مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ایدئولوژی
حوزه های تخصصی:
جریان سیاسی که امروزه به صهیونیسم سیاسی شهرت دارد و بخش مهمی از اندیشه و عمل سیاسی خاورمیانه را از خود متأثر ساخته و چالشهای مهمی را در بخش اصلی سرزمینهای اسلامی ایجاد کرده است، بر مبانی و بنیانهای خاص مذهبی استوار است که مؤلف می کوشد باتوجه به داده های تاریخی، ابعادی از این بنیادهای فکری را روشن نماید. به اعتقاد نگارنده صهیونیسم سیاسی در اسرائیل تحقق آرمانهای توسعه طلبانه خود را در درکی ایدئولوژیک از مذهب یافت. این دولت حول باوری سیاسی از یهودیت شکل گرفت که به شدت غیر ستیز، دگرکوب و دشمن ساز است و هر آن کس که گونه ای فراتر یا فروتر از چارچوبهای تفکر صهیونیستی بیندیشد را «دیگری» یا «غیر» تلقی کرده و آن را مستلزم طرد و رفض جدی می داند. نگارنده با این چارچوب فکری ابتدا رابطه تبعیتی میان ایدئولوژی و قدرت سیاسی در اندیشه یهودیت افراطی را مورد بررسی قرار می دهد و سعی می کند نقش ایدئولوژی افراطی را در سیاستهای دولت صهیونیستی تبیین کند.در قدم بعدی با تکیه بر مبانی تاریخی - ایدئولوژیک صهیونیسم سعی می کند، ریشه های تاریخی صهیونیسم سیاسی را در یک فرایند تبارشناسانه بررسی کند و رویکردهای مختلف آپارتایدی، ناسیونالیستی و نوستالژیک را به عنوان رویکرد مسلط در تاریخ اندیشه صهیونیستی طرح کند؛ و در نهایت باتوجه به اسطوره های تاریخی یهودیت، قرائت صهیونیستی از این اسطوره ها را به عنوان مظاهری از ایدئولوژیزه کردن یهودیت از سوی صهیونیست ها برمی شمارد.
پیچیدگی های سبک اصفهانی یا هندی و زمینه های پیدایش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان غالب بر ادبیات عصر صفوی، به دلیل قرار گرفتن در متن حکومتی ایدئولوژیک، رگه های نیرومندی از فرمالیسم را در بطن خود نهفته دارد. فرم گرایی و نگرش غیر ایدئولوژیک و سنت ستیزی و مبارزه به شیوه های غیر سیاسی و تساهل و تسامح و نگرش فرامذهبی و فراملیتی که از خصوصیات این ادبیات است، در واکنش به رویه های کاملا وارونه با این گونه شاخصه ها، در ادبیات این دوره مطرح گردیده است. بر اساس این ذهنیت و در واکنش به زمانه و زمینه های فرهنگی آن است که در ادبیات این دوره، پیچیدگی و دگر اندیشی و مضمون یابی و منطق تمثیلی و استقلال و فقدان وحدت در ابیات و نوآوری در همه موضوعات از اهمیت اساسی برخوردار شده است. چون همه این ویژگی ها در فرهنگ ساده و سنتی و یک رنگ و تقلیدگرانه حاکم بر جامعه به فراموشی سپرده شده است. البته تاثیر نقدهای محفلی در قهوه خانه ها و گویش فارسی زبانان هندوستان و خلاقیت های شماری از شاعران اصفهان و شهرهای پیرامون آن را بر شکل گیری این سبک نیز نباید به فراموشی سپرد.
