فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۷٬۰۹۴ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
444 - 454
حوزه های تخصصی:
روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه این پژوهش پژوهشگران و اساتید دانشگاهی خبره در حوزه آموزش وپرورش و حوزه علمیه آشنا به حیطه پژوهش بودند. نمونه پژوهش 17 نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری و بر اساس روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت و داده های حاصل از اجرای آن با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه مشخص شد که برای فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع) تعداد 67 مضمون پایه، 41 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی شد. در مطالعه حاضر، پنج مضمون فراگیر شامل خودسازی (با 5 مضمون سازمان دهنده و 12 مضمون پایه)، توانایی تصمیم گیری و حل مسئله (با 4 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون پایه)، رشد روابط اجتماعی (با 9 مضمون سازمان دهنده و 18 مضمون پایه)، رشد شخصیتی (با 12 مضمون سازمان دهنده و 17 مضمون پایه) و ارتباطات بین فردی (با 11 مضمون سازمان دهنده و 13 مضمون پایه) بودند.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش و در چارچوب مضمون های مذکور با استفاده از مطالعه سیره امام رضا (ع) می توان تعالیم مربوط به اخلاق فردی و اجتماعی و مهارت های زندگی را در فعالیت های فوق برنامه مدارس مورد توجه قرار داد.
بررسی تطبیقی نقش میانجی هویت شهری و هویت محله در تأثیر کالبد شهری بر فرهنگ شهروندی در شهرهای کاشان و یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
103 - 145
حوزه های تخصصی:
امروزه مبحث هویت شهری و محله ای از مسائل مهم شهرها است. کم توجهی به مؤلفه های هویتی شهرها در شرایط کنونی باعث عدم مشارکت شهروندان در فعالیت های اجتماعی و پایین بودن احساس تعلق مکانی شده است و از نتایج این امر، موجب تضعیف بسیاری از رفتارهای شهروندان است. در این بین، کیفیت ویژگی های کالبد شهر بر زیست ساکنان تأثیر دارد. در این راستا پژوهش حاضر در پی بررسی تطبیقی نقش میانجی هویت شهری و هویت محله در تأثیر کالبد شهری بر فرهنگ شهروندی در شهرهای کاشان و یاسوج می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شد. حجم نمونه با محاسبه فرمول کوکران 384 پرسشنامه و به تناسب جمعیت جامعه آماری، برای شهر کاشان 266نفر و شهر یاسوج 118نفر توزیع گردید. نتایج نشان داد که در میان شاخص های کالبد شهری عامل (مبلمان، معابر و خوانایی شهر) در شهر کاشان با وزن 93/0 و عامل حمل ونقل شهری در شهر یاسوج با وزن 81/0 و در بین شاخص های فرهنگ شهروندی به صورت مشترک عامل مسئولیت پذیری اجتماعی در شهر کاشان با وزن 81/0 و در شهر یاسوج با وزن 79/0 بیشترین بارهای عاملی به خود اختصاص داده اند. همچنین بین کالبد شهری و فرهنگ شهروندی در شهر کاشان 33/0 و در شهر یاسوج 21/0 رابطه معناداری وجود دارد. در همین رابطه متغیر هویت شهری با میانجی گر کامل و متغیر هویت محله با میانجی گر جزئی در شهرهای کاشان و یاسوج را توانسته اند نقش ایفا نمایند.
راهبردهای بهبود وضعیت اخلاقی جامعه از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
551 - 586
حوزه های تخصصی:
بهبود وضعیت اخلاقی جامعه به جهت نیل به سعادت، از دغدغه های رهبران الهی بوده و کتب آسمانی به ویژه قرآن کریم، برای این مهم دستورالعمل ها و برنامه هایی دارد. درمقابل، دشمنان با هدف سلطه و غارت جوامع بشری، از طریق ضدفرهنگ ها و ترویج نابهنجارهای اخلاقی، جهت تخریب زیرساخت های اخلاقی جامعه اسلامی کوشیده اند. در عصر حاضر، این تهاجم همه جانبه و با شدت بیشتری در حال انجام است. بر همین اساس مقام معظم رهبری همواره بر مواجهه هوشمندانه با تهاجم فرهنگی تأکید نموده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد راهبردهای بهبود وضعیت اخلاقی جامعه را اصطیاد و مبتنی بر آن راهکارها را بیان نماید. یافته های پژوهش حاکی است از آیات قرآن کریم چهار راهبرد اصلاح و تقویت ابعاد شناختی گرایشی و رفتاری جامعه؛ تحکیم خانواده، اصلاح و بازنگری قوانین و تقویت نظارت عمومی کشف می شود و راهکارهایی جهت ارتقاء سطح بینش، گرایش و کنش اخلاقی جامعه ارائه می گردد.
