مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تفسیر
حوزه های تخصصی:
گسترة ارتباط معنایی آیات، بسیار وسیع است، ولی اهداف، روشهای علوم و تفکیک مرزهای دانش، سبب شده در هر دانشی به برخی از ابعاد ارتباط بین آیات توجه شود؛ برای دستیابی به نگرشی همه جانبه در مسئله طلاق باید ارتباط معنایی آیات در تمام جهات پنهان و آشکار مورد ملاحظه قرار گیرد. در این مقاله ضمن تبیین تعامل معانی آیات در سه حوزه دانش اصول فقه، تفسیر و زبانشناسی سعی شده مقولاتی نظیر عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ، مجمل و مفصّل، ارتباط آیات با شأن نزول، انحاء ارتباط سیاقی و وحدت سورهها و تلفیق مفهومی در آیات طلاق مـورد بررسی قرار گیرد و در هر مورد نمونههای عینی ارائه شود. لذا ضرورت نگرشهای فرافـقهی در مسئله طلاق برای حسن اجرا و حسن تفسیر قوانین مبتنی بر فقه اثبات میشود.
پژوهشی درباره احادیث نهی از تفسیر به رأی در دیدگاه فریقین
حوزه های تخصصی:
فریقین سند احادیث نهی از تفسیر به رأی را پذیرفته و درباره مفاد این احادیث به دو گروه کلی تقسیم شدهاند؛ گروهی با استناد به این روایات هر نوع کوششی را برای استنباط مراد خدا از ظواهر آیات مردود و حرام میدانند و گروه غالب با ردّ این نگرش نهی از تفسیر به رأی را به معنای نفی مطلق تفسیر قلمداد نمیکنند و بر این باورند که مقصود از این روایات تفسیر بدون علم و یا تحمیل رأی بر قرآن است. برخلاف تصور برخی اختلاف نظر این دو گروه لفظی نیست؛ چه این که تقسیم این روایات به تفسیر به رأی جایز و غیر جایز بیمورد است. اکثر قرآنپژوهان فریقین معتقدند کاوش در حیطه ظواهر الفاظ قرآن برای درک مراد خدا پس از فحص و بررسی تمام شواهد و قراین درون نصی و برون نصی عنوان تفسیر دارد اما مصداق تفسیر به رأی نیست در این معنا و نیز مصادیقی که برای تفسیر به رأی ذکر کردهاند به نقاط مشترک فراوانی در بین فریقین بر میخوریم؛ از این رو هیچ کدام از دو فریق نمیتوانند یکدیگر را متهم کرده تفسیرشان را در جرگه تفسیر به رأی محسوب کنند.
هرمنوتیک فلسفی در اندیشه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک فلسفی که مارتین هایدگر آن را بنیان نهاده بود، مورد نقد برخی از متفکران پیرو سنتِ ایدهآلیستی آلمان قرار گرفت. گادامر در دفاع از هرمنوتیک فلسفی با التزام به اصول مطرح شده هایدگر، اندیشههای جدید خود را در این باره مطرح کرد. هستیشناسی فهم و تجربه و تاریخمندی آن دو، هستیشناسی زبان و جایگاه هرمنوتیکی آن، منطق مکالمه یا دیالکتیکی بودن فهم و معرفت، ادغام افقها، رابطة متن و تأویلکننده یا خوانندة آن، پیشفرضهای فهم و تأویل مفاهیم و اصول محوری هرمنوتیک فلسفی گادامر را تشکیل میدهند. وی در تأکید خود بر دیالکتیکی بودن فهم و معرفت، وامدارِ افلاطون و هگل است. چنانکه در تأکید بر جنبه کارکردی و پراگماتیسمی فهم از حکمت عملی ارسطو الگوبرداری کرده است اهتمام گادامر به تفسیر متن، که در آغاز در هرمنوتیک فلسفی هایدگر چندان مورد توجه نبود، هرمنوتیک فلسفی را کاربردیتر و قابل فهمتر کرده است. این اهتمام از نگرش خاص گادامر به زبان نشأت میگیرد که اندیشهای کاملاً ابتکاری به شمار میرود. او زبان را صرفاً وسیلهای برای بیان و انتقال افکار نمیداند. بلکه برای زبان هویتی عینی قائل است که نقش انسان درک و شناخت آن است نه وضع و ساختن آن.اندیشههای گادامر را برخی از معاصران آلمانی وی چون اریک هرش و هابرماس نقد کردند. اساسیترین نقد هرمنوتیک فلسفی دو مطلب است: یکی اینکه روششناسی فهم را چندان جدی نمیگیرد. کاری که در کانون هرمنوتیک ماقبل فلسفی قرار داشت. با این که بدون داشتن روش استوار منطقی برای فهم، دست یافتن به فهم میسور نخواهد بود. دیگری اینکه این تفکر فلسفی به نسبیگرایی و شکاکیت لجامگسیختهای در معرفت میانجامد
تفسیر عقلی روشمند قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
در این مقال، مطالب زیر مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج ذیل به دست آمده است.
