فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۰۱۲ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
58 - 97
حوزه های تخصصی:
راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، با توجه به ثابت بودن اهداف و ظرفیت اقتصادی، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی، امنیت فیزیکی و گسترش ارزش های آن همواره میان دو نگرش انزواطلبی و گرایش بین الملل خواهی در فراز و فرود بوده است. آخرین سند راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در سال 2022 بخش مهمی از این سند دورنمای روابط سیاسی، امنیتی، تجاری، اقتصادی، فناوری و ژئوپلیتیکی دو کشور آمریکا و روسیه و متحدان آنها را طی حداقل یک دوره ریاست جمهوری (بایدن) در جهان نشان می دهد. راهبرد امنیت ملی آمریکا در دوره بایدن بیشترین توجه خود را بر روی چالش های ژئوپلیتیکی روسیه، جنگ روسیه علیه اوکراین، رقابت ژئوپلیتیکی روسیه با آمریکا و غرب تمرکز یافته است. در این پژوهش کوشش شده است تا از منظر راهبرد امنیت ملی آمریکا در دوره بایدن چالش ها و رقابت های ژئوپلیتیکی آمریکا با روسیه در ابعاد و حوزه های مختلف مورد بررسی و تحلیل ژئوپلیتیکی قرار گیرد. از این رو، نگرانی شدید آمریکا نسبت به چالش ها و رقابت های ژئوپلیتیکی روسیه در قلمروهای ژئواستراتژیک و مناطق ژئوپلیتیک جهان ضرورت پرداختن به رفتار روسیه را در راهبرد امنیت ملی کشور اجتناب ناپذیر ساخته است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها و اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس دو سند راهبردی آمریکا و سند ائتلاف ناتو آمریکا از این زمان به بعد وارد یک چالش و رقابت ژئوپلیتیکی جدیدی با روسیه شده است که نتیجه آن ساختار جدید ژئوپلیتیک نظام جهانی و سیاست نوین جهانی را شکل خواهد داد و نظام بین الملل از حالت گذار ژئوپلیتیکی به ثبات نسبی در قلمروها و مناطق ژئوپلیتیکی خواهد رسید.
Analyzing Geopolitical Relationship of Iran and Pakistan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
350 - 372
حوزه های تخصصی:
Pak-Iran relations are of great importance for both states. There have been some stumbling blocks in bilateral relations: India-Iran ties, Sectarianism, Jundullah, and the Taliban are all factors that have harmed relations in the post-9/11 era. However, the changing regional dynamics provide for opportunities following the U.S. withdrawal from Afghanistan. This research looks into the factors that did not allow the relationship to grow altogether despite the existing potential in the post-9/11 period. The growing India-Iran ties, their North-South Transport Corridor, and the Indian plan to include Chabahar in it are causing concern in Islamabad. This mistrust needs to be bridged to augment cooperation. Moreover, the U.S. withdrawal from Afghanistan and the China-Iran comprehensive cooperation agreement are good developments for both Pakistan and Iran to turn the relationship into a closer partnership. The changing dynamics in the region provide opportunities for both the states to adopt.
تدوین استراتژی ژئوپلیتیک؛ الزامی در گذار به مرحله نوین پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
193 - 204
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای با پتانسیل های مؤثر بازیگری در عرصه های بین المللی، ضمن اثرپذیری از دگرگونی های روابط بین الملل، به دنبال تأثیرگذاری بر روابط و ساختارهای موجود است. جغرافیای وسیع و متمایز ایران، منابع عظیم انرژی در داخل و اطراف ایران، ترکیب و کیفیت ساختار جمعیتی جوان و مستعد، انسجام ایدئولوژیک، عمق و گستردگی حوزه نفوذ فرهنگی، موقعیت منحصر به فرد ژئوپلیتیک با تأثیرات متقابل استراتژیک بر تحولات منطقه ای و سایر مزایای نسبی متعدد، از جمله ویژگی های شاخص ایران در فضای بین المللی است. با وجود این، ثبات و تأمین امنیت داخلی و خارجی، رشد و توسعه اقتصادی، ارتباطات گسترده با حوزه های نفوذ نرم افزاری و تأثیرگذاری بر تحولات منطقه ای و فرامنطقه ای ایران، در شرایطی تحقق می یابند که جمهوری اسلامی ایران، توسعه پایدار و تعاملات داخلی و خارجی خود را در قالب یک استراتژی جامع و متکی بر واقعیت های جغرافیایی و ژئوپلیتیک، با تکیه بر مزیت های نسبی کشور، طراحی و تدوین کند. این مهم از دیدگاه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، بیانگر یک طراحی استراتژیک با عنوان استراتژی ژئوپلیتیک است که برای تبیین چرایی و چگونگی تدوین آن می توان گفت عبارت از یک جامع نگری عملیاتی با نگرش و رویکردهای استراتژیک مبتنی بر واقعیت های جغرافیایی مولد قدرت است؛ به گونه ای که با نگاهی فراگیر از دور به نزدیک و یا از بالا به پایین، بستر ورود به صحنه های قدرت را با حداقل هزینه و در بالاترین سطح ممکن با هدف بازنمایی و تأمین بهینه منافع همه جانبه کشور، فراهم کند. بر اساس یافته های تحقیق ج. ا. ایران در تهیه و تنظیم «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» تا آنجا که به محیط استراتژیک بیرونی مربوط می شود به ناچار باید سه واقعیت محوری را بپذیرد که عبارت اند از: ۱. تراکم تهدیدهای پیرامونی، ۲. مرزهای کنترل ناپذیر و ۳. فقدان چتر حمایتی بین المللی؛ زیرا این واقعیت های ارضی کشور ایران تأثیرات درازمدت بر امنیت، وحدت ملی و تمامی گستره ها به جای می گذارند و با تنظیم استراتژی ژئوپلیتیک بتواند به تأثیرگذاری خود در منطقه و نظام بین الملل به طور مؤثر ادامه دهد.