ساخت و اعتباریابی سنجش مسؤولیت پذیری اجتماعی: ارائه مدل پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مفهوم مسؤولیت پذیری اجتماعی از قدمت تاریخی طولانی در علوم انسانی برخوردار است؛ اما بررسی پیشینه تحقیق نشان دهنده خلأ تحقیقاتی در زمینه ابزار سنجش و اندازه گیری این مفهوم کلیدی در پژوهش های اجتماعی است. بنابراین، ضرورت دارد تا تلاش های علمی بیشتر و گسترده تری به منظور سنجش هرچه بهتر و جامع تر مفهوم مسؤولیت پذیری اجتماعی انجام گیرد و هدف تحقیق حاضر نیز این است تا در این زمینه سهم و نقشی را ایفا کند. روش مطالعه: تحقیق حاضر مبتنی بر بررسی پیمایشی با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار اس پی اس اس۲۴ و روش تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار اِموس۲۵ است. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر مردان و زنان 15 ساله و بالاتر ساکن در نقاط شهری روستایی شهرستان گرگان در استان گلستان واقع در شمال ایران می باشد و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 330 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردید که با احتساب نمونه پایلوت پیشین مجموعاً 400 نفر جمعیت نمونه تحقیق تعیین و انتخاب شده اند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که همه گویه ها دارای وزن رگرسیونی مناسب هستند. علاوه بر این، بار عاملی سنجه های این مقیاس بالای3/0 به دست آمد که به عنوان معیار مطلوب و مناسب برای انتخاب گویه های تحقیق محسوب می شود. ضریب آلفای حاصل شده برای کل مقیاس،954/0 بود؛ همچنین، ضریب پایایی مؤلفه ها از 953/0 تا 955/0 در نوسان بود که در مجموع به معنی ضریب پایایی مناسب است؛ زیرا ضرایب اعتبار 70/0 و یا بیشتر عموماً برای مقاصد تحقیقی کفایت می کند. نتیجه گیری: در مجموع، با استناد به یافته های پژوهش، مقیاس ارائه شده برای شناسایی مقدار و میزان مسؤولیت پذیری اجتماعی، ابزاری مفید است و زمینه مطلوبی را برای تحقیقات آینده در راستای توسعه هرچه بیشتر سنجش مسؤولیت پذیری اجتماعی فراهم می آورد.
زنان در جامعه پساانقلابی: نشانه شناسی اجتماعی تصاویر بزرگداشت روز زن در دهه شصت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
116 - 131
حوزه های تخصصی:
دهه شصت از آن برهه هایی در تاریخ معاصر ایران است که با وجود شهرت، کمتر مورد بررسی روشمند قرار گرفته است. این دهه با توجه به پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی دربردارنده تلاش های مدون در جهت تاسیس و استقرار نظام سیاسی جدید با سازوبرگ های ایدئولوژیکی است که نظم جنسیتی متناسب خود را رقم زده و در تغییرات اجتماعی اداور پس از خود تاثیرات غیرقابل انکاری داشته است. تحلیل تصاویر انتشاریافته به مناسبت بزرگداشت روز زن در واقع کندوکاوی پیرامون روابط قدرت بوده و از معانی آشکار و مستتری در تصاویر سخن می گوید که جان مایه ارزش ها، تنظیم کننده کنش ها، هنجار ها و قواعد مرتبط با هر یک از دو جنس است. این پژوهش به روش کیفی و با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی بر اساس سه محور معنای بازنمودی، تعاملی و ترکیبی به تحلیل نه تصویر انتشاریافته عمومی اعم از تمبر و پوستر در دهه شصت می پردازد. یافته ها نشان می دهد تصاویر می کوشند زن مسلمان انقلابی را از میان انواعی از زنان برکشند و در پهنای تاریخ و جامعه بگسترانند. زن مرجح و ترویج شده مادری جوان، پوشیده در حجاب است که در برابر الگوی زن سنتی و خانه نشین، در پس زمینه های فراخ ترسیم شده و در جهت تصویرسازی از عاملیت زنان در جریان تحولات سیاسی اجتماعی این دهه، نقش اجتماعی زن- مادر و مسلمان انقلابی را در حوزه عمومی معرفی و ترویج می سازند؛ نقشی که به تدریج وجه مبازر خود را به نفع وجوه پرورشی و حمایتی از دست می دهد.
