مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ظاهرگرایی
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
آر. آرنالدز در این مقاله با نگاهی تاریخی، جایگاه «علم منطق» را در جهان اسلام و نیز ارتباط آن را با دیگر
علوم اسلامی، از جمله نحو، تفسیر، فقه، کلام، فلسفه و عرفان بررسی میکند. او ضمن بررسی واکنشهای
نخستین اندیشمندان مسلمان در برابر ترجمة متون منطقی، دیدگاههای منطقدانان مسلمان را با دیدگاههای ارسطویی مقایسه میکند.
منطق با ترجمهها و شرحها به جهان اسلام وارد شد، و با این که ابتدا برخی آن را به کلی نفی میکردند، از نظر آرنالدز، حتی کسانی که آن را میپذیرفتند، با فروکاستن آن به ابزاری برای ارزیابی نامها و معانی از مسیر ارسطویی جدا میشدند. پیشفرضهای کلامی و نفوذ آثار سریانی و رواقی نیز از عوامل دیگری بود که در آغاز ظهور منطق اسلامی، آن را از منطق ارسطویی جدا میساخت. آرنالدز در کنار این امور، به خلاقیتها و ابتکارات شارحانی مانند فارابی و ابن رشد نیز اشاره کرده، تأکید میورزد که با آثار ابنسینا منطق به منزلة بخش مقدماتی فلسفه تثبیت شد، همانگونه که با آثار غزالی، وارد علم فقه گردید. با این حال، او اذعان میدارد که حتی پیش از غزالی نظریة استدلال، در چارچوب علم اصول، کانون توجه مسلمانان بوده است.
تأثیر دیدگاههای کلامی در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسنده کوشیده تا تأثیر آراء کلامی مربوط به توحید را در تفسیر آیاتی که در انها از دست ، عرش و نظایر آنها سخن به میان آمده نشان دهد. نخست مفسران را به تشبیه گرایان و تنزیه گرایان تقسیم می کند ؛ گروهی از دسته اول را معتقدان به تشبیه محض و جسمیت خداوند به شمار می آورد و گروهی را که قائلان به استناد صفات محدثات به حق تعالی می شمرد ظاهرگرایان می خواند. دسته دوم یا تنزیه گرایان را نیز دو گروه می داند: یکی آنان که تا حد مقدور به تأویل متوسل می شوند و اگر به نتیجه ای نرسند علم آن را به خداوند وا می نهند و دیگر ، کسانی که یکسره به تأویل این قبیل آیات و نیز آیات مربوط به آخرت توسل می جویند . راه حل اختلاف، به نظر مؤلف تنها رجوع به قرآن و احادیث معصومان (ع) است.
تبیین تربیت دینی ظاهرگرا و نقد آن براساس جریان عقل گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهرگرایی و عقل گرایی به عنوان دو جریان تاثیرگذار در آرا و افکار فرهنگی و اجتماعی در تاریخ تفکر اسلامی مطرح است. تعلیم و تربیت نیز به عنوان یکی از مقولات فرهنگی از این جریان های فکری متاثراست. سؤالی که مطرح است این است که آیا جریان ظاهرگرای اسلامی توانایی ارائه یک نظریه تربیتی تمام عیار را برای تربیت دینی دارا است. برای پاسخ دادن به این سؤال، در این مقاله به بررسی تاثیرجریان ظاهرگرای اسلامی در عرصه تعلیم و تربیت در زمینه اهداف، اصول، محتوا و روش های تربیت پرداخته شده و سپس به نقد این جریان تربیتی از دیدگاه عقلگرای اسلامی اقدام گردیده است.
