مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مفاهمه
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، به عواملی پرداخته شده که نقشی تعیین کننده در عملی شدن گفتگوی تمدنها دارند. گفتگوی میان تمدنها، با شعار حاصل نمیگردد، بلکه نتیجهی یک معادلهی فرهنگی، اجتماعی است که در این معادله چند عامل کلیدی نقش آفرینند. همدلی و همگرایی بینالمللی میان دولتها و ملتها، یکی از این عوامل تعیین کننده است، بدین معنی که در سطح دولتها و ملتها، برای اصولی مشترک، تفاهمی عام صورت بگیرد. از دیگر عوامل تحقق گفتگو، فضاسازی جهانی برای فرهنگ گفتگو است. بدین گونه که طرفین گفتگو یکدیگر را به رسمیت شناخته باشند و نسبت به یکدیگر از درکی واقع بینانه برخوردار گردند. همچنین نقش ارتباطات مستمر میان دولتها و ملتها را نباید در تحقق گفتگو از یاد برد، لذا باید تحولی در حوزهی ارتباطات بین دولتها و ملتها صورت گیرد. نظام جمهوری اسلامی، باید یکی از تلاشهای استراتژیک خودش را ارتباط با ملتها و دولتها قرار دهد و تلاش پیگیری را در معرفی ایدئولوژی اسلامی بنماید و ابهام زدایی نموده و فضای گفتگوی سازنده را فراهم سازد. متأسفانه، استعمارگران و سلطه گران جهانی، هرگز در راستای مفاهمه تلاش نکرده و بلکه در راستای تثبیت حاکمیت خویش عمل میکنند که مانعی سترگ فراروی گفتگوی سازنده میان تمدنهاست.
اندیشمندان اسلامی میتوانند از مقولههایی همچون حج و دین مایههای اندیشهی اسلامی و نقاط مشترک میان اندیشهی اسلامی و دیگر تمدنها، در راستای عملی سازی گفتگو، بهره ببرند.
بومی کردن نظریه کنش ارتباطی برای تحلیل فرآیند توسعه و مدرنیته در ایران
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
این مقاله یک کوشش نظری-پژوهشی است که در آن امکان ارزیابی وضعیت توسعه در ایران از طریق تعدیل مفروضات نظریه کنش ارتباطی هابرماس و انطباق آن با شرایط ایران فراهم می شود. از جمله یافته های این کوشش نظری یکی تغییر نسبت میان عقلانیت و فقدان آن در مفاهیم دوگانه سنت و مدرن است. دومین یافته این مقاله امکان تغییر زیست جهان سنتی حالتی است که در آن نهادهای سنتی مستقر می باشند. تجریه ایران نشان میدهد که نظام باورها به عنوان مبنایی بومی در گسترش کنش ارتباطی در ایران عمل کرده است. این یافته ها نشان می دهد که نظریه کنش ارتباطی می تواند به عنوان یک نظریه توسعه در ایران بومی شود و جریان توسعه در ایران را تبیین کند.
نظریه افعال گفتاری و برخی پیامدهای مهم آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان چگونه از عالم حکایت می کند؟ این پرسشی است که از دیرباز قبل تا کنون مورد علاقه بسیاری از فیلسوفان زبان بوده است از نظر بسیاری از فیلسوفان قرن 20 مانند فرگه راسل و ویتگنشتاین متقدم فهم ساختار زبان روشن کننده واقعیت عالم است به اعتقاد این افراد وظیفه اصلی جمله های اخباری در مقابل جمله های انشایی علاوه بر تعبیر از ماهیاتی معنایی معرفت شناختی به نام قضیه و توصیف یا گزارش از واقعیات امور از روی صدق یا کذب است اما به نظر آستین میان اداهای اخباری و انشایی تمایزی ماهوی وجود ندارد زیرا در هنگام ادای جمله ها اعم از اخباری و انشایی توسط متکلمان زبان افعالی انجام میگیرد افعالی نظیر اخبار توصیف امر نهی در خواست عذرخواهی و وعده این گونه افعال که افعال گفتاری نامیده شده اند دارای انواعی هستند بنابراین به نظر این افراد که به نظریه فعل گفتاری نامیده شده اند دارای انواعی هستند بنابراین به نظر این افراد که به نظریه فعل گفتاری مشهور گردیده است میان اداهای اختباری وانشایی تمایزی ماهوی وجود ندارد زیرا هر ادا دارای جنبه ای انشایی یا قوه غیر کلامی است که نوع فعل گفتاری انجام شده را تعیین می نماید افزون بر آن هر ادا بر روی مخاطب خود دارای تاثیراتی به نامه افعال با کلامی است بر اس اس نظریه فعل گفتاری افعال گفتاری اعم از افعال غیر کلامی و با کلامی تنها تابع قواعد معنی شناسی و معرفت شناسی حاکم بر آنچه متکلم می گوید نیست بلکه بیش از آن به قواعد و فروض حاکم بر نظریه فعل گفتاری نظیر مقاصد و گرایش ها و اعتقادات دو سویه میان متکلم و مخاطب وابسته اند نظریه فعل گفتاری دارای پیامدهای مهم در معرفت شناسی دینی و معنی شناسی است که در این مقاله به برخی از آنها اشاره خواهد شد
شکل گیری زبانِ علم در بستر زبانِ طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹۷
101 - 115