تحلیل سه قطره خون با رویکردِ جامعهشناسی ساختگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعهشناسی ساختگرا یکی از رویکردهای اساسی نقد ادبی معاصر است. جامعهشناسان ساختگرا چون گلدمن آلتوسر و ماشری گاه متون سمبولیستی و سوررئالیستی را مورد بررسی قرار میدهند. داستان سه قطره خون صادق هدایت دارای ظرفیتهایی است که میتواند قرائتهای متفاوتی داشته باشد. معمولاً داستان سه قطره خون را از دیدگاه روانشناختی تحلیل کردهاند، اما این مقاله داستان حاضر را با رویکرد ادبی متفاوت، یعنی بر اساس نظریات جامعهشناسان ساختگرا بررسی میکند. بررسی نموده است. جامعهشناسان ساختگرا، بازتاب ایدئولوژی و ساختارها و صورتبندیهای اجتماعی را در متن جستجو میکنند و آنگاه توانایی نویسندگان و فردیت آنها را در تحولات اجتماعی نشان میدهند. داستان سه قطره خون واقعیات اجتماعی زمان خود را بازتاب میدهد و ناتوانی شخصیتهای آن را در زیر سیطره ایدئولوژی آشکار میسازد
کوئنتین اسکینر و هرمنوتیک قصدگرا در اندیشه سیاسی
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی در هرمنوتیک و اندیشه سیاسی این است که برای درک معنا و فهم یک متن چه رویه هایی باید اتخاذ کرد؟ در پاسخ به این پرسش دو رویکرد زمینه گرا و متن گرا شکل گرفته است. رویکرد سومی نیز به وجود آمده است که بر مباحث زبان شناختی و قصد مولف تاکید دارد. این رویکرد در حوزه اندیشه سیاسی بیشتر در آرای کوئنتین اسکینر نمود یافته است. اسکینر استاد علوم سیاسی در دانشگاه کمبریج است. از نظر او متن تجسم یک عمل ارتباطی قصد شده در یک فضای فکری، ایدئولوژیک و تاریخی خاص است. هر جمله متضمن نیت خاصی درباره مورد یا موقعیت خاص، و معطوف به حل مشکلی خاص است. در حیطه اندیشه و فلسفه هیچ مشکل یا مساله دایمی و عام و هیچ پاسخ دایمی و فرازمانی نداریم. وی معتقد است که برای تفسیر معنای متن به منزله تجسم عینی نیت مولف، فهم نیت وی لازم است. این نیت نیز صرفا عملی ذهنی نیست بلکه کنشی اجتماعی محسوب می شود که در زبان عصر مولف عینیت می یابد. برای درک نیت مولف علاوه بر شناخت زبان و مفاهیم معانی، شناخت زمینه های اجتماعی، تاریخی و فکری زمانه وی نیز لازم است.
بازنمایی ایران در مطبوعات غرب : تحلیل انتقادی گفتمان « نیویورک تایمز » ، « گاردین » ، « لوموند » و « دی ولت »
حوزه های تخصصی:
"مقاله ى حاضر، گزیده اى از یک تحقیق دانشگاهى است که به منظور فهم و نقد گفتمان و ایدئولوژى پنهان و ژرفِ تاثیرگذار بر «عمل رسانه»هاى غرب، به بررسى و تحلیلِ انتقادىِ گفتمان چهار روزنامه نیویورک تایمز، گاردین، لوموند و دى ولت مى پردازد. رویکرد نظرى اتخاذ شده در تحقیق، ایدئولوژى و گفتمان شرق شناسى به عنوان نظام بازنمایىِ شرق در غرب است. نتایج به دست آمده حاکى از آن است که «تروریسم» و «بنیادگرایى اسلامى»، کلیشه هاى شمایل انگارانه اصلى هستند که توسط مطبوعات غرب مورد استفاده قرار مى گیرند. این دو کلیشه در واقع اسلام و ایران را در رسانه هاى غربى، به عنوان تهدید علیه صلح، دموکراسى و مدرنیزاسیون بازنمایى مى کنند. تحویل یا تقلیلِ مستمر ایران به نوعى تهدیدِ مضاعف تحت عنوان بنیادگرایى اسلامى و تروریسم بین المللى، این کشور را بیش تر از «دیگرانِ» دیگر براى غرب و سایر نقاط جهان، خطرناک جلوه مى دهد.
