فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
66 - 88
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نقدی است بر خوانش صفایی (۱۴۰۰) از گلوسم شناسی یلمزلف به مثابه «نقد عقل محض زبانی». صفایی در خوانش انتقادی خود از کتاب تمهیدات، با ارجاع به انگاره شناختی کانت و چند رویکرد دیگر، نظریه زبان یلمزلف را پیشینی، غیرتجربی، محض، عقل گرا و متعالی می داند. ما، پس از ارائه نکاتی درباره نسبت تمهیدات با کلیت نظریه زبان و نیز اشاره ای به چند مسئله پیرامون ترجمه فارسی اثر، موارد اصلی نقد صفایی را با رجوع به گستره وسیع تری از آثار یلمزلف مورد سنجش قرار می دهیم. با اتکا به انگاره معرفت شناختی کانتی، به این نتیجه می رسیم که معرفت این نظریه، برخلاف خوانش منتقد، «پسینی تحلیلی» است. با بررسی مسئله «درون ماندگاری»، درمی یابیم که اطلاق صفات «حلولی» و «متعالی» به این نظریه نادرست است. در مورد «ساختار»، تصریح می کنیم که این نظریه «برساختی» است و در آن «ضرورت پیشینی» بر ساختار تحمیل نمی شود. در کل، ما نظریه یلمزلف را از حیث روش شناسی و معرفت شناسی تجربی، پسینی، استنتاجی، خود اندیش، برساختی، تجربه گرا و درون ماندگار توصیف می کنیم و نتیجتاً، قراردادن آن در زمره نظریه های «عینیت گرا»ی مورد نقد لیکاف را منتفی می دانیم. سرانجام، با اشاره به امکان گفتگوی این نظریه با دیگر نظریه های زبانی (من جمله رویکردهای شناختی)، بر اهمیت امروزی آن در ساحت نظریه پردازی زبان تأکید می کنیم.
تحلیل و بررسی دیدگاه جیگوان کیم درباره علیت ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مابعدالطبیعی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷
۱۹۴-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
جیگوان کیم (1934-2019)، فیلسوف کره ای-آمریکایی معاصر است که پژوهش های او در زمینه فلسفه ذهن و متافیزیک بوده است. این مقاله قصد دارد دیدگاه وی درباره علیت ذهنی را تحلیل و نقادی کند. دیدگاه کیم درباره علیت ذهنی، بر نوعی فیزیکالیسم تحویلی استوار است که در آن، رویدادهای ذهنی به واسطه تحویلِ کارکردی به ویژگی های فیزیکی، واجد اثربخشی علی می شوند. وی خوانش غیرتحویلی از فیزیکالیسم را رد می کند؛ و آن را موجب ایجاد مساله تعین چند جانبه می داند. از دید وی، حالات ذهنی درصورتی می توانند توان علی داشته باشند که علت های عصبی-فیزیکی آن ها چنین ویژگی ای را داشته باشند؛ در صورت بندی معمول از علیت ذهنی، مشکل تعین چند جانبه علی، موجب می شود تا ویژگی های ذهنی فاقد شایستگی علی باشند. کیم با بیان اصل برونداد علی، علیت به مثابه علیت تولیدی، و اصل بُستار، می کوشد تا صورت بندی خود از علیت ذهنی را ارائه کرده و، امکان آن را نشان دهد. در نقد دیدگاه کیم می توان به این موارد اشاره کرد: (1) ابتناء ویژگی های ذهنی بر ویژگی های فیزیکی، موجب شبه پدیده بودن ویژگی های ذهنی است. (2) استدلال برونداد علی، در نجات ویژگی های ذهنی و نیز، در پاسخ به اشکالات برآمده از استدلال تعمیم، ناکام می ماند. (3) استقلال ویژگی های ذهنی از ویژگی های فیزیکی، و تلقی آن ها به مثابه قانون، با یکدیگر ناسازگار است؛ و (4) خوانش علیت به مثابه تولید، با قوانین بنیادی فیزیک مغایرت دارد.
