فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
صلح و قدرت ارتباط پیچیده ای دارند. پژوهش حاضر با هدف کمک به فهم بهتر مفهوم قدرت -به عنوان یک امر کلی و دارای شمولیت در ساحات مختلف زندگی- درکی غیرمتمرکز از قدرت و حکمرانی و پیوند آن با صلح را ارائه می کند. به این ترتیب با نگاهی جامعه شناختی و از لنز فوکو به مفهوم قدرت و حکمرانی می نگرد و نشان می دهد روابط قدرت در ارتباط با صلح در حوزه های مختلف زندگی افراد چگونه عمل می کند.
روش تحقیق کیفی از نوع نظرییه زمینه ای است و داده ها به روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک مصاحبیه نیمه ساختاریافته با 43 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز در سال 1402 به دست آمد و بعد از جمع آوری داده ها به شیویه کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها نشان می دهد مصاحبه شوندگان صلح را گروگان روابط قدرت و حکمرانی هایی می دانند که در تمام ساحات زندگی آن ها نمود یافته و توسط اشکال و روابط قدرت نامطلوبی از جمله «سلطیه سلاطین قدر قدرت»، «فناوری انضباطی قدرت» و «رژیم های حقیقت حاکم» گروگان گرفته شده است. آنان برای ترمیم این رابطه و دستیابی به صلح به «لزوم واژگونی روابط قدرت»، «شکل گیری روایت» و «جلوه گری مدارا و رواداری» اشاره داشتند.
برای خارج شدن از اوضاع پیش رو، توجه به حکمرانی نرم یا به تعبیری «حکمرانی ملکگی در کندوی اجتماعی» به عنوان ضرورت امروز و نیاز فردا احساس می شود.
Environmental Intelligence and Globalization: Redefining Educational Paradigms through an Iranian Perspective
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
369 - 386
حوزههای تخصصی:
Background: Despite advancements in environmental policies and education, many individuals remain disconnected from nature, leading to ecological neglect and unsustainable behaviors.
Aims: This study explores the institutionalization of environmental intelligence in education, emphasizing an Iranian perspective within the context of globalization. It argues for an educational paradigm that integrates traditional ecological wisdom with contemporary learning models, fostering a holistic, experiential, and culturally grounded approach.
Methodology: Using literature synthesis and philosophical interpretation, this research draws on the spiritual and ethical teachings of Attar and Rumi alongside modern educational theories, including experiential, interdisciplinary, and quantum education.
Discussion: The study examines how globalization and urbanization have reshaped traditional environmental perceptions, particularly in Iranian culture, where mountains once held deep ecological and cultural significance but have become overlooked in modern urban life. Additionally, it investigates the role of global communication and virtual education in shaping environmental consciousness. Rather than proposing a replacement for existing environmental education, this study introduces a complementary framework that blends Iranian philosophical heritage, contemporary pedagogy, and digital learning. By fostering spiritual, ethical, and ecological awareness, this paradigm encourages a collective, participatory approach to sustainability.
Conclusions: It envisions an education system where cultural wisdom and modern innovation work together to cultivate deep, empathetic connections between people and the environment.
تبیین متغیرهای اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر بیگانگی شغلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
102 - 112
حوزههای تخصصی:
بیگانگی شغلی یا حس جدایی از کار که بعضاً افراد از آن رنج می برند ناشی از فقدان هدف، استقلال یا معنای کار است. این پدیده که تأثیر عظیمی بر تعامل بین افراد، هویت و خودپنداریه آنها دارد، از متغیرهای اجتماعی- فرهنگی متعددی تأثیر می پذیرد. پژوهش حاضر پیمایشی است در میان افراد شاغل در منطقیه 2 شهر تهران، در سه سازمان آموزش و پرورش و شهرداری و شعب بانکی، که داده های آن از طریق پرسشنامه گردآوری شده و با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهایی چون «احساس بی قدرتی»، «ابهام نقش»، «بی هنجاری شغلی»، «احساس پوچی» و «نارضایتی شغلی» رابطیه معناداری با بیگانگی شغلی دارند. سوای تفاوتی که برخی متغیرهای زمینه ای مثل جنسیت و سن در نوع و میزان بیگانگی از کار ایجاد می کند، بسترهایی اثرگذار نظیر «سلسله مراتب سازمانی» و «تمرکزگرایی» در تشدید یا کاهش این پدیده نقشی کلیدی دارند. همچنین فرهنگ کار که خود متأثر از «سبک مدیریت» و «نوع ارتباطات در محیط کار» است به تشدید بیگانگی از کار دامن می زند. نتایج همچنین نشان می دهد که دو عامل دیگر ارتباط مستقیم و معناداری با میزان بیگانگی شغلی کارکنان داشته اند: ناامنی شغلی و عدم تعادل کار و زندگی، بدین معنا که افزایش کارهای موقت، آزاد، و پاره وقت موجب شده است که کارکنان از ثبات، مزایا و روابط بلندمدت با سازمان ها محروم شوند و حس جداشدگی و حاشیه نشینی در میان آنها تقویت شود. حاصل آن که، تبیین این عوامل اجتماعی- فرهنگی می تواند به سازمان ها کمک کند تا محیط های کاری پرمعنا، حمایتگر و رضایت بخشی ایجاد کنند که احساس بیگانگی را کاهش دهد.
