مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
آلتوسر
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به موضوع روابط قدرت و چگونگی حفظ آن در رمان بامداد خمار بر اساس نظریات آلتوسر(Althusser) (1990-1918) اندیشمند فرانسوی می پردازد. به باور آلتوسر فرایند حفظ قدرت به دو شکل صورت می پذیرد. در دوره ما قبل مدرن، حکومت ها با توسل به دستگاه های سرکوب گر (suppressive apparatuses) همچون ارتش، زندان، و ... قدرت خود را حفظ می کردند اما، در دوره مدرن شیوه حفظ قدرت، نامحسوس و از طریق دستگاه های ایدئولوژیکی (ideological apparatuses) همچون آموزش، ادبیات و... صورت می پذیرد. رمان بامداد خمار روایت مسیر هشتاد ساله تغییر جامعه ایرانی از یک جامعه سنتی به مدرن است. به همین دلیل به روشنی می توان روند تغییر شیوه حفظ قدرت، از شکل سنتی خشن به شکل نامحسوس و ایدئولوژیک مدرن را در آن دید. مهمترین محمل تجلی قدرت در جامعه ایرانی خانواده و مصداق عینی نمود این قدرت، پدرسالاری است. نوشته حاضر به بررسی چگونگی حفظ این نمود قدرت (پدر سالاری) در رمان بامداد خمار می پردازد. در مقاله حاضر با تکیه بر عناصر داستانی در این رمان استدلال شده است که این رمان پیش از آن که داستانی رمانتیک باشد، روایتی است درباره روابط قدرت در جامعه ایرانی از دوران سنتی تا دوره مدرن.
بررسی تأثیر هژمونی بر بیگانگی و انزوای انسان در «همة پسران من» براساس نظریة لوئی آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های پس از جنگ جهانی دوم، آرتورمیلر در زمرة نمایشنامه نویسانی بود که کنترل تئاتر آمریکا را دراختیار خود داشتند. در این دوره، میلر نمودهایی کنایی از ایده های متناقض و نظام هایی ارزشی را به تصویر کشید که در قلب فرهنگ تجارت آمریکا قرار داشت. او در نمایشنامة «همة پسران من» بیگانگی و انزوای انسان را در جامعة آمریکای پس از جنگ جهانی دوم به نمایش می گذارد. همچنین، این اثر به بیان مشکلات اخلاقی و اجتماعی مردم در جامعه ای می پردازد که فقط به مادیات توجه دارد و مباحث اخلاقی در آن ازبین رفته است. لوئی آلتوسر معتقد است انسان ها تحت سلطة ایدئولوژی طبقة حاکم زندگی می کنند. براساس نظر او، در یک جامعه، مردم برای تضمین سود دولت و طبقة حاکم (هژمونی) زندگی و کار می کنند. او خاطرنشان می کند که مردم توسط دستگاه های ایدئولوژیک دولت (ISA) مورد خطاب قرار می گیرند و به سوژه تبدیل می-شوند. در این مقاله، با درنظرگرفتن این دیدگاه و بررسی دقیق نمایشنامة «همة پسران من» نشان می دهیم که چگونه نظام سرمایه داری آمریکا، پس از جنگ موجب بیگانگی انسان ها از یکدیگر می شود. همچنین نشان داده ایم که چگونه یکی از بزرگ ترین نمایشنامه نویسان معاصر، مفهوم بیگانگی را با آثارش درهم می آمیزد و اینکه این برداشت از نمایشنامة میلر می تواند دید خوانندگان را درمورد مفهوم یادشده گسترش دهد. درهمین راستا، این بررسی نشان می دهد چگونه در جامعة سرمایه داری آمریکا، هژمونی، درک هر شخص را از طبقة اجتماعی اش مشخص می کند و چگونه ایدئولوژی سرمایه-داری منجر به بیگانگی و انزوای انسان ها از یکدیگر می شود.
