مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اقتصاد فرهنگ
حوزه های تخصصی:
پژوهشگر با هدف بررسی تاثیر عواملی نظیر دین مشترک، زبان مشترک، رشد اقتصادی و فاصله جغرافیایی در صادرات کالاهای فرهنگی و تلاش برای بررسی وضعیت کنونی صادرات کالاهای فرهنگی در کشور است. در راستای تبیین این اهداف، ابتدا به ارایه تعاریفی از کالاهای فرهنگی پرداخته، سپس با بررسی سیاستگذاری های فرهنگی و بدنبال آن، با درآمدی بر اقتصاد فرهنگ، اهمیت و جایگاه آن شرح داده شده است. در ادامه موضوعاتی از قبیل، بازار و فرهنگ، نقش دولت در بخش هنر، صادرات در یک نگاه کلی، دیدگاه های سازمان تجارت جهانی و چالش ها و تجربیات دیگر کشورها در حوزه فرهنگ و کالاهای فرهنگی و همچنین پاره ای از نتایج پژوهش های انجام گرفته در جهان، با موضوع عوامل موثر در تجارت کالاهای فرهنگی ارایه شده است.
نهایتا ضمن ارایه مدل مفهومی پژوهش، سوالات، فرضیه ها و هدفهای پژوهش مطرح گردید و پس از تجزیه و تحلیل داده ها، مشخص گردیده است که صادرات کالاهای فرهنگی به کشورهایی که دارای رشد اقتصادی منفی بوده اند بیشتر می باشد.
برآورد تابع تقاضای سینما در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: صنعت سینما به عنوان پدیده ای جذاب و تاثیرگذار در مقایسه با سایر محصولات فرهنگی محور توجه اهل فرهنگ و هنر، سیاست و اقتصاد در کشور قرار گرفته است. با توجه به اهمیت صنعت سینما در اقتصاد فرهنگ ایران که تقاضای آن طی سه دهه گذشته بطور چشم گیری کاهش یافته است، هدف از این پژوهش، تخمین تابع تقاضای سینما در ایران می باشد.
روش پژوهش: در این پژوهش، از روش تحقیق موردی و زمینه ای استفاده شده است. همچنین طبق مبانی نظری تئوری تقاضای کلاسیک و الگوهای اقتصاد سنجی از میان روشهای تخمین، روش حداقل مربعات معمولی (OLS) را بکار گرفته ایم و در نهایت بر اساس آمار سری زمانی دوره (86-1364) به منظور استخراج مدل نهایی تابع تقاضای سینما در کشور از بسته نرم افزار رایانه ای Eviews استفاده بعمل آمده است.
یافته ها: در این پژوهش، معادلات مختلفی برآورد و مورد آزمون قرار گرفتند و در نهایت مناسبترین مدل تابع تقاضای سینما در کشور از میان برازشهای صورت گرفته بصورت یک معادله دو طرف خطی تخمین زده شد. در این معادله تقریبا تمامی ضرایب متغییرهای برآورد شده کاملا مطابق با مبانی تئوریک تابع تقاضای سینما بوده و علایم ضرایب نیز منطقی و در جهت انتظار می باشند. یافته های پژوهش حاکی از این است که میزان تقاضای سینما در کشور تابعی از قیمت متوسط بلیط سینما، درآمد سرانه و ملی (بعنوان شاخص درآمد متقاضیان) و جمعیت کشور می باشد. بطوریکه مقدار تقاضای سینما به ترتیب با قیمت متوسط بلیط سینما و جمعیت ارتباط معکوس ولی با درآمد ارتباط مستقیم دارد.
نتیجه گیری: نتایج حاصله در مورد ضریب قیمت بلیط سینماهای کشور حاکی از کشش پذیری کم مقدار تقاضا نسبت به قیمت می باشد. در حالی که تغییرات تقاضای سینما در مقابل درآمد نشان از کشش پذیری بسیار بالا (با کشش بودن) آن در کوتاه مدت دارد. بنابراین از لحاظ تقسیم بندی کالاهای اقتصاد، کالای فرهنگی مانند سینما بعنوان یک کالای لوکس محسوب می گردد.
برآورد تابع تقاضای سینما و تحلیل عوامل مؤثر بر آن مطالعه موردی؛ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت و جایگاه صنعت سینما و عرضه و تقاضای آن به عنوان یک کالای فرهنگی مصرفی دراقتصاد فرهنگ بویژه در کلان شهرتهران، مشاهده می شود که تقاضای آن از دو دهه گذشته تاکنون سیرنزولی داشته است، که این مسئله در مقاله مورد کنکاش قرارگرفته است. دراین پژوهش، از روش تحقیق موردی استفاده شده است. و طبق مبانی نظری تئوری تقاضاو الگوهای اقتصاد سنجی، تکنیک حداقل مربعات معمولی (OLS ) را بکار گرفته ایم و براساس داده های سری زمانی (89 ـ 1364) تابع تقاضا برای رفتن سینما در تهران استخراج شده است.
