مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سنتزپژوهی
هدف:هدف از این پژوهش، مطالعۀ نظام مند و سنتزپژوهی بر الگوهای نظری و پژوهشهای صورت گرفته در ایران با موضوع دانشگاه پایدار به منظور تلخیص، طبقه بندی و تلفیق مؤلفه های آن بود. روش:پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی با رویکرد کیفی و راهبرد آن، سنتزپژوهی است. بدین منظور، تعداد 15 مقالۀ داخلی، بررسی و برای جمع آوری و تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی مبتنی بر کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به وسیلۀ نرم افزار Nvivo-10 استفاده شد. یافته ها:پس از کدگذاری، 203 مؤلفۀ دانشگاه پایدار در 25 مقوله و هشت بُعد سازماندهی شدند. ابعاد به ترتیب نزولی تعداد ارجاع و منابع عبارتند از: مدیریت زیست محیطی فضای دانشگاهی؛ آموزش پایدار؛ مشارکت کنندگان؛ مدیریت پایدار؛ سرمایۀ اجتماعی؛ پژوهش پایدار؛ نظارت، ارزیابی و گزارش دهی؛ اداری و مالی. نتیجه گیری:در الگوهای داخلی ارائه شده برای دانشگاه پایدار، به بُعد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی توسعۀ پایدار در مقابل بعد زیست محیطی کمتر توجه شده است. لزوم توجه بیشتر به حوزه های اجتماعی، پژوهش، نظارت و ارزیابی و اداری و مالی در خصوص پایداری دانشگاهها، در کنار توجه به مدیریت زیست محیطی فضای دانشگاهی، آموزش پایدار، مشارکت کنندگان و مدیریت پایدار تأکید می شود. طراحی الگویی جامع و کل نگر در خصوص پایداری دانشگاه توسط هر یک از دانشگاههای بزرگ کشور، مطابق با فرهنگ ایران اسلامی و متناسب با توانایی ها و مأموریتهای آنها توصیه می شود.
تبیین عناصر برنامه درسی کارآفرینی در دوره آموزش عمومی (سنتزپژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش کارآفرینی از حوزه های علمی ای است که رشد سریعی دارد اما محتوا و روش تدریس آن مبهم است. در این مقاله مطالعات موجود درباره عناصر برنامه درسی کارآفرینی - اهداف، محتوا، رویکردهای تدریس و ارزشیابی - گردآوری و با سنتز آن ها ترکیبی بهینه ارائه شده است. معیار انتخاب این مطالعات، مطالعه یک یا چند عنصر فوق در دوره آموزش عمومی، طی سال های 2016-2000 بوده است. در پایان هر بخش تجمیع یافته ها و نتیجه گیری کلی ارائه شده است. طبق یافته های تحقیق، اهداف دوره ابتدایی، آشنایی با مفاهیم پایه، انگیزه، علاقه و روحیه کارآفرینانه و در دوره متوسطه، پرورش مهارت ها و شایستگی های کارآفرینی است. محتوا منطبق بر اهداف بوده و در سه سال نخست ابتدایی، تلفیقی و پس از آن به هر دو حالت تلفیق و درس جداگانه است. رویکردهای فعال تدریس، به ویژه رویکردهای استقرایی و شهودی مناسب اند. رویکردهای ارزشیابی اصیل و عملکردی تناسب بیشتری با ماهیت کارآفرینی دارند؛ در نهایت باید اضافه کرد که ارزشیابی های تکوینی در این عرصه حائز اهمیت هستند.
الگوی برنامه ریزی درسی درکلاس معکوس: سنتزپژوهی روش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلاس معکوس یک راهکار برای ایجاد تغییرات مثبت در آموزش است، از این رو در پژوهش حاضر سعی شد بر اساس روش سنتزپژوهی، یک الگوی اجرایی جامع از اجرای این شیوه آموزشی ارائه گردد. جامعه آماری شامل کلیه مقالات علمی معتبر در زمینه اجرای کلاس معکوس بوده که باتوجه به جست و جوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی، بر اساس معیارهای ورود تعداد 1084 مقاله علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروح تعداد 100 مقاله جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای فراهم آوردن اطلاعات، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه استفاده گردید و جهت تحلیل یافته ها از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روش های کدگذاری باز و محوری استفاده شد. طبق یافته های بدست آمده الگوی برنامه ریزی درسی در کلاس معکوس شامل یک تغییر در ساختار کلاس درس می باشد که نقش ها و مسئولیت هایی متفاوتی را برای مدرس و فراگیر ایجاد می کند .
