مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
توسعه
حوزه های تخصصی:
بدون مشارکت زنان، توسعه پایدار تحقق پیدا نمی کند. بنابراین سرمایه گذاری برای آموزش دختران از عوامل موثر در دستیابی به توسعه می باشد. میزان مشارکت زنان در دانشگاهها که بهترین مراکز پیشرفت و تربیت متخصصان است، نشانه ای از توسعه هر کشور محسوب می شود. زنان تحصیلکرده، نقشهای اجتماعی، فرهنگی موثرتری ایفا می کنند که این مشارکت فعال باعث روند توسعه پایدار کشور می شود. از طرفی بالا رفتن سطح تحصیلات زنان نیز موجب گسترش مشارکت آنان در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی می شود. همچنین افزایش تحصیلات سبب بالا رفتن سن ازدواج، کاهش موالید، کوچک شدن خانواده، ارتقای سطح زندگی و تغییر نگرش جامعه نسبت به حضور زنان در بازار کار می شود. با توجه به این موارد پیش بینی می شود که نرخ مشارکت زنان در عرصه اشتغال در سالهای آینده افزایش پیدا کند. این مقاله به تبیین وضعیت زنان در دوره های تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها، مراکز آموزش عالی کشور و آثار آن بر اشتغال دانش آموختگان زن می پردازد. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاههای دولتی کشور می باشد. با استفاده از روش کتابخانه ای (اسنادی) و بررسی گزارشهای آماری می توان گفت:
حضور دختران در طی سالهای 1376-1386 در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناس ارشد، دکتری حرفه ای و دکتری تخصصی از رشد سالیانه ای برخوردار بوده است.
تعداد دانشجویان دختر در مقطع کارشناسی ارشد در گروههای علوم انسانی و فنی و مهندسی افزایش پیدا کرده است، اما میزان افزایش تعداد دختران در گروه فنی و مهندسی بسیار کمتر از میزان افزایش پسران در همان گروه است.
تعداد زنان در سطح دکتری تخصصی در گروه فنی و مهندسی در حال افزایش است و در گروه علوم انسانی افزایش تعداد زنان نسبت به سالهای گذشته بیشتر از مردان بوده است.
افزایش سطح تحصیلات زنان در سالهای اخیر، بویژه در سطح آموزش عالی، چشم انداز افزایش نرخ مشارکت زنان را در سالهای آتی پیش رو قرار می دهد. هر چقدر زنان در آموزش عالی و کسب تجربیات تحصیلی مشارکت بیشتری داشته باشند، شانس بیشتری برای توسعه شغلی و نیل به مشاغلی با مراتب بالاتر خواهند داشت.
وضعیت زنان در اشتغال و مدیریت مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت زنان نه تنها در کشورهای در حال توسعه، که در کشورهای توسعه یافته نیز از مقوله های مهمی است که مورد توجه صاحب نظران علوم مختلف قرار گرفته است؛ و در سطح جهانی نیز سازمان های بین المللی توجهی ویژه به جایگاه زنان در کشورهای مختلف دارند. از این رو، همواره مقوله ی زنان و به ویژه مشارکت آنان در تصمیم گیری ها و مشاغل سطوح عالی مورد توجه بوده است.
یکی از شاخص های مهمی که به عنوان معیار توسعه ی جنسیتی و نیز توان مند سازی زنان مورد توجه قرار می گیرد، میزان مشارکت زنان در تصمیم گیری های کلان کشور، و هم چنین حضور آنان در پست های مدیریتی است. علی رغم برنامه ریزی هایی که در این حوزه انجام شده است حضور زنان در پست های مدیریتی هنوز چشم گیر نیست و به نظر می آید که زنان در مسیر پیش رفت شغلی خود در سطوح مدیریتی با مسائل و مشکلات زیادی روبه رو اند که این موضوع نه تنها در کشورهای در حال توسعه، که در کشورهای توسعه یافته نیز هنوز در حد یک مسئله باقی مانده است و صاحب نظران نتوانسته اند آن گونه که باید و شاید پاسخی برای آن بیابند.
