مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
امپریالیسم
حوزه های تخصصی:
در حالی که ادبیات داستانی و واقعیت به طور ظریفی در هم تنیده اند خواندن اثر رودیارد کیپلینگ قرائت تازه ای از واقعیت به خواننده القا می کند. تصویر هند و خلق شخصیت هندی براساس پیش زمینه امپراطوری بریتانیا که از طرح ها و نقشه های معین تشکیل یافته ترسیم شده است. به عبارت دیگر، مکان خلق شده توسط ذهن نویسنده یا همان هند کاملا در چارچوب این امپراطوری جای می گیرد. آیا نقش ادبیات در این میان صرف اهداف امپریالیستی یا فراتر از آن است؟ محقق می کوشد تا شگردهای رمان نویس در جهت خلق شخصیت های قالبی و دورگه و غیره را بررسی کند. اشاره ها به متن مذکور در جهت روشن نمودن مطالب نظری به کار رفته است. شواهد بسیاری در رمان وجود دارد که نقش خیال پردازی ادبی در حفظ نظام امپریالیستی را نشان می دهد. پرداخت کیپلینگ به این موضوع به هیچ وجه آزاداندیشانه نیست.
بایستگی ها در گفتگوی تمدن ها(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، به عواملی پرداخته شده که نقشی تعیین کننده در عملی شدن گفتگوی تمدنها دارند. گفتگوی میان تمدنها، با شعار حاصل نمیگردد، بلکه نتیجهی یک معادلهی فرهنگی، اجتماعی است که در این معادله چند عامل کلیدی نقش آفرینند. همدلی و همگرایی بینالمللی میان دولتها و ملتها، یکی از این عوامل تعیین کننده است، بدین معنی که در سطح دولتها و ملتها، برای اصولی مشترک، تفاهمی عام صورت بگیرد. از دیگر عوامل تحقق گفتگو، فضاسازی جهانی برای فرهنگ گفتگو است. بدین گونه که طرفین گفتگو یکدیگر را به رسمیت شناخته باشند و نسبت به یکدیگر از درکی واقع بینانه برخوردار گردند. همچنین نقش ارتباطات مستمر میان دولتها و ملتها را نباید در تحقق گفتگو از یاد برد، لذا باید تحولی در حوزهی ارتباطات بین دولتها و ملتها صورت گیرد. نظام جمهوری اسلامی، باید یکی از تلاشهای استراتژیک خودش را ارتباط با ملتها و دولتها قرار دهد و تلاش پیگیری را در معرفی ایدئولوژی اسلامی بنماید و ابهام زدایی نموده و فضای گفتگوی سازنده را فراهم سازد. متأسفانه، استعمارگران و سلطه گران جهانی، هرگز در راستای مفاهمه تلاش نکرده و بلکه در راستای تثبیت حاکمیت خویش عمل میکنند که مانعی سترگ فراروی گفتگوی سازنده میان تمدنهاست.
اندیشمندان اسلامی میتوانند از مقولههایی همچون حج و دین مایههای اندیشهی اسلامی و نقاط مشترک میان اندیشهی اسلامی و دیگر تمدنها، در راستای عملی سازی گفتگو، بهره ببرند.
جستاری نظری پیرامون جهانیشدن و امپراطوریسازی و رابطه دو مفهوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن از مناقشهبرانگیزترین مباحث روابط بینالملل در 15 سال گذشته بوده است. ضمن اینکه چند سالی است صحبت از بازگشت مفهوم امپراطوری در ادبیات روابط بینالملل به گوش می رسد. در این مقاله، دو مفهوم مزبور، بستر زمانی، جایگاه نظری، پیامدهای متصور برای هر کدام و ارتباط این رابطه دو مفهوم به اختصار بررسی می شود. فرض بر آن است که جهانیشدن و امپراطوریسازی به عنوان دو مفهوم نظری روابط بین الملل نقاط اشتراک و افتراقی دارند. جهانی شدن از مناقشهبرانگیزترین مباحث روابط بینالملل در 15 سال گذشته بوده است. ضمن اینکه چند سالی است صحبت از بازگشت مفهوم امپراطوری در ادبیات روابط بینالملل به گوش می رسد. در این مقاله، دو مفهوم مزبور، بستر زمانی، جایگاه نظری، پیامدهای متصور برای هر کدام و ارتباط این رابطه دو مفهوم به اختصار بررسی می شود.
