محسن ایمانی نایینی

محسن ایمانی نایینی

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی (دانشیار) گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهداف تربیت جنسی دوره ابتدایی آموزه های اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۲
«هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی» و به عبارت دیگر، تعیین هدف نهایی، اهداف میانی و اهداف جزئی تربیت جنسی برای این دوره تحصیلی، هدف اصلی این پژوهش است. اهداف تربیت جنسی، ویژگی هایی در ساحت جنسی متربی اند که فرایند تربیت در پی تحقق آنها است. تعیین این اهداف در محیط ها و دوره های سنی مختلف، نقشه راه تربیت را تا حد زیادی ترسیم می کند. روش پژوهش، ترکیبی از روش قیاس عملی و روش اجتهادی است. جامعه تحقیق همه آیات و روایات مرتبط با امر جنسی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اهداف تحصیلی مصوب سال 1397 است. نمونه گیری صورت نگرفته و نمونه با جامعه یکسان است. بر اساس یافته های این پژوهش، هدف نهایی تربیت جنسی در دوره ابتدایی، بر اساس آموزه های اسلامی «صیانت کودک از بلوغ جنسی زودرس و انحراف جنسی و ایجاد آمادگی برای زندگی عفیفانه در آینده» است. اهداف میانی در این دوره عبارتند از: احساس خودارزشمندی، خویشتن داری، حیا و صیانت از سوء استفاده جنسی. اهداف جزئی در سه دسته اهداف شناختی مانند آشنایی با الگوهای عینی حیا و عفاف، اهداف گرایشی مانند علاقه به حیا، عفاف و پوشش مناسب و اهداف رفتاری_مهارتی مانند خویشتن داری در امور روزمره، صورت بندی شده اند.
۲.

شبکه معنایی الزامات تربیتی در واکاوی انسان شناسانه آثار مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی فطرت تربیت مطهری شبکه معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۵۸
هدف این پژوهش واکاوی انسان شناسی استاد مطهری و ترسیم شبکه معنایی الزامات تربیتی آن است. روش به کاررفته در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و استنباطی است که از طریق مراجعه مستقیم به آثار و اسناد دست اول به انجام رسیده است. این پژوهش نشان می دهد شهید مطهری در آثار خود ابتدا با بیان تمایزهای موجود میان انسان و سایر حیوانات، نتیجه می گیرد که امتیاز انسان بر حیوان در گرایش های ویژه انسانی است که در سرشت و طبیعت انسان نهاده شده است. سپس در مرحله بعد با تمایز نهادن میان افراد نیک و بد تاریخ و نشان دادن علت امتیاز گروه اول بر گروه دوم، ملاک انسانیت انسان را ارزش های انسانی معرفی می کند و درنهایت استدلال می کند که ارزش های انسانی همان گرایش های ویژه انسانی است که ریشه در سرشت و فطرت انسانی او دارد. این ارزش ها که به صورت بالقوه در نوع انسان هست همان استعدادهای ویژه انسان است که شهید مطهری آن ها را فطریات انسان می نامد. شهید مطهری اعتقاد دارد در تربیت، شناخت انسان، استعدادهای انسان، شناخت دقایق ذهن و عواطف و مشاعر انسان و حتی ریشه ماوراءالطبیعه وجود انسان لازم و ضروری است.
۳.

تبیین فلسفی "ته واریکی" (برنامه ملی تربیت اوان کودکی نیوزیلند) و نقد آن از منظر "فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت اوان کودکی تاک ته واریکی تربیت اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف پژوهش حاضر دستیابی به مبانی رویکرد ته واریکی (برنامه ملی کشور نیوزیلند) در تربیت اوان کودکی (=تاک) و نقد آن برپایه فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر رویکرد استنتاجی و نقد بیرونی صورت گرفته است. اهم یافته ها عبارتند از: الف- رویکرد ته واریکی در برنامه تربیتی خود بر توانمندسازی در کشف درون وبرون، ایجاد روابط عاطفی، توجه توامان به فرهنگ بومی وجهانی، مشارکت همه عوامل در تاک و پذیرش تکثر فرهنگی استوار است؛ ب- فلسفه های متفاوتی، زیربنای تربیتی آن هستند؛ ج- قائل شدن ته واریکی به مبدأ و مقصدی معنوی برای انسان، توجه به جنبه های مختلف وجود کودک، تاکید بر بهره مندی از فرهنگ ملی و سنت بومی وتوجه به نقش خانواده از جمله وجوه مثبت این رویکرد از منظر "فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران"می باشد. اما از همین منظر، مواردی نظیر بی توجهی به نقش تعالیم دینی در تربیت کودک و تکیه نکردن بر یک مبنای فلسفی وارزشی جامع و نیز نوعی نسبیت گرایی پنهان در رویکرد ته واریکی، سیاست گذاران وبرنامه ریزان تاک در کشور ایران را نسبت به الهام بخشی از این رویکرد هشیار می سازد.
۴.