یافته های پژوهش نشان می دهد براساس تخمین های انجام شده، یک معادله بدون عرض از مبداء و تمام لگاریتمی به عنوان تابع تقاضای سینما در شهر تهران معرفی شده است. تمامی ضرایب و علائم متغییرهای برآورد شده دراین معادله مطابق با مبانی تئوریک تابع تقاضا و در جهت انتظار است. در این معادله، میزان تقاضا برای رفتن به سینما با قیمت بلیط و کالای مکمل سینما ارتباط معکوس ولی بادرآمدوقیمت کالای جانشین ارتباط مستقیم دارد.
بررسی وضعیت مؤلفه های اقتصاد فرهنگ در ایران؛ مقایسه تطبیقی با کشورهای منتخب دنیا و ارائه راهکارهای بهبود وضعیت اقتصاد فرهنگ در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از تبیین مفاهیم اقتصاد فرهنگ و نیز بیان اهمیت پرداختن به اقتصاد فرهنگ، تأثیر متقابل فرهنگ و اقتصاد مورد بررسی قرار گرفته شده است. همچنین در یک بررسی تطبیقی، روند تحولات و نیز جایگاه اقتصاد نشر، اقتصاد سینما، اقتصاد هنرهای تجسمی و اقتصاد گردشگری در سطح کشورهای منتخب جهان و ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و عوامل مؤثر بر بازار هر یک از آنها بحث و بررسی شده است. در خاتمه نیز راهکارهایی برای ارتقای وضعیت مؤلفه های اقتصاد فرهنگ در کشور ارائه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد: کشور ایران به لحاظ وضعیت مؤلفه های اقتصاد فرهنگ، نه تنها در مقایسه با استانداردهای جهانی، بلکه در مقایسه با کشورهای سند چشم انداز نیز از موقعیت مناسبی برخوردار نیست.
سرمایه فرهنگی و اقتصادِ فرهنگ (با تأکید بر نظریه های پییِر بوردیو و دیوید تراسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دو مفهوم سرمایه فرهنگی و اقتصاد فرهنگ و رابطه میان آن دو در حوزه علوم اجتماعی می پردازد. در تشریح این دو مفهوم، از نظریه های پی یر بوردیو و دیوید تراسبی استفاده شده است. در بخش نظریات بوردیو، مفاهیمی چون منش، میدان، سرمایه (در قالب نظریه های عمل اجتماعی و سرمایه فرهنگی)، و در بخش نظریات تراسبی سه مفهوم ارزش ها، کالاها و صنایع فرهنگی (در قالب نظریه اقتصاد فرهنگ) مطرح شده اند. همچنین این مقاله ضمن بررسی مقولات مذکور، به رابطه دیالکتیکی میان آنها نیز می پردازد؛ به طوری که مفهوم ذائقه در نظریات بوردیو به عنوان نقطه عطفی می باشد که در مناسبات اقتصادی (تولید و مصرف) محصولات فرهنگی و هنری نیز اثرگذار می باشد و سرانجام می تواند در ارتقا سرمایه فرهنگی کنش گران اجتماعی و کسب سرمایه اقتصادی آنان در میدان تولیدات فرهنگی نقشی فعال داشته باشد
راهبردهای موثر بر تقویت ساختار اقتصاد فرهنگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و اقتصاد رابطه ای دوسویه و متاثر از یکدیگر دارند، در این بین اقتصاد فرهنگ، به بسترهای اقتصادی یک مقوله فرهنگی پرداخته و متناسب با اهداف فرهنگی و تحلیل های اقتصادی، به تخصیص بهینه منابع به تولید و توزیع کالاها و خدمات فرهنگی می پردازد. آنچه مهم است، به کارگیری راهبردهایی متناسب، کارآمد و مقتضی است که باید با توجه به نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدات تنظیم و اجرا گشته تا رونق اقتصاد فرهنگ و ثمرات متعددش را به دنبال داشته باشد. لذا این تحقیق با هدف بررسی راهبردهای موثر بر تقویت ساختار اقتصاد فرهنگ ایران به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد که نمونه گیری هدفمند با تنوع حداکثری و مصاحبه عمیق تا رسیدن به حداشباع اطلاعات یعنی 20 نفر انجام شد. افراد از بین صاحبنظران و عوامل باتجربه علمی یا عملی در حوزه های گوناگون اقتصاد فرهنگ، از اصفهان، تهران و قم انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل براساس روش استویک کولایزی کن انجام شد. کدگذاری با استخراج 448 مفهوم معنادار آغاز و طی چهار سطح در 16 مضمون اصلی خلاصه و طبقه بندی و به توصیفی مرکب از پدیده پرداخته شد. یافته ها عبارتند از: «تدوین سیاست های کارآمد»، «گفتمان سازی»، «بهبود فضای کسب وکار فرهنگی»، «اصلاح قوانین حق مالکیت و تعهدات اجرایی»، «مداخله قاعده مند دولت و واگذاری به بخش خصوصی»، «قاعده مندشدن حمایت های کارشناسی شده»، «ایجاد پایگاه داده های دقیق»، «ایجاد نهاد متولی و به کارگیری مدیران کارآمد»، «شریان سازی سالم اقتصادی و شکل گیری بازار»، «بهره گیری از ظرفیت های متنوع داخلی»، «برندسازی شبکه ای»، «شبکه سازی سالم تولید و توزیع»، «راه اندازی کسب وکارهای کوچک»، «نظارت کارآمد»، «فراهم آوردن زیرساخت » «ایجاد شهرهای خلاق».