"
گفتمان نامگذاری خیابانهای تهران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسامی خیابانها، مباحث سیاسی تاریخ و جغرافیای سیاسی شهرها را در هم می آمیزند. تغییر نام خیابانها نقش عمده ای در تغییرات انقلابی یک رژیم سیاسی دارند به طوری که تغییر نامهای صورت گرفته، بازتابی از تغییر شکل قدرت سیاسی جدید نیز به شمار می رود. این مقاله فرایند تغییر نام صورت گرفته در خیابانهای شهر تهران را به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران به جای پایتخت کشور شاهنشاهی ایران در بعد از انقلاب و نیز پیامد این تغییرات را به عنوان ویژگی بارز جمهوری اسلامی بیان می دارد. در این مقاله تلاش شده است تا به این موضوع که چرا و چگونه نامگذاری و تغییر نام معابر در تهران پس از انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته است، بپردازد. در این راستا نقش عواملی مانند خواست ایدئولوژیکی، ساخت سیاسی، جنگ، مذهب و ... به عنوان عوامل کنترل کننده و هدایت گر فرایند تغییر نام و نامگذاری خیابانها مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله از نوع کاربردی بوده که با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای – آرشیوی انجام شده است. نتایج نشان می دهند که پایدارترین اسامی خیابانهای تغییر نام یافته پس از انقلاب اسلامی ناشی از جنگ بوده است به بیان دیگر اسامی خیابانها به نام شهدا همچنان با قدرت بر روی معابر تهران از سوی مردم به کار گرفته می شود. اما در عین حال ناپایدارترین اسامی خیابانها آنهایی هستند که بدون ارتباط با ایدئولوژی سیاسی انقلاب می باشند.
روششناسی و تحلیل ایدئولوژی در متون ارتباطی
حوزه های تخصصی:
"این مقاله ضمن آنکه یک متن روششناختی در حوزه تحلیل ایدئولوژی در مطبوعات است، به چگونگی بازنمایی ایدئولوژی در متون ارتباطی می پردازد تا ارتباط عناصر ساختاری ایدئولوژیک مطبوعاتی را به حوزه شناخت درآورد. پرسش اول اینکه متون ارتباطی چگونه از ساختار ایدئولوژیک موجود در جامعه تاثیر می پذیرند؟ و پرسش دوم اینکه آیا ارتباطی بین زبان در متون ارتباطی با ساختار ایدئولوژیک و بافت جامعه وجود دارد؟ چنین به نظر می رسد که در جامعه معاصر ایران برای مثال، تحلیل در اینجا، ساختار مطبوعات تحت تاثیر بافت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه قرار دارد؛ به نحوی که تعامل میان بافت و متون ارتباطی سبب استمرار نظام مطبوعاتی ایدئولوژیمدار شده است. ادعای نظری ما این است که مطبوعات هر جامعه تحت تاثیر نظام های ایدئولوژیک آن جامعه قرار گرفته و هویت پیدا میکنند. به همین دلیل در این مقاله ابتدا مدلی نظری برای مطالعه ساختار ایدئولوژی ارائه میشود؛ سپس نقش عناصر این ساختار در تداوم و استمرار روابط ایدئولوژیک در مطبوعات به طور نظری بحث میگردد. با توجه بهاینکه تا کنون روشی برای تحلیل ایدئولوژی در مطالعات ارتباطی به صورت عملی ارائه نشده، در این مقاله مدلی برای تحلیل روابط ایدئولوژیک در مطبوعات ارائه میشود. مقاله پیشنهاد میکند که این مدل به عنوان مبنایی برای مطالعات بعدی ارتباطی برای رابطه میان متون ارتباطی و بازتولید روابط ایدئولوژیک استفاده گردد. در همین راستا، ابتدا مفهوم ایدئولوژی از طریق بازخوانی مباحث تامپسون، گولدمان و مانهایم بازسازی میشود و سپس، مفاهیم و روشی نوین معرفی میشود که با استفاده از مدل های تحلیلی این مطالعه، قابلیت آن را دارد که به عنوان چارچوبی مناسب برای مطالعه ساختار ایدئولوژی در متون ارتباطی به ویژه متون مطبوعاتی به کار رود.