بررسی علل و ریشه های ظاهرگرایی در فهمِ قرآن
حوزه های تخصصی:
ما انسان ها همواره متأثر از فراورده های دانش و فرهنگ نو و کهنة خویش هستیم و رهایی کامل از آن ها به نُدرت اتفاق می افتد؛ اما این تأثُّر ذهنی نباید در فهم آیات قرآن و روایات تأثیرگذارد و خلوصِ آن را مشوَّب سازد. فهم خالص و بی شائبه از متون دینی به ویژه قرآن، ممکن، اما مشکل است و پاک سازی ذهن از فرض های آغازین و انگاره های پیشین، شرط لازم برای دست یابی به چنین فهم خالص است؛ لیکن پس از غروب مِهر نَبَوی، از سوی برخی فرقه ها و نحله ها، علاوه بر بروز اختلافات سیاسی- اجتماعی، برداشت های دینی نیز دستخوش اختلاف و گسستگی شد. تفسیرهـای مختلف از دین و کتاب الهـی شکل گرفت و تفکّـرات گوناگون و گاه متّضادّ از میان جامعـة اسلامـی سر برآورد. یکـی از این جریان های فکری، ظاهرگرایی و عقل گریزی و بستن باب اجتهاد در رویارویی با قرآن است؛ البته مُراد این مقاله، پرداختن به فرقه های ظاهرگرای « اهل سنّت» است که بیشتر از هر نحلة دیگر به این دست از عقاید، پای فشرده اند.
نگارندة این نوشتار، برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی، ضمن پرداختن به علل شکل دهندة این گرایش عقیدتی، ریشه های این پدیدة ناسالم فکری را بیان کند و به قدر امکان مورد نقد و بررسی قرار دهد. نتیجه ای که از این تحقیق حاصل شده آن است که صِرف توجه به ظواهر آیات قرآن که این نحله بدان تمسّک جُستند، مُکفی درک و یافتن مدلول ها و مقاصد آیات قرآن نبوده؛ بلکه مدخلیت عقل با تکیه بر تفسیر معصومین ( علیهم السلام ) در راستای فهمِ صحیحِ قرآن امری محتوم است.
بررسی ادبیّات تطبیقی و مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
أخذ روی کرد تطبیقی درگسترة علوم انسانی سابقه طولانی دارد؛ امّا ادبیّات تطبیقی درمفهوم جدید کلمه، یکی از روی کردهای نوین است که حاصل مدرنیسم و مبتنی برنگرش جدید به ادبیّات است. وضعیّت موجود مطالعات میان رشته ای در روزگار و جامعه ما با وضعیّت مطلوب فاصله قابل تأمّل دارد. موانع فراوانی ،کارآیی واثربخشی مطالعات تطبیقی رادرادبیّات کاهش می دهند.حصرگرایی ، تصویر تحویلی نگر ازآن ، آفت ظاهرگرایی درفرایند تطبیقی ،آفت مقایسه و بسنده کردن به مقام توصیف وعدم اهتمام به تبیین از اهم این موانع هستند. این مختصر نه برای گره گشایی ازاین معضل، که البته به جای خودسودمند است؛ بلکه کوششی است در حدّ وسع تاضمن تبیین موانع یا آفت ها، به راه های برون رفت ازخطاها من جمله پدیدارشناسی ، کثرت گرایی، أخذروی کرد غیرمستقیم و... بپردازد.
تأملاتی در تأویل گریزی تفکیکیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر در پی ارائه ی تأملاتی در یکی از مبانی فکری مکتب تفکیک، یعنی مبنای اتکا بر ظواهر و پرهیز از تأویل، است. مراد از تأویل در این جا برگرداندن لفظ از معنای ظاهر به معنایی است که لفظ در آن ظهور ندارد. تفکیکیان به شدت از این مبنا دم می زنند و غیرتفکیکیان (به ویژه فلاسفه و عرفا) را به عدم رعایت آن و ارتکاب تأویل و دورشدن از فهم ناب و خالص متون مقدس متهم می کنند. در این تأملات، نشان داده ایم که تأویل روشی است که در فهم متون از آن گریزی نیست و همه ی مکتب ها و فرقه ها در مواردی ناچار به کاربرد آن می شوند؛ و از جمله خود تفکیکیان که در آثارشان می توان ردپای فهم مشوب و آمیخته به پیش انگاشته ها و پیش فرض های مختلف را مشاهده کرد.
