مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فضاهای شهری
حوزه های تخصصی:
مشاغل مزاحم و آلاینده به عنوان پدیده هایی که از موقعیت مکانی نامناسب و سازمان نیافته ی برخی از فعالیتهای تولیدی، صنعتی و خدماتی در فضاهای شهری ناشی شده اند، بر سلامت جسمی و روحی شهروندان و نیز سیمای شهرها اثرات سوء و نامطلوب دارند. مشاغل مزاحم در شهرهای بزرگ از جمله شهر اصفهان، زندگی شهروندان را با مشکل مواجه ساخته اند که این معضل، در مناطق مسکونی عوارض حادتری به دنبال داشته است. در پژوهش حاضر، پراکنش فضایی مشاغل مزاحم شهر اصفهان، و انواع مزاحمت ها و آلودگی های ناشی از آنها شامل سد معبر، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ایجاد لرزش، تجمع ضایعات، و آلودگی شیمیایی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، تحلیلی و علی است که داده های مورد نیاز آن، به روش میدانی گردآوری شده است. اولویت های مناطق سیزده گانه ی شهری جهت ساماندهی واحدهای شغلی مزاحم با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بهره گیری از نرم افزار Expert Choice تعیین شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از نظر انواع آلودگی ها و مزاحمت های مورد مطالعه، مناطق سه، هفت و دَه، وضعیت نامناسب تری دارند، لذا به عنوان اولویت های نخست ساماندهی، پیشنهاد می شوند.
خلاقیت های طراحی اقلیمی متناسب با جریان باد در بافت قدیم بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلسله مراتب طراحی اقلیمی در یک منطقه نقش زیادی در شرایط آسایش محیطی دارد. این موضوع در مناطقی با اقلیم خاص از اهمیت بیشتری برخوردار است. در میان عوامل اقلیمی، جریان باد نقش بسیار مهمی در شکل دهی به فرم شهر دارد. جهت گیری خیابان، ارتفاع و تراکم ساختمان ها، پراکنش ساختمان های مرتفع و... از جمله عناصر طرح شهری است که بر الگوی جریان باد در فضاهای شهری اثر می گذارند.اگرچه موضوع تاثیر متقابل طراحی شهری و جریان باد شهری از دهه 50 قرن بیستم مورد توجه ویژه متخصصین قرار گرفته، در ایران با وجود تجربه های غنی در شهرهای تاریخی، این موضوع به خوبی مورد کاوش قرار نگرفته است.شهر بوشهر در کرانه شمالی خلیج فارس یکی از شهرهای اقلیم گرم و مرطوب است که کلیت بافت و فضاهای شهری آن متناسب با شرایط اقلیمی شکل گرفته است به گونه ای که خلاقیت های منحصر به فردی در طراحی اقلیمی، از بافت تا بنای معماری را می توان در آن مشاهده کرد که سیمای شهری متمایز و هویت بخش بوشهر قدیم را ایجاد کرده است.این مقاله با روش تحقیق توصیفی - تحلیلی، مبتنی بر اصول موضوعه طراحی اقلیمی و با تکیه بر گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی به دنبال آشکار کردن خلاقیت های طراحی اقلیمی متناسب با جریان باد در بافت قدیم بوشهر است.مجموع تحلیل ها و بررسی ها حکایت از آن دارد که فضاهای شهری بوشهر در سلسله مراتبی از طراحی اقلیمی متناسب با جریان بادهای محلی شکل گرفته است. طراحی اقلیمی متناسب با جریان باد در بافت قدیم بوشهر، در ویژگی هایی همچون مکان یابی و تنظیم طبقات ارتفاعی بافت، شکل میادین و معابر شهری، جهت گیری معابر و مقطع عرضی معابر در جهت کوران بیشتر، شکل فضای معماری و جزئیاتی همچون شناشیر، طارمه، بون و ... تبلور پیدا می کند.
فضای شهری، زمینه ساز عدالت اجتماعی
منبع:
منظر خرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۷
حوزه های تخصصی:
تأثیر موازین فقهی بر شکل یابی معماری و محله های مسکونی اقلیت های یهودی و مسیحی در اصفهان دورة صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان به عنوان «اهل کتاب» همواره در سرزمین های اسلامی و در کنار مسلمانان زیستهاند. این همزیستی از آغاز منوط به شروطی بوده که در قرارداد مربوط به «اهل ذمه» مورد پذیرش آن ها قرار گرفته است. در این قرارداد برای اقلیت ها در ایجاد فضاهای شهری و آثار معماری شروطی معین شده است.
اینکه شروط قرارداد ذمه چگونه و تا چه میزان در شکل معماری و فضاهای شهرهای ایران بازتاب یافته، پرسش اصلی این تحقیق است. بنابراین، دو محلة تاریخی یهودی نشین (جوباره) و مسیحی نشین (جلفا) انتخاب شده و مورد بررسی های نظام مند نگارندگان قرار گرفته است. انتخاب این دو محله به این دلیل است که از دورة صفوی تا کنون پیوسته مورد استفاده بوده و فضاهای معماری آن ها تقریباً سالم و قابل مطالعه باقی مانده است.