دونالد دیویدسون، فیلسوف تحلیلی معاصر، به بررسی شرایط ضروری برای امکان پذیری مفاهمه (تعامل زبانی) از طریق یک زبان طبیعی پرداخته است. او معتقد است به طورکلی تفکر و زبان به طور متقابلی به هم وابسته اند و امکان پذیری یکی بدون دیگری ممکن نخواهد بود. بنابراین، مطابق با دیدگاه او بررسی شرایط استعلایی به منظور امکان پذیری تعامل زبانی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا از نظر او بدون امکان پذیری تعامل زبانی اصلاً ما نمی توانیم حامل افکار و معنا باشیم. در این مقاله نخست، توضیحاتی مختصر و مقدماتی درباره چگونگی ورود زبان به مباحث فلسفی و به تبع فلسفه علم ارائه می شود. سپس، نشان داده خواهد شد که فعالیت علمی یک فعالیت جمعی است؛ فعالیتی اجتماعی که بر مبنای مفاهمه و تعبیر قرار دارد و ازاین رو واجد شرایط مدنظر دونالد دیویدسون است. در بخش سوم نیز شکل گیری زبانِ علم، به عنوان یک فعالیت اجتماعی، که واجد شرایط مدنظر دیویدسون است، در بستر یک زبان طبیعی بررسی خواهد شد
بررسی فرآیند مفاهمه و مواجهه امامان شیعه(ع) با فرهنگ ایرانی
منبع:
تمدن اسلامی و دین پژوهی سال دوم زمستان ۳۹۹ شماره ۶
70 – 90
حوزه های تخصصی:
مفاهمه و مواجهه فرهنگی دوسویه اسلامی با فرهنگ ایرانی طی حداقل سه قرن نخست،اسباب و زمینه های تغییر و تحول درون مایه ها و مواریث فرهنگی ایرانیان را فراهم آورد اما در این میان،نقش امامان شیعه(ع) به عنوان مهم ترین رهبران جریان های اصلی فکری- فرهنگی آن سه قرن،در مواجهه و مفاهمه با جریان تغییر مذهب و فرهنگ ایرانی ها،کاملا روشن نیست! شفاف سازی در این زمینه در گرو توجه به پیشینه و ظرفیت فرهنگ ایرانی و توجه به گوناگونی رفتار و برخورد امامان معصوم شیعه(ع)در آن است.این تحقیق بانگاه کل-نگر و با بهره گیری از شیوه توصیفی-تحلیلی به دنبال این است تا به خلاف نگاه سنتی که حیات امامان(ع) رااز منظر سیاسی و براساس قدرت حاکمان تقسیم بندی و مطالعه کرده اند، چشم اندازی نو در مطالعات میان فرهنگی ایرانی- اسلامی- شیعی پدیدآورد و بدین سان،به ایجاد تغییر در بینش وروش مطالعات مربوط به جایگاه و نقش امامان معصوم شیعه(ع) طی دوره تاریخی از سال 11 تا260 هجری کمک نماید. نتیجه آن که به خلاف رویکردرهبران سیاسی مسلمان که با تحقیر، توهین،تفضیل،تبعیض،اخذواقتباس از مواریث فرهنگ و تمدن ایرانی همراه بود،امامان(ع) موجبات تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر جامعه ایرانی از طریق روشنگری فکری-فرهنگی، همگون سازی فکری-رفتاری و همجوشی فرهنگی با فرهنگ ایرانی راپدیدآوردند.
ایران و لابی گری در اتحادیه اروپایی: ظرفیت ها و سازوکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۸ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
703 - 728
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد تبیین اهمیت و جایگاه لابی گری در سطح اتحادیه اروپایی و برآورد ظرفیت ها و سازوکارهای حضور ایران در این عرصه بوده و درحقیقت، به دنبال پاسخی برای این پرسش اصلی است که با وجود شکنندگی روابط، چگونه ایران و اتحادیه اروپایی می توانند به فهمی مشترک از موضوعات و چالش های دوجانبه، منطقه ای و بین المللی دست یابند و روابط دوجانبه را در روندی رو به رشد شکل دهند. می توان فرضیه نوشتار حاضر را این گونه عنوان کرد که ایران ضمن توجه به دو مؤلفه “گفتگو” و “دیپلماسی” با اتحادیه اروپایی، نیازمند بهره گیری از مؤلفه “لابی گری” در قالب ظرفیت های بازیگران غیردولتی نیز هست. با توجه به سطح کنونی روابط و آمار و ارقام موجود، به نظر می رسد در وهله نخست، جمهوری اسلامی ایران توانایی بهره گیری از ظرفیت اندیشکده ها و مؤسسات تحقیقاتی مستقر در اتحادیه اروپایی را دارد، زیرا کارویژه اصلی اندیشکده ها، ارائه اطلاعات، راهکارها و توصیه های سیاستی به نهادهای اجرایی اتحادیه اروپایی است و همکاری منسجم و هدفمند ایران با اتاق های فکر اروپایی به فهم غرب از رفتار ایران و تسهیل همکاری ها در سطوح دوجانبه، منطقه ای و بین المللی در عرصه های موضوعی گوناگون کمک خواهد کرد. در پژوهش حاضر برای نشان دادن اهمیت لابی گری در سطح اتحادیه اروپایی و نقش آن در بهبود روابط ایران و اتحادیه، از نظریه “دسترسی” استفاده شده و به لحاظ روش شناسی از نوع مطالعه تحلیلی بوده که در آن برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی کتابخانه ای بهره گرفته شده است.