مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تحلیل انتقادی گفتمان
حوزه های تخصصی:
"مقاله ى حاضر، گزیده اى از یک تحقیق دانشگاهى است که به منظور فهم و نقد گفتمان و ایدئولوژى پنهان و ژرفِ تاثیرگذار بر «عمل رسانه»هاى غرب، به بررسى و تحلیلِ انتقادىِ گفتمان چهار روزنامه نیویورک تایمز، گاردین، لوموند و دى ولت مى پردازد. رویکرد نظرى اتخاذ شده در تحقیق، ایدئولوژى و گفتمان شرق شناسى به عنوان نظام بازنمایىِ شرق در غرب است. نتایج به دست آمده حاکى از آن است که «تروریسم» و «بنیادگرایى اسلامى»، کلیشه هاى شمایل انگارانه اصلى هستند که توسط مطبوعات غرب مورد استفاده قرار مى گیرند. این دو کلیشه در واقع اسلام و ایران را در رسانه هاى غربى، به عنوان تهدید علیه صلح، دموکراسى و مدرنیزاسیون بازنمایى مى کنند. تحویل یا تقلیلِ مستمر ایران به نوعى تهدیدِ مضاعف تحت عنوان بنیادگرایى اسلامى و تروریسم بین المللى، این کشور را بیش تر از «دیگرانِ» دیگر براى غرب و سایر نقاط جهان، خطرناک جلوه مى دهد.
"
نمود روابط جنسیتی در ترجمه چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی است در راستای بررسی نمود هویت ها و روابط جنسیتی در زبان در نسخه اصلی فیلم «ساعت ها» (انگلیسی) و نسخه دوبله شده آن ( فارسی)– فیلمی که مولفه جنسیت در آن نقش بسزایی ایفا می کند.
بازنمایی مفهوم ‹‹غرب›› در نشریات دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"سوال اساسی این پژوهش چگونگی «بازنمایی» مفهوم «غرب» در مقالات دانشجویی است. این تحقیق با هدف دستیابی به دلالت های مفهوم «غرب» و صورتبندی گفتمان های گوناگون حول این مفهوم انجام شده است. بدین منظور مقالاتی از نشریات دانشجویی در فاصله سالهای ?? - ?? بررسی شده اند.
چارچوب نظری این پژوهش بر گرفته از دیدگاه گفتمانی فوکو و استفاده از نظریات ادوار سعید پیرامون گفتمان شرق شناسی است. روشی که در این تحقیق استفاده شده روش تحلیل گفتمان است.
یافته های پژوهش معرف سه گفتمان «بنیادگرایی»، «دگر خواهانه» و «ملی گرایانه» بوده که در هر یک مفهوم «غرب» به گونه ای متفاوت بازنمایی شده است. با این حال نتایج تحقیق نشان می دهد که در سه گفتمان مذکور صرف نظر از تفاوت های آن ها در بازنمایی مفهوم «غرب» تفاوت ماهوی میان «ما» و «آنها» یعنی «غرب» پیش فرض اولیه تلقی شده است"
تحلیل انتقادی زندگینامه های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا دو چهره کاملا متفاوت از مولانا جلال الدین محمد را از خلال آثار و زندگینامه های معتبر وی، ترسیم نماید و فرآیند حرکت خلفای مولوی را از تجربه های معنوی مولانا به سوی نهادسازی و تدارک ایدئولوژی فرقه ای نشان دهد. برای این منظور سبک و لحن نگارش و شیوه روایت و رویکرد گفتمان مدار را در سه زندگینامه مشهور مولانا (ولدنامه، رساله سپهسالار و مناقب العارفین) بررسی می کند تا فرآیند ایدئولوژی سازی و زمینی شدن (سکولاریته) ارزشهای معنوی وی را در میان پیروانش در آسیای صغیر نشان دهد. بر اساس این پژوهش، مثنوی ولدنامه، شخصیت و رفتار مولوی را نزدیک به واقعیت ترسیم کرده است. فریدون سپهسالار تا حدودی به اسطوره پردازی دست زده، ولی شمس الدین افلاکی از مولوی و خانواده وی مردانی قدیس و مقتدر ساخته و با لحن و سبک مبالغه آمیز خود، از سلوک و اندیشه های مولوی و فرزندانش یک گفتمان ایدئولوژیک بلامنازع و اقتدارگرا تدوین کرده است.