از این رو، در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی آمارهای مربوط به توسعه ی جنسیتی در ایران، و مقایسه ی آن با شاخص های مربوطه در کشورهای توسعه یافته، وضعیت توسعه ی جنسیتی در ایران به طور عام، و وضعیت زنان در مدیریت به طور خاص تحلیل و بررسی شود؛ و در نهایت با توجه به برنامه های توسعه و توان مندسازی زنان در ایران راه کارهایی در این راستا ارائه گردد.
اولویت های توسعه بخش صنعت استان اصفهان براساس روش و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیت منابع در اقتصاد با توجه به نیازهای متفاوت انسان موضوعی است که پیشرفت فناوری توانسته است بخشی از آن را مرتفع سازد، لیکن همواره در تامین اهداف اقتصادی در مقیاس خرد و کلان موجب ایجاد رقابت یا برخورد اهداف خواهد شد. سیاست گذاران و عاملان اقتصاد در صدد یافتن راه حلی جهت کاهش اثرات این نوع محدودیت ها از طریق تخصیص بهینه منابع در اختیار بوده اند. روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) ابزاری است که می تواند به نوعی با تکنیک های ریاضی در تدوین هدف تخصیص بکار گرفته شود. از ویژگی های آن تصمیم گیری و انتخاب براساس نظر متخصص می باشد. در این مطالعه با استناد به روش فوق و استفاده از نرم افزار Expert Choice در تلاش برای رسیدن به یک الگوی کاربردی در تدوین اولویت ها و تخصیص منابع استان اصفهان در بخش صنعت هستیم. علیرغم اینکه نرم افزار فوق حداکثر می تواند تا نه معیار را دریافت کند و عملکردهای قسمت های مختلف بخش صنعت در دسترس نبوده، لیکن الگوی فوق تدوین و اولویت های بخش مذکور رتبه بندی شده اند که احتمال دارد برخی از این محدودیت ها مانع ارائه دقیقتر الگوی رتبه بندی شده باشند. لیکن مهمترین دستاورد تحقیق استفاده از یک روش تئوریک به صورت کاربردی است که می تواند مقدمه ای برای گام های بعدی و بکارگیری این روش در ابعاد گوناگون باشد.
نقش صنایع کوچک در ایجاد شغل و توسعه ی اقتصادی در ماهاراشترا و خوزستان
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به صورت مطالعه ی پیمایشی و از طریق پرسشنامه انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل توصیفی و آزمون های t و مجذور کای استفاده شده است. در این تحقیق، وضعیت صنایع کوچک در خوزستان و ماهاراشترای هند از نقطه نظر تاثیر این صنایع بر روی ایجاد اشتغال و استراتژی توسعه ی منطقه ای مقایسه شده است. آمار نشان می دهد که در ایران صنایع بزرگ مانند نفت و پتروشیمی، صنایع تبدیلی کشاورزی، فولاد و خودروسازی اهمیت داده و سرمایه گذاری سنگینی در این زمینه ها انجام داده است، در حالی که به صنایع کوچک توجه کمتری شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اگر صنایع کوچک افزایش یابد، فرصت های شغلی در خوزستان بیش از ماهاراشترا افزایش می یابد. همچنین، فعالیت صنایع کوچک در زمینه ی تولید، مصرف، تجارت و درآمد و نیز از نظر اشتغال در هر دو کشور مورد مطالعه تاثیر قابل ملاحظه ای بر توسعه ی منطقه ای داشته است.
سنجش سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی با استفاده از روش منطق فازی: مطالعه موردی: دهستان های شهرستان های آق قلا و بندر ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت توسعه و زیر ساخت های آن در اثر برنامه ریزی های نامطلوب ملی و متمرکز گذشته مسایل عمده ای را در روند توسعه نواحی کشور ایجاد کرده است. از این رو موضوع چگونگی سرمایه گذاری دولت بین نواحی، بخش ها و زیربخش های اقتصادی در جهت توزیع عادلانه و کاهش عدم تعادل های موجود، همواره مطرح بوده است. ابعاد گوناگون و پیچیدگی ساختاری این موضوع یکی از تنگناهای اساسی در عرضه مدل مناسب برای توزیع اعتبارات به شمار می آید. به منظور حل مسایل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر میزان برخورداری در زمینه اجتماعی - فرهنگی و ... می باشد که روش منطق فازی یکی از جدیدترین الگوهای عرضه شده در این زمینه است. در این مقاله با استفاده از 49 شاخص توسعه در ابعاد اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و کالبدی، درجه توسعه یافتگی دهستان های دو شهرستان آق قلا و بندر ترکمن بر مبنای روش منطق فازی تعیین گردید. نتایج نشان داد که این دهستان ها علی رغم داشتن شرایط محیطی تقریبا همگن، از لحاظ میزان برخورداری و سطح توسعه یافتگی تفاوت های قابل ملاحظه ای دارند. همچنین سطح برخورداری دهستان ها در هر یک از ابعاد اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و کالبدی با یکدیگر برابر نیست. این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن نواحی روستایی ایجاب می کند.