درک تجربه ذی نفعان از فرایند خصوصی سازی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
69 - 100
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های سیاست گذاری اقتصادی، خصوصی سازی راه حلی در جهت افزایش بهره وری بنگاه های اقتصادی دولتی، کاهش فشار مالی آنها بر بودجه کشور و توانمندسازی بخش خصوصی است که در طولانی مدت به بهبود فضای کسب و کار، رشد تولید ناخالص داخلی و ارتقای شاخص های اقتصادی-اجتماعی جامعه کمک می کند. ارزیابی نتایج پیاده سازی این سیاست در ایران و علل مترتب بر آن، همواره مورد مناقشه بوده است. این پژوهش درک تجربه زیسته کنشگران جامعه کار و تولید ایران (فعالان بخش خصوصی، بوروکرات های بخش دولتی و فعالان جامعه کارگری) را از فرایند خصوصی سازی بررسی کرده است. این پژوهش از نوع کیفی، با روش تحقیق نظریه زمینه ای بوده است. روش نمونه گیری نظری و تکنیک اشباع نظری مصاحبه با 31 نفر بوده است. نتایج به دست آمده نشان داد ارزیابی جامعه مخاطب از خصوصی سازی در سه دسته علی، زمینه ای و مداخله گر طبقه بندی شده است. شرایط علی عبارت اند از: فربگی دولت، نظارت ناکافی، قانون گریزی، نبود شفافیت و فضای نامناسب کسب و کار. شرایط زمینه ای شامل فقدان شایسته سالاری در مدیریت، بحران برنامه ریزی و استیلای بخش نامولد است. شرایط مداخله گر نیز بر مقوله هایی نظیر نگرش اشتباه به خصوصی سازی، فلاکت بخش خصوصی و پارادوکس منافع تأکید می کند. استراتژی های کلان شامل اصلاح ساختار بودجه ریزی کشور، سیاست زدایی از فرآیند تخصیص سرمایه در اقتصاد، تسریع دموکراتیزاسیون و سیاست خارجی توسعه گراست و استراتژی های سطح خرد مؤلفه هایی نظیر تزریق شایسته سالاری، تأمین اجتماعی مؤثر، اصلاح محیط کسب و کار و احیای اعتماد عمومی را در بر می گیرد. پیامدها هم بر سه پیامد مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تمرکز می کند.
برساخت هویت اجتماعی به میانجی الگوهای غذایی: مطالعه کیفی مشتریان 15- 65 ساله رستوران ها و کافی شاپ ها در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
112 - 128
حوزه های تخصصی:
تأمل در الگوها و پسندهای غذایی کنشگران بدون در نظر گرفتن پیوند پیچیده ای که امروزه بین فرایندهای برساخت هویت و مصرفی شدن همه چیز شکل گرفته است امکان پذیر نیست. از این زاویه، مطالعه ذائقه و سلیقه مصرف کننده موضوع پژوهش های بسیاری در جامعه شناسی بوده است، به ویژه بدین جهت که در جامعه معاصر هویت کنشگران، با کم رنگ شدن سنت ها، به طرز روزافزونی حول و حوش فرایندهای مصرف شکل می گیرد. مسئله اصلی پژوهش حاضر آن است که هویت اجتماعی افراد چگونه به میانجی انتخاب ها و پسندها و سلایق غذایی آنان برساخت می شود. برای تأمل نظری در این مسئله، از نظریه تمایز بوردیو و نیز از نظریه بازاندیشی گیدنز استفاده شده است. روش مورد استفاده از جنس پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری، مشتریان 15-64 ساله رستوران ها و کافی شاپ های شهر تهران است که 400 نفر از آنان به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که تمایل به الگوهای غذایی لاکچری بیشترین فراوانی را در بین جامعه آماری دارد. هر اندازه که میزان سرمایه ها، به ویژه سرمایه اقتصادی، در میان مشتریان بیشتر باشد، این تمایل نیز بیشتر می شود. میل به انتخاب غذای لاکچری همچنین در میان مشتریانی که گرایش به نمایش پرستیژ و اعتبار اجتماعی فرهنگی خود دارند به وفور دیده می شود. این یافته مؤید آن مضمون نظری است که کنشگران در جامعه مصرفی تمایل دارند هویت اجتماعی خود را با اتکا به منطق مصرف لاکچری به نمایش بگذارند. در انتخاب الگوی غذایی، مشتریان می کوشند سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی خود را به نوعی سرمایه اقتصادی تبدیل کنند.
طراحی الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارت های ارتباطی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مهارت های ارتباطی مدیران یکی از مهم ترین عوامل استمرار موفقیت در هر سازمانی است و برای این منظور شناخت ویژگی های شخصیتی مدیران برای ارتقای مهارت های ارتباطی آنان مهم و ضروری می باشد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارت های ارتباطی مدیران بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهش مدیران و معاونین شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران بودند که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 191 نفر تعیین، اما 210 پرسشنامه بین مدیران و معاونین توزیع شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته ابعاد شخصیتی مدیران (35 سوال) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی مدیران (18 سوال) بودند. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که تعداد 10 پرسشنامه به دلیل ناقص بودن از تحلیل ها حذف شدند و تحلیل ها برای 200 نفر انجام شد. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که تعداد 9 سوال به دلیل بار عاملی کم از پرسشنامه ابعاد شخصیتی مدیران حذف و فرم نهایی 26 سوال در 6 مولفه صداقت، برون گرایی، وجدان کاری، انعطاف پذیری، سازگاری و مسئولیت پذیری داشت و این شش مولفه توانستند 37/80 درصد از واریانس کل را تبیین کنند. همچنین، میزان بار عاملی هر شش مولفه بالاتر از 70/0 و میزان میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 50/0 و پایایی آلفای کرونباخ و ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 به دست آمد. علاوه بر آن، الگوی ابعاد شخصیتی موثر بر میزان مهارت های ارتباطی مدیران برازش مناسبی داشت و در الگوی مذکور هر شش مولفه صداقت، برون گرایی، وجدان کاری، انعطاف پذیری، سازگاری و مسئولیت پذیری بر مهارت های ارتباطی مدیران اثر مستقیم و معنی دار داشتند (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از تاثیر هر شش مولفه صداقت، برون گرایی، وجدان کاری، انعطاف پذیری، سازگاری و مسئولیت پذیری بر مهارت های ارتباطی مدیران بود. بنابراین، برای بهبود مهارت های ارتباطی مدیران می توان از طریق بهبود شرایط کاری و کارگاه های آموزشی زمینه را برای افزایش و ارتقای ابعاد شخصیتی مدیران فراهم نمود.