تأویل هنجارمحور در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
تأویل در حوزة معرفت شناسی دینی، کلامی، فلسفی و عرفانی از واژه های پرکاربرد و پرتأثیر است. حکمای متعالی و عرفای محقق قلمرو تأویل را به حوزة هستی شناسی نیز مرتبط دانسته و سرچشمة تأویل در حوزة الفاظ و مفاهیم را در این مبدأ مستقر دیده اند. بیان ربط این دو حوزه از اهداف مهم حکمای متعالی در تفسیر متون دینی است که پیشاپیش سبب زدودن شبهات نیز می شود. برجسته سازی مقصود و همگرایی این دانایان در منظور از تأویل شایسته و بیان زیرنهاد آن، همسان بودن کتاب تدوین و کتاب تکوین در نیاز به کاربرد تأویل برای راهیابی به حقیقت موجودات و تأثیر منحصربه فرد نگاه یگانه انگار به هستی و فراسو قراردادن آموزه های دینی، همانند ظاهر و باطن، از اهم مقاصدی است که در این نوشتار برای شفاف سازی فرایند تأویل دنبال می شود. همچنین، بی اساس بودن ادعای ظاهرگرایان در نفی مطلق تأویل و اتهام تأویل گرایی گزافه محور علیه رقیبان خود رهاورد ارزشمند این تبیین است. تاریخ ممتد ظاهرگرایی گواه حملات پرتعصب و مجادلات اشباع از تصلب در برابر اعمال قواعد عقلی و شهودی در فهم مقاصد ژرف ظواهر متون دینی است. دامنة شبهه های ظاهرگرایان از منع مطلق تأویل تا تحریف مفهوم و مصداق آن گسترده است، اما ساختار ادبیات متون دینی آن ها را به گذر از ظاهر و ارادة معنای غیرلغوی و دستور زبانی و کاربرد تأویل ناگزیر کرده است. بیش از همه، حکمت متعالیه آماج اتهامات بی اساس این گروه است و ایجاب می کند با نگاهی همه جانبه در قلمرو لفظ و معنا، و در ساحت کتاب تدوین و تکوین، سیر کاربرد تأویل در سنت و سیرة حکمت متعالیه در مواجهه با متون دینی بررسی شود. در این پردازش طرح بدیع حکمت متعالیه یعنی جمع بین بقای الفاظ بر معنای ظاهری و گذر به باطن معنا، در مواجهه با متون دینی محسوس، و کارامدی این روش برای دست یابی به ژرفای آموزه های خردپرور دینی ملموس است.
خشونت مذهبی در پناه نص گرایی(ظاهرگرایی) در اسلام و مسیحیت؛ با تأکید بر سلفی گری اسلامی و بنیادگرایی مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به طور فزاینده، شاهد بروز گسترده خشونت و افراط در پوشش باورهای مذهبی هستیم. در اسلام و مسیحیت نیز طیف هایی همچون سلفیان و بنیادگرایان با ادعای تحقق خلوص دینی، به استنباط نادرست از متون دینی مبادرت می ورزند که در برخی موارد، بروز گرایشات خشن و تندروی دینی را به دنبال داشته است. در تحلیل چرایی شکل گیری افراط و خشونت میان دو طیف مذکور، افزون بر انگیزه های سیاسی، با عوامل متعددی مواجه هستم. از جمله مهم ترین آنها رویکرد نص گرایانه به متون دینی است.
این مقاله، با هدف همگرایی بیشتر اسلام و مسیحیت در برخورد با افراطی گری مذهبی، به بررسی برخی مصادیق گروش به نص گرایی، در استنباط آموزه های دینی از قرآن و کتاب مقدس پرداخته و ارتباط اتخاذ این شیوه با بروز افراط مذهبی را مورد ارزیابی قرار داده است. اثبات ارتباط مستقیم میان گرایشات نص گرایانه در تحقق بسیاری از خشونت های موجود میان سلف گرایان و بنیادگرایان، از جمله مهم ترین نتایج این تحقیق است.
