فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۸٬۳۵۰ مورد.
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
165 - 185
حوزههای تخصصی:
آثاری که از خاندان اهل بیت پیامبر(ص) در میان ما به ودیعه نهاده شده، از برجسته ترین و زیباترین متون در هر عصر و زمانی به شمار می رود؛ بنابراین می طلبد هر یک از پژهشگران به فراخور توان علمی خود به کشف زیبایی ها و بیان جنبه های متعدد این میراث بزرگ اسلامی بپردازند. از آنجا که واژگان سهم بسیاری در شناخت سبک نویسنده، ارزیابی صناعت و فصاحت متن ادبی و شناخت اندیشه ها و مضامین درونی و پنهانی متن دارند، واکاوی آن ها به عنوان مؤلفه یک متن ادبی کمک شایانی به پژوهشگر می کند تا جهات مختلفی از اثر تنها با بررسی در یک مقوله کاوش شود. در میان انواع مختلف عناصر زبانی، شناخت واژه ها راهی برای تشخیص دقیق هنرنمایی ها و فصاحت و بلاغت نوشته های معصومین (ع) و تمایز آن با سبک غیر معصومین است. از آنجا که نیایش ها و ادعیه معصومین(ع) به عنوان یکی از مهم ترین انواع ادبی و دینی به شمار می رود که از جهت زبانی و گفتاری از اهمیت ادبی بالایی برخوردار است؛ این مقاله به روش توصیفی تحلیلی مقوله واژه گزینی و اشکال مختلف آن در نیایش های امام رضا (ع) بررسی کرده است. هدف پژوهش پاسخ به پرسش هایی همچون چگونگی نحوه کاربست واژگان و انواع و کارکردهای مختلف آن در نیایش های امام رضا (ع) و میزان بسامد آن ها در تنوع سبک ها و تناوب مضامین است. ایشان در دعاهایشان از واژگان انتزاعی، نشاندار، صریح و خاص بیشتر بهره گرفته و به اصل سازگاری واژگان با موضوع نیایش و موقعیت ها و مضامین به کار رفته در آن ها توجه کرده است.
بررسی ماهیت اورینتالیسم در نظرگاه فلسفی - تاریخی، مبتنی بر نسبت سوژه و ابژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اورینتالیسم به عنوان وجهی مهم از مدرنیته، تاریخی به وسعت تاریخ مدرنیته دارد و با ظهور سوژه انسانی در دوره رنسانس و بسط و گسترش آن در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی و سپس تثبیت آن در دوره روشن نگری قرن هجدهم همراه و همزاد بوده است. در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، روند ظهور سوژه انسانی به عنوان محور تفکر مدرن در دوره رنسانس و دوره روشن نگری بررسی شده است. سپس بنیان های فلسفی اورینتالیسم و اصول مدرنیته که همان اصول اورینتالیسم است، در نظر آورده و در ادامه، ماهیت تاریخی مدرنیته و و نسبت اورینتالیسم با آن مدنظر قرار گرفته و بر این اساس، مهم ترین تحول فکری فلسفی دوره روشن نگری قوام درک ابژکتیو تبیین شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد سوژه انسانی با درکی ابژکتیو به دین و فرهنگ قبل از رنسانس و سپس با درکی اورینتال به فرهنگ ها و ادیان غیر غربی نظر کرد و به تفسیر آنها پرداخت. ماهیت اورینتالیسم یا درک اورینتال در نسبت جدید شکل گرفته میان سوژه و ابژه فهم پذیر است. درک ابژکتیو و استیلاگر سوژه، همان فاهمه کانتی است که با ابتناء بر معلومات پیشینی خود، مستقل از هر مرجعیت بیرونی و الوهی، هیچ چیزی را بیرون از خود نمی شناسد و با انحلال ابژه ها در خویش، طرح و صورت فاهمه خود را بر ابژه ها تحمیل می کند.