1. در مقدمه بیان شده که تفسیر عقلی از جایگاه ویژهای در روشهای تفسیری بر خوردار است و مورد نقض و ابرام مذاهب (شیعه، معتزله و اشاعره) قرار گرفته است و معانی متفاوتی از آن ارائه شده است.
2. در مبحث واژگان، مقصود از روش تفسیر و عقل روشن میشود که در این جا گاهی عقل فطری یا نیروی فکر مراد است و گاهی عقل اکتسابی یا مدرکات و برهان عقلی که هر دو در تفسیر کاربرد دارد.
3. برخی صاحب نظران تاریخچه تفسیر عقلی را از عصر پیامبر(ص) دانستهاند؛ ولی ریشههای این روش در روایات اهلبیت(ع) یافت میشود. و در دوره تابعین توجه بیشتری به آن شد و در قرون بعدی اوج گرفت.
4. دیدگاهها درباره تفسیر عقلی بیان شده که برخی استفاده ابزاری از برهان و قراین عقلی را تفسیر عقلی دانستند و برخی استفاده از نیروی فکر در جمعبندی آیات و احادیث را تفسیر عقلی دانستند و برخی هر دو را مطرح کردند. و ما در پایان به نتیجه رسیدیم که در حقیقت تفسیر عقلی قسم اول است، ولی طبق اصطلاح مشهور - و به طور تسامحی - قسم دوم نیز از تفسیر عقلی بهشمار میآید
واقع نمایی گزاره های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
مقالة ذیل، درصدد ارائة تبیینی مختصر از پارهای رویکردهای غیرشناختاری در فهم زبان دین، به ویژه زبان قرآن است. نظریات غیرشناختاری در دین، گزارههای دینی را غیرواقع نما و بدون پشتوانة واقعی میدانند. آنها اغلب به دین ابزارانگارانه مینگرند و به واقعیت داشتن یا نداشتن مدالیل گزارههای دینی کاری ندارند. شناخت و بررسی رویکردی غیرشناختاری به زبان دین، اهمیت ویژهای دارد؛ به این دلیل که از طرفی به میانتهی بودن گزارههای دینی میانجامد و از طرف دیگر، طیف گستردهای از دیدگاههای امروزین حاکم در حوزة زبان دین را دربرمیگیرد. در این مقاله، ابتدا مقصود از غیرشناختاری در دین تبیین؛ سپس پارهای از نظریات عمدة دینشناسان غربی مانند جرج سانتایانا، ریچارد ام. هیر، ریچارد بریثویث، و فیلیپس، در این زمینه ارائه خواهد شد.
بحث پایانی به بررسی مختصر این دیدگاهها و امکان تطبیق آنها بر زبان قرآن اختصاص خواهد یافت. در این بخش، ادلة دروندینی و بروندینی بر واقعنمایی گزارههای قرآنی ارائه خواهد شد.
عرفی و عقلانی بودن زبان دین در حوزه تشریع و تقنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
فهم احکام الاهی از قرآن و سنت بهصورت شریعت اسلامی، یکی از حساسترین موضوعات تاریخ اسلام از آغاز تاکنون بوده، و هیچ امری نتوانسته است از اهمیت آن بکاهد. با فاصله افتادن بین زمان شارع و زمان مخاطبان، حجیت ظواهر یا اعتبار فهم فقهی کتاب و احادیث نیز به موضوع مهم و اساسی دیگری تبدیل شد. شناخت ظواهر و حجیت ظهور، بر پیشفرضهایی مبتنی است که اگر در هر یک از آنها خدشه وارد شود، حجیت ظهور تزلزل مییابد و بهدنبال آن، مقبولیت فهم فقهی و روش استنباط فقیهان و اصولیان از کتاب و سنت نیز دستخوش تردید خواهد شد. هرمنوتیک مدرن، در برخی از این پیشفرضهای مسلم دانشمندان فقه، اصول و کلام خدشه کرده است.