The Most Important Application of Self-knowledge from the Viewpoint of Allameh Tabatabai and Bergson(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Self-Knowledge Creative Evolution Allameh Tabatabai Bergson

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۶
SUBJECT AND OBJECTIVES : The present study has been conducted with the aim of getting to know the most important application of self-knowledge from the perspective of Allameh Tabatabai and Henri Bergson with a comparative view. METHOD AND FINDING : The results of this research, which was carried out with a descriptive-analytical, comparative and inferential method, show that Allameh Tabatabai and Henri Bergson, prominent philosophers of the East and the West, by providing a solution to one of the most important challenges of modern man, propose a new and deep look for man to return to himself. In the first step, this research has addressed two areas of thinking in the knowledge of the self and, in the most general look at the components of the incorporeality of the self, the relationship between the soul and the body, the change in the self and the soul as the main agent of perception in the opinions and thoughts of Allameh Tabatabai and Bergson with a comparative view. The data collection tool was MAXQDA software, which was used to increase the accuracy of data coding and categorization. CONCLUSION : According to the obtained results, Allameh Tabatabai considered the knowledge of God to be the most important result and the final goal of self-knowledge, and Bergson, looking intuitively at the soul and from another angle, introduced creative evolution as the best result of this knowledge.
۵.

اثر بخشی آموزش فلسفه به کودکان بر صلاحیت های اخلاقی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان صلاحیت های اخلاقی دانش آموزان دختر گرگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۴
هدف از انجام پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر صلاحیت های اخلاقی دانش آموزان دختر متوسطه شهرگرگان می باشد. روش پژوهش نیمه آزمایشی می باشد که از طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در دوره متوسطه شهرگرگان در سال تحصیلی 1399-1398 است که 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 5/1 ساعته هفتگی (90 دقیقه) آموزش دیدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه سنجش صلاحیت های اخلاقی مارتین و آستین (Martin & Austin 2010) استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با استناد به نظرات کارشناسان و ضریب آلفای کرونباخ (0/879) تأیید شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش کوواریانس (ANCOVA) در نرم افزار SPSS (ویرایش 21) انجام شد. یافته های این پژوهش نشان داد که اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر صلاحیت اخلاقی دانش آموزان با اندازه اثر 911/0 تأثیر مثبت و معنی دار دارد (763/585=F؛ 05/0>p). یافته های پژوهش همچنین حاکی از تأثیر مثبت و معنی دار اجرای این برنامه بر هشت مؤلّفه صلاحیت اخلاقی در بین دانش آموزان می باشد.در نتیجه می توان بیان کرد که استفاده از برنامه های غیرمستقیم از قبیل فلسفه برای کودکان باعث ارتقاء صلاحیت های اخلاقی در بین دانش آموزان می گردد.
۶.

مطالعه ی کیفیت مهارت نوشتن دانش آموزان ابتدایی: یک مطالعه ی ارزیابانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت نگارش روبریک نگارش دوره ی دبستان مطالعه ارزیابانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۸۵
پژوهش حاضر به منظور بررسی کیفیت مهارت نوشتن دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت. جامعه آماری در این پژوهش ارزیابانه، دانش آموزان پسر دوره ی دوم دبستان شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399، و نمونه مورد مطالعه، شامل سه کلاس (دو کلاس 35 نفری+یک کلاس 27 نفری) و در کل برابر با 97 نفر بودند که بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده این پژوهش، روبریک درس نگارش بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های مرکزی و شاخص های پراکندگی استفاده شد. طرح پژوهش از نوع بررسی های ارزیابانه بود. پس از اخذ نمونه نگارش های دانش آموزان نسبت به نمره گذاری آنها بر اساس روبریک محقق ساخته ویژه ی نگارش دوره ی دوم دبستان اقدام شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که میانگین نمره نگارش دانش آموزان دبستانی، پایین تر از تسلط نسبی و در حد تسلط محدود و نسبتاً ضعیف قرار دارد (65/12M=). می توان نتیجه گرفت که مهارت نگارش دانش آموزان همچون مهارت خوانداری آنان ضعیف می باشد و شاید این ضعف ریشه در ضعف خوانداری آنان و/ یا طراحی نامناسب برنامه درسی و کم توجهی به رویکردهای دیگر از قبیل رویکرد فرهنگی-اجتماعی دارد.
۷.