بررسی گفتمان آموزشی داستان لبخند انار هوشنگ مرادی کرمانی بر مبنای نظریّة ایدئولوژی آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی ساخت گرا از رویکردهای نقد ادبی معاصر است که به بازتاب ساختارهای اجتماعی در اثر ادبی توجه دارد. به عقیدة لویی آلتوسر (Louis Althusser) جامعه شناس ساخت گرا، فرآیند حفظ قدرت در دورة ماقبل مدرن، از طریق دستگاه های سرکوب گر (Suppressive apparatuses) صورت می پذیرفت که در دورة مدرن، به صورت نامحسوس و ایدئولوژیکی از طریق دستگاه های ایدئولوژیک(Ideological apparatuses) همچون آموزش(خصوصاً مدرسه) تحقّق می یابد. در پژوهش حاضر بر اساس دیدگاه آلتوسر، با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی عملکرد دستگاه ایدئولوژیک مدرسه در داستان لبخند انار هوشنگ مرادی کرمانی پرداخته می شود که ترسیم کنندة دو گفتمان آموزشی سنّتی و مدرن است. باور به مطلوب بودن روش های رفتاری خشونت آمیز به عنوان روشی کارآمد در امر تعلیم و تربیّت دانش آموزان، همچون یک باور ایدئولوژیکی حاکم در گفتمان آموزشی سنتّی داستان لبخند انار، نمود می یابد که از شیوة سنّتی سرکوب گرانه، به شکل ایدئولوژیک در لایه های مدرن آن تغییر ماهیّت می دهد. با بررسی نوع و نحوة عملکرد عناصر مربوط به این دو گفتمان سنّتی و مدرن از دیدگاه آلتوسری، این فرآیند به مثابة روند تغییر شیوه های حفظ قدرت در دوره های ماقبل مدرن و مدرن شناخته می شود.
عناصر تقابل ایدئولوژیک در داستان دفاع مقدّس «ریشه در اعماق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به جلوه های حضور دو ایدئولوژی در داستان ریشه در اعماق ابراهیم حسن بیگی براساس دیدگاه های آلتوسر، گرامشی و مارکس می پردازد. این اندیشمندان هر کدام با کلید واژه های خود به تأثیر ایدئولوژی نظر می کنند. نگارنده با توجّه به آراء این اندیشمندان، این اثر را بازخوانی می کند. در نگاه کلی، می توان شاهد حضور دو نوع ایدئولوژی در داستان بود. ایدئولوژی دولتی و ایدئولوژی غیر دولتی هر کدام از این دو، تظاهرات ویژة خود را دارند، امّا در نهایت، این ایدئولوژی مذهبی است که سلطه و هژمونی خود را از طریق قبولاندن ایده های خود به فرد مورد نظر یاسوژه و فراخواندن او به رقابت با ایدئولوژی پیشین و کم رنگ کردن مشروعیت آن به رخ می کشد. تقابل این دو ایدئولوژی چه در حوادث و چه در شخصیّت ها دیده می شود؛ به عبارت دیگر، ایدئولوژی حذف شدنی نیست و انسان بدون ایدئولوژی معنا ندارد. این ایدئولوژی هژمونی خود را از طریق عاطفه سازی به رخ می کشد. با عاطفه سازی خودی ها از غیرخودی ها جدا می شوند. شاپوک کسی است که یک ایدئولوژی را جایگزین ایدئولوژی دیگر کرده است. در مبارزة طبقاتی دو ایدئولوژی، ایدئولوژی پیشین به دلیل فقر فرهنگی، از طریق تقلیل گرایی و طردکردن غیرخودی ها راه را برای نفوذ و بازتولید ایدئولوژی ملی فراهم می کند.
