جامعه شناسی نهادهای اجتماعی

جامعه شناسی نهادهای اجتماعی

جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره 12 بهار و تابستان 1404 شماره 25 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

رابطه بین مصرف اینترنت و آرزوی مهاجرت در بین جوانان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرزوی مهاجرت اینترنت جوانان شبکه های اجتماعی شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
اهداف: امروزه اینترنت تأثیرات قاطعی بر آرزوهای جوانان که بیش از دیگر گروه ها از آن استفاده کرده و در این فضا قرار دارند، می گذارد. ازآنجاکه مسأله مهاجرت جوانان به خارج از ایران از اهمیت فراوانی برخوردار شده است، پژوهش حاضر رابطه بین مصرف اینترنت و آرزوی مهاجرت را در بین جوانان ساکن شیراز بررسی کرده است. روش مطالعه: پژوهش حاضر با روش پیمایشی انجام شده است. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و حجم نمونه 400 نفر از جوانان 15 تا 29 ساله در سال 1402 بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که 80/5 درصد از پاسخ گویان تمایل متوسط تا زیاد به مهاجرت داشته اند. در سطح تحلیل دو متغیره، متغیرهای مصرف اینترنت و مؤلفه های آن، تماس با دوستان و دیگران در فضای مجازی، دفعات مصرف اینترنت و ماهواره در طول روز، پیگیری مستندهای مرتبط با سایر کشورها و برنامه های مهاجرتی، سال های استفاده از اینترنت، نوع منبع کسب اطلاعات رابطه معنی داری با متغیر وابسته داشته اند. در سطح تحلیل چند متغیره به ترتیب متغیرهای پیگیری مستندهای مرتبط با سایر کشورها و ...، مطالعه کتاب ها، روزنامه ها و مجلات، دفعات مصرف اینترنت و ماهواره در طول روز و درنهایت مصرف اینترنت به طورکلی توانسته اند 49/9 درصد از تغییرات متغیر آرزوی مهاجرت را تبیین کنند. نتیجه گیری: خروج جوانان از کشور تأثیرات چندوجهی و چالش های عمده ای برای دولت می گذارد. ازآنجاکه بیش از 80 درصد از پاسخ گویان در آرزوی مهاجرت بوده اند، مطالعه رابطه این پدیده با اینترنت و فضای مجازی منجر به توسعه سیاست هایی در جهت مدیریت جریان های مهاجرت خواهد شد. با توجه به اینکه ما در عصر اینترنت به سر می بریم و با درنظرگرفتن اینکه این رسانه یکی از عوامل مهم در تصمیم گیری های مهاجرت می باشد، به کارگیری نظریه یادگیری باندورا و نیز چارچوب جامعه شناختی دی هاس، می تواند ما را در شناخت بیشتر این پدیده یاری کنند.
۲.

فروپاشی زیست کودکانه؛ مطالعه زمینه ای شکل گیری کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرایط فرآیند شکل گیری کودکان کار مشهد نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
اهداف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی زمینه های شکل گیری پدیده کودکان کار در شهر مشهد، با تمرکز بر کودکان ایرانی و افغانستانی، انجام شد. روش مطالعه: مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای، به بررسی تجارب و دیدگاه های 10 نفر از کارشناسان و فعالان اجتماعی حوزه کودکان کار و 9 نفر از کودکان کار پرداخت. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون براساس مدل شش مرحله ای براون و کلارک (2006) صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که شکل گیری پدیده کودکان کار تحت تأثیر سه دسته شرایط اصلی است: شرایط زمینه ای شامل مهاجرت، حاشیه نشینی، خرده فرهنگ های حاشیه ای، باورهای فرهنگی، یادگیری از دوستان، حمایت اجتماعی سوق دهنده و نابسامانی خانوادگی؛ شرایط علّی شامل فقر، درآمدزایی خیابانی، نقش مافیاهای اقتصادی، سودمندی کار کودک برای خانواده و ضعف حمایت های خانوادگی و شرایط مداخله گر شامل نقص نظام حمایتی، ناکارآمدی سیاست های اجتماعی، ضعف برنامه های مداخله ای و اطلاع رسانی نامناسب. در این بستر، کودکان کار تحت فشارهای خانوادگی و در مواجهه با جذابیت های خیابانی به این نوع کار سوق داده می شوند. پیامدهای این وضعیت شامل ترک تحصیل، آسیب های جسمی و روانی و در مواردی اعتیاد کودکان است. نتیجه گیری: مقوله مرکزی مدل پارادایمی استخراج شده نشان داد که پدیده کودکان کار در چارچوب "سوداگری از کودکان در ساختار اقتصادی ناکارآمد" قابل تبیین است. این یافته ها بیان گر آن است که کودکان کار نه تنها قربانی شرایط اقتصادی ناپایدار خانواده، بلکه محصول ضعف ساختاری نظام حمایتی و مداخلات ناکارآمد اجتماعی هستند. درحالی که خیابان به عنوان جایگزینی برای حمایت های رسمی نقش ایفا می کند، سیاست های کنونی نه تنها نتوانسته اند این روند را مهار کنند، بلکه در برخی موارد، با عدم مداخله مناسب، به استمرار آن دامن زده اند.
۳.