نظام فکری علامه طباطبایی: عقل گرایی اعتدالی و ایمان ورزی خردمندانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی (1281- 1360 ش) اولین متفکر دوران معاصر است که به بحث های معرفت شناسی پرداخته است. او در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسمبه شبهات مکاتب سوفسطایی، شکاکیت، و تجربه گرایی افراطی در عدم اعتماد به عقل در دریافت حقیقت پاسخ داده است و فلسفة اسلامی را نظام رئالیستی مبتنی بر عقل گرایی معرفی می کند. وی هم چنین به نقش بی بدیل عقل در فهم حقایق دینی توجه دارد و نکات مهمی را در این باره متذکر می شود. می توان گفت علامه در دو جبهه از خرد ورزی دفاع کرده است، اول: در برابر حس گرایی و تجربه گرایی افراطی که در غرب به شکاکیت و نسبیت گرایی در همة حوزه های اعتقادی و اخلاقی منجر شد و دوم: در برابر ظاهر گرایان و اخباریونی که با بی اعتبارکردن حجت عقل وحی را نیز بی اعتبار کردند و به تعطیلی دین و عقل با هم رسیدند. بررسی موضع علامه موضوع این نوشتار است.
نقد و بررسی نفی تأویل در مکتب سلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأویل به معنای حمل کلام از معنای ظاهر به معنایی غیر آن مورد پذیرش سلفیان ظاهرگرا نیست و آنان ضمن تأکید بر حجیت ظاهر کتاب و روایات، نفی تأویل را به عنوان روش شناخت متن دین می پذیرند. التزام به ظواهر و نفی تأویل نصوص دینی که از نتایج تعطیل عقل از سوی سلفیان است، سبب شده است آنان در باب متون متشابه، دستخوش تحیر شوند و در مواجهه با آن، ضمن پذیرش ظواهر الفاظ و نفی تأویل، قایل به تشبیه و تجسیم در باب ذات، اسما و صفات خداوند شوند. این مقاله می کوشد ضمن تبیین تأویل، نفی حجیت آن را از سوی سلفیان نقد و بررسی کرده و به پیامدها و آثار نفی تأویل اشاره نماید.
بررسی مبانی فکری سلفیه در معناشناسی صفات خبری با تأکید بر آرای ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
157-168
حوزه های تخصصی:
صفاتی که در متون دینی به خدا، انتساب یافته ، اما از نظر عقلی، انتساب آنها به معنای ظاهری و حقیقی به او محال می نماید، صفات خبری نامیده می شوند. سلفی ها این صفات را به معنای ظاهری و حقیقی به خدا نسبت داده، اما خود را از فهم کیفیت آنها، ناتوان می دانند. حجیت فهم سلفی، ظاهرگرایی، حس گرایی، انکار مجاز در قرآن، فهم ناپذیری متشابهات و مخالفت با تأویل از مبانی ابن تیمیه در معناشناسی صفات خبری است. این مقاله با رویکردی تحلیلی انتقادی به بررسی مبانی مذکور پرداخته است. حجیت فهم سلف، مدعای بدون دلیل است، ظاهرگرایی با مفاد برخی از آیات قرآن سازگار نیست، حس گرایی به انکار بخشی از هستی می انجامد و جسم انگاری و یکسان انگاری خدا با مخلوقات را نیز در پی دارد. انکار مجاز در قرآن به انکار اعجاز بیانی قرآن می انجامد و فهم ناپذیری متشابهات با ام الکتاب بودن محکمات و امر به تدبر در قرآن نمی سازد و به تعطیل گرایی و عدم شناخت خدا منجر می شود.