پراتیکِ فلسفه، سیاست و نقد ایدئولوژی نزد لویی آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آلتوسر مسیله ی ایدیولوژی را وارد سطح جدیدی از بحث می کند. او با وام گرفتن ایده هایی از «روانکاوی» فرویدی مفاهیم علوم انسانی را دوباره صورتبندی می کند. وقتی آلتوسر ایدیولوژی را نه «آگاهی کاذب» و یا «آگاهی از جهان واژگون»، بلکه قسمی «ناآگاهی» تعریف میکند؛ همزمان با انسانگرایی (humanisme) و اقتصادگرایی (economisme) سر ستیز دارد. نزد آلتوسر این امر بازصورتبندی تز های بنیادی مارکس است، به جهت تحقق آن. آلتوسر بلافاصله با انواع نقد هایی مواجه شد که وجوه متنوع نظریه ی او را آشکار کردند. او منطق بحث خود را با آغاز از مسیله ی «بازتولید» پی می گیرد و آن را با «انقیاد» (subjection) پایان می بخشد. آشکار خواهیم کرد که آلتوسر نمی تواند از «ایدیولوژی» بحث کند مگر آنکه تمایز آن از «علم» و «سیاست» را از قبل روشن کرده باشد. و نتیجه خواهیم گرفت بدون روشن کردن عناصری بنیادی چون «سیاست» و «فلسفه» نخواهیم توانست مسیله ی ایدیولوژی را پاسخ دهیم. اما در ادامه نیز آشکار می شود خود فلسفه چیزی نیست جز سیاست نشخوار شده (ruminé) یا پرداخت شده. و بنابراین برای آلتوسر فلسفه را نمیتوان مفهوم پردازی کرد. فلسفه هیچ ذاتی ندارد، بلکه تنها می توان فلسفه را به کاربست. مدعی هستیم در آلتوسر پراتیک فلسفی، کنش سیاسی نظری یا نقد ایدیولوژی است و گرچه غایت این فعالیت فعلیت خود فلسفه است، اما در نظریه ی آلتوسر امکان فراروی در سطح «فعیلت» یا رستگاری (Emancipation) فراهم نیست. در نهایت می بینیم که هرچند آلتوسر نسبتی عقلانی بین فلسفه، سیاست و ایدیولوژی را شرح می دهد اما تنها می تواند «نقد» را در سطح سیاسی تبیین کند و توان فراروی از آن را ندارد.
خوانش شعر شفیعی کدکنی در دهه 50 بر اساس نظریه ایدئولوژی آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
169 - 188
حوزه های تخصصی:
شفیعی کدکنی یکی از نمایندگان شعر اجتماعی و سیاسی معاصر است و در این پژوهش، با تکیه بر نظریه ایدئولوژی آلتوسر به بررسی لایه اجتماعی-سیاسی شعر او در دهه 50 پرداخته شده است. آلتوسر ادبیات و هنر را بخشی از دستگاه ایدئولوژیک دولت می داند که به طورکلی، در خدمت پیشبرد اهداف دولت قرار دارد ولی در شرایط خاص ممکن است در خدمت ایدئولوژی های برآمده از خاستگاه های متفاوت نیز قرار گیرد. در این پژوهش، با استناد به دفترهای شعر شفیعی در دهه 50، و بیش از همه «در کوچه باغ های نشابور»، که از آثار مطرح او و آن دوره است، روشن می گردد که ساختار شعر شفیعی کدکنی، بازتولید ساختار اجتماعی دو قطبی آن دوره است، که با نمادهای محوری خواب و بیداری نمادپردازی می شود. او با نقد زیرساخت های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی سرمایه داری رو به رشد معاصر، به دنبال استقرار ایدئولوژی جایگزین دیگری است که چهره مادی و عینی مشخصی ندارد. و فراتر از این، با تصویر سرنوشت شخصیت های تاریخی مثل حلاج، عین القضات و... به دنبال آن است مدلی برای تحلیل تاریخ سیاسی-اجتماعی ایران ارایه دهد و فارغ از زمینه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متفاوت، نشان می دهد که همین ساختار دو قطبی در طول تاریخ نیز فعال بوده است. او با تاکید بر مسوولیت شاعر، ضمن نقد شعر یاس آلود و خواب زده، به نوعی ایده الیسم هنری گرایش می یابد و می خواهد از امکانات هنر برای استقرار ایدئولوژی خود سود جوید.
