مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
تصویر خدا
حوزه های تخصصی:
انسان پس از گذشت هزاران سال از تاریخ حیات خود هنوز نتوانسته برای پاره ای از پرسش هایش پاسخ قانع کننده ای بیابد. با وجود همه پیشرفت های علمی، هنوز نمی دانیم از کجا آمده ایم و به کجا می رویم و در اقیانوسی پر از رمز و راز، عاجز از یافتن پاسخی مناسب، به سراغ آفریننده این اقیانوس می رویم. اما این مفهوم و وجود چنین آفریننده ای خود مسأله ای پیچیده و دشواری است.
مفهوم «خدا» از جمله مفاهیمی است که در عصر حاضر از دیدگاه های متفاوتی بدان پرداخته شده و سنت های مختلف تعبیرهای گوناگونی از آن ارایه کرده اند. در حوزه روان شناسی، زیگموند فروید به طور مفصل به این موضوع پرداخته و مسأله خدا را با توجه به نظریه عقده ادیپ تبیین کرده است.
کارل گوستاو یونگ نیز که آثار چشمگیری در زمینه روان شناسی دین دارد، از این مفهوم در بیان آرای خود با احتیاط و گاه متناقض استفاده کرده است. از نظر او خدا در جان آدمی است و تصویر خدا مجموعه پیچیده ای از اندیشه هایی است که سرشت کهن الگویی دارند و میزان معینی از انرژی به کار رفته در فرافکنی را باز می نمایانند.
این مقاله می کوشد تا اندیشه یونگ درباره خدا را با بهره گیری از آثار و سخنان وی مورد بررسی قرار دهد و رویکرد روان شناختی او را در این زمینه روشن سازد.
خدا، از مفهوم تا مدل های معرفتی (تمایز و ارتباط مفهوم، تصور و تصویر خدا و نقش روش شناختی مدل ها در ادراک خدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در پژوهش های مختلف، در اطلاق بر «برداشت های ذهنی از خدا» سه تعبیر «مفهوم خدا»، «تصور خدا» و «تصویر خدا» اغلب به یک معنا استفاده شده است، در این نوشتار درصددیم تا با بیان تمایز این تعابیر به نقش روش شناختی توجه به تمایز و پیوند آنها بپردازد. برداشت ما از خدا به اعتبارهای گوناگون نام های مختلفی به خود می گیرد. تنها یک «مفهوم خدا» وجود دارد که انسان ها آن را به گونه متفاوتی از همدیگر ادراک می کنند؛ بنابراین نمی توان ادراک های مختلف را مفهوم های خداوند نامید. اما واژه تصور، معنای عامی را دارد که در عین اینکه نقش فاعل شناسا را بیشتر نشان می دهد، از محدودیت های مترتب بر مفهوم و تصویر نیز فارغ است؛ زیرا تعبیر «تصویر خدا» نیز به طور ضمنی دال بر وجود عناصر خیال از قبیل استعاره ها و اسطوره هاست، پس پژوهش را به جهت خاصی مقید می کند. در این میان، مدل خدا تعبیر مهم اما کمتر شناخته شده ای است که با ایجاد یک شبکه زبانی، نقشی روش شناختی در تصور ما از خدا و معرفت دینی به مثابه دنیای ناشناخته تحقیق دارد. مدل های خدا استعاره های قدرتمندی هستند و رابطه ای تمثیلی با مفهوم دارند؛ از این رو به لحاظ معرفتی بر مبنای رئالیسم عین گرا ارزیابی شدنی نیستند؛ اما در آزمون انسجام و تناسب، به طور جدی مورد توجه انسجام گرایان و عمل گرایان قرار دارند.
رابطه تصویر والدین با تصویر خدا درکودکان 8 تا 12 ساله: با نگاهی بر تفاوت های سنی و جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
311-330
حوزه های تخصصی:
تصویر خدا، تحول و شکل گیری دین داری شخصی افراد را تعیین می کند. بنابراین در طول دهه های گذشته، بیش از هر مفهوم مذهبی دیگر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط تصویر پدرانه و مادرانه والدین با تصویر خدا با رویکردی تحولی در کودکان 8 تا 12 ساله شهر یزد بود. بدین منظور از بین جامعه آماری کودکان 8 تا 12 ساله شهر یزد، 194 کودک ( 98 دختر، 95 پسر) به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. تمامی کودکان با راهنمایی مصاحبه گر به مقیاس افتراق معنایی والدین و خداوند که به سنجش ویژگی های پدرانه و مادرانه والدین و خداوند پرداخته و توسط پاتین و کاسترز (1964) طراحی شده؛ پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان دادند بین تصویر پدرانه و مادرانه والدین و تصویر خداوند رابطه معنادار وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون گام به گام نیز نشان داد تصویر پدرانه مادر و تصویر مادرانه مادر، از توانایی پیش بینی کنندگی 50 درصدی تصویر مثبت خداوند برخوردار است. هم چنین تصویر پدرانه خدا در سنین مختلف تفاوت معنادار داشت. دیگر یافته ی پژوهش حاکی از این بود تصویر خداوند بیشتر مبتنی بر ویژگی های مادرانه بود تا پدرانه و در بین دو جنس تفاوت معنادار مشاهده نشد.