سنجش میزان توسعه پذیری سکونتگاه های انسانی در شهرستان شهرکرد در سطح دهستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اثر برنامه ریزی های نامطلوب و متمرکز گذشته، کیفیت توسعه و زیرساخت های آن در روند توسعه نواحی کشور مسائلی عمده را ایجاد کرده است. ابعاد گوناگون و پیچیدگی ساختاری این موضوع یکی از تنگناهای اساسی در عرضه مدل مناسب برای توزیع اعتبارات به شمار می رود. گام نخست در حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای شناخت و سطح بندی مناطق از نظر برخورداری در زمینه های گوناگون است. هدف این تحقیق سنجش میزان توسعه پذیری سکونتگاه های انسانی در شهرستان شهرکرد و در سطح دهستان هاست. در این پژوهش، از مدل های ارزیابی و روش های اسنادی ـ تحلیلی استفاده شده است. بر این مبنا، 37 شاخص مورد بررسی در قالب 7 شاخص آموزشی، بهداشت، تسهیلات عمومی، ارتباطات، گردشگری، اقتصادی، و داخلی، و در میان 11 دهستان، مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج آن با بهره گیری از مدل های سوات، ارزش مرکزیت و تحلیل خوشه ای ارزیابی شده است. بر اساس یافته های تحقیق، برنامه ریزی جامع برای بازنمایی نقاط قوت، تقویت فرصت ها، و مقابله با تهدیدها ضروری می نماید؛ چرا که در میان دهستان ها، پراکنش سطوح توسعه نامتعادل بوده و تفاوت و پراکندگی شاخص های آموزشی و بهداشتی بر این تفاوت یابی سطوح توسعه بیشترین تاثیر را داشته است. راهکارهای این پژوهش می تواند در بهینه سازی وضع موجود و سامان دهی سطوح توسعه در این شهرستان مؤثر باشد.
ارزیابی آثار و پیامدهای اقتصادی - اجتماعی طرح توسعه ریمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح توسعه منطقه ریمله یکی از طرح های توسعه روستایی است که در استان لرستان به اجرا درآمده است. هدف این مقاله بررسی تأثیر این طرح بر بهبود وضعیت سواد، اشتغال، درآمد، کاهش مهاجرت روستاییان و کاهش استفاده از سوخت های جنگلی است. برای این منظور، از روش تحقیق شبه آزمایشی استفاده شده و اطلاعات از طریق فن پرسشنامه(روستا و خانوار) و بر اساس اسناد و مدارک موجود گردآوری شده است. جامعه آماری این طرح عبارت است از منطقه ریمله به عنوان گروه آزمایشی و منطقه همجوار آن به نام پیرحیاتی به عنوان گروه شاهد. با توجه به تعداد محدود جمعیت، جمع آوری اطلاعات مورد نظر به کمک پرسشگران با سرشماری کامل صورت گرفت، و آنگاه تحلیل توصیفی اطلاعات انجام شد. نتایج نشان می دهد که این طرح، به جز اشتغال، در بهبود وضعیت سایر موارد یاد شده مؤثر بوده است.