زیستن در سایه تعارض، فهم تضادهای مبتنی بر دین در زیست حیات اجتماعی کردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین تضاد تضاد اجتماعی تضاد مبتنی بر دین برساخت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
اهداف: هدف این پژوهش، واکاوی برساختگی تضادهای مبتنی بر دین در زیست حیات اجتماعی استان کردستان است. تضاد به عنوان یک واقعیت اجتماعی، مسأله ای فراگیر به ویژه با بن مایه های دینی است. دین با آنکه غالباً خصلتی انسجام بخش دارد، اما تضادآفرینی آن نیز قابل انکار نیست. به لحاظ نظری، ساخت اجتماعی دین، دربرگیرنده ساخت اجتماعی «نادین» و «دین خطا» نیز هست. بنابراین، این مطالعه درصدد پاسخ  به چگونگی برساخت تضادهای مبتنی بر دین در زیست حیات اجتماعی استان کردستان طراحی شده است. روش مطالعه: پژوهش حاضر به روش قوم نگاری و مشاهده و مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با شهروندان شهرهای مختلف استان کردستان بود که تجربه زیسته ای از تضادهای مبتنی بر دین داشتند. اشباع نظری نیز با انجام 23 مصاحبه حاصل شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک بروان و کلارک استفاده شد. به نحوی که پس از وارسی دقیق رونوشت متن مصاحبه ها و با انجام کدگذاری، 80 کد اولیه شناسایی شدند. از ترکیب کدهای اولیه، 16 تم فرعی شناسایی شد. این تم ها سپس در ذیل 4 تم اصلی سازمان دهی شدند و در ادامه، تم های اصلی، تم فراگیر «تضادهای مبتنی بر دین» را آشکار کردند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که تم های خودحق پنداری، عدم پذیرش کثرت-گرایی، انحصارگرایی و تمامیت خواهی به عنوان «منشأ تضادهای مبتنی بر دین» عمل می کنند. همچنین، تم های ارتداد، تکفیر، تعصب ورزی و ستیزورزی به مثابه «تشدیدکننده های تضادهای مبتنی بر دین» نقش ایفا کرده اند. تم های انعطاف ناپذیری، انتقادناپذیری، غیریت سازی و الحادگرایی به عنوان «تداوم بخش تضادهای مبتنی بر دین» عمل نموده اند. درنهایت، تم های مناسک گرایی، نمادگرایی، آئین های قدسی و رسوب شدگی سنت ها به عنوان «انعکاس دهنده تضادهای مبتنی بر دین» ظاهر شده اند. نتیجه گیری: خصلت های یادشده، به طور هم زمان در فرآیند تولید، تشدید و تداوم تضادهای مبتنی بر دین در زیست حیات اجتماعی استان کردستان تأثیرگذار بوده و نقش کلیدی در تحول این تضادها ایفا کرده اند.
۴.