فراتحلیل چالش های محیط آموزش عالی در قرن بیست و یکم به عنوان الگوی جهت گیری برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی چالش های محیط آموزش عالی در قرن بیست ویک و الزام جهت گیری های برنامه درسی بر اساس آن ها بود. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و از روش تلفیقی (سنتز پژوهی) استفاده شد. جامعه ی آماری شامل مبانی نظری و پژوهشی داخلی و خارجی مرتبط و در دسترس که از شروع قرن بیست ویک تاکنون (2016-2001) در حیطه موضوع مورد مطالعه به انجام رسیده و همچنین مطالعاتی که قبل از شروع قرن 21 در راستای هدف پژوهش بودند در دو مرحله جمع آوری و از طریق نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری داده ها، انتخاب گردیدند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق تحلیل محتوا با استفاده از رویکرد جامع (کمی، کیفی) انجام گرفت. در بخش کمی از روش توصیفی و قالب مضامین و در بخش تحلیل محتوای کیفی از روش قیاسی و با استفاده از شبکه مضامین داده ها تحلیل گردید. همچنین جهت بررسی اعتبار داده ها از تحلیل مقایسه ای، بازبینی و تطابق داده ها با منابع اطلاعاتی و جهت برآورد قابلیت اعتماد داده ها و الگوی پیشنهادی از روش مرور همتا و نظرسنجی متخصصین استفاده گردید. درنهایت، یافته ها هشت مؤلفه ی بحران زیست محیطی، کیفیت، یادگیری مادام العمر، فناوری اطلاعات و ارتباطات، آموزش توده، خصوصی سازی، جهانی شدن و بین المللی سازی، عناصر برنامه درسی آموزش عالی را به عنوان چالش های محیطی آموزش عالی در قرن بیست یکم معرفی و در چهار بٌعدکلی شامل،1- بُعد دسترسی 2- بُعد پاسخگویی 3- بٌعد یادگیری فناورانه 4-بٌعد برنامه درسی پویا، ترکیب نموده و ابعاد الگوی جهت گیری های برنامه درسی آموزش عالی با توجه به این فراترکیب توسط شبکه ی مضامین ترسیم گردید.
ارائه چارچوبی برای تبیین شاخص های مدیران بر اساس معیارهای اسلامی با روش سنتزپژوهی
منبع:
اسلام و مدیریت سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
41 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه ها و روش های به کار رفته در پژوهش های مدیریت اسلامی در جهت گزینش مدیران سازمان ها براساس معیارهای اسلامی موجود در پژوهش ها و به روش سنتزپژوهی بود. رویکرد روش شناختی در این پژوهش کیفی با استفاده از راهبرد سنتزپژوهی و روش تحلیل محتوا بود. با رجوع به پایگاه های معتبر داده ها و اطلاعات تعداد 157 مقاله در فاصله سال های 1380−1396 در زمینه مدیریت اسلامی یافت شد که تعداد زیادی از آنها غیرمرتبط با اهداف پژوهش حاضر و از سوی نویسندگان غیردانشگاهی منتشر شده بودند و از بین آنها تعداد 43 مقاله به عنوان نمونه و به صورت هدفمند انتخاب گردید. یافته های پژوهش نشان داد که مهم ترین شاخص های شناسایی شده در حوزه پژوهش های مدیریت اسلامی عبارت بودند از: اخلاق مداری، دینداری و خدامحوری، عدالت طلبی، نرمخویی و رفتار نیکو، سعه صدر، تقوی، تدبیر و اندیشه ورزی، صداقت، تواضع و فروتنی، شجاعت، ساده زیستی، تخصص گرایی، امانتداری، بخشش، مشورت و همفکری، قانون گرایی، شایسته سالاری. از دیگر یافته های پژوهش حاضر می توان به روش تحقیق کیفی به عنوان روش غالب در پژوهش های مدیریت اسلامی اشاره کرد. از 43 مقاله بررسی شده تعداد 15 مقاله به صورت فردی و 28 مقاله به صورت گروهی منتشر شده و در این بین مردان بیشترین مشارکت را در این پژوهش ها برعهده داشته اند. بیشترین منابع مورد استفاده در پژوهش های مدیریت اسلامی مربوط به قرآن کریم و نهج البلاغه بوده است.
عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش محیط زیست در ایران؛ سنتزپژوهی یافته ها(مقاله علمی وزارت علوم)
باتوجه به روند صعودی انجام پژوهش ها و تحقیقات در زمینه آموزش محیط زیست، در مقالهٔ حاضر سعی شد نتایج کلیهٔ تحقیقات انجام شده در حوزهٔ آموزش محیط زیست گردآوری، و ضمن ترکیب این نتایج، یک دیدگاه واحد و منسجم از عوامل مؤثر بر آموزش محیط زیست در داخل حاصل شود. روش پژوهش مبتنی بر استفاده از روش سنتزپژوهی و جامعهٔ آماری آن شامل کلیه مقالات علمی معتبر در زمینه آموزش محیط زیست بوده که باتوجه به جست و جوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی داخل، بر اساس معیارهای ورود، تعداد 206001 مقالهٔ علمی شناسایی و درنهایت، بر اساس معیارهای خروح، تعداد 78مقاله به منظور تحلیل نهایی انتخاب شد. برای فراهم آوردن اطلاعات، از کاربرگ طراحی شده توسط محقق برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه استفاده گردید و به منظور تحلیل یافته ها، از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روش های کدگذاری باز و محوری استفاده شد. طبق یافته های به دست آمده، از آنجا که آموزش محیط زیست باعث افزایش آگاهی و حساسیت زیست محیطی می شود، به عنوان مهم ترین روش در آموزش افراد در جهت شناسایی و مقابله با مشکلات زیستی محسوب می شود. در این راستا، آنچه بر اثربخشی این آموزش تأثیرگذار بوده است، متأثر از این 6عامل است: نیازسنجی، به کارگیری روش های آموزشی، آموزش رسمی، آموزش غیررسمی، آموزش همگانی و آموزش مادام العمر. طبق یافته ها، آموزش رسمی با کمبودها و ضعف هایی مواجه بوده و آموزش غیررسمی در این زمینه اثربخش تر بوده است.
سنتز پژوهی مطالعات بین رشته ای ادبیات کودک از منظر نظریه مخاطب محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف این پژوهش تعیین میزان توجه به مخاطب-کودک در مطالعات بین رشته ای انجام شده در حوزه ادبیات کودک و پیشنهاد معیارهایی برای پژوهش های آینده است. به منظور نیل به این هدف، جایگاه مخاطب در اجزاء ساختاری پژوهش، یعنی هدف، مؤلفه ها، روش، و نمونه، توصیف و تحلیل شده است. با استفاده از روش سنتز پژوهی، 38 گزارش پژوهش بین رشته ای، شامل مقالات علمی-پژوهشی و پایان نامه های ارشد و دکترا، انتخاب و سپس اجزاء ساختاری پژوهشی آن ها استخراج و در جداول توصیفی ثبت و تحلیل شدند. براساس یافته ها، سه هدف عمده در این پژوهش ها مدنظر بوده است: بسامد، بازنمایی، و مقایسه مؤلفه ها. مؤلفه های بررسی شده نیز در سه حوزه دانش روانشناسی و علوم تربیتی، جامعه شناسی و فرهنگ، و اخلاق و دین قرار می گیرند؛ تعداد مؤلفه های مربوط به حوزه روانشناسی و علوم تربیتی بیشتر از دو حوزه دیگر است. روش پژوهش همه مطالعات، روش تحلیل محتوا و نمونه همه آن ها نیز آثار ادبیات کودک است که با توجه به معیارهای سال انتشار و گروه سنی، نام نویسنده یا اثر خاص، نوع داستان، موضوع خاص، و آثار برگزیده تعیین شده اند و دراین بین، معیار اول بیشترین کاربرد را داشته است. درمجموع، نتایج حاصل از تحلیل این یافته ها بر مبنای دانش و نظریه های مخاطب محور در حوزه ادبیات کودک، حاکی از توجه ناچیز به مخاطب-کودک در پژوهش های بین رشته ای ادبیات کودک است که برای تقویت این جایگاه پیشنهاد هایی در هر چهار عنصر پژوهشی ارائه شده است.
