فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵٬۴۵۴ مورد.
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
333 - 366
حوزه های تخصصی:
در منابع روایی سه قرن نخست اهل سنت، روایاتی درباره نهی از شرکت در قتال بین مسلمانان با طرق متعدد و متون مختلف نقل شده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا و شیوه های مختلف تاریخ گذاری احادیث (یافتن در کهن ترین منبع، تحلیل سندی، تحلیل سندی-متنی)، خاستگاه تاریخی و جغرافیایی و سیر تطور تدریجی این روایات تبیین می شود. یافته های پژوهش حاکی از این است که این روایات ابتدا توسط ابوبکره صحابی (م ۵0 ۵2)، یکی از مراجع این روایات و تنها حلقه مشترک آن در طبقه صحابه در بصره ساخته و نقل شده است. انگیزه وی که از کناره گیران در جنگ جمل بود، توجیه کار خود بوده و روایت را بین سال های 3۶ (وقوع جنگ جمل) تا ۵2 قمری جعل کرده است. سپس در طبقه بعد توسط حسن بصری (م 110) اولین حلقه مشترک فرعی به صورت گسترده نشر یافته است. دو مرجع دیگر این روایات، ابوموسی اشعری (م ۴9 ۵3) و انس بن مالک (م 90 93) هستند که به احتمال زیاد، راوی یا قائل این روایات نبوده اند و روایت به آن ها نسبت داده شده است.
تبارشناسی و تحلیل گفتمانی روایات مشعر بر مذمت پیشه معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
237 - 259
حوزه های تخصصی:
علامه مجلسی دو روایت را در بحار الانوار با محتوای نکوهش معلم نقل کرده است. این روایات که مضمون آن ها در تعارض با ادله عقلی و نقلی می باشند در ساختار زبانیِ مشترک با صنف بافندگان و زنان قرار گرفته اند که حکایت گر فضای فکری و فرهنگی عصر تکوین خود هستند. اگرچه این روایات از حوزه حدیث خارج اند و نمی توان آن ها را حدیث نامید، از آنجایی که متن در خلأ شکل نمی گیرد، پی جویی این منقولات در متون متقدم برای کشف و دست یابی به شرایط و بستر تولید متن و گفتمان حاکم ضروری می نماید. در نوشتار پیش رو به روش تحلیلی توصیفی ضمن تبارشناسی احادیث در منابع فریقین و یافتن خاستگاه نقل این گزارش ها به بررسی و تحلیل گفتمانی منقولات مورد بحث پرداخته شده است. در واقع روایات محل بحث فاقد سند هستند که در منابع روایی متقدم شیعه اثری از آن ها یافت نشد. نخستین نقل این احادیث در قرن هفتم در کتاب شرح نهج البلاغه کیدری رؤیت شد که به نظر می رسد مصدری جز فرهنگ عامیانه نداشته باشد. از سویی دیگر سرچشمه نقل این روایات در منابع عامه، متون ادبی است که در حقیقت امثال و حکمی است که بین مردم در قرن سوم رایج بوده است.
اعتبارسنجی روایت مواجهه امام سجاد (ع) با یزید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
181 - 212
حوزه های تخصصی:
براساس روایات و شواهد تاریخی امام سجادR در روزگار خود توانست بعد از واقعه عاشورا به بهترین شکل، نظام تشیع را رهبری کند. این مقاله که بر روش توصیفی تحلیلی استوار است، به بررسی روایت مواجهه امام سجادR با یزید پرداخته و سند و محتوای حدیث را بررسی کرده است. نویسندگان به این نتیجه دست یافته اند که روایت مواجهه امام با یزید یا فرمانده منسوب به یزید، همان طور که مضمون آن در منابع تاریخی نقل شده است، به صورت نقل به معنا نقل گردیده است و نه تنها محتوای روایت مردود نیست، بلکه با واکاوی سند روایت و تتبع در قراین نقلی و بررسی دلالت متن روایت و توجه به مبنای متقدمان در گزینش و قبول حدیث و شرایط شیعیان در عصر صدور روایت دریافت می گردد که امکان وقوع رویداد بدیهی بوده و از هرگونه استبعاد می تواند به دور باشد.