حاجی آقا، برساخته ای گفتمانی یا نمونه نوعی بورژوازی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر دربارة رابطة صادق هدایت و حزب توده ایران و تاثیر گفتمان چپ به واسطه این حزب بر آثار دورة دوم هدایت، یعنی آثاری که در دهة 1320 نوشت، به خصوص حاجی آقا است. در این مقاله، نشان میدهیم که چگونه گفتمان حزب توده در زمینه سرمایه داری بر نحوة شکل گیری شخصیت حاجی آقا در مقام تیپ سرمایه دار مؤثر بوده است. به عبارتی، چگونگی برساخته شدن یک شخصیت را از خلال گفتمانی مسلط نشان میدهیم و مشخص میکنیم که آنچه در این رمان خلق میشود، نه بازنمایی آدمی مشخص در واقعیت بیرونی، که بازنمایی قواعد چگونه دیدن چنین آدمی است. در این مقاله، نشان میدهیم که چگونه گفتمان حزب توده در زمینه سرمایه داری بر نحوة شکل گیری شخصیت حاجی آقا در مقام تیپ سرمایه دار مؤثر بوده است. به عبارتی، چگونگی برساخته شدن یک شخصیت را از خلال گفتمانی مسلط نشان میدهیم و مشخص میکنیم که آنچه در این رمان خلق میشود، نه بازنمایی آدمی مشخص در واقعیت بیرونی، که بازنمایی قواعد چگونه دیدن چنین آدمی است.
مطالعات پسا استعماری، نقد و ارزیابی دیدگاه های فرانتس فانون، ادواردسعید، و هومی بابا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعات پسااستعماری یکی از جدی ترین حوزه های مطالعاتی جدید در زمینه فرهنگ کشورهای در حال توسعه و متمرکز بر رابطه فرهنگ و امپریالیسم در این کشورها در دوره پس از پایان حاکمیت استعماری عمدتا غربی است. امپریالیسم فرهنگی تاثیر قاطعی بر تشکیل هویت، شیوه زندگی و زیست فرهنگی مردم در سراسر جهان داشته است. فرانتس فانون، ادوارد سعید و هومی بابا سه چهره اصلی و شاخص مطالعات پسااستعماری و نیز رویکرد فرهنگی - روانشناختی امپریالیسم به ویژه از منظر شرقی می باشند. این حوزه از مطالعات بیش از عوامل اقتصادی، بر نقش عوامل شناختی و فرهنگی تکیه می کند و با تاکید بر عامل دانش در مقابل جوامع غربی، غیریت سازی می نماید و نه تنها بر عوامل مادی ایجاد سلطه استعماری، بلکه بر نقش گفتمان و ایدئولوژی تاکید می کند. نوشتار حاضر ضمن بحث پیرامون مطالعات پسااستعماری، به بررسی اندیشه های فانون، سعید و هومی بابا و نیز تاثیر و تاثر آن ها می پردازد.
امپریالیسم رسانه ؛ چالش ها و بایدهای تربیتی
حوزه های تخصصی:
فقدان سواد رسانه ای از یک سو و تأثیر امپریالیسم رسانه ای از سویی دیگر زمینه را برای به چالش کشیده شدن ارزشها و بایدهای اخلاقی و تربیتی فراهم ساخته است. رسانه های فراملّی از جمله اینترنت به تبلیع ارزشهای حاکم بر جوامع غربی پرداخته و در نتیجه تلاش آنها، برخی از ارزشها به ضدارزش تبدیل شده و برخی از ضدارزش ها در جوامع نهادینه شده اند. علّت جایگزین شدن ضدارزشها به جای ارزش، برخوردار بودن رسانه های فراملّی از مبانی سکولاریستی و مادی گرایی است که انسان را فقط با دو بعد مادی و جنسی شناخته و بخش اعظمی از هویّت انسان و در حقیقت، نفس فرامادّی و تربیت پذیر انسان را نادیده انگاشته است. استفاده از شیوه های هنری از رسانه ها در جهت گسترش دادن ارزشهای اخلاقی، پرهیز از به کارگیری نمادهای فرهنگهای بیگانه، و همچنین تأکید بر جنبه های غیراخلاقی و ناسالم فرهنگهای غیراسلامی در رسانه ها از جمله اقداماتی است که می توان در مقابله با امپریالیسم رسانه بکار بست.
