن نهی کند، بد میباشد. در ادامه، اشکالات و پاسخ طرفداران این دیدگاه مطرح شده است.
در مورد نگرش دوّم، ابتدا دیدگاه کانت، فیلسوف بزرگ آلمانی مطرح و سپس مورد نقد قرار گرفته است. در خاتمه دیدگاه متفکران اسلامی مطرح گردیده و این نکته اثبات شده است که گزارههای اخلاقی مقدم بر علم کلام است.
براهین اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا افق روشنی از براهین اثبات وجود خدا به دست دهد. در باب وجود خدا از دیرباز تا کنون دیدگاههای متفاوتی وجود داشته است. برخی وجود خدا را بدیهی و بینیاز از استدلال میدانند، زیرا چیزی روشنتر از خدا وجود ندارد تا از طریق آن به خدا پی ببرند. برخی دیگر بر وجود خدا استدلال اقامه کردهاند که آنها خود بر دو دستهاند: أ. وجود خدا را میتوان به صورت پیشبینی اثبات نمود، یعنی در این راهها مخلوقات واسطه اثبات وجود خدا نیستند. این براهین عبارتند از: برهان صدیقین، 2. برهان وجودی، 3. برهان فطرت، 4. .برهان تجربه دینی، 5. برهان اخلاقی، 6. برهان معقولیت. ب. وجود خدا را میتوان به صورت انّی اثبات نمود، یعنی در این راهها مخلوقات واسطه اثبات وجود خدا هستند. این براهین عبارتند از: 1.برهان علّی، 2.برهان امکان و وجوب، 3. برهان نظم، 4. برهان حرکت، 5. برهان درجات کمال، 6. برهان معجزه، 7. برهان فسخ عزایم. در این مقال سعی شده است که به همه براهین به صورت اجمال اشاره شود.
الاهیات تطبیقی بین اسلام و مسیحیت - توحید و تثلیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۳
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا یکی از مسائل مهم الاهیات مسیحی، یعنی تثلیث را با توحید اسلامی بررسی کند. ابتدا به آموزه تثلیث در مسیحیت و متون مقدس اشاره شده است که منظور از تثلیث چیست و از چه زمانی تثلیث به طور رسمی وارد مسیحیت شد. برخی از متفکران، اعتقاد به تثلیث را زاییده تلفیق فلسفه یونانی و دین مسیحی در دوران اولیه میدانند. در ادامه به اختلافها و تنازعهای متفکران مسیحی بر سر الوهیت عیسی مسیح و تثلیث، و نیز به انگیزه آنان از طرح مساله تثلیث اشاره، در پایان مساله تثلیث نقد و بررسی شده است: اعتقاد به الوهیت عیسی مسیح، مصداقی از اجتماع تناقض است و نیز ادلهای که متفکران مسیحی بر اثبات وجود خدا اظهار داشتهاند، همگی بر آن دلالت دارند که خدا یگانه و یکتا است و نیز تثلیت مستلزم ترکیب و تعدد واجب الوجود بالذات است که همگی آنها از نظر عقل قابل اثبات نیست. در نهایت، به آیات قرآن در باب انکار تثلیث اشاره شده است.
اندیشه های عرفانی عین القضاه در موضوع عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق از موضوعهای اساسی عرفان اسلامی و رکن رکین منظومه فکری عین القضاه است، از همین رو صوفیه از وی با تعابیری از قبیل: شیخ العاشقین، سلطان العشّاق و ... یاد کرده اند. قاضی همدان عشق را مذهب مشترک بین خدا و انسان و طرفه عالمی می داند که در آن دشمنی ها به دوستی ها بدل می شود، اما هرکس طاقت آن را ندارد. همچنین وی عشق را کاملترین پیری می داند که در راه رسیدن به حق، تعالی، عاشقان راستین را راهبری می نماید. طبق دیدگاه وی، عشق که جز به راز، نمی توان از آن سخن گفت، برسه نوع است: عشق کبیر ( محبت خدا نسبت به بندگان)، عشق صغیر ( عشق بندگان نسبت به حق، تعالی،) و عشق میانه ( محبت خدا به خود ). عشق مجازی نیز در نظام فکری او،همچون بسیاری دیگر از عرفا ، اهمیت خاصی دارد. در سخنان قاضی، بیشتر، مرحله دوم عشق ( استغراق کامل عاشق در معشوق) و نیز مرحله سوم ( کمال عشق عاشق و شدت احتیاج معشوق نسبت به این عشق) جریان دارند و به مرحله ابتدایی عشق و عرفان، چندان بهایی داده نمی شود. در این مقاله سعی بر آن بوده است که پس از ذکر مقدماتی در موضوع عشق، بحثهای گوناگون قاضی( رابطه عشق، عاشق و معشوق، انواع عشق، عالم وصال و فراق، چیرگی سلطان عشق بر عقال عقل، اوصاف عشق، پیر عشق و غیرت عشق، معشوق و عاشق)، همراه پاره ای از اندیشه های استاد وی، احمد غزالی، طرح و بررسی گردد.