نظریه دو جنبه ای نفس و بدن (تحلیل و بررسی دیدگاه اسپینوزا در باب نفس و بدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه اسپینوزا درباره ی نفس و بدن در حقیقت راه حلی است برای معضلی که دکارت در باب نفس و بدن با آن مواجه بود.در نظر اسپینوزا جسم جوهر نیست بلکه حالتی از صفت بعد است مجموعه ای از اشیاء جزئی است که از کنار هم قرار گرفتن اجسام بسیط بوجود آمده است . نفس انسان نیز جوهر نیست بلکه حالتی از صفت فکر است، اما از آنجا که فکر چیزی جز «تصور داشتن» نیست بنابراین نفس چیزی جز مجموعه تصورات نیست. تصور نقش اساسی در نظریه نفس و بدن اسپینوزا دارد. اسپینوزا از تصور جنبه فعال ذهن را قصد کرده است و آن را مقوم نفس انسانی می داند. دو سلسله ی طولی نامتناهی از تصورات (نفوس) و اشیاء ممتد (بدن ها) وجود دارد. هم تصورات و هم اشیاء ممتد معلول خداوندند و از آنجا که قدرت فعل خداوند با قدرت فکر او برابر است، نظم و اتصالی که در اشیاء ممتد (حالات) وجود دارد عیناً در تصورات نیز وجود دارد و بالطبع مطابق با هر حالتی از بدن، تصوری از آن حالت در نفس وجود دارد، بنابراین نفس چیزی جز تصور بدن نیست. این نکته به نظر اسپنوزا این امکان را به ما می دهد تا نفس و بدن را دو جنبه از یک جوهر واحد تلقی کنیم. تبیین اسپینوزا از مسئله نفس و بدن که از آن در این مقاله به نظریه ی دو جنبه ای نفس و بدن تعبیر می شود مبتنی بر نظریه خاص اسپینوزا در باب رابطه ی جوهر و صفات است. حقایق جسمانی حالتی از صفت بعدند و حقایق نفسانی حالاتی از صفت فکرند و هر دو حقیقت جنبه های متفاوت یک جوهر واحدند.
جایگاه علم حضوری در رابطه دانش و عمل اخلاقی از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
51 - 70
حوزههای تخصصی:
رابطه دانش و عمل اخلاقی در فلسفه اخلاق، همواره با چالش مهمی به عنوان خطای آگاهانه اخلاقی و شکاف میان علم و عمل اخلاقی مواجه بوده است. چنین چالشی بیشتر به تلاش هایی برای رفع این خلاء با تأکید بر ساحت های دیگری همچون عواطف و اراده انسان ها منجر شده است. در میان متفکران مسلمان، رویکرد وجودی ملاصدرا نسبت به همه کمالات از جمله معرفت و خیر، بیشتر بر رویکرد سقراطی نسبت به معرفت و فضیلت قابل انطباق بوده و در نتیجه در معرض چالش یادشده قرار می گیرد. این پژوهش با اعتقاد به تقدم تبیین حدود طرفین رابطه بر اصل آن و با نگاه تحلیلی استنباطی به دیدگاه معرفت شناختی و ارزش شناختی صدرالمتالهین، به بررسی این مسئله می پردازد. بر اساس حکمت صدرایی به دلیل ارادی بودن فعل اخلاقی و مسبوقیت اراده به ادراک نفس، ادراک امر ملائم و ادراک تلائم میان آنها، منشاء انگیزش فعل اخلاقی هستند. از طرفی اثر انگیزشی ادراکات نسبت به افعال، متناسب با مرتبه وجودی آنهاست و علم حضوری به دلیل عینیت با معلوم از قوت وجودی بالاتری نسبت به علم حصولی برخوردار بوده و در مقایسه با آن، انگیزه بخشی بیشتری نسبت به فعل انسان دارد. ازاین رو در صورت تناقض ادراکات حضوری و حصولی فرد در حیطه ادراکات یادشده، علوم حضوری میان انگیزش علوم حصولی و فعل اخلاقی قرار گرفته و مانع تحقق فعل مقتضی آنها می شوند. حاصل این که تشکیک در رابطه معرفت و فضیلت، حاصل غفلت از علوم حضوری، در فرایند کنش گری اخلاقی است و راهکار آن توجه به این موضوع می باشد.
