فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷٬۳۵۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
Evidence-based policy-making is a continuous process of collecting valid and ethical information, intelligently analyzing it, and effectively communicating the findings to policymakers at the operational level in a controlled manner. This approach enables policymakers to take a proactive stance toward the consequences of science and technology (S&T) and develop ethical policies to achieve favorable economic and social outcomes in the S&T field. The purpose of this research is to describe how the evidence-based approach contributes to ethical policy-making in science and technology (S&T). To achieve this goal of explaining the evidence-based policy-making approach, the concept of strategic intelligence in policy-making has been utilized to elucidate the theoretical foundations of the research. The ethical components of evidence-based policy-making are then identified from relevant resources and documents through a documentary study. To classify the ethical components of evidence-based policy-making, identify the relationships between them, and formulate the framework for evidence-based ethical policy-making, a thematic analysis method inspired by the 7-step approach of Noblit and Hare (1988) has been used. Based on the results of this research, the steps of evidence-based ethical policy-making include the identification of information sources, the use of analytical tools for strategic intelligence in policy-making, policy intelligence, and ethical policy formulation. Also, in all these steps, policymakers must adhere to ethical principles of politics, which include participation, objectivity, methodicality, and learning.
بررسی تطبیقی نسخه شناسی ویژگی های مصاحف قرآنی مکتب هرات در دوره های تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
187 - 204
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی تطبیقی ویژگی های مصاحف قرآنی مکتب هرات در دوره های تیموری و صفوی پرداخته است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و به روش توصیفی و تحلیلی با نمونه گیری هدفمند از میان 21000 مصحف گنجینه قرآنی کتابخانه آستان قدس رضوی که جامعه آماری این پژوهش است، انجام گرفته است. با توجه به عدم دسترسی به اصل منابع، ابزار گردآوری اطلاعات، فهرست های کتابخانه و چک لیست اطلاعات به دست آمده از جامع هدف است که بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات نسخه شناسی مصاحف مرجع و نفیس این دوره انجام گرفته است.یافته های پژوهش: بر اساس ویژگی ترقیمه کاتب و اطلاعات نسخه شناسی فهرست کتابخانه از دوره تیموری جزوه قرآنی 416 و مصحف شماره 153 و از دوره صفوی مصاحف شماره: 281، 206 و 210 از مکتب هرات به عنوان مصاحف مرجع و نفیس شناسایی شد تا اطلاعات نسخه شناسی آن ها به صورت تطبیقی مورد تحلیل قرار گیرد. در نهایت مشخص شد که از میان تمام ویژگی ها و ارکان علم نسخه شناسی، چهار ویژگی تزئینات لوح فاتحه الکتاب، خط سرسوره ها، تزئینات همراه متن قرآن و ترکیب بندی نقوش از مهمترین ویژگی هایی است که می تواند در بررسی تطبیقی مصاحف قرآنی این مکتب هنری در دوره های مورد پژوهش به کار گرفته شوند.نتیجه گیری: با مطالعه یافته های پژوهش مشخص شد که می توان بر اساس ارکان نسخه شناسی به شناسایی مصاحف مکتب هرات پرداخت. نتایج این پژوهش مشخص کرد که 1) طرح لوح فاتحه الکتاب، در دوره تیموری لوح فضای بیشتری برای کتابت متن قرآن دارد و دارای یک حاشیه پهن لاجوردی بوده و سر سوره به خط کوفی تزئینی کتابت شده است. این لوح در دوره صفوی با دو ستون در دو طرف متن فضای کمتری برای کتابت وجود داشته، حاشیه لوح دو قسمتی پهن با زمینه لاجوردی و باریک با زمینه سیاه رنگ است و یک نیم ترنج بر روی حاشیه ترسیم شده و سر سوره به خط رفاع است 2) تزئینات همراه متن قرآن، نشان خمس و عشر در دوره تیموری به ترتیب به شکل بادامی و دایره است، در حالی که در دوره صفوی به شکل دایره است. 3) ترکیب بندی نقوش، در دوره تیموری، تسلط با نقوش اسلیمی و بند رومی است اما در دوره صفوی، بندهای ختایی الوان محور نقوش ترسیم شده است.
بررسی ابعاد الگوی اشتراک گذاری اطلاعات کتابخانه های دانشگاهی (ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
187 - 209
حوزه های تخصصی:
هدف: اشتراک گذاری اطلاعات توسط کتابخانه های دانشگاهی مانعی اصلی و جدی در جلوگیری از تولید مجدد و کمک به کاهش هزینه ها و صرف وقت پژوهشگران در سطح ملی و بین المللی است. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد الگوی اشتراک گذاری اطلاعات در کتابخانه های دانشگاهی ایران انجام شده است.
روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی، از نظر داده ها آمیخته اکتشافی و با استفاده از روش داده بنیاد (مرحله کیفی) و پیمایشی مقطعی (مرحله کمی) و در سال 1400 انجام شده است. جامعه پژوهش بخش کیفی، شامل کلیه خبرگان علم اطلاعات و دانش شناسی است که با روش هدفمند گلوله برفی، پنل دلفی و بارش مغزی انتخاب و جامعه آماری بخش کمی، شامل کتابداران دانشگاه های کشور هستند. در بخش کیفی گردآوری داده ها با مطالعه اسنادی و مصاحبه اکتشافی نیمه ساختاریافته انجام شد و در بخش کمی از پرسشنامه چندمؤلفه ای پژوهشگرساخته مبتنی بر یافته های بخش کیفی استفاده شد که برای روایی و پایایی از آلفای کرونباخ و CVR استفاده گردید. تجزیه و تحلیل در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد.