نمایشنامه داستان باغ وحش: خوانشی مارکسیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مارکس انگیزه های اقتصادی را زمینه ساز تمامی تصمیمات مهم جامعه کاپیتالیستی می داند. مارکسیست ها جامعه کاپیتالیستی را به سه گروه بورژوازی، خرده بورژوازی و طبقه کارگر تقسیم می کنند. در نمایشنامه داستان باغ وحش ، نوشته ادوارد البی، پیتر را می توان نماینده خرده بورژوازی یا طبقه متوسط و جری را نماینده طبقه کارگر در نظر گرفت. مارکس عقیده دارد که در جامعه کاپیتالیستی، دو گروه آخر در جامعه، قربانی طبقه بورژوازی می شوند؛ زیرا این گروه از آن دو گروه دیگر برای رسیدن به اهداف خود بهره می گیرد. براساس نظر لویی آلتوسر که ادامه دهنده راه مارکسیسم است، سیستم از طریق دستگاه های ایدئولوژیک (ISA) و سرکوبگر (RSA) بر مردم حکومت می کند. دستگاهای ایدئولوژیک غالباً شامل نهادهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه و کلیسا می شود. پیتر و جری دو شخصیت نمایشنامه، قربانیان جامعه اند، یکی به دلیل فقر و احساس بیگانگی و دیگری به واسطه تلقین عقاید و شستشوی مغزی. آلتوسر «تلقین عقاید» را روشی می داند که هژمونی از طریق آن، افراد را وادار به پذیرش ایدئولوژی خود می کند. آلتوسر همچنین منشأ این تلقین عقاید را سیستم آموزشی، مذهب و رسانه می داند. هدف این مقاله بررسی نمایشنامه داستان باغ وحش ، براساس نظر آلتوسر است. بر این اساس، پیتر به عنوان فردی که در شرکت انتشاراتی کارمی کند و اهل مطالعه و تماشای تلویزیون است، در مرکز تلقین عقاید قرار دارد. مفهوم دیگری که در این نظریه وجود دارد، مفهوم بیگانگی است. از طرفی، مارکس بیگانگی را فقدان درک نفس می داند. با توجه به این مسئله، افراد هم از خود بیگانه می شوند و هم با یکدیگر. یافته های این مقاله نشان می دهد که جری نه تنها از خود بلکه با دیگر افراد جامعه نیز بیگانه شده است. او در تنهایی و انزوا در خانه ای زندگی می کند که شبیه باغ وحش است. پیتر نیز از خود بیگانه شده است؛ زیرا نسبت به شرایطش به عنوان شخصی که قربانی تلقین ایدئولوژی جامعه کاپیتالیستی است، آگاه نیست.
گذار سوژه از چهارچوب های ایدئولوژیک در رمان آتش بدون دود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نادر ابراهیمی در رمان «آتش بدون دود» که یکی از بلندترین رمان های معاصر است، به معرفی بسیاری از مؤلفه های فرهنگی مردم ترکمن صحرا از قبیل آداب و رسوم، باورها و اعتقادات و.. پرداخته است. در این پژوهش تلاش شد، تا حد ممکن به روش تحلیلی- توصیفی، ویژگی های فرهنگی «آتش بدون دود» استخراج شود و مورد بررسی قرار گیرد. پس از انجام این پژوهش، چرایی بسیاری از رفتارها و سخنان شخصیت های رمان با توجه به اثرپذیری از ایدئولوژی و هژمونی حاکم، مشخص شد. در این رمان افکار و ایدئولوژی های مذهبی یا دارای رنگ و بوی مذهب، به شدت بر فرهنگ و اندیشه و اعمال جامعه ترکمن این رمان اثرگذار است و نحوه تصمیم گیری و عمل افراد را مدیریت می نماید. بخش «ناهمسویی با ایدئولوژی حاکم» خود به دوقسمت: گذارسوژه از ایدئولوژی قومی و گذارسوژه از ایدئولوژی حکومتی تقسیم شده است. نتیجه ای که با بررسی این موارد حاصل شد این است که؛ عامل آموزش و ترویج علم و آگاهی و ایجاد ارتباط با سایر اقوام و اندیشه های نو، می تواند موجبات برهم خوردن ویا حتی محو شدن ایدئولوژی ها و هنجارهای حاکم و تثبیت شده اجتماعی را فراهم آورد.
بررسی عناصر ایدئولوژیک در رمان «بابایار» اثر محمدرضا یوسفی
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
211 - 238
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی به دلیل پیوستگی ناگزیر با عقاید و افکار افراد، همیشه در روند تصمیم گیری ها و جریانات زندگی مردم نقشی انکار ناپذیر داشته و دارد. نویسندگان آثار ادبی نیز از این امر مستثنی نبوده و بی تردید آن ها نیز متأثر از ایدئولوژی های خود هستند؛ علاوه بر آن گاهی نیز ایدئولوژی های نظام آموزشی مسلط بر جامعه را تبلیغ می کنند. از این رو، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی رمان «بابایار» نوشته محمدرضا یوسفی را از منظر ایدئولوژی های آشکار و پنهان بر اساس آرای مارکس، آلتوسر، گرامشی بررسی کرده است. در این پژوهش معلوم گردید بیشتر ارزش های مورد بحث در این آثار عبارتند از راستگویی، فداکاری، دفاع از میهن و ... که در این رمان ها به صورت ایدئولوژی آشکار رخ نموده اند که این مسأله به دغدغه نوسندگان و ساختار آموزشی مسلط بر جامعه برمی گردد. از ایدئولوژی های پنهان این کتاب ها نیز می توان به تلاش نیروهای مسلط یا فرادَست برای حفظ حکومت خود بر جامعه فرودست از طریق ساختارهای آموزشی و قهریه اشاره کرد.به هر حال این ایده ها به خوانندگان اجازه می دهد تابه تفسیرتفکرنویسنده بپردازد و با متن درگیر شود.