نظم خودانگیخته، از ضرورت معرفت شناختی تا ضرورت اخلاقی؛ هایک و شرایط امکان مطالعه علمی نظم مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
9 - 42
حوزههای تخصصی:
هایک به تأسی از ریکرت، محدودیت های ذهن را به رسمیت می شناخت و از این رو کلیت واقعیت را نامتناهی و در ساحت شناخت، دسترسی ناپذیر می دانست؛ بنابراین، شناخت با انتزاع یا صورت بندی مفهوم ممکن می شود. به عبارتی دیگر، شیوه انتزاع یا نحوه صورت بندی مفهوم، طریقه درک ما از جهان را روشن می کند. در این معنا، انتزاع یا صورت بندی مفهوم ضرورتی معرفت شناختی برای ممکن شدن شناخت است. با این فهم، سرچشمه اعتبار انتزاع یا صورت بندی مفهوم (به مثابه ضرورتی معرفت شناختی که معرفت علمی را ممکن می کنند)، نه واقعیت بیرونی و بالفعل بلکه نحوه درک واقعیت و صورت بندی مفهومی از آن است؛ بنابراین، ادعای ضرورت در معرفت علمی از نگاه ریکرت به تقدم عقل عملی و در اندیشه هایک به تقدم امر انتزاعی مشروط می شود. به تعبیری تدارک ضرورت معرفت شناختی مشروط به ضرورتی هنجاری می شود. نقطه اشتراک هایک و ریکرت برداشت هنجاری این دو از منشأ اعتبار است. برای ریکرت، ارزش های نظریِ عقل عملی منشأ اعتبار است، برای هایک قواعد انتزاعی چنین کارکردی دارد. بر اساس چنین برداشتی، مفهوم هنجاری ای مثل نظم مطلوب سیمایی ژانوسی می یابد؛ ازیک سو غایتی است که باید محقق شود و ازسویی دیگر موجودیتی که می توان آن را موضوع مطالعه توصیفی قرار داد. این مقاله، ضمن تبیین تقدم منطقی «امر هنجاری» بر توصیف یا مطالعه علمی نظم مطلوب در آرای هایک و اسلاف فکری او، محدوده های مطالعه علمی مفاهیم اخلاقی ای مثل نظم مطلوب را روشن می سازد که بعدها پشتوانه ای برای بسط مفاهیمی چون توسعه قرار گرفته اند.
جایگاه اجتماعی زنان در تحلیل آثار زنددخت شیرازی؛ به سوی تحقق جایگاه بدیل در عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Zand-doḵt Ѝīrāzī (1909-1959); She was a journalist, civil activist and one of the educated women of her time who made valuable efforts to change the status of women. Introducing her thoughts and works is a way to gain knowledge about the dominant gender order and the social status of women and their demands in the light of the developments of the post-constitutional era and coinciding with the formation and consistency of the modern state in Iran. Also It can make us more familiar with their social position, problems and their aspirations. Using a qualitative method and document analysis technique, it explores her works of verse and prose . The findings can be designed around three main axes and related subcategories. Inferiority and low social status is the theme of the first category In the second category, issues such as arranged marriage, marriage at a young age, polygamy, discriminatory condemnation of sexual indolence by the society are among the social issues affecting women and families in her works. Her recommendations are paying attention to the importance of women's role in society's transformation, the need for girls and women to learn science, the women's employment and promoting the women's associations.