The Right to War and Katechon in the Geopolitics of Crisis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
86 - 113
حوزه های تخصصی:
Conducting a special military operation in Ukraine has created a crisis in legal and geopolitical order. Political documents such as ``On the Historical Unity of Russians and Ukrainians`` and ``on conducting a special military operation`` cannot be truly re-read except by re-interpreting the geopolitico-theological texts of the Heideggerian theoreticians of the Russian Katechonic identity. By re-visiting the theory of Katechon, this article aims to examine the so-called Katechontic identity of Russia in the geopolitics of crisis and the dimensions of the Russian mindset in intervention in legal rule making in the global state of war. In fact, the main question of this article is how the Katechonic identity of Russia is defined in apocalyptic geopolitics, and theories such as neo-Eurasianism and National Bolshevism, based on theological and philosophical foundations, have worked to prepare an anti-legal order beyond the international legal order? The Russo-Ukrainian War is the main case. This article is in the framework of radical political theology, critical theory in international law and critical geopolitics.
A Critical Geopolitical Analysis of the Representation of Africa in International Relations: Andrew Linklater’s Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
231 - 254
حوزه های تخصصی:
The African continent has, to date, been mostly perceived as a “marginalized” geographical or geopolitical foundation and is represented in international relations (IR) so narrowly in the definitions provided by classical geopolitical knowledge or hegemonic knowledge of international relations. Nevertheless, efforts must be made by intellectual and practical elites worldwide for a more realistic representation of the opportunities and potentials of this continent by relying on conceptual-theoretical formulations. To address the main question of the relationship between Africa's geopolitical position and its conceptual and theoretical representation within the discipline of International Relations. The author suggests examining the pathology of conceptual-theoretical formulations in International Relations (IR) and Geopolitics. this requires a new reading of critical geopolitics drawn on the works of Andrew Linklater, which can provide more basic explanatory ideas with the critique of epistemological foundationalism, state-centrism, narrative-based approach, and nature of the disciplines. This paper is a theoretical research that proposes a new conceptual framework. It adopts an explanatory-critical analytical method to explain the theoretical approach of global critical geopolitics. The results of the paper emphasize that the theories and texts of IR and Geopolitics must be reviewed and reformulated with innovative evaluations centered on the position and role of Africa in the international history of the world. It highlights the importance of considering the distinct lived experiences of the continent which can serve as a basis for developing a methodological, epistemological, and ontological research program for participation in global politics and non-western international relations.