اخلاقیات و بازاریابی ،بررسی تطبیقی نظرات روحانیون،مدیران شرکت های دولتی و مدیران شرکت های خصوصی
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در جهت نشان دادن جلوه گاههای نظام اسلامی در ارتباط با اخلاقیات بازاریابی در سطح ایده آل و عملگرایی انجام شده است . این امر مساله مهمی است ؛ چرا که یکی از ضروریات توسعه و رونق اقتصادی کشورها توجه به اخلاقیات بازاریابی است . در این تحقیق سه نمونه روحانیون،مدیران شرکت های دولتی و مدیران شرکتهای خصوصی انتخاب گردیده،پرسشنامه ها براساس طیف لیکرت در ارتباط با اخلاقیات و بازاریابی طرح شده اند. ابتدا در ارتباط با پاسخ های سه گروه به سوالات تحقیق رویه تحلیل عاملی برای مقاصد شناسایی،چند بعدی بودن سازه های مختلف مورد استفاده قرار گرفت. چهار عامل حاصل گردید که عبارت بودند از :تأثیر اخلاقیات و ارزش های اسلامی بر عملیات بازاریابی و نفع دراز مدت آنها،ارتباط رعایت اصول اخلاقی با موفقیت مالی شرکت ها و پیشرفت جامعه به سطوح جدیدی از عدالت اجتماعی،ارتباط موفقیت مالی شرکت ها ورفتارهای غیراخلاقی و رعایت اصول اخلاق و اشاعه آن به طور تدریجی از سوی شرکتها.در مرحله بعدی تحقیق در ساختار هر عامل،سوالی با بالاترین "بار" به عنوان متغیر شاخص انتخاب گردید و برای آن تست بین میانگین پاسخ های سه گروه انجام پذیرفت . نتیجه نشان میدهد که در ارتباط با برخی عامل ها بین سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد که این تفاوتها از نقش و جایگاه هر گروه در جامعه نشأت می گیرد.
بنیان هاى مطالعات ارتباطات و توسعه ملى در ایران
حوزه های تخصصی:
" این مقاله به توصیف تاریخى دو رویکرد علمى مى پردازد که بنیان هاى مطالعات ارتباطات و توسعه را در ایران نهاده اند. رویکرد نخست که مدنظر دکتر مجید تهرانیان بود و پیش از پیروزى انقلاب اسلامى نقطه عطفى در پژوهش و برنامه ریزى ارتباطات و توسعه به شمار مى آید، عمدتآ بر تبیین مفهومى نو در توسعه ملى مبتنى است. رویکرد دوم که دکتر کاظم معتمدنژاد بر آن تکیه دارد و به تحولى در آموزش و سیاست گذارى ارتباطى پس از انقلاب مى انجامد، با رد الگوهاى خطى توسعه، در حوزه «مطالعات انتقادى» جاى مى گیرد. اگرچه نقطه عزیمت رویکرد نخست، پژوهش و نقطه عزیمت رویکرد دوم، آموزش به ویژه در دوره هاى عالى دانشگاهى است، اما دامنه فراگیرى هر دو نهایتآ برنامه هاى توسعه ملى است.
"
کاربرد استنتاج منطق فازی در مطالعات برنامه ریزی و توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت و ضرورت دیدگاه ها و تحلیل های منطقه ای در برنامه ریزی های توسعه ای را از طرفی می توان ناشی از لزوم تعادل و توازن منطقه ای در برنامه های توسعه دانست و از طرف دیگر به نقش و کارکردی نسبت داد که در شناسایی نابرابریها و ارایه راهکارهایی در جهت نیل به توازن و عدم تمرکز در تصمیم ها و تخصیص ایفا می کنند. سهم عمده ای از موفقیت مطالعات این رشته نیز در گرو روشهای مورد استفاده آن است. علی رغم موفقیت و جامعیت نسبی و عملکرد قابل قبول روشهایی نظیر تکنیک های چند متغیره آماری و روشهای ارزیابی چند معیاره (MCA)، انعطاف ناپذیری رویکردهای متعارف کمی و مقید بودن و لزوم رعایت پیشفرض های اغلب غیرقابل تامین یا کنترل در روش های آماری، لزوم بهره گیری از رهیافت های نوین و جست و جو برای یافتن روشهای مفیدتر و مناسبتر را به ضرورتی غیرقابل انکار و ا جتناب برای تحقیقات این رشته ها و محققان علوم تبدیل کرده