گونه شناسی مسائل در اقتصاد "فرهنگ، هنر و رسانه"(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال اول تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
9 - 42
اقتصاد و فرهنگ از دیرباز دو عرصه درهم تنیده و مؤثر بر یکدیگر بوده و خواهند بود، به نحوی که سیاست گذاری و اقدام در هیچ یک از این دو بدون رعایت لوازم دیگری ممکن نیست و حتی هرگونه بی توجهی به هر کدام از آن ها تبعات و نتایجی منفی نسبت به هر دو در بر خواهد داشت. متأسفانه در کشور ما نیز پیش و پس از انقلاب، چه در ابعاد تئوریک و چه در سیاست گذاری ها و برنامه های عملی، آن گونه که باید و شاید توجهی به این تلاقی و تعاطی نشده است و دانش مصرح یا ضمنی انباشته ای نیز در این زمینه شکل نیافته است. به همین سبب می توان در ضمن و ورای اغلب مشکلات اقتصادی و فرهنگی، بی توجهی به پیش زمینه های دیگری و عدم استفاده از ابزارهای مزبور را دید. بر این اساس، در این مقاله سعی شده تا با مروری جامع و روشمند بر گستره مسائل مرتبط با تعامل بین دو عرصه اقتصاد و فرهنگ، ضمن تأکید بر مقوله «اقتصاد فرهنگ» و اهمیت آن در سیاست گذاری های فرهنگی و دستیابی به نتایج فرهنگی مطلوب، ابعاد علمی و دلالت های عملی این تلاقی را تبیین کنیم و فهرستی از زمینه های تأثیرگذار مهم را برای نخبگان عرصه فرهنگ و اقتصاد به تصویر بکشیم.
نشانه شناسی تبلیغات مجلات سبک زندگی؛ (مطالعه موردی مجلات زندگی ایده آل، زندگی آرمانی، زندگی ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
93 - 118
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی مفهومی است که با انتخاب شدن زندگی روز مره معنا می یابد، بدین ترتیب که بر خلاف جوامع سنتی که افراد جایگزین و بدیل اندکی در میان برنامه های زندگی داشتند، در جامعه ی معاصر به واسطه ی اهمیت یافتن خود و مسئولیت شخصی و ظهور جامعه ی مصرفی در زندگی، قدرت انتخاب نیز بیشتر است. اهمیت یافتن انتخاب در جامعه ی ایران بیش از هر چیز در عرصه ی کالاهای مادی و مصرفی در حال وقوع است و تنوع تعداد و تغییر محتوا و شکل رسانه های عامه پسند در سال های اخیر همراه با تغییر چهره ی شهر های بزرگ ایران و روند فزآینده ی توجه به بخش مصرف، این مسئله را به خوبی بیان می دارد. سبک زندگی مصرفی در اینجا نتیجه ی گزینش ها و ترجیحاتی است که در ارتباط با فرهنگ مصرفی قرار دارد و همچنین بیانگرانه و نمایشی است. هدف مقاله ی حاضر مطالعه ای توصیفی با استفاده از تحلیل نشانه شناختی رولان بارت و کشف معنای زنجیره ی دلالت های آشکار و ضمنی در مطالعه ی موردی 9 نمونه از تبلیغات مجله های سبک زندگی است. نتایج به دست آمده مُعرف مجموعه ی ارزش های نمادینی است که در کل به عنوان ارزش های مرجح حاصل از الگوی مصرفی جامعه ی مدرن، تنها در ظاهر، دلالت گر تأکید و تأیید استقلال و منحصر بودن هویت و شخصیت فرد است، در حالی که آنچه در لایه های زیرین پیام تولیدکنندگان وجود دارد، ارزش هایی در تقابل با حق انتخاب و سوژگی آزادانه ی افراد در جامعه ی مدرن به ویژه برای مخاطب کشوری جهان سومی است که تنها می تواند مصرف کننده ی منفعل کالا ها و ارزش های تولیدی غربی باشد. در نهایت آنچه از تحلیل ها حاصل می شود، تأکید بر شکل گیری یک جامعه ی گروه بندی شده با توجه به لایه بندی های اقتصادی و منزلتی است.
