پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات (علوم و فناوری اطلاعات سابق)
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره 36 پاییز 1399 شماره 1 (پیاپی 103) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهم موفقیت در سفر به سوی دیجیتالی شدن، پرورش و توسعه نسل جدیدی از رهبرانی است که «رهبر دیجیتال» نامیده می شوند. با توجه به اهمیت موضوع در عصر حاضر، محققان از جنبه های متعددی به این نقش، به عنوان یکی از ضرورت های تعیین کننده موفقیت سازمان های عصر دیجیتال پرداخته اند. اما سؤال اساسی این است که وضعیت پژوهش های حوزه «نقش رهبر دیجیتال» از حیث ساختاری و محتوایی چگونه بوده است؟ این موضوع از آنجایی اهمیت می یابد که تاکنون در پژوهش های مرتبط، ارائه تصویری سیستماتیک از مجموعه مطالعات انجام گرفته در این حوزه، کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. بر همین اساس، در این پژوهش و در پاسخ به این سؤال قصد بر این است که تصویری روشن و جامع از سیمای پژوهش های بین المللی در زمینه مفهوم سازی نقش رهبران دیجیتال ارائه شود. به منظور نیل به این هدف، از فراتحلیل کیفی استفاده شد و 46 مطالعه علمی که هرکدام به نوعی به بررسی و واکاوی جنبه های مختلف این نقش پرداخته اند، بر اساس اصول راهنمای Fink (2019) و Okoli & Schabram (2010) انتخاب، ارزیابی و بررسی شدند. درنهایت، به منظور ارزیابی نتایج تحلیل ساختاری و محتوایی، از روش بازبینی به وسیله همکاران پژوهشی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که پژوهش های انجام شده هم از حیث ساختاری و هم از حیث محتوایی دارای ویژگی های برجسته ای بودند که باید مد نظر قرار داد. در این راستا، در بررسی ساختاری مطالعات، روند اوج گیری پژوهش ها در زمینه رهبری دیجیتال، روش گردآوری داده ها در آن ها، وضعیت توزیع آثار در صنعت و نیز نحوه مشارکت محققان ارزیابی شد. در بررسی محتوایی مطالعات نیز بر اساس روش تحلیل مضمون، پنج زمینه تحقیقاتی اصلی شامل «پیشران های تعریف نقش، اهداف نقش، وظایف، ساختار ایفای نقش و شایستگی های ایفای نقش» شناسایی و درنهایت شبکه مضامین در ارتباط با مفاهیم و موضوعات در حوزه نقش رهبر دیجیتال ترسیم شد. در تحلیل محتوایی، نتایج این پژوهش نشان داد طی سال های اخیر تعداد مطالعات افزایش یافته و همچنین، تمرکز تحقیقاتی در ابعاد متعددی گسترش یافته است؛ به طوری که در سال 2019 همه پنج زمینه این نقش در مطالعات متعدد مورد توجه قرار گرفته است. به طورکلی، یافته های حاصل از مقاله حاضر، مبنایی برای درک زوایای مختلف پژوهشی در حوزه تحقیقات رهبری دیجیتال ایجاد نموده و با لحاظ نمودن ابعاد مورد توجه در این حوزه، چارچوبی برای طراحی و توسعه تحقیقات در این زمینه فراهم می نماید.