سیاست دوستی در اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوستی مدنی بین انسان ها فضیلت والا و پیش شرط سعادت و وجه ممتازی است که به اندازیه تاریخ بشر قدمت دارد. جوهریه سیاست به تعبیر اشمیت در دوگانیه دوستی-دشمنی خلاصه می شود. درواقع نفس سیاست منازعه برانگیز است. در قرون اخیر در جهان اسلام، ادبیات منازعه و ستیزه جویی بسط و گسترش یافته است. مصداق عینی این ادعا کنش های فرقه هایی مانند وهابیت و گروه های جهادی-تکفیری در منطقه است. از آنجا که اصل بر منازعه و وظیفیه سیاست حل منازعه مبتنی بر دوستی است، پژوهش حاضر درصدد بسط «سیاست دوستی» در ایران و میان ملت های مسلمان است. برای نیل به این مقصود، فضای فکری متفکر مؤثر عصر زرین اندیشیه اسلامی یعنی خواجه نصیرالدین طوسی را به دلیل اهمیتی که به محبت در سیاست می دهد و آن را بالاتر از عدالت می داند و ظرفیت خوبی برای پرورش سیاست دوستی دارد، با نگاهی نو قرائت می کند. پرسش اصلی این جستار آن است که سیاست دوستی در دستگاه فکری اندیشمند چگونه شکل می گیرد. فرضیه آن است که عناصر شکل دهندیه سیاست دوستی در دستگاه فکری خواجه نصیر نظیر خوشبختی عمومی، قدرت، برابری، پذیرش تفاوت، پذیرش دیگری، دوستی مسئولانه و عشق بستر شکل گیری سیاست دوستی را فراهم می کند. یافتیه پژوهش این است که اندیشیه سیاسی خواجه نصیر براساس الگوی نظری طراحی شده در زمینیه دوستی سیاسی و مدنی قابلیت معاصرسازی دارد. این پژوهش با بهره گیری از نظرات اندیشمندان مغرب زمین در زمینیه این سیاست دوستی (آرنت و دریدا) با جرح وتعدیل و نیز یک شاخص از امام خمینی سازیه نظری را طراحی کرده است.
مطالعه ای مردم نگارانه: تفسیر جوانان از بازی مافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
49 - 76
بازی مافیا در چند سال اخیر از محبوبیت وافری در میان عموم برخوردار شده است. هدف از پژوهش حاضر دستیابی به تفاسیری است که جوانان از بازی مافیا و نقش ها و کنش های آن دارند. پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی و روش اصلی این پژوهش، روش مردم نگاری از نوع مردم نگاری تفسیری بوده است. فرایند انتخاب جامعیه همتا در این تحقیق از نوع گلوله برفی صورت گرفته است. تکنیک استفاده شده در این نوشتار، مشاهده با رویکرد امیک و اتیک به عنوان فن اصلی مردم نگاری و مصاحبیه عمیق بوده است. مراحل تجزیه وتحلیل داده ها با رویکردی تفسیری و با بهره گیری از اثر جولین م مرچیسن (Julian M. Murchison) انجام گرفته است. همچنین باتوجه به ادبیات نظری محدود در این حوزه، گاهی سعی شده است، ازنظریات موجود برای مقوله بندی ها استفاده شود. در مرحلیه آخر چون همیه مقوله ها در چند نظریه توضیح پذیر نبود، بیشتر سعی شد تحلیل نهایی را با گرایش تفسیری به واسطیه خود مقوله ها صورت بندی کنیم. از نتایج به دست آمده 8 مقولیه اصلی استخراج شد. در ارتباط با هدف اول پژوهش 4 مقوله به دست آمد که عبارت است از: بی مکانی/بی زمانی یک سرگرمی جهانی، نمادانگاره هایی از جامعه و فارغ از آن، مافیا تصعید واقعیت، خانواده محوری. در ارتباط با هدف دوم پژوهش 4 مقوله به دست آمد که عبارت است از: نماد انسان عصر جدید، بازی گردان، مجری حاکمیت کاریزماتیک/عقلانی در شهر، تقدس و تقدس زدایی از فرد، استراتژی حاکم بر بازیگران: سکوت، اجماع ، قانون. نتایج تحقیق نشان داد که تفاسیر مختلفی از بازی مافیا و نقش ها و کنش های آن وجود دارد که به زندگی واقعی در شهر نزدیک است. بازی مافیا همچون زندگی اجتماعی، صحنیه نقش های مختلف است که براساس جایگاه افراد و توانایی های هر نقش اداره می شود. این بازی دارای عناصری است که شیویه تعاملات اجتماعی افراد در جهان و جامعه را بازنمایی می کند. جوانان تفاسیری از بازی دارند که مرتبط با دیدگاه و تجربیه آنان از شکل زندگی در جامعه است. به کمک شناخت این عناصر، می توان به درک دیدگاه های اجتماعی-سیاسی جوانان از نقش ها و کنش های واقعی در جامعه نزدیک شد.
A Correlation Between Color Preferences and Virtual Environment
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
289 - 311
حوزههای تخصصی:
Background: Understanding color preference in virtual environments is crucial for applications in digital design, human-computer interaction, and virtual reality (VR).Aims: This study examines how luminance, hue, and saturation influence color preference in VR settings, considering both environmental and perceptual factors.Methodology: A controlled VR experiment was used, where participants interacted with two distinct virtual zones designed to simulate different lighting conditions.Finding: The findings suggest that chromatic lightness and perceived hue play distinct roles in color preference, with evidence supporting Weber's Law of illumination adaptation. It was also shown that regions with elevated chroma exhibit more pronounced colors. Additionally, the participants' average color preferences were determined, and the appropriate modification rate was extracted by comparing the preferred colors to the average colors of the virtual spaces. One significant finding was that, cooler colors were favored to warmer ones, which is consistent with previous research on color preferences. Furthermore, a correlation between lighting circumstances and color preferences was established.Conclusion: The findings indicated that adjusting the hue, saturation, and brightness can improve the design of virtual environments by matching the tastes of users. These insights contribute to a deeper understanding of color perception in digital spaces and have implications for design, architecture, and cognitive science.