Presenting the Pattern of School Administrators’ Interaction with Educated New Teachers of Farhangian University based on the Anthropological of Islamic Education(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Interaction School Administrators New Teachers Farhangian University Anthropological islamic education

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۲
Purpose: Educational environments are a place for the development of science, advancement of educational goals and cultural transfer. As a result, the aim of this study was presenting the pattern of school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education. Methodology: This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The statistical population of this research was managers and professors familiar with the field of research in Farhangian Universities of Razavi Khorasan province in 2021 year. In this study, the samples according to the principle of theoretical saturation were included 8 people who were selected based on the inclusion criteria and with using the purposive sampling method. Data collection tools were included demographic information form and semi-structured interview with managers and professors, which whose validity was confirmed by triangulation method and its reliability was calculated by agreement coefficient method between two coders 0.86. Also, to analyze the data were used from thematic analysis method. Findings: The findings of the present research showed that for the pattern of school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education were identified 42 sub themes in 11 main themes. The identified main themes in this research were included the principal's respect to new teachers, principle of human respect, principle of dialogue, principle of tolerance and leniency, principle of altruism, principle of piety, principle of moderate rationality, principle of accepting intellectual and religious differences, management skills, interpersonal skills and communication skills. Finally, the pattern of the main themes of the school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education was designed. Conclusion: According to the results of this study, in order to improve the school administrators’ interaction with educated new teachers of Farhangian University based on the anthropological of Islamic education can provide the ground for the realization of the identified sub and main themes for it.
۸.

اعتبار یابی الگوی تحقق و بالندگی عشق و نقش آن در تربیت عاطفی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق تربیت عاطفی سند تحول فلسفه اگزیستانسیالیسم اندیشمندان مسلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۱۷۲
هدف:  هدف این پژوهش، اعتبار سنجی الگویی برای تحقق و بالندگی عشق و نقش آن در تربیت عاطفی از منظر فیلسوفان اگزیستانسیالیسم و نقد آن بر مبنای آرای اندیشمندان مسلمان برای سند تحول در نظام آموزش و پرورش است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، آمیخته است که در بخش اول با استفاده از سندکاوی به استخراج عامل ها و مولفه های مرتبط با موضوع پژوهش در  آثار فیلسوفان اگزیستانسیالیسم پرداخته و در مرحله دوم با استفاده از روش دلفی ، با 10 نفر از خبرگان عرصه تربیتی مصاحبه به عمل آمد و نظرات آن ها در خصوص شاخص های استخراج شده در طراحی و اعتبار سنجی الگوی تحقق و بالندگی عشق و نقش آن در تربیت عاطفی از منظر فلسفه اگزیستانسیالیسم و و اندیشمندان مسلمان گردآوری شد. یافته ها: بر اساس مدل استخراج شده، عوامل عشق مسیحی (الهی)، وظیفه محوری، نفی عشق طبیعی، نفی خودپرستی، عشق به دیگری.، عشق الهی، وحدت وجودی، آگاهی،نادیده گرفتن ظواهر اغفال کننده، بیرون آمدن از خود، عشق به نمود خدا در دیگری در قالب پرسشنامه و در چندین مرحله مورد ارزیابی خبرگان قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج تحلیل فازی نشان داد که؛ با توجه به آنکه اختلاف میانگین ها بیش از 2/0 است، یک بار دیگرمراحل توزیع پرسشنامه و میانگین نظرات خبرگان محاسبه شد و از آنجایی که اختلاف میانگین پرسشنامه سوم و چهارم به زیر 2/0 رسیده بود؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که اجماع خوبی بین نظر خبرگان وجود دارد و نتایج 4 مرحله انجام فرآیند دلفی فازی اطمینان دقت و صحت نتایج را به اثبات می رساند.
۹.