یافته های پژوهش: یافته های پژوهش بیانگر آن است که الگوی مناسب اشتراک گذاری اطلاعات در کتابخانه های دانشگاهی کشور، متشکل از ابعادی چون به کارگیری فناوری، سیاست های سازمانی، مهارت های فردی و گروهی، آمادگی محیطی، الزامات اجرایی و پیش نیازهای سازمانی و مدیریتی و دارای 20 مؤلفه است. جهت برازش الگو کلیه ابعاد و شاخص ها در وضعیت مناسبی هستند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که متغیرهای مشاهده شده به خوبی می توانند متغیر پنهان را تبیین کنند. از آنجا که بار عاملی تمام متغیرهای مشاهده شده (مؤلفه ها و شاخص ها) بزرگتر از 0.3 هستند؛ بنابراین، رابطه مطلوبی بین شاخص ها (متغیر مشاهده شده) با مؤلفه خود (متغیر پنهان) و بین مؤلفه ها (متغیر مشاهده شده) با هر 6 بعد (متغیر پنهان) برقرار است. بنابراین، با ایجاد زیرساخت های لازم در حوزه فناوری اطلاعات، فرهنگ سازی و اصلاح فرایندها و ... ساختار سازمانی می توان الگوی اشتراک اطلاعات را در کتابخانه های دانشگاهی اجرا و پیاده سازی نمود.
A Systematic Review of Innovation Ecosystem Subcategory Metaphors: Towards Evidence-Based Policymaking(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In recent years, ecological metaphors have gained popularity in the field of innovation. Such excessive preoccupation of researchers with common ecological metaphors, such as ecosystems, and a lack of due attention to the development of other ecological principles, challenges the systematic conceptual framework of the field. This raises the metaphorical concept of a "boundary object," which could hinder the connection between theoretical discussions on innovation ecosystems and their practical applications and policy development. Therefore, there is a need for an evidence-based approach to define and map the innovation ecosystem metaphorically. The concepts deployed would form a part of the conceptual network of the innovation ecosystem. As part of an effort to implement evidence-based practice in the field of innovation ecosystems, this study employs Scaringella's and Radziwon's (2019) systematic review framework and the comparative-qualitative content analysis method. The analysis is based on a structured matrix that is rooted in metaphor mapping. Upon analyzing the content of the selected articles, the ecological metaphors grounded in innovation ecosystems can be classified into two general categories: metaphors related to actors (species, population, and community) and metaphors related to the environment (landscape, biome, and ecotone). The developed framework serves as a tool for innovation policymakers, enabling them to make informed decisions by gaining a comprehensive understanding of the seven hierarchical metaphorical layers within innovation ecosystems. Consequently, policymakers should not restrict their governance to the suggestions offered by the prevailing literature on ecosystems. Instead, they should also give equal attention to the various dimensions of innovation ecosystems, including actors, the environment, and the relationships between them, from an ecological perspective.
Road Mapping of Artificial Intelligence Technologies for the Food Industry: A TDE Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper discusses the application of the Technology Development Envelope (TDE) as a road mapping tool in combination with the Delphi method and the Analytic Hierarchy Process (AHP). The method helps policy and decision-makers in organizations strategically manage emerging technologies by mapping their anticipated development path. The paper focused on creating a Technology Development Envelope (TDE) for artificial intelligence (AI) technologies in the food industry. In the first step, an expert panel identified a list of AI technologies applicable to the food industry. A hierarchical decision-making model, comprising 5 criteria and 24 sub-criteria for technology evaluation, was extracted from the literature and validated using the Delphi method. The Analytic Hierarchy Process (AHP) was used to determine the relative importance of criteria and sub-criteria for evaluating the identified technologies. At this stage, the most important criteria considered were food safety and social and political acceptance of the technology. The expected value of each technology was calculated over different periods, resulting in the development of the Technology Development Evaluation (TDE) for AI technologies in the food industry within a ten-year horizon. The analysis of the future indicates that technologies such as computer vision, robotics, industrial automation, and machine learning will undergo continuous improvements over time and eventually become dominant technologies in the food industry. These advancements can lead to an increase in quality and efficiency within the food industry. Finally, sensitivity analysis was conducted to test the model's sensitivity and explore how policymakers' extreme strategies affect the model's outputs.