دعائم الاسلام و روایات مخالف با مذهب امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
45 - 67
حوزه های تخصصی:
دعائم الاسلام، تألیف قاضی نعمان مغربی (د. 363ق) برجسته ترین فقیه و محدث اسماعیلی حاوی بیش از سه هزار روایت منسوب به اهل بیت علیهم السلام است. وجود برخی فروع ناسازگار با مذهب امامیه در این کتاب، از عواملی است که در کنار مرسل بودن روایات و انتساب مؤلف به مذهب اسماعیلیه، اعتبار کتاب را نزد دانشمندان امامیه پایین آورده است. به همین دلیل، شماری از فقها از استناد به روایات آن برای استدلالهای فقهی خودداری کرده اند. شناسایی روایات مخالف با مذهب امامیه در این کتاب، گامی در راستای تعامل صحیح با مجموعه ای متنوع از روایات فقهی اهل بیت علیهم السلام است که توجه به آنها در غنای معارف امامیه و گشودن برخی گره های فقهی مؤثر است. بررسی تطبیقی روایات دعائم الاسلام با منابع حدیثی امامیه، گواه همسویی و موافقت عمده روایات آن با مذهب امامیه است. بر اساس پژوهش حاضر، در مجموع روایات این کتاب، کمتر از پنجاه حدیث مخالف با مذهب امامیه یافت شد که برای برخی از آنها در منابع روایی امامیه نظائری نیز یافت می شود. شواهد متعدد نشان می دهد عامل راهیابی این روایات به کتاب دعائم الاسلام، بهره گرفتن از منابع زیدیه در تألیف آن است.
بررسی روایت «الزیدیه هم النصاب»؛ از صحت تا جعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
116 - 129
حوزه های تخصصی:
در برخی از روایاتی که از ائمه علیهم السلام روایت شده، به پاره ای از فرقه های اسلامی صفاتی منتسب شده است. شیخ طوسی در تهذیب الأحکام و کشی در رجال روایتی را از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده اند که در آن روایت زیدی ها با ناصبی ها یکسان انگاشته شده اند. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد متن و سند این روایت است و بعد از آن بررسی های تاریخی دربارهٔ زیدی ها انجام می گیرد. اهمیت این پژوهش در آن است که می تواند ما را با یکی از احادیثی که تا به حال دربارهٔ آ ن تأمل چندانی نشده آشنا کند و به نزاع های میان فرقه ها اشاره ای داشته باشد. روش این پژوهش تاریخی و هرمنوتیکی است. نتیجه اجمالی که مقاله به آن دست یافته این است که این روایت یا از جعل جاعلان بوده که در دعواهای فرقه ای به جعل این روایت مبادرت کرده اند و یا معنای جدیدی از ناصبی بودن را می خواهد بیان کند. شاید بتوان که با توجه به داده های تاریخی وضع و جعل این حدیث اولی است.
تاریخ گذاری روایت «النساء نواقص العقول» در خطبه 80 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
35 - 78
حوزه های تخصصی:
روایت نقصان عقل زنان در نهج البلاغه یکی موضوعات چالش برانگیز در روایات زنان است که شایسته است ازطریق روش های نوین حدیث پژوهی آن را بازخوانی نمود. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی و براساس تاریخ گذاری اسناد و متن و تعیین حلقه مشترک و ترسیم شبکه اسناد انجام شده است. بنابر یافته های پژوهش، این روایت پیش از ورود در نهج البلاغه در منابع روایی اهل سنت به گستردگی وجود داشته و از نیمه اول قرن دوم در مدینه توسط یزید بن عبدالله بن الهاد از راویان اهل سنت مطرح گردیده و تا قرن سوم در مناطق کوفه، بغداد و مصر با متون متفاوت و بسط متن، بازتاب یافته است. همین مضمون بدون سند با دو تحریر متفاوت به منابع روایی شیعه راه یافته است. در تحریر اول، متنِ اهل سنت را تداعی می کند و تحریر دوم متن نهج البلاغه است که با نام عایشه جمع گردیده است. پیش تر از نهج البلاغه این متن در قرن سوم در المسترشد طبری شیعی با عنوان «بعد از جنگ نهروان» به شکل ادراج آمده است. به نظر می رسد متن نهج البلاغه تقطیع سید رضی از متن المسترشد است که با اضافاتی در حکم یک خطبه مستقل در مذمت عایشه بعد از جنگ جمل عنوان یافته است. با این توصیف، پیش تر در کتاب هایی که در تاریخ جنگ جمل نیز نگارش شده و مربوط به قرن اول تا سوم بوده اند، به این روایت هیچ اشاره ای نشده است و لذا این روایت در متون شیعه تاریخ ظهور متأخری را در قرن سوم هجری نشان می دهد.