"
رویکردی نشانه شناختی - اجتماعی به بررسی مساله برابری در ترجمه مفاهیم ایدئولوژیکی
حوزه های تخصصی:
"هدف مطالعه حاضر ارایه رویکردی جدید در مورد بررسی مفهوم جنجال برانگیز «برابری» در ترجمه است. فرض بر این است که به طور کلی نظریه پردازان ترجمه را در عصر حاضر، بر اساس رویکردی که نسبت به مساله مفهوم «برابری» اتخاذ کرده اند، به سه گروه می توان تقسیم کرد: گروه نخست نظریه پردازانی هستند که تعریفی خاص از برابری به دست داده اند و آن را به مثابه مفهومی آرمانی و انتزاعی اما مفید در تعریف یا توصیف یا نقد و آموزش ترجمه به کار می برند. گروه دوم نظریه پردازانی هستند که برابری را مفهومی مبهم یا بی ربط می دانند و آن را به کار نمی برند. و بالاخره، گروه سوم نظریه پردازانی هستند که مفهوم برابری مورد نظر نظریه پردازان سنتی را از دیدگاهی عینی تر مورد بررسی قرار داده اند.
مقاله حاضر ابتدا مطالعات انجام شده در زمینه مفهوم برابری توسط نظریه پردازان سرشناس هر یک از گروه های بالا را مرور می کند و بر اساس اصول و مبانی نظریه زبان به مثابه نظامی نشانه شناختی - اجتماعی (هالیدی (1978 به عنوان چارچوب نظری مطالعه، نتیجه می گیرد که «برابری» در ترجمه مفهومی گمراه کننده است و بنابراین باید با مفهوم «ناهمسانی» جایگزین شود. در نهایت به پیروی از هتیم و میسون (1990) پیشنهاد می شود تا هنگامی که شکاف بین گفتمانهای فرهنگ مبدا (انگلیسی) و مقصد (فارسی) از بین نرود بحث در مورد دستیابی به برابری متن مقصد و مبدا اندیشه ای واهی است و بهتر است که به جای تصور آرمانی دستیابی به آن، در راستای کاستن از میزان ناهمسانی بین متن مقصد و مبدا تلاش کنیم."
نقش ایدئولوژی در ترجمه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه در همه سطوح زبانی (واژگان، نحو، آوا، ...) تحت تاثیر فرازبان است. ایدئولوژی یکی از عوامل فرازبانی است که در پس زمینه، انتخابهای زبانی را کنترل می کند و ترجمه های گوناگون از یک متن واحد را باعث می شود. در ترجمه، علاوه بر زبان، استنتاجهای فرازبانی نیز تحت تاثیر ایدئولوژی و همسو با آن تعیین می شوند. با وجود این، لازم به توضیح است که زبان، و سطوح گوناگون آن، و در نتیجه ترجمه، ایدئولوژیک نیستند، بلکه فقط منعکس کننده ایدئولوژی هستند. این مقاله نیز به چگونگی تاثیر ایدئولوژی بر ترجمه های قرآنی می پردازد و تنوع در ترجمه ها را ناشی از انتخاب یا عدم انتخابها به موازات ایدئولوژی ها می داند که دیدگاههای انتقادی کلام به لحاظ تئوریک مجهز به توجیه آن هستند.