شناسایی عوامل موثر بر درگیرسازی و مشارکت کاربر در شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی برای اهداف و مقاصد مختلفی طراحی شده اند. شبکه های اجتماعی علمی نیز از انواع شبکه های اجتماعی هستند که بطور ویژه برای مقاصد علمی و تخصصی کاربران طراحی شده است. در پژوهش حاضر با بررسی عوامل موثر بر مشارکت کاربران در شبکه اجتماعی علمی «ریسرچ گیت»، به دنبال شناسایی تفاوت ها میان مشارکت و درگیری سازی کاربر در این شبکه اجتماعی علمی با سایر شبکه های اجتماعی عمومی بوده ایم. برای انجام این پژوهش روش کیفی تحلیل مضمون بکار گرفته شده است، که در آن پس از جمع آوری داده ها به شیوه مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با کاربران حرف ه ای این شبکه اجتماعی، با استفاده از روش تحلیل مضمون مقایس ه ای، داده های جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش شامل هفت مضمون فراگیر «ارتباطات»، «ارتقای دانش و هویت حرف ه ای»، «جستجوی اطلاعات»، «آگاهی»،« مشارکت اجتماعی»، «ایجاد زمینه همکاری» و «هم آفرینی ارزش» می باشد که ابعاد کلی مشارکت کاربران را در «ریسرچ گیت» نشان می دهد. با دستیابی به ابعاد مشارکت در شبکه اجتماعی «ریسرچ گیت»، در گام دوم مشخص شد که کاربران این «شبکه اجتماعی علمی» عمدتا برای ایجاد ارتباط، جستجوی اطلاعات و تقویت دانش و هویت حرف ه ای خود به این شبکه مراجعه می کنند و سپس با مشارکت فعال در این شبکه اجتماعی بدنبال ارزش هایی همچون افزایش همکاری های علمی، مشارکت اجتماعی و سایر ارزش هایی هستند که این شبکه قابلیت دستیابی به آن را برای کاربر ایجاد کرده است.
مطالعه نفوذ مقالات علمی در متون اجتماعی با تحلیل شباهت واژگانی و شاخص های دگرسنجی در قلمرو موضوعی تغییرات آب و هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر، مطالعه متون علمی و متون اجتماعی نظیر آنها، با هدف بررسی نفوذ استنادی و نفوذ اصطلاحات متون علمی در متون اجتماعی است. انتظار می رود، متن اجتماعی به وسیله استناد به متون علمی پلی باشد بین دانشمندان و کاربران فضای اجتماعی تا بتوان به کمک پردازش واژگان هر یک از متون علمی و اجتماعی و سنجش شباهت آنها به کمک شاخص دربردارندگی، میزان نفوذ واژگانی یا نفوذ علم در اجتماع را، مشاهده نمود. اساس داده های آماری پژوهش حاضر را، مقالات علمی حوزه موضوعی تغییرات آب و هوا منتشر شده در مجلات تحت پوشش پایگاه وب علوم تشکیل می دهد، که نقش جامعه پژوهش را دارند. اعضای نمونه شامل 9876 متن علمی و اجتماعی (7912 متن اجتماعی استناد کننده به 1964 متن علمی) که به کمک کد پایتون و بسته سوپ زیبا از محیط وب، استخراج و در قالب فایل های .txt ذخیره گردید. فایل های pdf به صورت دستی استخراج و به فایل txt تبدیل شدند. با استفاده از مدل نمایه سازی خودکار شکاف و زبان عبارات الگودار، اصطلاحات نمایه سازی شده متون علمی و اجتماعی و اصطلاحات مشترک میان آنها، مشخص و بر اساس طول آنها و به تفکیک نوع مدارک اجتماعی، دسته بندی شدند. سنجش میزان نفوذ با استفاده از شاخص دربردارندگی، نشان داد که میانگین شدت نفوذ برابر با 27 درصد است. همبستگی مثبت، معنادار و قوی (76/0) بین تعداد اصطلاحات مشترک و شدت نفوذ علمی وجود دارد. نتایج آزمون مجذور کا نیز، نشان داد که رابطه معناداری در سطح 1% بین تعداد واژگان اصطلاح (طول اصطلاح) و شدت نفوذ، وجود دارد. همچنین بین سطح شدت نفوذ و نوع مدارک اجتماعی اعم از خبر، وبلاگ، اسناد سیاست گذاری، ویکی پدیا و متن داوری ها، تفاوت وجود دارد. بیشترین درصد نفوذپذیری مربوط به اسناد سیاست گذاری و سپس ویکی پدیا است. کسب 22 استناد علمی و 40 استناد اجتماعی به طور میانگین برای هر مقاله، و همبستگی قوی میان استناد و نمره آلتمتریک، نشان دهنده نفوذ استنادی مقالات در میان جامعه دانشگاهی و غیردانشگاهی است. در مجموع می توان از قدرت دگرسنجه هایی چون اسناد سیاست گذاری، ویکی پدیا و وبلاگ ها و نفوذپذیری واژگانی آنها، جهت ترویج هرچه بیشتر و بهتر یافته های علمی استفاده نمود و با نشر علم در این منابع حتی با زبانی متفاوت از زبان نگارش نویسندگان، به آگاهی بیشتر جامعه و عموم مردم، کمک نمود.