ظرفیت متن مقدس در مبناسازی برای حقوق با تاکید بر برداشت از خطبه 216 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
156 - 181
حوزه های تخصصی:
جوشش بسیاری از معارف و علوم در حوزه های مختلف از حدبث، به معنای ظرفیت بی نظیر آن در هدایت بشر به علوم و معارف الهی و بشری است. به نظر می رسد عرضه حوزه های معرفتی جدید بر حدیث، به دریافت رهنمود های کلان و مبنایی و راه گشا در معرکه آراء متعارض و گیجه کننده ، منجر خواهد شد. در این نوشتار بحثی از حوزه معرفتی فلسفه حقوق یعنی « مبنای الزام در حقوق» که معرکه آراء و کشمکش بین فلاسفه و همینطور حقوقدانان است بر حدیث عرضه شده است. از گذشته، گروهی، عدالت و گروهی قدرت حکومتها را، مبنای الزام قواعد حقوقی می دانستند. در این میان، متنی از خطبه 216 نهج البلاغه در دسترس ماست که می تواند در مبناسازی برای حقوق، نگرش تازه ای ایجاد کند؛«... لِقُدْرَتِهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ لِعَدْلِهِ فِی کُلِّ مَا جَرَتْ عَلَیْهِ صُرُوفُ قَضَائِهِ ».. ایشان ، بر خلاف حقوقدانان، هم عدالت و هم قدرت را، توآم با هم، مبنای حقوق دانسته است. نویسنده با بررسی این عبارت، تأکید دارد که بر اساس این متن، دو امر عدالت و قدرت مکمل و در طول یکدیگرند و رقابت و تضادی با هم ندارند.
بررسی نظری و تطبیقی مبانی حدیثی محمدامین استرآبادی با شیخ یوسف بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
305 - 332
حوزه های تخصصی:
اخباریان از جریان های فکری برآمده در مکتب تشیع امامیه اند که با دو شاخصه حدیث بسندگی و دوری گزینی از عقل در قرن یازدهم ظهور یافتند. دو محدث و فقیه وارسته، صاحب فوائد المدنیه و صاحب حدائق الناضره که هریک به دو طیف از اخباریان منتسب اند، به رغم داشتن یک خط کلی، دارای رویکردها و کارکرد های متفاوتی نسبت به حیثیت صدوری روایات و اعتبار حجیت اخبارند. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی درصدد است تا از رهگذر استخراج آراء و باورهای بنیادین این دو عالِم و تطبیق این آراء با یکدیگر، به مبانی ای که آنان بدان تصریح داشته، دست یابد و موارد اشتراک و اختلاف ناشی از مبنای هر دو را نسبت به اعتبار روایات مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج نشان می دهد که هر دو به اجمال بر مبانی مشترکی همچون صحیح شمردن احادیث کتب روایی، ناکارآمدی تنویع حدیث، عدم اعتبار عقل در تفسیر نصوص، حجیت خبر واحد در احکام و عقاید تکیه نموده اند. ازجمله موارد اختلاف ناشی از مبنای آنان نسبت به اعتبار روایات که قابل ذکر است، حجیت نداشتن ظواهر قرآن و روایات نبوی از غیر طریق اهل بیتk توسط استرآبادی است که محدث بحرانی در این باب با وی همراه نیست.