سوژه و قدرت: تحلیل چگونگی شکل گیری ذهنیت در مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه سوژه و قدرت یکی از موضوعات محوری در مطالعات فرهنگی است. در سنت مطالعات فرهنگی، حداقل دو نوع نگاه به این رابطه دیده می شود. در رویکرد اول این رابطه جبری و یک سویه است. بر اساس این رویکرد، ذهنیت سوژه ها به نحوی موفق توسط گروه های قدرتمند جامعه شکل می گیرد. اما در رویکرد دوم رابطه یاد شده باز است به طوری که سوژه ها امکان مقاومت در برابر معانی مرجح گفتمان های حاکم را دارند، لذا، باز تولید امری از پیش معین نیست. در این مقاله نشان داده می شود که هر دو رویکرد گرفتار نوعی جزم اندیسی اند. رویکرد اول بازتولید ایدئولوژیک و رویکرد دوم مقاومت سوژه های اجتماعی را امری مسلم پنداشته اند. ادعای این مقاله آن است که هر چند رابطه گفتمان های قدرت و سوژه ها رابطه ای یک سویه نیست اما مفهوم دسترسی گفتمانی، حداقل در شرایط برخی جوامع نظیر جامعه ایرانی بسیار اساسی است. به عبارت دیگر، فارغ از دغدغه های نظری، باید رابطه میان گفتمان های حاکم و سوژه ها را به نحوی مورد آزمون قرار داد.
بایستگی ها در گفتگوی تمدن ها(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، به عواملی پرداخته شده که نقشی تعیین کننده در عملی شدن گفتگوی تمدنها دارند. گفتگوی میان تمدنها، با شعار حاصل نمیگردد، بلکه نتیجهی یک معادلهی فرهنگی، اجتماعی است که در این معادله چند عامل کلیدی نقش آفرینند. همدلی و همگرایی بینالمللی میان دولتها و ملتها، یکی از این عوامل تعیین کننده است، بدین معنی که در سطح دولتها و ملتها، برای اصولی مشترک، تفاهمی عام صورت بگیرد. از دیگر عوامل تحقق گفتگو، فضاسازی جهانی برای فرهنگ گفتگو است. بدین گونه که طرفین گفتگو یکدیگر را به رسمیت شناخته باشند و نسبت به یکدیگر از درکی واقع بینانه برخوردار گردند. همچنین نقش ارتباطات مستمر میان دولتها و ملتها را نباید در تحقق گفتگو از یاد برد، لذا باید تحولی در حوزهی ارتباطات بین دولتها و ملتها صورت گیرد. نظام جمهوری اسلامی، باید یکی از تلاشهای استراتژیک خودش را ارتباط با ملتها و دولتها قرار دهد و تلاش پیگیری را در معرفی ایدئولوژی اسلامی بنماید و ابهام زدایی نموده و فضای گفتگوی سازنده را فراهم سازد. متأسفانه، استعمارگران و سلطه گران جهانی، هرگز در راستای مفاهمه تلاش نکرده و بلکه در راستای تثبیت حاکمیت خویش عمل میکنند که مانعی سترگ فراروی گفتگوی سازنده میان تمدنهاست.
اندیشمندان اسلامی میتوانند از مقولههایی همچون حج و دین مایههای اندیشهی اسلامی و نقاط مشترک میان اندیشهی اسلامی و دیگر تمدنها، در راستای عملی سازی گفتگو، بهره ببرند.