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت دوره های MOOC: سنتزپژوهی براساس مدل روبرتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل کلیدی موفقیت موک ها در آموزش و ارائه الگوی جاری عوامل مؤثر بر موفقیت آنها می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند (374 مقاله) که از سال 2010 تا 2018 در مورد موک ها در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 47 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه و تحلیل داده ها، عوامل کلیدی موفقیت دوره های آموزشی موک در 5 بُعد، 15 عامل و 46 مقوله شامل بعد تعامل (ارتباطات متنوع، مدیریت بحث و ویژگی ارتباطات)؛ بعد مشارکت (انگیزش، آموزش متنوع، تسهیلات و ویژگی دوره)؛ بعد سیستم مدیریت (مدیریت یادگیری و مدیریت محتوا)، بعد استاندارپذیری (صحت و اصالت، پشتیبانی و طراحی ساختار) و بعد زمینه ای (نگرش اجتماعی، مهارت و فناوری)، طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد برای ایجاد دوره های اثرگذار موک باید زمینه تعاملات و مشارکت فراگیران را مهیا ساخت،سیستم های مدیریت مناسب را طراحی؛ به استانداردهای موجود توجه و زمینه نگرش مثبت به اینگونه آموزش ها را در بین مؤسسات آموزشی و آحاد جامعه فراهم آورند.
مطالعه چگونگی «آموزش شهروندی» در برنامه ی درسی: سنتز پژوهی مطالعات انجام شده در دو دهه ی اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش سنتز پژوهی چند مورد از پژوهش هایی است که حول موضوع آموزش شهروندی در برنامه های درسی در کشورهای مختلف انجام شده است. برای این منظور با استفاده از روش سنتز پژوهی، تحقیقات انجام شده در سطح بین الملل، در خصوص میزان توجه و اختصاص مفاهیم مربوط به آموزش شهروندی در برنامه های درسی، به صورت نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شده اند. در مرحله غربالگری، 11 پژوهشی که این ویژگی ها را داشته اند، انتخاب و ترکیبی از یافته های آنها بر اساس اصول تلفیق، بازاندیشی و بازآرایی داده ها، ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل مهم محیطی که در ساختار کلی برنامه های درسی آموزش شهروندی به آن پرداخته شده عبارت از سنت تاریخی؛ موقعیت جغرافیایی؛ ساختار اجتماعی-سیاسی؛ سیستم اقتصادی و روندهای جهانی است. همچنین نتایج نشان می دهد که آموزش شهروندی در برنامه های درسی برخی از کشورها، مبتنی بر بیان ارزش های فرهنگی جزئی و همچنین قوانین ملی و در برخی دیگر حالت خنثی نسبت به ارزش ها داشته اند. نهایتاً اینکه نتایج بیانگر آن است که آموزش شهروندی در برنامه های درسی، از سه لایه تشکیل می شود: آموزش در مورد شهروندی؛ آموزش از طریق شهروندی و آموزش برای شهروندی.
تببین اهداف تربیت اقتصادی دوره ابتدایی در ایران مبتنی بر سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۸
39 - 62
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تببین اهداف تربیت اقتصادی در دوره ابتدایی انجام شده است و در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد، که در آن از روش سنتزپژوهی استفاده شده است. تکنیک های متن کاوی که برای کاوش متن داده یا کشف دانش از متن شناخته شده، برای سنتزپژوهی به خدمت گرفته شده است. تکنیک های استفاده شده برای متن کاوی روی مجموعه اطلاعات متنی شامل: استخراج اطلاعات، خلاصه سازی، گروه بندی، خوشه بندی و مصورسازی اطلاعات می باشد. جامعه تحلیلی پژوهش مطالعه منابع پایه در زمینه اقتصاد اسلامی، نیازهای جامعه و بررسی ادبیات فارسی می باشد که بصورت هدفمند، بخش هایی از جامعه پژوهش که اهداف تربیت اقتصادی در دوره ابتدایی را پوشش می داده مطالعه شده است. یافته های حاصل از این پژوهش در چهار خوشه ویژگی های فردی، ویژگی های اجتماعی، مفاهیم اقتصادی و اخلاق اقتصادی ارائه شده است.