بررسی تطبیقی-کمی عوامل مؤثر بر آغاز جنگ مدنی در جوامع(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آغاز جنگ مدنی آنوکراسی تنوع فرهنگی رشد اقتصادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : 0
اهداف: جنگ مدنی، به مثابه یکی از صورت های تضادهای درون کشوری، همواره محمل بررسی های علمی و تجربی بوده است. عطف به پرپیامدی جنگ مدنی برای ابعاد گوناگون حیات جامعه، هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر آغاز جنگ مدنی در جوامع بوده است. روش مطالعه: روش پژوهش حاضر، رگرسیون لجستیک مبتنی بر داده های پانلی، با مدل اثرات تصادفی، مشتمل بر 3802 کشور-سال و در بازه زمانی 1973 تا 2005 بوده است. یافته ها: یافته ها نشان داده است که اندازه جمعیت جوامع، تأثیر مثبت و معنی داری بر خطر آغاز جنگ مدنی متعاقب جوامع دارد. تغییر اندازه جمعیت از کمترین میزان آن به بیشترین میزان آن در نمونه، احتمال پیش بینی شده درون نمونه ای آغاز جنگ مدنی را از 12% به 48% افزایش می دهد. همچنین، افزایش سطح رشد اقتصادی پیشین جوامع، اثر کاهنده ای را بر خطر آغاز جنگ مدنی متعاقب در جوامع نشان می دهد. همچنین، یافته ها نشان داد که شبه دموکراسی ها، یا آنوکراسی ها، در مقایسه با دموکراسی ها یا دیکتاتوری های تمام عیار، بیشتر در معرض آغاز جنگ مدنی هستند. همچنین، وضعیت تنوع فرهنگی پیشین در جوامع، تأثیر مثبتی بر احتمال آغاز جنگ مدنی متعاقب در جوامع دارد. نتیجه-گیری: یافته های پژوهش، همخوان با ادبیات شکل گرفته در حوزه جنگ مدنی، بر نقش کلیدی ابعاد اجتماعی و فرهنگی (وجوه نرم) و نیز ابعاد اقتصادی و سیاسی (وجوه سخت)، در شکل دهی احتمال آغاز جنگ مدنی تأکید می ورزد. درنهایت اتخاذ یک استراتژی چندوجهی که هم زمان رشد اقتصادی را تسریع کند، نهادهای دموکراتیک را تقویت کند و توزیع متوازن منابع در میان جمعیت و گروه های متفاوت فرهنگی (قومی-مذهبی) را تضمین کند، برای کاهش مؤثر احتمال آغاز جنگ های مدنی در جوامع ضروری است.
۵.

پیشران های مؤثر بر آینده مشاوره شغلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی تحلیل میک مک تحلیل ماتریس متقاطع محیط شناسی راهبردی نظام مشاوره شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
اهداف: موضوع اشتغال و مسایل مرتبط با آن یکی از مهم ترین عرصه های نظام اجتماعی و مسایل حوزه حکمرانی محسوب می شود. با توجه به شرایط پیش رو، مسائل و نیازهای در حال شکل گیری، مسأله اصلی این پژوهش، تحلیل محیطی نظام مشاوره شغلی در ایران آینده و شناسایی مهم ترین پیش ران های مؤثر بر آینده نظام مشاوره شغلی با رویکرد محیط شناسی راهبردی است. رویکرد نظری این پژوهش برای شناسایی پیش ران ها، مشتمل بر برخی نظریه های آینده پژوهی مانند مثلث آینده پژوهی و رویکرد چهار بعدی دی تور (توجه به رویدادها، روندها، تصاویر و اقدامات) بوده است. روش مطالعه: روش انجام این پژوهش، آمیخته (کمی و کیفی) بود و پژوهش گر به تناسب مراحل تحقیق و سؤالات مختلف خود از روش های متعددی بهره گرفته است؛ اما روش اصلی گردآوری اطلاعات "پویش محیطی" از طریق مرور ادبیات و تکنیک دلفی یا مصاحبه های خبرگی با کارشناسان و نیز مرور اسناد و سیاست ها بوده است. روش نمونه گیری، هدفمند و ابزارهای پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسش-نامه های بسته بود. روش های تجزیه و تحلیل شامل آمار توصیفی برای داده های پرسش نامه های بسته و تحلیل ماتریس متقاطع با استفاده از نرم افزار میک میک بود. یافته ها: یافته های اصلی نشان داد مشاوره شغلی از میان 147 پیش ران شناسایی شده، تحت تأثیر سه پیش ران کلیدی "سامان دهی مؤسسات کاریابی و مشاوره شغلی و برقراری ارتباط بین آن ها"، "داشتن افق و برنامه ریزی بلندمدت" و "نیاز اقشار مختلف جامعه به مشاوره شغلی" است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد برای فعال سازی و توسعه نظام مشاوره شغلی در ایران بایستی تمرکز نظام سیاست گذاری تواماً بر سامان دهی نهادهای ذی ربط، تدوین برنامه های درازمدت و توجه به نیازهای گروه های مختلف سنی جنسی و شغلی است.
۶.