خوانش توصیفی-تحلیلی جایگاه عقل از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
71 - 86
حوزههای تخصصی:
ابن عربی با رویکردی عرفانی و ملاصدرا به مثابه یک حکیم متأله در آثار خود به بررسی عقل، خواه به عنوان موجودی مستقل از انسان و خواه به مثابه قوه ای ادراکی در انسان پرداخته اند. مقاله حاضر در صدد تحلیل و مقایسه این دو دیدگاه است. از نظر ابن عربی، عقل اول، نخستین مخلوق روحانی و اولین مفعول ابداعی است که همه معلومات علوی و سفلی است که بدون واسطه از خداوند دریافت می کند. وی عقل نظری را در معرفت به حق، ناتوان می شمارد و معتقد است عقل در شناخت حق تعالی، دو مقام دارد: مقام ادراک و مقام قبول و پذیرش. عقل از ادراک و شناخت ذات حق و بعضی از مراتب تعینات و تجلیات حق، ناتوان است، اما در مقام پذیرش و قبول، قادر به شناخت حق بوده و محدودیتی ندارد. ملاصدرا در برخی آثار خود، عقل را صادر نخستین به شمار می آورد، ولی در برخی آثار دیگر به پیروی از دیدگاه عرفا، وجود منبسط را صادر نخست می پندارد. وی هرچند برای عقل، جایگاه رفیع معرفت شناسی درنظر می گیرد، اما با پذیرش محدودیت های آن و ردّ حجیت مطلق برای عقل، مدعی است فرد می تواند با شناخت های عقلانی به سوی استکمال نفسانی خویش پیش رفته و زمینه را برای دریافت هایی فراتر از عقل فراهم آورد.
بررسی و تحلیل نقش مردم در تحقق شرایط ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
169 - 190
حوزههای تخصصی:
ظهور از جمله مباحث مهم مهدویت است که دو نوع مسائل درونی و بیرونی دارد. مسائل درونی به بحث ماهیت ظهور مرتبط است و مسائل بیرونی به مباحث پیرامونی ظهور همچون شرایط ظهور، کارکرد ظهور، گستره ظهور و نقش مردم در ظهور می پردازد. نویسنده در این نوشتار دو مسئله، یعنی شرایط ظهور و نقش مردم در تحقق آن را با نگرش توصیفی و تحلیلی بررسی می کند. شرایط ظهور با تحقق سه اراده یعنی اراده الهی، اراده امام و اراده بشر شکل گرفته و رخداد ظهور، فرع بر تحقق آنها می باشد. اراده الهی، علت فاعلی است و دو اراده امام و بشر نقش علت معده را برعهده دارند. ازآنجا که سه اراده فوق به عنوان شرایط ظهور شناخته می شوند، تحقق آنها به صورت عام مجموعی، نویدبخش تحقق ظهور است. مشکل اصلی که این تحقیق در پی پاسخ به آن می باشد، جداس ساختن اراده بشر از منظومه شرایط ظهور و بی تأثیر تلقی کردن نقش مردم در فرایند ظهور است. بدون شک اگر این مشکل بدون پاسخ بماند و نقش مردم در رخداد ظهور بی تأثیر و بی خاصیت برشمرده شود، احساس یأس و نامیدی، ایستائی و خمودی بر مردم چیره می گردد.
تبیین فلسفی "ته واریکی" (برنامه ملی تربیت اوان کودکی نیوزیلند) و نقد آن از منظر "فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر دستیابی به مبانی رویکرد ته واریکی (برنامه ملی کشور نیوزیلند) در تربیت اوان کودکی (=تاک) و نقد آن برپایه فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر رویکرد استنتاجی و نقد بیرونی صورت گرفته است. اهم یافته ها عبارتند از: الف- رویکرد ته واریکی در برنامه تربیتی خود بر توانمندسازی در کشف درون وبرون، ایجاد روابط عاطفی، توجه توامان به فرهنگ بومی وجهانی، مشارکت همه عوامل در تاک و پذیرش تکثر فرهنگی استوار است؛ ب- فلسفه های متفاوتی، زیربنای تربیتی آن هستند؛ ج- قائل شدن ته واریکی به مبدأ و مقصدی معنوی برای انسان، توجه به جنبه های مختلف وجود کودک، تاکید بر بهره مندی از فرهنگ ملی و سنت بومی وتوجه به نقش خانواده از جمله وجوه مثبت این رویکرد از منظر "فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران"می باشد. اما از همین منظر، مواردی نظیر بی توجهی به نقش تعالیم دینی در تربیت کودک و تکیه نکردن بر یک مبنای فلسفی وارزشی جامع و نیز نوعی نسبیت گرایی پنهان در رویکرد ته واریکی، سیاست گذاران وبرنامه ریزان تاک در کشور ایران را نسبت به الهام بخشی از این رویکرد هشیار می سازد.