بررسی تطبیقی مبانی معرفت شناسی نفس ازدیدگاه علامه طباطبایی و برگسون، و دلالت آن در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت نفس شهود علامه طباطبایی برگسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
پژوهش حاضر به منظور تحلیل مبانی معرفت شناسی نفس ازدیدگاه علامه طباطبایی و هانری برگسون، و استخراج دلالت تربیت اخلاقی آن صورت گرفته است. برای انجام دادن تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی، تطبیقی و استنتاجی استفاده کرده و نتیجه گرفته ایم معرفت شناسی شهودی و عقلانی نفس برای فیلسوفان اخلاقی ای همچون علامه طباطبایی و برگسون، این امکان را فراهم می آورد که با کشف بن بست های فکری مؤثر بر بحران های معرفتی دنیای امروز، راهکاری برای فائق آمدن بر معضل ازخودبیگانگی به عنوان یکی از مهم ترین چالش های انسان معاصر به دست دهند. علامه طباطبایی ازمیان دو نوع سِیر آفاقی و انفسی برای کسب معرفت، نظر و سِیر در آیات نفس را سودمند تر دانسته و معرفت نفس را تنها راه رسیدن انسان به غایت نهایی قلمداد کرده است. برگسون نیز نگریستن به انسان از زاویه ای دیگر را پیشنهاد کرده و معتقد است این نگرشِ نوین در فضای غفلت زای برخاسته از تمدن مادّی گرا بار دیگر، ما را به ساحتی معنوی و عارفانه می برد. وی با استفاده از روشی شهودی و بی واسطه، البته با توافق عقل، رهایی از بیگانگی با خویشتن را برای اتصال به سرچشمه هستی به تصویر کشیده است. در این پژوهش، پس از تبیین هدف اصلی تربیت اخلاقی ازنگاه این دو فیلسوف، به اصول کلی و روش های تربیت اخلاقی پرداخته ایم. اصول مبتنی بر مبانی معرفت شناسی در دیدگاه آگاهی مدار علامه طباطبایی و برگسون، مشتمل بر تعقل، شهود و بصیرت مداوم، البته با میزان اهمیت متفاوت هستند که درنتیجه آن ها هرکدام از این دو فیلسوف، روشی متناسب با هدف اصلی و اصول را برای تحصیل معرفت نفس به دست داده اند. روش پیشنهادی علامه طباطبایی در تربیت اخلاقی واقع گرایانه اش مراقبه و محاسبه نفس است و روش برگسون در تربیت اخلاقی شهودگرایانه اش درک شهودی نفس ازطریق قواعد سه گانه.
۱۰.

تدوین رهنمودهایی بر بنیاد پیش فرض های بومی و اسلامی جهت بهبود وضعیت برنامه درسی علوم تربیتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بومی سازی اسلامی سازی علوم تربیتی پیش فرض ها و رهنمودها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۱
هدف پژوهش حاضر، استخراج رهنمودهایی بر بنیاد پیش فرض های بومی و اسلامی، به منظور بهبود وضعیت برنامه درسی علوم تربیتی در ایران است. روش پژوهش، تحلیل مفهومی و قیاس نظری بوده و به منظور گردآوری داده های لازم جهت نیل به اهداف پژوهش، منابع موجود و مرتبط با استفاده از برگه های فیش برداری و با شیوه تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است و نتایج پژوهش منجر به استخراج پنج پیش فرض اساسی، شامل اصالت اقتباس در بومی سازی و اسلامی سازی علوم تربیتی، توجه به مضامین اسلامی و فرهنگ ملی در بومی سازی و اسلامی سازی، نگاه نوگرایی- بومی گرایی در بومی سازی و اسلامی سازی، اصالت دادن به تولید محتوای مبتنی بر فرهنگ بومی و توجه به فطرت و ابعاد وجودی انسان در بومی سازی و اسلامی سازی علوم تربیتی است. بر بنیاد پیش فرض های مطرح شده، پنج رهنمود کاربردی شامل1) بررسی انتقادی متون وارداتی و اقتباس در ترجمه آثار غربی در حوزه علوم تربیتی، 2) شناسایی و معرفی چهره های متفکرین بومی و اسلامی در تاریخ علوم تربیتی ایران، 3) استقبال از طرح های مبتکرانه بومی و اسلامی در حوزه علوم تربیتی، 4) تولید دانش بومی و اسلامی در حوزه علوم تربیتی و 5) کیفیت بخشی به تربیت نیروی انسانی متناسب با نیازهای بومی و اسلامی، برای بهبود برنامه درسی علوم تربیتی در ایران، استنباط و تدوین گردید.
۱۱.