در تحلیل داده های میدانی روشن شد که درپی افزایش قدرت فقیهان در دورة صفوی، اقلیت های ساکن در شهرهای ایران چاره ای جز اجرای شروط مطرح در قرارداد ذمه را نداشته اند. تفاوت های موجود در بافت معماری و فضای شهری دو محلة جلفا و جوبارة اصفهان نشان می دهد در کنار مسائل مذهبی، شرایط متفاوت سیاسی پیروان این دو مذهب سبب شده که در دورة صفوی، جوباره تنزل کند و جلفا دورة اوج خود را بگذراند. همچنین، با تیکه بر داده های تاریخی می توان گفت میزان اعمال شروط یادشده به عوامل متعددی از جمله جایگاه سیاسی یهودیان و مسیحیان و نقش حامیان بین المللی آن ها بستگی تام داشته است.
شناسایی و ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر تعاملات اجتماعی تحکیم و توسعه روابط شهروندی در خیابان های شهری : نمونه مورد مطالعه سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای شهری با میزان استفاده از آن فضا و حضور انسان در آن متناسب است. در واقع معماری و شهرسازی باید به جای افتراق و جدایی در پی افزایش تعاملات اجتماعی و همبستگی انسان ها باشد. اما آنچه امروزه در اغلب فضاهای شهری با آن روبرو هستیم کاهش روابط و مشارکت اجتماعی ساکنان در این فضاهاست. در این تحقیق با توجه به پایین بودن سطح تعاملات اجتماعی در این فضاها به عنوان مسئله اصلی تحقیق، سعی شده به دنبال راه حل مناسب برای این مسئله از طریق شناسایی و ارزیابی مؤلفههای مختلف با استفاده از روشهای آماری (کمی) و مطالعات میدانی باشیم.
طبقهبندی مؤلفههای کیفی سازندة خیابان و استخراج متغیرها (مؤلفههای کیفی سازندة خیابانهای شهری چون : کارایی، نفوذپذیری، امنیت و خوانایی) ارزیابی و ارزشگذاری متغیرهای شخصیتدهنده به مکانهای مردمی و تأثیرگذار در تعاملات اجتماعی و در مقیاس محلی هدف اصلی این پژوهش است، تا از این طریق بتوان به تقویت و توسعة این فضاها به عنوان مجراها و کانالهای دربرگیرندة مکانها و جنبههای اجتماعی قوی پرداخت.
از سوی دیگر طراحان محیط همواره با ابعاد مختلفی در طراحی فضاهای عمومی روبرو هستند و آنچه اهمیت پیدا میکند این است که از میان انواع مؤلفههای تأثیرگذار در روابط اجتماعی حاضرین در فضا، کدامیک نقش مهمتری دارد. در واقع این مقاله با یک تحلیل (رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی و از طریق بازدیدهای منظم روزانه و تکمیل 530 پرسشنامه و برداشتهای میدانی به آزمون چندین مؤلفه و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری استفادهکنندگان میپردازد تا نقش و نحوة تأثیر انواع مؤلفهها را روشن سازد، در نهایت نحوه و میزان تأثیرگذاری متغیرهای مختلف را در تعاملات اجتماعی نشان داده تا مورد استفاده طراحان محیط قرار گیرد.
در این پژوهش اثبات شد مؤلفه های فردی تأثیر مستقیم بر تعاملات اجتماعی دارند، ضمن اینکه نقش مؤلفه های کالبدی و محیط فیزیکی به عنوان بستر شکل گیری روابط ساده و پیچیدة اجتماعی را نمیتوان نادیده گرفت، بنابراین در اینجا نقش و قابلیت های طراحی محیط کالبدی و کیفیت عملکردی فضا در ارتقای تعاملات اجتماعی تأیید میشود.
نابرابریهای منطقهای امنیت مورد مطالعه زنان 15 سال به بالای ساکن مناطق شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج اکثر تحقیقات مربوط به امنیت زنان در شهرها بیانگرِ ناامنی زنان در فضاهای شهری هستند. ایراد اساسی این تحقیقات این است که به علتِ قبول و بدیهی دانستنِ منطقِ دوانگاریِ مسلط ( شهر/ روستا، زنان / مردان و محیط اجتماعیِ/ محیط فیزیکی) تمایزاتِ درونِ شهر، درونِ جنس و ویژگیهای محیط فیزیکی مرتبط با امنیت را نادیده یا کم اهمیت گرفته اند. مقاله حاضر با مهم دانستن تمایزات فوق و استفاده از روش پیمایشی، به بررسیِ امنیتِ درون جنسیِ زنانِ مناطقِ 2 گانه شهر یاسوج در رابطه با ویژگیهای محیط اجتماعی و فیزیکی محل سکونت شان پرداخته است. بر اساس نتایج تحقیق، ناامنی زنان منطقه 1 بیشتر به محیط فیزیکی و ناامنی زنان منطقه 2 بیشتر به محیط اجتماعیِ محلِ سکونت شان مربوط میشود. سه مورد از مهمترینِ عوامل ناامن کننده زنان، به ترتیب، کوچههای فرعی، اراذل و اوباش و دزدی (منطقه 1)؛ و درگیری، مزاحمت ناموسی و اراذل و اوباش( منطقه 2) بودهاند. ویژگی های اجتماعی منطقه سکونت، موجب ناامنیِ بشترِ زنان مجرد؛ لیسانسیه ها و بالاتر و دیپلمهها؛ و زنان دانشجو، دارندگان کار آزاد و دانشآموزان در مقایسه با دیگر گروه های زنان شدهاند. بر اساس نتایج آزمون تأثیر تقابلیِ منطقه سکونت و وضع تأهل، زنان مجرد هر دو منطقه تحت شرایط محیط اجتماعی شان ناامن تر از زنان متأهل هم منطقه ای شان بوده اند. در بعد کلی امنیت، زنان مجرد منطقه بالا بیشترین ناامنی و زنان متأهل منطقه بالا کمترین ناامنی را داشته اند.