مسائل به طورمطلق حل ناپذیر و رایانه های خارق العاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
195 - 204
حوزههای تخصصی:
ابتدا، در پرتو آراء ففرمن، به بررسی دوگانه گودل می پردازیم مبنی بر اینکه یا توانایی های ذهن انسان از هر ماشین متناهی فراتر است، و یا معادلات ریاضی از نوع دیوفانتی وجود دارند که به طور مطلق حل ناپذیر هستند. سپس برهان پاتنم را بررسی می کنیم مبنی بر این که اگر توانایی علمی ذهن انسان را بتوان توسط یک ماشین تورینگ با توانایی تهیه سیاهه ای از نتایج علمی شبیه سازی کرد، این ماشین جمله ای که این توانایی را بیان می کند را به عنوان خروجی ارائه نخواهد کرد. در تلاش برای فهم بهتر این برهان، آن را در زبان منطق وجهی بازسازی می کنیم. در ادامه، به امکان رایانه های خارق العاده برای انجام تعدادی بی شمار عمل پایه ای محاسباتی در زمان متناهی می پردازیم. این امکانی است که اخیراً بر اساس نظریه های جدید فیزیکی مطرح شده است. استدلال می کنیم با فرض تحقق چنین امکانی، حساب مرتبه اول متعین خواهد بود، به این معنی که صادق یا کاذب بودن هر جمله حسابی توضیح پذیر خواهد بود.
خوانش نیچه ای از رمانتیسیسم: زیبایی شناسی ِفقدان (مطالعه موردی: رمان زندگی جای دیگری است اثرِ میلان کوندرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۹
125 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر نقد رمانتیسیسم به مثابه زیبایی شناسیِ فقدان است. مطالعه موردیِ پژوهش حاضر رمان زندگی جای دیگری است اثر میلان کوندرا است. نیچه معتقد است که رنجِ تراژیک ناشی از غنای زندگی است (بدبینی نیرومندانه)، اما رمانتیسیسم زیبایی شناسیِ فقدان و سترونیِ زندگی است (بدبینی ضعیفانه). شاعرِ رمانتیک «برگزیده» ای است که به حقیقتِ متعالی دسترسی دارد، حقیقتی که آلوده به این زندگیِ روزمره نیست. او جوانی است که نمی خواهد از مکانِ مثالی (زهدان مادر) دور شود و به همین دلیل همیشه بی تجربه و نابالغ باقی می ماند. به اعتقاد کوندرا، سنِ تغزلی جوانی است و این رمان حماسه نابالغان است. شعرِ غنایی فرمِ ایدئال اوست: شعری که حدیث نفسِ شاعر است، نوازش احساسات به مثابه احساسات است. شاعر به جایِ کُنش، به جایِ جهان، فقط از نوازشِ نفس می گوید. همین افراط در درون بودگیِ سوبژکتیو به بحران رمانتیسیسم منجر شد. برای انسانِ تغزّلی جهان تا آنجا «واقعیت» دارد که بتواند به اُبژه زیباشناسی تقلیل یابد. قلمرو واقعیت عرصه امر مشروط است، اما حوزه شعر حوزه امر مطلق و نامشروط است. به همین دلیل است که همواره میان شعر و زندگی فاصله وجود دارد و جهان بیرون و درون بر یکدیگر منطبق نمی شوند. یارومیل (شخصیت رمان) خواهانِ امر نامشروط است اما شکست می خورد. استعاره ها او را طلسم کرده بودند.