بومی سازی علوم تربیتی در ایران؛ ضرورتها و چالشها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بومی سازی علوم تربیتی ضرورتها چالش‎ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹
هدف: محققان در این مقاله به بررسی ضرورتها و چالشهای بومی سازی برنامه درسی علوم تربیتی در ایران پرداخته و نحله های مختلف آن را در حوزه علوم تربیتی بررسی کرده است. روش: در پژوهش حاضر از روشهای تحلیل مفهومی و قیاس نظری استفاده شده است. یافته ها: در این رویکرد با تفکیک مفاهیم مختلف در گفتمان علوم تربیتی بومی، چهار مورد از مهم ترین ضرورتهای بومی سازی برنامه درسی علوم تربیتی در ایران، شناسایی و مهم ترین چالشهای آن استخراج شد که عبارتند از: 1) تفابل فرهنگ اسلامی ایرانی با فرهنگ غربی، 2) فقدان دانش اسلامی پایه در اساتید علوم تربیتی، 3) نبود برنامه های درسی بومی برای علوم تربیتی، 4) عدم حمایت برخی روشنفکران ایرانی از بومی سازی علوم تربیتی و 5) حجم زیاد ترجمه ها به جای اقتباس در علوم تربیتی بومی. نتیجه گیری: نقد و بررسی ضرورتها و تحلیل جامعی از چالشهای بومی سازی علوم تربیتی نشان داد با دوری از هر گونه افراط و تفریط در دانش بومی و دانش جهانی می توان در مواجهه با فرصتها و چالشهای پیش رو، تصمیمات بهتر و مؤثرتری اتخاذ کرد وگامی در مسیر بومی سازی برنامه درسی علوم تربیتی در ایران برداشت.
۱۲.

Philosophy of Education for Elementary Children Considering the Role of Social Intelligence(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: philosophy of education elementary children Social intelligence

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۲۸۰
Purpose: The purpose of this study was to present a model of teaching philosophy to children considering the role of Social Intelligence in the academic year of 2018-2019. Methodology: This research was a descriptive-correlational study in terms of data gathering method and applied method was employed. The method of this applied research was qualitative-quantitative combination of exploratory and descriptive-correlation. In this research, firstly, through the study of literature and semi-structured interviews, the model of teaching philosophy to children was extracted in a participatory manner, based on which a researcher-made questionnaire was obtained and then through a questionnaire and data analysis, first, the structural model. Following a documentary review of studies on the teaching of philosophy for children in a participatory manner in Iran and the world, as well as a survey of Tehran's teachers of education to review the status quo and conduct semi-structured individual interviews and administering a social intelligence questionnaire. Implemented Philosophy Education Questionnaire for Children The model was then evaluated to evaluate the suitability of the proposed model. The statistical population in this section of the study was academic community experts and education professionals with executive backgrounds at decision-making levels. The sampling method in the qualitative section will be purposeful. The number of interviewees was also determined based on the principle of saturation of 15 persons. The second group of the statistical population of this study included 1800 teachers in all elementary school teachers in Tehran. Cochran formula was used to determine the sample size. According to this formula, 317 individuals were considered as sample size. In this study, multi-stage cluster sampling method was used to select statistical samples in quantitative section. Social Intelligence questionnaire was employed as a measurement tool for the qualitative part. Findings: The results showed that human cognition, relation of concepts to each other, social intelligence, concept definitions, reasoning about concepts and critical thinking respectively have the highest factor loadings and factor weight on the second-order factor six-factor model of philosophy of education for children. Also result showed that the extracte factor had acceptable fitness with the model. Conclusion: children cannot differentiate between their 'feelings' and their 'self'. Teaching children philosophy in a participatory way teaches them to accept what they feel, rather than trivialize or negate their feelings that make them think they are worthless or embarrassing. One of the most successful efforts to change student learning is the Philosophy Education Program for Children.
۱۳.