تحلیل سیاست های فرهنگی و عملکرد دولت های پس از انقلاب اسلامی در حوزه اقتصاد سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل و بررسی خط مشی ها و سیاست ها و عملکرد دولت های پس از انقلاب اسلامی در حوزه اقتصاد سینما است. روش مورد استفاده از نظر هدف کاربردی، از نظر داده کمی و کیفی و از نظر نحوه اجرا مکانیسم علّی و ردیابی فرایند است. داده ها شامل تمامی اسناد و مصوبات و آئین نامه های دولت ها و وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران و مصاحبه با صاحب نظران بوده است. از داده های ثانویه و آمارهای موجود نیز برای بررسی نتایج عملکرد دولت ها در حوزه اقتصاد سینما بهره برده شده است. سپس با روش فرایند ردیابی و مکانیسم علّی روند وقایع هر دوره در قالب نمودار واقعه-ساختار نمایش داده شده است. یافته ها نشان می دهد: در تمامی دوره ها و دولت ها خط مشی ها و سیاست ها بر اساس دیدگاه ها و تفکرات خاص هر دولت و حتی سلایق فردی اتخاذ شده و با تغییر افراد و دولت ها به یکباره در خط مشی ها تغییر روی داده است. تکاهش اکران فیلم خارجی و افزایش تعداد جشنواره های داخلی بوده است. حتی در شاخص تولید نیز در برخی دوره ها کم توجهی و غفلت صورت گرفته است. بنابراین در حوزه اقتصاد سینما خلأ وجود یک سیاست گذاری کلی و غالب وجود دارد که تمامی دولت ها و مسئولان در راستای تحقق اهداف آن فعالیت نمایند.
سنخ شناسی مسائل مربوط به اقتصاد فرهنگ در حوزه تولید فیلم های سینمایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و اقتصاد دو حوزه موثر بر یکدیگر و غیرقابل تفکیک از یکدیگر هستند. اقدامات سلبی، ایجابی، کنترلی و غیره، در هیچ یک از این دو، بدون لحاظ نمودن الزامات حوزه دیگر، نتایج نامطلوبی را در هر دو حوزه خواهد داشت. براساس پژوهش های صورت گرفته، در ایران نیز به این درهم تنیدگی مهم و تاثیرگذاری متقابل، در حوزه تولید فیلم های سینمایی، توجه شایانی نشده است. ازطرف دیگر شناسایی مسائل عینی و واقعی حوزه اقتصاد فرهنگ، جزء اولین گام های داشتن سیاست گذاری مطلوبی در این حوزه است. لذا پژوهش حاضر در پارادایم کیفی و با استفاده از روش گردآوری کتابخانه ای و روش تحلیل مضمون، بعد از بررسی مفصل پژوهش های انجام شده در این زمینه، به سنخ شناسی مسائل مربوط به حوزه اقتصاد فرهنگ در تولید فیلم های سینمایی در ایران، پرداخته است. براساس داده های بدست آمده در این پژوهش، 7محور اصلی (که خود دارای زیرمحورهایی هستند) به عنوان سنخ های اصلی مسائل مربوط به اقتصاد فرهنگ در حوزه تولید فیلم های
نقش نهاد مالی تخصصی در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در بخش فرهنگ مطالعه موردی سینمایِ فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
319 - 342
حوزه های تخصصی:
امروزه صنایع فرهنگی به عنوان یک بخش پیشران در رشد اقتصادی، اشتغال و تجارت شناخته می شود. به همین دلیل، سرمایه گذاری و هدایت منابع مالی به حوزه فرهنگ اهمیت بالایی به ویژه برای کشورهای درحال توسعه دارد. صنعت سینما به دلیل زنجیره طولانی تولید -از خلق یک فیلم تا تماشای آن توسط مصرف کننده- نیازمند سرمایه گذاری های کلان و به کارگیری تعداد زیادی افراد متخصص است. فرانسه به عنوان یکی از بزرگ ترین و موفق ترین تولیدکنندگان فیلم در جهان با سابقه ی حمایت دولتی است که به جهت شیوه های متنوع و مختلف آن کشور در تأمین مالی سینما در راستای حفظ سینمای ملی و دفاع از تنوع فرهنگی بسیار مورد توجه است. هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر نهاد مالی تخصصی بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در بخش فرهنگ است که این مهم با مطالعه نهاد مالی تخصصی سینما در کشور فرانسه (سوفیکا) طی دوره 2016-1987و استفاده از روش خودتوضیحی با وقفه های توزیعی (ARDL) انجام می گیرد. نتایج نشان می دهد که در بلندمدت میزان حمایت نهاد مالی تخصصی در ساخت فیلم، تأثیر مثبت و معنی داری بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در سینما داشته است. همچنین، میزان ورودی به سالن سینما و متغیرهای کلان اقتصادی از جمله حقوق مالکیت فکری و توسعه مالی، تأثیر مثبت و معنی داری بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی سینما داشته و در مقابل، متغیرهای کلان اندازه دولت و نرخ ارز دارای تأثیر منفی و معنی داری بر جذب سرمایه های خارجی در این بخش بوده اند.
