مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
علی شریعتی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دستاوردهای دکتر علی شریعتی «ایدئولوژیک کردن دین» است که نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی و به حرکت درآوردن توده های ایران داشت. این اندیشه ایدئولوژیک در دهه نخست پس از انقلاب اسلامی نیز آبشخور روشنفکران دینی بود و بسیاری از احزاب و گروه های سیاسی از این اندیشه ایدئولوژیک و جهان بینی ارزشی حمایت می کردند. در این مقاله سعی بر آن است نتایج مترتب بر ایدئولوژیک کردن دین و عوارض و پیامدهای آن و همچنین مواضع مخالفان این ایده، مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد و با نگاهی تحلیلی و انتقادی این فرضیه مورد آزمون واقع شود که اندیشه ایدئولوژیک کردن دین نه تنها موجب حاکمیت دگماتیسم و فناتیسم نمی شود، بلکه ـ برعکس ـ موجب پویایی، تکامل فکری و عمل هدفمند (پراکسیس) می گردد.
روشنفکری فرانسوی و ایرانی بر اساس رویکرد سازه انگاری معرفتی؛ بررسی تطبیقی آرای ژان پل سارتر و علی شریعتی
حوزه های تخصصی:
روشنفکری فرانسوی با درگیر شدن نخبگان فلسفی خود با مسائل اجتماعی و سیاسی و وارد شدن در صحنه های مختلف از جمله نظام مدیریت جامعه به نوعی تبدیل به روشنفکری عمل گرایانه شده است. پاسخ غیر دینی و سکولار به بحران های اجتماعی شاخصه ی مهم دیگری است که دیگر ویژگی روشنفکری فرانسوی را برجسته می نماید؛ اما ایران با داشتن سابقه تمدنی اسلامی و چهره ای دانشگاهی هم چون علی شریعتی، با پاسخگویی دینی به مسائل اجتماعی جامعه خود خط تمایزی را با روشنفکری فرانسوی ترسیم می نماید. سازه انگاری معرفتی یکی از مهم ترین نظریه هایی است که در مورد چگونگی شکل گیری باور و روند توجیه آن در ذهن انسان و هم چنین مفهوم صدق یک گزاره مطرح است. در این مکتب واقعیت مستقل از ذهن بشر به عنوان موجودی مستقل وجود دارد؛ اما معنا و معرفت نسبت به آن همواره ساخته انسان است. هر شخص وابسته به تجربیات و باورهایی که دارد به نوعی خاص با گزاره های جدید مواجه می شود و فرآیند های توجیه گزاره ها و شکل گیری باور در شخص موردنظر متفاوت از شخص دیگریست. از لحاظ روش شناسی و معرفت شناسی نگاه مدرن علی شریعتی به جامعه شناسی و حوزه های مرتبط با آن باعث شباهت های زیادی میان آثار وی و روشنفکران فرانسوی هم چون سارتر انقلابی شده است. احیای مفاهیم انقلابی هم چون تشیع علوی، امامت و شهادت دیدگاه های شریعتی را در باب عدم انفعال و اهمیت دادن به نقش انسان در تغییر ساختارهای نظامی و اجتماعی به متفکران انقلابی چپ فرانسوی نزدیک تر ساخته است. ادبیاتی که با بیانی مذهبی اما با روحی مدرن و کنش گر همراه بوده است.
انقلاب برای رهایی یا اصلاح گری در درون نظم مستقر؛ بررسی تطبیقی علل عقب ماندگی مسلمین و راه های برون رفت از آن در آراء گولن و شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقب ماندگی جوامع اسلامی یکی از مهم ترین دغدغه های اندیشمندان معاصر مسلمان بوده است و آنان به روش های مختلف به این امر واکنش نشان داده و در پی چاره جویی بر آمده اند. در این مقاله چرایی عقب ماندگی مسلمین و راه های برون رفت از آن در آراء دو تن از متفکران مسلمان معاصر یعنی علی شریعتی و فتح الله گولن مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و هم چنین با بهره گیری از سخنران ها و منابع اینترنتی مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش به نظر می رسد گولن و شریعتی هردو به موضوع عقب ماندگی مسلمین توجه ویژه ای داشته اند، اما هیچ کدام از زاویه نظریات جامعه شناسانه یا اقتصادی توسعه به این مسئله ننگریسته اند، بلکه به مثابه اندیشمندان دینی مدرن آن را مورد بررسی قرار داده اند. هردو اندیشمند به عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عقب ماندگی اشاره می کنند، ولی اصلی ترین عامل داخلی را دور شدن از اسلام واقعی می دانند و برای برون رفت از عقب ماندگی نیز ارائه یک نگاه نو به اسلام را ضروری می شمارند. شریعتی اسلام را در قالب یک ایدئولوژی انقلابی مطرح می کند که دارای برنامه های جامعی برای زندگی بشری است تا از این طریق تحرک و بیداری را به جامعه ی اسلامی بازگرداند. گولن نیز با تاکید بر ایمان و اخلاق، مسلمین را به حضور فعالانه در عرصه های اجتماعی دعوت می کند؛ اما برداشت او از اسلام در قالب یک آئین مدنی ارائه می شود.