بررسی عوامل تاثیرگذار در دستیابی به خیابان ممتاز در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری که به عنوان عمومی ترین فضاهای باز شهری می تواند، کانون و بستر بروز حیات مدنی و شهرگرایی باشد با وجود سادگی ناشناخته است، با این حال موضوع فضای شهری را می توان این چنین تعریف کرد : فضای شهری یکی از عناصر ساخت فضایی شهر است که همواره با تاریخ یک ملت که در ادوار مختلف به وجود می آید شکل می گیرد و دگرگون می شود. این عنصر که فعالیت های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همواره در آن جریان داشته همیشه به عنوان یکی از عناصر اصلی در ساختار شهر اهمیت داشته است. خیابان های شهری نیز به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای شهری از دیر باز بستر تعاملات اجتماعی بوده که بیش تر برخوردها و کنش ها میان افراد در آن ها به وقوع می پیوندد. بنابراین اهمیت خیابان ها در فضاهای شهری باعث شکل گیری این پژوهش شد هدف کلی از پژوهش حاضر، تببین عوامل تاثیرگذار در دستیابی به خیابان های ممتاز شهری و میزان اهمیت هر یک از این عوامل می باشد. مبانی نظری تحقیق و عوامل و مولفه های تاثیرگذار براساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت. مدل ارزیابی عوامل تاثیر گذار در قالب چهار معیار اجتماعی و فرهنگی، خدماتی و رفاهی، محیط زیستی و منظر و اصول زیباشناسی به صورت سلسله مراتبی ایجاد گردید. روش تحقیق تحلیلی _ توصیفی است و به منظور ارزیابی نهایی و تحلیل داده ها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP ) بهره گرفته شد. شیوه جمع آوری اطلاعات براساس تکمیل پرسشنامه از متخصصان و کارشناسان بوده است. ارزیابی و نتایج تحلیل داده ها نشان از آن دارند که معیار اجتماعی و فرهنگی با وزن 0.370 بیش ترین اهمیت را برای دستیابی به خیابان های ممتاز دارند و معیارهای خدماتی و رفاهی، محیط زیستی و منظر و اصول زیبا شناسی با وزن های 0.345، 0.185 و 0.100 در اولویت های بعدی قرار دارند.
تدوین معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی از منظر شاخص های مدیریت بحران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال افزایش جمعیت به ویژه در شهرهای بزرگ و تغییر و تحولات شهری در دوران اخیر، موضوع استفاده از فضاهای زیرسطحی به عنوان راه حلی برای رفع مشکلات شهری مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. فضاهای زیرسطحی به عنوان سطوحی که در لایه های زیرین زمین قرار می گیرند حایز قابلیت ها و امکانات متعددی هستند اما تاکنون از میان قابلیت های مختلف فضاهای زیرسطحی در رفع مشکلات شهری، تنها به جنبه های کالبدی آن در جهت حل معضلات ترافیکی پرداخته شده است در حالی که یکی از مهم ترین معضلات شهری، آسیب پذیری شهرها در برابر انواع بحران ها و مخاطرات است. لذا پرداختن به موضوع توسعه زیرسطحی و شناخت پتانسیل ها و قابلیت های آن از یک سو و بررسی ویژگی های مدیریت بحران و اقدامات مؤثر در هر مرحله از سوی دیگر می تواند در دستیابی به راه حلی برای کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر بحران مورد توجه قرار گیرد. در این راستا به منظور بررسی ارتباط میان این دو موضوع، از مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و متون معتبر علمی مرتبط، بررسی تجربیات نمونه های موفق جهانی و نیز نظرسنجی از 35 نفر از صاحبنظران در این حیطه و استخراج نتایج حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از مدل دلفی فازی استفاده شده است. از همپوشانی معیارهای استخراج شده در هر دو حوزه و نیز نتایج حاصل از نظرسنجی از صاحبنظران، معیارهای پیشنهادی توسعه فضاهای زیرسطحی در جهت مدیریت بحران تدوین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میان معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی و مدیریت بحران در حوزه کالبدی بیش از 85 درصد، در حوزه حمل و نقل حدود 90 درصد، در حوزه زیست محیطی حدود 75 درصد و در حوزه اقتصادی در حدود 70 درصد همپوشانی وجود دارد و در این میان بیشترین همپوشانی میان معیارها در حوزه های کالبدی، حمل و نقل و محیط زیست وجود دارد. به این ترتیب که ایجاد مسیرهای زیرسطحی تندرو و ارتباط زیرسطحی مراکز مهم امدادی در حوزه حمل و نقل و نیز استفاده از فضاهای زیرسطحی برای دفع مواد خطرناک در حوزه محیط زیست در انطباق کامل با معیارهای مدیریت بحران قرار دارد. چنین به نظر می رسد که می توان از معیارهای پیشنهادی در جهت توسعه فضاهای زیرسطحی با رویکرد حاضر بهره جست.