هیچ پژوهشی بی عیب نیست: کاوش محدودیت های پژوهش در پایان نامه ها و رساله های دانشگاه ها و مؤسسه های آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش محدودیت های پژوهش در آثار دانشگاهی اهمیتی کلیدی دارد و اشاره به آ نها خوانندگان را در فهم و به کارگیری نتایج راهنمایی می کند. هدف از این پژوهش آگاهی از میزان، گونه، و چگونگی اشاره به محدودی تهای پژوهش در پایا ننام هها و رساله ها )پارساها(یایران است. 664 پارسای ایرانی منتشرشده از سال 1388 تا 1397 به روش گزینش شدند » گنج ایرانداک « نمونه گیری تصادفی خوشه ای از پایگاه،» تحلیل محتوا « و در فصل پایانی 578 اثر از آ نها مطالعه شد. با روش آثاری که به محدودیت های پژوهش اشاره کرده بودند، تجزیه و تحلیل شدند و کدها و دسته های موضوعی شکل گرفتند. نسبت آثاری که محدودیت های پژوهش را گزارش کرده اند، بسیار پایین و پیرامون 17 درصد است که پیرامون 64 درصد از آ نها سرنویس ویژه ای برای این بخش دارند. روند گزارش محدودی تها در یک دهه گذشته افزایشی نسبی داشته است و دانشجویان علوم انسانی به این گزارش ها بیشتر توجه نشان داده اند. رو یه مرفته، 22 محدودیت کلیدی 268 بار در پارساهای با 29 تکرار، » سوگیری در نمونه گیری « ایران تکرار شده اند و در این میان فراوانی بیشتری دارد. نتایج حاکی از آن است که گزارش محدودیت های پژوهش در پارساهای مؤسسه های ایرانی بسیار پایین است. گزارش شفاف و درست این محدودیت ها می تواند به خوانندگان و ذی نفعان در فهم و کاربست کارآمد یافته های پژوهشی یاری رساند. از این رو، نقش استادان و مؤسسه های آموزشی برای آگاه سازی پژوهشگران تازه کار درباره اهمیت و ساختار بخش محدودیت های پژوهش کلیدی است. این نخستین پژوهشی است که بررسی محدودیت های پژوهش در پارساهای ایرانی را در کانون توجه جای داده است و می تواند راهنمای انجام پژوهش ها و آموزش های بیشتر در این زمینه باشد. کسان و یا نهادهایی که دست اندرکار کارهای پژوهشی هستند، مانند استادان، دانشجویان، دانشگاه ها، پژوهشگاه ها، خوانندگان/ به رهبرداران، و نهادهای پشتیبان مالی/ معنوی پژوهش از کلید یترین محدودیت های پژوهش آگاه می شوند.