چگونگی ورود مدرنیته به فضای خانگی ایرانیان دورهناصری تا پایان قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ مادی فضای خانگی قاجار کنش گر - شبکه مدرنیته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
اهداف: از مدرن شدن ایران، تاکنون روایت های مختلفی ارائه شده که عمدتاً مبتنی بر فضای عمومی و نهادهای آن بوده اند؛ درحالی-که از دریچه خانه و فضاهای خصوصی نیز می توان مواجهه ایرانیان را با مدرنیته تحلیل کرد. این مقاله قصد دارد چنین روایتی را با تأکید بر نقش اشیا و کنش گران غیرانسانی ارائه دهد؛ روایتی که تمرکز خود را بر تجربه اعیان و اشراف پایتخت، در 77 سال پایانی از دوره 130 ساله قاجار قرار داده است. روش مطالعه: این پژوهش با استفاده از نظریه کنش گر- شبکه برونو لاتور و نیز روش مطالعات اسنادی و تحلیل تماتیک به بررسی این مسأله پرداخته است. قابلیت نرم افزار کیفی اطلس تی آی این امکان را به ما داده که حجم بسیاری از داده های استخراج شده از چهل سند دست اول مربوط به دوره مذکور را (شامل زندگی نامه، سفرنامه، روزنامه و رساله) خط به خط خوانده و با ارجاع به آن ها نشان دهیم که چطور کنش گر- شبکه جدید فضای خانگی، حول تجربیات طبقه نوظهور «ممتاز نو» شکل می گیرد. یافته ها: این کنش گر- شبکه، جعبه سیاه فضای خانگی پیشامدرن ایرانیان را به چالش کشیده و از این طریق، پیوندهای بین اجزاء خود را قوی تر می کند. در گام نهایی نیز، با رفتن به حاشیه شهر و ساخت عمارت های جدید و پناه گرفتن در آن ها به عنوان اندرونی هایی جدید، از آزمون های استحکام رقبا که قشر سنتیِ محافظه کار جامعه بودند، در امان می ماند. کنش گر- شبکه جدید، به این وسیله می تواند تجربه خود را از یک زندگی خانگی نو و مدرن ساخته، تثبیت کرده و به دست آیندگانی که ما باشیم، برساند؛ زندگی ای که شامل معماری، اشیا، رفتارها و روابط جدیدی است. نتیجه گیری: مقاله درنهایت نشان می دهد که ما در کنار فضای عمومی، در فضاهای خصوصی خود و نهاد خانواده نیز به شکلی محرمانه تر و عمیق تر، تجربیاتی از مدرنیته را داشته ایم که بعدها در فضاها و نهادهای عمومی جامعه به طوری جدی تری ظاهر شده اند.
۷.

فرانظریه پردازی کالایی سازی آموزش عالی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افول کالایی سازی تکینه سازی دانش فرانظریه پردازی کالایی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : 0
اهداف: نهاد آموزش، نقشی حیاتی در شکل دهی به اذهان و مهارت های نیروی انسانی ایفا می کند. در سال های اخیر، رویکرد سرمایه دارانه به آموزش و تجاری سازی دانشگاه ها تغییرات عمده ای در ساختار و عملکرد نظام های آموزشی ایجاد کرده است. این تغییرات که در قالب کالایی سازی دانش نمود یافته اند، دانش را از یک دستاورد انسانی به یک کالای مصرفی تبدیل کرده اند. مقاله حاضر که با هدف ارائه تحلیلی فراگیر از نظریه های مرتبط با کالایی سازی آموزش تدوین شده، به بررسی پدیده کالایی سازی دانش در بستر نظام های اقتصادی و فرهنگی می پردازد و تعامل پیچیده میان اقتصاد لیبرالی و نظام آموزشی را تحلیل می کند. روش مطالعه: این مقاله از رویکردی بازاندیشانه و فرانظری بهره می گیرد. این رویکرد نه تنها امکان ارزیابی انتقادی و تطبیقی نظریه های موجود را فراهم می کند، بلکه چشم اندازی نوین برای فهم بهتر پیامدهای کالایی سازی بر نهاد آموزش و تأثیرات آن بر تحولات ساختاری و فرهنگی ارائه می دهد. برای این منظور محقق با مطالعه و بررسی 4 نظریه و تحلیل یافته های 26 مقاله، به کاوش در جریان کالایی سازی دانش پرداخته است. یافته ها: کالایی سازی دانش، با اشاعه عرضه و تقاضا، تعامل صنعت و آموزش و تعریف دانش در چارچوب منطق بازار، تقویت شده است. پیامدهای آن شامل عدم تعادل در عرضه و تقاضای آموزشی، تضادهای اجتماعی ناشی از مدرک گرایی و تغییر ارزش های فرهنگی است. این شکل از دانش زدایی و بازکالایی دانش می تواند به تغییرات فرهنگی، قانونی و تکنولوژیکی منجر شود و ساختارهای اجتماعی را بازتعریف کند. نتیجه گیری: کالایی سازی دانش، فرآیندی پیچیده و پویا است که پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد و تعاملات اجتماعی، نظام آموزشی و بازار کار را تحت تأثیر قرار دهد. مضامین فراگیر و سازمان دهنده مؤلفه های آن، در این مطالعه می تواند به عنوان الگویی مناسب برای سیاست گذاری و تدوین برنامه، چگونگی مواجهه با پیامدهای کالایی سازی و کاربست آن در مراکز دانشگاهی مورد استفاده قرار گیرد.
۸.