عوامل مؤثر بر رونق اقتصاد فرهنگ در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
7-42
حوزه های تخصصی:
اقتصاد فرهنگ، تخصیص بهینه منابع به تولید و توزیع کالا ها و خدمات فرهنگی، از طریق تحلیل های اقتصادی، متناسب با اهداف فرهنگی است. رونق اقتصاد فرهنگ درگرو شناخت جایگاه آن است. این پژوهش کیفی، از نوع نظریه برخاسته از داده هاست. افراد، با نمونه گیری هدفمند با تنوع حداکثری، از بین صاحب نظران و افرادی که حوزه های گوناگون اقتصاد فرهنگ را علمی یا عملی تجربه کرده بودند، از اصفهان، تهران و قم انتخاب شدند. اطلاعات با مصاحبه عمیق، جمع آوری و همزمان با رویه های تفضیلی در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی، به روش استروس و کوربن، تجزیه و تحلیل شد. مهم ترین یافته ها عبارت اند از:عوامل علّی: تقویت دانش و ارائه نظام جامع فرهنگی، نگاه اقتصادی و فرهنگی به اقتصاد فرهنگ، هزینه پایین راه اندازی، مصرفِ ابداعی فرهنگ و قطع وابستگی دولت ها از اقتصادِ نفتی. راهبرها: تدوین سیاست های کارآمد، گفتمان سازی، بهبود فضای کسب وکار فرهنگی، اصلاح قوانین حق مالکیت و تعهدات اجرایی، مداخله قاعده مند دولت و واگذاری به بخش خصوصی، قاعده مندشدن حمایت های کارشناسی شده، ایجاد پایگاه داده های دقیق، شریان سازی سالم اقتصادی و شکل گیری بازار، برندسازی شبکه ای، شبکه سازی سالم غیردولتیِ تولید و توزیع، راه اندازی کسب وکار های کوچک و ایجاد شهر های خلاق. شرایط مداخله گر: آشنایی عوامل فرهنگی با روابط اقتصادی و مهارت های فرهنگی، تبلیغات و آموزش. شرایط زمینه ای: نابسامانی واردات و صادرات، تضییع حقوق مادی و معنوی بخش خصوصی و نقش تعیین کننده سرمایه داران و واسطه ها. و پیامدها: تأثیرات اقتصادی، حفظ، پیشبرد و انتقال فرهنگ، تقویت اقتدار و امنیت و حفظ محیط زیست.
حدود مداخله حکومت دینی در فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
525 - 566
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های مختلفی پیرامون حدود مداخلات حکومت و حتی اصل مداخلات آن در حوزه فرهنگ مطرح شده است. مکاتب مختلف، با توجه به تعریفی که از فرهنگ دارند (از محدود کردن فرهنگ به هنر در یک سر طیف تا کلان یا همه جاحاضر در نظرگرفتن فرهنگ در سر دیگر طیف) و همچنین با توجه به تعریفی که از حکومت دارند (از نگاه حداقلی به حکومت در یک طرف طیف تا نگاه حداکثری به حکومت در طرف دیگر طیف)، موضع خاصی در این خصوص اتخاذ کرده اند. این پژوهش، تلاشی است برای رسیدن به پاسخ این سوال که مداخلات حکومت دینی در حوزه فرهنگ چه حدودی دارد؟ در این پژوهش، برای بررسی مفاهیم، پیشینه بحث و مطالعات نظری، از روش اسنادی استفاده شده است. سپس از طریق روش توصیفی-تحلیلی، حدود مداخلات حکومت دینی در سه سطح نظارت، حمایت و تصدی گری در حوزه های 1-اقتصاد فرهنگ، 2-اجرای امور فرهنگی و 3-حقوق فرهنگ (سیاست گذاری، قانون گذاری و مقررات گذاری فرهنگ)، تبیین شده است. در شرایط عادی، در حوزه اقتصاد فرهنگ، فقط نظارت تایید می شود و در حوزه اجرای امور فرهنگی، فقط تصدی گری تایید نمی شود، البته در شرایط غیرعادی (عدم تحقق مصالح عمومی)، یافته ها متفاوت است که در جمع بندی مقاله ذکر شده است. در حوزه حقوق فرهنگ، سطح نظارت و حمایت تایید می شود، سطح تصدی گری در سیاست گذاری کلان و قانون گذاری، باید با لحاظ شیب اجتماعی انجام شود و در سیاست گذاری خرد و مقررات گذاری، با مشارکت سایر ذینفعان انجام شود.