نسبت مفهوم واجب الوجود در فلسفه اسلامی با خدای متشخص و غیرمتشخص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود اصولی همچون «تقسیم موجودات به واجب و ممکن در عین پذیرش اشتراک معنوی وجود»، «نیازمندی واجب الوجود به اثبات»، «اشتراک معنوی صفات واجب الوجود با صفات ممکن الوجودها»، «کاربرد محمول های مربوط به موجودات متشخص برای واجب الوجود»، «تلقی گفتاری از وحی»، و «تلقی شخص داشتن از خداوند در هنگام عبادت» از جمله شواهدی هستند که در آثار فلاسفه مسلمان بر متشخص بودن واجب الوجود دلالت می کنند. در کنار این شواهد، می توان مواردی را یافت که بر غیرمتشخص بودن واجب الوجود دلالت دارند. از جمله می توان به «نظریه فیض»، «بساطت محض واجب الوجود»، «غیرمتناهی بودن واجب الوجود»، «تنزیهی بودن سخن گفتن از خداوند» و «نفی وجود مستقل از معلول» اشاره کرد. کارکرد حداقلی شواهد دسته دوم در کنار شواهد متشخص بودن واجب الوجود آن است که نشان می دهند مفهوم واجب الوجود در فلسفه اسلامی از حیث دلالت بر خدای متشخص یا غیرمتشخص گرفتار ابهام است و نمی توان قاطعانه از تطابق واجب الوجود در فلسفه اسلامی با خدای متشخص دفاع کرد. شواهد دسته دوم در کارکرد حداکثری خود می توانند نشان دهند که واجب الوجود در فلسفه اسلامی با خدای غیرمتشخص تطابق دارد. در این مقاله کارکرد حداقلی شواهد غیرمتشخص بودن خداوند مد نظر است، هرچند که در خصوص کارکرد حداکثری این شواهد نیز توضیحاتی ارائه می شود.
خدای وحدت وجودی و تصاویر برآمده از آن در آثار منظوم عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
19 - 42
حوزه های تخصصی:
اندیشه وحدت وجود یکی از اندیشه های غالب در عرفان است. عطار نیشابوری نیز به عنوان یکی از نمایندگان عرفان اسلامی، طبیعتاً از اندیشه وحدت وجود متاثر بوده است. بسیاری از تصاویری که عطار نیشابوری از خداوند و رابطه او با انسان و طبیعت عرضه کرده در چارچوب اندیشه وحدت وجود جای می گیرد. این مقاله در پی آن است تا پر بسامدترینِ این تصاویر را در آثار منظوم عطار بررسی و تحلیل کند. همچنین از آنجا که از اندیشه وحدت وجود، سه قرائت (یعنی عینیت، متافیزیک سطوح و تجلی) موجود است کوشش شد تا رابطه این قرائت های سه گانه از وحدت وجود با تصاویر مذکور سنجیده شود تا نشان داده شود عطار احتمالا به کدام یک از قرائت های سه گانه از وحدت وجود گرایش داشته است. در نتیجه این پژوهش روشن شد که چهار تصویر « آشکارِ نهان »، « بحر» ، « خورشید » و « سیمرغ » بیشترین بسامد را در بین تصاویر وحدت وجودی از خدا در آثار منظوم عطار دارد . در هر تصویر به « رابطه خدا و جهان و انسان » ، « خدای درون » ، « راه وصال » و « تجربه عرفانی » پرداخته شد. در همه تصاویر جهان و انسان جزوی از خدا و وابسته گریز ناپذیر آن دانسته شده است. تمنای انسان برای رسیدن به گونه ای در او تعبیه شده است. این تصاویر زمانی که خصلت تجربی می یابند و حاصل مکاشفات عرفانی هستند غالباً صورتی متناقض نما پیدا می کنند.