سیاست و حکومت و نفوذ جریانی: مطالعه ی موردی ایران قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
78 - 105
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین و ریشه یابی نفوذ و براندازی نرم در تاریخ ایران و تولید محتوای علمی و روش مند در این باره، با بهره گیری از روش تاریخی و جمع آوری داده ها به شیوه اسنادی و کتابخانه ای، در صدد پاسخ گویی به این سوال بوده که نفوذ جریانی چیست و طلیعه آن در سیاست و حکومت معاصر کدام است؟ برای دستیابی به این هدف، چارچوب مفهومی «نفوذ جریانی» با تلفیق دو مفهوم «نفوذ» و « جریان های اجتماعی» و ارائه مدل شماتیک ارتباط این دو مفهوم در شکل دهی به مفهوم « نفوذ جریانی» موردبررسی قرار گرفته است.<br /> در این نوشتار، جریان فراماسونری به عنوان نمونه انتخاب شد و پیرامون آن مساله نفوذ بررسی گردید و در نهایت این نتیجه به دست آمد که این نفوذ جریانی در ابتدا توسط جریان های سیاسی- اجتماعی متصل به قدرت های بزرگ دوران قاجار به ویژه انگلستان ذیل مسلک فراماسونری شکل گرفته و سپس توسط نسل های بعدی جریان وابستگی ادامه یافته است. آغازی که نفوذ شبکه ای را با ارائه ارکان سه گانه« بینش، گرایش و کنش» جریان با استفاده از مفاهیم ملهم از ورای مرزها، در سپهر سیاست و حکومت ایران ریشه دار کرده است.
گفتمان پسااستعماری در دو رمان موسم الهجره إلی الشّمال از طیّب صالح و سووشون از سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد پسااستعماری که در ادامه نقد پساساختارگرایی ظاهر شد، بر آن است تا راه های متنوّعی را که امپریالیسم و قدرت استعماری برای اعمال فشار و تحکّم در پیش می گیرند، فاش کند؛ فشارهایی که نه تنها از طریق ستم مستقیم نژادی، طبقاتی یا جنسیتی در نظام خودکامه استعماری که از مسیر ادبیّات، هنر و رسانه اعمال می شوند. ماهیّت واکنش به استعمارگری یکسان نیست؛ درست همان گونه که خود فرایند استعمارگری در هر منطقه شکل منحصربه فردی دارد. در نوشتار پیش رو سعی بر آن است که با مبنا قراردادن رمان عربی موسم هجرت به شمال اثر طیّب صالح نویسنده سودانی و رمان سووشون نوشته سیمین دانشور در ادبیّات فارسی به بررسی تطبیقی دو رمان نه ازنظر تأثیر و تأثّر، بلکه ازحیث نحوه بازتاب استعمار در این آثار با توجّه به نظریّه پسااستعماری پرداخته شود. نکته قابل فهم و اثبات اینکه جامعه توصیف شده در هر دو رمان تحت تأثیر استعمار انگلیس قرار گرفته است. در رمان طیّب صالح حضور مستقیم انگلیس و در رمان دانشور خزش پنهانی، آرام و بی صدای فرهنگ غرب در زندگی مردم مشاهده می شود؛ امّا نقطه اشتراک در هردو رمان، مقاومت ضدّ استعماری است. زری در رمان دانشور و مصطفی در رمان طیّب صالح نمونه کاملی از شخصیّت های مورد مطالعه نقد پسااستعماری هستند. تقلید، دیگری، اروپامحوری، فرودست، نژاد، جنسیت و... از مفاهیم بارز نقد پسااستعماری به شمار می روند که در هر دو رمان قابل بررسی و تحلیل نمونه ای هستند.