بررسی تطبیقی تحول خواهی میرزا ملکم خان ناظم الدوله و دکتر علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای واکاوی اندیشه روشنفکری در جریان دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، به مقایسه تحول خواهی در اندیشه میرزاملکم خان و علی شریعتی می پردازد. مسئله پژوهش حاضر این است که چه تفاوتی میان اندیشه تحول خواهی در اندیشه این دو متفکر با توجه به شرایط زمانه شان وجود دارد؟ در این راستا، این مقاله با استفاده از رهیافت توماس اسپریگنز(کشف بحران، شناسایی علل آن و ارائه بدیل و راهکار) اندیشه این دو روشنفکر را مورد تحلیل قرار می دهد. جوهر اندیشه ملکم بر رویارویی با عقب ماندگی و ترویج آیین ترقی استوار است و با تمجید مدرنیزاسیون، دین را تنها برای توجیه و یاری اندیشه خود مورد تاکید قرار می دهد. وی با دغدغه رفع عقب ماندگی در پاسخ به مسئله چه باید کرد، پیروی از غرب را مطرح می کرد. در مقابل او، شریعتی به احیای هویت دینی و طرح و ساخت الگو برای مقابله با برداشت های سطحی از غرب و مدرنیته و مدرنیزاسیون پرداخت و در پاسخ به مسئله چه باید کرد، احیای اندیشه های عدالت خواهانه و ازادیخواهانه(بازگشت به خویشتن) را مطرح می کرد. ایران امروز برای تاکید بر بنیان های هویتی خود و همچنین دستیابی به پیشرفت، به رویکردهای اندیشه ای و الگوهای مناسب توسعه نیاز دارد که بتواند ضمن جمع میان پیشرفت و هویت، هیچ کدام از آنها را به مخاطره نیاندازد و هیچ یک را برتر جلوه ندهد. زیرا تاریخ معاصر ایران نشان داده ارجحیت هریک از این دو باعث برهم خوردن تعادل جامعه و موجب ناپایداری آن در بلندمدت می شود.
Vom Westen geschlagen? Zur heutigen Rezeption von ʿAli Šarīʿatī und Āl-e Aḥmad in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
Im Jahre 1962 erschien in Iran das Büchlein, das viele der später von Edward Said (1935-2003) in dessen Orientalism formulierten Gedanken vorwegzunehmen scheint: Ǧalāl-e Āl-e Aḥmads Ġarbzadegī. Während Saids Orientalism nach seinem Erscheinen 1978 heftige Debatten auslöste, weil es „dem Westen“ vorwarf, den Orient zu konstruieren und als statisch zu betrachten und eine Kausalbeziehung herstellte zwischen westlicher Identitätsfindung, Darstellung des anderen und Macht, hatte Ᾱl-e Aḥmad (1923-1969) mit Ġarbzadegī das für Iran wichtigste und identitätsbildendste west-kritische Buch der sechziger Jahre geschrieben, das zum rhetorischen Warenbestand aller Intellektuellen jener Jahre zählte. In ähnlicher Weise wie Said machte Ᾱl-e Aḥmad „dem Westen“ zwar den Vorwurf, den Orient zu konstruieren, betrieb jedoch auch seinerseits eine Essentialisierung „des Westens“.