شهر دوستدار زن شناسایی معیارهای شهر دوستدار زن از نظر زنان متعلق به پایگاه ها و تیپ های مختلف اجتماعی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی برخی از معیارهای شهر دوستدار زن از نظر زنان متعلق به پایگاه ها و تیپ های مختلف اجتماعی است.این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی و کیفی است.روش مورد استفاده اتنوگرافی (مردمنگاری)و تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه مسأله محور است.جمعیت آماری زنان 18 تا 50 سال ساکن تهران هستند که طی 5 سال گذشته ساکن تهران بوده اند.نمونه گیری غیر احتمالی و قضاوتی و حجم نمونه 19 نفر است.نتایج این پژوهش حاکی از آن است که از نظر زنان مصاحبه شونده با بهره مندی از هشت ویژگی، تهران شهری دوستدار زن می شود:تهران امن،تهران راحت،تهران فعال،تهران مشارکتی،تهران فراغتی،تهران عادلانه،تهران زیبا و تهران دوستدار کودک.علاوه بر این دو متغیر تیپ اجتماعی و پایگاه اقتصادی و اجتماعی تفاوت چندانی در دیدگاه های زنان در مورد معیارهای شهر دوستدار زن ایجاد نمی کند.بلکه سه موقعیت خانه داری، اشتغال و مادری تفاوت هایی در دیدگاه ها، نیازها و دغدغه های زنان در زندگی شهری ایجاد می کند.
بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری با تاکید بر فضاهای گذران اوقات فراغت (نمونه موردی: محله قیطریه، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عمده توجه ها موجود بازآفرینی شهری دربرگیرنده برنامه هایی با اهداف اقتصادی، محیطی و کالبدی است. پس لازم تا در بازآفرینی شهری، حرکت از منظرسازی صرف به تدریج به سمت افزایش توجه به رویکرد گسترده تری از آن همچون رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا صورت گیرد؛ که ضمن توجه به منافع مالی و اقتصادی در طرح های شهری، مسیر این سرمایه گذاری، در راستای ایجاد مراکز فرهنگی و هنری و گذران اوقات فراغت تعیین شود. این موجب برون گرایی، اجتماعی بودن و خلاقیت می گردد. از این بابت در فرایند بازآفرینی شهری محرک توسعه شهری قلمداد می شود. این پژوهش به دنبال همچنین رویکردی در بازآفرینی است. یافته های پژوهش نشان داد که محدوده مورد مطالعه به لحاظ کاربری فراغتی در وضعیتی مطلوب قرار ندارد. از سویی دیگر روش کیفی بکار گرفته شده، معیارهایی را برای رسیدن به تعادل کیفی، کمی، مطلوب و دسترسی ساکنان بافت به خدمات شهری همچون فراغتی در قالب رویکرد بازآفرینی بافت فرسوده شهری مشخص نمود. با انجام تحلیل های فضایی بلوک های غربی که محور ورودی بافت و در ارتباط با شریان های اصلی و حلقه پیونددهنده این بافت با محله های قیطریه، دزاشیب و تجریش می باشد، و همچنین کاربریهای بایر در این قسمت قرار گرفته اند، را می تواند به عنوان پهنه بهینه فضاهای گذران اوقات فراغت در نظر گرفت.