یکی از این پیشفرضهای اساسی، به کیفیت زبان دین در حوزة تشریع و تقنین مربوط است. اگر فقیهان پس از قبول حجیت ظواهر، بهدنبال کشف ظهورات کلمات شارع برآمده و مباحث بسیار گسترده و دقیق معناشناسی و گاهی هرمنوتیک را در دانش اصول فقه برای روشمند کردن فهم ظواهر، مطرح، و تاکنون مورد اجتهاد و نظریهپردازی قرار دادهاند، بر این مبتنی بوده که زبان دین برای بیان احکام شرعی و قوانین مورد نیاز زندگی بشر همان زبان عرفی و عقلایی عموم مردم است که از یک سلسله قواعد و قوانین مشترک بین تمام زبانها پیروی میکند. در این مقاله، به تبیین و اثبات این پیشفرض پرداخته شده است.
نهادهای راهنمای فهم قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا نهادهای راهنمای فهم قرآن را مورد بررسی و مداقه قرار دهد. مؤلف معتقد است که این مسأله از مهمترین مسائل فلسفه تفسیر میباشد.
مراد از نهادهای فهم قرآن، اصول پیش انگاشتهای است که مؤلفههای هویت قرآن را میسازد و بدون درک آنها و عدم لحاظ لوازم مترتب بر هر فهم صائب، جامع و کامل وحینامة الاهی میسر نمیگردد. میتوان از نهادهای فهم قرآن به مبانی تفسیر نیز تعبیر کرد. مؤلف نهادهای فهم قرآن را در ده عنوان بر میشمارد.
نگاهی به روش شناسی تفسیر امامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
دستیابی به فهم درست آیات قرآن، هدف اصلی مفسران قرآن است. پس از عهد تدوینِ تفسیر، این مهم با شیوههای گونهگون به وسیلة آنان صورت گرفته است که در مواضع یا مواضیعی، تفاوتهای آشکاری با هم دارند. رمز و راز این تباینها، به مبانی نظری - معرفتی مفسران بر میگردد که در سایة آن، رویکردهای تفسیری را رقم زده است. در این بین، عترت پیامبر در جایگاه ترجمان قرآن، تا آن جا که زمینه و ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعی اجازه داده، در زمان خود به تفسیر آیات واپسین کتاب آسمانی پرداختهاند.
نگاه آنان به قرآن، برگرفته از مبادی استوار و مبانی محکمی چون جامعیت و برخورداری این کتاب الاهی از جنبههای ظاهری و باطنی است.
در سایة این اصول اساسی، آموزههای تفسیری اهل بیت که بیشتر در حوزة تفسیر محتوایی و مفهومی است، بر روشهایی اتکا دارد. این مقاله کوشیده است تا ابعاد آن را پژوهش کند.
نهادهای راهنمای فهم قرآن 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
«نهادهای راهنمای فهم قرآن» به اصول پیشانگاشتهای اطلاق میشود که بدون درک و لحاظ لوازم مترتب بر آنها، فهم صائب و جامع وحی نامة الاهی میسر نمیگردد. مؤلف معتقد است نهادهای فهم قرآن، از مهمترین فصول فلسفة معرفت تفسیری و مبانی کلامی تفسیر است.
وحیانیت، هدایت مالی، حکیمانگی، فطرت نمونی آموزهها و عقلایی بودن زبان قرآن، امهات نهادهای فهم کتاب الهی است و اصولی چون جامعیت و شمول، انسجام درونی، سامانمندی برونی، ترابط و تعامل روشمند کلام الهی با سنت قولی و فعلی معصومان، حتی زبان قرآن، از نهادهای پنجگانة بالا قابل اصطیاد است.
در شمارة پیشین مجله، سه نهادِ وحیانیت متن و محتوی، هدایت مآلی آموزهها و عقلایی بودن ساخت عمومی زبان قرآن، مورد بررسی قرار گرفت، اکنون دو نهاد حکیمانگی و فطرت نمونی تقدیم خوانندگان فرهیخته میشود.
