مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تشکیک وجود
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۶ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
برای برهان صدیقین صدرالمتألهین، در اسفار، تقریرهای گوناگونی هست که شارحان و تعلیقه نویسان اسفار به آنها پرداختهاند. در تقریری که در پیش رو داریم، تلاش شده است نشان داده شود که یگانه تصویر معقول واقعیتها سلسلهای تشکیکی از وجودهاست که سرآمد آنها وجود بینهایت، یعنی خداوند است. پس یا واقعیتی نیست یا اگر هست در سلسلهای واقع است که در رأس آن خداوند وجود دارد.
توضیح این تقریر، مستلزم تبیین دقیق تشکیک وجود است که بحثی به نسبت دقیق و طولانی است و توصیف دقیق این برهان به درازا میکشد. از این رو، برای احاطه اجمالی خواننده بر این برهان و از دست ندادن رشته کلام، در آغاز شکل تحلیلی مختصر برهان، سپس شکل توصیفی و در پایان، تحلیل تفصیلی آن را میآوریم. برای آشنایان با فلسفه، مراجعه به یکی از این سه شکل کافی است.
علیت در حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد پاسخ به این سؤال است که اصل علیّت با کدامیک از نظامهای فلسفی « اصالت ماهیت»،«تباین موجودات» و «تشکیک وجود» سازگار است؟ و در صورت ابتناء آن به تشکیک وجود چه حکم و تفسیری پیدا می کند؟ جهت پاسخ به پرسش یاد شده باید گفت که علیّت مورد بحث در اینجا همان رابطة وجودی ذاتی میان دو چیز است و فلاسفة اسلامی جهت کشف و اثبات آن، سه راه در پیش گرفته اند: 1) اثبات آن با استناد به ممکن بالذات بودن ماهیت؛ 2) بدیهی اولی دانستن علیّت؛ 3) کشف حضوری آن از طریق وابستگی حالات نفسانی به نفس و تعمیم آن به حوزة بیرون از نفس با توجه به ابتناء هر برهانی به قبول اصل علیّت، نمی توان برهانی اقامه کرد، لذا طریق بداهت طریقی موجه است. علیّت به معنای مذکور، با هیچ یک از نظامهای اصالت ماهیت یا تباین وجودات به دلیل نبود رابطة ذاتی عینی میان متباینات، سازگار نبوده و فقط با تشکیک وجود، هماهنگ است و در این نظام نیز با توجه به عینیّت حقیقت علیّت با وجود علت، و عینیت حقیقت معلولیّت با وجود معلول، وجود معلول؛ عین فقر و ربط به وجود علّت و در واقع وجود علّت و معلول همان وجود مستقل و رابط است.
حرکت جوهری صدرایی و تاثیر آن بر دیدگاه دیدگاه های او در تفسیر قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر نقش دیدگاه ویژه صدرالمتألهین در موضوع حرکت جوهری در باب تفسیر و تأویل قرآن کریم را مورد بررسی قرار می دهد و از باب مقدمه باید گفت صدرا، دو پایه اساسی تفسیر را نقل صریح وکشف تام می داند؛ از این رو نه جمود بر لفظ را می پسندد و نه بی توجهی به آن را ، بلکه معتقد است با حفظ ظاهر باید به مشاهده حقایق و بطون معانی پرداخت. رویکرد ملاصدرا به توحید ، نور خداوندی ، عدم انفعال در رحمت الهی و اشکال شرور مبتنی بر اصالت وجود و تشکیک آن است. او با توجه به بحث علیت، مسائلی همچون چگونگی اسناد بعضی افعال مانند اضلال به خداوند، تفسیر هوالاول و الآخر و شفاعت در قیامت را طرح نموده، در حرکت جوهری که مورد بحث ماست با ذکر آیاتی دال بر آن، بحث معاد و تبدل انواع را مطرح می نماید.
به عقیده وی، انسان ها بر اساس حرکت جوهری خود، به انواع مختلفی تقسیم می شوند. معنای صراط، علت موت ، رجوع به خداوند و راز خلود در جهنم از جمله مواردی هستند که بر مبنای حرکت جوهری طرح گشته اند. نفس در نظر ملاصدرا محصول حرکت جوهری بدن است. با توجه به قوای نفس، تعداد درهای بهشت و جهنم، تعداد ملائکه دوزخ و معیار جزای اعمال توجیه خاصی می یابد. که در این نوشتار به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد.