بررسی و تبیین فرصت های حضور روحانی در رسانه های مجازی از منظر تربیت کودکان
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
127 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین فرصت های حضور روحانی در رسانه ها و فضاهای مجازی از منظر تربیت کودک می باشد.روش شناسی پژوهش: در این تحقیق، از روش کتابخانه ای و اسنادی جهت جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و برای پاسخ به سوال های پژوهش از روش مصاحبه عمیق استفاده شده است. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از کدگذاری و مقوله بندی داده ها صورت پذیرفته است.یافته ها: نهایتا یافته های پژوهش نشان می دهد به دلیل ظهور محیط های آموزشی جدید و رسانه های نوین در کنار ضرورت ارتباط روحانیون با کودکان و آموزش مفاهیم دینی، حضور روحانیون در فضای مجازی از منظر تربیت کودک لازم و ضروری است.بحث و نتیجه گیری: حضور روحانی در رسانه های کودک ، فرصت هایی همچون آشنا نمودن کودکان با لباس روحانیت، الگو شدن روحانی برای کودکان، تقلید از روحانیون در مسائل تربیتی و دینی، ترغیب به مراجعه به روحانیت در سن بزرگسالی، استفاده از ضمیر پاک و آموزش پذیر کودک برای ارائه مفاهیم دینی، رفع نیازهای روحی و روانی کودک، جلوگیری از گرایش کودکان به رسانه های غیردینی، دستیابی به ثبات اخلاقی، پایبندی به آداب اجتماعی، ایجاد رابطه روحانی با قشرهای مختلف کودک و جذب حداکثری مخاطبان خردسال و کودک ایجاد می کند. از سوی دیگر، فضاهای مجازی ممکن است چالش هایی مانند سوء استفاده از برخی آیتم ها، القای دوگانگی در صورت پایبند نبودن به لباس روحانیت، تأثیر منفی در صورت بیان سخنان بی اعتبار و غیر مستند، ثبت سلوک و رفتار روحانی و احتمال اشتراک خطاهای سهوی به طور گسترده در فضای مجازی را به دنبال داشته باشد.
مفهوم و پیامدهای عاملیت کاربر در روایت های تعاملی بازی های رایانه ای: تحلیل ابعاد فلسفی، اجتماعی و سیاسی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مفهوم و پیامدهای فلسفی عاملیت کاربر در روایت های تعاملی بازی های رایانه ای می پردازد. با تکیه بر روش تحلیلی-تفسیری و با بهره گیری از چارچوب های نظری پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم، این پژوهش نشان می دهد که عاملیت در بازی ها صرفاً یک ویژگی فنی یا طراحی نیست، بلکه تجربه ای زیسته و فلسفی است که مفاهیم بنیادینی چون آزادی، مسئولیت، هویت، واقعیت و مرگ را به چالش می کشد. کاربران در مواجهه با تصمیم گیری های معنادار در بسترهای دیجیتال، وارد فرآیندهایی از انتخاب اخلاقی، ساخت هویت و تأمل در باب وجود می شوند. بازی های تعاملی، با ایجاد امکان انتخاب در ساختارهای روایی غیرخطی، زمینه ای برای درگیری ذهنی با مسائل فلسفی فراهم می آورند؛ از جمله پرسش هایی درباره آزادی اراده، پیامدهای اخلاقی کنش، تجربه واقعیت مجازی و مرگ به عنوان بخش جدایی ناپذیر از چرخه یادگیری. همچنین، این مقاله نشان می دهد که عاملیت کاربران در بازی های چندنفره و اجتماعی می تواند بُعدی سیاسی-اجتماعی نیز پیدا کرده و مفاهیمی چون عدالت، قدرت، و مسئولیت جمعی را برای بازنگری فراهم سازد. در نهایت، پژوهش حاضر بر این نکته تأکید دارد که بازی های رایانه ای، فراتر از سرگرمی، می توانند به فضایی تأمل برانگیز برای پرسش از انسان معاصر و جهان دیجیتال تبدیل شوند.