تجربه سیمین دانشور از جهان مدرن؛ بررسی جامعه شناختی نامه های سفر به آمریکا (1331-1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
139-163
حوزه های تخصصی:
چگونگی تجربه ی واقعیت های اجتماعی توسط متفکران و نویسندگان به دلیل تأثیرات الهام بخش در آثار و درنتیجه بر اذهان و کنش مخاطبان از حیطه های قابل تأمل مطالعات فرهنگی است. این دست بررسی ها درخصوص زنان در ایران کمتر موضوعیت داشته و نتوانسته به عنوان موضوعی میان رشته ای، رهاوردهای پژوهشی خود را در قالب دانش علمی به بوته نقد و نظر بگذارد و ضمن ایجاد انباشتگی دانش بومی درباره زنان، زمینه های مطالعاتی جدیدی بگشاید. این مقاله با دستمایه قراردادن مؤلفه های مدرنیته از منظر جامعه شناسی، به مطالعه تجربه سیمین دانشور در مقام نویسنده ای اندیشمند و استاد دانشگاه، از زندگی در جهان غرب می پردازد. بدین منظور پس از برشمردن ویژگی های جامعه شناختی مدرنیته از مباحث نظری به ویژه گیدنز، نامه های انتشاریافته دانشور به همسرش، آل احمد، از سفر به آمریکا به شیوه تحلیل محتوای کیفی بررسی می شود. یافته ها نشان می دهد نامه ها هم گویای مؤلفه های مادی مدرنیته اعم از ابزارها و اماکن فرهنگی، اجتماعی، ارتباطی و به طور خاص شهرنشینی و هم حاوی مؤلفه های غیرمادی و به ویژه فرهنگی شامل ارزش های انسان گرایی، فردگرایی، برابرگرایی، علم گرایی و پیشرفت باوری است. یافته های پژوهش در امتزاج این دو مقوله بندی اصلی است که دانشور با نگاهی نقادانه، جامعه ی مدرن را کاوش و ارزیابی می کند و به معرفی ابعادی چون سرمایه داری، جامعه ی مصرفی، صنعت گرایی و عشق می پردازد. همچنین باید گفت رویکرد زنانه ی او در کشاندن حاشیه به متن و توجه به جزئیات در افشای ماهیت امپریالیستی غرب و ارائه روایتی پسااستعمارگرایانه بارز است.
انقلاب اسلامی: حوزویان و تولید علوم انسانی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی در شرایطی به وقوع پیوست که قدرت های جهانی با داعیه نظم جهانی و در قالب مفاهیم جهانی شدن و دهکده جهانی به دنبال تسلط بر جهان بودند. غایت جهانی و مخاطب عام این انقلاب که با تأسی به گزاره های دینی عموم مردم و بشریت بود، نقطه تعارض این حرکت با امپریالیسم جهانی و نظام سلطه بود. انقلاب ایران که مدعای ایدئولوژیک و فرهنگی مبتنی بر اسلام داشت، بدون بازتولید چارچوب های تئوریک لازم در ابعاد نرم افزاری به این مهم نخواهد رسید. بنابراین تولید علوم انسانی اسلامی به مثابه نرم افزار جهان اسلام در رشته های مختلف موتور محرکه این انقلاب تلقی می شود. حوزه های علمیه به عنوان متولیان علوم اسلامی بعد از انقلاب اسلامی ظرفیت های بالقوه جهت تحقق این مهم دارند. در نوشتار حاضر پرسش محوری ما این است که چه نسبتی بین حوزه های علمیه و علوم انسانی اسلامی برقرار است و انقلاب اسلامی چگونه شرایط مطلوب را محقق کرده است؟ یافته های تحقیق دال بر آن است که انقلاب اسلامی تولید علوم انسانی اسلامی را از امکان به ضرورت تبدیل کرده است و همچنین تولید و تأسیس این علوم بالاصاله بر عهده حوزه های علمیه است؛ اگرچه این مدعا نافی رسالت دانشجویان متعهد و آشنا به علوم انسانی نیست. روش تحقیق در نوشتار حاضر، روش تحلیلی توصیفی و جمع آوری داده ها نیز اسنادی است.
ادوارد سعید و روایت استعمار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفتم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲۳
11 - 26
حوزه های تخصصی:
تون ادبی باف ت های اجتماعی را با قدرت و پیچیدگی ارائ ه می کنند. این متون تجارب اجتماعی را کامل تر به هم پیوند می دهند. همچنین، شیوه ی بازنمایی متون ادبی می تواند به فهم شای س ته تر و تاریخی تر منجر شود . علاوه بر ای ن ، متون ادبی می توانند دیدگا ه های متفاوت پایدار ایجاد نماین د . از این رو ی ، ادبیات داستانی انتخاب زیباشناخت ی اکثر محققان و منتقدان پسا استعماری است. از دیگرسوی ، تبلور شرق شناسی در زمینه های مختلف پژوهشی این گرایش عمومی رش ت ه ی زبان شناسی را به ی ک رشت ه ی دانشگاهی تمام عیا ر در علوم اجتماعی تبدیل کرده است . یکی از عرص ه های فرهنگی شرق شناسی همین ادبیات داستان ی ، روایت یا رمان اس ت . روایت نمودی از ماشین فرهنگی است که برای از بین بردن خاطرات به جا مانده از خشونت امپریالیس م ، انحراف ذهن بومیان و ایجاد ابهام به کار می رود. در نتیجه ، حس بدبینی نسبت به حکومت امپراتوری و هژمونی ناشی از آن کم رنگ یا خنثی م ی شود . فواید چنین دستاوردی برای امپریالیسم فراوان اس ت . این نوشته درصدد بررسی رابطه ی میان روایت و استعمار با تأکید بر آراء و آثار ادوارد سعید است.