نقد درونی و بیرونی تاریخ نگاری ابن کثیر در البدایه و النهایه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امکان دستیابی به حقیقت رخداد، یکی از مباحث مهم معرفت شناسی است که تاکنون آرای مختلفی را در پی داشته است. اگرچه امکان دستیابی به کنه امر واقع در پژوهش تاریخی بسیار دشوار می نماید، اما به هر حال، با در نظر گرفتن ملاک هایی که در تاریخ با عنوان «نقد درونی و بیرونی راوی و روایت» از آن یاد می شود، می توان میزان خطا را کاهش داده، به واقعیت امر نزدیک تر شد. مورخان نیز به طور عمده در نگارش تاریخ با ملاک هایی خاص به ثبت رخدادهای تاریخی پرداخته اند که تشکیل دهنده تاریخ نگاری آنان است. پرسش محوری این نوشتار این است که از نظر ابن کثیر دمشقی در البدایه و النهایه عناصر اصلی تاریخ نگاری چیست؟ بر اساس نظریه ترکیبی تحلیل انتقادی گفتمان لاکلا و موف و فرکلاف فرضیه مقاله این است که کتاب آسمانی (قرآن)، سنت پیامبر6 و عقل با تکیه بر مذهب شافعی عناصر اصلی سازنده تاریخ نگاری ابن کثیر می باشد. نگارنده با نگرش انتقادی، ضمن اثبات فرضیه، درصد خطای ابن کثیر از اصول خود را در یک نمونه (روایت ائمه اثنی عشر) تجزیه و تحلیل می نماید.
بررسی تأثیر گفتمان رسمی بر روایت زنان از جنگ ایران و عراق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این مقاله برگرفته از تحقیقی با همین عنوان است که به بررسی روایات زنان از جنگ ایران و عراق در خاطراتشان از حیث چگونگی رابطه آنها با گفتمان رسمی جمهوری اسلامی می پردازد .فرضیه اصلی آن این است که زنان در روایت خاطراتشان از جنگ ایران و عراق تحت تأثیر گفتمان رسمی جامعه هستند ، و خود از این روند اطلاعی ندارند . در واقع دانش آنها از جنگ ، شکل گرفته از مفصل بندی گفتمان رسمی جامعه است . چارچوب نظری این مقاله برگرفته از آرای نورمن فرکلاف است ، که مفاهیم بنیادین نظرات وی استخراج و درباره آن بحث شده و سپس در بخش تلفیق نظریه و روش تحلیل انتقادی گفتمان ، مفاهیم استخراجی در تحلیل خاطرات زنان از جنگ بکار رفته است . به این منظور بخشی از خاطرات جنگ چهارتن از زنان که طی سالهای 59 تا 86 به صورت کتاب چاپ شده با این روش بررسی گردیده است .حاصل تحلیل انتقادی گفتمان این خاطرات ، مشاهده گزاره های متعدد گفتمان رسمی جمهوری اسلامی است که خود نشأت گرفته از گزاره های گفتمان غیر رسمی انقلاب اسلامی و گفتمان دینی است.