صهیونیسم چالش جدی در برابر انقلاب اسلامی ایران با رویکرد حکومت زمینه ساز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
133 - 158
حوزههای تخصصی:
صهیونیسم یک تفکر خطرناک است که چند قرن پیش به وجود آمده و تاکنون ادامه داشته است و صهیونیست ها در زمان فعلی، در سطح جهانی در حال فعالیت هستند و بر مراکز و رسانه های مهم جهانی نیز تسلط دارند. خطر صهیونیسم برای اسلام و مسلمانان از امور قطعی است و آنان تلاش کرده اند تا بر امور مسلمانان تسلط پیدا کنند و در موارد مختلف، از جنگ و خشونت علیه مسلمان نیز ابایی نداشته اند. بعد از انقلاب اسلامی ایران، دشمنی صهیونیسم جهانی و رژیم صهیونیستی با انقلاب اسلامی آغاز شد و از هیچ تلاش و حرکتی در جهت ضربه زدن به این انقلاب کوتاهی نکردند؛ تهاجم فرهنگی، ایجاد مشکلات سیاسی، اعمال تحریم های اقتصادی، جلوگیری از پشرفت علمی و تهدید و اقدامات نظامی از بارزترین نمونه های این دشمنی ها بوده است. به نظر می رسد علت این دشمنی ها، علاوه بر لطمه های اقتصادی، فرهنگی و... که انقلاب اسلامی بر استکبار جهانی و صهیونیسم وارد کرده است، آن است که صهیونیست ها متوجه شده اند که این انقلاب در مسیر زمینه سازی برای ظهور منجی عالم بشریت و حکومت جهانی ایشان، قرار دارد و ادامه این مسیر موجودیت اسرائیل و صهیونیسم را با مخاطره جدی روبرو می کند.
اتحاد نفس با عقل فعال در اندیشه ابن سینا و صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسأله «اتحاد نفس با عقل فعال» از گذشته دور کانون توجه فیلسوفان به ویژه ارسطوئیان بوده، در سلسله کارکردهای معرفت شناختیِ عقل فعال تأثیر مستقیمی دارد. از رهگذر این جستار مشخص می شود که ابن سینا با محال انگاری مطلق اتحاد و اتحاد عاقل و معقول، اتحاد نفس با عقل فعال را نیز نمی پذیرد؛ اما صدرالمتألهین علی رغم پذیرش استحاله اتحاد ماهوی و مفهومی نفس با عقل فعال، اتحاد وجودی نفس با جنبه «لغیرهِ» عقل فعال را به مثابه اتحاد لامتحصل با متحصل می پذیرد و مستدل می نماید. به نظر می رسد کانون مباحث ابن سینا، اتحاد ماهوی آنهاست، از این رو با یافته های صداریی ناسازگار نیست؛ چنانکه از دیگرسو، برخی اشکالات نوصدرائیان بر دیدگاه صدرالمتألهین ناصواب می نماید که در متن نوشتار بدان ها پرداخته ایمنقد مبانی پذیرش عقل فعال همچون عقول عشره و نظام طولی فلسفه مشاء؛ ب. نقد اتحاد و یا اتصال دو وجود با یکدیگر بعد از فهم دقیق معانی اتحاد و اثبات این نکته که تنها معنای صحیح برای اتحاد، رسیدن نفس انسان به درجه وجودی عقل فعال و یا اتحاد با افاضات عقل فعال است. از جمله نارسایی های این مقاله می توان به تصویر ناصحیح اتحاد نفس با عقل فعال اشاره کرد که در جستار حاضر بررسی می شود. مقاله دوم با بررسی دیدگاه فلسفی ابن سینا نشان می دهد که «اشراق و افاضه صورت عقلی بالفعل» توسط عقل فعال و «دریافت و ارتسام به صورت عقلی یا شناخت عقلی» توسط عقل تحقق می یابد و عقل، در این ارتباط، متحد با عقل فعال نمی شود. از جمله نارسایی های این مقاله، عدم تحریر محل نزاع و عدم تنقیح براهین دیدگاه ابن سیناست.
بررسی معنا و کاربرد عقل در فلسفه یونان باستان با تأکید بر افلاطون و ارسطو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مفهوم عقل یکی از واژه های پرکاربرد در دوره های مختلف فلسفه بوده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که در دوره آغازین فلسفه در یونان باستان فیلسوفان چه تعاریفی از مفهوم عقل داشتند؟ هدف این نوشتار بررسی و تحلیل تاریخی مفهوم عقل نزد نخستین فیلسوفان یونان با تاکید بر افلاطون و ارسطو است. ادعای این مقاله این است که مفهوم عقل در ریشه های نخستین خود معانی متکثری در سه حوزه مختلف معرفت شناسی، هستی شناسی و اخلاق شناسی دارد، بنابراین دقت نظر فیلسوفانه ایجاب می کند که در استعمال این مفهوم و تعریف آن در متون به تکثر معانی مختلف آن توجه نماییم. در واقع تاکید اصلی ما بررسی کثرت معنایی عقل و اثبات نگاه کثرت گرایانه به معنای آن است که البته این دیدگاه در برهه ای کوتاه از تاریخ فلسفه و با تاکید بر دو فیلسوف آن دوره، بررسی می شود. منظور از تکثرگرایی عقلی این است که مفهوم عقل معانی و کاربردهای مختلفی را در برمی گرد که هر کدام به جای خود می توانند از اعتبار یکسانی برخوردار بوده و به کار بیایند. روش ما در این پژوهش، تاریخی- تحلیلی است تا با نگاه به منابع معتبر تاریخ فلسفه و متون اصلی به کاربردهای نخستین عقل پی ببریم.