ارائه مدل آموزش فلسفه برای کودکان با تأکید بر حل مسئله اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آموزش فلسفه هوش اجتماعی کودکان ابتدایی کودکان فیلسوف فلسفه ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۱۷
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل آموزش فلسفه برای کودکان به روش مشارکتی با تاکید بر حل مسئله اجتماعی بر روی دانش آموزان ابتدایی آموزش و پرورش منطقه پنج استفاده شد. جامعه آماری در این بخش از پژوهش، خبرگان جامعه علمی دانشگاهی و متخصصان آموزش و پرورش بود که از سوابق اجرایی در سطوح تصمیم گیری برخوردار بوده و به اصطلاح خبرگان آگاه نام دارند. این گروه برای انجام بخش کیفی پژوهش انتخاب شد و در فرایند مصاحبه با استفاده از روش دلفی شرکت می کنند؛ روش نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش حاضر به صورت هدفمند بوداستراوس و کوربین (1990) کدگذاری باز را این گونه توصیف می کنند "بخشی از تحلیل که مشخصاً به نام گذاری و دسته بندی پدیده از طریق بررسی دقیق داده ها مربوط می شود". به عبارت بهتر در این نوع کدگذاری مفاهیم درون مصاحبه ها و اسناد و مدارک بر اساس ارتباط با موضوعات مشابه طبقه بندی می شوند. نتیجه این مرحله، تقطیر و خلاصه کردن انبوه اطلاعات کسب شده از مصاحبه ها و اسناد به درون مفاهیم و دسته بندی هایی است که در این سؤالات مشابه هستند. نتایج نشان می داد که شناخت انسان ، نسبت مفاهیم با یکدیگر ، حل مسئله اجتماعی ، تعریف مفاهیم ، استدلال در مورد مفاهیم و تفکر انتقادی به ترتیب بالاترین بار عاملی و وزن عاملی را بر روی عامل مرتبه دوم مدل شش عاملی آموزش فلسفه برای کودکان به روش مشارکتی دارند.
۱۴.

طراحی و اعتباریابی الگوی تفکر انتقادی و اثربخشی آن بر یادگیری مشارکتی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی یادگیری مشارکتی مهارت خودگردانی مهارت تفسیر دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳ تعداد دانلود : ۴۶۴
این پژوهش با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی تفکر انتقادی و اثربخشی آن بر یادگیری مشارکتی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال  1396 انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری، همین طور از نظر نوع داده آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 12 نفر از صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی (متخصصان علوم تربیتی و فلسفه) بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هم چنین جامعه آماری در بخش کمّی شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، در دو گروه 30 نفر آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته انفرادی اکتشافی بود که برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی و به منظور اطمینان خاطر از دقیق بودن یافته ها از دیدگاه پژوهشگر، از نظرات اساتید و خبرگان این حوزه و متخصصان علوم تربیتی و فلسفه استفاده شد. در بخش کمّی نیز به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه یادگیری مشارکتی چو و باولی (1999) استفاده شد 4 . داده های گردآوری شده حاصل از بخش کمّی از طریق آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرم افزار SPSS-V22 و Lisrel-V8.8 تحلیل شد. یافته ها نشان داد: از جمله مؤلفه های تفکر انتقادی شامل مهارت تحلیل، مهارت خودگردانی، مهارت ارزشیابی، مهارت استنباط و درک، مهارت توضیح و مهارت تفسیر بود. بر اساس ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده، مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود. نتایج پژوهش نشان داد که اثربخشی الگوی تفکر انتقادی طراحی شده بر یادگیری مشارکتی در بین دانشجویان مؤثر بوده و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است.
۱۵.

بررسی تحلیلی مبانی ارزش شناختی تعلیم و تربیت اسلامی ازمنظر استاد مطهری به منظور تدوین الگوی مدرسه ی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه ی تعلیم و تربیت اسلامی ارزش شناختی مطهری الگو مدرسه ی مطلوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۲ تعداد دانلود : ۷۸۷
این پژوهش، با هدف معرّفی الگوی مدرسه ی مطلوب براساس تحلیل مبانی ارزش شناختی استادمطهری (ره) به نگارش درآمده است. نوع پژوهش، پژوهش تربیتی از نوع بنیادی-کاربردی و روش مورد استفاده، تحلیلی-استنباطی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای (واقعی ومجازی) اطّلاعات جمع آوری و ابزار گردآوری اطّلاعات نیز فیش برداری است. ابتدا مفهوم تعلیم و تربیت اسلامی، الگو، ارزش شناختی و مدرسه ی مطلوب تعریف و سپس مبانی ارزش شناختی از منظر شهیدمطهری(ره) مورد بررسی قرار گرفته و استخراج شده است و در ادامه الگوی مدرسه ی مطلوب با نگاه تحلیلی به مبانی ارزش شناختی استاد، استنباط و ترسیم شده است. یافته های پژوهش نشان داد که: از منظر استادمطهری، مدرسه ی مطلوب، مدرسه ای است که انسانیّت، پذیرش ارزش ها درفضایی آکنده از آرامش، تکریم و احترام فراگیران، آموزش رفتاری توام با تدبر و تامّل در مقابل ارزش ها، مادی نبودن صرف ارزش ها، تدوین اهداف ارزشمند و پرجاذبه، توام بودن علم و عمل، اخلاق محوری، پرورش انسان های صاحب درد دوری از حق، طالب کمال مطلق ، پرورش مصلحان اجتماعی عابد و عالمان مصلح اجتماعی، انسان های آزاده، ، مسئولیّت پذیر، تقویت اراده ی دانش آموزان، عدالت محوری، احقاق حق، تقویت عاطفه ی به جا و توجّه به برنامه های عبادی، تقویت و پرورش جنبه های هنری و خلّاقیت و درس شرف و انسانیت و معنویت و تعادل در ارزش ها از جمله آموزه های مدرسه ی مطلوب می باشد.
۱۶.

بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد قرآنی بر هیجانات منفی، کیفیت و جهت گیری زندگی در مبتلایان به سرطان پستان شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: جهت گیری زندگی سرطان کیفیت زندگی مهارت زندگی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۸۴
سابقه و هدف: سرطان چهارمین بیماری مزمن شایع است که بر عملکرد طبیعی زندگی و سلامت روان بیماران تأثیر منفی دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با رویکرد قرآنی بر هیجانات منفی، کیفیت و جهت گیری زندگی در مبتلایان به سرطان پستان شهر تهران انجام شد. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان مبتلا به سرطان پستان از بین مراجعه کنندگان به بیمارستان کسرای شهر تهران بود که بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و پرسش نامه های فرم کوتاه افسردگی، اضطراب و استرس؛ کیفیت زندگی و جهت گیری زندگی بیمارانی که دارای بالاترین نمرات بودند با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و گواه (15 = 2 n = 1 n) تقسیم شدند (30 = n). گروه آزمایشی هشت جلسه مداخله ی درمانی 60 دقیقه یی طی یک جلسه در هفته دریافت کرد اما گروه کنترل مداخله یی دریافت نکرد. اطلاعات به دست آمده با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیّری تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و پژوهشگران هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و کنترل در کاهش هیجانات منفی اضطراب، افسردگی و استرس وجود داشت (05/0>P). علاوه براین، در نمرات کیفیت زندگی و جهت گیری زندگی دو گروه نیز تفاوت معنا دار بود (05/0>P). نتیجه گیری: آموزش مهارت زندگی با رویکرد قرآنی بر شاخص های روان شناختی مبتلایان به سرطان در پیوند با مراقبت پزشکی استاندارد اثر سودمندی بر سلامتی و کاهش هیجانات منفی خواهد داشت.
۱۷.

اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر شیوه های حل مساله در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثر بخشی تفکر انتقادی شیوه های حل مساله دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۵۷
هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر شیوه های حل مساله در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد.   روش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) استفاده شد. داده های گردآوری شده حاصل از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرم افزار SPSS-V22 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش تفکر انتقادی بر مهارت حل مساله در بین دانشجویان مؤثر است و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است.                                                          نتیجه گیری : نتیجه آموزش تفکرانتقادی، ترکیب توانایی های دانشجو است که این نیز به ارتقای توانایی در حل مساله خواهد انجامید. بنابراین می توان اذعان داشت که با رشد و پیشرفت سطوح تفکرانتقادی به عنوان توانمندی و قابلیتی اثرگذار بر حل مساله، توانایی حل مساله نیز در دانشجویان ارتقا خواهد یافت. لذا توجه به آموزش تفکر انتقادی در افزایش توانایی حل مساله دانشجویان از ضرورت های این تحقیق محسوب گردیده و برگزاری دوره هایی در این خصوص در مراکز آموزشی، به ویژه دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی توصیه می شود. هدف :این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر شیوه های حل مساله در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد. روش:روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) استفاده شد. داده های گردآوری شده حاصل از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرم افزار SPSS-V22 تحلیل شد.یافته ها:یافته ها نشان داد آموزش تفکر انتقادی بر مهارت حل مساله در بین دانشجویان مؤثر است و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است.
۱۸.