فرهنگ سازی و دستاوردهای فرهنگی در پاسخ گویی نظام مند(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نویسنده، در این مقاله، در پی آن است که مسألهی پاسخگویی را به عنوان امری که صحت خدمت گزاری و سلامت جامعه را تضمین میکند، اثبات نماید. به عقیدهی وی جامعه همچون دستگاه عظیمی است که احتمال اختلال در بخشهای مختلف آن را نمیتوان منتفی دانست. از این روی، نیاز به ارزیابی مداوم دارد که پاسخگویی متکفل آن است. علاوه بر این، پاسخگویی ثمرات و دستاوردهایی به همراه دارد که از آن جمله، پویایی و تحرک جامعه، آگاهی از سلامت فرهنگ و ایدئولوژی، تضمین بخشیدن به نظام آموزشی جامعه، قانونمند شدن فرد و اجتماع، و زایل نمودن عوارضی چون بیتفاوتی و بیتعهدی،
نسبت به سرنوشت خود و دیگران، و نیز ایجاد روحیهی مشارکت جمعی را میتوان برشمرد. لیکن، به عقیدهی نویسنده، تا زمانی که پاسخگویی به مثابه ساز و کاری مؤثر در نیاید، و در قالب یک دستگاه شرطی عامل به کنترل خودکار جامعه نپردازد و، به عبارتی، چتر فلسفی خود را چونان یک فرهنگ بر سر شهروندان خود نگشاید، امکان دستیابی به چنان دستاوردهای ذیقیمتی ممکن نخواهد بود. از این رو، به راهبردهایی در این خصوص اشاره مینماید.
وجه حاجت بشر به دین از منظر شهید مطهری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جایگاه نواندیشی در تمدن جدید رفیع و بلند است؛ به گونهای که اگر آن را از دین بستانیم با بدنی بدون روح مواجه خواهیم شد. از این رو نواندیشی از عناصر کلیدی، در دنیای معاصر، شمرده میشود.
این مقاله نگاهی است به نواندیشی یکی از متفکران معاصر جهان اسلام، استاد شهید مرتضی مطهری. هدف نگارنده در این مقاله استخراج پاسخ شهید مطهری به سؤال "انتظار بشر از دین" میباشد.
وی بحثی تحت عنوان وجه نیاز بشر به دین مطرح نکرده است، اما مسلما دین و نیازهای بشر به دین یکی از دغدغههای فکری او بوده است.
سؤال اصلی این است که در عصر کنونی، که دورهی مدرنیته و پست مدرن است و تمدن جدید دستاوردهای فراوانی به بار آورده است، دین چه کاراییهایی دارد؟
آیا میتوان هم متدین بود و هم از دستاوردهای تمدن بشری برخوردار شد؟
نگارنده کوشیده است با تبیین و تحلیل دیدگاه شهید مطهری پاسخ این سؤالات را به دست آورد.
پدرسالاری در بامداد خمار (با تکیه بر نظریات آلتوسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به موضوع روابط قدرت و چگونگی حفظ آن در رمان بامداد خمار بر اساس نظریات آلتوسر(Althusser) (1990-1918) اندیشمند فرانسوی می پردازد. به باور آلتوسر فرایند حفظ قدرت به دو شکل صورت می پذیرد. در دوره ما قبل مدرن، حکومت ها با توسل به دستگاه های سرکوب گر (suppressive apparatuses) همچون ارتش، زندان، و ... قدرت خود را حفظ می کردند اما، در دوره مدرن شیوه حفظ قدرت، نامحسوس و از طریق دستگاه های ایدئولوژیکی (ideological apparatuses) همچون آموزش، ادبیات و... صورت می پذیرد. رمان بامداد خمار روایت مسیر هشتاد ساله تغییر جامعه ایرانی از یک جامعه سنتی به مدرن است. به همین دلیل به روشنی می توان روند تغییر شیوه حفظ قدرت، از شکل سنتی خشن به شکل نامحسوس و ایدئولوژیک مدرن را در آن دید. مهمترین محمل تجلی قدرت در جامعه ایرانی خانواده و مصداق عینی نمود این قدرت، پدرسالاری است. نوشته حاضر به بررسی چگونگی حفظ این نمود قدرت (پدر سالاری) در رمان بامداد خمار می پردازد. در مقاله حاضر با تکیه بر عناصر داستانی در این رمان استدلال شده است که این رمان پیش از آن که داستانی رمانتیک باشد، روایتی است درباره روابط قدرت در جامعه ایرانی از دوران سنتی تا دوره مدرن.