مقایسه تحلیل انتقادی گفتمان داستان های کوتاه معاصر بزرگ سالان و داستان های کوتاه معاصر نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی و مقایسه ی ساختارها و مؤلفه های گفتمان مدار موجود در داستان های کوتاه معاصر بزرگ سال و نوجوان پرداخته و سعی در بیان این مطلب دارد که تا چه حد و به چه منظور نویسندگان ادبی در آثار خود از این ساختارها و مؤلفه ها استفاده کرده و با پوشیدگی سخن می گویند. بر این اساس،10 داستان کوتاه بزرگ سال و 10 داستان کوتاه نوجوان انتخاب و بررسی شد. تعداد ساختارهای گفتمان مدار موجود در متن بر اساس الگوی ون لیوون، تعیین و شمارش شد. طول متن داستان ها نیز با استفاده از شمارش واحدهای پایانی مشخص گردید. در ادامه درصد به کارگیری مؤلفه ها در هر گروه از داستان ها محاسبه شد و هم چنین به منظور تعیین معناداری تفاوت میان این دو گروه از روش مجذور خی استفاده شد. نتایج حاصل به شرح زیر بود:1. در متون ادبی افزونه بر مؤلفه های مطرح شده در الگوی ون لیوون، مؤلفه های گفتمان مدار دیگری نیز دیده می شود که پنهان کاری را در پی دارد.2. تفاوت داستان های بزرگ سالان و نوجوانان در میزان استفاده از مؤلفه های گفتمان مدار معنادار نیست.3. استفاده از مؤلفه های ادبی در داستان های نوجوانان بیش از بزرگ سالان است.4. استفاده از ساختارهای گفتمان مدار موجود در متون ادبی بیشتر به منظور بیان ایدئولوژی به معنی بیان ارزش های اجتماعی و فرهنگی است.5. ادبیات هم می تواند به صورت ابزاری در دست جناح های مختلف برای بیان ایدئولوژی به معنی ترویج گرایش های گروهی قرارگیرد
روشنفکران و ”ملت“ در کارزار گفتمانی آستانه انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار مشروطه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره مشروطه
در آستانه انقلاب مشروطه در ایران سه نیروی اجتماعی رقیب در عرصه اجتماعی و سیاسی، مشتمل بر روشنفکران مستقل و دینمداران سنتی و تجار، جهت افزایش سهم خود در بازار قدرت ایران به رقابت با یکدیگر و نیز ستیز با سلطنت پرداختند. این رقابت کارزاری گفتمانی را فراهم آورد که در قالب آن این نیروهای اجتماعی برای پیشبرد پروژه هژمونیک خود، هر یک درصدد آن برآمدند تا محتوایی متناسب با سایر مولفههای گفتمانی خود را بر دالهایی محوری، چون ملت و شاه و سلطنت، بار کنند. این سه نیروی اجتماعی در نهایت در جنبش تنباکو و در تقابل با سلطنت، ائتلافی موقت یافتند و همین ائتلاف زمینه ساز ابراز وجود ""ملت"" شد؛ ائتلافی که روشنفکران ابتکار عمل را در کارزار گفتمانی به دست داشتند. در این مقاله با تکیه بر رویکردی گفتمانی، و به ویژه موضع نظری رابرت وثنو در خصوص فرایند تولید فرهنگ، ضمن توصیف و مقایسه محتواهای گوناگون بار شده بر این دالهای محوری از جانب نیروهای اجتماعی آن، بستر اجتماعی که زمینهساز ستیز و آویزهای آنها و ائتلاف نهایی و موقت آنها شد تشریح و بر تفوق گفتمانی روشنفکران تاکید شده است.