حقیقت میزان علوم و اعمال از نظر ملاصدرا و مبانی فلسفی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
287-309
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل مربوط به قیامت مواقف مختلفی است که در آیات و روایات به آن اشاره شده است و متکلمان و فیلسوفان با مبانی خاص خود به دنبال فهم صحیح از آن هستند. در این میان بیشتر متکلمان تبیین مادی گرایانه از موقف میزان ارائه کرده و معتقدند میزان هایی برای سنجش اعمال انسان در قیامت وجود دارد که اعمال انسان به عنوان نور یا ظلمت، یا صحیفه هایی که اعمال در آن نوشته شده اند، توزین می گردند. اما ملاصدرا مطابق مبانی معادشناختی خود، به دو نوع میزان یعنی میزان علم و عمل توجه کرده است و تبیینی متفاوت با نگاه متکلمان ارائه کرده است. از نظر ملاصدرا موقف میزان ابزاری برای سنجش اعمال انسان نیست؛ بلکه با توجه به اینکه هر فعل خیری اثری خاص در نفس انسان ایجاد می کند و موجب تمایل نفس به جهت اعلی و سنگینی نفس می گردد، میزان چیزی بیرون از ذات انسان نخواهد بود. در نتیجه خود نفس به عنوان یک کفه و نفس عالی به عنوان کفه دیگر این میزان است. این پژوهش با استخراج مبانی صدرایی به دنبال تبیین صدرایی از موقف میزان است.
نقش کتاب مقدس در تقویت فهم ظاهرگرایانه از خدای قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظاهرگرایان در مقام فهم خدای قرآن، او را اَبرانسانی انگاشته اند که در آسمان، سکونت دارد و بر تخت پادشاهی نشسته است، از روح خود به پیکر آدم دمیده است، در میان آتش بر موسی متجلی شده است، به روز قیامت همراه فرشتگان بر ابر می آید و برای اهل ایمان، رؤیت او در آن روز میسر است. اما تأویل گرایان، این سنخ گزاره ها را باور ندارند و برای آیات بیانگر آن ها، معانی خلاف ظاهر پیشنهاد می کنند. در این میان، تحقیق حاضر بر آن است که تصویر خدا در کتاب مقدس را به خدمت فهم خدای قرآن درآورد و در داوری میان ظاهرگرایان و تأویل گرایان، از آن پیشینه تاریخی، مدد جوید. فرضیه آن است که کتاب مقدس، مؤید برداشت های انسان وار از خدای قرآن است و سبب تضعیف رویکرد تأویلی می شود. بر این مبنا، فهم ظاهرگرایانه از خدای قرآن تعین می یابد، گرچه در فرجام امر می توان بر آن شد که آن چه قرآن درباره خداوند اظهار می کند، تصویری از او برای آدمیان و متناسب با درک انسان وار ایشان از خدا است.
پذیرش گزاره بدون قرینه کافی بر مبنای نقد مفهوم اعتباری از نظر ویلیام جیمز و علّامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
207 - 232
حوزههای تخصصی:
«اعتباری» اصطلاح پرکاربرد در معرفت شناسی است. جیمز از اعتبار به عنوان برون رفتی از عقل گرایی حداکثری استفاده می کند و آن را «فرض باور» یا «پذیرش اولیه باور» معنا می کند به گونه ای که شواهدی بعدی صدق یا ابطال آن را متاثر از همین فرآیند معتبرسازی باور نشان می دهد. از نقدهای اساسی نظریه جیمز، مطابقت امر اعتباری با واقعیت در حال تکامل و تحقق؛ و فروکاستن صدق به سودمندی است. کاربرد مهم دیگر اصطلاح اعتباری در نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی است که به معنای جعل و قراداد مفاهیمی به جهت رفع نیازهای اساسی انسان است. دیدگاه علامه، اگرچه ادعای صدق برای ادراکات اعتباری نکرده ، اما مستلزم جعلی و نسبی بودن بسیاری از مفاهیم و احکام عملی و اخلاقی است. پژوهش حاضر بر آن است که می توان با تبیین جدیدی از اعتباری، بدون تغییر در معنای صدق و بدون جعلی دانستن امور اخلاقی، رهیافتی برای معضل معرفت شناسی باورهای ضروری و سودمندی که قرینه کافی برای اثبات یا ابطال آنها وجود ندارد، تدارک دید. در این تحلیل نشان داده می شود که با پذیرش کاربرد اعتباری به معنای «فرض باور» یا «تلقی به پذیرش» به گونه ای که آثار متوقع از باور بر آن مترتب گردد بدون آنکه به صدق متصف شود، می توان این دست باورها را پذیرفت و ادراکات اعتباری به این معنا را در حوزه علوم نظری و علوم عملی معتبر دانست.