تحلیل فضایی پراکنش فقر جنسیتی در فضاهای شهری
حوزه های تخصصی:
پدیده فقر شهری علی رغم تمام برنامه های جهانی و ملی در مبارزه با آن هنوز به عنوان یک نیروی قاهر و یک معضل اجتماعی، جوامع شهری را تهدید می کند و شهرها را با جلوه های ناکارآمد و درهم ریخته سازمان می دهد. در این بین یکی از ابعاد فقر شهری، رویکرد جنسیتی فقر است. دیدگاه جنسیتی به فقر ادراک مفهوم فقر را افزایش می دهد چرا که سبب می شود تجزیه و تحلیل توصیفی در علل فقر فراتر رود. از اینرو هدف این تحقیق تحلیل فضایی پراکنش فقر جنسیتی در فضاهای شهر تبریز می باشد. جامعه آماری این تحقیق محدوده ی قانونی شهر تبریز در سال 1385 و حجم نمونه نیز تمامی بلوک های آماری سال 1385 تبریز است. روش پژوهش در این مطالعه کاربردی از نوع توصیفی- تحلیلی- تطبیقی است که برای شناخت و سنجش فقر از فن خود همبستگی فضایی با استفاده از تحلیل لکه های داغ در نرم افزار Arc/GIS، برای تحلیل الگوهای پراکنش فقر شهری از آماره موران و برای تعیین سطح معنی داری از آزمون T همبسته استفاده گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که توزیع فقر شهری برای هر دو گروه زنان و مردان در فضاهای شهری تبریز از مدل خوشه ای پیروی می کند و خوشه های مرفه نزدیک به مرکز شهر و خوشه های فقیر به حاشیه گرایش دارند. در این پژوهش بیشترین تعداد بلوک های شهری مربوط به گروه مردان با 3506 بلوک مربوط به بلوک های فقیر و برای گروه زنان با 4845 بلوک مربوط به بلوک های خیلی فقیر است. همچنین کمترین تعداد این بلوک ها برای گروه مردان و زنان مربوط به بلوک های خیلی مرفه است که گروه مردان 1% و گروه زنان 5% از تعداد کل بلوک های شهری تبریز را در سال 1385 به خود اختصاص داده است. همچنین آزمون T همبسته تفاوت معنی دار را در گروه زنان و مردان از لحاظ شاخص اجتماعی نشان می دهد.
تبیین امنیت گردشگران با تأکید بر مؤلفه های مدیریت بحران گردشگری (مطالعه موردی: فضاهای گردشگری شهر یزد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاییکه توسعه در زمانها و مکانهای مختلف در بین مناطق بهصورت یکسان صورتنگرفتهاست در هر مقیاسی نابرابریهای منطقهای در کشورها زیادبوده و در زمینه شاخصهای مختلف مناطق ویژهای موقعیت ممتازتری نسبتبه سایر مناطق دارند. بنابراین، مطالعه نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در میان گروهها، قشرها، اقوام و نیز مناطق جغرافیایی با تقسیمات در یک کشور یکی از کارهای ضروری و پایهای برای برنامهریزی و اصلاحات بهمنظور تأمین رشد اقتصادی و تحقق امنیت پایدار بهویژه در مناطق حساس است. هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوتها و نابرابریها بین شهرستانهای مرزی استان آذربایجانغربی از نظر وضعیت و سطح برخورداری از 63شاخص که شامل شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و کالبدی و رتبهبندی این شهرستانها از نظر میزان برخورداری از شاخص-های یادشدهمیباشد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن نیز تحلیلی- مقایسهای است. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز از روشهای الکتر و تاپسیس، که از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره میباشند، استفادهشدهاست. باتوجهبه نتایج به دست آمده از بررسیها مشخصشد که شاخصهای توسعه در میان شهرستانهای این استان بهصورت متعادل توزیعنشدهاست و شهرستانهای پیرانشهر، سردشت و ارومیه بهترتیب در جایگاه اول تا سوم از لحاظ برخوداری از این شاخصها دارای وضعیت فرابرخودار میباشند. درمقابل، شهرستانهای ماکو، اشنویه و چالدران دارای وضعیت نابرخوردار از لحاظ برخورداری از شاخصهای موردمطالعه میباشند. همچنین، باتوجهبه نتایج روش تاپسیس از لحاظ برخورداری از شاخصهای آموزشی شهرستان سردشت، شاخصهای اجتماعی اشنویه و نیز شاخصهای اقتصادی و کالبدی شهرستان ارومیه در جایگاه نخست قرارگرفتهاند. رتبهبندی شهرستانها در این پژوهش میتواند در بهینهسازی وضع موجود و ساماندهی سطوح توسعه و امنیت پایدار در این استان مؤثرباشد.
سنجش میزان احساس امنیت گردشگران در فضای کلانشهرها (مورد مطالعه: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بیشتر کلانشهرها از پتانسیل و توانایی لازم برای گردشگری خصوصاً در سطح ملی و بین المللی برخوردار بوده و جمعیت زیادی از گردشگران را به طرف خود جذب میکنند لذا توجه به امنیت اجتماعی آنها در چنین شهرهایی امری لازم و ضروری است. فقدان امنیت و یا احساس عدم امنیت در بین گردشگران میتواند این صنعت درآمدزا را تهدید کند. براین اساس، هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل میزان امنیت اجتماعی گردشگران در شهر تبریز است. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی بوده و برای جمعآوری دادهها از روشهای کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه، و مشاهده) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی شامل میانگین گیری، آزمونهای t-test، رگرسیون چندمتغیره، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش را، گردشگران شهری داخلی وارد شده به شهر تبریز در سال 1394 تشکیل میدهد که با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 384 نمونه برآورد شده است، و این رقم جهت اطمینان بیشتر به 390 نفر افزایش داده شده است. روش نمونه گیری به شیوه تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای میباشد. اعتبار ابزار تحقیق با استفاده از اعتبار صوری و پایایی سؤالات آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در حد بالاتر از 7/0 مورد تایید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که میزان تحصیلات، سن، سواد، وضعیت تأهل، میزان درآمد، نقش نیرویانتظامی و رسانهها به مقدار بسیار زیادی بر میزان احساس امنیت اجتماعی گردشگران شهری تأثیر داشته و در این میان وضعیت کالبدی – فیزیکی شهر تبریز کمترین تأثیر را از نظر گردشگران شهر داشته است.