است. منطق فازی و استدلال تقریبی را می توان به دلیل توانایی بررسی وصورت بندی ریاضی مفاهیم نادقیق و ناخوش تعریف، شبیه سازی نحوه استدلال و تصمیم گیری انسانی، همچنین امکان و اجازه شبیه سازی پویایی و عدم قطعیت یک سیستم بدون نیاز به توصیفات ریاضیاتی مفصل در شرایط و موقعیت هایی که ریاضیات متعارف چندان کارایی ندارد، از جمله این گونه رهیافت های نوین به حساب آورد. مقاله حاضر با بهره گیری از رویکرد سیستمهای استنتاج فازی (FIS) و بر اساس اطلاعات بیش از 150 متغیر مختلف در رابطه با جوانب متعدد توسعه، به تحلیل توسعه یافتگی شهرستانهای نه گانه استان بوشهر پرداخته است. به این منظور مدلی سه مرحله ای برای تحلیل سطوح و مولفه های متعدد انسانی (اجتماعی و فرهنگی) و فیزیکی (اقتصادی و زیربنایی) توسعه، به کمک نرم افزار MATLAB طراحی و با به کارگیری روش استلزام ممدانی برای استنتاجات فازی مربوطه، اجرا گردیده است. در پایان بر اساس نتایج به دست آمده، وضعیت موجود توسعه استان تشریح و پیشنهادهایی نیز برای ادامه کار و انجام مطالعات تکمیلی ارایه شده است.
بررسی شیوه های غیر حرفه ای مدیریت روزنامه های سراسری : دیدگاه روزنامه نگاران و صاحب نظران روزنامه نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"محدودیت ها و دشوارى هاى انتشار روزنامه در ایران باعث شده است تا نشریات براى بقا، به سیاستمداران و صاحبان ثروت متکى باشند و این افراد و نهادها نیز در قبال کمک به مطبوعات، حمایت هاى ویژه اى را از روزنامه ها طلب کنند. اگر مدیران روزنامه ها به انجام این حمایت ها تن دهند، استقلال و اخلاق حرفه اى روزنامه نگارى را زیر پا گذاشته اند و اگر بر استقلال و اخلاق حرفه اى روزنامه نگارى اصرار ورزند، با موانع گوناگون اقتصادى و سیاسى در نشر روبه رو مى شوند. در عمل، عوامل برون سازمانى و درون سازمانى روزنامه نگارى ایران، مدیران مسوول را وادار مى کند براى رشد نشریه خود، به برخى شیوه هاى غیرحرفه اى دست بزنند. این پژوهش، در پى آگاهى از وجود مؤلفه هاى مدیریت غیرحرفه اى مدیران روزنامه ها در این مواجهه است. براى یافتن جنبه هاى غیرحرفه اى مدیریت روزنامه هاى سراسرى و عمومى در تهران، از روش تحقیق پیمایش براى دو نمونه آمارى اعضاى تحریریه روزنامه ها و نمونه آمارى استادان و صاحب نظران روزنامه نگارى استفاده شده است. براى سنجش میزان حرفه اى بودن مدیریت روزنامه ها، شاخصى از ترکیب مؤلفه هاى اخلاقى، حرفه اى، اقتصادى و مدیریتى مطبوعات، محاسبه و شاخص توصیف شده توسط اعضاى تحریریه روزنامه ها با شاخص معیار صاحب نظران روزنامه نگارى، مقایسه شده است. در انتها نیز فرضیه تحقیق به اثبات رسیده و مشخص شده است که شیوه هاى مدیریت روزنامه هاى سراسرى و عمومى تهران، غیر حرفه اى است.
"
بررسی رابطه فقر و سلامت در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"همواره یکی از دغدغه های اساسی کارشناسان مدیریت و اقتصاد بهداشت در جهان اثرات متقابل سلامت بر فقر و فقر بر سلامت بوده است.
در ابتدا آن چه بیشتر مدنظر بود و مورد توجه قرار می گرفت اثر پدیده فقر بر سلامت بود یعنی اعتقاد بر این بود که اگر فردی دارای توان اقتصادی کافی نباشد، امکان تغذیه مناسب، کسب آموزش کافی در زمینه بهداشت و نهایتا تامین سلامت خود و خانواده خود را نخواهد داشت؛ این اعتقاد زمینه ساز کمک های مالی کشورهای دارا به کشورهای ندار به منظور تامین کالری لازم برای نیازمندان در این کشورها شد.