بررسی پیشینه نگاری وارون علیه فلسفه اسلامی در مقاله «نگاهی انتقادی به رویکرد فیض محور در فلسفه اسلامی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
37 - 60
حوزههای تخصصی:
نگاه تاریخی و تبارشناسی مسایل فلسفی در شناخت بهینه و درک مقاصد و مضامین آنها تأثیر شایان دارد. از مسایل کلیدی در الهیات ربط کثرت به وحدت و چگونگی بسط فیض الهی است. مقاله ای با عنوان «نگاهی انتقادی به رویکرد فیض محور در فلسفه اسلامی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت» درصدد است با یادآوری معارضه غزالی با اصل علیت و سست نمائی اصل تشکیک و انگاره فیض، به نفی کلیت فلسفه اسلامی در مبانی زیربنائی تعلیم و تربیت بپردازد و سپس با استنتاجی جهت دار از نظریات رقیب در فلسفه تعلیم و تربیت، طی چند جمله پیروزمندانه به آستانه نظریه پردازی بدیع نایل آید. سطحی نگری، ادعاهای غیرواقعی و داوری غیرفنی از روند طی شده توسط این مقاله نمایان است. این روند ناهنجار از عنوان مقاله گرفته تا استحصال شتابزده از محتوای همه مکاتب متنوع فلسفه اسلامی پدیدار است. گستره ادعاهای مقاله، مشتمل است بر داوری نامبتنی بر واقعیت تاریخی آراء هستی شناسانه، معرفت شناسانه، انسان شناسانه، معرفت نفس و سایر زمینه های مرتبط در امر تعلیم و تربیت. قریب به اتفاق ادعاها و اظهارات این مقاله بدون سند و متکی بر برداشت های یکسونگرانه است. اندک ارجاعات موجود در آن، ارجاع به منابع ناکافی و نامعتبر است. اتکا به برداشت نامستند مستشرقان و معارضان با فلسفه اسلامی، مستند وثیق مقاله برای ارائه ادعاها در بخش داوری است. تا با ایرادهای حق به جانب، استوار نمودن تعلیم و تربیت را بر آن نظام، نااستوار و ناهنجار قلمداد کند. اظهارات وارون آن مقاله در حوزه تاریخ فلسفه اسلامی، مورد کاوش این نگاشته است.
تحلیل هستی شناسی «متاورس» و نحوه ادراک در آن بر اساس دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
123-156
حوزههای تخصصی:
متاورس می تواند افق های جدیدی را در تعامل انسان با فناوری روشن نماید. در این دنیا انسان ها از اینترنت دیگر استفاده نمی کنند بلکه در آن، زندگی می کنند و با هویت های جدید خود ساخته؛ انواع تعاملات را فعالانه تر از دنیای واقعی، تجربه می کنند. این فناوری برای کاربران خود تجربه زیست جدیدی را می سازد که می تواند برخی از مفاهیم دنیای واقعی را تغییر دهد و موجب دگرگونی در نظریه های علوم انسانی شود، همین مهم کفایت می کند که در مواجهه با این پدیده خردمندانه عمل شود تا بتوان از این فناوری در جهت شکوفای استعداد های انسانی بهره برد. در این جستار به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد هستی شناسی به بررسی واقع انگاری متاورس و نحوه و نوع ادراک در آن بر اساس دیدگاه ملاصدرا پرداخته شد و مشخص گردید که دنیای متاورس برخلاف عقیده برخی افراد یک دنیای توهمی نیست بلکه ظرف وجودی دنیای متاورس عالم طبیعت است و یک فضای واقعی می باشد و آنچه این فضا را قابل ادراک برای کاربران می نماید موجودات محسوسی هستند که توسط رایانه ها از ماده های لطیف ساخته می شوند که علل اعدادی برای ادراک در متاورس هستند و کاربران این محسوسات را به واسطه فناوری های موجود در متاورس به صورت ادراکات حسی و خیالی درک می کنند.