نقد سندی و دلالیِ روایات ناظر بر ضمیرفاعلی در فعلِ «جَعلا» در آیه 1۹۰ سوره اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
251 - 274
حوزه های تخصصی:
تفاوت دیدگاه های تفسیریمی تواند ناشی از تفاوت در تشخیص اسم ظاهری باشد که ضمیر فاعلی جایگزین آن شده است. گاه تعیین این اسم ظاهر، تابع روایاتی که مفسر بر آن تکیه کرده است.برای نمونه،مفسران درخصوص ضمیرفاعلی در فعل «جَعلا» در آیه 190 سوره اعراف(فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فِیما آتاهُما فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا یشْرِکون )،تفاسیر مختلفی ارائه کرده اند. برخی مفسرانضمیر در این آیه را جایگزین دو اسمِآدمR و حوا دانسته اند،برخی ضمیر راجایگزین قریشودسته ای دیگر نیز ضمیر را جایگزین نوع انسان (دو جنس مذکر و مؤنث) می دانند. بر این اساس، پژوهش حاضربا روش توصیفی تحلیلی و رویکرد کتابخانه ای، ضمن بررسی دیدگاه مفسرانی که ضمیر در فعل جَعلا را جایگزین آدمR و حوا دانسته اند،به نقادی مستندات روایی آنان پرداخته و درنهایت به این نتیجه رسیده است که این دسته از روایات به لحاظ سندی و محتوایی، با نقدهای جدیمواجه اند.
تحلیلی نقادانه بر روایات عاشورایی سبط بن جوزی در «تذکره الخواص»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
209 - 226
حوزه های تخصصی:
مقتل الحسین(ع) تذکره الخواص در زمره مقاتل تاریخی روایی قرن هفتم هجری است که از جهت مذهب نویسنده، محتوای گزارش های عاشورایی و اثرگذاری بر مقاتل دوران پس از خود قابل توجه است. بخشی از گزارشی که سبط بن جوزی از قیام امام حسین(ع) ترسیم کرده، برخاسته از روایات مقاتل متقدّم است و بخشی دیگر جزء متفرّدات او به شمار می آید. در متفردات وی گاه، آشفتگی های متنی دیده می شود که با وقایع مسلّم تاریخی ناسازگار بوده و در مواردی بنابر رویکرد شیعی شأن امام معصوم خدشه دار شده است، بگونه ای که پایه و اساسی برای نقل دانشوران قرون بعدی محسوب می شود. لذا مقتل وی مخاطب را در موطن تأمل و تردید می افکند و حتی در برخی موارد، شیعه را متأثر از اعتقاداتی خاص معرفی می کند. این مقاله که با رویکردی تحلیلی انتقادی سامان یافته، می کوشد تا با بررسی جامع تک تک گزاره های عاشورایی این کتاب به برخی از هجمه های تحریفی که نخستین بار در میان روایات عاشورایی جای گرفت، اشاره کند و نیز مطالب تاریخی و روایی آن را که عمده ترین مباحث مورد تردید و دقت در این مقتل است مورد ارزیابی قرار دهد.
مذهب حفص بن غیاث نخعی؛ عامی یا شیعه؟ از روایت إبن إدریس تا نظریه شیخ طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
3 - 44
حوزه های تخصصی:
عامی بودن حفص بن غیاث دیدگاهی مقبول نزد شیخ طوسی(460ق) است. مسئله اصلی این پژوهه تحلیل و ارزیابی روایت عبد الله بن إدریس (192ق) – از معاصران و راویان حفص بن غیاث- به مثابه نظریه رقیب شیخ طوسی است که با جمله «فوالله إنه[حفص] لشیعی وإن شریکا لشیعی» بر تشیّع حفص بن غیاث تاکید داشت. این پژوهش با استناد به شواهد و تحلیل های جریان شناسانه اثبات می کند گزارش ابن ادریس از تشیّع اعتدالی حفص بن غیاث استوار می نماید و قطعیت و فراگیری نظریه شیخ طوسی مخدوش است و عامی دانستن مذهب حفص بن غیاث در همه ادوار حیات وی نادرست می نماید. البته هر چند شیخ طوسی در کتاب رجال و الفهرست خود به عامی بودن حفص بن غیاث تصریح دارد ولی در کتاب العده فی اصول الفقه با لحاظ مجموعه ای از شرایط, روایات حفص بن غیاث از ائمه شیعه را در فقه امامیه شایسته استناد -دانست و به نوعی به صحت و اعتبار احادیث حفص بن غیاث می گرود؛ از این رو از نظریه رجالی تا رویکرد فقهی شیخ طوسی تفاوت وجود دارد.