علل و عوامل عقب ماندگی و توسعه ملی در ایران از نگاه عزت الله سحابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
991 - 1014
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد با نگاه اقتصاد سیاسی، علل و عوامل عقب ماندگی ایران و راه برون رفت از توسعه نایافتگی ایران را از منظر عزت الله سحابی تحلیل و بررسی کند. فرض نوشتار حاضر بر این ایده استوار است که وی در عرصه نظری از آموزه های مکتب فردریک لیست آلمانی و از حیث عملی از تجربه اقتصاد بدون نفت دولت ملی مصدق متأثر شده است. از نظر او، در جهان مبتنی بر استثمار و غارت، برای «ایران» راهی جز حرکت در مسیر «توسعه ملی»، همراه با تکوین «دولت ملی»، «بورژوازی ملی» و اتکا به سرمایه های داخلی و تقویت حس وطن دوستی، در عین نظارت بر ارکان دولت متصور نیست. ازاین رو، بسط و تقویت دموکراسی و آزادی های عمومی بخش انفکاک ناپذیر پروژه توسعه ملی اند. نوشتار حاضر با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی و جامعه شناسی تاریخی، قصد دارد موضوع توسعه درون زای ملی را از خلال نگرش اقتصاد سیاسی او بررسی و مختصات و ارکان نظریه توسعه ای وی را مطالعه کند.
مؤلّفه های پسااستعماری در اشعار مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات پسااستعماری یکی از حوزه های مطالعات جدید در مورد کشورهای موسوم به جهان سوم و نگرشی انتقادی به مجموعه ای از رهیافت های نظری است که با تأکید بر پیامدهای استعمارگرایی به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. ادوارد سعید، بنیان گذار واقعی نظریه پسااستعماری در کتاب شرق شناسی اش بر این اصل تکیه دارد که متفکران غربی، عمدتاً تصویر نادرستی از مشرق به مثابه «دیگری» مطرح کرده اند. وی بر این باور بود که پیامدهای استعمارگری در قالب هرج و مرج، کودتا، فساد و جنگ های داخلی و خونریزی تا امروز ادامه یافته است. در ادبیات ایران، مهدی اخوان ثالث از شاعرانی است که روایت گریِ حضور استعمار انگلیس و آمریکا در شعرش آشکارا انعکاس دارد. این مقاله توصیفی- تحلیلی بر آن است تا بیان دارد جلوه های پسااستعماری در اشعار اخوان چگونه ظهور می یابد؟ بررسی ها نشان می دهد: اخوان به زبانی نمادین و تمثیلی با تصاویر شاعرانه از استعمار سخن به میان آورده و در اشعارش فضای یأس آمیز بعد از چیرگی استعمار را وصف کرده است
نظام های حاکمیتی در جهان (چالش ها و راهکار ها)
امروزه در دنیا رقابت زیادی بین کشورها روی می دهد اما باید دیدکدام یک از کشورها در ایجاد امنیت اقتصادی و رفاه ملت خود تلاش بیشتری داشته اند. طی دهه های اخیر،احزاب سوسیالیسم و لیبرالیسم بازی گران اصلی عرصه بین المللی بوده اند که در طول تاریخ باهم به رقابت پرداختند ، دراین زورآزمایی بین المللی، کشور های سوسیالیستی به دلایل متعدد دچار فروپاشی شدند ، ولیبرال پیروز میدان شد.امروزه لیبرال با مشکلات متعددی درگیر است. لذا با رویکردآسیب شناسی جامعه ی اقتصادی جهانی ، طرح هایی دراین مورد ارائه گردیده است. امروزه کشور های صنعتی و مدرن دنیا با مشکلاتی نظیر کم بازدهی و هزینه های بالای حقوق کارگران مواجه اند که پیشنهاد می شود؛ روش اول ) شرکت های دولتی از انحصارکامل دولت خارج وسهام آن به صورت مساوی بین دولت و کارگران تقسیم شود، سود حاصله آن نیز عادلانه به طور خودکار به وسیله سهام بین دولت وگارگران تقسم شود.با این روش.