مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
فرهنگ مادی
حوزه های تخصصی:
امروزه در مطالعات تاریخی و فرهنگی، اشیا و تصاویر نیز همچون متن های نوشتاری، به عنوان منابع اطلاعاتی شناخته می شوند. منابعی که نه تنها در تکمیل اطلاعات به دست آمده از منابع نوشتاری اهمیت دارند؛ بلکه قادر به ارائه اطلاعاتی هستند که نویسندگان متن های تاریخی قادر به بیان آن ها نبوده اند. با بررسی این آثار و خوانش مضامین فرهنگی رایج بر آن ها می توان به فهم و درکی عمیق تر از اندیشه های رایج و شیوه زیست و زندگی مردم نائل شد. اشیای طلسمی و تعویذی در زمره اسناد اصیلی قرار دارند که شیوه طراحی و پیوست های فرهنگی و مذهبی رایج در آن ها، پیوستگی بسیاری با فرهنگ عامه مردم دارد. در این تحقیق که با هدف شناخت تأثیر ایدئولوژی و مذهب بر فرهنگ مادی دوره قاجار و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته، تلاش شده است تا با مطالعه موردی انواع «بازوبندها»، به چگونگی کاربرد مضامین مختلف بر روی این آثار پرداخته و بدین پرسش اساسی پاسخ داده شود که باورداشت های اسلامی شیعی چگونه در ساختار ظاهری و نقوش رایج در بازوبندهای قاجاری نمود یافته اند؟ در این پژوهش در دو بخش اصلیِ جایگاه بازوبند در فرهنگ ایرانی اسلامی و پیوست های صوری و فرهنگی بازوبندها (روایت ها، کُدها و رمزنگاره ها) بدین مسئله پرداخته شد. نتیجه این بررسی ضمن اینکه نشان از تأثیر مستقیم مذهب تشیع و اعتقادات اسلامی بر بازوبندهای دوره قاجار دارد، بیانگر تأثیر مستقیم باورهای عامیانه در شیوه کاربرد و طراحی این آثار است.
صورت بندی پیوست های فرهنگی نقاشی قاب آیینه های نشان دار دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
128 - 143
حوزه های تخصصی:
اشیاء که در زندگی عادی مردم، مبتنی بر نوعی عقلانیت ابزاری اند، گاه در زندگی روزمره از جایگاه و کارکرد معمول خود فراتر رفته، کاربرد و جایگاه فرهنگی پیدا می کنند. آیینه ها از جمله اشیاء مادی هستند که با تأثیرپذیری از فرهنگ ایرانی- اسلامی، کارکرد فرهنگی و اعتقادی یافته اند. در این تحقیق، که با هدف شناخت تأثیر ایدئولوژی و مذهب بر فرهنگ مادی دوره قاجار انجام پذیرفته، تلاش گردیده تا با مطالعه موردی «قاب آیینه»، به چگونگی کاربرد مضامین مختلف بر روی این آثار پرداخته شود. آنچه در این گفتار مورد بحث است، نشان دادن روایت ها، کُدها و رمزنگاره های رایج بر روی قاب آیینه های دوره قاجار است. بنا بر این با فرض بر این که قاب آیینه ها در دوره قاجار از کارکرد معمول خود فراتر رفته و به عنوان وسیله ای برای انتقال فرهنگ و ایدئولوژی کاربرد پیدا کرده اند، تلاش گردیده تا بدین پرسش اساسی پاسخ داده شود که: قاب آیینه ها در دوره قاجار چگونه به عنوان ابزاری مادی برای انتقال فرهنگ و ایدئولوژی درآمده اند و چه مضامینی در آن ها رایج بوده است؟ لذا در این پژوهش در دو بخش اصلی، شامل جایگاه آیینه در فرهنگ ایرانی- اسلامی، و پیوست های صوری و فرهنگی قاب آیینه های دوره قاجار (روایت ها، کُدها و رمزنگاره ها) بر روی 30 نمونه انتخابی، بدین مسئله پرداخته شد. روش کار در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده، جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، اسنادی انجام شده است. برای رسیدن به نتیجه ای بهتر، نمونه های مورد بررسی به روش طبقه بندی خوشه ای، دسته بندی و سپس تحلیل گردیدند. نتیجه این بررسی حاکی از آن است که قاب آیینه ها در دوره قاجار کارکرد دگرگونه ای پیدا کرده گاه در بیان روایت ها، گاه به عنوان ابزاری در جهت تعلیم و تأکید بر مضامین دینی و اخلاقی و گاه نیز به عنوان حرز و تعویذی برای نگاه داشت و محافظت دارندگان این ادعیه از بلایا کاربرد یافته اند.