شکی نیست که ثروت سلامت را افزایش می دهد زیرا افراد ثروتمند دسترسی بیشتری به کالاهای افزایش دهنده سلامتی دارند ولی آن چه از اهمیت بیشتری برخوردار است همانا اثر سلامت بر کاهش فقر و رشد اقتصادی هر کشور است زیرا سرمایه فرد نیازمند همان بدن وی می باشد و از دست دادن سلامت فرد، منجر به فقر وی و در نتیجه افزایش فقر در جامعه و کاهش رشد اقتصادی کشور می گردد؛ این امر در گزارش سالانه سازمان جهانی بهداشت این گونه منعکس گردیده است: کشورهایی که افرادی آموزش دیده و سالم دارند و دارای وضعیت سیاسی با ثباتی می باشند، از رشد اقتصادی مناسب تری برخوردار بوده اند؛ در واقع این رابطه باید به صورت یک رابطه تعاملی مورد نقد و بررسی واقع گردد.
با عنایت به مطالب فوق الذکر در این مقاله علاوه بر بررسی وضعیت ایران به مباحث زیر نیز پرداخته شده است:
ـ دسترسی فقرا به خدمات سلامتی؛
ـ توزیع عادلانه خدمات سلامتی؛
ـ ارتباط فرهنگ و سلامتی؛
ـ چگونگی شناسایی فقرا؛
ـ و نقش سلامت در توسعه اقتصادی."
تحلیلی بر روند تغییرهای سطوح توسعه و نابرابری های ناحیه ای در نقاط شهری استان آذربایجان شرقی در سال های 1365، 1375 و 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تعیین درجه توسعه یافتگی نقاط شهری استان آذربایجان شرقی و تحلیل روند نابرابری های ناحیه ای در استان، طی سال های 1365، 1375 و 1385 است. محدوده مورد مطالعه، شامل نقاط شهری استان آذربایجان شرقی در سال های مذکور است. روش پژوهش «توصیفی - تحلیلی» است. شاخص های مورد بررسی متشکل از 39 شاخص، شامل شاخص های بهداشتی و درمانی، فرهنگی و آموزشی، اقتصادی، زیربنایی و مسکن، ورزشی و تلفیقی از شاخص های مورد مطالعه است. با استفاده از روش های تحلیل عاملی و موریس، درجه توسعه یافتگی و رتبه هر یک از نواحی محاسبه شده است. سپس با بهره گیری از مدل تحلیل خوشه ای، نقاط شهری استان آذربایجان شرقی در سه سطح توسعه یافته، نیمه توسعه یافته و محروم طبقه بندی شده است.با توجه به شاخص های مورد مطالعه، با وجود توسعه نامتعادل بین نقاط شهری استان، شکاف و واگرایی بین ناحیه ای در سال 1385 نسبت به سال 1365 تا حدودی کاسته شده و یک نوع همگرایی و تجانس بین ناحیه ای در حال شکل گیری است.
اهداف توسعه در هزاره سوم: «پیمان ملل برای محو فقر»
حوزه های تخصصی:
"گزارش توسعه انسانی در سال 2003 راجع به ""اهداف توسعه در هزاره سوم"" است که منشوری برای ""گذار توسعه"" از هزاره دوم به هزاره سوم میلادی است. ""اعلامیه هزاره سوم"" که حاصل نشست سران 189 کشور جهان در سپتامبر 2000 بوده، مبنای این اهداف هشتگانه است که مشتمل اند بر: ریشه کن کردن فقر و گرسنگی مفرط، فراهم نمودن دسترسی به آموزش ابتدایی، ارتقای تساوی دو جنس و توانمند سازی زنان، کاستن مرگ و میر کودکان، ارتقای سلامت مادران، مبارزه با ایدز، مالاریا و سایر بیماری ها، تضمین حفظ محیط و ایجاد یک مشارکت جهانی برای توسعه، تا سال 2015.