کاربردها و مزایای بهره گیری از شبکه های اجتماعی علمی در میان دانشجویان شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شبکه های اجتماعی علمی فناوری های ابزارهای تعاملی هستند که ایجاد و اشتراک گذاری داده ها، اطلاعات، متن، تصاویر، ویدئو، دیداری ها، ایده ها، علایق و سایر شکل های اظهار بیان را از طریق شبکه های مجازی تسهیل می کنند. پیشرفت و توسعه سریع شبکه های اجتماعی و ابزارهای مرتبط با آن، انتشار اطلاعات را برای دانشجویان دانشگاه ها آسان کرده است. هدف پژوهش حاضر آشنایی با کاربردها و مزایای بهره گیری دانشجویان از شبکه های اجتماعی علمی در در میان دانشجویان دانشگاه های شهر خرم آباد است. روش: نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری حدود 000/5 نفر دانشجو بودند. نمونه مورد بررسی 374 نفر از دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل در دانشگاههای دولتی و غیردولتی (آزاد، پیام نور، علمی کاربردی) شهر خرم آباد بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه به شیوه روایی صوری، با بهره گیری از نظر متخصصان موضوعی به انجام رسید. پایایی نهایی پرسشنامه در نمونه 374 نفری به روش آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه برابر 94/0 تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss -21 استفاده شد. یافته ها: یافته حاکی از آن است که میزان استفاده کاربران از شبکه های اجتماعی علمی درکتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد پایین تر از حد متوسط و در حد کم قرار دارد. کاربردهای بهره گیری از شبکه های اجتماعی علمی در کتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد باتوجه به میانگین های رتبه ای از بیشترین به کمترین نشان داد که کاربرد شبکه های اجتماعی علمی در کتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد به ترتیب در زمینه آموزشی، پژوهشی، علمی، اجتماعی، فراهم آوردن بستر مناسب برای ارتباط علمی دانشجویان با اساتید و محققان، فرهنگی و انتقال دانش و مفاهیم روز می باشد. همچنین مزیت های بهره گیری شبکه های اجتماعی علمی در کتابخانه های دانشگاهی شهر خرم آباد به ترتیب در زمینه صرف زمان استفاده از منابع، تلقی به عنوان یک سامانه مفید، مورد استفاده بودن برای افراد عادی و غیر دانشجو، افزایش آگاهی، افزایش یادگیری، کسب مطالب مفید و علمی، ارتقا علمی و پژوهشی دانشجویان، دسترسی به اطلاعات و تازه های کتابخانه و جذب دانشجویان و استفاده از این سیستم نوین می باشد.نتیجه گیری: با استفاده از شبکه های اجتماعی علمی مانند لینکدین، ریسیج گیت و آکادمیا می توان به راحتی کتابها، مقالات و فایل های کتابخانه را برای دسترس پذیری به اشتراک گذاشت. خدمات اطلاعاتی مناسب ارائه داد و فعالیت های آموزشی و پژوهشی را پشتیبانی کرد. همچنین فواید مهمی در استفاده از شبکه های اجتماعی شناسایی شد. از جمله: ارتباطات علمی و تعامل میان دانشجویان، اشاعه سریع اطلاعات، نزدیک کردن کاربران فراتر از موقعیت مکانی و جغرافیایی، تاثیرگذاری برای ارتباط بهتر در فضای مجازی، آگاهی نسبت به کارکرد مناسب شبکه ها، بهینه سازی زمان استفاده از منابع، نقش مفید این سامانه در کتابخانه های دانشگاهی و تقویت دانش تخصصی دانشجویان. یکی از مشکلات مهم در استفاده از شبکه های اجتماعی پایین بودن میزان سواد دیجیتال و سواد اطلاعاتی دانشجویان است.
مدل مفهومی مستندسازی تجربیات اعضای هیئت علمی دانشگاه بر اساس چارچوب بازی وارسازی اکتالیسیس چاو با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بازی وارسازی رویکردی ابتکاری است که با استفاده از عناصر جذاب و سرگرم کننده بازی در دنیای واقعی باعث افزایش تعامل و انگیزه کاربران و ارائه تجارب پایدار می شود. مطالعه حاضر با شناسایی مؤلفه های مستندسازی تجربیات در صدد ارائه مدل مفهومی مستندسازی تجربیات اعضای هیئت علمی دانشگاه ها براساس چارچوب بازی وارسازی اکتالیسیس چاو است.
روش شناسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که با رویکرد کیفی و با روش فراترکیب مبتنی بر الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو و نرم افزار مکس کیودا انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه آثار علمی مرتبط با مستندسازی تجربیات، مدیریت دانش و بازی وارسازی در بازه زمانی 2006 تا 2023 ( مصادف با 1383 تا 1402) است که از این میان با انجام فرایند غربالگری، 85 اثر به منظور بررسی و تحلیل انتخاب شدند.
یافته ها: در نهایت از 187 کد، 75 شاخص مستندسازی تجربیات از منابع علمی مورد بررسی استخراج و در 16 مؤلفه و 8 پیشران چارچوب اکتالیسیس شامل معنای حماسی و ندای درون (پیشران اول)، پیشرفت و دستاورد (پیشران دوم)، توانایی بروز خلاقیت و بازخورد (پیشران سوم)، مالکیت و تصاحب (پیشران چهارم)، نفوذ اجتماعی و وابستگی (پیشران پنجم)، کمیابی و بی صبری (پیشران ششم)، غیر قابل پیش بینی بودن ( عدم قطعیت)، کنجکاوی (پیشران هفتم) و در نهایت از دست دادن و اجتناب (پیشران هشتم)، دسته بندی شدند و بر اساس آن، مدل مفهومی پژوهش شکل گرفت. در کل می توان گفت که مدل مفهومی ارائه شده با رویکرد بازی وارسازی می تواند برای ایجاد انگیزه در اعضای هیئت علمی برای مستندسازی تجربیاتشان کمک کند.
نتیجه گیری: در طراحی و پیاده سازی مدل مستندسازی تجربیات اعضای هیئت علمی، لازم است شاخص ها و مؤلفه های انگیزشی شناسایی شده مرتبط با چارچوب بازی وارسازی اکتالیسیس، نظیر شاخص ها و مؤلفه های مربوط به نگرش فردی، دستاوردهای نظام مدیریت دانش، دستاوردهای فردی و سازمانی، خودمختاری، خودکارآمدی، ارائه بازخورد، حساب کاربری، اعتماد، بسترهای رسمی و غیررسمی اشتراک تجربه، ارتباطات سازمانی، کنجکاوی، غیرقابل پیش بینی بودن پاداش و ترس از اشتراک تجربه در نظر گرفته شوند. پیاده سازی این شاخص ها، می تواند سبب تغییر رفتار، افزایش مشارکت، تعهد و تشویق اعضای هیئت علمی در به اشتراک گذاری تجارب، افزایش اثربخشی، کاهش دوباره کاری و هزینه های مالی در نظام آموزش عالی کشور شود.