لزوم تحقق انقلاب فرهنگی در حوزه تعلیم وتربیت با نگاهی به نظریه ایدئولوژی فرهنگی آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ، فارغ از تعاریف علمی و دانشگاهی به عنوان روح جامعه و هوایی که جامعه در آن تنفس می کند جزو لاینفک حیات مردمان کشور است. این مهم در کنار هویت فرهنگی انقلاب اسلامی ایران توجه بیشتر به بعد فرهنگی انقلاب اسلامی ایران به خصوص در دهه پنجم انقلاب در حوزه تعلیم وتربیت را ضروری می نماید. دهه پنجم انقلاب با فراز و نشیب های بسیاری که تغییر نسل از مهم ترین آن هاست با چالش های فرهنگی متعددی به ویژه در تعلیم وتربیت مواجه شده که بعضاً همان تضادهای فرهنگی ابتدای انقلاب که منجر به انقلاب فرهنگی 59 شد را تداعی می کند. شاید نظریه ایدئولوژی فرهنگی آلتوسر که فرهنگ ایدئولوژیک را، راه نجات می داند ما را به سمت لزوم تداوم یا ازسرگیری انقلاب فرهنگی 59 در حوزه تعلیم وتربیت، سوق دهد. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی نشان می دهد که چگونه باید با تزریق نگاهی ایدئولوژیک که برآمده از اصول و هویت انقلاب اسلامی ایران است، ماهیت و نه لزوماً مصادیق انقلاب فرهنگی 59 را در دهه پنجم انقلاب برای حوزه تعلیم وتربیت در پیش گرفت.
کارکرد ایدئولوژیک نگاره های خاوران نامه مکتب شیراز با تکیه بر نظریه ایدئولوژی لویی آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
165 - 179
حوزه های تخصصی:
خاوران نامه ابن حسام یکی از آثار شاخص مصور قرن نهم ه.ق مکتب ترکمانان شیراز است. این کتاب حماسی و دینی، مزین به نگاره های متنوعی از شرح دلاوری های حضرت علی(ع) است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کارکرد ایدئولوژیک نگاره های خاوران نامه است. با توجه به تساهل مذهبی حکومت در مواجه با گرایش های شیعی جامعه ایران مساله اصلی پژوهش شناسایی چگونگی مواجه و بهره برداری سیاسی و ایدئولوژیکی حاکمان ترکمان از موضوعات مصور این کتاب است. از این رو سوالات پژوهش عبارتند از: 1- سازوکارهای ایدئولوژیکی نگاره های خاوران نامه کدامند؟ 2-ایدئولوژی مستتر در نگاره های خاوران نامه چگونه توانسته است در خدمت اهداف حکومت باشد؟ چهارچوب نظری و تحلیلی پژوهش را نظریه ایدئولوژی لویی آلتوسر تشکیل داده است. تحلیل یافته ها به شیوه کیفی و به صورت توصیفی-تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای به انجام رسیده است. انتخاب نگاره ها جهت تحلیل به صورت هدفمند و مبتنی رویکرد نظری پژوهش بوده است. نتایج نشان دادند نگاره های خاوران نامه در بازتولید ایدئولوژی غالب یعنی ظل الله بودن پادشاه و تبدیل افراد به سوژه های ایدئولوژیک موثر بودند، به طوری که این سوژه ها ناخودآگاه در خدمت ایدئولوژی حاکمان بوده و مطابق با نظریه آلتوسر به بازتولید آن کمک کرده اند.