الزامات ژئوپلیتیکی توانمندسازی سواحل جنوب ایران: از منظر افزایش قدرت دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
215 - 239
حوزه های تخصصی:
ایران در زمره کشورهایی است که از موقعیت دریایی مناسبی برخوردار است و می تواند از موهبت های دریایی بهره مند شود. موقعیت جغرافیایی ایران بین دریای خزر از سمت شمال، خلیج فارس و دریای عمان از سمت جنوب، موقعیت دریایی مناسبی برای ایران به ارمغان آورده است. ایران می تواند با برخورداری از مزایای اقتصادی و دریانوردی تجاری، به ارتقاء جایگاه قدرت دریایی خود در عرصه منطقه ای و فرامنطقه ای کمک نماید. نوشتار پیش رو در پی تببین الزامات ژئوپلیتیکی توانمندسازی سواحل جنوب ایران به عنوان پیونددهنده فضای داخلی به فضای بین المللی است؛ امری که موجب ارتقاء قدرت دریایی کشور می گردد. روش تحقیق مقاله مزبور با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسناد مربوطه است. نتایج نشان می دهد، عواملی همانند ماهیت برّی ایران و بی توجهی تاریخی به سواحل جنوبی؛ ظرفیت جغرافیایی، ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی سواحل ایران(همانند: شرایط توپوگرافی و اقلیمی مناسب، سواحل طولانی، مجاورت با عرصه های اقیانوسی، تسلط بر شبکه های ارتباطی دریایی، ویژگی های ترانزیتی پیوندی و امکان اتصال کشورهای شمالی و جنوبی به یکدیگر)؛ نقش سواحل جنوبی ایران بویژه سواحل مکران در قدرت دریایی و همچنین اهمیت دریا در اسناد بالادستی، می تواند در تقویت سواحل و قدرت دریایی کشور مورد توجه بیش از پیش قرار گیرند. راهکارهای پیشنهادی باید متکی بر مواردی همانند وابسته سازی سایر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به سواحل ایران و بهره مند شدن از توسعه تکنولوژی دریایی در قالب یک استراتژی و دیپلماسی دریایی هوشمند به اجرا درآید.
مؤلفه های پایش مناقشه و همکاری در حوضه های آبریز فرامرزی و پیاده سازی آن در حوضه آبریز دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
268 - 306
حوزه های تخصصی:
پایش همکاری و تعارضات در حوضه های فرامرزی جهت مدیریت پایدار منابع آبی مشترک و امنیت منطقه ای ضروری می باشد. بخصوص اینکه تغییراقلیم، توسعه طرح های آبی و عدم توازن قدرت بین کشورهای ساحلی بستر را برای تشدید مناقشات در این حوضه ها مهیاتر نموده است. واقعیتی که پایش پویای وضعیت مناقشات و همکاری را ضرورت می بخشد. مقاله حاضر تلاش دارد تا روش شناسی را بدین منظور ارائه دهد و برای تشریح آن، حوضه فرامرزی دجله و فرات به عنوان منطقه مطالعاتی درنظر گرفته شده است. بدین منظور، مؤلفه هایی برای توسعه چنین سامانه هایی احصاء شدند که مهم ترین آنها عبارت بودند از: الف) درک صحیح از مسائل حوضه و محرک های داخلی و خارجی مؤثر بر مناقشه و همکاری، ب) پایش طرح های توسعه و تبعات آنها بر موافقت نامه ها و یا مغایرت آنها با کنوانسیون های بین المللی، ج) پایش رسانه و گفتمان مسئولین کشورها و د) پایش نحوه فعالیت کمیته های فنی مشترک و بعضاً فراتر از آن، «شوراهای عالی همکاری راهبردی» بین کشورها. در نهایت، نمایش مجموعه اطلاعات فوق با استفاده از ابزارهای استانداردی مانند مقیاس های BAR و iBAR یا ماتریس TWINS. قطعاً عملیاتی شدن این سامانه ها یک کار میان رشته ای است که نیازمند تعامل متخصصان مختلف مانند حوزه های روابط بین الملل، مهندسی منابع آب و علوم سیاسی می باشد.
آسیب شناسی وضعیت نظام سکونتگاهی شهری و روستایی با رویکرد آمایشی و استقرار جمعیت در سواحل و جزایر جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
46 - 57
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی در توزیع جغرافیایی جمعیت اثر دارند که تاثیر اقتضائات جغرافیایی، عوامل طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی از جمله آنها است. اقتضائات جغرافیایی نظیر شیب و پستی و بلندی ها (توپوگرافی)، ویژگی های اقلیمی همانند میزان بارندگی، ویژگی های زمین شناختی همانند خاک مناسب و دسترسی به منابع آب، در شکل گیری اجتماعات بشری و فعالیت های اقتصادی موثرند. از طرف دیگر به لحاظ تاریخی هم جریان های اقتصادی همانند راه ابریشم بر شکل گیری و توسعه شهرها و روستاها اثر داشته اند. شاید موضوع حکمرانی را هم به عنوان یک عامل موثر در این زمینه به توان نام برد که چگونه بین امنیت ملی و منطقه ای و استقرار و توسعه سکونتگاه ها و فعالیت ها رابطه ایجاد کرده است. مطالعات نشان می دهد در توزیع و تراکم جمعیت تنها یک عامل موثر نیست بلکه همواره مجموعه ای از عوامل در یک ارتباط تنگاتنگ تاثیر می گذارند. چرا که در این صورت انتظار می رود دو نقطه با شرایط یکسان دارای توزیع و تراکم تقریبا یکسان باشند، اما مشاهده می شود که چنین امری اتفاق نمی افتد. نوع فعالیت ها و الگوی آن، بهره وری فعالیت ها، زمینه اشتغال، کیفیت و قیمت مسکن و دهها مورد دیگر که از عوامل اقتصادی به شمار می آیند و همچنین عوامل اجتماعی نظیر مذهب، اعتقادات و نژاد در نحوه توزیع و پراکندگی جمعیت موثرند.