تأثیر تمایزات فرهنگی در فهم تشبیه انسان به أَتَانٍ دَبِرَهٍ (الاغ زخم پشت ) در نامه 45 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
130 - 155
حوزه های تخصصی:
یکی از نکات ضروری در مواجهه با متون کهن بویژه متون دینی، توجه به واژگانی است که در معنای لغوی به کار نرفته اند؛ بلکه متکلم متناسب با فرهنگ گفتاری رایج در عصر خود، مفهومی مجازی، اراده کرده است. تشبیه رخدادیست که گاه کاربست آن در متون کهن مانند نهج البلاغه موجب پیچیدگی معنا گشته. معادل گزینی صحیح برخی از این گزاره های تشبیهی بویژه آن دسته که از معنای مستعمل کهن خود فاصله گرفته اند، دقتی دوچندان می طلبد و عدم توجه به مجاز بودن، برداشت ناصواب از کلام را به همراه دارد. نامه 45 نهج البلاغه که امیر مؤمنان% در آن خود را به «ماده الاغی پشت زخم» تشبیه کرده اند، از این سنخ گزاره ها به شمار می رودکه در وهله اول معنای ظاهری آن کژتاب است و در ادبیات معاصر، نامتعارف جلوه می کند. موضوعی که چرایی کاربست آن، مسئله نوشتار حاضر است که به شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی استنتاجی، با مراجعه به کاربست در متون اصیل، توجه به فضای صدور، سیاق و بهره گیری از شاخصه های گفتاری فرهنگ عرب متقدم، به نفی پندار رایج بر انحصار این تعبیر در معنای منفی می پردازد. اثبات چند کاربردی بودن این تعبیر و کاربست توأم مثبت و منفی، در سده نخستین، از مهم ترین ثمرات این پژوهش به شمار می رود.
تحلیل انتقادی «کتابُ الصلح» صحیح بخاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
213 - 250
حوزه های تخصصی:
صلح از مسائل بسیار ضروری برای جوامع بشری است. نوع نگاه اسلام به صلح ایجاب می کند تا پژوهشگران از زوایای مختلف و با تأمل در آن بنگرند و نصوص اسلامی را در آن باره بازکاوی کنند تا دیدگاه اصیل اسلام را به دور از افراط و تفریط و حبّ و بغض نابجا، تبیین و ارائه نمایند. این پژوهش برای تحلیل روایات «کتاب الصلح» از صحیح بخاری سامان یافته و هدف از آن، یکی ارائه دستاورد صحیح بخاری در موضوع پرارزش صلح است و دیگری تبیین و تحلیل امتیازات و کاستی های روشی و محتوایی مؤلف در نقل روایات، چینش و نام گذاری ابواب، و سایر اجزای آن براساس معیارهای نقد روایی است. در ارتباط با «کتاب الصلح» صحیح بخاری تاکنون تحقیقی ارائه نشده است. این پژوهش با شیوه توصیفی، تحلیلی و انتقادی انجام گرفته است. نتیجه به دست آمده بیانگر آن است که هرچند طرح مبحثی با عنوان «کتاب الصلح» در صحیح بخاری کاری نوآورانه و تحسین برانگیز به شمار می آید؛ اما ازنظر چینش و عناوین ابواب و نوع روایاتی که در هر باب و ذیل هر عنوان ذکر کرده، کاستی ها و بی سامانی های شگفتی وجود دارد که از ارج و اهمیت «کتاب الصلح» بسیار کاسته و آن را از رویکرد اصلی و هدف راستین طرح آن دور ساخته است.