نقش وقف در توسعه آبی و شکل گیری فضاهای شهری مشهد در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقف به عنوان یک ارزش در میان جامعه اسلامی ازجایگاه ویژه ای برخوردار است. این سنت در تاریخ ایران به ویژه درعصر صفویه به دلایل چندی از جمله رسمیت یافتن مذهب تشیع ، از رشد و شکوفایی برخوردار است و بر جنبه های مختلف ، تأثیرات عمیقی برجای نهاده است . از جمله می توان نقش آن را در توسعه جغرافیایی و ایجاد فضاهای شهری ملاحظه کرد. مشهد یکی از این شهرها وشاید مهم ترین آن است . اگر چه کتاب ها و مقالات مستقلی در باب وقف نگارش یافته است و حتی تأثیرآن برروی برخی از شهرها مورد بررسی قرار گرفته است ؛ اما تحقیق جامعی در بارة تأثیر وقف در ایجاد دگرگونی جغرافیایی و ایجاد فضاهای شهری مشهد دردوره صفوی ، صورت نگرفته است. از این رو این نوشتار برآن است با استفاده از منابع کتابخانه ای ، وقفنامه ها واسناد ارزشمند مربوط به مسائل مالی و حسابداری موقوفات ، موجود درمرکزآرشیوآستان قدس باروش توصیفی - تحلیلی به نقش وقف در توسعه منابع آبی ، گسترش فضاهای درونی شهری ، مهاجرپذیری و جذب جمعیت دردوره صفویه در شهر مشهد بپردازد.
تجربه پرسه زنی و باز شکل دهی فضاهای همگانی شهری جمال محمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسه زنی که بر اثر پیوند ناموزون عناصر سنتی و مدرن در زندگیِ روزمره فرد ایرانی پروبلماتیک شده است، اکنون نشانه ای است با دلالت های معنایی گوناگون که در عرصه های گوناگون شهری به انحاء گوناگون خود را نمایان می سازد. پرسه زنی کنشی معطوف به ساختن فضایی فرهنگی و مقاومتی در برابر عناصرِ فرهنگِ مسلط است. تلاش پژوهش حاضر واکاویِ ژرفِ تجربه پرسه زنی در فضاهای همگانیِ شهر سنندج است. این که پرسه زنان (جوانان) چه درکی از کنش پرسه زنی در این فضاها دارند؟ چگونه تعامل ها، لذت ها، معناها و تجربه های خود را در این فضاها شکل می دهند؟ چگونه با استفاده از این فضاها به خرده فرهنگ خاص خود شکل می دهند؟ چگونه در برابر فرامین فرهنگ رسمی مقاومت می ورزند؟ در بخش نظری منظومه ای از آرای زیمل، بنیامین و دوسرتو در باب پرسه زنی و فضاهای همگانیِ شهری ارائه شده است. در روش شناسی نیز با کاربست مردم نگاریِ شهری از فن مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که تجربه پرسه زنی نزد پرسه زنان معانی گوناگونی دارد که در پنج مقوله بنیانی قابل دسته بندی اند:
1- مستعمره شدن زندگیِ روزمره در فضاهای همگانیِ شهری 2- آفرینش و باز شکل دهی فضاهای نمادین به میانجی کنش پرسه زنی 3- تمایز پذیری/تمایز زدایی زندگیِ روزمره به واسطه پرسه زنی 4- کارناوالی شدن زندگیِ روزمره
5- پرسه زنی در مقام خرده فرهنگ شهری. پژوهش حاضر به این نتیجه ختم می شود که پرسه زنی پراکسیسی اجتماعی است که از طریق آن گفتمان رسمیِ مسلط بر عرصه های شهری که سعی در تثبیت و شکل دهیِ این عرصه ها دارد، به چالش کشیده می شود و پرسه زنان به میانجی تسخیر نمادین این عرصه ها و خلق نظام معنایی خاص خود سعی در بازشکل دهی این عرصه های شهری دارند. به بیان دیگر عرصه های شهری صحنه معارضه جویی دو نیروی متفاوت است که یکی سعی در تثبیت گفتمان مسلط و دیگری سعی در بازتولید فضاهای گفتمانی و ارائه خوانش های متفاوت در این عرصه ها را دارد.