چالش های سیاستگذاری امنیتی خاورمیانه در عصر بحران های ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
1 - 25
حوزه های تخصصی:
بحران های ژئوپلیتیکی تابعی از معادله رقابت سیاسی بازیگران نوظهور و تغییر در موازنه قدرت می باشد. خاورمیانه در زمره مناطقی محسوب می شود که اولاً دچار چالش های سیاستگذاری امنیتی بوده، ثانیاً با نشانه هایی از بحران های تصاعدیابنده ژئوپلیتیکی روبه رو گردیده و نکته سوم آنکه در گذر زمان زمینه برای ظهور نخبگان رایکال نیز به وجود آمده است. هر یک از مولفه های یادشده را می توان در زمره چالش های اصلی سیاستگذاری امنیت منطقه ای در خاورمیانه دانست. ساخت اجتماعی و الگوی کنش نخبگان نقش موثری در روند سیاستگذاری دارد. هر گونه سیاستگذاری راهبردی و امنیت منطقه ای ماهیت زمینه ای داشته و تابعی از شکل بندی های ساختار محیطی و الگوی کنش کارگزاران می باشد. سیاستگذاری امنیت منطقه ای خاورمیانه به این دلیل با چالش های پایان ناپذیر روبرو می باشد که اولاً دارای محیط آشوب زده بوده، ثانیاً بر اساس نشانه هایی از کنش رادیکال کارگزاران قرار دارد و نکته سوم آنکه تحت تاثیر مداخله قدرت های بزرگ و ائتلاف منطقه ای آنان می باشد. این مقاله با ماهیت بنیادی و با بهره گیری از رهیافت هویت و ساختار باری بوزان با استفاده از روش شناسی تحلیل داده ها و تحلیل محتوی داده های در دسترس در پی پاسخ به این سوال می باشد: «سیاستگذاری امنیت منطقه ای خاورمیانه برای ثبات و موازنه دارای چه نشانه هایی بوده و چه عواملی منجر به تداوم بحران های منطقه ای خاورمیانه گردیده است؟» نتایج نشان می دهد که درک واقعیت های محیط منطقه ای خاورمیانه بر اساس الگوی کنش کارگزاران حاصل می شود. سیاستگذاری امنیتی در محیط آشوب زده ماهیت تاکتیکی خواهد داشت. معادله قدرت و بحران های منطقه ای را باید به عنوان چالش پایان ناپذیر سیاست های امنیتی در خاورمیانه دانست.
تبیین مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط خارجی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
26 - 56
حوزه های تخصصی:
علایق ژئوپلیتیک جزء لاینفک منافع ملی هر دولت سرزمینی قلمداد می شود. با شناسایی مولفه های تاثیرگذار این مفهوم و میزان اثرگذاری آنها در روابط دوجانبه، می توان روابط خارجی بین کشورها را دقیق تر تجزیه و تحلیل نمود. روابط ایران و ترکیه در طول تاریخ متاثر از علایق ژئوپلیتیکی دو کشور در مقیاس های ملی، منطقه ای و بین المللی بوده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، و با استفاده از روش میدانی و کتابخانه ای به بررسی مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط دو کشور پرداخته است. همچنین در بخش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از آزمون T-Tet و در بخش رتبه بندی مولفه ها از آزمون فریدمن استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، در 8 بعد: سیاسی، جغرافیایی، ژئواکونومی، ژئوکالچری، ژئواستراتژی، فضای مجازی-رسانه ای، علمی-تکنولوژی و اکولوژی قابلیت طبقه بندی دارد. همچنین طبق رتبه بندی مولفه ها، مولفه جغرافیایی بیشترین و اکولوژیکی کمترین میزان اثرگذاری را در روابط دو کشور داشته است.