انگیزه برای تلاش بیشتر می شود و چرخه تولید رشد خواهد کرد دولت نیز از پرداخت های هنگفت حقوق کارگران معاف می گردد، روش دوم) شرکت های بزرگ دنیا به دلیل جلوگیری از ضرر مالی مجبور به تعدیل نیرومی باشند در این موارد دولت ضمن حمایت مالی از این نوع شرکت ها از تعدیل نیروی انسانی جلوگیری وقسمت بزرگ اداره شرکت را بدست کارگران قراردهد در ازای آن تمام کارگران به منظور ایجاد بازار بیشتربا تولید کالاهای ارزان ، تولید و صادرات آن به کشور های جهان سوم را آغاز نمایند، روش سوم) مهمترین زمینه هایی که دولت باید در اجرای آن مداخله کند جلوگیری از اجحاف حق کارگران توسط شرکت ها و جلوگیری از ایجاد بازار سیاه می باشد. همچنین دولت باید از سایر صنایع حیاتی با اعطای وام هایی با بهره کم تفاوتی در مقابل سایر صنایع قائل شود. دولت می تواند از شرکت هایی که افراد زیادی را به اشتغال در آورده اند و برنامه های بیشتری جهت اشتغال بیشتر افراد دارند به منظور حمایت از آن ها مالیات کمتری به نسبت بقیه شرکت ها در یافت کند تا با این کار باعث ایجاد رقابت در بین شرکت ها شود. در پایان باید گفت، جهت حفظ رقابت سالم بین شرکت ها و جلوگیری از تبانی آنان به منظور افزایش قیمت دولت باید همان کالای تولیدی را به صورت انبوه وارد و یا مالیات چند برابری از آنان دریافت نماید تا سایر شرکت ها دست به چنین اقدامات مخربی نزنند.
واکاوی گفتمان های نژادپرستی و استعماری در رمان کوتاه Heart of Darkness (دل تاریکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله، پژوهشگر بر آن است که نشان دهد رمان دل تاریکی (۱۸۹۹) اثر جوزف کنراد، یک متن استعماری است و تاییدگر ایدئولوژی و سیاست استعمارگری اروپایی، به خصوص بریتانیای عصر ویکتوریا، می باشد. در این راستا، با استفاده از تحلیل بینامتنی تاریخ باوری نوین و دیدگاه های نقادانه ی منتقدان نامی مطالعات پسااستعماری، پژوهش گر می کوشد تا گفتمان نژادپرستی متن را مشخص کند، و بدین ترتیب نشان دهد که رمان کنراد در حقیقت بخشی از نظام استعمارگری اروپایی است که با واژگون نمایی و فرومایه انگاری آفریقا و بومیان، تصویری ترسناک و ناخوشایند از سرزمین و مردمان غیراروپایی ترسیم کرده است تا بر لزوم سلطه ی استعماری آفریقا تاکید کند.
واکاوی رابطه و موقعیت کشورها بر پایه امپریالیسم و توسعه در عرصه روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از انقلاب فرانسه(1789) تاکنون مناسبات موجود میان دولت ها و ملت ها اهمیت و گسترش زیادی یافته که این روابط براساس چارچوب های سیاسی و حقوقی و همچنین مفاهیم ویژه قابل تفکیک و دسته بندی است. دو مفهوم و واژه کلیدی امپریالیسم و توسعه در بستر روابط میان دولت ها و جوامع از قرن 19 تاکنون در این زمینه برجسته است. در این مقاله سعی بر این است که با تکیه بر این دو مفهوم به تحلیل رابطه و بیان موقعیت کشورها و جوامع در بستر تاریخ روابط بین الملل پرداخته شود. این تحلیل در مقابل بحث های یک سویه ای است که یکسره با دیدگاهی منفی و ستیزه جویانه و بر اساس ایدئولوژی با دیدی یکجانب نگر اعم از مارکسیسم و چپ گرایانه تا ناسیونالیسم اروپایی و سرمایه داری طرف مقابل را عامل شر و تباهی قلمداد کرده و در مقابل تحلیل ایدئولوژیک و نه علمی، به ارزیابی تاریخ و مناسبات موجود میان دولت ها و جوامع برمی آید. روش پژوهشی در این مقاله توصیفی-تحلیلی است و به شیوه اسنادی ‑ کتابخانه ای است. فرضیه ای که در این مقاله بررسی می شود این است که : یک سونگری ادبیات چاپگر درباره مقصر و متهم اصلی جلوه دادن کشورهای پیشرفته در توسعه نیافتگی و تحت سلطه بودن جوامع عقب مانده به دوراز واقعیات تاریخی است . ازاین روی در این مقاله سعی بر این است واکاوی بی طرفانه ای برپایه این دو مفهوم در بستر تاریخ روابط بین الملل صورت پذیرد.