نقش سازماندهی و مدیریت دانش سازمانی در بهبود شرایط آموزشی کارکنان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
139 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کاربرد مدیریت دانش در ارتقاء و بهبود وضعیت آموزشی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس انجام شد.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی و به صورت توصیفی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس است که طبق فرمول کوکران، 15 مدیر، 93 کارمند زن و 107 کارمند مرد به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری در هر دو گروه مدیران و کارکنان به صورت تصادفی- طبقه ای بود. به منظور جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شد. در این پژوهش به روش توصیفی به تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه پرداخته شد. در سطح توصیفی با استفاده از مشخصه هایی نظیر فراوانی به تحلیل ویژگی های جامعه پرداخته شد و آزمون نرمال بودن کولموگروف- اسمیرنف، آزمون دوجمله ای برای بررسی فرضیه ها استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مدیریت دانش در ارتقاء و بهبود وضعیت آموزشی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس مؤثر است. همچنین ایجاد دانش با میانگین 40/09 ، جذب دانش با میانگین 26/74 و سازماندهی دانش با میانگین 36/81 در ارتقاء و بهبود وضعیت آموزشی مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس نقش تأییدکننده دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدیریت دانش در افزایش توانمندی کارکنان و مدیران دانشگاهی حائز اهمیت است. ایجاد، ذخیره سازی، سازماندهی و اشاعه اطلاعات سازمانی در تقویت مهارت های آموزشی مؤثر است. حمایت های مؤثر از زیرساخت ها، توسعه فرهنگ سازمانی در اشتراک گذاری اطلاعات، گردآوری تجربه های حرفه ای، تعامل سازمانی در سطوح مختلف دانشگاه در کنار خلاقیت روش ها و به کارگیری سیستم های اطلاعاتی نقش مهمی در توسعه نظام مدیریت دانش دارد.
رابطه بین سایش اجتماعی و عدالت سازمانی با شفافیت نقش در میان کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه بین سایش اجتماعی و عدالت سازمانی با شفافیت نقش در میان کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بود.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کتابداران رسمی و تمام وقت کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 134 نفر از کتابداران رسمی و تمام وقت دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بود. به منظور نمونه گیری در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده شد. با استفاده از فرمول کوکران و برآورد واریانس، حجم نمونه برابر با 99 نفر مشخص گردید. داده های پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه سایش اجتماعی (دافی، 2002)، عدالت سازمانی (نیهوف و مورمن، 1993) و شفافیت نقش (حسن زاده، 1388) جمع آوری گردید. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه ها نیز توسط 5 نفر از متخصصان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بررسی و مطابق با فرهنگ کتابخانه ها بومی سازی شد. داده های گردآوری شده در دو سطح مورد تجزیه و تحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. برای بررسی فرضیه های پژوهش، از آزمون مدلسازی معادله های ساختاری، همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس چند راهه بهره جویی گردید. همچنین جهت انجام آزمون های آماری از نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 23 استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین سایش اجتماعی و عدالت سازمانی با شفافیت نقش در بین کتابداران دانشگاه های دولتی اصفهان رابطه وجود دارد. بین سایش اجتماعی با عدالت سازمانی و ابعاد (توزیعی، رویه ای و تعاملی) رابطه منفی و معناداری وجود دارد. ضریب همبستگی بین شفافیت نقش با عدالت سازمانی و ابعاد آن معنادار است و بین آنها رابطه مثبت وجود دارد. ضریب همبستگی بین سایش اجتماعی با شفافیت نقش معنادار است؛ و بین آنها رابطه منفی و معناداری وجود دارد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش جاری، به مدیران کتابخانه ها پیشنهاد می شود تا در نقش کتابداران تجدید نظر شده و جنبه ه
نقش سواد اطلاعاتی بر قابلیت های کارآفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف تأثیر سواد اطلاعاتی بر قابلیت های کارآفرینی تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از دسته مطالعات پیمایشی - تحلیلی است. از نظر هدف، کاربردی و از نوع همبستگی - رابطه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی (N=280) که با استفاده فرمول کوکران تعداد نمونه به دست آمده برابر با 162 نفر است. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، تصادفی ساده است. پس از گردآوری پرسش نامه ها به تجزیه و تحلیل آنها با کمک نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 22 پرداخته شد. در بخش آمار استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها و فرضیه ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. برای نرمال بودن داده ها از آزمون های کولموگروف اسمیرنف مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که سواد اطلاعاتی تأثیر معنا داری بر قابلیت های کارآفرینی و همه ابعاد آن دارد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که دولت ها می توانند با پیاده سازی سیاست هایی در جهت بهبود وضعیت سواد اطلاعاتی دانشجویان در برنامه های خود گامی بردارند. از جمله برگزاری جلسات، سمینارها و همایش هایی با محوریت سواد اطلاعاتی و برای تمامی رشته ها دو واحد درسی در برنامه دانشجویان داشته باشد.