تحلیل و مقایسه رابطه عقل و نقل از دیدگاه ابن تیمیه و آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پایز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
5 - 35
حوزه های تخصصی:
تحلیل و تبیین صحیح رابطه عقل و نقل بر اساس اصول و مبانی فکری ابن تیمیه و جوادی آملی به عنوان نمایندگان دو جریان نص گرا و عقل گرا در عرصه معرفت دینی، نتایج قابل توجهی به دنبال دارد. ابن تیمیه با جمود بر ظواهر نصوص حتی در اصول اعتقادی، دلیل اختلاف فلاسفه و متکلمان را عدم مرجعیت ذاتی و استقلالی عقل می داند؛ لذا تقدیم معقول بر منصوص را بی اساس می خواند و تنها راه ایمان واقعی را ایمان جازم به پیامبر6 برمی شمارد. وی با تعریفی که از عقل ارائه می دهد، عقل را عرض می خواند و آن را تا سرحدّ غریزه و عقل عرفی تقلیل می دهد؛ با خلط نقل و شرع، از تقدیم نقل بر عقل به طور مطلق دفاع می کند؛ با پذیرش تعدّد عقل و تن دادن به نسبیت معرفتی، در صدد حل تعارض عقل و نقل برمی آید و ابطال یک نوع از انواع عقل را ابطال کل عقل نمی داند. اما جوادی آملی، با هم سطح خواندن علوم عقلی و نقلی، هر یک از عقل و نقل را مؤید دیگری می داند و با تفکیک وحی از نقل، فهم نقلی را همچون فهم عقلی، آسیب پذیر و غیرمصون از خطا و صواب و تعارض معرفی می کند و از تأویل به عنوان راه حل تعارض عقل و نقل، دفاع کرده و تقدیم دلیل عقلی بر دلیل لفظی غیرصریح را ضروری دانسته است. وی محصول عقل تجربی، نیمه تجربی، تجریدی و عقل ناب را، اگر از سنخ قطع و یقین یا مفید اطمینان عقلایی باشد، حجت می داند و ضمن متفاوت دانستن عقل با بنای عقلا، برهان عقلی را از سنخ علم برمی شمارد که اعتبار و حجیتش ذاتی است، نه جعلی. به باور او در علم اصول باید از عقل و نقل و مباحث مربوط به آن در حوزه معرفت شناختی دین بحث شود.
عقل گرایی اعتدال ی انتق ادی در پذیرش باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد اول پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
21 - 38
حوزه های تخصصی:
در ارزیابی باورهای دینی کسانی قائل شده اند که یک شخص در صورتی مجاز به پذیرش یک باور است که برای آن برهانی داشته باشد که همه عقلای عالم را قانع کند، یا گفته اند فرد باید برای همه باورها و اعمال خود برهان داشته باشد و به امر خردگریز تن ندهد. در نقطه مقابل، کسانی هستند که می گویند عقل ضد ایمان است یا با آن رابطه ندارد، یا می گویند همه باورها را باید از ظاهر متون دینی گرفت و به عقل اعتناء و توجه نکرد. عقل گرایی اعتدالی - انتقادی در مقابل هر دوی این گرایش ها قرار دارد و می گوید عقل اعتبار و حجیت دارد و بدون آن دینداری ممکن نیست، اما این عقل از یک سو در همه امور داوری ندارد و بنابراین باید در دین به امور خردگریز نیز تن داد، و از سوی دیگر این عقل در ارائه برهان مصون از خطا نیست و به همین دلیل انسان ها نمی توانند باورهای خود را به همگان بقبولانند. در این مقاله مؤلف در پی دفاع از موضع عقل گرایی اعتدالی - انتقادی است.