بررسی میزان پایبندی دانش آموزان دبیرستان های شهر یزد به فرهنگ عامه
منبع:
فرهنگ یزد سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
28 - 47
حوزه های تخصصی:
دانش آموزان دبیرستانی نقش مهمی در فراگیری، حفظ و اشاعه فرهنگ عامه هر شهر یا روستا دارند. بنابراین دستیابی به میزان آگاهی و پایبندی آنان نسبت به این مقوله برای برنامه ریزی های بعدی از ضروریات است. در این تحقیق از نوع کاربردی با یک روش توصیفی و پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه تلاش شده است تا میزان آگاهی و پایبندی دانش آموزان دبیرستان های شهر یزد به فرهنگ عامه سنجیده شود. جامعه آماری در این تحقیق دانش آموزان دختر و پسر مدارس شاهد متوسطه (دبیرستان) دوره دوم شهر یزد هستند که تعداد آنها 1738 نفر ( 825 نفر دختر و 913 نفر پسر) است. همچنین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 314 نفر است که از این تعداد 166 نفر را دانش آموزان پسر و 148 نفر را دانشآموزان دختر تشکیل می دهند. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای است. این تحقیق از نظر جمع آوری داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی است که به روش پیمایشی انجام شده و از نظر هدف کاربردی است. نتایجی که از این پژوهش به دست آمد نشان داد که در دو بعد مادی و شفاهی سطح آگاهی پسران بالاتر از دختران و میزان آگاهی دانش آموزان دختر و پسر در مؤلّفه های شفاهی و معنوی بالاتر از مؤلّفه های مادی است. بطور کلی میزان آگاهی از فرهنگ عامه در حد مطلوبی قرار دارد. پایبندی به مؤلّفه های فرهنگ عامه در بین دانش آموزان پسر در حد قابل قبول و دانش آموزان دختر به طور کلّی پایین تر از حد قابل قبول قرار دارد. همچنین میزان پایبندی به فرهنگ عامه به طور کلّی پایین تر از حد قابل قبول است. دانش آموزان دبیرستانی اطّلاعات خود در زمینه فرهنگ عامه را بیشتر از طریق خانواده و آشنایان به دست می آورند. همچنین بین جنسیت و میزان استفاده از فرهنگ عامه ، رابطه وجود دارد.
خرما، هویت و زندگی روزانه (مطالعه موردی: روستای شلدان 1300 – 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معیشت، تغذیه و شیوه گردآوری غذا توسط مردم در گذشته، بخشی از مطالعات حوزه تاریخ اجتماعی به شمار می رود. با پژوهش در این موضوعات می توان با مواد غذایی و چگونگی تهیه، تولید، نگهداری و مصرف آن ها در گذشته آشنا شد. در این نوشتار، به نقش خرما در زندگی روزانه مردم روستای شَلدان در جنوب استان فارس، طی سال های 1300 تا 1357ش پرداخته شده است. خرما در این روستا، از راه های مختلفی تهیه می شد و در کنار نان، خوراک اصلی مردم شلدان را تشکیل می داد. افزون بر این، خرما استفاده طبی نیز داشت، جایگزین مناسبی برای شکر بود و از آن محصولات و غذاهای مختلفی تهیه می شد که برخی از آن ها هنوز هم مورد توجه است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که خرما به عنوان یکی از مؤلفه های فرهنگ مادی چه نقشی در شکل دادن، هویت بخشیدن و استمرار یافتن زندگی روزانه مردمِ روستای شلدان در فاصله سال های 1300 تا 1357ش داشته است؟ از آن جا که در منابع تاریخی راجع به پیشینه این روستا و مکان های پیرامون آن اطلاعات زیادی وجود ندارد، تکیه اصلی این پژوهش بر تاریخ شفاهی از طریق مصاحبه با شماری از معمرین و اسناد محلی حسینیه روستا بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خرما به عنوان یک عنصر مادی و یکی از مؤلفه های مهم فرهنگِ مادی و فرهنگِ دینی مردم شلدان، نقش بی بدیلی در شکل دادن و تنظیم روابط اجتماعی در زیست جهان مادی و معنوی و متعاقب آن در زندگی روزانه آن ها داشته است.