«تاملی در دگردیسی وحدت عرفانی در ساحت فلسفی»
حوزه های تخصصی:
در این مقال مختصر ضمن طرح مساله «وحدت وجود» خصوصاً «وحدت محضه وجود» عرفانی، نگارنده سعی دارد موضوع را از منظر فلسفی خصوصاً حکمت متعالیه در دائره وحدت تشکیکی وجود مورد مداقه و مقایسه قرار دهد و از این راه به تحلیل برخی از یافته ها و احیاناً نکته ها بپردازد. نظر به اینکه در نهایت مقصد اصلی تامل و امعان نظر در اصل قضیه وحدت وجود که از امهات مسائل عرفانی به شمار می رود بوده و در صورت استمرار این مبحث در شماره های آتی مقصد نهائی تبیین فلسفی وحدت و اصولاً تحدید و تعریف این مفهوم در حکمت الهی با اتکا به جایگاه اصلی آن یعنی عرفان و اشراق خواهد بود.
تحلیل رابطه قوه و فعل با موضوع فلسفه اولی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قوه و فعل از اوصاف واحکام موجود مطلق است،موجودنسبت به فعلیتی که می تواند واجد آن شود بالقوه نامیده می شود،هرچندبه لحاظ فعلیتی که هم اکنون داردموجودی بالفعل است. موجود مطلق که موضوع فلسفه اولی است به قوه وفعل تقسیم می شود، غالب مسایل فلسفی به شکل قضایای مردده المحمول مطرح می شوند که اطراف تردید مساوی با موضوع فلسفه است .قوه یک امر وجودی است، منتهی یک وجود ضعیف که آن را از عدم ممتازمی گرداند. وجود از جهت شدت وضعف دوطرف داردیک طرفش اعلی مراتب وجوداست، طرف دیگرش هیولای اولی است که فعلیتی جزعدم فعلیت ندارد.مقاله حاضر ابتدا به طریقه ورود مسئله قوه وفعل به فلسفه اولی وضرورت بحث از آن می پردازد و در ادامه رابطه قوه وفعل باموضوع فلسفه اولی ونحوه صدق وجود بر آن و تناظر آن دو با خیر و شر و طرح شبهات وپاسخ به آنها از دیدگاه حکمت متعالیه را مورد بررسی وتحلیل قرار می دهد.
تأملی در مبانی اختلاف نظر ابن سینا و ملاصدرا پیرامون صادر اول و انطباق آن با حقیقت محمدیه (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلاسفه، مبدأ سلسله عقول؛ یعنی «عقل اول» را صادر نخستین میدانند و عرفای مسلمان، حقیقت محمدی (ص) را اولین مخلوق میخوانند و در روایات از عقل، قلم، روح و نور پیامبر (ص) به عنوان مخلوق اول یاد میشود. این مقاله به تبیین دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مورد صادر اول میپردازد و در این مسیر توجه خود را بر این مسأله معطوف میکند که آیا واقعیت همه این تعابیر مختلف، برهم منطبق است و به طور خاص، آیا حقیقت و باطن پیامبر خاتم (ص) میتواند مصداق صادر اول باشد یا خیر؟ نویسنده میکوشد مبانی اختلاف نظر ابن سینا و ملاصدرا در این موضوع را روشن کند و معتقد است که این اختلاف مبتنی بر رد یا قبول اصالت و تشکیک وجود، حیات قبلی نفس و متفاوت یا برابر دانستن ذات و ماهیت پیامبر (ص) با ذات و ماهیت سایر انسان هاست
تشکیک در «تشکیک وجود» حکمت صدرایى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از پایه هاى حکمت متعالیه صدرایى مسئله «تشکیک وجود» است که بنابر آن، «حقیقت وجود» حقیقتى یکگونه و واقعیتى یگانه مى باشد که مراتب متفاوتى دارد؛ به گونه اى که مابه الامتیاز در آنها، عین مابه الاشتراک است. به نظر ما، این دیدگاه گرچه نسبت به دیدگاه مشّاییان از امتیازاتى برخوردار است، امّا هم اصل مدّعا و هم ادلّه آن کاستى هاى فراوانى دارد که پذیرش آن را ناممکن مى سازد. در مقاله حاضر، به شش مورد از کاستى هاى مربوط به اصل مدّعا پرداخته شده است.