""پیمان توسعه برای هزاره سوم"" که در گزارش 2003 طرح می شود، بر مبنای تعهدی طرح ریزی شده که رهبران جهان در کنفرانس تامین هزینه های توسعه (مونتری مکزیک، 2002) برای ""ایجاد مشارکتی نو بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در جهت اجرای موکد اعلامیه هزاره سوم"" ابراز نمودند؛ و چارچوب مبسوطی را ارایه می نماید که نشان دهد چگونه می توان راهکارهای ملی توسعه و حمایت های فرا ملی از جانب سازمان های کمک کننده و موسسات بین المللی را در جهت رسیدن به ""اهداف توسعه در هزاره سوم"" همسو وهماهنگ نمود. رویکرد جدید سیاست گذاری که در ""پیمان توسعه"" شرح داده شده، پیش از همه و بیش از همه، موانع ساختاری رشد اقتصادی و توسعه انسانی، یعنی آنچه که در مباحث توسعه در دهه 90 مورد غفلت قرار گرفته بود را مورد بحث و تاکید قرار می دهد.
"
بررسی سیر تکوین اندیشه برنامه ریزی و توسعه در ایران (قسمت اول)
حوزه های تخصصی:
"ریشه بحث توسعه را (در قالب مفاهیم تجدد طلبی و نوسازی و اصلاحات در دوران جدید)، باید از زمان جنگ های ایران و روس و دیدگاه های دولتمردانی مانند: عباس میرزا و قائم مقام فراهانی و سپس دوره صدارت میرزا تقی خان امیر کبیر و اصلاحات آن زمان جستجو کنیم. بنابر این اندیشه جدید و آغاز جنبش آزادی خواهی، تجدد و پیشرفت و حکومت قانون، از آن زمان شکل گرفت و به طور کلی سه رویکرد فکری به موازات یکدیگر- گاه با تلفیق و هماهنگی (آغاز جنبش) و گاه جدایی و مقابله - پیرامون سه محور فکری و سیاسی به وجود آمد:
الف) محور فکر تجدد طلبی و ازادی خواهی و برقراری حکومت مردمی بر مبنای هویت ملی (فرهنگ ملی)
ب) محور فکری احیای اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی و وحدت ملل اسلامی بر مبنای نو اندیشی دینی
ج) محور فکری تلفیق اندیشه ها و ارزش های ملی، دینی و جدید بر مبنای عمل گرایی، ترقی و نوسازی
مقاله حاضر ضمن بررسی تاریخچه و روند تفکر برنامه ریزی در ایران، نقش سه محور فکری فوق الذکر را در این روند مورد بحث قرار می دهد و از خلال آن، جریان های فکری موثر در برنامه ریزی را در ایران توضیح می دهد.
"
بحران بافت های مسکونی جدید در شهرهای بزرگ ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"ین مقاله، با جستاری کوتاه به بررسی مبانی نظری مرتبط با ایجاد مسکن سالم در یک محیط شهری پرداخته و سپس به طرح این موضوع می پردازد که افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی در کنار افزایش قیمت مسکن، به ویژه در شهرهای بزرگ، خانواده ها را به سکونت در مجتمع های آپارتمانی متراکم با زیربنای محدود و تاسیسات محله ای محدودتر سوق داده است. مقاله ضمن بررسی خصوصیات اصیل یک واحد مسکونی و یک محله شهری ایرانی، شرایط واحدهای مسکونی و محله های جدید را با مبانی نظری و شرایط مسکن ایرانی در مقایسه قرار می دهد. در مبانی نظری، ایجاد آن نوع از واحدهای مسکونی مورد توجه قرار می گیرد، که ضمن وجود محیطی آرام و آسایش بخش، دارای فضاهای باز و سبز کافی، همسایگان صمیمی و فاقد آلودگی های محیطی باشد.
ادامه مقاله، ضمن بررسی محله های جدید مسکونی در شهرهای بزرگ ایران، تنها راه خروج از بحران زیستی در واحدهای مسکونی را توجه به برنامه ریزی اجتماعی، برنامه های توسعه شهری و منطقه ای و تقویت مدیریت شهری می داند.
"
الگوی ساختار مدیریت توسعه سلامت زنان ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"طرح مساله: در این مقاله با مقایسه ساختار سازمانی مدیریت توسعه سلامت زنان در کشورهای کانادا، امریکا، ژاپن و انگلستان، الگوی مناسب ایران طراحی گردید.