نمود یا بازخورد معیارهای نوین در ترجمههای قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه همواره در محیطی چند وجهی صورت میگیرد که زبان را با فرازبان پیوند میدهد. در سطوح مختلف زبانی همواره امکان انتخاب یا عدم انتخاب وجود دارد. یک جمله را میتوان به صورتهای مختلف از نظر ساختاری، میزان نشانداری، ساخت آغازگری بیان کرد. بنابراین، مترجمان همواره نیازمند تعیین راهبردی در انتخاب یا عدم انتخاب این فاکتور زبانی یا دیگریاند. عوامل مؤثر بر انتخاب یا عدم انتخاب میتواند درون زبانی باشد، مانند ساختهای نحوی ممکن که زبان مقصد اجازه میدهند. عوامل فرازبانی از جمله بافت و ایدئولوژی نیز میتوانند منجر به انتخابها و ساختهای متفاوت شوند و راهبردی آفرین در ترجمه ظاهر شوند. با توجه به این موضوعات این مقاله به بررسی راهبردهای به کار رفته در ترجمههای قرآنی میپردازد. مفهوم انتخاب در پس زمینه مقاله وجود دارد و فاکتورهای تاثیرگذار بر آن، مفهوم راهبرد را در این مقاله معنی میبخشند و باعث گوناگونی در متن و ایجاد ترجمههای گوناگون میشود.
تحلیل انتقادی زندگینامه های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا دو چهره کاملا متفاوت از مولانا جلال الدین محمد را از خلال آثار و زندگینامه های معتبر وی، ترسیم نماید و فرآیند حرکت خلفای مولوی را از تجربه های معنوی مولانا به سوی نهادسازی و تدارک ایدئولوژی فرقه ای نشان دهد. برای این منظور سبک و لحن نگارش و شیوه روایت و رویکرد گفتمان مدار را در سه زندگینامه مشهور مولانا (ولدنامه، رساله سپهسالار و مناقب العارفین) بررسی می کند تا فرآیند ایدئولوژی سازی و زمینی شدن (سکولاریته) ارزشهای معنوی وی را در میان پیروانش در آسیای صغیر نشان دهد. بر اساس این پژوهش، مثنوی ولدنامه، شخصیت و رفتار مولوی را نزدیک به واقعیت ترسیم کرده است. فریدون سپهسالار تا حدودی به اسطوره پردازی دست زده، ولی شمس الدین افلاکی از مولوی و خانواده وی مردانی قدیس و مقتدر ساخته و با لحن و سبک مبالغه آمیز خود، از سلوک و اندیشه های مولوی و فرزندانش یک گفتمان ایدئولوژیک بلامنازع و اقتدارگرا تدوین کرده است.
بررسی تحلیلی ایدئولوژیک کردن دین از نگاه دکتر علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دستاوردهای دکتر علی شریعتی «ایدئولوژیک کردن دین» است که نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی و به حرکت درآوردن توده های ایران داشت. این اندیشه ایدئولوژیک در دهه نخست پس از انقلاب اسلامی نیز آبشخور روشنفکران دینی بود و بسیاری از احزاب و گروه های سیاسی از این اندیشه ایدئولوژیک و جهان بینی ارزشی حمایت می کردند. در این مقاله سعی بر آن است نتایج مترتب بر ایدئولوژیک کردن دین و عوارض و پیامدهای آن و همچنین مواضع مخالفان این ایده، مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد و با نگاهی تحلیلی و انتقادی این فرضیه مورد آزمون واقع شود که اندیشه ایدئولوژیک کردن دین نه تنها موجب حاکمیت دگماتیسم و فناتیسم نمی شود، بلکه ـ برعکس ـ موجب پویایی، تکامل فکری و عمل هدفمند (پراکسیس) می گردد.