بررسی سندی و دلالی روایت «رُؤْیا الْأَنْبِیاءِ وَحْی» در نظریه «محمد، راوی رؤیای رسولانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
367 - 398
حوزه های تخصصی:
اصل ارتباط عالم معنا با ماده با کانال وحی همواره محل تأمل بوده است. تحلیل چرایی این مسئله به تفاوت ماهوی عالم ماده با معنا برمی گردد. برخی مخالفان عصر بعثت با اتهاماتی اصل ارتباط را زیر سؤال می بردند. در دوران کنونی، نواندیشانی سعی در تأویل و امروزی کردن مقوله پیچیده وحی دارند. سروش ازجمله آنان است که نظراتش در طول سه دهه اخیر همواره در حال تغییر و تطوّر است. وی در دیدگاه های پیشین خود، قرآن را کلام خدا می دانست؛ اکنون رؤیاهای پیامبر می داند. نظر به اهمیت موضوع و پاسخ مبنایی و دقیق، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و سطح تحلیل محتوا به دنبال تحلیل فقه الحدیثی روایت «رُؤْیا الْأَنْبِیاءِ وَحْی» است با این سؤال محوری که «روایت مذکور ازنظر اعتبار سندی و متنی چگونه است و رابطه دلالت روایت با اصلِ نظریه چگونه است؟». نتیجه پژوهش نشان می دهد که روایت در منابع فریقین، ضعف سندی دارد. ازنظر دلالت نیز بعد از تشکیل خانواده حدیث، و استفاده از ادله عقلی و قرآنی، مشخص می شود این روایت بر مدعای سروش که کل وحی قرآنی را در رؤیا می داند، دلالت ندارد. به عبارت دیگر، دلالت روایت این است که مشاهدات پیامبر2 منشأ الهی دارد، نه اینکه قرآن از کانال رؤیا نازل شده باشد. همچنین این گزاره که «رؤیای انبیا وحی است»، غیر از این گزاره است که «وحی انبیا رؤیاست».
ارزیابی روایات یونس بن ظبیان در کافی براساس بازیابی منابع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
275 - 304
حوزه های تخصصی:
حضور افراد بسیار ضعیف از نگاه رجالیان، در اسناد روایات کتاب های معتبری همچون کافی این سؤال را ایجاد می کند که چگونه و بر چه اساسی روایات این افراد به این کتب راه یافته است؟ یکی از این افراد یونس بن ظبیان است که طبق سخن رجالیان فردی دروغگو و غالی است و مورد لعن امام رضاR قرار گرفته است. فرضیه اولیه ما برای وجود روایات چنین افرادی، تفاوت معیارهای متقدمان در پذیرش اخبار است. یکی از معیارهای اصلی در نزد ایشان، پذیرش خبر براساس اعتبار کتب حدیثی است؛ هرچند راوی آن مورد جرح واقع شده باشد. برای سنجش این معیار نزد کلینی، به بازیابی منابع روایات یونس در کافی پرداختیم. کلینی برای 20 روایت یونس از 14 منبع بهره برده است. از این میان، ۶ منبع دارای شهرت در بین اصحاب امامیه هستند؛ اما ۸ منبع دیگر چنین شهرتی ندارند و احتمالاً براساس معیارهای دیگری همچون نقل کتاب توسط افراد سختگیر در پذیرش حدیث، وجود روایت در کتب معتبر دیگر و ... مورد قبول کلینی واقع شده اند.
اعتبارسنجی داده های رجالی امامیه در پرتو منابع غیر رجالی غیرشیعی: مطالعه موردی إسحاق بن محمّد الأحمر نَخَعی بَصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
90 - 115
حوزه های تخصصی:
بررسی راویان و اَسناد روایات یکی از معیارهای محدثان مسلمان درارزیابی احادیث بوده است که این امر، موجب تولید داده های انبوه رجالی و به تبع شکلگیری دانش رجال درمیان دانش های حدیثی شده است. دردوران معاصر گاه درواقع نمایی ارزیابی های عالمان رجالی درباره راویان تشکیک شده است. این تردیدها زمانی تشدید می شود که میان مضمون روایات برجای مانده از راوی و داده های رجالی تناقض وجود داشته باشد. اسحاق بن محمّد اَحْمَر نَخَعی یکی از راویان شیعی است که از سوی رجالیان متقدم عمدتاً به دلیل فساد مذهب و انتساب او به جریان غُلات تضعیف شده است. بنابر داده های رجالی متقدم، این گرایش های غالیانه به مضمون ومحتوای کتاب های تألیفی او نیز راه یافته بود، تا آنجا که موجب شد روایات او به سبب ناهمگونی با اندیشه های اصیل امامیه، جعلی و خود او کذّاب و دروغگو معرفی شود. این نوشتار می کوشد بااستناد به داده های موجود درمنابع غیررجالی همچون آثار فِرق نگاری و تألیفات مسلمانان غیرشیعی و نیز تحلیل داده های فرارجالی، ایده بهره گیری ازاین منابع درارزیابی میزان واقع نمایی گزارش های رجالیان درباره اسحاق احمر را مورد سنجش قرار دهد. ثمره این مطالعه، تأیید داده های رجالی با واقعیت های تاریخی سده های میانه است. باتوجه به داده های فرارجالی درباره اسحاق، صحّت واعتبار اطلاعات رجالی درکتاب های رجالیان متقدم درباره تضعیف وی و گرایش های غالیانه منسوب به او نتیجه گیری می شود.