ارزیابی آسیب پذیری فضاهای شهری در برابر بحران زلزله با استفاده از منطق فازی (مطالعه موردی شهر اهر)
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش شهر و شهرنشینی و با افزایش بارگذاری های محیطی و اقتصادی بر بستر آن ها باید اذعان کرد که بر تعداد بحران ها نیز افزوده شده و از طرفی آسیب پذیری شهرها نیز به دلایل متعدد در برابر بلایای طبیعی افزایش یابد. باید خاطرنشان کرد که پدیده های طبیعی، زمانی مخاطره آمیز خواهند بود که جامعه در معرض آن، نسبت به آن آسیب پذیر باشد که در این صورت مخاطرات تبدیل به بحران های طبیعی-تکنولوژیکی خواهند شد. با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن این حوادث و لزوم اتخاذ صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات متناسب با آن، هم چنین پیشرفت دانش و تکنولوژی بشری، ارزیابی آسیب پذیری فضاهای شهری و برنامه ریزی در راستای آن، کارآمدترین و یا شاید بهترین گزینه مدیریت و برنامه ریزی شهری برای مقابله با مخاطرات طبیعی و به خصوص زلزله می باشد. در این پژوهش با توجه به احتمال آسیب پذیری شهر اهر به دلیل موقعیت جغرافیایی آن، سعی شده با بررسی وضعیت موجود و تجزیه وتحلیل نقاط قوت و ضعف، به ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری فضاهای شهری اهر در برابر بحران زلزله پرداخته شود. نوع این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و روش تحقیق مبتنی بر یک روش توصیفی-تحلیلی است. برای سنجش آسیب پذیری فضاهای کالبدی شهر در برابر زلزله از شاخص های 15 گانه در سه طیف شاخص های سازه ای، برنامه ریزی و طبیعی استفاده شده است. پس از تعیین وزن شاخص ها با توابع چند متغیره، سعی شده با استفاده از مدل فازی به این موضوع پرداخته شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حدود 30 درصد از فضاهای ساخته شده شهری اهر در برابر زلزله، آسیب پذیری متوسط به بالایی دارند و این مناطق شامل محلات حاشیه نشین و قسمت هایی از بخش های مرکزی، تجاری و تاریخی شهر می باشد و ساختار کالبدی مطلوبی برای مدیریت بحران ناشی از زلزله را ارائه نمی نمایند.
بررسی عوامل مرتبط با احساس ناامنی اجتماعی زنان در فضاهای شهری (با تاکید بر ویژگیهای کالبدی شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزه های تخصصی:
احساس ناامنی در فضاهای عمومی شهری از نگرانی های مهم شهروندان است. برنامه ریزان و طراحان فضاهای شهری در تلاش هستند تا با شناسایی عوامل مرتبط با احساس ناامنی بویژه در فضاهای شهری، امنیت را برای استفاده کنندگان از آن فضاها فراهم کنند. بخش عمده ای از شهروندان را زنان تشکیل می دهند که حضور آنان در محیط های کار و فعالیت های اجتماعی شهری روند رو به رشدی دارد و این باعث می شود تا در طراحی و ساخت کالبد شهر حضور آنان مورد توجه قرار گیرد. آنان نیازمند تسهیلات خاصی از فضا هستند تا موجب افزایش اطمینان خاطر آنان از حضور امن در فضاهای شهری شود. در این مطالعه تلاش شده است تا زمینه های احساس ناامنی اجتماعی در بین زنان بررسی شود و عوامل مؤثر بر نگرانی ها و ترس های زنان در فضاهای عمومی و محیط شهری با تاکید بر ویژگیهای کالبد شهری شناسایی گردد.
توانسنجی فضاهای شهری در پاسخدهی به نیاز گروه های کم توان جسمی- حرکتی، مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر پیاده محور برای عموم شهروندان قابل استفاده، اما شهر مطلوب کم توانان جسمی برای همه شهروندان یک شهر مناسب است. آفرینش شهری مطلوب برای افراد کم توانان مستلزم رعایت اصول و ضوابطی است که رعایت آنها می تواند نقش مهمی در دسترسی آسان و حضور آنان در فضاهای عمومی داشته باشد. در کنار رعایت چنین اصولی، توجه به اولویت ها و نیازهای اساسی گروه های کم توان جسمی-حرکتی جهت حضور در فضاهای شهری می تواند اقدامات اجرایی را با نتایجی موثرتری همراه سازد. با این وجود، مدتی است نظام مدیریت شهری مناسب سازی فضاهای شهری در اغلب کلانشهرها کشور در پیش گرفته است که ضرورت ایجاب می نماید، بازخورد چنین اقداماتی از نقطه نظر معلولان مورد ارزیابی و پایش قرار گیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان پاسخدهی فضاهای شهری به نیازهای گروه های کم توان جسمی- حرکتی به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون T تک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از مطالعه حاضر نشان می دهد؛ علی رغم اقداماتی که در زمینه مناسب سازی محیط جهت حضور گروه های کم توان جسمی-حرکتی صورت گرفته همچنان شرایط اجتماعی اقتصادی و کالبدی کنونی قادر به رفع نیازهای معلولان به شکل شایسته نیست. بنابراین، مشارکت گروه های هدف در زمینه مناسب سازی فضاهای شهری، رعایت ضوابط ساخت و ساز ها توسط نهندسین ناظر، تدوین ضوابط قابل اجرا در طرح های موضعی و ... می تواند نتایج موثرتری را در زمینه مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان به همراه داشته باشد