متافیزیک علم و فروبستگی توسعه در اندیشۀ داوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
787 - 806
حوزههای تخصصی:
طرح غرب زدگی رضا داوری اردکانی راه برون رفت از توسعه نیافتگی را پیمودن مسیر توسعه می داند. توسعه نیافتگی گرچه عارضه ای است که از ناحیۀ تجدد گریبان گیر کشورهای غرب زده شده است، لیکن برای رهایی از آن چاره ای جز تن دادن به توسعه نیست. محمدتقی طباطبایی دیدگاه منتقدان داوری مبنی بر «گسست نظری» را صورت بندی و سپس رد می کند و معتقد است که در این نظریه تنها سطح بحث از فلسفه به روشنفکری منتقل شده است. این پژوهش ضمن تأکید بر بی پاسخ ماندن مسئله در سطح فلسفی و بازتعریف آن با عنوان «فروبستگی توسعه» می کوشد که با کاوش در اندیشۀ داوری راه برون رفتی برای آن پیشنهاد کند. به این منظور، نخست ویژگی های توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی و هم چنین شرایط مشارکت در عالم علم از آثار داوری گرداوری و جمع بندی می شود. سپس به روش تحلیلی و برپایۀ رهنمود داوری مبنی بر امکان راهی میان رد و قبول علوم انسانی و اجتماعی، تلاش می شود که با رعایت شرایط تعریف شدۀ داوری برای گذار از توسعه و با استفاده از مفاهیم و نظریه های فلسفه و متافیزیک علم، راهی برای گشودن فروبستگی توسعه ارائه گردد.
پیشینۀ متناهی جهان در کیهان شناسی؛ دلالت ها و پیامدهای فلسفی-الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
25 - 46
حوزههای تخصصی:
در کیهان شناسی دو دسته سناریو برای سابقه ی جهان می توان معرفی کرد. نخست مدل استاندارد کیهان شناسی مطرح می شود که سناریوی آغاز در آن مه بانگ است و دوم سناریوهایی که مه بانگ صرفاً دریچه ی ورود به جهان ماست و جهان(ها) ابعادی بیشتر یا سابقه ای طولانی تر از جهان ما دارند. پرسش اساسی این است که چرا و چگونه جهان از هیچ سر برآورد؟ این پرسش لازمه ی آن است که بپذیریم جهان از صفر شروع شده است. برای پاسخ به چنین پرسشی تلاش هایی در حوزه ی دانش فیزیک و کیهان شناسی نظری صورت گرفته که مدل جهان بدون مرز و سناریوی تورم ازلی-ابدی، اصلی ترین نمونه های آن هستند. پس از تبیین دو دسته نشان خواهیم داد که اولا به جهت فیزیکی اغلب شواهد تجربی و نظری به سود تناهی پیشینه ی جهان است؛ چه آن را محدود به مه بانگ و چه آن را توسعه یافته تر بدانیم. هم چنین مدل های فیزیکی نه تنها مخالف رهیافت فراطبیعی نیستند بلکه به آن کمک می کنند.
تحلیل معرفت شناختی چالش ناکارآمدی علوم اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه علم سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
67 - 90
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش هایی که فراروی علوم انسانی و اجتماعی در ایران، هم چون برچسب ناکارآمدی و نامتناسب بودن مطرح است، تحلیل و شناخت آن ها مستلزم مسئله شناسی این علوم است. خوشبختانه بررسی ها و پژوهش های متنوعی درباره عوامل و دلایل وضعیت کنونی علوم اجتماعی در دانشگاه ها و مسائل آموزش عالی در ایران انجام شده است. نظر به اهمیت چالش فراروی علوم اجتماعی این مقاله سعی دارد به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد معرفت شناختی، چارچوبی نظری برای چالش ناکارآمدی علوم اجتماعی در ایران ارائه کند. با بررسی عمده ترین چالش های این علوم از دیدگاه مردم، دانشگاهیان و مدیران و استخراج مضمون های اصلی، سه فرضیه به عنوان دلایل این چالش ها بررسی و تحلیل می شود. فرضیه نخست بر کاربست نادرست نظریه های و آموزه های علوم انسانی و اجتماعی از سوی نخبگان دلالت دارد. فرضیه دوم از انتخاب و اقتباس نامتناسب مکاتب علمی از جهان غرب حکایت می کند. و فرضیه سوم بر تفاوت اساسی متافیزیک و پیش فرض های علوم جدید -که خاستگاه آن تمدن غربی است- با فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی تأکید دارد. این فرضیه ها تحلیلی معرفت شناختی برای چالش ناکارآمدی علوم اجتماعی در ایران فراهم می آورد.