نقش متغیرهای جمعیت شناختی در میزان بسامد سوگیری های شناختی در فرایند بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیشتر مدل های بازیابی اطلاعات به نقش مهم عوامل مختلف شناختی در مراحل مختلف بازیابی اطلاعات اشاره شده است؛ از این رو، درک جنبه های شناختی رفتار و تعامل انسان با اطلاعات موضوعی ضروری است. از آن جایی که یکی از جنبه های شناختی اثرگذار در فرایند جستجوی اطلاعات، سوگیری های شناختی است و کاربران در هنگام جستجوی اطلاعات این سوگیری های شناختی را تجربه می کنند، باید به تأثیر این سوگیری ها در فرایند بازیابی اطلاعات پرداخت. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای جمعیت شناختی در میزان بسامد سوگیری های شناختی در فرایند بازیابی اطلاعات است. پژوهش حاضر، به لحاظ روش شناسی، پژوهشی پیمایشی، و از نظر هدف، کاربردی است که روش گردآوری داده ها در آن به صورت ترکیبی (کمّی و کیفی) صورت گرفته است. جامعه پژوهش حاضر را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد در دو گروه علوم انسانی و فنی-مهندسی که در نیمسال دوم سال تحصیلی98-97 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. تعداد30 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از 2 ابزارِ فایل های ثبت رخداد و مصاحبه نیمه ساختار یافته مبتنی بر یک سیاهه دربرگیرنده انواع سوگیری های شناختی برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. روایی محتوایی پرسش های مصاحبه با نظر متخصصان حوزه بازیابی اطلاعات و روان شناسی تایید شد و پایایی هر دو ابزار نیز با ضریب توافق بین نظرات دو ارزیاب که برابر با 95/. بود، مورد تایید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در 3 سوگیری "اتکا"، "تأثیر توجه" و "تأثیر مواجهه صرف" بین میزان بسامد کاربران بر اساس جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین سوگیری های شناختی "اعتماد به نفس بیش از اندازه"، "روزآمدی اطلاعات"، "تأثیر توجه" و "دسترسی پذیری" نیز در بین دو مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری دارای تفاوت معناداری بودند. دیگر یافته نیز نشان داد که بین میزان سوگیری های شناختی رخ داده کاربران در دو گروه کاربران (حوزه علوم انسانی و حوزه فنی-مهندسی) در 3 سوگیری "روزآمدی اطلاعات"، "تأثیر توجه"، و "تأثیر مواجهه صرف" تفاوت معناداری وجود داشت. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که چون متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، مقطع تحصیلی و حوزه تحصیلی) می توانند بر میزان بسامد برخی از سوگیری های شناختی در فرایند جستجوی اطلاعات موثر باشند، طراحان نظام های بازیابی اطلاعات و کتابداران باید به این موضوع در طراحی و ارزیابی نظام های اطلاعاتی توجه نمایند. البته در این بین نباید تاثیر عواملی مثل گروه سنی، تیپ های شخصیتی، طرح واره های ذهنی، فرهنگ، میزان سواداطلاعاتی را نیز نادیده گرفت.
مدل سازی تاثیر دانش مشتری بر توسعه محصول جدید و عملکرد شرکت با رویکرد پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهم بزرگی از دارایی های شرکت را دانش تشکیل می دهد و یکی از مهمترین منابع دانش برای سازمان ها مشتریان می باشد، لذا شرکت ها برای شناخت بیشتر مشتریان و داشتن مزیت رقابتی، از مدیریت دانش مشتری استفاده و دانش مشتری از عوامل موفقیت شرکت ها شناخته می شود. براین اساس در این پژوهش مدل تاثیر دانش مشتری بر توسعه محصول جدید و عملکرد شرکت با توجه به رویکرد پویایی شناسایی سیستم ارائه می گردد. بدین منظور ارتباطات دانش مشتری، توسعه محصول جدید و شاخص های عملکردی در ادبیات موضوع مورد بررسی قرار گرفته و با مصاحبه با خبرگان صنعت فناوری اطلاعات و بهره گیری از تئوری داده بنیاد کدگذاری انجام و چگونگی اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد ترسیم گردید. در ادامه با توجه به کدگذاری انجام شده با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم، مدل پویا چگونگی تاثیر دانش مشتری بر عملکرد ارائه که در آن نحوه تاثیر ارتباط دانش مشتری بر روی توسعه محصول جدید و عملکرد سازمان مشخص گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانش و دانش مشتری بر توسعه محصول جدید و همچنین عملکرد مالی، تعداد مشتری، تعداد ایده، وفاداری مشتری، تعداد مشتری، محصولات شخصی سازی شده، زمان ایده تا محصول و فرآیندهای داخلی اثر می گذارد، همچنین به منظور اثرگذاری بهتر دانش مشتری برعملکرد نیاز به بلوغ دانش در شرکت می باشد. بدین رو با مدیریت دانش می توان رشد مناسبی در توسعه محصول جدید ایجاد کرد. این تحقیق می تواند هم به لحاظ روش تحقیق و هم به لحاظ نتایج در رشته های مختلف مهندسی مورد استفاده قرار گیرد.