روابط قدرت و هستی سیاسی اشیا در ایران: نمونه پژوهی دهه 1360(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
35 - 60
حوزه های تخصصی:
با وقوع انقلاب اسلامی و تثبیت و یکدستی آن، سیاست های فرهنگی جدید پیاده شد که زندگی روزمره هدف مستقیم آن بود. بدین منظور، روابط قدرت به سرعت دگرگون شد و تمام هستی های اجتماعی، چه انسانی و چه مصنوعات و اشیا، می بایست از لحاظ هستی شناختی بازتعریف می شدند. بنابراین، نخستین موضع آشکارگی این تغییر در هستی های اجتماعی روزمره، به خصوص اشیا، بود. بر این اساس، مسئله پژوهش پیش رو بر کشف پیوند بین روابط قدرت و زندگی سیاسی اشیا، در جایگاه یکی از مهم ترین عناصر زندگی روزمره، متمرکز است که تا پیش از این محور بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در ایران نبوده است. برای بررسی این مسئله، پرسش اصلی آن است که تغییر روابط قدرت پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه تأثیری بر فرهنگ مادی جامعه و زندگی اشیا در دهه 1360 گذاشت. برای بررسی این پرسش، که به علت اکتشافی بودن به فرضیه نیاز نداشت، از روش تاریخ نگاری از پایین یا تاریخ نگاری زندگی روزمره، و بحث مفهومی حول روابط قدرت و فرهنگ مادی بهره گرفته ایم که وجوهی مغفول از تاریخ سیاسی ایران معاصر را نیز پوشش می دهد. مهم ترین یافته های پژوهش به تغییراتی مربوط می شود که بسط نفوذ شیوه زندگی مدرن، از رهگذر کالاها، تحت حکومتی ضدمدرنیسم را هم زمان با بسط نفوذ دولت در زندگی مردم، نسبت به رژیم پیشاانقلابی، بر اثر مدرن ترشدنِ خود دولت انقلابی نشان می داد. به عبارتی، دولتی که ضدمدرنیسم بوده است عملاً هم خودش مدرن شده و هم زندگی مردم را مدرن تر کرده است.
جایگاه استفاده از خودرو شخصی در سطح ملی با تأکید بر جغرافیای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۳
171 - 186
حوزه های تخصصی:
ما با کالاها در فضای جغرافیایی زندگی می کنیم؛ زندگی با اشیاء، مستلزم بومی سازی، مناسب سازی و جای دهی آنهاست. در واقع، ارتباط کالاها و مردم و روش قرار دادن کالاها در محیط های آشنا است، که فرهنگ مادی متمایز را می سازد. از طرفی دیگر، کالاها با حضور فیزیکی خود در زمان ها و فضاهای خاص با تشکیل شبکه ای از عناصر فرهنگی ارتباطی، هویت ملی را پایدار می سازند. شبکه ای از اتصالات که در آن ارتباطات فرهنگی نهادینه شده است و معنای نمادین کالاها را مشخص می کند. برای انجام این پژوهش در زمینه فرهنگ مادی کالاهای نمادین و هویت ملی، ابعاد ملی اتومبیل به عنوان غنی ترین نماد صنعت قرن بیستم روشن شده است. در جامعه شناسی، عبارات کلیدی فوردیسم و پست فردیسم اهمیت اتومبیل را نشان می دهد. انواع اتومبیل و هویت هایی که به اتومبیل نسبت داده می شود، در شکل گیری فرهنگ مادی نقش به سزایی دارد و باعث تحت تاثیر قرار گرفتن مفاهیمی چون جنسیت و استقلال می شود. روش شناسی این پژوهش کیفی است، از نظر نتایج، پژوهشی کاربردی است و در زمره تحقیقات بینارشته ای قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد، کالاهای نمادین، نظیر اتومبیل، می توانند در فرهنگ و هویت ملی ادغام شوند؛ به شکل عملی و نمادین، در فضاهای گوناگون ملی سازگار باشند و در ارتباطات عاطفی که عقاید مربوط به فرهنگ های اتومبیل ملی را هماهنگ می کنند،گسترش یابند.