سیاست های جلوگیری از ادغام اجتماعی مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادغام اجتماعی ایران جامعه ایرانی سیاست های مهاجرتی مهاجرین افغانستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
اهداف: پژوهش حاضر به بررسی سیاست های مهاجرتی جمهوری اسلامی ایران و تأثیر آن ها بر فرآیند ادغام اجتماعی مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی می پردازد. هدف اصلی تحقیق، شناسایی سیاست هایی است که دولت ایران از طریق آن ها از ادغام اجتماعی این مهاجرین جلوگیری کرده است. روش مطالعه: این پژوهش از نوع کیفی است و با روش تحقیقی رویکرد نهادی، سیاست های مهاجرتی ایران را از طریق تحلیل منابع کتاب خانه ای و با بهره گیری از ترکیب نظریه های «سیاست های مهاجرتی» و «ادغام اجتماعی گوردون» مورد بررسی قرار می دهد. یافته ها: مهاجرت افغانستانی ها به ایران و حضور مداوم آن ها در طی پنج دهه گذشته، با مسائل مختلفی در حوزه اجتماعی-فرهنگی روبه رو بوده است. ادغام اجتماعی به عنوان فرآیندی که در آن مهاجرین با پذیرش ارزش ها، زبان و ساختارهای جامعه میزبان، به عضوی فعال از این جامعه تبدیل می شوند، یکی از مسائل اساسی در سیاست های مهاجرتی محسوب می شود. با این حال، با وجود اشتراکات فرهنگی و تاریخی میان ایران و افغانستان، فرآیند ادغام اجتماعی مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی تحقق نیافته است. بررسی سیاست های جمهوری اسلامی ایران، به ویژه پس از دهه هفتاد شمسی، نشان می دهد که دولت ایران نه تنها تمایلی به ادغام اجتماعی این مهاجرین نداشته، بلکه سیاست های اتخاذشده عمدتاً با رویکردی امنیتی طراحی و اجرا شده اند. این سیاست ها به صورت نظام مند از ادغام اجتماعی جلوگیری کرده و منجر به طرد اجتماعی مهاجرین افغانستانی شده اند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که محدودیت های ناشی از سیاست های مهاجرتی ایران، نه تنها مانع از مشارکت فعال و ادغام مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی شده، بلکه پیامدهای منفی امنیتی و اجتماعی  نیز به همراه داشته است. ازاین رو، بازنگری در این سیاست ها و توجه به ابعاد اجتماعی و انسانی مهاجرت می تواند در بهبود وضعیت مهاجرین و کاهش تبعات منفی این رویکرد مؤثر باشد.
۹.