خوانش نظری از پیوندهای تاریخی نظام سرمایه
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۷
56-80
حوزه های تخصصی:
تاریخ عصر جدید اروپا دورانی است که جهان و حیات انسانی با پدیده ای مواجه می شود که پس از آن نه تنها مسیر تاریخ اروپا بلکه مسیرهای تاریخی و متفاوت کل جهان را تغییر داد. زوال تدریجی مناسبات فئودالی و برآمدن منطق مناسبات سرمایه داری چهره سیاسی-اجتماعی اروپا را بگونه ای تغییر داد که تمام قالب ها و چارچوب های پیشین آن درهم شکست و بر ویرانه های آن جهانی خلق شد که همه چیز و حتی خود ماهیت انسان شکل کالا به خود گرفت. از نظر تاریخی رشد مناسبات سرمایه داری در اروپای غربی از دوران قرون وسطی و از متن مناسبات اقتصاد کشاورزی آغاز شد ولی از اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم که تولید ماشینی آغاز می شود، کارخانجات مجهز به ماشین و تکنیک صنعتی جای مانوفاکتورها و کارگاه های دستی را می گیرد. در امرکشاورزی نیز سازمان های بزرگ سرمایه داری تأسیس می شود که در آن کارگر وکشاورز مزد بگیر همراه با ماشین آلات کشاورزی کار می کنند. این مهم بصورت ناگهانی و تک مرحله ای انجام نپذیرفت زیرا آنچه که تحت عنوان تحول در نظام سرمایه داری شناخته می شود از نظر توالی زمانی بیش از سه قرن از تاریخ اروپا را در بر می گیرد. منشاء آغازین این تحول اروپای قرن شانزدهم بود که ساختارهای سرمایه داری در این دوران ابتدا درحالت سرمایه داری تجاری رشد یافت و پس از آن نیز حدود دو قرن ساختارهای اقتصادی_اجتماعی اروپا را تحت تأثیر خود قرار داد (سده های 17 و 18 میلادی) سپس با آغاز قرن نوزدهم میلادی بود که سرمایه داری مالی به تدریج شکل گرفت. از اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم که عصر امپریالیسم آغاز می شود، نظام سرمایه در بالاترین مرحله تکامل تاریخی خود قرار می گیرد. براین اساس چارچوب نظری تحقیق حاضر بر بنیاد این نگرش تکاملی استوار که مجموعه رویدادها و حوادث تاریخی این دوران به مثابه دیالکتیک تحول در مبانی نظام سرمایه داری می باشد. بنابراین دگرگونی هر رویداد اثرگذار تاریخی در این عصر پیش زمینه ای است بر تکامل ساختاری نظام سرمایه . این فرضیه تکاملی دگرگونی های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی از تاریخ اروپا را در بطن خود همراه دارد که نوشتار حاضر در تلاش است رابطه آن ها را در دوران مورد نظر با یکدیگر مشخص سازد.
استعمار فرهنگی ایالات متحده آمریکا در عراق (مطالعه موردی صفحات فیسبوک آمریکایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
243-170
حوزه های تخصصی:
استعمار برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی خود تنها از طریق سلطه قهری عمل نمی کند، بلکه شیوه های فکری و فرهنگی را نیز در پیش می گیرد تا سلطه خود را به سلطه ای هژمونیک بدل کند؛ یعنی با تولید معنا مناسبات قدرت را طبیعی و عقلانی نشان داده و از این راه مناسبات مذکور را تثبیت می کند. مسأله اصلی در این مقاله، چگونگی استعمار فرهنگی عراق توسط آمریکا می باشد و پاسخگویی به این سوال که رسانه های آمریکایی با بهره گیری از چه مفاهیمی، این موضوع را عمق بخشیده و سلطه خود در عراق را به سلطه ای هژمونیک مبدل می نمایند. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق نشانه شناسی و تحلیل محتوای کیفی، بخش های اصلی چهار صفحه فیسبوک آمریکایی (سفارت آمریکا در بغداد، آژانس توسعه بین المللی آمریکا، کمپین رسانه ای رادیو سوا و برنامه تبادل رهبران جوان عراقی) که برای مخاطبان عراقی دایر شده اند، مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه نشان داده شد آمریکا در این صفحات با استفاده از بازنمایی مفاهیمی مانند: تقویت حوزه عمومی، ایجاد دموکراسی، تقویت نقش زنان، توجه به اقلیتها و موضوعاتی از این دست برای مخاطبان عراقی، استعمار خود را در این کشور بازتولید کرده و به اِعمال سلطه فرهنگی در فضای جامعه عراقی، می پردازد.