AI Embassies: A New Frontier in Cyber Domain
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۱, January ۲۰۲۵
203 - 227
حوزههای تخصصی:
Background: The world is rapidly becoming more intelligent, and AI is penetrating many fields, including international affairs. Based on this, we will soon witness the emergence of a new generation of embassies, namely AI embassies.Aims: This article answers the main question: "What are the prerequisites and requirements for using AI in embassies?"Methodology: This research, conducted using a qualitative approach and socio-technical theory, examines changes around embassies and operational experiences in this area and concludes that ambassadors need to align with modern developments to succeed in their diplomatic missions.Findings: The research findings indicate that a comprehensive and accurate understanding of the developments in the host country and benefiting from AI suggestions for developing relations with the government and people of the host country are among the advantages of AI embassies. Security issues and the need for skilled human resources are some of the challenges of AI embassies. Finally, the main achievement of this article is to provide an operational framework for the responsible use of AI in embassies.Conclusion: Designing and implementing an artificial intelligence strategy, ensuring data quality and security, empowering embassy staff, and continuous monitoring and evaluation are the most critical components of this proposed framework.
گونه شناسی «خشونت علیه زنان» در روزنامه های ایران: مطالعه موردی روزنامه آنلاین اعتماد
منبع:
مطالعات فضای مجازی و رسانه های اجتماعی سال ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
121 - 154
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان یکی از آسیب های اجتماعی به شمار می رود و تهدیدهای بسیاری را برای جامعه به دنبال دارد. پدیده خشونت علیه زنان، معضلی است که نه تنها در ایران بلکه در جهان به اشکال مختلف شاهدش هستیم، برای مقابله با آن تلاش های بسیاری شده است. از آنجا که رسانه ها نقش مهمی در آگاه سازی و مقابله با این پدیده دارند و با توجه به در نظر گرفتن ارزش های خبری، این موضوع باید جایگاه مهمی در مطبوعات داشته باشد چرا که حداقل دارای سه ارزش خبری «فراوانی، دربرگیری و برخورد» است؛ در نتیجه این موضوع باید یکی از موضوعات مهم جراید باشد. این مقاله بر گونه شناسی انواع خشونت علیه زنان در روزنامه های ایران با مطالعه موردی، روی روزنامه آنلاین اعتماد متمرکز است. دور از نظر نیست که با توجه به کاهش تیراژ روزنامه های چاپی و پر مخاطب بودن فضای مجازی، اغلب مخاطبان به نسخه آنلاین آن ها مراجعه می کنند. محتوای تمامی صفحات شماره های 6 ماهه نخست سال 1402 بررسی شده تا مشخص شود آیا این روزنامه به انواع و گونه های مختلف خشونت علیه زنان (حاد و غیرحاد) توجه داشته و آیا در پوشش اخبار و تولید محتوایش در این زمینه برای این معضل راه کار و تحلیل ارائه داده یا خیر. طی این پژوهش مشخص شد که روزنامه آنلاین اعتماد در این بازه زمانی 136 شماره منتشر کرده که در بیش از نیمی از آن درباره پدیده خشونت علیه زنان مطلب داشته که در اکثر صفحات روزنامه از جمله حادثه، جامعه، ورزش، هنر و ادبیات و سیاست منتشر شده اند. در این پژوهش به طور جداگانه نشان دادیم که در هر ماه بیشترین و کمترین میزان توجه روزنامه مورد مطالعه به کدام نوع خشونت علیه زنان، معطوف بوده و آیا محتوای آن تحلیلی تولید شده یا صرفا پوشش خبر.
طراحی الگوی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
81 - 122
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری، کارکرد اساسی دولت و فرایند مداخله به منظور دست یابی به نتایج و تحقق چشم انداز سیاسی آن است. مطالعه سیاست گذاری عمومی به دنبال توصیف و تبیین سیاست گذاری دولت ها و نحوه اثرگذاری و ایجاد تغییر در آن است. پژوهش حاضر نیز باهدف طراحی الگوی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با رویکرد نظریه بر خواسته از داده ها انجام شده است. روش پژوهش توصیفی - کاربردی، ازنظر جهت گیری از نوع بنیادی و ازنظر هدف پژوهش از نوع مطالعات اکتشافی - کیفی است. جامعه آماری مشارکت کنندگان شامل؛ خبرگان دانشگاهی و افراد متخصص در حوزه بازاریابی و صنایع فعال در عرصه کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق بوده اند که تعداد نمونه ها بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی به تعداد 30 نفر انتخاب شده است. گردآوری اطلاعات به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها مؤلفه های کلیدی مرتبط با الگوی طراحی الگوی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق از طریق مصاحبه ها و طبق روش مفهومی داده بنیاد استخراج و تدوین گردیده است. به طوری که مقوله محوری و شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و نتایج، تدوین و الگوی نهایی ارائه گردیده است. سپس، با استفاده از روش تحلیل دلفی، پرسشنامه مرتبط با طراحی الگوی اولیه توسط خبرگان اصلاح، تأیید و درنهایت الگوی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه گردیده است؛ بنابراین، با توجه به نتایج این پژوهش، مقوله های اصلی الگوی تدوین شده، شامل، عوامل کلیدی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق بوده است. از این رو، براساس آن می توان به پیامدهای مورد انتظار الگوی سیاست گذاری بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دست یافت.