تبیین عناصر برنامه درسی تربیت اقتصادی در دوره آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه اسناد بالادستی بر حیطه تربیت اقتصادی در برنامه درسی دوره آموزش عمومی تأکید کرده اند اما جایگاه کنونی این حیطه علمی مبهم است و اندک پژوهش های انجام شده، عناصر هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی را مورد توجه قرار داده اند. بنابراین، هدف مقاله حاضر تبیین عناصر دهگانه برنامه درسی در ارتباط با تربیت اقتصادی است. در این راستا، مطالعات انجام شده طی سال های 1398-1385 در داخل و سال های 2019-1995 در خارج از کشور با موضوعات تربیت اقتصادی، سواد اقتصادی، عناصر برنامه درسی تربیت اقتصادی و آموزش اقتصاد به عنوان جامعه آماری جستجو و پس از مطالعات لازم، 52 پژوهش به عنوان نمونه انتخاب و با روش سنتزپژوهی شش مرحله ای روبرتس، ترکیبی بهینه از نتایج آنها ارائه شده است. برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز، از کاربرگ و برای اطمینان از میزان پایایی، از ضریب کاپای کوهن استفاده شد؛ همچنین جهت تحلیل داده ها از نرم افزار Nvivo-8 استفاده گردید. طبق یافته های پژوهش اهداف تربیت اقتصادی دوره ابتدایی، آشنایی با مفاهیم پایه و ارزش های اخلاقی و در دوره متوسطه پرورش مهارت ها است. محتوا در هر دو دوره منطبق بر اهداف بوده و رویکردهای فعال تدریس مناسب اند. معلم نقش راهنما و تسهیل گر دارد و می توان از منابع متنوع استفاده کرد. زمان و مکان انعطاف پذیر بوده، فعالیت ها باید در قالب گروه های کوچک انجام پذیرد و انواع روش های ارزشیابی کیفی اهمیت دارند.
ارزیابی برنامه درسی برخط: فراتحلیل از مولفه ها، معیارها و استانداردهای آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
91 - 120
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد روز افزون برنامه درسی برخط بعنوان زیر مجموعه ای از آموزش الکترونیکی در نظام آموزش عالی و نگرانی های موجود، ارزیابی آن موضوع مهمی به شمار می آید. لذا هدف پژوهش حاضر انجام مطالعه ای نظام مند و فرا تحلیل از مولفه، معیار و استانداردهای ارزیابی از پیشینه موجود، به منظور تدوین و ارائه چارچوبی جامع برای ارزیابی برنامه درسی برخط در نظام آموزش عالی بود. روش پژوهش کیفی و با شیوه سنتزپژوهی بوده است، با استفاده از الگوی شش مرحله ای رابرتس از 246 سند پژوهشی مرتبط با موضوع، 19 مورد بصورت هدفمند ، با بیشترین هماهنگی و تناسب، انتخاب شدند. پس از تحلیل و بررسی اشتراکات و تلفیق آنها، هفت مولفه اصلی و دوازده زیرمولفه ارزیابی برنامه درسی برخط استخراج شدند. جهت اعتبار داده ها از روش مرور همتا و نظرسنجی استفاده گردید. نتایج این فراتحلیل ضمن فراهم کردن یک چارچوب جامع ارزیابی برنامه درسی برخط، برای دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی نشان داد مولفه سنجش و ارزیابی با بالاترین فراوانی از بیشترین میزان اهمیت و سپس مولفه های محتوای آموزشی، تکنولوژی، فعالیتهای یادگیری، مقدمات ، تعامل و مشارکت و اهداف در رتبه های بعدی اهمیت قرار دارند.
الگوی برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی در درس علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی در درس علوم براساس روش سنتزپژوهی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات علمی معتبر در زمینه واقعیت مجازی بود که باتوجه به جست و جوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی، بر اساس معیارهای ورود تعداد 920 مقاله علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروج تعداد 197 مقاله پژوهشی برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش(1991) و روش های کدگذاری باز و محوری انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی در درس علوم، برنامه ای دانش آموز محور است که نقش ها و مسئولیت های متفاوتی را برای فراگیر، مدرس و دانش، ایجاد می کند.