معماری سازمانی و رایانش ابری: ارائه یک چارچوب معماری مدیریت منابع انسانی مبتنی بر ابر با تاکید بر نقش بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
را یانش ابری به عنوان یک زیرساخت محاسباتی راهکارهای قدرتمندی برای ذخیره سازی، پردازش و توزیع داده ها ارائه داده و می تواند به راحتی و به سرعت با پلتفرم سازمانی ادغام و انطباق یافته، و هزینه های کاربرد، و نگهداری را کاهش دهد. معماری سازمانی نیز رویکردی یکپارچه است که راهکارهای جامعی برای طراحی و استقرار ابعاد مختلف سازمان، ارائه می دهد. ارائه نوعی چارچوب ترکیبی از رایانش ابری و معماری سازمانی می تواند الگویی برای استقرار و کاربردهای رایانش ابری فراهم آورده و چگونگی ایفای نقش توسط بازیگران را در استقرار این فنّاوری تبیین نماید. این مطالعه تلاش نموده است با تجزیه و تحلیل همگرایی معماری سازمانی و رایانش ابری، یک چارچوب پیشنهادی برای بهره گیری از مزایای هر دو فنّاوری- در حوزه مدیریت منابع انسانی- ارائه نماید. پژوهش با استفاده از روش فراترکیب به بررسی پژوهش های گذشته در زمینه مدل ها و معماری های رایانش ابری، معماری سازمان و مدیریت منابع انسانی پرداخت ه و پس از شناسایی 19 مفهوم در قالب پنج مقوله اصلی تلاش نموده است مدل معماری سازمانی مبتنی بر ابر را ارائه داده و کاربرد آن را در حوزه وظیفه ای مدیریت منابع انسانی بسط دهد. اعتبار مدل با بهره گیری از نظر خبرگان و مدل لاوشی ارزیابی گردید. اجزاء، مراحل، فعالیت ها و نتایج مدل، ارائه و شرح داده شده است. الگوی توسعه یافته از معماری منابع انسانی مبتنی بر فنّاوری ابر، شامل سه نقش اصلی مصرف کننده کسب و کار، فراهم کننده خدمات کسب و کار مبتنی بر ابر، و توسعه دهنده و فروشنده سرویس ابر می باشد. در این الگو رایانش ابری در لایه های معماری سازمانی انطباق یافته و کاربردهای آن ارائه شده است.
حفظ حریم خصوصی در برون سپاری داده های سامانه های اطلاعاتی با تکیه بر سودمندی داده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان می دهد که داده یکی از ارزشمندترین سرمایه های سازمان ها و کسب کارها است. پردازش و تحلیل داده ها به شرکت ها وسازمان ها کمک می کند تا بینش لازم را کسب کرده و از آن در راستای تصمیم گیری استراتژیک بهره گیرند. انتشار و فراهم کردن دسترسی باز به اطلاعات به یک فرایند متداول و نیاز حیاتی سازمان های دولتی و خصوصی مبدل شده است. داده های جمع آوری شده در سازمان ها حاوی اطلاعات خصوصی افراد است که انتشار آنها می تواند منجر به افشای اطلاعات حساس و نقض حریم خصوصی شود. اطلاعات حساس همچنین اسرار دولتی و اسرار تجاری را نیز شامل می شود. چالش اصلی حوزه حفظ حریم خصوصی در انتشار داده، انتشار یک شکل تغییریافته از داده های جمع آوری شده است که بتواند حریم خصوصی مالکان داده را حفظ نماید و قابلیت پاسخ به پرس وجوها و تحلیل های داده کاوی را با دقت مناسب داشته باشد. در سناریوی انتشار داده حفاظت از حریم خصوصی مالکان در حضور دانش پیش زمینه مهاجم مهم است. چارچوب گمنامی به عنوان یکی از راهبردهای حفظ حریم خصوصی، سودمندی داده راکاهش می دهد. در این پژوهش برآنیم یک چارچوب گمنامی برای ممانعت از حمله دانش پیش زمینه، افشای هویت و ویژگی مالکان طراحی کنیم که سودمندی داده های گمنام را بیشینه کند. برای این منظور بعد از مدل سازی دانش پیش زمینه مهاجم، مدل حریم خصوصی تعیین و در ادامه الگوریتم گمنامی ارائه می شود. تمرکز این پژوهش بر مدل های حریم خصوصی نحوی مانند k - گمنامی و توسعه های آن است. الگوریتم پیشنهادی رکوردها را به چندین گروه افراز می کند به نحوی که در هرگروه مدل حریم خصوصی برآورده می شود. نتایج به کارگیری چارچوپ پیشنهادی بر روی دو مجموعه داده ارزیابی و تحلیل می شود. برای ارزیابی کارایی چارچوب پیشنهادی از معیارهای سودمندی و حریم خصوصی استفاده می شود. نتایج آزمایشات نشان می دهد چارچوب پیشنهادی از نظر سودمندی بر الگوریتم های ارائه شده در جدیدترین پژوهش ها برتری دارد.