هژمونی درونمایه های ایدئولوژیک رمان نوجوان با تکیه بر دو رمان پایداری «ناروال، نهنگ تک شاخ» و «نردبانی رو به آسمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
75 - 102
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی به دلیل پیوستگی ناگزیر با عقاید و افکار افراد، همیشه در روند تصمیم گیری ها و جریانات زندگی مردم نقشی انکارناپذیر داشته و دارد. نویسندگان آثار ادبی نیز از این امر مستثنی نبوده و بی تردید آن ها نیز متأثر از ایدئولوژی های خود هستند؛ علاوه بر آن گاهی نیز ایدئولوژی های نظام آموزشی مسلط بر جامعه را تبلیغ می کنند؛ از این رو، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی دو رمان پایداری از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را از منظر ایدئولوژی های آشکار و پنهان بر اساس آلتوسر وگرامشی بررسی کرده است. در این پژوهش معلوم گردید بیشتر ارزش های مورد بحث در این آثار عبارتند از راستگویی، فداکاری، دفاع از میهن و ... که در این رمان ها به صورت ایدئولوژی آشکار رخ نموده اند که این مسأله به دغدغه نویسندگان و ساختار آموزشی مسلط بر جامعه برمی گردد. از ایدئولوژی های پنهان این کتاب ها نیز می توان به تلاش نیروهای مسلط یا فرادَست برای حفظ حکومت خود بر جامعه فرودست از طریق ساختارهای آموزشی و قهریه اشاره کرد.
نقش ساختارهای سیاسی-فرهنگی بر بازتولید خشونت در عراق (2003 تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
152 - 188
سوال اصلی پژوهش حاضر این است که ساختارهای سیاسی – فرهنگی دولت صدام چگونه باعث ظهور و گسترش خشونت در عراق پس از صدام گشته است؟ فرضیه پژوهش به این نکته اشاره می کند که کنش گروه های خشونت گرایی که در قالب اقدامات رادیکال و افراطی در جامعه عراق مشاهده می گردد، ریشه در ساختارهای استبدادی و فراگیر دولت صدام دارد. برای پاسخ به سوال پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و مفهوم تعیّن چند جانبه آلتوسر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد دولت صدام برای بازتولید قدرت خود از دو دستگاه سرکوب گر دولت و ایدئولوژی حزب بعث استفاده نموده است. این کار باعث گردید شهروندان عراقی در فضایی آکنده از ترس و دلهره به سوژه های منفعل و ناخودآگاه تبدیل شوند که چاره ای جز تبعیت از ایدئولوژی غالب نداشتند. سوژه ها در حکومت صدام چنان با حزب بعث و ایدئولوژی آن عجین گشتند که نه تنها به پروسه بازتولید قدرت بعثی یاری رساندند؛ بلکه روش بازتولید آن را که عمدتا از طریق خشونت انجام می پذیرد درونی کردند. این درونی شدن خشونت به همراه عقده های فروخورده سرکوب در دوران صدام موجب گردید تا کنش شهروندان عراقی در دوران پساصدام شکل خشن به خود گیرد.
کاربست نظریه انتقادی در چرخه سیاست گذاری آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری عمومی به معنای دولت در اجرا است؛ یعنی در موضوعات عمومی، دولت چه تصمیماتی برای چه گروه هایی با چه ابزارهایی می گیرد و چه نتایجی از این تصمیمات حاصل می کند. سیاست گذاری آموزش به معنای طراحی و اجرای سیاست هایی است که دولت در زمینه آموزش به کار می گیرد. آموزش، نهاد جامعه پذیری برای دولت است و به همین علت دولت ها از آموزش به عنوان کالایی عمومی در راستای بازتولید مشروعیت استفاده می کنند. بررسی سیاست گذاری آموزش فراتر از رویکردهای پوزیتیویستی مرسوم در علم سیاست گذاری عمومی، با بهره گیری از نظریات انتقادی در علم نظری سیاست، هدف این مقاله است. بدین منظور با استفاده از روش انتقادی سعی شده است چرخه سیستمی سیاست گذاری آموزش بر اساس نظریه انتقادی نظم بخشی شود. چرخه سیستمی سیاست گذاری مراحلی از قبیل ورودی سیستم، طراحی، اجرا، خروجی، ارزیابی و بازخورد دارد که در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از نظریه های انتقادی یورگن هابرماس، پی یر بوردیو و لوئی آلتوسر چرخه سیستمی سیاست گذاری آموزش از منظر انتقادی بررسی شود. یافته های مقاله نشان می دهد نظریه انتقادی، رویکردی است در پاسخ به ناکارآمدی های نظریه مرسوم پوزیتیویستی و سعی می کند با اصطلاحات حوزه عمومی، خرد ارتباطی، میدان های قدرت و سازوبرگ ایدئولوژیک حکومت، فضایی جدید برای سیاست های آموزشی سامان دهد.