تحلیل نظری نقش مؤلفه های مدیریت سیاسی فضا بر پایداری منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
109 - 138
حوزه های تخصصی:
مسئله پایداری منابع آبی یکی از جدی ترین چالش هایی است که کشورها در چند دهه اخیر با آن مواجه بوده اند. پایداری منابع آبی عبارت است از: تأمین نیازهای آبی نسل حاضر و نسل های آینده؛ بنابراین حفظ چنین وضعیتی ارتباط مستقیمی با مدیریت سیاسی فضا در یک کشور دارد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و در چارچوب رابطه سیاست و فضا از دیدگاه نظری به دنبال بررسی نقش مؤلفه های مدیریت سیاسی فضا بر پایداری منابع آبی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سه بُعد 1. قانون گذاری(شامل: ساختار حکومت در یک کشور، تفویض اختیارات به نهادهای متولی آب، تمرکز قدرت سیاسی، تعدد و سطوح نهادهای قانون گذار، رابطه حکومت و ملت، الگوی نظام سیاسی حاکم) 2. مدیریت اجرایی(شامل: سیستم بودجه ریزی کشور، استراتژی های توسعه ملی، مسئله کارآمدی دولت و نهادهای زیرمجموعه، فرهنگ سیاسی، بوروکراسی، منابع درآمدی دولت، سطوح مدیریت اجرایی)3. تقسیمات سیاسی فضا(شامل: توازن و عدم توازن در واحدهای استانی، تمرکز در کانون های سیاسی اداری، معیارها و ضوابط تقسیمات کشوری، همگونی و ناهمگونی واحدهای سیاسی فضایی از جنبه طبیعی، نیروهای تأثیرگذار بر فرایند تقسیمات سیاسی) از جمله مهم ترین ابعاد و مؤلفه هایی هستند که پایداری منابع آبی را تحت تأثیر قرار می دهند.
نووپلیتیک ؛ پارادایمی نو در ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
229 - 269
حوزه های تخصصی:
در دهه پایانی قرن بیستم و با پایان دوره جنگ سرد، جهان شاهد تغییرات شگرفی در نقشه جغرافیای سیاسی خود بوده است؛ که زمینه ساز رقابت های ژئواستراتژیکی نوینی شد. تغییر اول، نگرانی های سیاسی ناشی از پویایی های نظامی بود؛ بطوری که حرکت جهان به سوی یک نظام بی قاعده، چندقطبی با شکل گیری موازنه قدرت و امکان تسلط نظامی ابرقدرت های بزرگ در مناطق کلیدی فر ارسید. تغییر دوم، عمدتاً اقتصادی بود؛ یعنی رشد عظیم سیستم های بازار آزاد در تجارت جهانی و شبکه های درهم پیچیده سرمایه گذاری. در این راستا، سومین تغییر در حال ظهور عبارتست از گسترش انقلاب اطلاعاتی با پیامدهایی از نوع قدرتِ دانش، که در بازیگران غیردولتی نفوذ کرده و منجر به همبستگی جهانی و ایجاد محصول جدیدی برای نظم جهانی شده است. به همین دلیل، گروهی از نظریه پردازان و استراتژیست ها آن را به عنوان مروری بر تغییر پارادایم می پندارند، اما اکثریت آن را با هریک از پارادایم های مهم رئال پلیتیک و ناسیونالیسم مرتبط می سازند.
در این راستا، تعامل میان دانش و قدرت، اصول بسیار ساده ژئوپلیتیک را که اغلب توسط رئال پالیتیک یا سیاست واقع گرایانه فراموش شده است، اصلاح می کند. ژئوپلیتیک نوعی چشم انداز پانوپتیک از قدرت/دانش است که بدنبال ارزیابی موقعیت قطب های قدرت جهان برای کمک به تمرین کشورداری توسط قدرت های بزرگ تعریف می شود. گاه نیز آن را گفتگو درباره سیاست جهانی با تاکید خاص بر رقابت دولتی و ابعاد جغرافیایی قدرت می دانند. از این رو، تعریف و چیستی قدرت و دانش و اعمال آن در ژئوپلیتیک اهمیت به سزایی می یابد. بنابراین، در حالی که ساختارها و حتی پویایی نظم جهانی بشدت در حال تغییر هستند، در مباحث ژئوپلیتیکی پارادایم های جدیدی به ویژه در حوزه غیردولتی مشتمل بر بازیگران جامعه مدنی درحال ظهور می باشند که اصطلاحاً به آن «نووپلیتیک» می گویند. «نووپلیتیک» رویکردی نسبت به حکومت داری است که بوسیله سازمان های غیردولتی به عنوان بازیگران دولتی انجام می شود، و بر نقش قدرت نرم در ابراز ایده ها، ارزش ها، هنجارها و اخلاق از طریق تمام رسانه ها تأکید می کند. این باعث متمایز شدن آن از سیاست واقع گرایانه، که بر ابعاد سخت و مادی قدرت و بر دولت ها به عنوان تعیین کننده های نظم جهانی تاکید دارد، می شود.
نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است: ماهیت استراتژی دانش چگونه به شکل دهی پارادایم نوینی به نام نووپلیتیک با بازیگران جامعه مدنی منجر شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، درهم تنیدگی سه مفهوم کلیدی نووسفر، قدرت نرم و قدرت هوشمند در عصر اطلاعات و تکنولوژی های نوین منجر به شکل گیری پارادایم جدیدی به نام نووپلیتیک شده است. ساخت این نووپلیتیک ها، منطبق با شرایط قرن 21 و وابسته به ماهیت استراتژی دانش/قدرت خواهد بود. زیرا در جهان کنونی، دانش به سرعت در حال تبدیل به منبع قوی تری از قدرت و استراتژی ها می شود، تا آنجا که سیاست واقع گرایانه و فضای بین المللی نمی تواند آن را جذب کند.
تاثیر رویدادها و روندهای بین المللی و منطقه ای بر افزایش بازیگری و خواست کُردها در عراق (1991- 2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
57 - 81
حوزه های تخصصی:
در یکصدسال گذشته کُردها بویژه در عراق در برهه های مختلفی در تلاش برای تجدیدنظر در مناسبات ساختاری و حتی مرزی منطقه بوده اند؛ در این بین روندها و رویدادهای بین المللی و منطقه ای طی سه دهه ی اخیر تاثیر بیشتری بر سرنوشت آنها داشته است. مقاله حاضر که داده های آن از منابع کتابخانه ای و برخط و نیز مصاحبه با مسئولان و متخصصین گردآوری و با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از نظریه مجموعه امنیت منطقه ای به رشته تحریر درآمده، بدنبال یافتن پاسخ این سوال است که رویدادها و روندهای بین المللی منطقه ای در سه دهه ی اخیر چه تاثیری بر وضعیت کُردها در عراق داشته اند؟ فرضیه مقاله تاکید دارد مجموعه تحولات از جمله پایان نظم دوقطبی (1991) و شروع منطقه گرایی از یکسو و تحولات و رویدادهایی نظیر ایجاد منطقه نیمه خودمختار (1991)، حمله آمریکا به عراق (2003)، وقوع بهار عربی (2011) و ظهور داعش (2014) باعث افزایش قدرت بازیگری و نیز خواست کُردها در جهت ارتقای سطح دولت شان از «فدرال-محلی» به «مستقل-ملی» در سال 2017 شده است.
Globalization and Marsh’s Environment-Population in Iraq using GIS Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
171 - 185
حوزه های تخصصی:
Iraq's Hammar marsh was a key region for food production economically. The Hammar marsh's ecosystem had started to deteriorate by 1980 because of the war. Ever since then it has had serious issues brought on by both natural and human causes. We highlight these issues, their links, and how social and economic forces led to environmental deterioration in this essay by focusing on globalization. We measured changes in ecological, economic, and social systems using a variety of metrics during the last 20 years in order to quantify the issues and chronicle the changes. Significant climatological changes, including decreases in precipitation and humidity as well as temperature rises, have influenced environmental deterioration in the Hammar marsh. The Hammar marsh's social structures were also subjected to a great deal of stress, including as conflict and sanctions. To determine how the environment has changed across three periods between 2002, 2012, and 2022, we computed and examined categorization changes in Landsat images. Throughout the research region, changes in climatological variables were linked to changes in the vegetation and water.
The Fishermen Conflicts Management as Results of Illegal Fishing in Coastal Waters of Meranti Island(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
186 - 211
حوزه های تخصصی:
Illegal fishing is one of the biggest problems currently being faced from various existing marine and fishery activity problems. The fishing ground in other countries has started to run out, while the abundance of fish in the Indonesian seas makes foreign fishermen tempted to exploit fish in the Indonesian sea illegally, especially in the areas around the coast of Riau province, for example, in the Kabupaten of Meranti. This research with the systematic literature review method attempted to analyze how Indonesia's strategies and policies are in maintaining the defense of the border areas to prevent illegal fishing in the coastal waters of Riau Province in a sustainable manner using a systems approach. The results of the study stated that the occurrence of illegal fishing is also triggered by the need and demand for certain fish stocks that have high economic value, especially those consumed by visitors of expensive restaurants overseas.