بررسی الگوهای مدل کسب و کار داده محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسیِ جامعِ انواع الگوهای مدل کسب وکار داده محور به منظور کمک به فعالان حوزه های کارآفرینی و نوآوری، به ویژه کسب وکارهای دیجیتالی است. این مقاله یک مطالعه استدلالی-انتقادی است که از روش مروریِ روایی با رویکرد سندی استفاده می کند. به منظور گرد آوری و استخراج اطلاعات، یک جستجوی جامع در اسناد موجود در پایگاه های اطلاعاتی ایرانی ، بین المللی و بعضی از شرکت های مشهور مشاوره مدیریت جهان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه متون و اسناد مرتبط با کلیدواژه مدل کسب و کار داده محور در بازه زمانی 2000 تا 2018 میلادی بود. پس از مطالعه اسناد، ابتدا در بخش ادبیات پژوهش 26 الگوی مدل کسب وکار داده محور فهرست گردید و پس از بررسی شباهتها، 20 الگو احصا شد. در دومین بازنگری این موارد، 13 الگو متمایز از هم شناسایی شدند و در سومین دور بررسی ، ضرورت نیاز این 13 الگو به 5 ابزار مکمل، تشخیص داده شد و سپس به این موارد اشاره گردید. الگوهای مدل کسب و کار داده محور می توانند به نوآوران و کارآفرینان کمک کنند تا متناسب با گروه های مشتریان خود از این الگوها بهره برداری نمایند و یا حتی از کسب وکارهای موفق جهان که از این الگوها استفاده می کنند، ایده بگیرند. در این پژوهش برای اولین بار تمام انواع مدل های کسب و کار داده محور از منظرهای مختلف گردآوری شدند. اگر شرکت ها بخواهند عملا از این الگوها استفاده کنند می بایست به مجموعه ای از ابزارهای مکمل نیز مجهز شوند. عمده ابزارهای مکمل، در خصوص اخلاق داده، شناسایی ذینفعان داده ای و تنظیم داده با کسب وکار، نقش آفرینی می کنند.
طراحی سیستم یادگیری الکترونیک مبتنی بر هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی سیستم یادگیری الکترونیک مبتنی بر هستی شناسی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های توصیفی است. در پژوهش حاضر برای استخراج مفاهیم اصلی حوزه آموزش الکترونیک به بررسی مقاله ها و منابع اطلاعاتی منتشر شده در مورد آموزش الکترونیک پرداخته شد و درنهایت مقوله های اصلی حوزه آموزش الکترونیک شامل منابع انسانی، زیرساخت های فناوری و محتوای آموزشی شناسایی شدند. در پژوهش حاضر مبنای روش به کار گرفته شده در استخراج مفاهیم و روابط معنایی، راهکار مهندسی دانش و مبنای روش به کار رفته در ایجاد هستی شناسی، روش بالا به پایین بود. همچنین جهت ساخت هستی شناسی از نرم افزار پروتژه ویرایش 3.5 استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر از هفت مرحله برای ساخت هستی شناسی استفاده شد که شامل تعیین دامنه و پوشش هستی شناسی، تعیین سلسله مراتب هستی شناسی، تعیین جفت های مفهومی، تعیین رده ها، توصیف ویژگی ها، تعریف چهریزه ها و ایجاد نمونه بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان از روش ارائه شده برای تکمیل و توسعه هستی شناسی پیشنهادی برای حوزه آموزش الکترونیک استفاده کرد.