شناسایی مولفه های مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تربیت اقتصادی یکی از نیازهای روز برای همه افراد از جمله دانش آموزان می باشد. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی مولفه های مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول بود.روش شناسی: پژوهش حاضر دارای رویکردی کیفی و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. جامعه آماری این مطالعه همه اسناد 15 سال اخیر مرتبط با حیطه پژوهش حاضر شامل مقاله ها، پایان نامه های کارشناسی ارشد، رساله های دکتری و کتاب ها بودند. جامعه این مطالعه شامل 179 مقاله، 22 پایان نامه کارشناسی ارشد، 5 رساله دکتری و 11 کتاب بود که 23 مورد از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های این مطالعه با روش یادداشت برداری گردآوری و با روش کدگذاری طبق رویکرد سنتزپژوهی تحلیل شدند.یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول 30 مولفه فرعی و 13 مولفه اصلی داشت. مولفه های اصلی مفهوم تربیت اقتصادی در دوره تحصیلی متوسطه اول شامل سواد مالی (با 3 مولفه فرعی)، بینش اقتصادی (با 1 مولفه فرعی)، حفظ و توسعه منابع اقتصادی و مالی (با 2 مولفه فرعی)، الگوی صحیح مصرف (با 2 مولفه فرعی)، رابطه پس انداز و سرمایه گذاری (با 3 مولفه فرعی)، مدیریت بودجه (با 3 مولفه فرعی)، مسئولیت پذیری و تعهد اجتماعی (با 1 مولفه فرعی)، تخصص گرایی و نوآوری (با 2 مولفه فرعی)، رعایت حقوق دیگران (با 2 مولفه فرعی)، اخلاق محوری (با 3 مولفه فرعی)، ارزشمند دانستن کار (با 5 مولفه فرعی)، فرصت شناسی (با 2 مولفه فرعی) و مدارا (با 1 مولفه فرعی) بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، برای تربیت اقتصادی دانش آموزان متوسطه اول می توان مولفه های اصلی و فرعی شناسایی شده را به آنها آموزش داد.
بررسی جامعه شناختی پیامدهای نابرابری اجتماعی- اقتصادی بر آموزش و تعلیم و تربیت در استان های غرب کشور (ایلام ،کردستان و کرمانشاه) یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
224 - 235
حوزه های تخصصی:
هدف: ه دف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای نابرابری آموزشی درمنطقه غرب کشور استان های کردستان، کرمانشاه و ایلام است.
روش شناسی: پدیدار شناسی بر پارادایم تفسیری است لذا در این حالت نگاه به پدیده ها نگاهی معنانگر و موشکافانه است. دنبال کردن این وجهه تفسیری، طریقی برای اکتساب آگاهی عمیق، ازطریق کشف معانی، اهداف، دیدگاه ها ومنطق نهفته است پژوهش با روش کیفی صورت گرفته است. مصاحبه ها به صورت هدفمند و هر مصاحبه به صورت تقریبی 45 دقیقه طول کشید با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور و قرنطینه بودن افراد مصاحبه ها تلفنی انجام شد. متن مصاحبه هر فرد نوشته شده و دوباره برای مصاحبه شونده فرستاده شد که ایشان میزان سقم و درستی متن را تأیید کند. با این روش اعتبار مصاحبه ها بدست آمده است جمع بندی اطلاعات مصاحبه به تحلیل محتوای مُضونی تبیین پدیده نابرابری اجتماعی واقتصادی و آموزشی در استان های هدف پرداخته شد. نمونه گیری هدفمند حجم نمونه مصاحبه با بیست نفر از افراد مطلع و صاحبنظران در منطقه مورد پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری است. مشارکت کنندگان درپژوهش حاضر شامل بیست نفر از افراد شاغل در، سه استان کردستان، کرمانشاه و ایلام که 11 نفر مرد و 9 نفر زن بودند مشارکت کنندگان اساتید دانشگاه و دبیران آموزش و پرورش همچنین کارکنان بهداشت و درمان بودند.