جنس دوم به عنوان مبنایی نظری برای تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل فمینیستی انتقادی گفتمان یکی از شاخه های تحلیل گفتمان است که وجه ممیزه آن تمرکزش بر کشف و آشکارسازی روابط نابرابر قدرتِ جاری میان زنان و مردان در مناسبات و نظم های اجتماعی است. مقاله حاضر پیشنهاد می کند که نظریه سیمون دو بووار در کتاب جنس دوم در باب چگونگی شکل گیری هویت جنسیتی و سوژه مؤنث، زمینه نظری مناسبی برای تلفیق میان فمینیسم و تحلیل گفتمان فراهم می سازد. جنس دوم به رغم تقدم زمانی چشم گیری که بر مطالعات گفتمانی دارد، از بسیاری جهات سازگاری قابل توجهی با مفروضات فلسفی (معرفت شناختی، هستی شناختی) غالب رویکردهای تحلیل انتقادی گفتمان دارد. در این پژوهش، جنس دوم از حیث دید انتقادی، مفهوم سازی از قدرت و ایدئولوژی، نسبت آن با برساخت گرایی اجتماعی، نگاه انتقادی به دانشِ پذیرفته شده، ارزیابی تحول تاریخی و نقش نهادها و نظم های گفتمانی در شکل گیری سوژه بررسی شده است
نکاتی تحلیلی و روش شناختی دربارة تحلیل گفتمان (با نگاهی به پژوهش های ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان از رویکردهای تحلیلی و پژوهشی مهم در علوم انسانی معاصر است که به رویکردی محبوب و حتی ""مُد پژوهشی"" در میان محققان ایرانی بدل شده است. این مقاله درقالب روایت تورفینگ از سه نسلِ نظریة گفتمان (که در آن مفهوم نسل بر شیوة تحلیل دلالت می کند نه توالی و ترتیب زمانی) به ارزیابی پژوهش های ایرانی تحلیل گفتمان می پردازد. نسل اول نظریة گفتمان رویکردهایی مانند تحلیل گفت وگو و روان شناسی گفتمانی را دربرمی گیرد. این نسل از توجه محققان ایرانی بی نصیب مانده است. نظریة گفتمان فوکو بر هردو نسل بعدی مؤثر بوده است، اما تحلیل گفتمان فوکویی رویکردی است بسیار متنوع که برحسب نوع و اهداف تحقیق از آثار یا مفاهیم فوکو گزینش می کند. در نسل دوم، گفتمان به متن های نوشتاری یا گفتاری محدود نمی شود، بلکه مجموعة گسترده تری از پرکتیس های اجتماعی را دربرمی گیرد. تحلیل انتقادی گفتمان مهم ترین رویکرد در این نسل است. در ایران استفاده از این رویکرد و به ویژه نظریة فرکلاف بسیار رایج است، اما تمایز میان پرکتیس گفتمانی و پرکتیس اجتماعی و لزوم استفاده از نظریة اجتماعی متناسب در بیشتر پژوهش های ایرانی نادیده انگاشته می شود. نسل سوم، کل حوزة اجتماعی را شبکه ای از فرایندها تلقی می کند که در آن معنا خلق می شود. نظریة گفتمان سیاسی مهم ترین رویکرد این نسل است و در ایران نمونه های متعددی از این نوع پژوهش می توان یافت. این مقاله به برخی نمونه های ایرانیِ هرکدام از رویکردهای مذکور پرداخته است.
بازنگری روایات تاریخی یزگرد اول و بهرام پنجم با تأکید بر تحلیل انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور چهره اسطوره ای بهرام، پس از بیست سال حکومت مسالمت آمیز یزدگرد، به عنوان اتخاذ موقعیتی راهبردی برای جبران شکافِ گفتمانی در جامعه زردشتی قابل توجیه است. سنت روایی زردشتی، بهرام را در گره گاهِ گفتمانی قرار می دهد و عناصری چون شجاعت، جنگ های داخلی و خارجی و کنش های تاریخی او را با رمزگانی اسطوره ای و حماسی، حول آن می تَنَد. هدف این مقاله، بررسی انتقادی «مرگ یزدگرد» و «تاج ربایی بهرام گور از میان دو شیر» براساس گزارش سه متن (تاریخ طبری، تاریخ ثعالبی و بخش تاریخی شاهنامه فردوسی) است تا زیرساخت های ایدئولوژیک و مناسبات قدرت در نظم گفتمانی روایت ها و راویان آشکار شود. از مقایسه روایت های مربوط به یزدگرد و بهرام می توان به سیطره روایت ایدئولوژیکِراویان در بازسازی اسطوره های دینی و احیای آنها در پیکربندی ای تاریخی پی برد. این تحلیل براساس تلفیقی از رویکرد فرکلاف و لاکلو و موفه در تحلیل انتقادی گفتمان صورت گرفته است.