اسلام سیاسی از منظر علی شریعتی با تکیه بر واقعه عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
789 - 808
حوزه های تخصصی:
اهمیت بررسی افکار شریعتی در این است که ضرورت بررسی مضمون فکری او و چگونگی تأثیرگذاریش بر نسل جوان جامعه را هرچه بیشتر بر ما آشکار می سازد. ضرورت بررسی و تبیین ابعاد مختلف اندیشه سیاسی شریعتی در راستای هرگونه پژوهش پیرامون تحولات سیاسی و اجتماعی ایران معاصر به ویژه دهه منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی آشکار می شود. برای تحدید موضوع، در نوشتار حاضر وجهه دین اندیشی شریعتی را با تکیه بر حادثه عاشورا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی بررسی می کنیم. در این زمینه، پرسش اصلی پژوهش این است که خوانش شریعتی از اسلام سیاسی، به ویژه واقعه عاشورا دارای چه ویژگی هایی بوده است؟ در پاسخ به این پرسش مدعای پژوهش عبارت است از اینکه با توجه به ویژگی نواندیشانه ای که در تفکر دینی شریعتی وجود داشت، می توان خوانش وی از تاریخ اسلام را خوانشی نوآیین خواند که امروزه با عنوان «اسلام سیاسی» شناخته می شود. بر این اساس، این نوشتار در سه محور اصلی بررسی و ارائه خواهد شد: 1. مفهوم شناسی «اسلام سیاسی» و شاخصه های آن در اندیشه سیاسی شریعتی؛ 2. خوانش جدید از تاریخ اسلام به مثابه «اسلام سیاسی» در مجموعه افکار شریعتی؛ 3. تجلی عاشورا به مثابه نماد «اسلام سیاسی» در اندیشه شریعتی.
بازنمایی غرب در گفتمان سیاسی علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوه مواجهه با غرب یکی از مولفه های اصلی فضای اندیشه ای ایران است که وقوع انقلاب اسلامی ایران نیز محصول همین دغدغه مندی می باشد. شریعتی در قالب پارادایم نقد غرب زدگی سعی داشت تا با خلق معناها و مضامین جدید برگرفته از عناصر سنتی، مذهبی، اسطوره ای و مدرن به ارائه تصویری از غرب در چارچوب گفتمان سیاسی خود بپردازد که دارای جلوه ای متمایز از قبل باشد. در این مقاله از آموزه های مطالعات پسااستعماری و بطور مشخص دو مفهوم غیریت و دیگری سازی به عنوان چارچوب نظری استفاده شده و روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه نیز به مثابه روش مورد استفاده قرار گرفته تا به این سوال پاسخ داده شود که غرب در گفتمان سیاسی شریعتی چگونه بازنمایی شده است؟ یافته های این مقاله نشان می دهد وی از طریق مکانسیم بازنمایی و غیریت سازی به ترسیم یک مرز هویتی میان «ما»ی ایرانی و «دیگری» غربی پرداخته و به تولید تصویری از غرب اقدام کرده که واجد دلالت کننده هایی چون امپریالیست، استثمارگر، شیطان، ظالم و مستکبر می باشد.
نسبت سوژه و اقتدار در گفتمان روشنفکری دینی در آستانه انقلاب؛ مطالعه موردی: علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله حول مسأله اقتدار و نسبت آن با سوژه آزاد مدرن در ایران امروز اختصاص دارد. فرض مقاله آن است که سامان دهی سیاسی جامعه ایرانی از مقطع ورود به دوران مدرن، جز با وصول به الگویی از نسبت میان اقتدار و سوژ گی مقتضی جامعه مدرن امکان پذیر نیست. در دوره های مختلف تلاش های متعددی برای برساختن این دوگانه صورت پذیرفته است به طوری که می توان استدلال کرد؛ تنها اندیشه هایی در عرصه سیاسی ایران اثرگذار بوده اند که در زمینه برقراری نسبت میان سوژه مدرن ایرانی و الگویی از اقتدار سیاسی نقشی ایفا کرده اند. نویسنده در این مقاله می کوشد تا نشان دهد که میراث فکری برآمده از آراء دکتر علی شریعتی، اگرچه خود نیازمند بازخوانی انتقادی است، هم بیانگر مضمون بحران های امروزی ماست و هم طرح اولیه ای برای بازاندیشی نسبت به اقتدار سیاسی و سوژ گی مدرن در ایران امروز به دست می دهد.