بررسی جامعه شناختی فرهنگ انرژی در بین کنشگران ساخت مسکن و ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
79 - 101
حوزه های تخصصی:
امروزه مسئله ی هدررفت انرژی، یکی از مهم ترین چالش های محیط زیست می باشد. بر اساس پژوهش ها، مصرف انرژی خانگی در ایران نسبت به میانگین جهانی آن بالاتر است. بسیاری از پژوهش ها، صرفا به فرهنگ مصرف کنندگان در واحدهای مسکونی تمرکز کرده اند؛ درحالیکه در بسیاری از اوقات شرایط فیزیکی ساختمان منجر به هدر رفت انرژی می شود. شرایط فیزیکی ساختمان نیز قبل از سکونت توسط سازندگان، مهندسان و عوامل دیگر بوجود آمده است. بنابراین کنشگران در حوزه ی ساخت وساز موضعیت پژوهش جاری است. رویکرد این پژوهش کیفی و با راهبرد نظریه زمینه ای انجام پذیرفته است. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختار یافته با کنشگران ساخت و ساز انجام شده است. با استفاده از نظریه زمینه ای تا جایی که به پژوهشگران به اشباع نظری برسند، مصاحبه ها انجام شد. بر همین اساس کد گذاری باز، محوری انجام گردید و سپس مقوله هسته از آن استخراج گردید. ابتدا بر اساس کدهای مربوطه، یافته ها در سه بخش هنجارهای شناختی، فرهنگ مادی و رویه ها بهمراه موانع و تسهیلگرهای آنان تقسیم بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که سطح دانش و نگرش کنشگران، هنجارهای شناختی را تضعیف نموده است و این موضوع بخصوص در مناطق پایین شهر بیشتر به چشم می خورد. همچنین هزینه ها و مرسومات، بالاترین اثر را در نوع فرهنگ مادی کنشگران دارد. بیشترین تسهیلگری در فرهنگ انرژی ساخت وساز را رویه های انرژی و سپس فرهنگ مادی در قسمت های بالای شهر تهران دارد و نیز هنجارهای شناختی و فرهنگ مادی در پایین شهر، اثر کمتری بر فرهنگ انرژی ساخت وساز دارد.
خانگی شدن رسانه ها، رسانه ای شدن خانه ها؛ فرهنگ مادی فناور ی های رسانه ای و تغییرات خانه و فضاهای خانگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانه امروزی با خانه سنتی یا پیشاصنعتی، تفاوت های چشمگیری دارد. عوامل پرشماری در تغییرات خانه دخیل بوده اند، اما هیچ یک از آن ها به اندازه ورود فناوری ها بر خانه و فضاهای خانگی تأثیرگذار نبوده اند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی فرایند پیوند و همنشینی خانه های ایرانی و دستگاه های رسانه ای و تأثیرات متقابل آن ها بر یکدیگر است. در این مقاله، تلاش کرده ایم تا فارغ از وجه محتوایی رسانه ها که اغلب موردتوجه قرار می گیرد با تمرکز بر فرهنگ مادی دستگاه های رسانه ای و به ویژه تلویزیون، فرایند هم زمان خانگی شدن دستگاه های رسانه ای و رسانه ای شدن خانه ها در ایران را بررسی کنیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دستگاه های رسانه ای در هنگام ورود به درون خانه های ایرانی و در روند خانگی شدن، با مقاومت هایی از درون و بیرون روبه رو بوده اند. ویژگی مشترک این مقاومت ها، با وجود خاستگاه متفاوتشان، ایدئولوژیک بودن آن هاست. همچنین، برپایه یافته های پژوهش، فرایندی از رسانه ای شدن خانه در ایران قابل تشخیص است که با ورود رادیو و به تبع آن، برق، به درون خانه ها ی ایرانی آغاز شده و به تدریج، امروزه به سوی هوشمندسازی روزافزون خانه درحال حرکت است. با حرکت در این مسیر، خانه خود به یک شبه رسانه تبدیل می شود؛ رسانه ای که با ارتباط و پیوند با خانه های دیگر، محله ها، و شهرهای هوشمند، درحال حرکت به سوی «خانه متصل» است.