تبیین اهداف تربیت اسلامی نوجوانان با رویکرد مسئولیت پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت اسلامی نوجوان مسئولیت پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۱ تعداد دانلود : ۵۲۱
از نیازهای اساسی انسان برای شناخت و قرارگیری در مسیر صحیح تربیت و پذیرش مسئولیت در زندگی، آشنایی با هدف است. زیرا بدون شناخت هدف امکان انحراف از مسیر صحیح تربیت وجود دارد. ازهمین رو، اولین شرط هماهنگی فعالیت های تربیتی، داشتن هدف است که می باید برنامه ها و فعالیت های مربوط را هدایت کند. لذا ضروری است که برنامه ریزان تعلیم وتربیت، هدف از تربیت متربیان را مشخص نمایند. زیرا اهداف تربیت در هر مکتبی، کمال مطلوب آدمی است و تمام فعالیت های او متأثر از آنهاست. پژوهش حاضر به منظور تدوین اهداف تربیت اسلامی نوجوانان باتأکیدبر رویکرد مسئولیت پذیری انجام شده است که ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری قرآن و روایات (شامل کتاب های منبع در زمینه حدیث و روایت) است. در این پژوهش ابتدا داده های موردنیاز از بررسی متون اسلامی استخراج شد. سپس تحلیل داده ها در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفته و در مراحل بعد مقوله بندی، یکپارچه سازی و پالایش انجام شده و مقوله مرکزی به نام «اهداف تربیت اسلامی نوجوانان با رویکرد مسئولیت پذیری» حاصل شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که مهم ترین اهداف تربیت اسلامی با رویکرد مسئولیت پذیری عبارتند از: اهداف اعتقادی شامل: پرستش و عبادت خدای یگانه (ادای فرایض، تقوا، سپاس گزاری)؛ اهداف اقتصادی شامل: روحیه کار و معاش، انفاق؛ اهداف فرهنگی شامل: خودباوری، مشارکت و همکاری در فعالیت های گروهی، پاسداری از قداست و روابط خانواده، تعاون، روحیه امر به معروف و نهی ازمنکر به عنوان وظیفه ای همگانی، تقویت روحیه نظم و انضباط؛ اهداف علمی آموزشی شامل: تقویت روحیه تعقل، تحقیق و تفکر، پرورش روحیه تعلیم وتعلم مستمر، پرورش روحیه مشارکت و همکاری در فعالیت های گروهی و پرورش روحیه کتابخوانی و مطالعه.
۱۹.

روش های مشترک تربیت اخلاقی در قرآن و نامه 31 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت اخلاقی قرآن نهج البلاغه روش های تربیت اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
هدف این پژوهش بررسی روش های مشترک تربیت اخلاقی در قرآن و نامه 31 نهج البلاغه است. روش بکار گرفته شده در این تحقیق، با توجه به ارتباط نزدیک و تنگاتنگ روش، هدف ها و ماهیت موضوع تحقیق، روش تحلیلی- استنباطی است. روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای و بررسی اسناد، جامعه آماری شامل متن و ترجمه آیات قرآن و نامه یادشده است. در این پژوهش به دلیل لزوم جامعیت نمونه، نمونه گیری انجام نشده و کل جامعه آماری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مفهومی استفاده شده، و با توجه به موضوع و هدف این پژوهش، از شیوه بررسی بافت یا سیاق مفهوم برای تحلیل مفاهیم بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد روش های مشترک تربیت اخلاقی در قرآن و  نامه 31 نهج البلاغه عبارت اند از موعظه، ارائه الگو، محبت، عبرت آموزی، توبه، و مراقبه و محاسبه.
۲۰.

بررسی تحلیلی مبانی تربیت اخلاقی هابرماس و نقد آن از دیدگاه اخلاق قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت اخلاقی هابرماس عقلانیت ارتباطی اخلاق قرآنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۸۹
هابرماس ، فیلسوف نسل دوم مکتب انتقادی فرانکفورت، بر این باور است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط شده است. وی با طرح نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. او در این نظریه که مهم ترین دیدگاه او محسوب می شود، با استفاده از رویکردهای جدید زبان شناسی و فلسفه زبان سعی در ارائه مدلی از تربیت اخلاقی بر مبنای عقلانیت ارتباطی دارد. محقق در این مقاله با بهره گیری از رویکرد توصیفی- تحلیلی، ابتدا به مرور اجمالی نظریه کنش ارتباطی هابرماس ، به عنوان مبنای نظریه تربیت اخلاقی وی، پرداخته سپس دیدگاه تربیت اخلاقی را استنتاج نموده و در ادامه به نقد این دیدگاه از سوی اخلاق قرآنی پرداخته است. نتیجه تحقیق نشان داد تأکید هابرماس بر عقلانیت ارتباطی و اخلاق گفت وگویی در نظریه کنش ارتباطی، در سطح فردی رشد و شکوفایی خرد مبتنی بر ارتباط متقابل هنجاری (عقل ارتباطی) و در سطح اجتماعی دستیابی به تفاهم مبتنی بر کنش های اخلاقی را به عنوان اهداف تربیتی مطرح می سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان