مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
کنش اخلاقی
حوزه های تخصصی:
بازکاوی ویژگی ها و مؤلفه های موضوع علم اخلاق، یعنی کنش های اختیاری و صفات اکتسابی، نه تنها برای فهم بهتر این دانش ضروری است، بلکه در فهم روش استنباط حکم اخلاقی نیز نقش آفرین است. به همین دلیل ما در این مقاله می خواهیم این سؤال را پاسخ دهیم که ویژگی های موضوع علم اخلاق کدام اند و چه نقشی در روش استنباط حکم اخلاقی دارند؟ با استفاده از روش تحلیلی و عقلی، هفت ویژگی را برای موضوع علم اخلاق به دست آوردیم که عبارتند از: جزء فعالیت های انسانی انسان بودن، آگاهانه بودن، ارادی و اختیاری بودن، انتزاعی بودن، هدف دار بودن، پیچیدگی و چند لایه بودن و نهایتاً وابستگی به جهان بینی و انسان شناسی کنش گر. در ادامه نقش این ویژگی ها در روش استنباط حکم اخلاقی را مورد بررسی قرار دادیم و به این نتیجه رسیدیم که برای کشف حقیقت ارزش های اخلاقی لازم است از روش های گوناگون دستیابی به حقیقت، به ویژه وحی و متون دینی، بهره بگیریم و خود را از هیچ کدام از آنها محروم نکنیم.
بی صداقتی تحصیلی و باورهای شناخت شناسی: وارسی نقش تعدیل گری جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حوزه روان شناسی اخلاق بررسی نقش متغیّرهای تسهیل کننده کنش اخلاقی دارای اهمیت است. بی صداقتی تحصیلی یکی از مسائل پر بسامد در محیط های تحصیلی و آکادمیک است. در این راستا تعیین نقش متغیرهای شناخت شناسی شخصی یا باورهای معرفت شناسی شخصی، دربرگیرنده تلاشی جدید است برای شناخت متغیرهای مؤثر در رفتار اخلاقی در یک بافت تحصیلی است. در مطالعه حاضر نقش باورهای معرفت شناسی برای پیش بینی بی صداقتی تحصیلی، به عنوان شاخصی از کنش اخلاقی، با در نظرگرفتن نقش جنسیت به عنوان متغیر تعدیل گر مورد آزمون قرار گرفت. مشارکت کنندگان 370 دانشجوی کارشناسی دانشگاه شیراز بودند (276 دختر و94 پسر) که مقیاس باورهای شناخت شناسی شراو، بندیکسن و دانکل و مقیاس بی صداقتی تحصیلی خامسان و امیری را تکمیل نمودند. نتایج مدل باورهای شناخت شناسی برای پیش بینی ابعاد بی صداقتی تحصیلی بیانگر روابط معناداری میان باورهای شناخت شناسی و ابعاد بی صداقتی تحصیلی بود. همچنین نقش تعدیلی جنسیت در مدل مورد تایید قرار گرفت. در مجموع یافته های پژوهش حاضر نقش باورهای شناخت شناسی در بی صداقتی تحصیلی را با در نظر گرفتن نقش تعدیلی متغیر جنسیت تایید نمود و از این نظر نقش طرحواره جنسیتی در بی صداقتی تحصیلی مورد تاکید قرار گرفت. محدودیت ها و دلالت های پژوهش مورد بحث قرار گرفت و کاربردهای پژوهش برای خانواده، معلمان، اساتید و فعالیت های مشاوره ای توضیح داده شد.
تبیین جامعه شناختی رابطه سرمایه دینی و هویت اخلاقی (مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های مهم در جوامع انسانی، که همواره مورد توجه دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی قرار داشته است، وجود جامعه ای با کنشگران اخلاقی است. بر اساس نظریه استتس هویت اخلاقی مقدمه کنش اخلاقی است و بنابراین شناخت عوامل مؤثر بر آن حائز اهمیت است. بر این اساس، هدف از نگارش این مقاله بررسی تأثیر متغیر سرمایه دینی بر هویت اخلاقی است. برای بررسی این رابطه، داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و با انتخاب نمونه 546 نفری از شهروندان 15 سال به بالای شهر اصفهان به روش نمونه گیری سهمیه ایِ متناسب با حجم بر اساس متغیرهای گروه سنی، جنس و منطقه سکونت به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد نمره هویت اخلاقی و ابعاد آن و همچنین سرمایه دینی بالاتر از میانگین است. همچنین متغیر سرمایه دینی 29 درصد از واریانس متغیر هویت اخلاقی را تبیین می کند؛ بنابراین می توان گفت متغیر سرمایه دینی در حد بالایی توان تبیین واریانس متغیر هویت اخلاقی را دارد.
آموزش عالی، کنش اخلاقی و گردشگری پایدار: رویکردی هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری از لحاظ اقتصادی و فرهنگی اهمیت بسیاری یافته است. با این همه، علی رغم منافع اقتصادی توسعه گردشگری مخاطرات زیست محیطی و فرهنگی نیز به وجود آمده است که پژوهشگران این حوزه به آن می پردازند. تاکید بر" پایداری" گردشگری به عنوان نوعی وضعیت مطلوب، راهی برای مقابله با این مخاطرات است. هدف این مقاله بررسی ایده پایداری در گردشگری به عنوان یک مطلوب اخلاقی و پیوند آن با موضوع فهم فرهنگی و در نهایت نقش دانشگاه ها در توسعه آن است. بر این اساس در مقاله حاضر به اتکاء نظریه هرمنوتیکی – بویژه گادامر - به این مساله پرداخته شده است که پایداری در گردشگری متضمن چگونه تفسیری از خود فهم است. متناسب با ماهیت فلسفی و نظری بحث، در این مطالعه روش پژوهشی تحلیلی و استنتاجی بکار گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان م ی دهد که تحقق گردشگری پایدار در گرو دگرگونی در فهم ما از محیط، جامعه، ارزش های فرهنگی است. نظریه هرمنوتیکی گادامر این امکان را برای ما فراهم می کند، تا به فرهنگ ها ملی، بومی و محلی به عنوان یک متن و یا تویی که در انتظار فهمیدن است بنگریم. کوششی که بر زمینه ارتباط انسانی محقق می شود و کنش اخلاقی یکی از پیامدهای با اهمیت آن است. شرایط امکانی توسعه گردشگری پایدار در گرو تغییر نگاه به فهم فرهنگ دیگری، احترام به آن و تلاش برای آموختن دانش و مهارت های مربوط به آن است. دانشگاه ها در این حوزه می توانند نقش موثری را ایفاء نمایند.
رضایت اززندگی زناشویی در رهگذر نگرش و کنش اخلاقی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال شانزدهم پاییز ۱۳۸۸ شماره ۴۶
187 - 228
هدف اصلی این مقاله، شناخت رابطه مطلوب و رضایت بخش زناشویی است. از آن جا که شکل گیری و تداوم احساس رضایت فرد از رابطه، متاثر از شرایط فردی و اجتماعی است. این مطالعه کوشیده است در خلال ارائه معرفی رابطه رضایت بخش نزد کنش گران، تاثیر نگرش اخلاقی فرد و همسرش و کنش مبتنی بر آن را در فرآیند ارتباطات انسانی به تصویر درآورد. داده های گردآوری شده که از طریق روش کیفی "نظریه مبنایی" مورد بررسی قرار گرفته اند، حاکی از آنند که در میان افراد نمونه تحقیق، جایگاه و نقشی که فرد برای خود قائل است بر فهم او از رابطه صحیح زناشویی، تاثیری عمیقی دارد. نمودهای ساده "فردیت" در میان زنان مورد بررسی مبین آن است که آنان خواهان جایگاه نه لزوما برابر، ولی موثر در "رابطه زناشویی" هستند. زنان در پیگیری این خواسته های خود از زندگی که در میل به مولفه هایی چون صمیمیت، محبت و تفاهم نمود می یابد، با چالش های بسیاری مواجه هستند. این مطالعه نشان می دهد که نگرش اخلاقی خودآگاه و یا ناخودآگاه در روند زندگی، گاه موجب تسهیل روابط و گاه سبب بغرنج شدن آن می گردد. در این فرایند پیچیده، هر یک از زنان با توجه به شرایط، راهبردهای خاصی را برای قابل قبول تر کردن وضعیت ارتباطی به کار می گیرند. موفقیت و یا ناکامی زبانی در کاربست این راهبردها، احساس رضایت و یا نارضایتی درونی آنها را از رابطه با همسر در برهه های مختلف زندگی رقم می زند.
تحلیل اجتماعیِ تأثیر کنش های اخلاقی بر پیشرفت اجتماعی از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
29 - 54
حوزه های تخصصی:
کنش های اخلاقی به دلیل اولویت هدف رسالت و ارتباط تنگاتنگش با پیشرفت اجتماعی، دارای اهمیت هستند. لذا شناسایی و تحلیل اجتماعیِ این دسته از کنش ها از میان آیات وحی، هدف این پژوهش است و به تأثیر کنش های اخلاقی در تولید سرمایه اجتماعی در فرایند پیشرفت، مبتنی بر تعالیم دینی پرداخته و به این پرسش ها بر اساس آموزه های قرآن پاسخ می دهد. کنش های اخلاقی چه تأثیری در شکل گیری پیشرفت اجتماعی دارند؟ کنش های اخلاقی چگونه مولّد سرمایه اجتماعی بوده و بر پیشرفت تأثیرگذارند؟ این دسته از کنش ها دارای چه مختصات، مصادیق و ابعادی هستند؟ آثار و پیامدهای این دسته از کنش ها چیست؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی، آن دسته از کنش هایی که در گسترش تعاملات اجتماعی مطلوب و پیشرفت آفرین بوده، مورد بررسی و تتبع و تحلیل اجتماعی قرار گرفته اند. از راستگویی، امانتداری، وفای به عهد، ایثار، تواضع، استغفار، گذشت نسبت به دیگران، مهرورزی، عدم خشونت، عفت و پاکدامنی، صبر و صداقت و کنش های خیرخواهانه توأم با نظارت های اجتماعی بحث شده که منجر به صمیمیت، باهم بودگی، انسجام و گسترش تعاملات اجتماعی و روابط گرم و عاطفی به دور از کینه شده و در نتیجه سبب تولید سرمایه اجتماعی و ارتقاء آن گردیده و منجر به تراکم کنش های معطوف به هدف و تعالی که لازمه پیشرفت است، خواهد شد.
جایگاه علم حضوری در رابطه دانش و عمل اخلاقی از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
51 - 70
حوزه های تخصصی:
رابطه دانش و عمل اخلاقی در فلسفه اخلاق، همواره با چالش مهمی به عنوان خطای آگاهانه اخلاقی و شکاف میان علم و عمل اخلاقی مواجه بوده است. چنین چالشی بیشتر به تلاش هایی برای رفع این خلاء با تأکید بر ساحت های دیگری همچون عواطف و اراده انسان ها منجر شده است. در میان متفکران مسلمان، رویکرد وجودی ملاصدرا نسبت به همه کمالات از جمله معرفت و خیر، بیشتر بر رویکرد سقراطی نسبت به معرفت و فضیلت قابل انطباق بوده و در نتیجه در معرض چالش یادشده قرار می گیرد. این پژوهش با اعتقاد به تقدم تبیین حدود طرفین رابطه بر اصل آن و با نگاه تحلیلی استنباطی به دیدگاه معرفت شناختی و ارزش شناختی صدرالمتالهین، به بررسی این مسئله می پردازد. بر اساس حکمت صدرایی به دلیل ارادی بودن فعل اخلاقی و مسبوقیت اراده به ادراک نفس، ادراک امر ملائم و ادراک تلائم میان آنها، منشاء انگیزش فعل اخلاقی هستند. از طرفی اثر انگیزشی ادراکات نسبت به افعال، متناسب با مرتبه وجودی آنهاست و علم حضوری به دلیل عینیت با معلوم از قوت وجودی بالاتری نسبت به علم حصولی برخوردار بوده و در مقایسه با آن، انگیزه بخشی بیشتری نسبت به فعل انسان دارد. ازاین رو در صورت تناقض ادراکات حضوری و حصولی فرد در حیطه ادراکات یادشده، علوم حضوری میان انگیزش علوم حصولی و فعل اخلاقی قرار گرفته و مانع تحقق فعل مقتضی آنها می شوند. حاصل این که تشکیک در رابطه معرفت و فضیلت، حاصل غفلت از علوم حضوری، در فرایند کنش گری اخلاقی است و راهکار آن توجه به این موضوع می باشد.