نقد و بررسی ایمان آنتی رئالیستی دان کیوپیت از مدخل بررسی مبانی فلسفه مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
117 - 142
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این نوشتار، بررسی ابعاد دین پژوهانه نظرگاه آنتی رئالیستی دان کیوپیت _ الهی دان انگلیسی _ از مدخل بررسی نظرگاه وی درباره خدا، دین، عرفان و نیز یافت تحلیلی ریشه های فلسفی آنتی رئالیسم و نقد آن ها می باشد. کیوپیت، رئالیسم را متعلق به جهان پیش از دوران نقد تاریخی و آنتی رئالیسم را متعلق به دوران انتقادی پس از مدرنیته می داند. از منظر کیوپیت، خدا، دین و جهان به مثابه واقعیتی مستقل از ذهن و زبان وجود ندارند و شناخت بشر از جهان نیز از طریق نظریات صورت می گیرد. پژوهش حاضر ضمن بررسی دقیق ابعاد مختلف آنتی رئالیسمِ دان کیوپیت، مبانی فلسفی آن را با تأکید بر پیشگامان اندیشه مدرن و مبانی فلسفی جدید در سه ساحت وجودشناختی، معرفت شناختی و دین شناختی تحلیل نموده و از رهگذر تحلیل مبانی فلسفی آنتی رئالیسم، به نقادی ایمان آنتی رئالیستی دان کیوپیت پرداخته است؛ منظری که شاید بتواند در درک ریشه های شکاکیت در عصر مدرن، مؤثر بوده و از منظری نو، جستجوی واقع گرایانه محفوف در شکاکیتِ بشرِ امروز را تحلیل نماید.
تفسیری درباره تمایز حد نصاب اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر آیت الله مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
107 - 123
حوزههای تخصصی:
آیت الله مصباح به پیروی از مشهور اندیشمندان، علم اخلاق را دربردارنده تربیت اخلاقی می داند؛ اما در مباحث فلسفه اخلاق، تربیت اخلاقی را از اخلاق تفکیک می کند. ایشان در فلسفه اخلاق، ایمان به خدا و اعتقاد به قیامت را حد نصاب اخلاقی می داند، اما سخاوت غیرمسلمانانی همچون حاتم طائی را نیز دارای ارزش و تخفیف در عذاب قلمداد می کند. باتوجه به اینکه حد نصاب اخلاقی، به شرایط لازم برای وصول به هدف نهایی اخلاق اطلاق می شود، سخاوت حاتم طائی که مؤمن نبوده است نباید ارزش و حد نصاب اخلاقی داشته باشد، پس تخفیف در عذاب او چه توجیهی دارد و چه ارزشی برای سخاوت او می توان در نظر گرفت؟ این تحقیق با تفسیری نو از دیدگاه آیت الله مصباح در پاسخ به این پرسش ها، از تمایز میان علم اخلاق و تربیت اخلاقی استفاده می کند که این دو علم، دست کم در هدف، روش، واقعیت و حد نصاب متمایزند و براساس این تمایز، حد نصاب و ارزش اخلاقی برای اعمال کفار وجود ندارد، اما برخی اعمال کفار امکان دارد حد نصاب و ارزش تربیت اخلاقی را داشته باشد. دیدگاه آیت الله مصباح در تربیت اخلاقی نیاز به تکمیل دارد که این نوشتار حد نصاب تربیت اخلاقی را، در مسیر وصول به قرب الهی بودن می داند و به گونه ای هدف تربیت اخلاقی را تبیین می کند که سخاوت افرادی همچون حاتم طائی به دلیل حُسن فعلی داشتن، حد نصاب و ارزش تربیت اخلاقی را دارا باشد.