شعر منوچهر آتشی و جایگاه اسطوره در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها، با اینکه مربوط به دوران باستان و متعلق به دوران کودکی نوع بشر هستند عناصر پویایی اند و هم چنان به حیات خود ادامه می دهند. تمام نویسندگان و شاعران به نحوی از آن ها در شعر خود استفاده کرده اند. برخی روایت گر مستقیم آن در هنر خود بوده و برخی دیگر خلاقیتی در روایت آن ها به خرج داده و تحلیل های امروزی و گاه جامعه شناسانه بر پایة آن ها کرده اند. آتشی از شاعران معاصری است که از عناصر اسطوره ای در شعر خود استفاده کرده و با تاکید بر برخی از جنبه های خاص در بعضی از موارد تفسیر جدیدی از آن ها به دست داده است. در این مقاله، جایگاه شخصیت های اسطوره های ایرانی و تفسیر تازه ای از آن در شعر آتشی، با روش تحلیلی مورد مطالعه واقع شده است.
تفسیر زنان از بازنمایی هویت زنانه در تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله به بررسی نحوه تفسیر زنان از بازنمایی هویت زنانه مجموعه های تلویزیونی پرداخته شده است. این مقاله نسبت به تعمیم دادن پژوهش هایی که مجموعه های داستانی را در بازتولید نقش همسری و مادری در زنان مؤثر می دانند، رویکردی انتقادی دارد و می کوشد با استفاده از مدل «رمزگذاری و رمزگشایی» استوارت هال، به بررسی این موضوع بپردازد که مخاطبان زن با توجه به آنکه ویژگی های متفاوتی از نظر اشتغال، تاهل و میزان تحصیلات دارند، چگونه نسبت به محتوای مجموعه های تلویزیونی که سعی در بازتولید هویت زن خانه دار دارند، به خوانشی متضاد با اهداف این مجموعه ها می پردازند.
"
هرمنوتیک و مساله تاریخمندی فهم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"آیا اساساً دستیابی به عینیت در فهم تاریخ ممکن است؟ به عبارت دیگر، آیا می توانیم از یک رخداد تاریخی، گزارشی کاملاً عینی و بدون تاثیر از ارزش ها، نگرش ها و منافع خودمان ارائه دهیم؟ آیا رسیدن به یک «تاریخ کامل» و تفسیر کامل از یک جریان تاریخی ممکن است؟ و آیا اگر چنین چیزی ممکن نیست، می باید در نقطه مقابل، هر روایتی از تاریخ را بپذیریم و گریزی از نسبی گرایی نداریم؟ آیا می توانیم معیارهایی بیابیم که به کمک آن ها میزان حقیقت روایت های گوناگون تاریخی را نسبت به یکدیگر بسنجیم؟ این مقاله در پی کنکاش در پرسش های فوق از منظری هرمنوتیکی است، اما پاسخ های هرمنوتیکی این پرسش های در درون نحله های مختلف هرمنوتیک یکسان نیست. این مقاله ضمن پذیرش و تحلیل چگونگی تاریخمندی فهم و تاریخمندی مفسر، در عین حال می کوشد از نسبی گرایی اجتناب ورزد.
"
جلوه از جمال بسم الله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله بعد از ترجمه اى تفسیرگونه به نثر و نظم از نگارنده، سابقه و سیر آیهء کریمه بسم الله الرحمن الرحیم در نزول آمده و اشاراتى دهگانه به عقائد محدثان و مفسران رفته است. سپس شرح و تفسیر با. و إسم و الله و معانی آنهادرکتابها و تفاسیر ادبى وکلامى شیعى و سنى، چون جامع البیان طبرى و التبیان شیخ طوسى، و مجمع البیان طبرسى والکشاف زمخشرى، والجامع لاحکام القرآن قرطبى و انوارالتنزیل قاضى بیضاوى و الکتاب سیبو یه و حاثیهء شیخ زاده بر انوار التنزیل و روح المعانى آلوسى آمده و ضمن جرح و تعدیل با هم مقایسه شده است. والله الموفق والمعین و علیه التکلان