تشکیک در «تشکیک در تشکیک وجود حکمت صدرایى»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از شاهکارهاى مهمّ ملّاصدرا اثبات حقیقت واحده مشکّکه «وجود» است. به قول بعضى از بزرگان، دو مسئله «اصالت وجود» و «مراتب تشکیکى وجود» دو بال اصلى حکمت متعالیه صدرایى را تشکیل مى دهند. بنابراین، نقد هریک از این دو مسئله به منزله قطع یکى از دو بال حکمت متعالیه است. از اینجا مى توان به اهمیت مسئله تشکیک وجود پى برد.
نوشتار حاضر نقد و بررسى مقاله اى است که با عنوان «تشکیک در تشکیک وجود حکمت صدرایى» در شماره 29 معرفت فلسفى چاپ شده، و نگارنده درصدد دفاع از تشکیک وجود صدرایى، و پاسخ به اشکالات وارده است.
اصالت وجود و تعارض زدایی دیدگاه های فلاسفه و متکلمان مسلمان در تبیین معناشناسی صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دورنمای کلی این مقاله جستجو از ثمرات نظریه اصالت وجود است؛ اما در عمل با تبین نقش این نظریه در حل یکی از مسائل بنیادین کلام اسلامی تلویحاً نظریه لفظی بودن نزاع اصالت وجود و اصالت ماهیت را نیز رد میکند. این مقاله تأثیر نظریه اصالت ماهیت را بر پیدایش نظریات متناقض در قلمرو تبیین معناشناسی صفات الهی و نقش نظریه اصالت وجود را در تعارض زدایی از آنها مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور پس از تعیین محل نزاع، خاستگاه نظریه اصالت وجود و مبانی آن در تاریخ اندیشه اسلامی مورد بررسی و پژوهش واقع شده است و به این نتیجه رسیده است که بن بستهای برخاسته از اصالت ماهیتی اندیشیدن، در مسائل فلسفی و کلامی، ملاصدرا را به تأمل و کنکاش برای کشف یک راه حل واداشت و سرانجام او را به نظریه اصالت وجود بعنوان پایه یک نظام فلسفی رسانید. سپس معناشناسی صفات الهی با توجه به دو نظریه اصالت وجود و اصالت ماهیت مورد تحلیل واقع شده، نحوه تعارض زدایی از دیدگاهها بوسیله اصالت وجود تبیین شده است.
تفکر فازی فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در مباحث جدید منطق، از منطق جدیدی بنام منطق فازی سخن میرود. این منطق توسط پرفسور لطفی زاده، به این نام موسوم و بجهان معرفی شد. منطق فازی منتقد منطق کلاسیک ارسطویی است زیرا در منطق ارسطویی در توصیفات خود از واقعیات، بخط کشی صفر و یکی و سیاه و سفید میپردازد در حالیکه منطق فازی معتقد است جهانِ بیرون بصورت یک پیوستار متدرّج است واز اینرو ما نیز در شناخت آن، باید بجای سخن از « ا یا غیر ا » از « ا و غیر ا » سخن بگوئیم تا موارد مختلف میان صفر و یک یا خاکستریهای میان سیاه و سفید نیز مغفول نمانند .
با نظر به فلسفه صدرایی، شاهد عناصری نظیر تشکیک در جهان عینی، حرکت جوهری و نیز مجموعه های مبهم فازی هستیم که حکمت متعالیه صدرا را به سمت تفکر فازی سوق داده است. با این تفاوت که فلسفه صدرا بیش از آنکه تنها یک نگرش فازی باشد، یک فلسفه فازی است که در آن عناصری نظیر انسان و جهان و ارتباط خدا با جهان بشکل فازی به تصویر کشیده شدند. خلقت انسان از ابتدا بشکل جسمانیة الحدوث و امتداد آن بشکل حرکت جوهری تا رسیدن به مرحله عقلیت و حتی خروج از نفسیت، یک نمونه از طرح تصویر فازی و پیوستار گونه در انسانشناسی صدرایی است. فلسفه فازی حکمت متعالیه ـ البته با حفظ تفاوتهایی با منطق نوین فازی آثار مفیدی در شناخت واقعی انسان و واقعیت بدنبال دارد.