سیاست گذاری اقتصادی بخش فرهنگ؛ بررسی اثر سیاست تنظیمی کپی رایت بر درآمد نویسندگان ادبی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و تجارت نوین سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
87-103
حوزه های تخصصی:
قدیمی ترین سیاست تنظیمیِ بخش فرهنگ، قانون حمایت از مولفین، مصنفین و هنرمندان (کپ ی رایت) است که بیش از 50 سال از تدوین و اجرای آن در کشور می گذرد. لیکن تبعاتِ اقتصادی این سیاست به ندرت بررسی شده است. چارچوب مفهومی این بررسی بر اساس پژوهش های کلیدیِ اقتصاد کپی رایت درباره اعطای حقوق انحصاری کپی رایت به مثابه مشوق های اقتصادی شکل گرفته است. روش پژوهش کمی و به شیوه پیمایش بوده است. رگرسیون خطی چندگانه و همبستگی ناپارامتریک تکینک های تحلیل داده ها بوده که با استفاده از نرم افزارِ SPSS 23 انجام شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد درآمد ناشی از کپی رایت در میان نویسندگان ایرانی حداکثر 4% از میانگین درآمد خلاقِ آن ها را تشکیل می دهد. بر اساس نتایجِ تحلیلِ رگرسیون چندگانه، متغیر «تخلف در قرارداد» اثر مستقیم و منفی بر درآمد کپی رایتی نویسندگان دارد. مدل به دست آمده نشان می دهد چنان چه تخلف در قرارداد یک سطح کم تر شود، درآمد کپی رایتی آن ها حدود 124% افزایش می یابد. متغیر «تعداد کتاب های ترجمه شده نویسنده به زبان دیگر» اثر مستقیم و مثبت بر درآمد ناشی از کپی رایت دارد و به ازای داشتن یک کتاب ترجمه شده به زبان دیگر، 175%به درآمد کپی رایتی ِ نویسندگان افزوده می شود. در نهایت می توان گفت: روابط میان متغیرها و جهت اثرگذاری در راستای هدف سیاست گذار بوده، اما این تأثیر بسیار اندک بوده است.
شاخص های به کارگیری ظرفیت میراث فرهنگی برای توسعه پایدار اقتصاد محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
195 - 211
حوزه های تخصصی:
اقتصاد فرهنگ، میراث را به عنوان شکلی از سرمایه می بیند که قابلیت ایجاد چرخه اقتصادی و تولید درآمد دارد. این رویکرد قالب جدیدی است که موضوع میراث فرهنگی را در جایگاهی مهم از ملاحظات و تفکر سرمایه گذاری قرار می دهد؛ اگرچه در کشور ما این موضوع مورد غفلت واقع شده و پیامد آن بار روزافزون حفاظت از میراث برای دولت و انفعال جامعه محلی در برابر آثار تاریخی بوده است. بر این اساس، هدف این مقاله ارائه شاخص هایی است که بتواند ظرفیت توسعه ای میراث فرهنگی در اقتصاد محلی را نشان دهد. در این راستا با رویکرد تفسیری و تکنیک تحلیل محتوای کیفی، پنج شاخص باززنده سازی شهری، فرصت های سرمایه گذاری، صنایع خلاق و فرهنگی، گردشگری و ایجاد اشتغال معرفی شده اند. این شاخص ها بر مبنای مطالعه متون و اسناد بین المللی و نظریات مطرح در این حوزه، به مؤلفه های خردتری تقسیم می شوند که راهکارهای تأثیرگذاری میراث برای توسعه اقتصادی پایدار را به دست می دهند. شاخص های معرفی شده در مواجهه با هر اثر میراثی و محدوده پیرامونی اش بر مبنای توجه به اصول بنیادین حفاظت، مناسب سازی شده و مورد بازنگری قرار خواهد گرفت. پژوهش حاضر نشان می دهد ادغام حساس میراث فرهنگی در راهبردها و اقدامات توسعه ای، راهی مناسب برای استفاده متنوع و عاقلانه از میراث است. بر این اساس حفاظت از میراث فرهنگی، دیگر یک اقدام نخبه گرا تلقی نمی شود بلکه به عنوان یک شریک پیشرو و نیروی محرکه توسعه به حساب می آید. به کارگیری این شاخص ها برای سیاست گزاران و ذی نفعان میراث فرهنگی مفید خواهد بود.