نگاهى به سیر ترجمه و تفسیر قرآن کریم به فارسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که زیباترین کلام وجود إز درگاه خلود، به زبان تازى فرود آمده است، در بلنداى زمان پارسیان شیرین بیان، براى نشر معانى و کشف اسرار آن، در پهنه سرزمین پهناور ایران، براى فهم هموطنانى که به زبان عربى تسلط نداشته اند, به روشهاى گوناگون و به مقتضاى زمانها و مکانها و بینشها وگویشها به ترجمه و تفسیر آن پرداخته اند و معانى زبباى آنرا به یارى زبان و ادب دل انگیز منثور و منظوم پارسى بر لوح دل هموطنان نگاشته اند، نگارندهء این مقال بر آن شد تا به اقتضاى حال نگاهی به سیر ترجمه ها و تفسیرهاى دلرباى فارسى قرآن مجید اندازد. و ازسلمان پارسى و ترجمهء آهنگین قرآن مجید و ترجمهء تفسیر طبرى و تفسیر خواجه عبدالله أنصارى وکشف الاسرار میبدى و تفاسیر منثور و منظوم دیگر، چون دو اثر زیبا و حکیمانه و عارفانهء صفى علیشاه و سید محمد حسین انوارشیرازى یادکند تا إن شاء ا الله تعالى در ضمن مجموعه اى، تحقیقات خود رابه عاشقان زبان و ادب و حکمت و عرفان قرآن در سرزمین ایران و جهان تقدیم دارد. والله الموفق والمعین و علیه التکلان
معرفی ترجمه و شرح نهج البلاغه اثر علی بن حسن زواره ای (مفسر قرن دهم هجری ) همراه با شرح حال ودیگر آثار نویسنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چنانچه در متن مقاله آمده نظر به اهمیت کتاب نهج البلاغه از دیر باز شروح و ترجمه ها ی متعددی بر این کتاب بلند مرتبه پذیرفته است . ابوالحسن علی بن حسن زواری عالم بزرگ تشیع نیز در کنار تفسیر معروف خود موسوم به تریجمه الخواص و آثار متعدد راجع به حدیث و قصص انبیاء اقدامی به ترجمه و شرح نهج البلاغه نموده است. زواره ای ازدانشمندان نامی قرن دهم درعهد شاه اسماعیل صفوی و فرزندش شاه طهماسب است. وی شاگرد محقق کرکی و استاد ملا فتح الله کاشانی است . کسانی چون میرزا عبدالله افندی در ریاض العلما ‘ مرحوم ملک الشعرا بهار بهار در سبک شناسی ‘ استاد سعید نفیسی د رتاریخ نظم و نثر در ایران مقام علمی او راستوده اند واز او به بزرگی یاد کرده اند . نگارنده که درصدد برآمده جهت رساله دکتری به تصحیح ترجمه و شرح نهج البلاغه از این نویسنده اقدام نماید در این راستا کوشش بر آن بوده که از پنج نسخه خطی معتبر که از کتابخانه های مجلس شورای اسلام (دو نسخه)‘مرکزی دانشگاه تهران‘ مدرسه مروی و کتابخانه آیت الله مرعشی فراهم شده جهت تصحیح استفاده شود . تا چه قبول افتد و که در نظر آید .
بررسی و تحلیل «معنا شناسی تأویل» و اعتبار معرفتی آن در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۳ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
«تأویل» یکی از اصلیترین فرایندهای تفکر انسان است. فیلون در سنت یهودی، اوریگنس و اگوستین در سنت مسیحی و ابنعربی و ملاصدرا در سنت اسلامی از جمله نمایندگان برجسته تفکر تأویلیاند.
در این مقاله سعی شده است دیدگاه ملاصدرا دربارة «تأویل» و اعتبار معرفتی آن با ارائة شواهدی گویا از آثار او دقیقاً تحلیل شود. ملاصدرا «تأویل» را به عنوان «کلیدی» برای کشف افقهای پنهان در اختیار قرار داده است. وی معتقد است، گشوده بودن راه «تأویل» برای فهم حقایق آن سویی, تصریح آیات قرآن کریم است.
تلقی خاص ملاصدرا نسبت به انسان و قرآن و عالم، در نوع نگرش او به «حقیقت» و فهم آن، تأثیر بسزائی داشته است.
ملاصدرا با به کار گرفتن «روش تأویل» و بیان اعتبار معرفتی آن، فهم از «حقیقت» را در قالبهای معینی محدود نکرده، بلکه با اصالت بخشیدن به باطن امور، زمینه پویش و آفرینندگی را فراهم ساخته است.
وی با طرد قشریگری، که بر پذیرش منطق تکگفتاری تأکید دارد، فهمهای مختلف را - با بیان احکام و شرایط آن - از طریق رخنه در باطن امور رسمیت بخشیده است.