رشد معنوی و اخلاقی در دوران کودکی و تأثیر آن در بزرگسالی: یک مقاله مروری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶ (پیاپی ۵۸)
73 - 98
حوزه های تخصصی:
رشد معنوی- اخلاقی از اساسی ترین مفاهیم در مطالعات روان شناسی دین است. روان شناسان از زمان جی. استنلی هال همواره بر اهمیت دوران کودکی دررشد معنوی و اخلاقی آدمی تأکید کرده اند. آن ها بر این باورند که اگرمعنویت و اخلاقی زیستن به معنی اشتیاق به تعالی و معنا تلقی شود، بی تردید کودکان طبیعت اخلاقی و معنوی نیرومندی دارند؛ چرا که کودکان در جستجوی معنا و تعالی اند و به نوعی این تجربه بر دوره بزرگسالی آن ها نیز تأثیرگذار خواهد بود. با این حال، این پرسش مطرح می شود که طبق پژوهش هایی که دراین باره انجام شده است، چه عواملی بر ارتقاء چنین رشدی در کودکان تأثیرگذار بوده است؟ این پژوهش با روش مطالعه مروری به دنبال کشف چگونگی رشد معنوی و اخلاقی در کودکان براساس پژوهش های تجربی است که عمدتاً در کشورهای غربی انجام شده است. برای انجام این پژوهش، کلیدواژه های معنویت کودک، اخلاق کودک، رشد معنوی و اخلاقی کودک در مطالعاتی که در سال های 1990 تا 2003 انجام و در پایگاه های اطلاعاتی چون Science Direct، Wiley Online Library، google scholar، libgen ثبت شده است، جستجو شد. تحلیل ها نشان داد جامعه پذیری دینی، دلبستگی های کودک به والدینِ معنوی- اخلاقی و کمک به اصلاح تصویری که کودک از خدا دارد، مهم ترین عواملی هستند که در این پژوهش ها برای ارتقاء و افزایش رشد معنوی- اخلاقی کودکان و تأثیر آن در دوران بزرگسالی برجسته شده اند.
تحلیل تصویر کنشگری خداوند در باب کشاورزی، از اسطوره تا عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
79-105
حوزه های تخصصی:
تصاویرِ خدا حاصل تلاش های ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجسته خدا در گستره تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن می توانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنی ها، جنبه ای از کنش و عملکرد خدا را در خلقت عینی و ملموس می کند. کنشگری خدا در حوزه کشاورزی، در متونی که مَحمل تصویرسازی برای خدا هستند، علی رغم حضور پویایی که دارد، تحولات و دگرگونی های چندی را پشت سر گذاشته است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل بوطیقای استعاره، این تصویر را در اساطیر، متون مقدس و عرفان بررسی کرده است. در اساطیر، آفرینش خدا در عملکرد الهه باروری و ایزد میرای گیاهی در قالب چرخش فصول تبیین می شود. در متون مقدس این کنش به اهورامزدا، یهوه، خدایِ پدر و الله متناسب با بافت حاکم بر هر متن واگذار می شود و در عرفان هم این کنش به شکلی متنوع و جامع با محوریت انسان، به تصویر کشیده می شود. نتایج بررسی نشان داد که این تصویر، سیری چرخشی را از طبیعت بیرون به طبیعت درون انسان و از طبیعت عینی به طبیعت انتزاعی پیموده است. همچنین گسترش دامنه اختیار و سیطره خدا بر جهان و انسان از مواردی است که در دگردیسی این تصویر به چشم می خورد.
نقش کتاب مقدس در تقویت فهم ظاهرگرایانه از خدای قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهرگرایان در مقام فهم خدای قرآن، او را اَبرانسانی انگاشته اند که در آسمان، سکونت دارد و بر تخت پادشاهی نشسته است، از روح خود به پیکر آدم دمیده است، در میان آتش بر موسی متجلی شده است، به روز قیامت همراه فرشتگان بر ابر می آید و برای اهل ایمان، رؤیت او در آن روز میسر است. اما تأویل گرایان، این سنخ گزاره ها را باور ندارند و برای آیات بیانگر آن ها، معانی خلاف ظاهر پیشنهاد می کنند. در این میان، تحقیق حاضر بر آن است که تصویر خدا در کتاب مقدس را به خدمت فهم خدای قرآن درآورد و در داوری میان ظاهرگرایان و تأویل گرایان، از آن پیشینه تاریخی، مدد جوید. فرضیه آن است که کتاب مقدس، مؤید برداشت های انسان وار از خدای قرآن است و سبب تضعیف رویکرد تأویلی می شود. بر این مبنا، فهم ظاهرگرایانه از خدای قرآن تعین می یابد، گرچه در فرجام امر می توان بر آن شد که آن چه قرآن درباره خداوند اظهار می کند، تصویری از او برای آدمیان و متناسب با درک انسان وار ایشان از خدا است.