یافته ها: کاهش عوامل موثر بر ایجاد نابرابری اجتماعی در آموزش می تواند زمینه ساز رشد شاخص های مختلف در یک جامعه باشد. نابرابری آموزشی تاثیرات منفی بر وضعیت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی یک کشور دارد. برداشتن عوامل موثر در ایجاد نابرابری اجتماعی درآموزش ازجمله، فاصله طبقاتی، نگاه جنسیتی، عدم وجود نیروی کارآمد انسانی و منابع و تجهیزات کافی منجر به ایجاد روند رو به رشد و شکوفایی در جامعه می گردد.
بحث و نتیجه گیری: آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه است، علاوه برآنکه فرصتی فراهم می آورد تا افراد توانایی ها و استعدادهای خویش را پرورش دهند، دارای آثار و فواید اجتماعی واقتصادی می باشد.
تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
246 - 258
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی ازمسائل مهم درنظام آموزش عالی رفتارهای ناکارامد اساتید دانشگاه میباشد که کمتر مورد توجه قرارگرفته وتاکنون معیار عینی جامعی برای بررسی آن طراحی نشده است. هدف این مطالعه تدوین، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه ای جهت بررسی رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها بود. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه اماری شامل اعضای هیأت علمی پنج دانشگاه شهرتهران(دانشگاه تهران، شهید بهشتی، خوارزمی، علامه طباطبایی و تربیت مدرس) در سال تحصیلی 99-1398 بود . نمونه پژوهش شامل123 نفر از اساتید عضو هیئت علمی مشغول به تدریس دردانشگاه های مذکور بود که با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها با 64 گویه در سه عامل آموزشی (با 3 مولفه)، پژوهشی (با 4 مولفه) و ارتباطی (با 5 مولفه) بود. داده ها با روش های نسبت روایی محتوایی، شاخص روایی محتوایی و تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS تحلیل شدند. یافته ها: آماره های نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برای هر سه عامل آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و مولفه های هر یک از آنها، بالاتر از 80/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی برای رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها سه عامل را نشان داد ؛ عامل آموزشی با3 مولفه، عامل پژوهشی با4 مولفه و عامل ارتباطی با5 مولفه. بار عاملی بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 70/0 برای آنها محاسبه شد. مقادیر به دست آمدهR2 برای تمامی عامل ها و مولفه ها بالاتر از 50/0 و شاخص GOF برابر با 43/0 حاکی از برازش مناسب مدل بود. مدل رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها در حالت های بار عاملی و آزمون تی ترسیم شد که بر اساس آن، رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاه ها بر عامل های آموزشی، پژوهشی و ارتباطی و هر عامل بر مولفه های آن به دلیل آماره تی بالاتر از 96/1 اثر معنادارداشت. نتیجه گیری: پرسشنامه پژوهش حاضر، ابزاری روا و پایا برای سنجش رفتارهای ناکارآمد اساتید دانشگاهی میباشد. مسئولان دانشگاهی می توانند درسنجش میزان رفتارهای ناکارآمد اساتید تحت نظارت خود به منظور طراحی برنامه های پیشگیرانه یا کاهش دهنده این رفتارها ازآن بهره ببرند.
نقش تعدیل کنندگی ذهنی سازی در رابطه پذیرش - طرد والدین با گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
106 - 124
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش پذیرش یا طرد والدین(به عنوان متغیر میان فردی) در کنار ذهنی سازی (به عنوان متغیر درون فردی) در بروز رفتار های پرخطر پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان 15 تا 18 سال ساکن شهر تهران بودند که با والدین خود زندگی می کردند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 310 نفر تعیین و به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات فرم کوتاه پرسش نامه طرد و پذیرش والدین PARQ)) مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) و پرسش نامه کنش تأملی نوجوانان (RFQ) بوده است.داده ها پس از گرد آوری با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته های این پژوهش از نقش تعدیل گر قطعیت ذهنی سازی با طرد پدر و مادر در بروز رفتار های پرخطر حمایت کرد و نشان داد که در سطوح بالای طرد والدینی (پدر یا مادر) افزایش قطعیت ذهنی سازی با بروز بیشتر رفتار های پرخطر همراه است؛ در حالی که در سطح پایین طرد والدینی این رابطه معکوس بوده و سطح پایین قطعیت ذهنی سازی منجر به سطح بالای رفتارپرخطر می شود.