مبادی وجودی جداانگاری واجب الوجود از ممکنات در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنزیه واجب الوجود نسبت به ممکنات و نقائص آنان که برگرفته از آموزه های دینی محسوب می شود، از مهم ترین دغدغه های خداشناسی حکمای مسلمان است. در این میان ابن سینا دیدگاهی تنزیهی تر از دیگر حکما از جمله (ملاصدرا) دارد. او به جدایی خداوند از عالم معتقد است. بنا به اعتقاد او، اختلاف میان خداوند و ممکنات به حدی است که وی از آن به «تباین» یاد کرده است. منشأ تنزیه خداوند را باید در مبادی وجودشناختی مشترک شیخ الرئیس با دیگر حکما و ریشه های جداانگاری واجب از ممکنات را می باید در نگاه خاص وی جستجو کرد. مباحث او در الهیات عام و نظریه پردازی های وی در مباحثی چون وجود و ماهیت، واجب و ممکن و ویژگی های آ ن ها را می توان زمینه ساز تنزیه خداوند دانست. اما آنچه باعث نگاه تنزیهی تر ابن سینا نسبت به سایرین شده است، نگاه کثرت گرایانه او به عالم موجود و عدم پذیرش تشکیک خاصی است. در چنین نگاهی خداوند، جدا و متمایز از دیگر موجودات است. در مقاله حاضر ابتدا به مبادی مشترک ابن سینا با دیگر حکما در ارائه نگاهی تنزیهی به خداوند پرداخته می شود و در ادامه دلایل شکل گیری رویکردی تنزیهی تر ابن سینا نسبت به خداوند مورد توجه قرار گرفته است.
گزارشی از آرای فلسفی صدرالمتالهین و دلالت های تربیتی آن
حوزه های تخصصی:
پیش فرض های فلسفی و دیدگاه های کلان هر نظریه پرداز از عناصر اساسی و انکارناپذیر نظریه های علمی وی می باشند. نظریات مطرح در حیطه تعلیم و تربیت نیز از این امر مستثنی نبوده و پیش فرض های فلسفی و متافیزیکی، نقطة اتکاء این نظریات به شمار می روند. به سخن دیگر می توان گفت مبانی فلسفی جایگاه رویش نظریه ها در تعلیم و تربیت می باشند. در این مقاله سعی شده تا با بررسی بخش هایی از آرای فلسفی صدرالمتالهین، دلالت های تربیتی آنها مورد بحث قرار گیرد.
حقیقت وجود و ظهورات آن در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه از «موجود» بحث مى کند؛ موجود معمولاً به وجود و ماهیت تحلیل مى شود. فیلسوفان، با تأمّل در وجود و ماهیت، اصالت را به وجود داده اند. عدّه اى از آنها وجودها را متباین دانسته اند؛ ولى حکماى متعالى به تشکیک در وجود روى آورده، و تباین در وجودها را نفى کرده اند. از سوى دیگر، اهل معرفت وجود را واحد شخصى دانسته اند.
ملّاصدرا، با تأمّل ژرف تر، کثرت وجود را به مظاهر حقیقت وجود برگردانده و حقیقت وجود را که همان وجود خداست، مانند اهل معرفت، یک واحد شخصى دانسته است. از این رو، کثرت تشکیکى را به وجودهاى معلولى برگردانده که مظاهر آن حقیقت اند و بین حقیقت وجود و مظاهر او تشکیک نیست، مگر به اعتبار. ادعاى اهل معرفت که حقیقت وجود واحد شخصى است و مابقى مظاهر اویند، از سه راه قابل اثبات است: اوّل از راه بى نهایت بودن واجب الوجود؛ دوم از راه عین الربط بودن ماسواى واجب به او؛ و سوم از راه تعریف تشکیک و خاصیت واجب بالذّات. بنابراین، فلسفه ملّاصدرا که از اصالت وجود آغاز شده و به وحدت شخصى وجود رسیده، وجودات متکثّر را مظاهر آن واحد شخصى دانسته است.
بررسی مبانی فلسفی کثرت گرایی در گفتمان سنت گرایی با تأکید بر اندیشه های سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کثرت گرایی موردنظر سنت گرایان را می توان با رویکرد فلسفی نیز نقد و بررسی کرد؛ چراکه سنت گرایان در تبیین نظریه کثرت گرایی خود، از برخی مبانی فلسفی نیز بهره برده اند. برخی از این مبانی عبارت اند از: تشکیک وجود، پذیرش عالم کلی و مثال، تمایز میان ساحت ظاهری و ساحت باطنی دین، تقسیم عقل به کلی شهودی و جزئی استدلالگر، تقسیم واقعیت به واقعیت مطلق و واقعیت نسبی، جواز کثرت تفاسیر حقِ متعارض از یک واقعیتِ واحد، تعمیم حق از جزء به کل و برخی دیدگاه های ویژه درباره انسان و نقش او در مراتب هستی.