مطالعه ای کیفی از درک و تجربه خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده خیانت زناشویی نهاد متزلزل خودسازی ضعیف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
اهداف: خیانت زناشویی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر بی ثباتی و از دست رفتن سامان خانواده است. با توجه به اهمیت بنیادین خانواده، پی بردن به تجربه زیست خیانت، می تواند محققان و نهادهای مرتبط را در جهت درک بهتر موضوع کمک کند. بر اساس این، هدف تحقیق حاضر کشف و واکاوی تجربه خیانت در میان زنان و مردان است. روش مطالعه: این مطالعه به روش کیفی و در سال ۱۴۰۲ در شهر یزد انجام شده است. نمونه پژوهش شامل ۱۴ نفر از زنان و مردان دارای تجربه خیانت بود که با نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که زیست خیانت مرتبط است با شرایط خانوادگی، درک و تجربه از ناکامی های فردی در زندگی زناشویی و بی بندوباری های جنسی. شرکت کنندگان در پژوهش به طور مداوم تجربه ای از مخاطره را در این زمینه مطرح کردند. مضامین اصلی عبارت اند از: «لاقیدی رفتاری»، «نهاد نامتعادل»، «ضلع سوم»، «زیست مخاطره ای» و «خودسازی ضعیف». نتیجه گیری: براساس یافته ها، ادراک خیانت به طور خاص با فانتزی و ایده آل های جنسی در روابط زناشویی از یک سو و زیست خانوادگی و زمینه فردی تجربه روابط خارج از عرف از سوی دیگر ارتباط دارد. زیست خیانت به-عنوان عرصه ای پرمخاطره، سلامت جسمی و روانی افراد را به طور جدی تهدید می کند. مضمون فراگیر تحقیق عبارت اند از فرونشست هنجاری-ارزشی که به این معناست که دین و خانواده به عنوان نظام ها و نهادهای تنظیم گر و کنترل گر امر جنسی، نفوذ، کارایی و مرجعیت خود را از دست داده اند. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود سیاست گذاران اجتماعی و فرهنگی با همکاری مراکز مشاوره، برنامه های آگاه سازی و آموزش جامعی در زمینه تحکیم بنیان خانواده، مدیریت تعارضات زناشویی و ارتقاء سلامت جنسی و روانی افراد تدوین و اجرا کنند. این برنامه ها باید ضمن پرداختن به عوامل زمینه ساز خیانت، به تقویت مهارت های ارتباطی زوجین و ایجاد فضایی امن و صمیمی در خانواده کمک نمایند. همچنین تقویت هنجارهای دینی و اخلاقی در جامعه یک ضرورت جدی است.
۱۰.

بازآفرینی فردی و اجتماعی زنان متأهل در بازگشت به تحصیلات دانشگاهی: مطالعه ای کیفی در دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازگشت به تحصیل بازآفرینی توسعه فردی و اجتماعی دانشگاه زنان متأهل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
اهداف: پژوهش حاضر به تبیین درک و تجربه فرآیند بازآفرینی فردی و اجتماعی زنان متأهل با بازگشت به تحصیل در دانشگاه یزد می پردازد. بازآفرینی فردی و اجتماعی زنان از طریق تحصیلات دانشگاهی به فرآیندی گفته می شود که در آن زنان با بهره گیری از تحصیل به بازنگری در توانایی ها و نقش های خود دست می زنند که رشد و توسعه فردی و اجتماعی آن ها را به همراه دارد. این پژوهش به این دلیل حائز اهمیت است که در شرایطی که بسیاری از زنان با ازدواج و به دلایل گوناگون تحصیل را رها می کنند و فرصت های پیشرفت آن ها محدود می شود بازگشت به دانشگاه به زنان این امکان را می دهد تا ضمن بازتعریف خود، به تقویت جایگاه اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی فردی دست یابند. روش مطالعه: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی، راهبرد نظریه داده بنیاد و رهیافت ساخت گرایانه چارمز است. مشارکت کنندگان 26 نفر از زنان متأهل در حال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری که پس از چند سال دوباره به تحصیل بازگشتند، از طریق نمونه گیری گلوله برفی با حداکثر تنوع انتخاب شدند. داده ها توسط مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته در سه مرحله اولیه، کانونی و نظری در قالب چهارده کد اولیه، شش کد کانونی و یک کد نظری دسته بندی شد. یافته ها: در فرآیند تحلیل و کدگذاری به کدهای کانونی خویشتن باوری، تحقق منزلت اجتماعی و اقتصادی، بهبود کیفیت زندگی و معنابخشی، تجربه دانشگاهی به عنوان زمینه تحول، استقلال فکری و تعادل در ارزش ها، مدیریت زندگی در بستر نقش های چندگانه رسیدیم. بازآفرینی فردی و اجتماعی به عنوان کد نظری ساخته شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها زنان متأهل با تجربه دانشگاه به عنوان زمینه تحول از طریق تحصیل به خویشتن باوری رسیده اند که برای آن ها بهبود کیفیت زندگی و معنابخشی همچنین مدیریت زندگی در بستر نقش های چندگانه را به همراه داشت. این زنان توانسته اند با استفاده از تحصیل در افکار و اعمالشان در زندگی به استقلال فکری و تعادل در ارزش ها دست یابند و در کنار فراگیری دانش انتظار تحقق منزلت اجتماعی و اقتصادی از تحصیل دارند.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۲۵