تبیین و شناخت مبنای تفکر تکفیر در عقاید گروه های تکفیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۱
159 - 181
حوزه های تخصصی:
تکفیری عنوانی است که به گروه های اسلامی که از حربه تکفیر برای مقابله با مخالفان و دشمنان خود استفاده می کنند، اطلاق می شود. گروه های تکفیری، گروه هایی از مسلمانان هستند که به دلیل اعتقادشان به سیره و اندیشه سلف و استفاده از حربه تکفیر در مقابل مخالفان خود به این نام (تکفیری) نامیده می شوند. این گروه ها که از درون سلفیه بیرون آمده اند، امروزه به بزرگ ترین مشکل دنیای اسلام تبدیل شده و باعث ایجاد خسارات جبران ناپذیر مادی و معنوی به جهان اسلام گردیده اند. مقاله حاضر به دنبال بررسی مبنای تفکر تکفیر در عقاید گروه های تکفیری می باشد. این تفکر از جمله مهم ترین مفاهیم بنیادی گروه های تکفیری است که در صدر اسلام به وجود آمد و خوارج نمونه بارز آن بودند. گروه های تکفیری با استفاده از این مبنای فکری، مخالفان خود اعم از مسلمانان (شیعیان و اهل سنتی که با آن ها هم عقیده نیستند) و غیرمسلمانان را تکفیر نموده و علاوه بر آن از این تفکر به عنوان دستاویزی برای رسیدن به اهداف و مقاصد سیاسی خود نیز استفاده می کنند. هرچند در حال حاضر وهابیان از این تفکر عملاً استفاده نموده و به ترویج آن می پردازند، اما مبنای این تفکر اعتقادات ظاهرگرایانه عالمان اهل حدیث از جمله احمدابن حنبل و شاگرد او ابن تیمیه بوده که پیروان آن ها به ترویج این تفکر پرداختند و درنهایت توسط فرقه وهابیت اجرایی گردید. لذا تفکرات تکفیری که اکنون در جهان اسلام وجود دارد به نوعی نشات گرفته از افکار و نظریات ابن تیمیه است.
حدیث بسندگی و سیر تطور آن در اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
277-290
حوزه های تخصصی:
حدیث بسندگی جریانی فکری است که بین گروهی از مسلمانان شکل گرفت و کم وبیش در عصر حاضر نیز رگه هایی از آن به چشم می خورد. حدیث بسندگان، قرآن را برای همگان قابل فهم ندانسته به همین دلیل از مراجعه مستقیم به قرآن پرهیز نموده و در شناخت معارف دینی تنها به سنت و حدیث مراجعه می کنند. آن ها هرگونه بحث عقلی و تفکر و تأویل در این خصوص را رد می کنند و تنها آیاتی را در شناخت دین می پذیرند که حدیث یا روایتی درباره آن وجود داشته باشد. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی نگاشته شده در پی شناخت و سیر شکل گیری این جریان در اهل سنت است. بررسی ها نشان می دهد جریان حدیث بسندگی در مقابل جریان قرآن بسندگی ایجاد شده است. حدیث بسندگی در بین مسلمانان، نخستین بار از برخی صحابه و تابعان گزارش شده است. این جریان فکری در اهل سنت پس از رحلت پیامبر در دوران صحابه تشکیل و تا دوران معاصر ادامه دارد. حدیث بسندگی در اهل سنت عمدتاً بین گروهی از عامه اهل الحدیث همچون حنبلیه، حشویه و سلفیه شکل گرفته است.
تربیت اخلاقی از منظر رویکرد نقل گرایی و دلالت های تربیتی متأثر از آن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲ (پیاپی ۴۴)
311 - 332
حوزه های تخصصی:
در تاریخ تربیتی اسلام با گرایش ها و رویکردهای متفاوتی روبه رو می شویم. گرچه سخن همهٔ آن ها برپایهٔ قرآن و سنت است، هریک از زاویه ای با واژهٔ تربیت و حیطه های مربوط به آن روبه رو شده اند. پژوهش و بررسی دربارهٔ این اصول تربیتی اهمیت دارد؛ چراکه با نقد و بررسی آن ها می توان عمیق تر و کاربردی تر با موضوعات تربیتی روبه رو شد. همچنین، آشنایی با معایب و کاستی های موجود، می تواند چهرهٔ واقعی این گرایش ها را آشکارتر سازد. از جملهٔ این رویکردها، گرایش نقل گرایی است که در حال حاضر، به شکل افراطی در گروه هایی، همچون سَلفیان و وهابیان و ده ها فرقهٔ دیگر دیده می شود. این گروه ها با تأکید بر سنت و کتاب، شیوه های غلط تربیتی خود را میان قشرهای گوناگون، از جمله جوانان ترویج می دهند. حال، باتوجه به اهمیت تربیت اخلاقی، این پرسش مطرح می شود که در رویکرد نقل گرایی معیارهای تربیت اخلاقی چگونه دنبال شده اند و آیا تربیت اخلاقی نقل گرایانه به این معیارها توجه کرده است یا خیر؟ این مقاله با روش تحلیلی استتاجی در پی پاسخ به این پرسش هاست. در ادامه دلالت های تربیتی رویکرد نقل گرایی و تأثیرات منفی این نوع تربیت اخلاقی نقد و بررسی می شود.