تحلیل مفهوم دیگری در اندیشه گادامر و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
195 - 218
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر ما با دو فیلسوف پدیده شناس مواجه هستیم که در دو سنت فکری متفاوت یعنی هرمنوتیک و پدیده شناسی به مفهوم «دیگری» به مثابه امکان های بنیادین فرد اشاره داشته اند. دیگری، به عنوان مفهومی هستی شناختی و مشترک در اندیشه گادامر و لویناس، نقطه عطف شرط امکان فهم و اخلاق است. این نوشتار با تمرکز بر مفهوم دیگری، ضمن پرداختن به نکات افتراق و اشتراک میان دیدگاه گادامر و لویناس، نشان خواهد داد دلمشغولی لویناس، به عنوان فیلسوف دیگری، رجوع به بنیادهای اخلاق است و شرط امکان بنیادهای اخلاق مواجهه با دیگری است. در هرمنوتیک فلسفی گادامر، دیگری نقطه عطف تعین امکان های فهم در روابط دیالکتیکی و گفتگومحورانه است. بدون دیگری در اندیشه لویناس اخلاق و امر اخلاقی، و در اندیشه گادامر فرایند فهم در قالب امتزاج افق ها رخ نخواهد داد. بنابراین، این مقاله نشان می دهد که دیگری مفهومی مشترک بین این دو فیلسوف است که هر دو در تحلیل های فلسفی خودشان از اخلاق یا فرایند فهم گریز و گزیری از آن ندارند.
مقایسه غایتمندی آفرینش نزد متکلمین و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
361 - 396
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی در تفکر اسلامی، مسئله غایتمندی آفرینش است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا خداوند در آفرینش موجودات غایتی را در نظر داشته و یا اینکه خداوند منزه و بی نیاز از غرض و غایت است؟ موضع اتخاذی هر یک از متفکران براساس مبانی خود، متفاوت است. نگارندگان درصد هستند تا به تبیین غایتمندی آفرینش از دیدگاه متکلمان و ابن سینا بپردازند. معتزله معتقد به غایتمندی آفرینش الهی و اشاعره قائل به عدم غایتمندی آفرینش خداوند جهت نفی هرگونه فقر ذاتی خداوند هستند. ابن سینا براساس دستگاه فلسفی خود، نگاهی متفاوت به این مسئله دارد. او همانند معتزله عدم غایتمندی آفرینش را عبث می داند و در عین حال همچون اشاعره وجود غایت در آفرینش را مخالف توحید می داند. ابن سینا با بیان طرحی نو، معتقد است به وجود آمدن این جهان، براساس غایت صورت نگرفته است. او قائل است علت تحقق موجودات، علم عنایی خداوند می باشد. روش این پژوهش از سنخِ توصیفی-تحلیلی است.
مستند سازی مناظره امام رضا (ع) و جاثلیق در عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
43 - 64
حوزههای تخصصی:
پس از حضرت عیسی(ع) انحرافاتی بین پیروان او به وجود آمد و هرچه زمان گذشت، بدعت ها مستحکم تر شد. یکی از این کج روی ها، اعتقاد به الوهیت مسیح بود. قرآن به صراحت این موضوع را رد کرده و سنت نیز هر کجا فرصت داشته، بر این عقیده فاسد نقدی زده؛ از جمله مناظره امام رضا(ع) با بزرگ مسیحیان که البته گزارش آن از نظر سندی و محتوایی خدشه دار بوده است. این تحقیق، شواهد استفاده شده در استدلال های امام رضا (ع) را در عهدین مستندسازی کرده تا ضمن تقویت آن مناظره، نمایش دهنده ظرفیت بالای اسلام در مقابل دگر اندیشان و باطل کننده الوهیتی باشد که تبشیری ها برای رواج آن کوشا بوده اند. اطلاعات این پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری و استدلالات مناظره در سه محور عبادت، معجزات و تناقضات تبیین و سپس مستندات آن ها در عهدین به تفکیک اشخاصی که نامشان به میان آمد، مشخص شده است.