مدل سازی عوامل فرهنگی موثر بر افزایش قابلیت های پویایی پلتفرم های داخلی (چشم انداز و فرصت های آینده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
123 - 145
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل فرهنگی مؤثر برافزایش قابلیت های پویایی پلتفرم های داخلی به مطالعه و تحلیل عاملی اشاره دارد که تأثیر بزرگی در افزایش قابلیت های پویایی و توانمندی های پلتفرم های داخلی دارد. ازاین رو این تحقیق از با ماهیت اکتشافی به روش کیفی درصدد مدل سازی عوامل فرهنگی مؤثر بر افزایش قابلیت های پویایی پلتفرم های داخلی (چشم انداز و فرصت های آینده) است. جامعه آماری 30 نفر از کارشناسان و صاحب نظران حوزه تولید محتوا و توسعه دهنده های پلتفرم های تعاملی و رسانه های اجتماعی بودند؛ که محقق در نفر 15 ام به اشباع نظری رسید. پس از تحلیل محتوای داده ها، سه مؤلفه اصلی و زیر مؤلفه های تأثیرگذار بر افزایش قابلیت های پویایی پلتفرم های داخلی مشخص شد: 1. مؤلفه سیاست گذاری کلان فرهنگی شامل؛ فرهنگ کارآفرینی، فرهنگ استفاده از فناوری، فرهنگ همکاری بین بخشی، فرهنگ آموزش و یادگیری و فرهنگ حمایت از نوآوری و 2. مؤلفه خرد یا عمومی فرهنگی شامل؛ فرهنگ مشارکت اجتماعی در رسانه بومی، ترویج و تقویت فرهنگ ملی، فرهنگ هویت بخشی مخاطب، فرهنگ حفظ حریم خصوصی، فرهنگ نوآور بودن مخاطبان و 3. مؤلفه فرهنگ رسانه ای، شامل: فرهنگ تنوع و کیفیت بالای تولید محتوا، فرهنگ هم گرایی رسانه ای، فرهنگ تعاملی بودن و احترام به سلیقه مخاطبان، فرهنگ رشد هویت برند، فرهنگ توسعه قابلیت های پلتفرم، فرهنگ تمرکز بر امنیت و اعتماد کاربران، فرهنگ به روزرسانی و ارتقاء پلتفرم ها در سطح حرفه ای.
رویکرد پدیدارشناختی دین ابوریحان بیرونی در آینه دین پژوهی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوریحان بیرونی از معدود اندیشمندان مسلمان است که می توان او را به عنوان یک دین پژوه با رهیافتی مشابه با رویکردهای نوین معرفی کرد. یکی از ویژگی های او در دین پژوهی این است که با رویکردی پدیدارشناسانه به بررسی ادیان مختلف پرداخته است. در زمینیه بررسی رویکرد پدیدارشناختی دین وی، پژوهشی مستقل با این عنوان صورت نگرفته است. این پژوهش با هدف بررسی دیدگاه ها و نوع مواجهیه او با ادیان مختلف انجام شده است و با روش تطبیقی و مقایسه ای و با بهره گیری درست از آثار برجستیه ابوریحان بیرونی و مهم ترین نظرات او که ناظر به بحث دین پژوهی است، همچنین با استفاده از تحقیقات جدید، به بررسی دین شناسی ابوریحان و نوع مواجهیه او با سایر ادیان می پردازد. مهم ترین نتیجیه این پژوهش آن است که رویکرد دینی ابوریحان، شباهت زیادی به رویکردها و رهیافت های جدید در دین پژوهی، به ویژه در زمینیه پدیدارشناسی دین دارد. براین اساس او با رویکردی پدیدارشناسانه، به بررسی مقایسه ای ادیان پرداخته است. در بررسی ادیان با احتیاط و به دور از تعصب برخورد کرده و در مواجهه با «دیگری دینی» روشی همدلانه و فارغ از ارزش داوری به کار گرفته است. به علاوه در بررسی ادیان سعی کرده است تا به دین آن ها از منظر متدینان آن دین بنگرد. او حقیقت را امری متکثر می داند که در اختیار تمام افراد بشر است؛ بنابراین همیه ادیان را نجات بخش تلقی می کند.