تحلیل انتقادی مبانی تفسیری سلفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلفیه تکفیری در حوزه تفسیر قرآن با استناد به ظواهر آیات، روایات و سیره پیامبر و اصحابش، به آنچه از قدیم مانده سخت پایبندند و عقاید صحیح اسلامی را منحصر به «ظواهر» قرآن و سنت می دانند و از هرگونه تفسیر، ژرف نگری و بهره گیری از عقل، علم و فلسفه در تعالیم دین و تطبیق آن با مقتضیات زمان اجتناب می ورزند. ورود مجاز در قرآن را انکار کرده و با تفسیر گزینشی آیات، به دنبال تفسیر آیات قرآن نبوده، بلکه به دنبال پیدا کردن عقاید خویش در قرآن و رد دیدگاه های مخالفان هستند؛ اما ظاهرگرایی علاوه بر عدم کفایت در تفسیر قرآن، مخالف با آیات قرآن است. تأکید افراطی بر نقل و روایت موجب راهیابی احادیث ضعیف به منابع و دوری از عقل گرایی در تفسیر شده و با پیش داوری های گرایشی، آیات به شیوه نادرست بر روایات تطبیق داده می شوند.
چرایی رویکرد ابن جوزی و ابن تیمیه در خصوص تصوف و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
117-144
حوزه های تخصصی:
از دیرباز، اختلاف بین صوفیان و فقیهان، بسیار عمیق و گاه خونین بوده است. صوفیان همواره داعیه بیان و عمل به حقیقت دین را داشته اند و در مقابل، فقیهان ایشان را به دوری از مبانی و سخنان پیامبر و بزرگان دین متهم کرده اند. در این مقاله سعی شده است به قسمتی از این میدان که از طرف کسانی چون ابن جوزی، ابن تیمیه و پیروانشان رهبری می شود، پرداخته و دلایل و چرایی این نزاع در دو قالب کلی بررسی شود: 1. زمینه های اصولی و بنیادین اختلاف از قبیل تضعیف عقل و منزوی کردن آن، جهان بینی تک قطبی، رویکرد روایت محور، تفسیر ظاهرگرایانه و مقید به زمان و مکان، تضعیف و ترهیب فرق دیگر، خوف محوری، منطق حفظ قدرت؛ 2. دلایل مصداقی در برخی اعمال و اندیشه های صوفیانه چون وجود شطحیات، بدعت ها، ریا، جهل، شرک و... همچنین در میان بیان نقد های ایشان گاهی به نحو مختصر به دیدگاه عرفا اشاره خواهد شد تا مطالب کاملاً یک سویه پیش نرود. در نهایت با عنایت به تفاوت های این دو مشرب، مشاهده می شود که گاهی مرز میان این دو طیف، کم رنگ شده و افرادی را نمی توان به راحتی در میان یکی از این دو مکتب دسته بندی کرد. ولی فهم دلایل این اختلاف چه از منظر تحلیلی در بیان زمینه های اصولی و چه از حیث توصیفی در نقدهای مصداقی در بستر رویکرد امثال ابن جوزی، معیار تقریبی برای فهم تمایزها و شناخت دقیق تر از هریک از این دو نگرش به دست خواهد داد.