ایدئولوژی تعامل؛ بازی رایانهای بهعنوان رسانه بازی پذیر
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۸ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد است به دلایل درک رسانههای نوین، نظامهای چند رسانهای و بهطور نمونه بازیهای رایانهای، از رهگذر گسست معرفت شناسانه بپردازد. این مقاله به این پرسش پاسخ میگوید که مطالعه بازیهای رایانهای، چه حوزههایی را شامل میشوند و چرا نیازمند گذر از مرزبندی رشتههای دانشگاهی و در نتیجه ترکیببندی منحصر به فرد هستند؟ چنانچه بتوان از حوزه نوپدیدی به نام ""مطالعه بازیهای رایانهای"" سخن گفت، مرز این حوزه از نظر روش شناسی و همچنین به لحاظ نظری چگونه معین میشود؟
مقاله حاضر با پرداختن به نمودهای متنوع جهان بازی رایانهای، در صدد است مباحثی را در حوزه معرفتشناسی این رسانه در حال گسترش ارائه کند و از راه بازترکیب بندی نظری، ضمن ارائه جستارهایی در خصوصِ پرسشهای بنیادی فوق، شیوهای عملیاتی را برای مطالعه متناسب با آن پیشنهاد نماید.
توضیح آنکه، بهدلیل وجود بازنمایی معنادار در بازی رایانهای، میتوانیم این پدیده را رسانه بنامیم. بازیکن یک بازی در طول عمل بازیکردن، ایدههای ایجاد شده در بازی را از راه کنشهای قابل انتخاب که بازی به وی عرضه میکند، درمییابد و در نتیجه با دلالتهای ایدئولوژیکی بالقوهای که در یک بازی لحاظ شده است، مواجه میشود. چون، محدوده کنشهای انتخابی در بازی همواره از پیش تعیین شده است، بازیکن رویه انتخابی خود را در محدوده امکانپذیری از پیش تعیین شده رقم میزند.
در این شرایط تفکیک روایت از رویه، بازنمایی از تعامل، ماشین از انسان و محتوا از فنآوری ناممکن جلوه میکند. بهسبب پیچیدگی و در همآمیختگی موجود در عناصر فوق، تحلیلِ بازیهای رایانهای نیازمند گذر از نظریههای کهن ارتباطات و رسانه و خلقِ ادبیات تحقیقی نوینی است که بتواند وجوه دلالتگر چنین پدیده در حالِ گسترشی را تبیین نماید.
گسست ها و پیوندهای حقوق بشری اروپا ، خاورمیانه و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید تا دیروز موضوع حقوق بشر نمی توانست سبب ساز گسست و پیوند روابط میان دو بازیگر بین المللی شود. ولی امروزه به ادعای کشورهای باختر زمین، حقوق بشر می تواند ماهیت روابط بازیگران نظام بین الملل را دستخوش تغییر و تحول کند. اتحادیه اروپا در همین زمینه گاه شرط حقوق بشر در روابط سیاسی و بازرگانی با برخی از واحدهای سیاسی را به کار می گیرد. نوشتار پیش روی با در نظر داشتن مفروض یاد شده، این فرضیه را به آزمون می گذارد که اتحادیه اروپا به دلیل هزینه بالا و ناتوانی در بهره مندی از قدرت سخت hard power خواهان اثرگذاری و ایجاد روابط خارجی با ایران ...
تبیین انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه تدا اسکاچپول
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی این مقاله آن است که آیا نظریة اسکاچپول توانایی تبیین انقلاب ایران را دارد. برای پاسخ به این سؤال متغیرهای اصلی نظریة او در مورد جامعة ایران بهکار رفته و در ادامه، جرح و تعدیلهایی که خود اسکاچپول در نظریهاش انجام داده شرح و در پایان آرا و عقاید اسکاچپول دربارة انقلاب ایران نقد و ارزیابی شده است.