ضرورت های سیاست گذاری حقوقی در آستانه تحولات شگرف انقلاب چهارم صنعتی و هوش مصنوعی با تاکید بر چالش ها و اولویت ها
حوزههای تخصصی:
انقلاب چهارم صنعتی و پیشرفت های سریع در فناوری هایی مثل هوش مصنوعی، زندگی ما را به شدت تغییر داده اند. این تغییرات بزرگ، باعث شده اند که قوانین فعلی دیگر جوابگوی نیازهای جدید نباشند و لازم باشد قوانین جدیدی نوشته شوند تا با این تحولات هماهنگ شوند. مثلاً، فناوری هایی مثل هوش مصنوعی، ربات ها و اینترنت اشیا، سؤال های جدیدی به عبارت صحیح تر چالش هایی درباره حریم خصوصی، امنیت اطلاعات، مسئولیت پذیری و حقوق مالکیت فکری و... به وجود آورده اند که باید به آن ها پاسخ داده شود. در اینجا با نگاهی توصیفی و تحلیلی این مقاله به این موضوع می پردازد که چرا باید قوانین جدیدی برای این فناوری ها نوشته شود و چه چالش هایی در این راه وجود دارد. مثلاً، وقتی یک سیستم هوش مصنوعی تصمیم اشتباهی می گیرد، چه کسی باید پاسخگو باشد؟ یا چگونه می توان از اطلاعات شخصی افراد در دنیایی که هر روز داده های بیشتری جمع آوری می شود، محافظت کرد؟ همچنین، این جستار تأکید می کند که برای حل این مشکلات، کشورها باید با هم همکاری کنند، چون خیلی از این مسائل، مثل امنیت سایبری یا مالکیت فکری، فقط در یک کشور اتفاق نمی افتد و نیاز به قوانین جهانی دارد. اولویت های سیاست گذاری حقوقی شامل تدوین قوانین شفاف و انعطاف پذیر، تقویت زیرساخت های حقوقی برای حمایت از حریم خصوصی و امنیت داده ها، و ترویج اخلاق فناوری است. هدف نهایی این است که با ایجاد تعادل بین پیشرفت فناوری و ارزش های انسانی، آینده ای امن، عادلانه و پایدار برای همه جوامع فراهم شود. در اینجا نوعا بر اهمیت همکاری بین دولت ها، بخش خصوصی و نهادهای بین المللی برای دستیابی به این هدف تأکید می نماید.
هویت جنسیتی کودکان در خانواده های تهرانی: پژوهشی در انسان شناسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
115 - 132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد الگوهای فرهنگی و جنسیتی که از طریق ژست های کلامی و غیرکلامی به کودکان منتقل می شود و هویت جنسیتی آنان را شکل می دهد، مورد مطالعه قرار دهد. رویکرد نظری آن مبتنی بر آراء هربرت مید با تاکید بر مفاهیم ذهن، خود و جامعه است. روش این پژوهش مجموعه ای از داده ه ای انسان شناختی اعم از مردم نگاری، مصاحبه و مشاهده مشارکتی است. در مجموع شش میدان پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند از خانواده های منطقیه یک تهران انتخاب شدند و با استفاده از روش های کیفی اعم از مشاهده و مصاحبه مورد مطالعه قرار گرفتند. روش تحلیل داده های مربوط به مصاحبه، مبتنی بر تحلیل موضوعی است. نتایج پژوهش نشان می دهد والدین یا مراقبین نزدیک به دلیل تآثر از آموزه های فرهنگی، ارزش های جنسیتی به خصوصی را به کودکان منتقل می کنند که هویت جنسیتی کودک را می سازد و تعاملات او با دیگری به عنوان دختر یا پسر شکل می دهد. همچنین یافته های میدان حاصل از کنش های متقابل والدین و اطرافیان نزدیک با کودکان و تآثیرگذاری آن در ابعاد متفاوت هویت جنسیتی کودکان بود. این ابعاد در پنح حوزیه طبقه بندی جنسیتی، فشار جنسیتی، محرومیت جنسیتی و پیش داوری بین گروهی جنسیتی قرار می گیرد که هریک از این طبقه بندی ها به طرح واریه جنسیتی کودک منجر می شود. طرح واریه جنسیتی به مجموعه ای از الگوها و قوانینی مربوط می شود که تعامل کودک با دنیای بیرون و درون او را شکل می دهد. این امر به این معنا است که کودک مبتنی بر طرح واریه جنسیتی خود در حضور محرک و با فرایند های ذهنی که به صورت واسطه ای عمل می کنند، رفتار متناسب با جنسیت خود را اتخاذ می کند.