تبیین ابعاد ژئوپلیتیکی امپریالیسم و قلمروگستری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امپریالیسم، به مثابه یک نظریه و فرایند، تأثیرات شگرفی در تغییر فضاهای جغرافیایی و مکانیسم های ژئوپلیتیکی گذاشته است. این پدیده، بیش از هر چیزی با وقوع انقلاب صنعتی در بریتانیا و گسترش فضای سرمایه داری، پیوند خورده است؛ به گونه ای که کوشش فزاینده قدرت های اروپای غرب برای گسترش قلمرو خود و به دست آوردن منابع اولیه مورد نیاز برای اقتصاد و صنعت رو به رشد و نیز ایجاد محدودیت برای رقبا امپریالیسم را به مراحل گوناگونی وارد کرده که هر مرحله الگوهای قلمروگستری و ژئوپلیتیکی خاص خود را تولید کرده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین الگوهای گسترش قلمروی امپریالیسم با رویکرد رئال پلیتیک پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد امپریالیسم از منظر فضایی سه مرحله را پشت سر گذاشته است که در ادبیات ژئوپلیتیک از آن با نام «بازی های بزرگ» یاد شده است. در مرحله اول، دو قطب ژئوپلیتیکی بریتانیا و روسیه نیروهای اصلی و هژمون بلامنازع شناخته می شوند که میدان منازعه آنان در قلمرو اورآسیا و جنوب آسیا قرار داشت. در مرحله دوم، همگرایی چندجانبه علیه آلمان و سپس چندجانبه گرایی اروپای غرب علیه اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت و به تبع آن غرب آسیا و اورآسیا نیز به عنوان میدان های ثانوی به فضایی برای رقابت های ژئوپلیتیکی تبدیل شدند. در مرحله سوم که پس از فروپاشی شوروی آغاز شده و تاکنون ادامه دارد، یک جانبه گرایی ایالات متحده امریکا وجه اصلی و بارز امپریالیسم را تولید کرده است. در این مرحله، غرب آسیا، اورآسیا، و حوزه آسیا- پاسیفیک میدان مهم قلمروگستری به شمار می آیند که با آغاز تحولات اوکراین در زمستان 2022، به نظر می رسد میدان بازی امپریالیسم از اورآسیا به حوزه آسیا- پاسیفیک و سپس غرب آسیا گسترش یافته و تحولات فضایی گسترده ای را تولید خواهد کرد.
آرنت و دغدغه های انسانیِ او در دوران جدید نقد و بررسی کتاب امپریالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئلۀ اصلی این مقاله کاوش درباره ماهیت امپریالیسم به عنوان پدیده ای پیچیده و مهم در دوران جدید است که با موضوع هایی همانند توسعه، دولت- ملت، دیوانسالاری و تابعیت ارتباط دارد. اهمیت این پدیده، هانا آرنت را برآن داشت که ابعاد متکثر آنرا مورد تحلیل و نقادی قرار دهد. هدف پژوهش حاضر، شرح، تحلیل و نقد ابعاد نظری و تاریخی رساله امپریالیسم آرنت و نشان دادن جنبه های اساسی نوآوری ها و کاستی های آن است. در این مقاله از روش توماس اسپریگنز درباره نظریه پرداز سیاسی استفاده شده است. برآیند جستار ما درباره رساله آرنت آن است که مسئلۀ محوری او به عنوان یک فیلسوف انسان و زیست بوم نوع بشر است. او از طریق یافتن وجوه تمایز میان تعاریف برخی مفاهیم، با ایضاح آنها به ارتقاء شفافیت و دقت ادبیات سیاسی مدد رسانده و از این رهگذر، مطاوی رساله خویش را روشن کرده است. هرچند آرنت به نقد کمک های انسان دوستانه کشورهای توسعه یافته به دولت های کم تر توسعه یافته پرداخته و آنرا در مسیر امپریالیسم می داند، اما راه حلی درجهت برون رفت از این معضل پیچیده ارائه نکرده است. تعلیل و تحلیل پدیده های دوران جدید همانند یهودی ستیزی و بی تایعیتی که آرنت بن مایه آن ها را در نژادپرستی یافته است، نمونه ای از نوآوری های او در مقام نظریه پردازی سیاسی است.