تصویرسازی کارگزاران اجتماعی در اشعار سیاسی ملک الشعرا بهار از منظر گفتمان شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقادی گفتمان به عنوان رویکردی نوین در تحلیل متن و گفتمان معتقد است که هیچ گفتمانی خالی از ایدئولوژی نیست و تلاش می کند که روابط پنهان قدرت، نابرابری اجتماعی و سوء استفاده از قدرت را در گفتمان ها برملا کند. تحلیل گران انتقادی بیشتر بر اساس طبقه بندی های زبان شناختی به تحلیل گفتمان می پردازند در حالی که ونلیوون از مؤلفه های جامعه شناختی معنایی بهره می برد. نگارندگان بر آنند که اشعار سیاسی بهار را بر اساس رویکرد ون لیوون مورد بررسی قرار دهند تا مشخص شود که بهار در دوران پرتنش مشروطه چگونه کارگزاران اجتماعی و عاملان عمل را به تصویر می کشد. آیا از آنها با صراحت نام می برد یا ترجیح می دهد پوشیده سخن بگوید. به منظور نیل به هدف تحقیق، نخست ابیات گفتمان مدار با بن مایه ی سیاسی انتخاب شد سپس مؤلفه های جامعه شناختی-معنایی در هر بیت مشخص گردید. در گام بعدی با محاسبات آماری و طبق بسامد مؤلفه ها، میزان ارجاعات پوشیده و صریح تعیین شد. در نهایت و پس از تحلیل کمی و کیفی نتایج زیر حاصل گردید. نخست آنکه بهار برای بازنمایی فعالان سیاسی و صاحبان قدرت از صریح ترین مؤلفه ها از جمله نام بری و فردی سازی استفاده کرده است. دیگر مؤلفه های پرکاربرد عبارتند از ارزش گذاری، اشتراکی سازی و فعال نمایی. بهار دیدگاه خود را نسبت به کارگزاران اجتماعی با به کارگیری مؤلفه ی ارزش گذاری بیان کرده است. در اشعار وی بسامد مؤلفه های پوشیده بسیار اندک است که این امر خود شاهدی است بر صراحت بهار در بازنمایی کارگزاران اجتماعی.
بررسی ویژگی های سبکی کشف المحجوب با رویکرد نظریه ی انتقادی در چارچوب دستور نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار برآن است تا مختصات سبکی کشف المحجوب را بر اساس دو معنای اندیشگانی و بینا فردی (در دستور هلیدی) مورد بحث و بررسی قرار دهد. دراین بررسی ویژگی ها با توجه به یکی از معانی سبک -تکرار و برجستگی- مورد توجه می باشند. در تحلیل آمارها، نقش و بافت هریک از ویژگی ها در متن کتاب و گفتمان حاصل از آن، بررسی شده است. یکی از ویژگی های گفتمان صوفیه، درون گرایی است که در معنای تجربی به صورت استفاده ی فراوان از فرآیندهای تأکیدی اسنادی نشان داده شده است. از دیگر ویژگی های آن قطعیت کلام است که در معنای بینافردی در استفاده ی فراوان وجه خبری و تأکیدی بازتاب داشته است و اقناع مخاطب با ابزارهای خاص از فرانقش ها انجام گرفته است.