از متن تا معنا
حوزه های تخصصی:
معناشناسى و تفسیر اجتهادى قرآن کریم از کجا آغاز مىشود و چه فرایندى را طى مىکند؟ این مقال در پاسخ به این پرسش بر آن است که شناخت هستههاى اولیه معنا از واژگان جستجو مىشود که موجِد متن آنها را گزینش نموده و پیام خود را در ترکیب ساختارى عبارات ویژه جاى داده است. ملاحظه ویژگىهاى ادبى، دلالى و سیاق ترکیبى جمله، مرحلهاى دیگر است. نگاه پیوستارى به متن قرآن و نیز سنت معصوم علیهالسلام ، همچنین نظر داشت زمینه پیدایش متن و دانشهاى عصرى گام بعدى است. اینها همه فراهمکننده شرایط بیرونى معنا در ذهن خواننده متن و بازنمود اراده مؤلف، اقتضائات متن و زمینه معنایى و مانند اینهاست. اما این اندیشه و تدبّر خواننده و قدرت اجتهاد و تفقه دینى اوست که به نوبه خود در چگونگى کشف معنا اثرگذار است و به عنوان آخرین گام در معناشناسى محسوب مىگردد.
ساحتهاى معناپژوهى
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضر در ضمن تمرکز بر مقوله معناى متن، ابتدا به طبقهبندى مباحث مربوط به معناپژوهى پرداخته و عرصههاى گوناگون معناپژوهى را در چند محور بررسى کرده است که عبارتاند از: ماهیت و چیستى معنا، جایگاه معنا، روش صحیح وصول به معنا، انواع معنا و اقسام دلالت آن، شرایط پیدایش و تکوین متن (زمینه معنایى)، علل تکثر قرائتها و تفسیرهاى مختلف یک متن و درنهایت، معیار سنجش اعتبار یک معنا. سپس جایگاه معناپژوهى را در حوزه علوم دین، در دو شاخه برجسته علم تفسیر و علم اصول فقه بررسى نموده و نشان داده است که این دو با کدام یک از مباحث معناپژوهى ارتباط دارند و در چه عرصههایى نیازمند گشودن افقهاى نوین تحقیقىاند.
علقه معناى متن به مؤلّف
حوزه های تخصصی:
در پاسخ به این پرسش که «متن، معناى خود را از کجا مىگیرد؟» سه نظر مطرح است: استقلال معنا از نیّت مؤلّف و تعلق آن به ساختار متن یا ذهن مخاطب؛ وابستگى تمامعیار معناى متن به نیّت مؤلّف و بالاخره، وابستگى معناى متن به نیت مؤلّف در عین استقلال آن. در این مقاله صحت دیدگاه سوم به اثبات رسیده است و معناى متن، متعیّن و همان نیت مؤلّف است که مفسّر باید براى رسیدن به آن، از طریق متن، با ضابطه مشخص تلاش کند. با عنایت به اینکه شواهد و دلایل متعدد بر الهى بودن ساختار و محتواى قرآن کریم دلالت دارند، معناى قرآن، متعیّن و همان مراد خداوند است که مفسّر باید در پى کشف آن باشد؛ بنابراین، فهم قرآن کریم باید با ضابطه و منطق صحیح و لحاظ اوصاف الهى و بر اساس واژگان و ساختار موجود قرآن انجام بگیرد.
هرمنوتیک و تأثیر آن بر فهم متون دینى
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیک را مىتوان با عنوان فشرده «دانش تفسیر متون» معرفى نمود. علم هرمنوتیک براى رشتههایى که با متون دینى سروکار دارند، اهمیت بسزایى دارد.در این مقاله ابتدا با تعریفى اجمالى از هرمنوتیک، به تأثیر آن بر فهم متون دینى اشاره شده، با تبیین نظریه مؤلّفمدارى، مفسّرمدارى و متنمدارى، هدف از تفسیر متون دینى، درک قصد و مراد جدى صاحب سخن دانسته شد؛ یعنى تفسیر متن دینى، مؤلّفمدار است. از طرفى، تفسیر متن دینى، متنمحور نیز هست؛ یعنى از مجراى متن به دنبال درک مراد مؤلّف مىگردد؛ بدین معنا که مراجعه به متن و ساختار زبانى، پلى است براى رسیدن به قصد و نیت مؤلّف. تفسیر متن دینى نه آن چنان «متن محور» است که مؤلّف را نادیده بگیرد و نه آن چنان مؤلّف محور است که به جاى آغاز از متن، با روانشناسىگروى، مستقیما به دنبال جغرافیاى فکرى و فرهنگى و اجتماعى مؤلّف باشد. این مقاله نظریه مفسّرمدارى که ذهنیت و پیشداورىهاى مفسّر (تفسیر به رأى) را در فهم متون دخالت مىدهد، صحیح ندانسته و براى متن، معنایى نهایى قایل است و اختلافات علما در دین به نحو موجبه جزئیه را مىپذیرد، نه به نحو موجبه کلیه.