در این نوشتار، به نقد و بررسی مبانی ای پرداخته ایم که سنت گرایان، نظریه کثرت گرایی خود را بر پایه آنها استوار کرده اند. این مبانی در سه حوزه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی جمع بندی شده اند. در این مقاله به نقد مبانی مزبور پرداخته، سعی می کنیم جهات ابهام و اشکال آنها را مشخص سازیم.
آرای هراکلیتوس درباره ی جنبش ذاتی طبیعت و مقایسه ی آن با دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحثی که همواره در طول تاریخ فلسفه، محل بحث و گفت وگو بوده، مسأله ی جنبش ذاتی طبیعت یا به تعبیر عام تر، صیرورت و دگرگونی آن است. تا آن جا که تاریخ فلسفه نشان می دهد، اندیشه ی فیلسوفان همواره میان ثبات و تغییر، مردد بوده است: برخی به کلی، واقعیت داشتن حرکت در طبیعت را انکار کرده و تغییر و تحولاتِ مشهود را ساخته و پرداخته ی ذهن تلقی کرده اند؛ برخی دیگر اما، از حرکت به مانند حقیقتی انکارناپذیر سخن گفته و آن را مبنای نظام فلسفی خویش قرار داده اند. در میان فیلسوفان یونانی، اولین کسی که با انکار ثبات، از تغییر و جنبش دائم اشیائی طبیعی سخن به میان آورده، هراکلیتوس است. در میان فیلسوفان مسلمان نیز بیش از همه، ملاصدراست که از جنبش ذاتی جوهر اشیا سخن گفته و آن را یکی از ارکان مهم حکمت متعالیه ی خود دانسته است. هراکلیتوس بر مبنای چهار اصل مهم فلسفه ی خود، یعنی لوگوس، تغییر، تضاد و وحدت در عین کثرت، به تبیین اصل تغییر و صیرورت در طبیعت پرداخت و آن را ویژگی اساسی و فراگیر و نافذ عالم طبیعت دانست. ملاصدرا نیز با ابتنا بر اصول مهم فلسفه ی خود، همچون اصالت وجود و تشکیک وجود، حرکت را از عوارض تحلیلی وجود دانست و ثابت کرد که حیثیت حرکت، از حیثیت وجود اشیا، انفکاک ناپذیر است. این مقاله پس از تحلیل اندیشه ی هراکلیتوس و مقایسه ی آن با آرای ملاصدرا نتیجه گرفته است که به رغم تفاوت های آشکاری که میان دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد، ارائه ی تفسیر نزدیک به هم و تقریب آرا ایشان درباره ی جنبش ذاتی طبیعت، امری ناممکن نمی نماید.
کاربرد اصل تشکیک در معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو در وهله اول معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا و سپس جایگاه مبنایی اصل تشکیک در وجود را مورد مداقه فلسفی قرار می دهد. از این رهگذر به دست می آید که اصل تشکیک در وجود، در همه ارکان معاد جسمانی که عبارت از نفس، بدن مثالی، قوه خیال و امور لذت بخش و دردآور می باشند، جایگاه مبنایی را ایفا می کند؛ به گونه ای که بدون در نظر گرفتن این اصل، معاد جسمانی مورد نظر ملاصدرا تثبیت نخواهد شد. در پایان، ضمن تطبیق معاد جسمانی صدرا و اصل تشکیک با آیات و روایات، این مطلب حاصل می شود که در بحث معاد، عمدتاً با سه دسته آیات و روایات روبه رو هستیم که معاد جسمانی صدرا با هر سه دسته قابل جمع است.