مروری بر جایگاه برنامه ریزی و توسعه منطقه ای در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
9 - 19
حوزه های تخصصی:
براساس بررسی های انجام شده از دیرباز توسعه متوازن و پایدار از جمله اهداف اساسی کشور بوده است. به طوری که با نوساناتی توجهاتی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های توسعه قبل و بعد از انقلاب اسلامی به مقوله "توسعه منطقه ای" صورت پذیرفته است و به تعبیری از جمله مولفه هایی بوده اند که تحلیل اثرات آنها بر چهره پردازی نظام ملی در مقیاس خرد و کلان بسیار اهمیت دارد. اگرچه با مشاهده وضعیت کنونی، به نظر می رسد کیفیت زندگی مردم و سطح رفاه اجتماعی ایشان دستخوش نابرابری های عظیمی از منظر توزیع منابع مالی، زیرساخت ها و امکانات رفاهی شده است. بنابراین می توان گفت عدم توفیق برنامه ریزی توسعه منطقه ای و تقسیم کار فضایی، موجب افزایش نابرابری و فاصله در بین مناطق مختلف کشور شده است. بنابراین توجه به مغایرت های منطقه ای و غلبه کردن بر آن در سطوح توسعه هر یک از مناطق به منظور ایجاد ساختار منطقی در تقسیم کار و ایجاد انواع تخصص که با بهترین وجه وظایف توسعه ملی را برآورد سازند، ارتباط برنامه ریزی ملی با برنامه ریزی توسعه منطقه ای را بیش از پیش ضروری می نماید.
حکومت سازی طالبان در افغانستان؛ چالش های ژئوپلیتیکی فرا ملی و راهکارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
98 - 133
حوزه های تخصصی:
حکومت برای نظم بشر یک اصل و حکومت سازی برای کشورها مهم ترین بخش برای بقای کشورهاست. کشورهایی که پیش تر به آسایش اجتماعی و قدرت ملی رسیده اند، قبل تر از همه در امر حکومت سازی موفق شده اند. ساختن یک حکومت کارآ و مردمی آن هم در کشوری مثل افغانستان (موقعیت حائل)، قطعاً با چالش های فراوان ژئوپلیتیکی در مقیاس های فروملی و فراملی روبه رویند. چالش های ژئوپلیتیکی در مقیاس فراملی در کشوری مثل افغانستان از تأثیرگذارترین مؤلفه ها در امر حکومت سازی است. تحقیق حاضر در تلاش است تا ضمن درک موانع و چالش های ژئوپلیتیکی طالبان در مقیاس فراملی برای ساخت یک حکومت مردمی و کارآ در افغانستان، به بررسی راهکارهای عملیاتی عبور از این چالش ها نیز بپردازد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. همچنین شیوه ی جمع آوری اطلاعات به صورت هم پیمایشی(مصاحبه و پرسشنامه ای) و هم به شیوه ی کتابخانه ای صورت گرفته است. پس از گردآوری داده ها، به کمک روش کیو و استفاده از نرم افزارSpss اقدام به تحلیل گفتمان و الگوهای نظری نخبگان سیاسی راجع به مساله موردنظر پرداخته شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اشتراکات سرزمینی-تمدنی با کشورهای همسایه، راهبردهای متضاد و مداخلات کشورهای همسایه، منطقه و قدرت های بزرگ در افغانستان و موقعیت ژئوپلیتیکی حائل افغانستان از مهم ترین چالش های حکومت سازی در افغانستان به حساب می آیند. همچنین ایجاد روحیه همکاری و حتی مشارکت با کشورهای جهان برای مبارزه با گسترش تروریسم جهانی، تعامل با نهادهای بین المللی حقوق بشری، سیاسی و اقتصادی و اتخاذ سیاست بی طرف فعال در سطح سیاست بین المللی به عنوان راهکارهای مهم گذار از این چالش ها شناسایی شده است.
مؤلفه های اثرگذار بر تغییر ماهیت شبکه فراقاره ای ابریشم در قرون 16م تا 20 م (با تمرکز برنقطه کانونی آن در آسیای مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
134 - 161
حوزه های تخصصی:
شاهراه کهن خشکی که در پایان قرون جدید نام «ابریشم» یافت، میراث دار بیش از دو هزاره نقش آفرینی میان کانون های مهم تمدنی در جهان است. چنین کارکردی در آغاز قرون جدید به تدریج دگرگون شد، و به تبع آن سرزمین هایی که قرن ها شکوه خود را در گرو آن می دیدند نیز متناسب با جغرافیای خود در شرایط جدیدی قرار گرفتند. آنچه تغییرات جاده ا ی را در ژئوپلیتیک آسیای مرکزی به مساله ای برای پژوهش مبدل ساخته، علاوه بر موقعیت متفاوت این سرزمین به عنوان نقطه کانونی و محصور در خشکی جاده ابریشم، اختلاف نظر پژوهشگران در خصوص «افول » و « تداوم شکوه» جاده و به تبع آن آسیای مرکزی است؛ در نوشتار حاضر با ورود به این چالش علمی، با اتخاذ روش تحقیقی کیفی، و بهره گیری از رویکرد تحلیل تاریخی به شیوه گردآوری داده ها از اسناد تاریخی، برای فهم سرنوشت جاده ابریشم و آسیای مرکزی در قرون جدید این مساله را مورد تأمل قرار خواهیم داد که عوامل موثر بر تغییر ماهیت جاده خشکی ابریشم در آسیای مرکزی چه بوده است؟ پاسخ آغازین ما این است که « ظهور قدرت ها در درون اوراسیا و در سطح فراقاره ای، موجب شکل گیری مسیرهای جدید تبادلی، تحول در هژمونی های سیاسی و فرهنگی و در نهایت تغییر ماهیت جاده ابریشم و آسیای مرکزی گردید». در حاصل مطالعه به این نکته دست یافتیم که تغییرات فوق گرچه فرصت های جدید اقتصادی و فرهنگی در اختیار آسیای مرکزی گذاشت اما همگام با رخدادهای داخلی، نفوذ روزافزون روسیه را تشدید نمود و در نهایت غلبه نظامی آن را رقم زد.