بررسی وضعیت تولیدات علمی نمایه شده حوزه نوآوری باز در پایگاه استنادی وب آو ساینس و ترسیم نقشه علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل تولیدات علمی نمایه شده مرتبط با حیطه موضوعی نوآوری باز در پایگاه استنادی وب آو ساینس و ترسیم نقشه علمی این حوزه است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. جهت استخراج داده ها از قسمت جستجوی پیشرفته پایگاه وب آو ساینس استفاده شد و کلیدواژه ای به شکل «نوآوری باز» جستجو و 6429 مدرک بازیابی شد. داده ها پس از پالایش و یکسان سازی وارد نرم افزارهای علم سنجی شده و نقشه های مورد نظر ترسیم شدند. جهت ترسیم نقشه ها از نرم افزارهای وس ویوور، یوسی نت و بیب اکسل استفاده شد.یافته ها: بر اساس داده های به دست آمده از پایگاه وب آو ساینس، نقشه علمی این حوزه ترسیم و مشخص شد که ساختار علمی نوآوری باز از 9 خوشه موضوعی اصلی تشکیل شده است. خوشه اول با 13 کلیدواژه بزرگ ترین خوشه شناخته شد. در بین کلیدواژه های مقالات نمایه شده، کلیدواژه تحقیق و توسعه و ظرفیت جذب دارای بیشترین هم رخدادی بودند. در این حوزه، کشورهای آمریکا، ایتالیا و انگلستان بیشترین تولیدات علمی و دانشگاه کالیفرنیا بیشترین بروندادهای پژوهشی را در این حوزه داشت. بیش از 96.9 درصد بروندادهای پژوهشی به زبان انگلیسی بوده و زبان اسپانیایی در رتبه دوم قرار گرفت.نتیجه گیری: این پژوهش ضمن بیان روابط مهم واژگانی، افراد و سازمان های برتر و همچنین گرایش پژوهشی این حوزه در سال های مختلف، پُرکاربردترین و پُرمراجعه ترین حوزه های موضوعی نوآوری باز را نیز نشان می دهد. بررسی پُربسامدترین هم رخدادی واژگان نشان داد که بیشترین هم واژگانی میان کلیدواژه های «تحقیق و توسعه - ظرفیت جذب» وجود داشت. همچنین در کاربرد نوآوری باز در حوزه های مختلف علوم، همبستگی وجود نداشت و شکاف هایی در ساختار علمی این حوزه مشاهده شد.
ارزیابی خدمات پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) بر پایه مدل ای کوال و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایگاه اطلاعات علمی ایران (یا «گنج»)، تنها پایگاه جامع اطلاعات پایان نامه ها/ رساله های دانش آموختگان کشور و از معتبرترین و پربازدیدترین پایگاه اطلاعات علمی در کشور به شمار می رود. امروزه، ابزارهایی همانند پایگاه «گنج» از نیازهای کلیدی برای پشتیبانی از فعالیت ها و خدمات پژوهشی و دانشگاهی در مؤسسه های آموزش عالی هستند. از این رو، گسترش و کارآمدتر کردن این ابزارها می تواند کارآمدی نظام های پژوهشی و آموزشی را در پی داشته باشد. اما گسترش و کارآمدتر کردن این ابزارها بدون سنجش و ارزیابی فعالیت ها و خدماتشان شدنی نیست. بنابراین، این پژوهش با هدف ارزیابی پایگاه «گنج» و آگاهی از دیدگاه های کاربران این پایگاه به منظور بهبود خدمات انجام شده است. به منظور انجام این ارزیابی، دیدگاه های 577 کاربر این سامانه درباره سه بُعد کلیدی مدل «ای کوال»، یعنی کاربردپذیری، کیفیت اطلاعات، و تعامل خدمت در یک پیمایش برخط گردآوری و تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند که بیشترین میزان رضایت کاربران از ویژگی های پایگاه «گنج» مربوط به بُعد «کاربردپذیری» پرسشنامه «ای کوال» است (با میانگین 32/5). در برابر این، کمترین میزان رضایت کاربران از ویژگی های پایگاه «گنج» مربوط به بُعد «کیفیت اطلاعات» پرسشنامه «ای کوال» است (با میانگین 10/5). افزون بر این، یافته های آمار استنباطی نشان دادند که تفاوت دیدگاه کاربران با اشتغال آموزشی گوناگون در بُعدهای گوناگون «ای کوال»، یعنی کاربردپذیری (اندازه «اف» = 376/0 و معیار تصمیم = 865/0)، کیفیت اطلاعات (خی دو = 771/6 و معیار تصمیم = 238/0)، تعامل خدمت (خی دو = 751/2 و معیار تصمیم = 738/0) از دیدگاه آماری معنادار نیست. ولی ارتباط میان سابقه آشنایی کاربران با پایگاه «گنج» و دیدگاه آنان درباره میزان کاربردپذیری این پایگاه از دیدگاه آماری معنادار است (ضریب همبستگی = 106/0 و معیار تصمیم = 011/0). از این رو، می توان گفت که هرچه سابقه آشنایی کاربران با پایگاه «گنج» بیشتر باشد، میزان رضایت آنان از کاربردپذیری این پایگاه بیشتر است. همچنین، بر پایه یافته های پژوهش، هرچه میزان بهره برداری کاربران از پایگاه «گنج» بیشتر باشد، میزان رضایت آنان از کاربردپذیری، کیفیت اطلاعات، و تعامل خدمت این پایگاه بیشتر است. بر پایه یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رضایت کاربران از پایگاه «گنج» در هر سه بُعد ابزار «ای کوال» در سطح بالایی است؛ با این حال، نباید از بهبود مستمر این پایگاه چشم پوشی کرد. از راهکارهایی که می توانند به بهبود پایگاه «گنج» یاری رسانند می توان به افزودن جزئیات بیشتر به رکوردها (مانند افزودن چکیده انگلیسی)، کارآمدتر کردن کاوش در پایگاه، و کوتاه کردن زمان «امبارگو» (تأخیر در دسترسی به فایل های تمام متن) اشاره کرد.