«رسالة العشق» ابن سینا و تأثیر آن در ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
صدرالمتألهین، براساس مبانی اصالت، وحدت و تشکیک وجود، عشق را مساوق هستی شمرده و آن را برحسب مراتب وجود، در تمامی ذرات عالم، جاری دانسته است. او عشق را از نهاده های الهی در ذات آدمی برمی شمارد و آن را سرشار از حکمت ها و مصلحت ها می داند. گرچه تبیین عشق، بر مبنای اصالت الوجود، از شاخصه های تفکر صدرایی به شمار می رود، پیش از او، ابن سینا نیز در «رسالة العشق» خویش، به تحلیل وجودی عشق، بیان احوال و اطوار آن پرداخته است که تا حد زیادی با نگرش عرفا در این باب ، مناسبت و همسانی دارد. صدرالمتألهین شیرازی، در تحلیل عشق، از نظر شیخ الرئیس در این رساله، بهره های فراوان برده است. مساوقت عشق با وجود و خیر، تشکیک در عشق، اثبات عشق و شوق در هیولا، تبیین عشق در نفوس نباتی و حیوانی، اثبات عشق در وجود حضرت احدیت و تشریح محاسن و برکات عشق مجازی انسانی، از جمله این تأثیرپذیری ها است.
استمرار ولایت بعد از خاتمیت بر اساس حکمت ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مکتب اسلام، به ویژه مذهب تشیع، اعتقاد به ولایت و لزوم استمرار آن در همة زمان ها از تفکرات مبنایی و اصولی محسوب می شود؛ به طوری که دین انسان بدون این اعتقاد پوسته ای بیش نیست و فاقد محتواست. هدف از نگارش این مقاله معقول کردن و تبیین مسئلة ضرورت استمرار ولایت پس از خاتمیت بر اساس آثار ملاصدراست. ائمة اطهار (ع) مصادیق اتم و اکمل ولایت اند که پس از ختم رسالت، هدایت بشر و ادارة کائنات به دوش آنان قرار داده شده است. جایگاه بالای ولایت و امکان دسترسی به این مقام و تبیین مبانی فلسفی عرفانی ملاصدرا، که پشتوانه های معتبر روایی نیز دارد و با مسئلة لزوم استمرار ولایت پس از خاتمیت مرتبط است، از دیگر مباحثی است که در این مقاله بررسی شده است.
معناشناسی کینونت عقلی جمعی نفس و تبیین آن در فلسفه ی صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ی نحوه ی وجود نفس در عالم طبیعت، قبل از آن و پس از آن، از جمله مسائل مهم در فلسفه ی صدرا است. او معتقد است که وجودِ نفس قبل از حدوث در عالم طبیعت، به نحو کینونت عقلی جمعی است، اما وجود دنیوی اش وجودی است حادث، به نحو حدوث جسمانی و همراه با حدوث بدن. او نفس بشری را دارای یک وجود سِعی می داند و تمامی مراتب وجود نفس در قوس نزول تا تحقق در عالم طبیعت و همچنین پس از آن، در قوس صعود تا نیل به درجه ی تجرد تام را مراتب این وجود سعی می شمارد.
این مقاله از میان تمام مراتب وجود نفس، قصد بررسی اولین مرتبه ی وجودی آن را در ابتدای قوس نزولی دارد، که از سوی صدرا، کینونت عقلی جمعی نفس نامیده شده است و در صدد است تا نحوه ی وجود نفس را در این مرتبه روشن سازد. روش این مقاله پژوهشی-تألیفی است و از جمله نتایج آن، بیانسازگاری این نظریه ی صدرا با مبانی فلسفی او و هماهنگی آن با آیات و روایات است.
تبیین «معرفت تشکیکی» بر پایه ی وجود انگاری معرفت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام هستی شناسی در حکمت متعالیه، بر پایه ی نظریه ی «اصالت وجود و تشکیک مراتب آن» استوار است. حقیقت معرفت در این نظام، از سنخ وجود بوده و ازاین رو، دارای احکام مشترکی با آن است. مسانخت وجود و معرفتْ امکان اثبات «معرفت تشکیک پذیر» را فراهم می آورد. مسأله ی پژوهش جاری توصیف تشکیک پذیری معرفت و در پیِ آن، بررسی امکان و مؤلفه های آن در حکمت متعالیه است. رهیافت حاصل، که با روی آورد تحلیلی- منطقیِ عبارات صدرالمتألهین به دست آمده، اثبات معرفتی تشکیک پذیر(به سبب مسانخت وجود و معرفت) است که مراتب آن متناسب با مراتب وجودی مُدرِک و مُدرَک پدید می آید. ازاین رو، معرفت با تغییر مراتب وجودی آن دو، متّصف به شدّت و ضعف شده، در این میان، ابزار شناختِ مُدرِک نیز متناسب با مرتبه ی وجودی معرفت و نحوه ی حصول آن خواهد بود.