کاوش فرایندهای اجتماعی شکل گیری زیست مجردانه، مورد مطالعه: مردان مجرد شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
130 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، واکاوی فرایندهای اجتماعی شکل گیری زیست مجردانه در شهر اهواز می باشد. روش پژوهش، مبتنی بر روش کیفی با رویکرد گرندد تئوری است که در راستای شناسایی و فهم فرآیندهای شکل گیری زیست مجردانه از خلال مصاحبه با مردان واجد این نوع زندگی جهت رسیدن به فهمی نظام مند انجام گرفته است. در این مطالعه، 14 نفر از مردانی که در شهر اهواز زیست مجردانه داشته اند با روش نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شدند. داده های مورد نظر با استفاده از مصاحبه عمیق، جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل مصاحبه ها بر اساس کدگذاری سه مرحله ای استراوس و کوربین منتج به شکل گیری 18 مقوله فرعی، 7 مقوله اصلی شامل1) زیست مجردانه پیوستاری از الزام موقعیت تا انتخاب سبک زندگی، 2) زیست مجردانه ملهم از سرگذشت فردی، 3) زیست مجردانه، فرایند دائمی مشروعیت سازی، 4) زیست مجردانه، زیستن علیه تجویز فرهنگی، 5) زیست مجردانه، زیستن در سایه مجردزدگی، 6) زیست مجردانه، فرصتی برای توسعه و تحقق فردی و حرفه ای و 7) زیست مجردانه، امکانی برای رهایی از نظارت فراگیر شده است و در نهایت منجر به کشف یک مقوله هسته تحت عنوان "زیست مجردانه: ساخت گشایی زیست جهان جوانان" گردیده است.
بی قدرتی و تله فقر و محرومیت اجتماع حاشیه نشین به مثابه چالشی برای حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد مردم نگاری انتقادی در پی فهم وضعیت اجتماع حاشیه نشین شهر خرم آباد است که از این طریق روایت های غالب افراد از تجربه زندگی در اجتماع حاشیه نشین را ارائه نماید و درنهایت با در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات بومی منطقه، تحلیلی واقع بینانه متناسب با بافت محلی ارائه دهد. در این راستا از نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شده است و داده ها با استفاده از ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساخت یافته گردآوری و با تکنیک تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شده اند. در این فرآیند تعداد 21 مصاحبه در هفت محله حاشیه نشین شهر خرم آباد انجام شده است. پس از کدگذاری مصاحبه ها، 109 کد اولیه و 11 مضمون سازمان دهی استخراج شده است تا درنهایت مضمون فراگیر تحقیق تحت عنوان «بی قدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیه نشین» شناسایی و انتخاب شود. استدلال مقاله این است که بی قدرتی و تله محرومیت اجتماع حاشیه نشین در شهر خرم آباد ناشی از سلسله مراتب نابرابر در نظام برنامه ریزی و اجرا و سازمان دهی ناصحیح اجتماعات است. ازاین رو برای بهبود وضعیت اجتماع حاشیه نشین، اتخاذ رویکرد حکمرانی شهری عدالت بنیان و اصلاح نحوه سازمان دهی جامعه شهری لازم و ضروری است.
رصد فرهنگی و اجتماعی (شناسایی اولویت های مورد نیازفرهنگ عمومی در خوسف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
485 - 510
حوزه های تخصصی:
شهر خوسف در خراسان جنوبی از شهرهای کوچک و قدیمی است که به لحاظ بسیاری از مسائل فرهنگی بکر و دست نخورده باقی مانده است. با توجه به امر جهانی شدن و رسانه ای شدن فرهنگ و جذب فرهنگ های بومی در فرهنگ جهانی، رصد فرهنگی و اجتماعی شهرهایی با این ویژگی، ضمن شناسایی اولویت ها مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی به حفظ و نگهداشت داشته های فرهنگی کمک خواهد کرد. شناخت فضای فرهنگی منطق مختلف کشور شامل کالبدشکافی مسائل فرهنگی موجود در جامعه؛ بررسی وضعیت موجود فرهنگی اجتماعی جامعه، به عبارت دیگر یعنی کشف آنچه در عینیت فرهنگی جامعه در حال اتفاق افتادن است، راه گشا برنامه ریز اجتماعی و فرهنگی خواهد بود. این مقاله با هدف شناسایی مسائل و اولویت های فرهنگی و اجتماعی شهر خوسف با روش کیفی و کمک مصاحبه های عمقی از 21 نفراز مطلعین و صاحب نظران سعی به احصاء این مسائل دارد. بر اساس نتایج مسائلی چون: مهاجرت، تعلق و تعهد اجتماعی، فضاهای فراغتی، مشکلات اقتصادی، چالش های خانواده، مسائل اجتماعی مهم ترین مسائل خوسف و اولویت های فرهنگی آن عبارت اند از: مسئله اشتغال در دو بُعد احیای فعالیت های بومی و کارآفرینی بخش کشاورزی و صنایع وابسته به آن آموزش مهارت های زندگی به خانواده ها در جهت کاهش آسیب های اجتماعی افزایش خودباوری جوانان توجه به فضاهای دانش آموزی و سرمایه گذاری روی جوانان و نوجوانان شهرستان و گسترش فضاهای فراغتی گوناگون و جذاب برای نگه داشتن نسل جوان در منطقه و پیگیری از مهاجرت است. مهم ترین اقدام های صورت گرفته برگزاری جلسه های سبک زندگی است مشاوره فردی جلب کمک های خیران هماهنگی با جشنواره های استانی پارچه بافی و ترویج ازدواج آسان بیان شده است.