نقش شیعه در پیدایش و گسترش مدرسه حدیثی قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
66 - 89
حوزه های تخصصی:
همزمان با آغاز سده سوم هجری، جمعیت یکدست شیعى قم، تعداد نسبتا زیاد عالمان و محدّثان، دور بودن از ستمگرى های حاکمان عبّاسى وپدیدارى روحیه دانش گسترى، باعث شد که فعالیت حدیثی عالمان این شهر روزبه روز پر فایده تر شود به طورى که حرکت رو به کمال خود را تا پایان سده چهارم، در حدود 200 سال، ادامه دهد و در این بازه زمانى به یکى از اصلى ترین حوزه هاى حدیثى مکتب تشیّع تبدیل شود. تعداد راویان و محدثان قمى تا زمان شیخ طوسی و نجاشی نزدیک به 400 نفر است که 36 تن از آنها از مشاهیر و شخصیت هاى بزرگ هستند. این راویان و عالمان پرشمار امّا تألیفات و نگاشته هاى حدیثى بسى فراوان تر داشته اند چرا که گاهى یکى از آنها ده ها کتاب تألیف کرده است. در کتاب رجال نجاشى 67 عالم و محدّث قمى معرفى شده اندکه 537 کتاب را تألیف کرده اند. البته تعداد واقعى نگاشته هاى آنها بیش از این مقدار است. برخى از آن آثار تا زمان ما باقى مانده است و در جهت نشر معارف اهل بیت(ع) نور افشانى مى کند. همچنین تشکیل بیوتات و خاندان های علمی نشانه دیگری بر رونق علم و حدیث در این شهر در آن دوران است.
ارزیابی روایات اسرائیلی ابن عباس (م 68ق) و انگاره اثرپذیری وی از تعالیم یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
7 - 34
حوزه های تخصصی:
عبدالله بن عباس (م 68ق) از مفسران برجسته قرآن که میراث حدیثی و تفسیری او سهم بزرگی در تکوین علوم مختلف اسلامی ازجمله تفسیر داشته مورد توثیق رجال شناسان فریقین قرار گرفته است؛ اما برخی از عالمان مسلمان و خاورشناسان با استناد رجوع ابن عباس به علمای یهود برای درک برخی مفاهیم و حتی واژگان قرآنی، او را متهم به نشر اسرائیلیات کرده و در وثاقت او ایجاد تردید نموده اند. درمقاله پیش رو، با به کارگیری روش تحلیل اسنادی و محتوایی در استناد به منابع و تحلیل و نقد، صحت یا سقم این ادعا بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که نه تنها دلایل و مستندات آنان ناتمام بوده است، بلکه با مطالعه سیره عملی ابن عباس روشن می گردد که او خود از سردمداران مبارزه با اسرائیلیات پراکنان بوده و مردم را از رجوع به آنان بازداشته و با اقامه براهین و ادله، دروغ گویی افرادی چون کعب الاحبار را برملا کرده است و حتی اگر بتوان پذیرفت که ابن عباس به علمای یهود رجوع داشته، در مسائل کم اهمیتی چون عدد اصحاب کهف و ... بوده که در وثاقت و اهمیت جایگاه ابن عباس خللی ایجاد نکرده است.