ارائه چارچوب بهینه برای ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه (پژوهش مروری نظامندبه همراه تحقیق کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
150 - 121
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارائه چارچوب بهینه برای ارزشیابی نظام برنامه درسی در دانشگاه است. روش : پژوهش دارای رویکردی کیفی و از روش سنتزپژوهی و گراندد تئوری به عنوان روش های تحقیق استفاده شده است. پژوهش براساس هدف، توصیفی و از نوع کیفی - کاربردی است. از این رو حوزه پژوهش شامل کلیه مقالات علمی پژوهشی دهه اخیر در زمینه ارزشیابی برنامه های درسی آموزش عالی می باشد که براساس روند بررسی مقالات 46 مقاله مورد بررسی قرار گرفت. از سوی دیگر در این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 16 نفر از نخبگان آگاه نیز استفاده شد. روش نمونه گیری از موارد مطلوب بوده یعنی افرادی که تجربه مستقیم از ارزشیابی برنامه های درسی دانشگاهی داشتند. برای تعیین اعتبار از راهبرد بازبینی مشارکت کنندگان و بازبینی متخصصان استفاده شده است. به این منظور کدگذاری تحلیل در اختیار سه پژوهشگر قرار گرفت که ضریب توافق 88/0 برآورد شد. یافته ها: نتیجه نهایی تحلیل سنتزپژوهی و گراندد تئوری به صورت ترکیبی چارچوب دایره ای شکل را که بیانگر مؤلفه های مهم و اساسی برای ارزشیابی از نظام برنامه های درسی در دانشگاه جامع علمی کاربردی می باشد را تشکیل داده اند. این چارچوب شامل مؤلفه هایی در ابعاد : الف) بافت ( با مؤلفه های 1- ویژگی برنامه های درسی و 2- طراحی، تدوین و تصویب برنامه های درسی). ب) فرایند ( با مؤلفه های 1- نظام پذیرش و اجرای برنامه های درسی و 2- مدرسین). ج) مداخله گر ( با مؤلفه چالش ها و ضعف ها) د) پیامد (با مؤلفه های 1- ساختار 2- تعامل و 3- پیامدها ) می باشد. در ضلع دیگری از این دایره هر یک از مؤلفه ها خود چندین ریز مؤلفه را شامل می شود که این ریز مولفه ها در حقیقت آن مواردی است که در نتیجه مصاحبه های نیمه ساختاریافته با صاحب نظران و متخصصین کسب شده است. در ضلع بیرونی چارچوب دایره ای شکل ذیل ریز مؤلفه هایی متناظر با ریز مؤلفه های حاصل از مصاحبه آورده شده است که در حقیقت محصول انجام و پیاده سازی روش تلفیق (سنتز پژوهی) در این پژوهش می باشد.
ارائه ی الگوی خودتوسعه ای رهبران: سنتزپژوهی پژوهش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۸
137-167
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه ی الگوی خودتوسعه ای رهبران بر اساس سنتزپژوهی پژوهش های گذشته صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع سنتزپژوهی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در بازه زمانی 1970 تا 2020 در حوزه خودتوسعه ای رهبری به تعداد 2890 که پس از مراحل مختلف حذف و کاهش، تعداد 61 پژوهش بعنوان نمونه انتخاب شد. منابع مرتبط به وسیله کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. به منظور بررسی کیفیت کدگذاری، از قابلیت اعتماد، تأیید پذیری و اطمینان پذیری برای یافته ها استفاده شده و ضریب کاپای کوهن برای توافق بین ارزیابان عدد 75/0به دست آمده است. طبق یافته های این پژوهش مدل فرآیند خودتوسعه ای رهبران بدین صورت می باشد که عوامل خودتوسعه ای از طریق یکی از انواع خودتوسعه ای (ساختاریافته، هدایت شده یا فردی) و با استفاده از یکی از سازوکارهای خودتوسعه ای (خودرهبری،خودمدیریتی، خودنظم دهی و خودراهبری یادگیری) فرآیند خودتوسعه ای رهبران را شکل می دهند.
طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت دینی در دوره پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر، طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت دینی در دوره پیش دبستانی بوده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که به روش کیفی و با استفاده از سنتزپژوهی انجام گرفته است. جامعه ی آماری را کلیه پژوهش های داخل کشور مرتبط با موضوع در فاصله زمانی 1379 تا 1399 و 1999 تا 2019 تشکیل می دهد که از بین آنها 49 پژوهش (38 مورد داخلی و 11 مورد خارجی) به عنوان نمونه به شیوه ی هدفمند انتخاب و با استفاده از الگوی شش مرحله ای روبرتس مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: یافته مهم تحقیق، ارائه الگوی پیشنهادی برنامه درسی تربیت دینی برای دوره پیش دبستانی است که متشکل از عناصر دهگانه مبتنی بر رویکرد اَکِر می باشد. نتیجه گیری : در تربیت دینی کودکان پیش دبستانی، باید با رویکردی کل نگری، همه ابعاد وجودی نوآموز مورد توجه قرار گیرد. هدف غایی، شکوفایی فطرت کودک و زندگی پاک است، که از طریق اهداف میانی و رفتاری نوآموز دست یافتنی می باشد. محتوای آموزشی باید مبتنی بر آموزه های دینی و اهداف آموزشی بوده و از طریق فعالیت های تدریس- یادگیری متناسب با علایق و نیازهای رشدی کودکان توسط مربی دارای صلاحیت های اخلاقی- اعتقادی و حرفه ای در اختیار متربی قرار گیرد. نقش مربی عمدتاً باید الگویی و هدایت گری باشد و شکوفایی فطرت دینی را در کودکان تسریع کند. مواد آموزشی باید متنوع و به صورت بسته آموزشی انتخاب شود. فضای آموزشی باید دارای امکانات بازی، شاد و با نشاط، محرک حس کنجکاوی کودکان باشد. ارزشیابی باید فرایندی و با استفاده از ابزارهای متنوع مانند مشاهده رفتار، پوشه کار و نظر اولیاء صورت گیرد.
سنتز پژوهی تأثیرات مصرف رسانه ای در مطالعات پیشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۳)
79 - 106
حوزه های تخصصی:
امروزه، رسانه عضوی جدایی ناپذیر از زندگی اجتماعی است. برای درک بهتر ابعاد رسانه، می توان تأثیرهای آن را بر بخش های مختلف حیات بشری از جمله حوزه افکار و رفتار فردی و جمعی در نظر داشت. تاکنون تأثیرات متنوع و گسترده رسانه کنجکاوی پژوهشگران بسیاری را برانگیخته؛ اما آنچه واضح است، فقدان پژوهشی هدفمند از مجموعه این تأثیرها بر زندگی آدمی و نویدبخش چشم اندازی نوین در این حوزه پژوهشی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف کشف و درک مقوله های مرتبط با تأثیرهای مصرف رسانه و ارائه مدلی مفهومی از پژوهش های موجود در این زمینه، در بازه زمانی معین و با روش نمونه گیری هدفمند از اسناد مطالعاتی موجود صورت گرفته است. روش انجام پژوهش برای دستیابی به هدف مورد نظر، سنتزپژوهی انتخاب شده است. یافته ها، با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای به صورت استقرایی تا به دست دادن مقوله های مرکزی پیش رفته اند. مطابق با نتایج، حوزه های پژوهشی کمرنگ تر مشخص و مقوله های به دست آمده در حوزه داخلی با عناوین تحول هویت فردی اجتماعی، مؤلفه های سرمایه اجتماعی، عمل سیاسی و عناصر فرهنگی شناخته شدند. در حوزه خارجی نیز مقوله های نهایی، دو عنوان دیالکتیک نظم و بی نظمی و الگوبخشی به سبک زندگی فردی و اجتماعی را در بر می گیرد. به علاوه برنامه ریزی در راستای مدیریت صحیح رسانه الزامی است.
طراحی الگوی برنامه درسی محیط کار: یک مطالعه سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی محیط کار به عنوان یکی از وجوه نوظهور رشته برنامه درسی به دنبال کاربست یافته های این رشته مطالعاتی در یادگیری محیط کار هست. هدف این پژوهش، بررسی جنبه های مختلف برنامه درسی محیط کار در اسناد مرتبط و طراحی الگو برنامه درسی محیط کار است. بدین منظور از روش تحقیق سنتزپژوهی مضمونی استفاده شده و جامعه پژوهش کلیه آثار منتشرشده در این حوزه از سال 1993 تا 2017 در هشت پایگاه اطلاعاتی معتبر و نمونه مورد بررسی شامل 36سند می باشد که با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 دسته بندی و سازمان دهی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده برنامه درسی محیط کار به عنوان مضمون اصلی، دارای چهار مضمون «وجوه»، «عوامل مؤثر»، «عناصر سازنده» و «پیامدهای مورد انتظار» می باشد. هرکدام از مضامین نیز دارای سطوح متنوعی هستند که در ارائه الگو برنامه درسی محیط کار به کار گرفته شده اند. الگو ارائه شده دارای عوامل اثرگذار، چرخه برنامه درسی و پیامد متصور از برنامه درسی محیط کار می باشد.
طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
172 - 196
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی بر اساس روش سنتزپژوهی ترکیبی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات علمی معتبر درزمینه تربیت اقتصادی بود. منابع گردآوری داده ها شامل پایگاه های اطلاعات علمی، جهاد دانشگاهی، اسکوپوس، پروکوئست، اشپرینگر، ساینس دایرکت، نشریات کشور بودند. برای گردآوری، گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده شد. تحلیل یافته ها با استفاده از الگوی هفت مرحله ای سنتزپژوهی مارش (1991) انجام شد و ترکیبی بهینه از نتایج آن ها ارائه گردید. برای اطمینان از نحوه کدگذاری ها از دو نفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافته ها استفاده شد که به منظور تأیید پایایی، از فرمول ضریب کاپای کوهن، استفاده شد که در این پژوهش میزان توافق نشان دهنده درصد بالایی ازتوافق بین ارزشیابان در کدگذاری ها بود. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب برنامه درسی تربیت اقتصادی در رشته مطالعات اجتماعی، با ده عنصر تحت عناوین، عنصرمنطق (تحقق اهداف مطالعات اجتماعی و رشد تفکر انتقادی)، هدف (رشد مهارت ها، نگرش و دانش اقتصادی)، محتوا (مفاهیم اساسی علم اقتصاد)، روش های یاددهی – یادگیری (روش های یادگیری فعال)، منابع و مواد آموزشی (استفاده از منایع آموزشی متنوع)، نقش معلم (راهنما و تسهیل گر بودن)، گروه بندی فراگیران (افزایش یادگیری از طریق گروه های کوچک)، زمان (انعطاف پذیری در زمان آموزش)، مکان (محیط های آموزشی اعم از درون و خارج از کلاس) و ارزشیابی (به کار بردن شیوه های ارزشیابی متنوع) طراحی گردید که برنامه ای فراگیر محور و جامعه محور است که در پی کمک به تحقق اهداف مطالعات اجتماعی، رشد تفکر انتقادی، تحلیل آگاهانه متون و کاربرد مفاهیم در زندگی واقعی توسط فراگیران، افزایش درک فراگیران از مفاهیم و موضوعات اقتصادی، صرفه جویی در وقت و منابع آموزشی می باشد.
سنتزپژوهی آسیب های نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران: طراحی یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناسایی جامع آسیب های نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران انجام گرفت. رویکرد پژوهش، کیفی و روش آن، سنتزپژوهی بود. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در بازه زمانی 2000 تا 2019 در حوزه آسیب شناسی نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران بود که با کلیدواژه های مشخص و در پایگاه های اطلاعاتی داخلی به جمع آوری آن ها پرداخته شد و جمعاً 114 مطالعه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. از میان این مطالعات پس از چندین مرحله غربالگری به ترتیب براساس بررسی عنوان، چکیده و محتوای پژوهش، 29 واحد مطالعاتی انتخاب و بررسی شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل کیفی پژوهش ها، جمع آوری شدند. جهت تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. با تجزیه و تحلیل داده ها در قالب 101 کد باز و 32 مقوله محوری و ترکیب آن ها در 11 بعد مشخص شد که نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران در ابعاد؛ ساختار اجتماعی- فرهنگی، زیر ساخت فناورانه، منابع و امکانات، سازمانی- مدیرتی، سیستمی، طراحی برنامه ارزیابی، اجرای ارزیابی، تحلیل عملکرد و بازخورد، نتایج ارزیابی، کاربرد ارزیابی و پیامدها دارای آسیب ها و مشکلاتی است. نتایج تحلیل داده ها منجر به شناسایی آسیب های نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی ایران در قالب یک الگوی جامع گردید. از این رو الگوی استخراج شده، چارچوب مناسبی را برای سازمان ها جهت آسیب شناسی نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی آن ها فراهم می کند.