گونه شناسی خط مشی های صنایع فرهنگی در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
123 - 146
عدم نگاه کارشناسی و علمی در خط مشی گذاری اقتصاد فرهنگ و صنایع فرهنگی کشور موجب شده در این عرصه شاهد بازدهی و خروجی معتنابهی نبوده و همچنین فعالین این حوزه در فعالیت خود با موانع مختلفی روبرو باشند. صنایع فرهنگی که مواردی چون موزه ، کتابخانه، تئاتر، نشر، نرم افزار، پویانمایی، اسباب بازی و... را شامل می شود، علاوه بر انتقال فرهنگ، پتانسیل قابل توجهی در تولید درآمد و اشتغال دارند. پژوهش حاضر که خط مشی های صنایع فرهنگی در ایرانِ پس از انقلاب را بررسی و تحلیل نموده، بر اساس نوع هدف، بنیادی و به لحاظ روش، کیفی و دارای رویکردی استقرایی است. داده های آن، اسناد و مدارکی است که از «سامانه جامع جستجوی قوانین و مقررات دولت» جستجو و مورد تحلیل مضمون قرار گرفته است. در این تحقیق خط مشی های صنایع فرهنگی به دو دسته کلی «کلان و چارچوب ساز» و «عینی و عملیاتی» تقسیم شده اند. 5 خط مشی «اصلاح قوانین، تدوین استانداردها و ضوابط»، «تسهیل گری»، «سیاست گذاری»، «کاهش تصدی دولت»، «نیروی انسانی» جزو خط مشی های کلان و چارچوب ساز و 6 خط مشی «ایجاد و مرمت»، «پرداخت ها و تسهیلات»، «تبلیغ و ترویج»، «رونق تولید»، «زیرساخت ها، امکانات، تجهیزات، زمین» و «معافیت ها» جزو خط مشی های عینی و عملیاتی دسته بندی شده اند.
تحلیل سیاست گذاری در اقتصادِ فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه صنایع فرهنگی از مهم ترین مؤلفه های مرکزی اقتصادِ فرهنگ و جزء صنایعِ با ارزش افزوده بالاست که در سیاست گذاری ها، برای دستیابی به توسعه مد نظر قرار می گیرد. توسعه نیافتگی ایران در اقتصادِ فرهنگ با وجود ذخایر غنی فرهنگی و نوپا بودن سیاست گذاری در این حوزه، بررسی سیاست های مرتبط با آن را ضروری می سازد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی جایگاه و مؤلفه های اقتصادِ فرهنگ در سیاست گذاری ها و خلأهای آن با توجه به الگو های نظری است؛ بدین منظور اسناد بالادستی مرتبط، با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی و 455 کد اولیه و 33 مقوله استخراج شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که به طور کلی در اسناد بالادستی به مؤلفه های توسعه اقتصادِ فرهنگ در قالب مضامین اصلیِ تولید، توزیع، مصرف، زیرساخت، سطح، نوع و واکنش به جهانی شدن توجه شده است؛ اما کمیت و چگونگی آنها متفاوت و در برخی موارد کاستی هایی دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان مؤلفه های سیاست گذاری در اقتصادِ فرهنگ، به بخش تولید بیش از توزیع و مصرف در سیاست های کلان کشور توجه شده است؛ همچنین به تولید محصولات فرهنگی، متناسب با بازارهای جهانی و منطقه ای و ارائه آن در این بازارها توجهی کمتر و اکثر سیاست ها در سطح ملی تنظیم شده است؛ بنابراین تأکید مقاله بر این موضوع است که پیشرفت اقتصادِ فرهنگ در گرو توجه و رشد متعادل همه بخش های آن اعم از تولید، توزیع و مصرف است و توجه یکسان به بخش ها و سطوح مختلف اقتصادِ فرهنگ در تدوین سیاست ها ضروری است.