کارآمدی فقه سیاسی در کاربست دکترین حقوق بشری «آرتوپی» در اجرای حمایتگرایی بین المللی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
105 - 123
حوزههای تخصصی:
کنش حمایتگرایانه در سیاست خارجی، پیوسته نقطه کانونی چالش هایی قلمداد شده که جمهوری اسلامی ایران در حکمرانی بین المللی خود در مواجهه با هژمونیک گرایی اراده های مستبد نظام بین الملل با آن درگیر بوده است. فقدان چارچوب گفتمانی متناسب جهت تبیین و صورت بندی این راهبرد متعالی انسانی، به گونه ای که در ضمن تقارن و تناسب حداکثری با موازین اسلامی و قانون اساسی، از قدرت اِقناعی و اِعمالی لازم برخوردار باشد وضعیتی را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رقم زده که می توانیم از آن به «تاخر گفتمانی» تعبیر کنیم. بر اساس این ضرورت تحقیق پیش رو بر این فرضیه ابتنا دارد که «با تدقیق در اجزاء، ارکان و عناصر دکترین حقوق بشری «آرتوپی» و تطبیق آن با آموزه های فقه سیاسی -اعم از احکام فقه سیاسی و مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان امرِ معاصرِ متبلور از فقه سیاسی شیعه- می توان این مهم را تامین نمود». بنابراین تحقیق حاضر در مقام پاسخ به این پرسش است که «فقه سیاسی شیعه از چه ظرفیت هایی جهت کاربست دکترین نوظهور آرتوپی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است؟». پرسش مزبور با رویکردی تحلیلی و توصیفی و از رهگذر مطالعه کتابخانه ای در قلمرو آموزه های فقه سیاسی و اسناد بین المللی مرتبط دنبال شده و نگارنده کارآمدی گفتمانی فقه سیاسی در کاربست این مبنای حقوق بشری را در سه ساحت «مفهوم شناختی»، «مبناشناختی» و «راهبردشناختی» تبیین نموده است.
بررسی چرایی پیروزی انقلاب اسلامی براساس گفتمان مقاومت و چالش پیش رو(با نقدی بر نظریه مقاومت شکننده جان فوران)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
117 - 131
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به این مهم توجه می شود که گفتمان مقاومت براساس پیروی رهبر و مردم ایران از دال برتر(اسلام)، سبب پیروزی نهایی انقلاب اسلامی و تداوم آن در دوران کنونی بوده است و پایه های این گفتمان تنها بر این امر استوار است. این گفتمان برگرفته از نظریات رایج غربی نبوده است و رهبری انقلاب اسلامی توجه ای به این دست از گفتمان ها نداشته است از این رو سعی کرد تا با باور عمومی مردم که به دین اسلام اعتقادی ویژه داشتند انقلاب را به پیش ببرد. در این میان نظریه جان فوران در برجسته نشان دادن اقتصاد به عنوان نقطه کانونی چرایی پیروزی انقلاب اسلامی ناکارآمد می باشد. همچنین نظریه وی در این که انقلاب اسلامی تفاوت ماهیتی با جنبش های پیش از خود در ایران را نداشته است مورد تریدد قرار گرفته و چالش پیش رو در این انقلاب مورد توجه قرار می گیرد.
ارزیابی دیدگاه رشید رضا درباره مبحث توسل و شفاعت بر پایه اخبار و سیره رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
229 - 261
حوزههای تخصصی:
شفاعت و توسل از مباحث اعتقادی مهمی است که بی تردید خاستگاه آن، قرآن و سنت قطعی است. رشیدرضا با تلاش های عقلی، تفسیر و تأویل برخی مفاهیم قرآنی، سیره نبوی و صحابه، توسلات مسلمانان را بدعت آمیز، شفاعت را تسلط اراده شفیع بر اراده الهی، خالقیت و عبادت مشفوع و توسل را نفی ولایت خداوند می داند. نظر به جایگاه رشیدرضا و آرای او در میان اهل سنت، ارزیابی مبانی فکری و تحلیل رویکرد وی به خصوص در تفسیر المنار ضروری به نظر می رسد. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی، کارکرد اخبار رضوی را از سه جهت، مورد تدقیق واقع قرار داده است؛ اول آنکه با توجه به جایگاه و مرجعیت امام رضا (ع) در تبیین باورهای امامیه، بسیاری از اخبار رضوی می تواند در مقام دفع شبهه و نه رفع شبهه به کار آیند. به عبارت دیگر، تبیین صحیح باورها بر پایه نصوص مرجع معصوم دینی، جایی برای بسیاری از شبهات باقی نمی گذارد. دوم آنکه بسیاری از اخبار رضوی، ناظر به قواعد محکم عقلی یا تفسیر آیات قرآنی است که فارغ از معصوم دانستن یا ندانستن ایشان، مقبول جمیع مذاهب خواهد بود. سوم آنکه امام رضا (ع) در بسیاری از اخبار خویش، نقش راوی را ایفا کرده اند که به نقل خبر از پیامبر (ص) می پردازند؛ بنابراین برای اهل سنت نیز بنا بر عدم قائلیت عصمت برای امام (ع) نظر به صادق دانستن ایشان، معتبر خواهد بود. در این راستا، نتایج حاصله، عقل گرایی افراطی رشیدرضا، تحمیل ذهنیات وی بر آیات و روایات و و در پی آن تناقض گویی ها و ... موجب واگرایی وی از کتاب و سنت و سبک وی بر خلاف اعتقاد بر بازگشت به باورهای مسلمانان متقدم و ملاک های ضروری تفسیر از منظر المنار است.