واقع گرایی در مطالعات تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن نوین اسلامی بر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و این نیز بر علوم انسانی اسلامی وابسته است. علوم انسانی اسلامی نیز بر نوع رویکردی که نسبت به آن داریم وابسته است. در مورد علوم انسانی اسلامی، و به تبع آن در مورد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و تمدن نوین اسلامی، می توان دو رویکرد عمده را ازیکدیگر تشخیص داد: رویکرد غیرواقع گرایانه و رویکرد واقع گرایانه. رویکردهای غیرواقع گرایانه عمدتاً رویکردهایی قراردادگرایانه اند، به واقع و شناخت واقع باور ندارند، و در شناخت آن سه به جای اینکه به واقع و مبانی واقع گرایانه نظر داشته باشند به تعریف، قرارداد و دیکته(de dicto)ای که اشخاص و مکاتباز آن ها به دست می دهند نظر دارند. رویکردهای واقع گرایانه به واقع و شناخت واقع باور دارند و، در شناخت آن سه، به جای اینکه به تعریف، قرارداد و دیکته اشخاص و مکاتب نظر داشته باشند آن ها را بر محور واقع، مبانی واقع گرایانه و بنا به واقع(de facto)ای که باید داشته باشند مورد بحث قرار می دهند. ظاهرگرایی متقدمین و قراردادگرایی متأخرین(که تقریباً کلّ فلسفه ها و فلسفه علم های معاصر غربی را تشکیل می دهند) رویکردهایی غیرواقع گرایانه؛ و واقع گرایی متقدمین و واقع گرایی تقریبی(که در ذات گرایی و واقع گرایی چهل سال اخیر غربی، که عمدتاًدر ایران ناشناخته است، تبلور یافته است) رویکردهایی واقع گرایانه اند. بازسازی واقع گرایی متقدمین و واقع گرایی تقریبی، بر محور واقع گرایی قوی فلسفه اسلامی، مرا به واقع گرایی قوی جدیدی رهنمون شده است. بر اساس همین واقع گرایی قوی جدید، به نظر می رسد که آن سه به یکدیگر وابسته اند و توضیح آن سه نیازمند «نظریه واحد»ی است که بتواند از آن سه توضیح های واقع بینانه ای به دست دهد. مقاله حاضر به دنبال همین رویکرد جدید است.
خاستگاه و سیر تطور جریان ظاهرگرایی اهل سنت در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۲۷۸
87-98
حوزه های تخصصی:
جریان ظاهرگرایی از کهن ترین جریان های فکری در جهان اسلام، به ویژه اهل سنت است که تاکنون ابعاد و زوایای آن کمتر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بررسی خاستگاه و سیر تطور ظاهرگرایی در فهم قرآن در میان اهل سنت، موضوع این پژوهش است. در این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی، خاستگاه پدیده ظاهرگرایی و سیر تاریخی آن در بین اهل سنت بررسی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ظاهرگرایی در اهل سنت، به مثابه یک جریان تأثیرگذار در فهم قرآن و برداشت از کتاب الهی، به دوران پس از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و عصر صحابه بازمی گردد که در طی قرون مختلف، در قالب مکاتب گوناگونی مانند اهل اثر، اهل حدیث حنابله، سلفیه و وهابیت، تا عصر حاضر استمرار داشته است. طرف داران این جریان در رویکرد خود، بحث در اطراف برخی از حقایق دینی و عبور از ظواهر کتاب و سنت را بدعت می دانند. آنها با نادیده گرفتن عقل، نگاهی افراطی به نقل دارند و معتقدند اعتبار و میزان عقل به کتاب و سنت است و با وجود قرآن به استدلال های اهل کلام و روش متکلمان نیازی نیست. این رویکرد مبتنی بر اصالت ظاهر کتاب و سنت و کفایت نقل، بر تمام اصول و اندیشه های جریان ظاهرگرا حاکم است.