اخلاق حرفه ای در بازاریابی تاثیرگذار: مقایسه تطبیقی کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
207 - 236
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با نگاهی ویژه به یکی از ارکان جامعه آرمانی یعنی نهاد رسانه ها یا به عبارت بهتر شبکه های اجتماعی پرداخته شد و مسئولیت نقش آفرینان آن (اینفلوئنسرها) که به واقع الگو های جامعه و رهبران فکر و عقیده جوامع می باشند را از منظر اخلاق حرفه ای در قبال بخش مهمی از اعضای جامعه یعنی گروه های آسیب پذیری همچون (کودکان- زنان- اقلیت ها) مورد مداقه و مباحثه قرارگرفت. شیوه اجرای پژوهش ازلحاظ رویکرد، کیفی؛ ازنظر هدف، کاربردی؛ بر اساس شیوه بررسی، تحلیل تم بوده است و پس از اجرای مصاحبه ای نیمه ساختاریافته با تعداد 14 نفر خبره که درزمینه موضوع مورد بحث به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، به منظور تحلیل نهایی، از شیوه تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. بررسی های انجام شده حاکی از این بوده است که مسئولیت اخلاقی تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی در قبال گروه های آسیب پذیر با 27 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی مرتبط است. ه ر انسانی صرف نظر از سن ، جنس ، نژاد، رنگ پوست ، توانمندی فیزیکی و ذهنی ، زب ان ، دی ن ، بینش سیاسی ، یا خاستگاه ملی یا اجتماعی ، از یک کرام ت انفکاک ناپذیر و غی ر مش هور برخوردار است. هر یک از افراد و همچنین دولت باید ای ن کرام ت را حرم ت نهن د و از آن پاس داری نمایند. انسان ها همواره باید موضوع حقوق باشند و هدف تلقی شوند و هیچ گاه نباید وس یله صرف واقع شوند، هیچ گاه نباید موضوع فعالیت های تجاری و صنعتی در اقتصاد، سیاس ت ، رسانه ها، نهادهای پژوهشی و مؤسسات صنعتی قرار گیرند؛ بنابراین تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی نیز برای معتمد ماندن، بایستی حقوق ذینفعان خود که سه مورد از مهم ترین آن ها شامل کودکان، زنان و اقلیت ها هستند را در فعالیت های خود مدنظر قرار دهند.
Cyber Governance in Morocco: Between the Consolidation of Interne Status and the Enhancement of Global Positioning
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۱, January ۲۰۲۵
251 - 272
حوزههای تخصصی:
Background: The conceptualization of Moroccan cyberspace is intrinsically linked to the country's international and regional dynamics, in particular those of its African and Mediterranean neighborhood.Methodology: we have mobilized quantitative techniques and potential comparative analysis to address our crucial research questions around the strengths and weaknesses within Morocco's national cyber strategy by analyzing and comparing them with other international experiences, and finally recommending best practices to maintain the regional leadership position.Discussion: Although Morocco has acquired considerable expertise in comparison with this environment, regarding proven mechanisms of cyber stability, and the institutionalization and organization of national cyber security. However, one of the main obstacles lies in the centralization of these practices by the State, as well as in the sectorial and selective approach chosen by Moroccan policymakers to secure the national cyber space. This strategy, contrary to the country's principles of openness, was developed on the basis of the arguments, based on the priorities and strategic challenges specific to each sector.Aims: We open up our local experience to comparison with other known global experiences in the field of national cybersecurity, to decipher the strengths and weaknesses of national digital strategies and to fill the gaps causing the weakening of our replicating processes.Conclusion: The question is whether a simple reform of the central state's public policies on national cybersecurity is effective or, on the contrary, the situation requires a drastic and broader intervention, materialized by major investments and structural reforms in entire development strategies.
تطورات گفتمان حجاب از مشروطه تا پایان پهلوی اول (سال های 1285-1320 شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی حجابی یکی از مهم ترین چالش های جامعیه ایران به حساب می آید که علاوه بر ناسازگاری فرهنگی با ارزش های ایرانی-اسلامی، پیامدهایی اجتماعی، سیاسی و ملی برای جمهوری اسلامی رقم می زند. مطالعیه این پدیده در بستر تاریخی به ویژه شناخت مراحل اولییه ظهور آن در ایران اهمیت ویژه ای دارد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییرات گفتمانی حجاب از دوران مشروطه تا انتهای پهلوی اول در بستر تنازعات گفتمانی آن است. رویکرد نظری و روشی پژوهش تحلیل گفتمان، مبتنی بر نظرییه لاکلا و موف است. یافته های پژوهش نشان داد اوایل مشروطه تنها گفتمان حاکم حجاب گرایی بود، اما گفتمان حجاب ستیزی، تغییر در سبک پوشش را با الگوپذیری از مد و پوشاک غربی حول چهار محور اصلی آزادی، عفاف، علم آموزی و بازتفسیر دین صورت بندی کرد که موجب تزلزل در گفتمان حجاب گرایان شد. بازسازی نظری گفتمان مذکور به شکل گیری خرده گفتمان های حجاب قرآنی-فقهی، ضعیفه پندارانه، زن ستایانه، سیاسی-اجتماعی و درنهایت خرده گفتمان حجاب قانونی انجامید. دوگانیه خانه نشینی همراه با حجاب یا حضور اجتماعی با کشف حجاب، نتیجیه حاصل از تنازعات گفتمانی شکل گرفته بود. درنهایت روی کارآمدن حکومت پهلوی قابلیت های دسترسی متعددی به ویژه از طریق دو نهاد ثبت احوال و مؤسسات آموزشی برای استیلای گفتمان حجاب ستیزی ایجاد کرد و با قانون کشف حجاب اجباری، اختلافات گفتمانی را یک جانبه و در عمل بی اثر کرد.