تحلیل رویکرد ارتباطات امام باقر (علیه السلام) با سران فرقه غلات (با الگوگیری از روش تحلیل گفتمان روایی پدام (PDAM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
295 - 324
حوزههای تخصصی:
دوران امام باقر (علیه السلام) یکی از دوره های پرفرازونشیب اسلام است. در این روزگار جریان ها و فرقه های مختلفی در میان شیعه و اهل سنت شکل گرفت. این فرقه ها تلاش می کردند حقانیت خود را اثبات و جایگاه رقیب را تضعیف نمایند. مطالعه و تحلیل رویارویی امامان معصوم علیهم السلام – به ویژه در دوران صادقین علیهم السلام- با این فرقه ها از جایگاه مهمی برخوردار است. تحلیل رویکردشناسی امام باقر علیه السلام با فرقه های منحرف از ضروریات تاریخ اسلام به شمار می رود، زیرا گفتمان امام با مسئله امامت و حاکمیت مرتبط است. هدف این پژوهش، تحلیل مواجهه امام باقر علیه السلام، با یکی از مهم ترین فرقه های انحرافی شیعه یعنی، فرقه غلات، بر اساس رویکردی نوین است. در مقاله پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از روش تحلیل گفتمان پدام و با بهره گیری از توانایی های این گفتمان در قالب متغیرها و مقوله های عملیاتی، نحوه برخورد امام باقر (علیه السلام) با غلات، بررسی و تحلیل شده است. در این تحلیل رویکردهای: جذبی، دفعی، تدافعی، استحفاظی و تهاجمی، بیشتر مشاهده می شود. دال های اصلی و فرعی در این گفتمان، نهی از غلو و تقصیر در مورد اهل بیت (علیه السلام)، نهی از زیاده روی در ولایت اهل بیت (علیهم السلام)، نفی علم غیب از خود، رد سخنان سران غالی، لعن و نفرین ابوالخطاب و برائت از او، بدتر دانستن غالیان از مجوس، کافر دانستن غالیان و بیرون کردن غالیان از نزد خود است؛ بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد، در رویکردهای امام علیه السلام، روش تحلیل گفتمان پدام، به وضوح قابل کشف است.
پیوند زنجیره استدلال و مسئله ناهمسنجگی نظریه های علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
149 - 174
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده ایم راه حل دادلی شیپر را برای حل مسئله ناهمسنجگی معنایی، یعنی پیوند از طریق زنجیره استدلال، بررسی و ارزیابی کنیم. در ابتدا به معرفی ناهمسنجگی و انواع آن از نظر تامس کوون خواهیم پرداخت. در ادامه، به طور مشخص ناهمسنجگی معنایی توضیح داده خواهد شد. پیش از پرداختن به راه حل شیپر در مورد مسئله ناهمسنجگی، به مرور آرا و نگاه وی در خصوص تاریخ و فلسفه علم خواهیم پرداخت. سپس با معرفی نظریه علّی ارجاع و نقدهای شیپر به آن، به توضیح ایده زنجیره استدلال و نقش آن در حل مسئله ناهمسنجگی معنایی می پردازیم. خواهیم دید چگونه استدلال هایی که سرآغاز آن ها در دل نظریه موجود است پیوندی میان نظریه موجود و نظریه جایگزین ایجاد می کنند، به نحوی که امکان همسنجگی میان واژگان و اصطلاحات نظریه موجود و نظریه جایگزین فراهم می شود. در انتها، با ارائه دو مثال تاریخی نشان داده می شود راه حل زنجیره استدلال با چه اشکالاتی روبه رو است. همچنین اشکالی نیز به استدلال شیپر در رد ذات انگاری مطرح خواهد شد.
