آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۲

چکیده

هدف: بررسی اینکه سازمان اسناد و کتابخانه ملی به عنوان نهادی فرهنگی تا چه حد به ملزومات دانش سازمانی توجه دارد و از نظر کارکنان تا چه حد استقرار حافظه سازمانی به منزله پایگاهی برای ذخیره، مستندسازی، و به کارگیری دانش ضرورت دارد. روش شناسی:این پیمایش با استفاده از پرسشنامه پژوهشگرساخته داده های مورد نیاز در زمینه های کسب دانش، اشتراک دانش، کاربرد دانش، و ذخیره دانش را جمع آوری کرد. جامعه آماری شامل 253 نفر از کارکنان با تحصیلات حداقل کارشناسی ارشد بودند که به صورت کل شمار نظرسنجی به عمل آمد، نهایتا 248 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی ابزار، صوری و محتوایی بوده و برای سنجش اعتبار ابزار نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد که با توجه به ضریب 702/0 وضعیت گویه ها مناسب ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون کای اسکوئر بهره گرفته شد. یافته ها:2/26% کارکنان (بالاترین سهم) اذعان داشته اند که اطلاعات مورد نیاز خود را از مسئول واحد و به صورت شفاهی کسب می کنند اما مایلند اطلاعات مورد نیاز را مستندشده و به صورت الکترونیکی دریافت کنند. تقریبا 100% کارکنان به اشتراک گذاری دانش و تجربیات را بیش از حد متوسط در روند بهتر کارها مؤثر دانسته اند و تمایل آنها به اشتراک دانش در حد بالا ارزیابی شده است. راهبردهای مدیریتی در این سازمان کمتر از حد متوسط کاربرد دانش و تجربیات پیشین را مورد حمایت قرار می دهد. بالاترین دلیل این امر، بی توجهی به جایگاه افراد باتجربه و دانش پیشین ذکر شده است. از نظر کارکنان، پیش نیازهای ذخیره و مستندسازی دانش و تجربیات در این سازمان بیش از حد متوسط مهیّاست. نتیجه گیری:با توجه به شرایط موجود، ایجاد نظام مدیریت حافظه سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ضروری است.

تبلیغات