هویت فرهنگی و کیفیت زندگی تحلیل گفتمان ماهنامه ”مرزهای نو“ در دهه 1340شمسی با تکیه بر اسناد موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم کیفیت زندگی دو بعد عینی و ذهنی دارد. کیفیت زندگی در بعد عینی مستلزم تمام مصادیقی است که در سطح روابط اجتماعی، دارایی ها، تملکات فردی، و ساختارهای اجتماعی، به عنوان شاخص های زندگی برتر شناخته می شوند. در بعد ذهنی هم این مفهوم به معنای میزان رضایت فرد از شرایط خویش است. اگرچه این مفهوم را می توان به صورت کمی و با مطالعه شاخص های مرتبط با آن سنجید، ولی امکان مطالعه کیفی این مفهوم نیز وجود دارد. با بررسی ماهنامه مرزهای نو نشریه ای که در دوران پهلوی دوم منتشر می شد کیفیت زندگی امریکایی بازنمایی شده در این نشریه مطالعه شده است. ارتباط سازان این نشریه درصدد بودند با ارائه تصاویری از جامعه امریکا، ذهن مخاطب ایرانی خویش را نسبت به پذیرش این مدعا که ایالات متحده کشوری مدرن و دارای کیفیت زندگی برتر است متقاعد کنند و از این طریق جامعه ایرانی را برای پذیرش روند نوسازی امریکایی در ایران آماده سازند. تحلیل انتقادی گفتمان حاکم بر این نشریه در دهه 1340ش. ایدئولوژی پنهان ماهنامه مذکور را عیان می کند.
اسلام گرایی در کردستان و چالش های ناسیونالیسم کردی و واگرایی؛ علل و زمینه ها (نمونة موردی: تطورات گفتمان مکتب قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد تا در پرتو نظریه دیرینه شناسانه فوکو، به تحلیل تطورات گفتمانی مفهوم شهروندی، از صورت کلاسیک آن به صورت متکثر و حساس به نیاز گروه های خاص، پرداخته و موانع «امکان شهروندی» پنج گروه اجتماعی خاص را مورد بررسی و طبقه بندی مجدد قرار دهد. همچنین تلاش شده در هر مورد، راهکارهای رفع «امتناع» شهروندی با توجه به مباحث نظری و تجربیات جهانی ارائه شود. تطور مباحث نظری انتقادی و تحولات نهادی شهروندی از یک سو و ایجاد نهادها، گرایش ها و مبانی نظری مستقل علوم اجتماعی در مورد گروه های خاص از دیگر سو، باعث تجدیدنظر در درک ما از شهروندی بر مبنای حقوق گروه های اجتماعی «خاص» شده است. دلایل مشترکی برای حذف کامل یا نسبی گروه های خاص مورد بررسی از حیطه شهروندی وجود دارد، مانند عدم موازنه حقوق و مسئولیت های شهروندی در میان این گروه ها، عدم دسترسی آنان به سپهرهای اجتماعی به معنای عام و دوری نسبی آنان از بازار کار.
نقد ادبیات داستانیِ ایران از سال 1341 تا انقلاب اسلامی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، ادبیات داستانیِ منتشرشده در دوره تاریخیِ انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی به شیوه تحلیل انتقادی گفتمان نقد می شود. هدف آن بود تا با اتخاذ رویکردی گفتمانی در نقد ادبی، متون منتشر شده از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی بررسی شود و مؤلفه های فرهنگِ مقاومت در این متون در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، و سیاسی شناسایی و برجسته شود. داده های این مطالعه در قالب «متون»، یعنی شکل نوشتاری کاربرد زبان، تعین یافته اند و این متون به دو دسته کلی تقسیم می شوند: 1. متونی که شرایط اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی فرهنگی را توصیف و تحلیل می کنند؛ و 2. متونی که در حوزه ادبیات داستانی و در دوره زمانی بررسی شده تولید شده اند. از این داده ها، بر اساس اصل اشباع نظری نمونه گیری هدف مند صورت گرفت و به شیوه تحلیل متن کلاسیک و ژرفانگر تحلیل شدند. نقد ادبی این متون با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان نشان می دهد که در این دوره تاریخی چون گفتمان رسمی در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، و سیاسی متأثر از تغییراتی که حکومت در شرایط اجتماعی ایجاد کرد حول دال های مرکزی ای سامان یافته است، در این مطالعه از آن ها با عناوین 1. حمایت از الگوی اقتصادی سرمایه داری، 2. حمایت از الگوی اجتماعی فرهنگی مدرن، و 3. حمایت از الگوی سیاسی پادشاهی یاد می شود. متون ادبی تولید شده در این دوران نیز در نسبت با این گفتمان رسمی، حول دال های مرکزی 1. مخالفت با شیوه تولید سرمایه داری، 2. مخالفت با ترویج مظاهر فرهنگ غرب، و 3. مخالفت با الگوی سیاسی نظام پادشاهی و ظلم و ستم حاکم بر افراد شکل گرفته اند.