مقایسه تحلیلی درونمایه و شخصیت در رمان سرگیوس پیر و روایت ابراهیم ادهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر معرفی مختصری است از دو اثر ادبی - عرفانی فرهنگ مسیحیت و اسلام. داستانی از آخرین نوشته های لئون تولستوی، نویسنده ممتاز روس و روایت عطار از تحول روحی ابراهیم ادهم شاهزاده ایرانی، عشق، زندگی، زهد، عبادت و ریاضت که محصول تحول روحی شخصیت های این دو روایت است، از جمله جدی ترین موضوعات مورد توجه عارفان و اندیشمندان و متفکران بشری است. هیچ کس نیست که در زندگی به مسایلی از قبیل هدف زندگی، عشق، لذت، خدا، عبادت، رستاخیز و نظایر آن نیندیشیده باشد. این مقال عهده دار بررسی مختصر و مقایسه کوتاهی است از این دو اثر ماندگار و سترگ.
تحلیل عرفانی داستان هانسل و گرتل (برادران گریم) بر اساس آموزه های قرآن کریم و مثنوی جلال الدین مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر تصویرسازی ذهنی از خداوند در نوجوانان و جوانان بزهکار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، تحلیلی بر تصویرسازی ذهنی از خداوند در نوجوانان و جوانان بزهکار بود. روش، پژوهش توصیفی- پس رویدادی و جامعه آماری، شامل کلیه نوجوانان و جوانان بزهکار 15 تا 20 سال مستقر در زندان اصفهان طی سالهای 87-1386 بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 66 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه 21 سوالی محقق ساخته بود که پایایی محاسبه شده آن 86/0 بود. داده های حاصل از ابزار اندازه گیری بوسیله روش آماری t تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: میانگین حاصله در خصوص سه مولفه وجود خداوند، علم خداوند و نامرئی بودن خداوند بزرگتر از میانگین فرضی یا سطح متوسط(2) در حالی که میانگین حاصله در خصوص چهار مولفه قدرت خداوند، عدالت خداوند، دلبستگی به خداوند و پاداش خداوند کوچکتر از میانگین فرضی یا سطح متوسط(2) بود.
زیبایى شناسى دینى در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، زیبایى شناسی دینی غزلیات حافظ مورد مطالعه و ارزیابى قرارگرفته است. سؤالات تحقیقی این مقاله در قالب جمله هاى اثباتى زیر قابل دسته بندى مى باشند: ا- زیبایى شناسی دینى حافظ از "نوع " نگاه او به جهان نشأت مى گیرد. 2- زیبایى شناسى دینى حافظ مهمترین عامل سازگارى او با محیط است. 3- قرآن، حدیث و سیرهء معصومین از منابع سرشار در تبیین زیبایى شناسى دینى هستند. 4- مرکز ثقل زیبایى شناسی دینى حافظ، "عشق " است. 5- زیبایى شناسی دینی حافظ کمال گرا است. 6- عشق در عین وحدت، آثار، مراتب و جلوات متکثر دارد. 7- ایمان و انتظار, ارکان سازگارى حافظ را تشکیل مى دهند. و... در این مقاله براى اثبالت هریک از فرضیه هاى مربوط به مرضوع، حسب مورد از آیات و روایات و مستندات شعرى، به صورت شواهد امثال، استفاده شده است. تحقیق در این مقاله از نوع تحقیق متن محرر است, و عوامل دخیل خارج از متن، یعنى تاریخ، علوم متداول زمان حافظ و... عوامل فرعى، ارزیابى شده اند. به عبارت دیگر به جاى آنکه از تاریخ به حافظ نگاه کنیم از حافظ به تاریخ نگاه کردیم. زیرا, زبان تاریخ, زبان مستقیم است و شعر، زبانی غیر مستقیم. زبانی مستقیم، ابزار گرد آورى اطلاعات است و زبان شعر، ابزار آفرینش اطلا عات. زبان غیر مستقیم، ظرفیت گسترده ترى براى بیان حقایق دارد.
قدرت خدا از دیدگاه صدرالمتألهین و حل اختلاف جی ال مکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۹ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با توجه به اهمیتشناخت قدرت خدا در فلسفه و کلام اسلامى تلاش شده استبه چند سؤال اساسى در این باب بر مبناى دیدگاههاى صدرالمتالهین پاسخ داده شود:
1- جایگاه قدرت در مجموعه صفات الهى کجاست؟ از صفات فعل استیا ذات؟ عین ذات استیا زاید بر ذات؟
2- رابطه صفت قدرت با سایر صفات جمال الهى چگونه است؟
3- قدرت خدا را چگونه باید تفسیر کرد که نه موجب تشبیه گرایى شود و نه مستلزم اشتراک لفظى مفهوم قدرت در انسان و خدا گردد.