نقش اصالت اقامتگاه های بوم گردی در توسعه اقتصاد فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
243 - 257
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از بسترهای مناسب برای کم کردن فاصله بین فرهنگ و اقتصاد است؛ چراکه گردشگری، در کنار مزایای اقتصادی، فعالیتی با نفوذ فرهنگی اجتماعی شناخته می شود. یکی از الگوهای نسبتاً جدید گردشگری که شدیداً به این نفوذ وابسته است بوم گردی است و اقامتگاه های بوم گردی پاسخی به نیازهای این بخش است. با بررسی جامعه شناختی اصالت در بستر اقامتگاه های بوم گردی، به منزله معرف اقتصاد فرهنگ، می توان به این پرسش پاسخ داد که چگونه می توان از اصالت در توسعه اقتصاد فرهنگ بهره جست. بر این اساس، پیش از هرچیز، درک ذی نفعان حوزه گردشگری از اصالت با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی مطالعه شد. بر مبنای این روش، ابتدا داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته از مالکان 16 اقامتگاه بوم گردی و 17 گردشگر ساکن در آن ها جمع آوری شد. سپس، داده ها بر مبنای نظریه گیلمور و پاین مقوله بندی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که ارائه اصالت به مخاطب باید فازبندی شود و به صورت مستمر ادامه داشته باشد. براساس مضامین استخراج شده، هر اقامتگاه بوم گردی باید اصالت مدنظر خود را در پنج فاز به مهمانش عرضه کند: اصالت پیش از ساخت، اصالت حین صحنه سازی المان های ذهنی، اصالت حین صحنه سازی المان های عینی، اصالت حین برقراری ارتباط، اصالت پس از رفتن مهمان. تلاش مالکان برای عرضه اصالت در اقامتگاه های بوم گردی باعث توسعه اقتصاد فرهنگ در جامعه خواهد شد.
طراحی بسته های گردشگری موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویدادها از جاذبه های مهم گردشگری اند. گردشگری رویداد، علاوه بر تأثیرات اقتصادی، در جنبه های دیگر حیات اجتماعی و فرهنگی مردمان میهمان و میزبان اهمیت بسیاری دارد. رویدادهای فرهنگی، از جمله اجرای موسیقی، در جای جای کشور وجود دارد. برای اینکه این اماکنِ اجرایی به مقصد گردشگری تبدیل شود و میهمانان مشتاق را به خود جلب کند، ضروری است رویدادهای موسیقی مدیریت شود و فضاهای موسیقی به جاذبه های گردشگری مبدل شود. طراحی گردشگری رویداد، از هر نوعی که باشد، به سه بُعد اصلی وابسته است: 1. مکان؛ 2. زمان؛ 3. مخاطب. تجزیه و تحلیل این سه مؤلفه در طراحی محتوای بسته گردشگری موسیقی نقش تعیین کننده ای خواهد داشت. برخی فعالیت های قابل استفاده در سبد گردشگری موسیقی عبارت اند از: دیدار گردشگران با خوانندگان و آهنگ سازان خاص و گروه های موسیقی؛ شرکت در کنسرت ها؛ بازدید از مکان های ساختِ ساز و سازندگانِ ساز؛ دیدار از زادگاه، محل زندگی، و مقبره موسیقی دانان؛ بازدیدِ موزه های موسیقی و خانه موسیقی دانان قدیمی؛ آشنایی با خاطرات هنرمندان موسیقی؛ آشنایی با موسیقی و رقص محلی؛ و کسب مهارت های جدید در نواختن موسیقی بومی یا مشارکت در حرکات موزون گروهی. برای جلب گردشگر بیشتر، به داشته های موجود نباید بسنده کرد و باید اتفاقات موسیقایی را به شکل طراحی شده برای گردشگران ارائه کرد. این شیوه از صنعتِ جلب گردشگر از نظر زمان، مکان، فرم، و محتوای برنامه به طراحان امکان کنترل بیشتری را می دهد.
بررسی موانع سرمایه گذاری بخش خصوصی در نگارخانه های شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال اول زمستان ۱۳۸۶ پیش شماره ۱
91 - 106
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به مقوله نگارخانه ها و موانع سرمایه گذاری و مشارکت بخش خصوصی پرداخته شد ه است. در این راستا نخست به تعریف نگارخانه ها پرداخته شده و سپس چگونگی فعالیت اقتصادی در حوزه فرهنگ و هنر توصیف گردیده و در ادامه موضوعاتی از قبیل سرمایه گذاری و مشارکت اقتصادی، خصوصی سازی، مشارکت فرهنگی و هنری تشریح و در نهایت هنرهای تجسمی و ابعاد اقتصادی آن تبیین گردیده است. در ادامه ضمن ارائه چارچوب تحقیق، فرضیات، سوالات و اهداف پژوهش به نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل اطلاعات اشاره شده است.