طراحی یک مدل اندازه گیری برای سنجش سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۳
177 - 210
حوزه های تخصصی:
اهداف: سرمایه اجتماعی، مجموعه هنجارها و شبکه هایی است که امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی را به منظور کسب سود متقابل فراهم می کند و مناسبات اجتماعی بین مردم یک جامعه را شکل می دهد. در بررسی پژوهش های پیشین مشخص شد که سرمایه اجتماعی با ابعادی از جمله، اعتماد، انسجام و روابط اجتماعی در ارتباط با متغیرهای دیگر بررسی شده و نحوه سنجش متغیرها به صورت مشخص بیان نشده است. هدف اصلی پژوهش حاضر آن است که یک مدل اندازه گیری برای متغیر سرمایه اجتماعی طراحی نماید. بدین منظور و برای برخورداری از شمول و جامعیت مفهومی، چهار وجه عینیت، ذهنیت، عاملیت، ساختار، در دو محور عینی- ذهنی و ساختار- عاملیت، برای این مفهوم در نظر گرفته شد. در نهایت با مبنا قرار دادن تئوری ناهاپیت و گوشال، سرمایه اجتماعی بر اساس وجوه چهارگانه مذکور، در سه بعد ساختاری، هنجاری و شناختی عملیاتی گردید. روش مطالعه: پرسش نامه ای محقق ساخته در 3 بعد ساختاری، شناختی و هنجاری طراحی شد. با توجه به اینکه در شهر کرمانشاه وجود محورهای عبوری در بخش هایی از شهر علاوه بر تغییرات کالبدی، گسست اجتماعی را نیز در پی داشته است پس از تعیین اعتبار و پایایی سرمایه اجتماعی، با روش پیمایش، نمونه ای مشتمل بر 384 نفر از شهروندان شهر کرمانشاه انتخاب و با روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای، پرسش نامه تکمیل گردید. یافته ها: داده های گردآوری شده، به منظور رسم یک مدل اندازه گیری و تحلیل عاملی تأییدی آن، با نرم افزار اِموس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت مدلی مشتمل بر سه بعد و 63 گویه طراحی و اعتبار و پایایی نهایی آن بر اساس شاخص های مقتضی، بررسی و تأیید گردید. نتیجه گیری: این تحقیق یک مدل معتبر برای سنجش و اندازه گیری سازه سرمایه اجتماعی فراهم ساخته است که می تواند در پژوهش های آتی به کار گرفته شود.
تحلیلی بر الگوی رفتار مصرفی با تأکید بر کنش اقتصادی و ارزش ها در میان شهروندان اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
184 - 220
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر بر زندگی مصرفی افراد جامعه، ارزش ها است که به مثابه پدیده ای اجتماعی، نقش اساسی در شکل گیری، کنترل و پیش بینی کنش ها و گرایش های افراد جامعه دارد و عنصری محوری در ساختار فرهنگی جوامع به شمار می روند؛ لذا هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین نقش کنش اقتصادی و ارزش های مؤثر بر الگوی رفتار مصرفی است که با سه مؤلفه مصرف ارتباطی، مصرف انفعالی و مصرف ابداعی سنجش شده است. این پژوهش با روش پیمایشی بر روی 370 نفر از شهروندان شهر اصفهان اجرا شد که با روش نمونه گیری خوشه ای و بر مبنای مناطق 15 گانه اصفهان انتخاب شده بودند. نتایج نشان داد که کنش اقتصادی و تقویت خود تأثیر مستقیم، و تمایل به تغییر و محافظه کاری تأثیر غیرمستقیم بر الگوی رفتار مصرفی دارند. به طورکلی نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهروندان اصفهانی بیشتر مصرف گرا هستند و مصرف آنان بیشتر انفعالی و در مرحله بعدی ابداعی بوده است؛ لذا الگوی رفتار مصرفی، یک مسئله چندوجهی است که ابعاد فردی، اجتماعی و اقتصادی را به طور همزمان در برمی گیرد که وجه فردی و اقتصادی آن بیشتر در نمونه مورد مطالعه، نمود داشته است. در پایان پیشنهادهایی برای سیاست گذاری در این زمینه در سطح خرد و کلان ارائه شده است.