تحلیل انتقادی گفتمان «مقامات» مشایخ صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح حال نویسی عرفانی، به طور کل، و «مقامات نویسی»، نگارش شرح حال یکی از اولیا و مشایخ صوفیه، به طور خاص، نقش ویژه ای در گذشته فرهنگی و اجتماعی ایرانیان داشته و در ذهن و زبانِ بهترین شاعران و نویسندگان فارسی زبان، پس از قرن پنجم، تأثیر عمده ای به جای گذاشته است، بنابراین، یکی از ژانرهای مهم تاریخ ادبیات عرفانی به شمار می ر ود؛ گرچه، با همه ارزش و اهمیتش، چنان که باید شکافته و شناخته نشده است. پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی زبان و گفتمان دو متن از این نوع و مقایسة تفاوت ها و تغییراتی که در جریان تحولات نهاد تصوف در زبانِ این گونه متون بروز و ظهور یافته است. متن نخست، سیرت ابن خفیف (د 371 ق)، که به دست ابوالحسن دیلمی و در نیمة دوم قرن چهارم تألیف شده، از قدیم ترین مقامات ِ مشایخ صوفیه است و مقامات ژنده پیل، کهن ترین و گسترده ترین شرح حال احمد جام (د 536 ق)، آخرین نمونه از مقامات ِ عرفانی است که از قرن ششم (تا زمان حملة مغول) در دست داریم. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی است، اما در فرایند تحقیق، هر جا لازم بود، از داده های کمّی استفاده شد. در پژوهش حاضر، داده ها و اطلاعات (حکایات مندرج در مقامات ) بر اساس مبانی روش شناسی فرکلاف در سه سطح، «توصیف»، «تفسیر»، و «تبیین»، تحلیل شده است.
زن در ضرب المثل های فارسی: رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل انتقادی گفتمان ضرب المثل های زنان و مقایسة آن ها در دو فرهنگ کوچه و امثال و حکم می پردازد. پیکره بررسی شده شامل همة ضرب المثل های زنان در دو فرهنگ است. چهارچوب نظری رویکرد فرکلاف و در مواردی، رویکرد هلیدی متیسن، به ویژه فراکارکرد متنی است. روش پژوهش شامل مؤلفه های کیفی و کمی است. مؤلفه های کیفی ابزارهای تحلیل گفتمان انتقادی و رویکرد کمی محاسبه پایایی پرسش نامه ها بر اساس آزمون آلفای کرونباخ را تشکیل می دهد. یافته های این مطالعه بدین شرح است:
1. مناسبات قدرت در گفتمان ضرب المثل های زنان مؤثر است و توزیع قدرت نه تنها میان زن و مرد، بلکه میان زنان نیز بر اساس نقش و جای گاه اجتماعی شان به صورت نابرابر توزیع شده است؛
2. ایدئولوژی حاکم بر گفتمان هر دو فرهنگ، تبعیض و نابرابری جنسیتی و مبتنی بر نظام خویشاوندی است.