امنیت و حقوق شهروندی زنان در فضاهای شهری بارویکرد CPTEDمورد: خیابان و پیاده راه
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین معیارها برای سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارند. اندیشمندان، انسان را محور توسعه می دانند و معتقدند که درجه توسعه یافتگی جوامع بستگی به استفاده بهینه از تمامی توان نیروی انسانی آنها دارد. بهبود اوضاع زندگی آدمیان و تحقق عدالت اجتماعی هم وسیله و هم هدف توسعه همه جانبه است. برای پیشرفت و بالندگی یک جامعه، باید از تمامی ظرفیتها و توانمندیها بهره جست و امکانات بالقوه را به بالفعل تبدیل کرد. توسعه پایدار به معنای تلفیق اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی برای حداکثرسازی رفاه انسان فعلی بدون آسیب رساندن به توانایی نسلهای بعدی برای برآوردن نیازهای شان است. شکل گیری و رشد شهرهای ایران به طور کلی متکی به دو عامل رشد ارگانیک و رشد برنامه ریزی شده بوده است. می توان گفت دوعامل موثر در شکل گیری و توسعه شهرها طبیعت و مردها بوده اند. متاسفانه زنان به عنوان نیمی از شهروندان شهرها، نیازهایشان در طراحی شهر دیده نشده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و نحوه انجام روش توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی و مراجعه به سازمانهای مربوطه می باشد . یافته های پژوهشی نشان می دهند که در سال های اخیر زنان و مردان فضای شهری را به صورتهای متفاوتی تجربه می کنند و زنان بطور یکسان با مردان از فضای شهری بهره مند نمی شوند. اگرچه فضاهای شهری بر اساس قانون به روی همه باز است، یکی از عوامل محرک این اقدام خود زنان به عنوان شهروند می باشد. آنان بهتر از همه بر معضلات حضورشان در محیط های شهری واقف هستند و در صورت مشارکت فعال با برنامه ریزان می توانند محیطی امن برای خود و خانواده شان فراهم آورند. دراین مقاله بر پایه رویکرد CPTED تحت یک پرسشنامه ای از خود زنان در مورد کاهش احساس امنیت در فضاهای شهری (مورد یک محور خیابان و پیاده راه در تهران)تحلیل انجام می شود. یافته ها در زمینه امنیت در فضاهای شهری یاد شده نشان می دهد در کشورهایی که ساختار فرهنگی و مذهبی عمیق تری وجود داشته باشد و طراحی شهرهای انها مرد محور بوده و باعث ایجاد احساس عدم امنیت و بروز زمینه های مشکلات اجتماعی ، فرهنگی و روانی می شود و همه اقشار جامعه را متاثر می کند. بایستی در ارتباط با این رویکرد معارهایی ریزتر و جزیی تری را در ارتباط با زنان و شاخص های طراحی محیط لحاظ کرد.
رابطه ی فضاهای بی دفاع شهری با احساس امنیت اجتماعی (مطالعه ی موردی: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه بین فضاهای شهری و احساس امنیت شهروندان یکی از مباحث جامعه شناسی شهری است که مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است؛ این فضاها می توانند تأثیر به سزائی در ایجاد احساس امنیت داشته باشند. مقاله ی حاضر به مطالعه ی ویژگیهای فضاهای شهری و نقش آن در احساس امنیت شهروندان با استفاده از نظریات گوناگون جامعه شناسی، روان شناسی اجتماعی و طراحی شهری همچون نظارت چشم های خیابان جین جاکوبس، تفاوت فرهنگی راپوپورت، فضای قابل دفاع نیومن، پنجره ی شکسته ویلسون، پیشگیری وضعی از جرم کلارک، ری جفری و چیدمان فضایی هیلیر در سال 1394 در شهر تهران پرداخته است. روش پژوهش حاضر مبتنی بر پیمایش و ابزار پرسشنامه بوده است. پرسشنامه پژوهش ابعاد امنیت را در چهار مؤلفه ی احساس امنیت مالی، روانی، جانی و ناموسی با 28 گویه مورد بررسی قرار داده است. روایی پرسشنامه ی تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ معادل 89.% برآورد گردید. تعداد 400 نفر از شهروندان تهرانی نمونه ی تحقیق را شامل می شدند که از پنج حوزه ی شهری شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تهران برگزیده شدند. نتایج نشان دادند احساس امنیت شهروندان تهرانی در فضاهای با دفاع بیش از فضاهای بی دفاع است. آزمون فرضیه رابطه بین فضای شهری و ابعاد احساس امنیت نشان داد تفاوت معناداری از نظر انواع احساس ناامنی بین شهروندان به تفکیک فضای بی دفاع و بادفاع مشاهده می گردد. تحلیل رگرسیونی نشان داد متغیرهای مستقل، طراحی و معماری نامناسب فضای شهری، عدم نظارت مداوم بر عرصه ی فضاهای شهری تراکم پایین جمعیت، حضور افراد غریبه و پیش فرض عدم امنیت 79درصد از تغییرات احساس ناامنی را تبیین نمودند.