نقد و بررسی روایت «اِسقونی شربة من الماء» از منظر دانش های حدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
121 - 152
حوزه های تخصصی:
براساس منابع تاریخی روایی، یکی از سخنان به جای مانده از امام حسینR در آستانه شهادت ایشان در روز عاشورا، عبارت «اسقونی شربه من الماء» به منظور «درخواست آب» توسط آن حضرت از دشمنان خود است. با وجود این، برخی در صحت انتساب این سخن به امام تردید کرده و آن را موضوع خوانده اند؛ چه اینکه ایشان این سخن را با روحیه عزتمند آن بزرگوار که در عباراتی همچون «هیهات منا الذله» تبلور یافته، در تضاد دانسته اند. در رفع تعارض پیش آمده قابل ذکر است که این سخن در قریب به اتفاق منابع معتبر فریقین، به ثبت رسیده است. ابن سعد در طبقات، نخستین بار آن را با عبارت «عطش الحسین فاستسقى »، سپس دینوری با تعبیر «و عطش الحسین فدعا بقدح من ماء» و دیگران با دیگر عبارات مشابه، در آثار خود آورده اند تا سرانجام معاصران فراوانی ازجمله سید نعمت الله جزایری در الانوار النعمانیه و شیخ عباس قمی در نفس المهموم با اتباع از سید بن طاوس آن را نقل کنند. نظر به اینکه درخواست آب در راستای انجام تکلیف و رسالت الهی بوده و عزت و ذلت در اطاعت و یا نافرمانی از دستورات خداوند است، نیز بر مبنای استوارِ شیعی «لطف بودن وجود امامR» و «وجوب حفظ نفس» گرچه تا زمانی اندک و متوقف بودن این دو بر آب طلبیدن توسط امام برهان مخالفان روایت بودن سخن مذکور ناتمام می نماید؛ از دیگر سو، این روایت با عرضه به سنتی فعلی و قولی از رسول خدا2 که مفید مضمون فوق است، تأیید می شود؛ چه آنکه رسول خدا2 در این روایت به دنبال تشنگی خود و یاران، طلب آب کرده و فرموده است: «...هَلْ مِنْ مُغِیثٍ بِالْمَاءِ...» همچنین در سنجش این روایت با دلیل عقل درمی یابیم که نه تنها هیچ تضادی بین این دو وجود ندارد، بلکه عقل مستقل به واسطه اینکه این روایت خود حاوی اتمام حجت و هدایت بدین واسطه برای دین خداست، بر آن صحه می گذارد؛ آن سان که در سیره عقلا آب طلبیدن برخلاف دیگر درخواست ها امری آمیخته با ذلت نیست.
بررسی نظرات نیومن درباره علل اخراج احمد بن محمد بن خالد برقی از قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
153 - 180
حوزه های تخصصی:
نیومن در کتاب دوره شکل گیری تشیع دوازده امامی؛ گفتمان حدیثی میان قم و بغداد در ضمن مباحث خویش به بررسی موضوع اخراج برقی پرداخته و معتقد است این اقدام ریشه در باورهای مذهبی آن جامعه مبنی بر ظهور زودهنگام امام عصرZ در آینده ای نزدیک داشته و لذا عدم احساس نیاز به نگارش چنین تألیفاتی، آن هم ازطرف یکی از موالی خاندان اشعری را علت اصلی این تصمیم می داند و با ترسیم فضای بوم شناسی جامعه قم، استقبال از بازگشت برقی را پس از عدم تحقق باورهای اعتقادی جامعه و به تبع آن درک اهمیت کار برقی را، از دلایل نظریه خویش می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به شواهد تاریخی و روایات موجود درزمینه آگاهی بخشی مسئله غیبت توسط معصومینk، غیرعلمی بودن نظریه نیومن مشخص خواهد شد و درنتیجه می توان تفاوت های بین مبانی فکری، سیاسی و اقتصادی بین اشعری و برقی را زمینه ساز و از علل اصلی این قضیه دانست؛ عواملی که به زعم اشعری باعث بر هم زدن یکپارچگی جریان اعتقادی و سیاسی جامعه قم بوده که پس از فهم اشتباه خویش، برای جبران آن اقدام نموده است.