بررسی تأثیر تکاملی الحاق و تعلیم فطری نفوس ناقصه اطفال مؤمنان در عالم برزخ از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائل چالش برانگیز در معاد، موضوع سرنوشت نفوس ناقصه اطفال در عوالم برزخ و قیامت است. در این میان، اطفالی که والدین مؤمن دارند، سرنوشتی متفاوت نسبت به دیگر اطفال خواهند داشت. بنابر ادله قرآنی و روایی، اطفال مؤمنان دارای بقا و حیات اخروی اند و از منظر فلسفه صدرایی نیز این نفوس با نیل به مقام تجرد خیالی ، بقا دارند و می توانند به تکامل خود برسند؛ ولی به دلیل آنکه نفوس اطفال از کمالات نفسانی بی بهره و اصطلاحاً ناقص است، نیاز به تکامل دارد تا برای زندگی در عوالم مجرد آماده شود. براساس آیات و روایات، عامل تکامل این نفوس، الحاق و تعلیم است؛ نفس کودک نابالغ یا توسط اولیای الهی، به خصوص حضرت زهرا(س) که دارای مقام نفس کلی است آموزش و تعلیم می بیند تا آنچه را در دنیا نیاموخته است تعلیم ببیند یا الحاق کودک به والدین یا بستگانش اتفاق می افتد که آن نیز مرتبط با بحث تعلیم است. حاصل این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای بیان کننده این است که این تعلیم و تربیت، چه توسط والدین و چه اولیای الهی، ذیل فطرت اطفال که بر آن آفریده شده اند، انجام می شود و استعداد ها و ویژگی های انسان در این تعلیمات شکوفا می شود. روش این تربیت نیز به صورت رمز و اشاره و در شکل حروف مفرد و القای معانی است. این تعلیم، اکتسابی نیست؛ بلکه علمی حضوری است.
نقد رویکرد العثیمین به توحید بر پایه آرای توحیدی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
219 - 236
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی بر پایه برهان صدیقین در تقریر خاص خود، باور به وجود خداوند را تنها بر باور به نفی سفسطه استوار کرده و با چنین رویکردی، خداباوری را به ایده ای با بیشترین مخاطب جهانی تبدیل کرده است، اما وهابیت معاصر هم چون اسلاف خویش با چشم پوشی از تأمل عقلی درباره وجود خداوند به بهانه اینکه هیچ انسانی وجود خداوند را منکر نیست، و با تقسیم بندی های استحسانی و نیز تفسیرها و تطبیق های ناروا نسبت به توحید در عبادت، فقط در آتش تکفیر نسبت به دیگر مسلمانان دمیده است. این پژوهش با مقایسه رویکرد علامه طباطبایی به مسئله وجود خداوند، توحید ذاتی و توحید صفاتی با رویکرد محمد بن صالح العثیمین در تفسیر کتاب «التوحید» محمد بن عبدالوهاب به آن مسائل، با روش استنادی، تحلیلی به پیامدهای رویکرد العثیمین پرداخته و نشان داده است که ناتوانی وهابی ها از بررسی عقلی و فرافرقه ای مسئله وجود خداوند، احتراز آن ها از تحلیل عقلی توحید ذاتی، و گریز از پاسخگویی به پرسش بنیادین توحید صفاتی به ناکارآمدی ایده توحید در قرائت آنها انجامیده است؛ در مقابل، تأکید آن ها بر مصادیق توحید الوهیت نتیجه ای غیر از اخراج قاطبه مسلمانان از دایره اهل توحید نداشته است.