تحلیل شبکه ای هویت نوجوانان پنج قوم آذری، کرد، ترکمن، بلوچ و عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
65 - 96
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل عمده ای که در سالیان بعد از انقلاب به خصوص در دهه های اخیر توسط مسئولان و سیاست گذاران فرهنگی مطرح بوده، مسئله بحران هویت است. این بحران که نتیجه تلاقی سه فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی و تقابل آن ها در برابر یکدیگر طی سده های متمادی است، چالش ها و آسیب هایی جدی را در مسیر هویت ایرانی قرار داده است. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت و تحلیل شبکه هویتی نوجوانان اقوام مختلف و فهم پیچیدگی های آن، اولویت ها و برجستگی های این شبکه ها است تا بتوان به درک جامعه از الگوهای هویت ایرانی در بین نوجوانان دست پیدا کرد. در این مقاله با اتکا به چارچوب نظری ترکیب گرا عناصر هویتی نوجوانان مورد بررسی قرار گرفته است. این مطالعه با رویکرد کمی و با استفاده از تکنیک پیمایش انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است و جامعه آماری هم نوجوانان شهرهای زاهدان، اهواز، ارومیه، سنندج و گرگان است. نمونه آماری 2000 نفر است که پس از جمع آوری اطلاعات، داده های تحقیق از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS ،AMOS و UCINET تحلیل شبکه رابطه بین ابعاد هویت به صورت جداول و نمودارهای ترسیم شد. با توجه به تحلیل شبکه منابع هویتی نوجوانان، می توان گفت که هویت مدنی با بقیه سازه های منابع هویتی ارتباط ندارد و این عدم ارتباط شامل سازه های درون برد هویت ملی و همچنین سازه های مابقی ابعاد هویت است. به نظر می رسد سازه های فرهنگی نقش زیرساختی و اساسی در هویت یابی افراد در دوره های نوجوانی دارد و ابعاد رفتاری، تاریخی و سیاسی هویت متأثر از فرهنگ است و چون عنصر فرهنگ یک کل انگیزشی شناختی و رفتاری است، عامل اصلی ارتباط تمامی ابعاد هویتی فرد است.
ارزیابی مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس خود تنظیمی هیجانی، ذهن آگاهی و خودانسجامی با نقش میانجیگری سرمایه های روان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس خود تنظیمی هیجانی، ذهن آگاهی و خودانسجامی با نقش میانجیگری سرمایه های روان شناختی طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) به صورت مقطعی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و نحوه ی گردآوری اطلاعات مورد نیاز برای بررسی فرضیه ها از طریق پرسشنامه و به شکل میدانی جمع آوری می شود. به دلیل بررسی رابطه بین متغیرها این نوع تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان سرپرست شهر شیراز است که، با توجه به حجم نمونه کوکران در شرایط نامشخص تعداد 384 نفر در نظر گرفته شدکه، به روش تصادفی ساده بین نمونه آماری پخش گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق حاضر از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهایی SPSS و AMOS انجام شد. نتایج نشان داد که سرمایه های روان شناختی قادر به ایفای نقش واسطه ای در رابطه بین خود انسجامی و خودتنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی است. سطح معناداری متغیرهای خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی بسیار نزدیک به صفر و کمتر از مقدار سطح معناداری 05/0=α است (p<0.05). در نتیجه از نظر آماری بین این متغیرها و بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار رابطه معناداری وجود دارد. به لحاظ اثبات رابطه مثبت بین آن ها می توان گفت با افزایش یک واحد میزان خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی، میزان بهزیستی روان شناختی به صورت مستقیم به ترتیب به اندازه 5/12 درصد، 9/21 درصد و 5/32 درصد افزایش خواهند یافت. همچنین با افزایش یک واحد میزان خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی، با توجه به نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی به صورت غیر مستقیم میزان بهزیستی روان شناختی به صورت غیرمستقیم به ترتیب به اندازه 3/4 درصد، 8/4 درصد و 7/7 درصد افزایش خواهند یافت.
زنی میان آسمان و زمین: مطالعه مردم نگارانه زندگی زنان معلقه و درک آنها از معلقگی در بافت فرهنگی یکی از محلات حاشیه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
53 - 82
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، درباره زنان معلقه، یعنی زنانی که همسرانشان آ نها را رها کرده اند، مطالعه شده است؛ این مطالعه با هدف شناخت بافت فرهنگی محله مطالعه شده ای که زنان معلقه در آن زندگی می کنند و درک این زنان از مفهوم معلقگی در این بافت فرهنگی انجام و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، مشاهده غیر مشارکتی و به کمک نمونه گیری هدفمند ترکیبی (روش گلوله برفی و نمونه گیری از موارد حاد)، با 21 زن معلقه بافت فرهنگی یکی از محلات حاشیه شهر اصفهان، مصاحبه شد. روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون بود که در چهار سطح (کدهای سطح اول، دوم، سوم و برتر) اقدام به کدگذاری کردیم. دو مضمون برتر و اصلی تحقیق «بافتی سنتی و آسیب خیز» و «معلقه، زنی پریشان و سرگشته» بودند که درک زنان معلقه را از معلقگی خود در بافت فرهنگی مطالعه شده و شرایط و ویژگی های بافت فرهنگی را بیان می کردند که این زنان معلقه در آن زندگی می کنند. درنتیجه این زنان در بافت فرهنگی سنتی و آسیب خیز زندگی می کنند و درکشان از معلقگی، داشتن حس سرگشتگی، پریشانی، آشفتگی روحی، بلاتکلیفی، تردید، آوارگی، حقارت، سربار بودن، ناامیدی ، بیزاری از همسر، احساس اندوه، پشیمانی از گذشته و حسرت بود که در این مقاله به طور مفصل این مضامین بررسی می شود.