انتقال فرهنگ و انتقال فناوری
حوزه های تخصصی:
در نوشتاری که در پیش رو دارید، تعاریف مختلف فرهنگ و تعریف نسبتا متفاوتی با تعاریف مرسوم از تکنولوژی ارائه خواهند شد. در ادامه، مولفه های اصلی فرهنگ که نقش اساسی در توسعه فرهنگ را دارد، با شرح بیشتری مورد بحث قرار خواهند گرفت. از همین دیدگاه توضیح داده می شود که چگونه تکنولوژی به عنوان بخشی از فرهنگ، در فرآیند توسعه فرهنگ، جذب و یا ایجاد شده و خود توسعه پیدا می کند. با این رویکرد، گفته خواهد شد که چرا انتقال تکنولوژی، در قالب انتقال فرهنگ، که خود مقوله قابل بحثی است، باید مورد بررسی قرار گیرد. در پایان نیز، راهکارهای پیش روی کشورهای در حال توسعه به اجمال مورد بررسی و نقد قرار خواهند گرفت
بررسی فرهنگ انرژی خانگی در بین بهره برداران واحدهای مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جامعه ایران، مصرف انرژی و هدر رفت آن، به یک مسئله ی حیاتی تبدیل شده است. بر اساس منابع موجود، مصرف انرژی خانگی بیشتر از میانگین جهانی است. این پژوهش با تاکید بر فرهنگ انرژی مصرف کنندگان خانگی در کلانشهر تهران انجام شده است. وجه تمایز تحقیق حاضر با دیگر پژوهش ها در این است که هم مصرف روزمره انرژی و هم رفتارهای تهیه تجهیزات و مصالح ساختمانی که به انرژی مربوط است را بررسی نموده است. رویکرد این تحقیق کیفی و با راهبرد نظریه زمینه ای می باشد. مصاحبه ها به صورت نیمه ساختار یافته با ساکنان واحدهای مسکونی تا جایی که پژوهشگران به اشباع نظری برسند، انجام شد. بر همین اساس کد گذاری باز، محوری انجام گردید و سپس مقوله هسته از آن استخراج گردید. بر اساس کدهای مربوطه، یافته ها در سه بخش هنجارهای شناختی، فرهنگ مادی و رویه ها بهمراه موانع و تسهیلگرهای آنان تقسیم بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارهای شناختی اغلب کنشگران، در مصرف روزمره انرژی نسبتا مناسب است، اما در زمینه انتخاب تجهیزات و واحد مسکونی، بسیار پایین می باشد. از طرفی افرادی که درآمد پایینتری دارند، با انگیزه اقتصادی بر میزان مصرف روزمره انرژی، مدیریت بیشتری دارند. ولی تجهیزات و دستگاه های با استاندارد پایین تر استفاده می کنند. کنشگران پردرآمد کنترل پایین تری بر مصرف انرژی روزمره دارند، اما از تجهیزات با استاندارد بالاتری استفاده می کنند. مالکان و مستاجران نیز در فرهنگ مادی متفاوت هستند. مالکان با نگاه بلند مدت اقدام به بهره برداری از واحد مسکونی می کنند ولی مستاجران نگاه کوتاه مدتی دارند. از طرف دیگر مستاجران با انگیزه ی هزینه های مصرفی، در رویه های مصرف انرژی عملکرد بهتری دارند.