سعادت از نظر آیت الله جوادی آملی، غایت جامع یا غالب؟(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۴
45 - 74
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل مهم و بحث انگیز درباره سعادت، دو تفسیر غایت جامع و غایت غالب از سعادت است. این دو تفسیر بر اساس میزان اثرگذاری عوامل دخیل در سعادت تحلیل می شوند. طبق تفسیر غایت جامع، سعادت مفهومی است که چند مولفه دارد که هر کدام ارزش استقلالی دارند؛ و بر اساس تفسیر غایت غالب، سعادت تنها یک مولفه سازنده دارد و سایر مولفه ها، مقدمه یا وسیله نیل به آن سعادت حقیقی هستند. مقاله حاضر می کوشد ضمن واکاوی دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره چیستی سعادت و تبیین سعادت متعالیه، به این پرسش پاسخ دهد که دیدگاه ایشان درباره سعادت، تفسیر غایت غالب است یا غایت جامع. حاصل این تحقیق آن است که سعادت متعالیه در آثار ایشان به عنوان کمال وجودی نفس مطرح می شود و فضایل علمی، عملی، عقلی و دینی مقدمه ای برای نیل به این سعادت است. بنابراین دیدگاه ایشان، هم خوانی بیشتری با تفسیر غالب از سعادت دارد. در ارائه و طرح یافته های این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
بررسی تحلیلی «معنا» به عنوان متعلَق ادراک وهمی و نقش آن در شکل گیری روش و معرفت تجربی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
25 - 52
حوزههای تخصصی:
ابن سینا وظیفه اصلی قوه واهمه را ادراک «معانی» می داند و بالتّبع سایر کارکردهای این قوه باید در پرتو این نوع ادراک تبیین شود. مقصود اولیه و مشهور او از «معنا» امری ذاتاً نامحسوس است که در محسوسات جزئی تحقق دارد و مصادیق مختلف آن به نوعی قابل اندراج تحت دوگانه موافقت (ملائمت) و مخالفت (منافرت) اند؛ به این جهت می توان میان این دسته از معانی و عوارض خاصه موجود ارتباط برقرارکرد؛ البته با این تفاوت که معانی هیچگاه حالت اضافی خود نسبت به امر محسوس را، نه در مقام تحقق و نه در مقام تصور، ازدست نمی دهند؛ بااین حال ابن سینا مقصود دیگری از معنا را نیز به عنوان متعلَق ادراک واهمه مدنظر داشته است. این معنا همان ارتباط و نسبت میان صور محسوس است که از اشیاء و هویات محسوس خارجی ادراک می گردد. چنین معنایی در عین نامحسوس بودن، برخلاف معنای اول، برگرفته و قابل فروکاست به محسوسات است. مبتنی بر سنخ دوم معنا، می توان چگونگی تعمیم یافتن حکم محسوسات به امور نامحسوس را در وهمیات تبیین کرد. همچنین این تعمیم بخشی در حوزه اشیاء محسوس و ویژگی های آن ها موجب شکل گیری استقرا می گردد. باتوجه به اینکه ابن سینا تجربه را حاصل اجتماع استقرای حسی و قیاس عقلی می داند، می توان نتیجه گرفت که واهمه و معانی ادراکی آن در شکل گیری روش و معرفت تجربی نقشی محوری ایفا می کنند.
وجه تمایز معجزه از سحر در نگاه ابن سینا و ملاصدرا در مقایسه با قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
105 - 135
حوزههای تخصصی:
معجزه یکی از مهمترین نشانه های اثبات صدق نبی در ادعای نبوت است؛ ازاین رو بحث از چیستی معجزه و تبیین وجه تمایز آن از سحر و سایر امور خارق العاده، از مسائل اساسی در این حوزه است. در پژوهش حاضر ابتدا به بررسی مقایسه ای میان تبیین های فلسفی ابن سینا و ملاصدرا در این مسئله پرداخته ایم. سپس با مراجعه به محتوای قرآن و با بهره گیری از روش معناشناسی تاریخی، میزان تطبیق یافته های فلسفی با محتوای قرآنی را ارزیابی کرده ایم. در نتیجه این بررسی ها روشن شد که ابن سینا با تأکید بر ویژگی های اختصاصی انبیاء و ملاصدرا با موهوبی دانستن معجزات به تبیین فلسفی وجوه تمایز معجزه از سحر پرداخته اند. ایشان فاعل مباشر معجزه را نفس نبی دانسته اند. ابن سینا همچنین برهانی بودن دلالت معجزه بر صدق دعوی نبوت را تلویحاً پذیرفته، درحالی که ملاصدرا این دلالت را منحصر در معجزات غیرمحسوس می داند. بررسی های قرآنی نشان داد که تعابیر ناظر بر معجزه در قرآن، مبیّن دلالت ذاتی و برهانیِ معجزه بر صدق دعوی نبوت است و از این طریق، تمایز سحر از معجزه نیز روشن می شود. از طرفی با دسته بندی اقسام معجزات در قرآن روشن شد که نبی تنها در نوع خاصی از معجزات فاعل مباشر محسوب می شود. در پایان این نتیجه حاصل شد که تلاش های فلسفی ابن سینا و ملاصدرا در موارد زیادی با مقاصد قرآنی منطبق است و در مواردی که این همخوانی وجودندارد، باید تبیین های جدیدتر فلسفی دنبال گردند.