از این پژوهش چنین نتیجه گیری می شود که سیر کلی گفتمان ضرب المثل های مربوط به زنان در فرهنگ فارسی در راستای برقراری تعادل و مبارزه با نابرابری است، اما تغییرات ساختارهای اجتماعی و زبانی لزوماً با یک دیگر مقارن نیستند.
بررسی نقش گرایانه و انتقادی گفتمان آموزشی دانشجویان و اساتید در محیط اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به طور کلی به برررسی نحوه ابراز زبان شناختی اساتید و دانشجویان ایرانی مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته زبان انگلیسی و به طور اخص به نحوه ایجاد و تداوم جایگاه و قدرت اجتماعی دربین آنان باتوجه به عوامل اجتماعی و فرهنگی می پردازد. برای انجام این مطالعه 84 متن رایانامه که اساتید و دانشجویان در سال تحصیلی 92-93 تبادل کرده اند از طریق گرامر نقش گرایانه هلیدی و اجزای تحلیل انتقادی گفتمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد اگرچه دو گروه مذکور از رایانامه به طرق متفاوتی برای ایجاد و تداوم ارتباطات اجتماعی خود بهره می برند اما هر دو برای انتقال معانی مورد نظر خود عمدتا متکی به فرآیندهای مادی و ذهنی هستند. آنان همچنین گفتمان و اعمال از قبل تعریف شده توسط عوامل اجتماعی – فرهنگی و مذهبی که در کلاسهای سنتی به کار می برند را به محیط اینترنت نیز انتقال می دهند(برنستین, 1971) و از این طریق جایگاه و قدرت اجتماعی خود را شکل می دهند. یافته های این مقاله می تواند به روشن شدن نقش عوامل اجتماعی – فرهنگی و دیگر عوامل موثر در فرآیند ارتباط رایانه ای منجر شود. دیدگاه انتقادی این مطالعه میتواند تاثیر عمیقی بر روی دانشجویان و اساتید آنها در رابطه با تعامل در محیط اینترنت داشته باشد و به اساتید راههای مشخصی برای شناخت و ارزش نهادن به زبان استفاده شده توسط دانشجویان ارائه دهد.
نقد و تحلیل گفتمان نقشبندیه در غزل جامی بر اساس نظریه زبان شناختی فرکلاف و هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر تیموریان یکی از ادوار مهم در تاریخ تصوف به شمار می رود. مهم ترین ویژگی تصوف این عهد که آن را از سایر ادوار تصوف متمایز ساخته «حرکت آن به سوی قدرت سیاسی» است که در ارتباط با سلاطین تیموری و پرنفوذترین فرقه صوفیه در این عهد یعنی «طریقت نقشبندیه» تبلور یافته است. پژوهش حاضر سعی دارد با بهره گیری از روش تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف و تکیه بر آراء مایکل هلیدی در حوزه دستور نقش گرا، به بررسی جایگاه تصوف طریقت نقشبندیه در گفتمان غزلیات جامی بپردازد. در منظومه های سه گانه جامی شاهد گفتمان های مختلفی در قالب شعری غزل هستیم که در این میان، گفتمان غزل قلندرانه، ناصحانه و مدحی مهم ترین بسترهای تبلور ایدئولوژی طریقت نقشبندیه به شمار می روند. در میان اصول چندگانه صوفیان نقشبندیه، «خلوت در انجمن» و «سفر اندر وطن» بیش از سایر اصول مورد توجه جامی بوده است. فرایندهای مادی و رابطه ای و شیوه نام دهی مشارکین گفتمان، ابزار اصلی جامی در زمینه تبلور «جهان بینی طریقت نقشبندیه» در گفتمان غزل هستند. تحلیل گفتمان غزلیات با توجه به روش تحلیل نورمن فرکلاف، در سه سطح «توصیف، تفسیر و تبیین» صورت گرفته است. از میان فرانقش های سه گانه زبان نیز «فرانقش اندیشگانی» مدّنظر قرار داده شده است.