روش: در این مطالعه توصیفی تطبیقی تلاش شده است تا با تمرکز، مقایسه و تحلیل محتوایی متون داخلی و خارجی، نتایج عینی از موقعیتهای موجود ارایه شده سپس با استفاده از تکنیک دلفی در طراحی، الگوی مناسب و کاربردی در کشور به کار برده شود.
بافته ها: نتایج نشان داد که وضعیت مدیریت توسعه سلامت زنان کشورهی امریکا و کانادا نسبت به انگلیس و ژاپن متمرکز و هماهنگ تر است. الگوهای جدید ارایه خدمات و اشکال نوین سازمانی ویژه سلامت زنان در امریکا و کانادا نسبتا موفق بوده و نتایج خوبی را نشان داده اند. کشورهای ژاپن و انگلستان نیز با توجه به ویژگیهای نظام بهداشت و درمان خود با برنامه های خاص سلامت مادر و کودک در این مسیر حرکت می کنند.
نتایج: الگوی پیشنهاد ساختار تشکیلاتی با توجه به اصول منتج از یافته های پژوهش و مطابق با شرایط ایران طراحی گردیده است.
"
سرمایه اجتماعی به مثابه یک سیستم پیچیده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"طرح مساله: سوال محوری این مقاله این است که آیا بین سرمایه اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن در سطح تحلیل مناطق و میزان توسعه یافتگی مناطق، در شهر تهران رابطه ای وجود دارد یا خیر؟
روش تحقیق: در این پیمایش، جامعه آماری، جمعیت شانزده سال به بالای مناطق تهران است که با نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم 1759 نفر در سطح مناطق بیست و دو گانه شهر تهران انتخاب گردیده اند.
یافته ها: در بخش یافته ها نمره سرمایه اجتماعی و هفت عنصر مفهومی آن شامل آگاهی، اعتماد عمومی، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی خیریه ای، مشارکت غیررسمی همیارانه و مشارکت غیررسمی مذهبی محاسبه گردیده است و در ارتباط با وضعیت توسعه مناطق قرار گرفته است.
نتایج: سرمایه اجتماعی مناطق، رابطه مثبتی با توسعه مناطق شهری در تهران دارد و مناطق توسعه یافته تر از میزان بیشتری از اعتماد عمومی، آگاهی، مشارکت رسمی و مشارکت های غیر رسمی همیارانه برخوردارند و به گونه معناداری مشارکت غیر رسمی مذهبی کمتری دارند و اعتماد نهادی و مشارکت های غیر رسمی خیریه ای، در همه مناطق به صورت یکسان بوده و تفاوت معناداری نداشت.
"
سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی- اجتماعی در کلان شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"طرح مساله: سوال محوری این مقاله این است که آیا بین سرمایه اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن در سطح تحلیل مناطق و میزان توسعه یافتگی مناطق، در شهر تهران رابطه ای وجود دارد یا خیر؟
روش تحقیق: در این پیمایش، جامعه آماری، جمعیت شانزده سال به بالای مناطق تهران است که با نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم 1759 نفر در سطح مناطق بیست و دو گانه شهر تهران انتخاب گردیده اند.
یافته ها: در بخش یافته ها نمره سرمایه اجتماعی و هفت عنصر مفهومی آن شامل آگاهی، اعتماد عمومی، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی خیریه ای، مشارکت غیررسمی همیارانه و مشارکت غیررسمی مذهبی محاسبه گردیده است و در ارتباط با وضعیت توسعه مناطق قرار گرفته است.
نتایج: سرمایه اجتماعی مناطق، رابطه مثبتی با توسعه مناطق شهری در تهران دارد و مناطق توسعه یافته تر از میزان بیشتری از اعتماد عمومی، آگاهی، مشارکت رسمی و مشارکت های غیر رسمی همیارانه برخوردارند و به گونه معناداری مشارکت غیر رسمی مذهبی کمتری دارند و اعتماد نهادی و مشارکت های غیر رسمی خیریه ای، در همه مناطق به صورت یکسان بوده و تفاوت معناداری نداشت.
"