4- ویژگیهاى قدرت حق تعالى و وجوه تمایز آن با قدرت انسان چیست؟
5- قدرت مطلقه و به عبارت دیگر شمول قدرت الهى بر همه ممکنات با توجه به رحمتبى پایان او.
اولا: با شرورى که در عالم مشاهده مىشود چگونه قابل جمع است؟
ثانیا: با اختیار انسان و شرور اخلاقى او چه سان قابل توجیه است.
در آستان جانان: پژوهشی در سلوک فکری و معنوی کی یر که گور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۹ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
کى یرکگور متاله پرشور دانمارکى، تاثیر ژرفى در جنبش فلسفى اگزیستانسیالیسم در قرن بیستم و بر متفکران این فکرى داشته است. او و مولوى از برخى جهات فکرى، شخصیتى و سیر و سلوک معنوى شبیه به یکدیگر بودهاند. در این مقال ضمن معرفى کى یرکگور، به وجود اشتراک این دو سالک طریق معنویت پرداخته خواهد شد. در عین حال به برخى از وجود افتراق نیز اشاراتى مىشود.
این نوشتار در هفتبند تدوین یافته و در تمام موارد، به متن آثار این دو متفکر استناد شده است.
محرک اول در نظر ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۱ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله تحقیق در خصوص نظر ارسطو در باب محرک اول یا خداست. ارسطو درکتاب مابعد الطبیعه خود درباره حکمت یا فلسفه اولى بحث و براى آن دو تعریف ذکر مىکند: 1- بحث درباره علل اولیه واقعیت 2- بحث درباره موجود بما هو موجود. این کتاب خود مشتمل به چهارده کتاب فرعى است. در کتاب آلفا علل اولیه را چهار تا مىداند: فاعلى، صورى، مادى، غایى. در کتاب لاندا، وارد بحث از محرک اول مىشود. قصد ارسطو تبیین وجود حرکتى است که سراسر عالم مادى را فراگرفته است و از این زاویه است که وارد بحث خدا مىشود. از نظر او، کل عالم کاروانى است که از قوه و نقص به سوى فعلیت و کمال روان است و محرک اول که فعلیت محض است، در رأس هرم هستى قرار گرفته و این قافله را به جذبه شوق به سوى خود مىکشاند. به تعبیر دیگر او علت غایى حرکت عالم است، نه علت فاعلى آن. ارسطو بعد از اثبات وجود محرک نامتحرک اول، آن را با خدا یکى مىداند و براى او صفات الهى مانند حیات و علم قائل مىشود و با این کار اصل اول فلسفى عالم را با اصل بنیادین دینى متحد مىسازد، بعد از آن که آن دو از هم جدا شده بودند.
فعل خداى ارسطو، فکر است و متعلق این فکر هم، تنها خود اوست. بنابراین او علم و عنایتى به جهان ندارد. او معبود هم نیست. همچنان که خالق هم نیست. زیرا ارسطو ماده و حرکت را ازلى مىداند.
جهان ارسطو غایتمند است، اما نه بدان معنا که موجودات آگاهانه به سوى غایت خویش روانند و نه بدان معنا که خدا، عالم را چنین قرار داده است. نفوذ و تأثیر خدا در عالم مانند نفوذ و تأثیرى است که شخصى ناآگاهانه، در شخصى دیگر دارد یا حتى مانند تأثیرى که یک مجسمه در طالب خود ایجاد مىکند. سخن آخر این که آراء ارسطو در باب خدا نه کافى است و نه حتى چندان منظم و مبوّب.
نگاه مطلق خدا در فلسفه سارتر و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۴۷
حوزه های تخصصی:
از نظر سارتر رابطه میان انسان ها خصمانه و عاری از هر گونه حسن نیت است. او در توصیف این رابطه از استعاره «نگاه» استفاده می کند و می گوید: «دیگری» با نگاه خود می کوشد آزادی مرا سلب کند و با سلطه پیدا کردن بر من مرا برده خود سازد. سارتر خدا را «دیگری مطلق» می داند و معتقد است که خصومت حاکم بر روابط انسان ها به شکلی حادتر بر رابطه میان خدا و انسان نیز حاکم است. زیرا خدا، به عنوان سوژه و نگاه مطلق، آزادی و در نتیجه هویت انسان را می رباید و او را به یک شی تبدیل می کند. در ادامه مقاله به نقد این دیدگاه پرداخته شده است.