بررسی امکان و نحوه استفاده از مضامین نهج البلاغه در برنامه آموزشی «فلسفه برای کودکان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه «فلسفه برای کودکان» یکی از کارآمدترین برنامه های آموزشی با سبک تأملی در علوم تربیتی محسوب می شود. داستان های فکری در این برنامه از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند،مقاله حاضر در پی خلأ تألیف داستان های فکری متناسب با فرهنگ اسلامیدر بومی سازی برنامه «فبک»، به دنبال امکان سنجی استفاده از مضامین نهج البلاغه به عنوان یکی از مشهورترین متون دینی است و این مهم را با پیمودن پنج گام امکان سنجی نموده اند. بر اساس یافته های این مقاله: مضامین نهج البلاغه با اهداف داستان فکری همسو و هماهنگ است زیرا امام علی (ع) مخاطبان خود را با استفاده از روش های مختلف از جمله: «استفاده از داستان»، «تصویرآفرینی»، «طرح پرسش»، «بیان پیامد در گزاره های اخلاقی»، «فراهم آوردن زمینه تحلیل شرایط»، به فکرورزی تحریک کرده است.بهترین روش برای بهره مندی از متون روایی برای خلق داستان های فکری، «بازآفرینی» استیعنی استخراج درونمایه از متون روایی و خلق داستان بر اساس آن. با روش «تحلیل محتوای مضمونی» می توان درونمایه های متناسب با معیارهای فبک برای داستان های فکری را از متون روایی استخراج نموده و بر مبنای روش داده بنیاد ساماندهی کرد تا در نهایت توسط نویسندگان داستان کودک تبدیل به داستان های فکری متعدد بر مبنای آموزه های فلسفی درمتون دینی شود.
سنتزپژوهشی مؤلفه های آموزش حقوق شهروندی در دوره ابتدایی بر اساس اسناد بالادستی ایران و مطالعات بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
295 - 317
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های آموزش حقوق شهروندی در دوره ابتدایی بر اساس اسناد بالادستی ایران و مطالعات بین الملل انجام شد. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش آن سنتزپژوهی می باشد که در آن پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شده اند. نمونه مورد مطالعه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(1390)، برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران(1391)، اهداف مصوب دوره های تحصیلی(1397) و قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(1395)، اعلامیه جهانی حقوق بشر(1948) و کنوانسیون حقوق کودک(1989) و تعداد 54 مورد پژوهش مرتبط بود که به صورت هدفمند انتخاب گردیدند. تحلیل ها از طریق کدگذاری و طبقه بندی انجام گردید. مؤلفه های شناسایی شده از اسناد بالادستی ایران و مطالعات بین الملل شامل هشت طبقه اصلی مذهبی، مدنی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی، اقتصادی، قضایی و بهداشتی و زیست محیطی و 59 مؤلفه جزئی شدند. توجه به مؤلفه های شناسایی شده و ورود آن ها به سیاست های هدف گذارانه، کتاب های درسی و بخش های اجرایی برنامه درسی دوره عمومی می تواند دانش آموزان دوره ابتدایی را با حقوق شهروندی آشنا نموده، مطالبه گری شان را افزون تر سازد و زندگی اجتماعی شان را قاعده مند و منظم کند. اثر این آموزش ها بر دولت نیز این گونه خواهد بود که کارکرد حاکمیتی اش عمیق تر و گسترده تر می شود.
ارزیابی استدلال «بدیل های تصور نشده» از منظر رئالیسم انتقادی بسکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
425 - 447
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی علمی همواره با انتقادات مستمری از سوی پادواقع گرایان روبه رو بوده است. استدلال «بدیل های تصور نشده» کایل استنفورد را می توان نسخه متأخر و دردسرساز این چالش ها دانست. در این مقاله ابتدا اجمالاً اشاره ای به واقع گرایی علمی و برهان های مؤید آن خواهیم داشت. سپس اصلی ترین چالش هایی را که واقع گرایی علمی با آن مواجه بوده است، برخواهیم شمرد. در ادامه نگاهی به استدلال استنفورد می اندازیم و بررسی می کنیم که چگونه برای واقع گرایی چالش به وجود می آورد و همچنین پاسخ های واقع گرایانه مطرح شده به چالش مذکور را توصیف خواهیم کرد. همچنین خواهیم کوشید از نگاه واقع گرایی انتقادی روی بسکار توضیح دهیم که چگونه نگاه لایه مند همزمان به جهان و نظریه های علمی می تواند ضمن ممکن دانستن دستیابی به شناخت واقعیت از خلال فعالیت علمی، اساس استدلال پادواقع گرایانه استنفورد را سست کند.