مؤلفه های ابتکار داده باز در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۸)
1020 - 1061
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت داده، در نظر است مؤلفه های ابتکار داده باز در «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» شناسایی و دسته بندی شوند. این پژوهش از نوع کاربردی، کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری 15 نفر از مدیران و متخصصان بودند که به دلیل داشتن تجربه و دانش در حوزه داده در «سازمان» با روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری شد. مصاحبه ها در نرم افزار maxqda در سه مرحله به صورت استقرایی کدگذاری شد. الزامات ابتکار داده باز شامل ایجاد و توسعه بسترهای تولید، کیفیت بخشی و انتشار داده، توسعه فرایندهای مدیریتی، ترویج فرهنگ داده باز، ایجاد سازوکارهای حقوق مالکیت معنوی، پیاد ه سازی سیاست های شفافیت دولت، توسعه آموزش های تخصصی و مشارکت در برنامه های ملی است. ظرفیت های ابتکار داده باز شامل داده ها و فراداده های سازمان، زیرساخت های استخراج و آماده سازی، انتشار و اشتراک داده ها در قالب های استاندارد و امکانات جست وجوی مناسب، حمایت مدیریت ارشد با اتخاذ سیاست های مناسب، جایگاه های تخصصی در ساختار و مهارت های تخصصی در «سازمان» و تجربه ها و به روش های ملی و بین المللی است. موانع و محدودیت ها شامل مشکلات فنی تولید و آماده سازی و محدودیت های دسترسی به داده ها، عدم تطابق فرایندهای تخصصی با اهداف ابتکار داده باز، کم توجهی به اهمیت و فقدان سیاست ها و خط مشی ها و مشکلات مدیریتی همراه با محدودیت دانش و مهارت های تخصصی، عدم روزآمدسازی اطلاعات و داده های سامانه ها و بانک های اطلاعاتی است. فواید و نتایج انتفاع جامعه، ارتباط با مخاطبان، تحقق اهداف دولت و حمایت از کارآفرینان نتایج برون سازمانی و توسعه پژوهش های داده محور، تحول سازمانی، خلق ارزش، ارتقای خدمات و مرجعیت سازمان، کسب منافع سازمانی، تقویت زیرساخت های فناوری از نتایج مثبت برنامه داده باز برای «سازمان» است. ابتکار داده باز نیازمند برنامه ریزی، تأمین منابع و زیرساخت های فنی و محتوایی است و با آموزش و ترویج فرهنگ داده باز، رفع چالش های مدیریتی و تدوین سیاست های مناسب موجب تحقق اهداف عالی در ارتقای خدمات و حمایت از کسب وکارهای نوپا، کاهش فساد و افزایش شفافیت می شود. «سازمان» باید رویکرد دسترسی باز به داده های محتوایی و فراداده های خود را با تدوین یک برنامه منسجم در پیش گیرد.
عوامل اثرگذار بر پایبندی به موازین اخلاق نشر در نظام پژوهشی وزارت عتف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل اثرگذار بر پایبندی به موازین اخلاق نشر در نظام پژوهشی وزارت عتف با روش تحلیل لایه ای علی تنظیم شده است. این مطالعه، یک پژوهش کیفی، با رویکرد و هدف اکتشافی و از نظر بعد نتایج پژوهش کاربردی است. در اجرای پژوهش، به منظور شناسایی عوامل اثرگذار بر پایبندی به موازین اخلاق نشر از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. همچنین جامعه پژوهش عاملان و کنشگران نظام پژوهشی وزارت عتف بودند. در مجموع تعداد 22 نفر از کنشگران طبق قاعده اشباع نظری به پژوهش وارد شدند. به منظور اجرای مصاحبه با کنشگران نظام پژوهشی «بسته مصاحبه»، به عنوان ابزار پژوهش، آماده سازی شد. این بسته مصاحبه حاوی؛ 1) فرم رضایت آگاهانه، 2) فرم راهنمای مصاحبه و 3) تعاریف مفهومی و عملیاتی از متغیرهای پژوهش بود. همچنین در جریان تنظیم سوالات مصاحبه، روش «تحلیل لایه ای علی» مدنظر قرار گرفت. این روش و لایه های آن یعنی لایه لیتانی/ عینی، لایه بافتار/ علل اجتماعی، لایه گفتمان/ جهان بینی ولایه اسطوره/ استعاره به عنوان یکی از روش های آینده نگاری معرفی شده است. در پایان جهت تحلیل داده ها، فایل متنی هر مصاحبه به نرم افزار مکس کیو. دی. ای. نسخه 20 انتقال داده شد. سپس از رویکرد سه مرحله ای «تحلیل مضمونی»، جهت کدگذاری باز و محوری عوامل اثرگذار استفاده شد. براساس نتایج پژوهش، در مجموع 1055 کد باز از مصاحبه ها استخراج شدند که از میان آن ها، 345 کد به لایه لیتانی، 315 کد به لایه علل اجتماعی، 301 کد به لایه گفتمان یا جهان بینی و 94 کد به لایه اسطوره یا استعاره اختصاص داشت. همچنین در هر لایه به تفکیک، مقوله «رصد نظام پژوهشی» (با 82 کد) از لایه لینانی، مقوله «شفاف سازی قوانین و مقررات به لحاظ اجرایی» (با 35 کد) از لایه علل اجتماعی، مقوله «جهت دهی به گفتمان های اجتماعی حاکم با فرهنگ سازی» (با 43کد) از لایه جهان بینی و مقوله «همبستگی آموزش و پژوهش» (با 15کد) از لایه اسطوره و استعاره بیشترین فراوانی را داشتند. بنابراین، هرچند در مسیر آینده ناشناخته های بسیاری وجود دارد اما می بایست با اتخاذ تصمیم ها و راهبردهای به موقع و اجرای اقدامات لازم به ویژه از سوی سیاست گذاران سطح کلان، مسیر دستیابی به نظام پژوهشی اخلاق مدار را هموار نمود. از اقدامات ضروری اعطای استقلال کافی به دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی است. در این میان حلقه های میانی پژوهش نیز مانند مراکز اطلاع رسانی، اجتماعات و انجمن های علمی و کتابخانه ها در گسترش استقلال دانشگاه ها و رشد الگوهای درون زا و تفکرات خودتنظیمی میان پژوهشگران نقش کلیدی دارند.