بنیادها و بروندادهای ژئوکالچری تأثیرگذار بر سیاست خارجی ج.ا.ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
162 - 193
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش بررسی و تحلیل بنیادها و بروندادهای ژئوکالچری تأثیرگذار بر سیاست امنیت ملی ج.ا.ایران در دوران گذار نظام بین الملل است. چارچوب نظری این پژوهش نظریه سازه انگاری و دال محوری آن یعنی هویت است. از آنجا که دال محوری نظریه سازه انگاری فرهنگ و هویت است، برای فهم و تحلیل سیاست امنیت ملی ج.ا.ایران در دوران گذار نظام بین الملل، نیاز است منابع ژئوکالچری(فرهنگی هویتی) ایرانی به درستی تبیین و تشریح گردد تا بتوان به درک درستی از سیاست امنیت ملی کشور برای سیاست گذاری صحیح جهت دست یافتن به وزن ژئوپلیتیک و جایگاه در خور قابلیت های مادی و معنوی کشور در نظم جهانی پیش رو دست یافت. در این خصوص در راستای تبیین عوامل ژئوکالچری(فرهنگی هویتی) ایرانی، سه گام اساسی صورت گرفته است:
در گام اول به مبانی ژئوکالچری ایرانی(دین و مذهب، تاریخ و جغرافیا) پرداخته شده است. در گام بعدی، لایه های فرهنگی- هویتی ایرانی شامل: 1. لایه فرهنگی- هویتی ایران باستان، 2. لایه فرهنگی- هویتی ایرانی اسلامی، 3. لایه فرهنگی- هویتی مدرن و 4. لایه فرهنگی- هویتی انقلاب اسلامی، که بسترساز فرهنگ و هویت ایرانی بوده اند، تشریح شده است. در گام نهایی، بروندادهای فرهنگی- هویتی ایرانی که منبعث از مبانی فرهنگی- هویتی بوده و در بستر لایه های فرهنگی- هویتی قوام یافته اند و به عنوان مولفه های ژئوکالچری بار سیاسی پیدا نموده اند، تبیین شده است.
پیامدهای انتقال بین حوضه ای آب زاب به دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
139 - 168
حوزه های تخصصی:
خشک شدن دریاچه ارومیه به عنوان بزرگ ترین دریاچه نمک خاورمیانه یکی از مهم ترین نشانه های پیدایش چالش زیست محیطی در ایران است. از این رو شاهد چالش های زیست محیطی و زیان های اقتصادی، سیاسی- امنیتی و اجتماعی در شمال غرب کشور هستیم. یکی از راهکارهای ستاد احیای دریاچه ارومیه برای جلوگیری از خشک شدن و رسیدن به تراز اکولوژیک دریاچه، پروژه انتقال آب از حوضه زاب کوچک به دریاچه ارومیه است. این طرح در منطقه ای اجرا شده است که در آن ترکیب نا همگون قومی- مذهبی وجود دارد. با توجه به این موضوع انتقال آب می تواند پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی امنیتی متفاوتی داشته باشد. پیامدهای این پروژه در این تحقیق با استفاده از روش تحقیق کیفی تحلیل محتوی به وسیله مصاحبه از نخبگان، پژوهشگران و مدیران و با استفاده از تکنیک کدگذاری باز بررسی شده است. نتایج حاصل بیانگر وجود پیامدهای منفی و مثبت شامل از هم گسیختگی فعالیت، تحرک مکانی جمعیت، شکل گیری تنش قومی، ایجاد شکنندگی در مقاصد انتقال آب و ایجاد گفتمان اقتصادی و فرهنگی است.