تصویرسازی الکوی سازوکار و فرآیند تحول اخلاقی انسان از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرسازی سازوکار و فرآیند رشد و تحول اخلاقی انسان از منظر ملاصدرا، مسأله این جستار است که برای پاسخ به آن، ناگزیر از تحلیل مسائلی چون 1) منشأ اخلاق و کانون بروز تغییرات اخلاقی، 2) عوامل تحول اخلاقی، 3) کیفیت و ماهیت رشد اخلاقی هستیم. ملاصدرا با پذیرش اصل تغییر پذیری انسان، اخلاق را چیزی بین طبیعت و اراده های فکری می داند. یعنی نیروهای طبیعی و ذاتی اگرچه در جریان رشد اخلاقی دخیلند، اما این نقش جبری نیست بلکه با اراده های فکری صورت می بندد که با تمرین و عادت، سبب اکتسابات رشدی اند. براساس تحلیل اراده های فکری نزد صدرا در فرآیند کنش های درونی که مبتنی بر نوعی تحلیل رشد پیوسته و ذومراتبی است، سازوکار اخلاقی انسان، متضمن نوعی تفکر و استدلال اخلاقی است که برانگیزاننده گرایش ها و نظام بندی عواطف است که تحت تأثیر کشمکشی پیچیده از تأثیر و تأثرات متقابل نیروهای درون و القائات برون و اراده آدمی است. نیروهای درونی جنبه های متنوع شناختی (علوم و باورها)، گرایشی (عواطف، احساسات، فطرت گرایشی، غرایز) و حتی بدنی (مزاج، تغذیه، مغز، ابزارهای حسی، زمنیه-های وراثتی) دارند و یا نظیر مکلات و شاکله شخصیتی ثانوی، تهذیب نفس و ... ، زمینه ساز و مؤثر در این ساحت اند. عوامل محیطی متنوعی نیز، همچون انتقال قوانین و هنجارهای اجتماعی یا شرعی (از طریق دین/ انبیاء) و یا الگودهی (با تأثیر مربی، والدین و ..)، و پیامدهای محیطی و همانندسازی (هم نشینی با دیگران، اجتماع با نیکوکاران) جریان رشد اخلاقی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد که در تعامل با ارگانیسم درونی-زیستی-اکتسابی است.
جامعه شناسی اخلاق؛ ارائه مُدلی نظری برای تبیین جامعه شناختیِ زیست اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
67 - 90
حوزه های تخصصی:
«جامعه شناسی اخلاق» به عنوان یک میان رشته به دنبال تحلیل زیست اخلاقی با تکیه بر زمینه های اجتماعی و فرهنگی است. در دهه های اخیر و از سوی جامعه شناسان، تلاش های زیادی برای احیا و نهادینه کردن دوباره این حوزه شده است. پژوهش حاضر با هدف ارتقای نظری این بحث و با تکیه بر پژوهش های تجربی، می کوشد به مُدلی دست یابد که می توان از آن در تحلیل جامعه شناختی زیستِ اخلاقی بهره گرفت. روش در این پژوهش توصیفی۔تحلیلی و داده های پژوهش مبتنی بر منابعی اند که با رویکرد تجربی به دست آمده اند. بررسی پژوهش ها نشان می دهد که این مُدل، افزون بر برجسته کردن وجوه متمایز این رشته از رشته هایی نظیر روان شناسی و علوم شناختی - به جای تمرکز بر تعاریف پیشینی از اخلاق - به تغییرات اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر زیست اخلاقی توجه کرده است و در این راستا، سنخ شناسی های اخلاقی را جهت نشان دادن توسعه امر اخلاقی در جامعه به کار گرفته و با تکیه بر آنها چارچوب های مربوط به سنجش تفاوت های اخلاقی را بهبود بخشیده است. افزون بر این، پس از تحلیل تنوعات موجود در مفاهیم اخلاقی، چگونگی تأثیر اخلاق بر استراتژی های کُنش را در قالب انگیزه های اخلاقی و طرح واره های شناختی بررسی شده است.