اثربخشی آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی بر هوش اجتماعی و سطح خودکارآمدی در مهارت حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
179 - 204
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی بر هوش اجتماعی و سطح خودکارآمدی دانشجویان در حل مسئله بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با روش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه (طرح سولومون) انجام شد. جامعه آماری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی در سال تحصیلی 1401-1400 و نمونه پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان 76 نفر تعیین گردید که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در چهار گروه 19 نفری و درون گروهی تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه علوم انسانی و مهندسی تقسیم شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه هوش اجتماعی ترومسو و پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران استفاده شد؛ که روایی آن از طریق محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب،78/0 و 73/0 مورد تأیید قرارگرفته است. ابتدا برای هر چهار گروه، پیش آزمون اجرا و سپس، مداخله آزمایشی به عنوان متغیر مستقل در 8 جلسه 45 دقیقه ای، روی گروه های آزمایش اجرا گردید. پس از پایان آموزش، از هر چهار گروه پس آزمون گرفته شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و تی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در افزایش میزان هوش اجتماعی در شرکت کنندگان گروه های آزمایش اثربخشی مثبت دارد، همچنین نتایج آزمون نشان داد آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی بر خود کارآمدی دانشجویان در حل مسئله در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته است، ولی تفاوتی بین رشته ها ازنظر هوش اجتماعی و خود کارآمدی دانشجویان مشاهده نشد. نتایج پژوهش بر اثر سودمند آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در بهبود هوش اجتماعی و رویکرد شناختی دانشجویان در جهت افزایش سطح خود کارآمدی آن ها در حل مسئله، تأکید دارد.
کاربردپذیری استاندارد فراداده ای خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی (گیلز) در توسعه دولت هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل کارکردپذیری استاندارد خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی (گیلز) در توسعه دولت هوشمند بود که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش عناصر فراداده ای خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی و نیز مؤلفه های دولت هوشمند بود. برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش از روش اسنادی، مشاهده و ابزار سیاهه وارسی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد، مؤلفه های اصلی دولت هوشمند در 18 محور با 75 مؤلفه جزئی دسته بندی شده اند. برای ایجاد یک دولت هوشمند مؤلفه هایی همانند فناوری اطلاعات، امنیت سایبری، شفافیت و دسترسی، هویت دیجیتالی، حریم خصوصی و امنیت داده ها، میان کنش پذیری، ملاحظات اخلاقی و قانونی، سیاست گذاری مناسب، زیرساخت های فنی و توانمندسازی دیجیتالی مطرح شده اند. عناصر به کاررفته در استاندارد گیلز در هشت دسته کلی قرار گرفته اند که عبارت اند از عناصر ساده توصیف، عناصر توصیف موضوعی، یو.آر.آی. ها، قالب های منابع و ویژگی های فنی، جزئیات مدیریتی، فراداد ه های مدیریتی، منشأ/مرجع و شرایط دسترسی/ حق مؤلف. هر یک از این دسته ها خود از چندین عنصر اصلی و فرعی تشکیل شده اند. نیز یافته های پژوهش نشان داد، خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی در ابعاد گوناگونی می تواند در توسعه دولت هوشمند استفاده شود. یکی از نقاط قوت این استاندارد که کارکردپذیری آن را در دولت هوشمند افزایش می دهد، استفاده از فراداده های توصیفی و مدیریتی مناسب برای دسترسی به داده های دولتی است. تعیین و توصیف فراداده های موردنیاز (همانند عنوان، پدیدآور، قالب، نوع داده و جز آن ها)، استفاده از فراداده، ذخیره سازی فراداده ها، مدیریت و نگهداری فراداده، تعیین دسترسی ها و مجوزها از مهم ترین کاربردهای خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی در دولت هوشمند است. ازآنجایی که ثبت فراداده های مناسب و تسهیل دسترسی به اطلاعات موردنیاز شهروندان یکی از مؤلفه های اصلی دولت هوشمند است، خدمات مکان یاب اطلاعات دولتی می تواند نقش بسزایی در مدیریت داده و شناسایی داده های مرتبط و حفاظت از آن ها ایفا نماید.
تأثیر رهبری برندمحور مدیران ارشد بر روی تعهد به برند در بین کارکنان (مورد مطالعه: بانک سرمایه کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
143 - 188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر رهبری برند محور مدیران ارشد بر روی تعهد به برند در بین کارکنان در حضور متغیرهای میانجی دانش کارکنان از برند، قرارداد روان شناختی و تناسب بین برند و کارکنان بانک سرمایه کرج انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از شاخه همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش کارکنان بانک سرمایه کرج به تعداد 60 نفر است. به دلیل محدود بودن تعداد جامعه از سرشماری یا تمام شمار برای انتخاب نمونه استفاده شد. پژوهش از طریق طراحی و توزیع پرسش نامه، به صورت مراجعه حضوری پژوهش گر، گردآوری شدند. روایی پرسش نامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق پرسش نامه با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که رهبری برند محور مدیران ارشد به واسطه دانش کارکنان از برند تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد به برند دارد. رهبری برند محور مدیران ارشد به واسطه قرارداد روان شناختی تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد به برند دارد. رهبری برند محور مدیران ارشد به واسطه تناسب بین کارکنان و برند تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد به برند دارد.
Structural analysis of factors affecting the development of IT-based platform services(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Today, businesses are considered the main factor in improving the country's economy and creating employment through the implementation of policies that foster entrepreneurship and the establishment of supportive institutions. Therefore, the current research seeks to identify factors that affect the development of IT-based platform services. In this research, a questionnaire based on the fuzzy Delphi method was used to identify the factors. The statistical population of this research consists of 20 managers, professors, specialists, and experts who are associated with start-up companies. Due to the small size of the population, the entire population was considered as a sample. In this research, the influential factors were identified using the fuzzy Delphi method. The results of the research showed that providing access to financial resources is the most important factor affecting the development of IT-based platform services. On the other hand, improving the entrepreneurial environment through the establishment of laws is considered the least important factor in this area.
A Sociotechnical Transition to an Electric Autonomous Vehicle System(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Modern economic growth has been based on mass industrial production and consumption, which have heavily relied on fossil fuels and energy waste since the 18th century. Hence, current socio-technical systems are unsustainable in meeting humans' basic needs, such as energy and mobility. Fossil energy resources are non-renewable and, on the one hand, contribute to emissions that cause unreliable harm to the environment. In this research, the prime theory of Transformational Change illuminates how to use science and technology policy to meet social needs sustainably and inclusively in societies. This article answers questions regarding the essential policies and governance measures that states need to implement for the transition to electric autonomous vehicles (AVs) in the socio-technical system. Using meta-synthesis, followed by a case study and interviews with experts in the electric AV field, the article identifies state policies and governance measures to facilitate the transition of the sociotechnical system into electric AVs. The conceptualization of these roles determines that the state's role is influenced by policy, governance, and legal decisions, which are ultimately implemented through specific combinations of policies.
مروری انتقادی بر مطالعات و پژوهش های مربوط به پیشینه پژوهش (1375- 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
209 - 236
حوزه های تخصصی:
پیشینه های پژوهش نقش و جایگاه ویژه ای در بین پژوهش ها دارند و زمانی ارزش آن ها بیشتر خواهد شد که پژوهشگر منابع مرتبط را به صورت انتقادی موردبررسی و تحلیل قرار دهد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، مرور انتقادی مطالعات و شناسایی مهم ترین مباحث و معیارهایی است که به بررسی پیشینه های پژوهش پرداخته اند، است. روش این پژوهش کتابخانه ای- اسنادی است که با استفاده از مرور نظام مند و با رویکرد تحلیل انتقادی، به بررسی و تحلیل منابع و مطالعات صورت گرفته پرداخته است. با استفاده از مراحل، مشخص کردن هدف پژوهش، جستجوی منابع، تجزیه وتحلیل منابع و استخراج دسته های موضوعی به بررسی منابع و تحلیل آن ها پرداخته شده است. در پایگاه های فارسی ایرانداک، سیویلیکا، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID)، نورمگز، پرتال علوم انسانی، مگیران و در پایگاه های غیرفارسی ساینس دایرکت، اریک و امرالد جستجو انجام شد و با بررسی منابع ، دسته های مطالعات نظری و راهنماها (تعریف، اهمیت، هدف و کارکرد) پیشینه های پژوهش، انتقادی بودن پیشینه های پژوهش و معیارهای ارزیابی پیشینه های پژوهش استخراج گردید. در دسته مبانی نظری پیشینه های پژوهش، از محاسن مطالعات آن است که به تشریح اهمیت، فواید و کارکردهای پیشینه پژوهش پرداخته اند، اما به دلیل قابل فهم نبودن راهنماها، عدم تشریح مسئله پژوهش و ارائه مطالب نامرتبط موجب سردرگمی مخاطب شده اند. در دسته معیارهای ارزیابی پیشینه پژوهش، پژوهش ها با تدوین معیارهایی جهت بررسی پیشینه ها به پژوهشگران این امکان را داده اند که منابع و مطالعات گذشته را با دیدگاهی عمیق تری موردبررسی قرار دهند، اما این معیارها نیز گاه به دلیل گویا و قابل فهم نبودن مشکلاتی را برای پژوهشگران به ارمغان آورده است و در دسته تحلیل انتقادی پیشینه ها، با این که در عنوان و متن پژوهش ها قصد داشته اند به بررسی تحلیل انتقادی بپردازند، اما آن ها نیز نه تنها به تشریح کامل موضوع نپرداخته اند، بلکه خود نیز منابع موردبررسی را با رویکردی انتقادی مورد تحلیل قرار نداده اند. نتایج نشان می دهد، پژوهش ها توجه به بحث تحلیل انتقادی در پیشینه های پژوهش را مورد کم توجهی قرار داده اند و این مسئله نشان دهنده ی آن است که پژوهشگران با دیدگاهی سطحی به این مسئله پرداخته اند و به عمق منابع و متون پیشینه های پژوهش نفوذ نکرده اند.