التقدّم التاریخی من منظار الأستاذ مطهری و الدکتور شریعتی(دراسه تطبیقیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله کوشش شده تا از خلال فهم و تشریح دیدگاه دو اندیشمند مهم معاصر، استاد مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی، نسبت به «ایده ی ترقی تاریخی»، فصل مهمی از تاریخ مواجهات فکری ایرانیان با تجدد مورد بازخوانی قرار گیرد. «ایده ی ترقی تاریخی»، به مثابه یکی از اصلی ترین ارکان اندیشه ی اجتماعی مدرن، متضمن قایل شدن به نوعی سیر واحد و رو به صعود و بهبود در تاریخ جامعه ی بشری است. طبیعی است که از این منظر، تمدن مدرن غربی پیشرو، پرچمدار و بر فراز سیر مذکور تصویر می شود. وحدت تاریخ بشری در اندیشه مطهری و شریعتی به صورت نوعی پیش فرض حاضر است؛ اما در نوع تلقی نسبت به ترقی، تفاوت هایی وجود دارد. موضع مطهری نسبت به ایده ی ترقی را می توان «پذیرش مشروط» تلقی کرد. وی ترقی را در حوزه های علمی و فنی و نیز ساختار و تشکیلات اجتماعی می پذیرد، اما در ابعاد انسانی و اخلاقی مردود قلمداد می کند. در مجموعه ی آرا و آثار شریعتی ما با دو تلقی ناسازگار یا دست کم "به ظاهر" ناسازگار از ترقی و تکامل تاریخ مواجه ایم. یکی از این دو گرایش، اندیشه ترقی را در روایت اصلی آن به مثابه ی واقعیتی روشن و بدیهی مورد پذیرش قرار می دهد و دیگری، آن را از ریشه و اساس منتفی شمرده و حتی مفاهیمی چون ترقی و پیشرفت را (به اصطلاح پست مدرنیستی) "واسازی" می کند. در عین حال، هر دوی آنان تمدن اسلامی و دوران طلایی آن را فصلی از فصول کتاب «ترقی و پیشرفت تمدن بشری» قلمداد کرده و نیز به موازات یا در طول ایده ترقی، به نوعی تفسیر دینی از تاریخ قایل اند.
فاطمه واران ایران
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۷
93-103
حوزه های تخصصی:
در دوره ی معاصر، یکی از چهره هایی که خوش درخشیده، دکتر علی شریعتی، متفکر و معلم شهید است. یکی از مؤلفه های اندیشه ی وی، بررسی مسأله ی زن مسلمان ایرانی است. معلم شهید می کوشد تا بر اساس چهره ی حقیقی الگوی زنان مسلمان یعنی حضرت فاطمه (س)، سیمایی از زن آرمانی و به راستی مسلمان ایرانی را بر پرده ی اذهان تصویر کند و جایگاه حقیقی زنان را به آن ها بنمایاند. در این مقاله، با جستاری در اندیشه ها و آثار دکتر شریعتی، مشخص شده که چهره ی واقعی زن بدین صورت می باشد که زنان لازم است چهره ی حقیقی و ارزشمند حضرت فاطمه (س) را بهتر بشناسند تا هر کدام از زنان، خود، فاطمه ی دوران باشند.
آسیب شناسی رویکرد ایدئولوژیک به دین در احیاء تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین برنامه های کلان برای احیاء تمدن اسلامی و خروج جهان اسلام از وضعیت عقب ماندگی و انحطاط تمدنی، پروژه ی «ایدئولوژیک کردن اسلام» بوده است. برنامه ای که اجمالا با رویکرد سیدجمال به اسلام و جهان اسلام، آغاز شده و به وسیله ی شاگردان او پی گرفته شده است. در این رویکرد، اسلام مهم ترین ابزار پیشرفت جامعه عرب در صدر اسلام معرفی شده که توانسته است در مدت کوتاهی تمدن اسلامی را به وجود آورد. ابزاری که می توان با به کارگیری مجدد آن، بار دیگر جهان اسلام را به اوج ترقی رساند. رویکردی که دو روشنفکر مشهور جهان اسلام، دکتر علی شریعتی در فضای شیعه و سید قطب در فضای اهل سنت، مشهورترین منادیان آن هستند. رویکردی جدید به دین و تفسیری جدید از قرآن که با تفسیر علمای سنتی در حوزه های علمیه شیعه و اهل سنت کاملا متفاوت است. با توجه به نفوذ گسترده این رویکرد در میان قشر دانشگاهی در فضای جهان اسلام، این رویکرد سبب اقبال بیشتر افراد جامعه به دین و علی الخصوص بُعد تمدن سازی آن شد؛ اما علی رغم این نقطه ی مثبت، این اندیشه سبب شکل گیری گروه های سیاسی و جهادی، چون اخوان المسلمین، طالبان، القاعده، داعش و ... در فضای اهل سنت، و گروه هایی چون سازمان مجاهدین خلق و فرقان و .. در فضای شیعه شده است. در این نوشتار سعی شده است که با تحلیل مبانی این دیدگاه، ظرفیت های تمدنی آن و خطرات ویرانگر این رویکرد به دین و علی الخصوص قرآن کریم بررسی شود.
تاریخ صفویان از دریچه اسلام گرایی؛ تأملی بر تأثیر اندیشه های اسلام گرایانه در صفویه شناسیِ مرتضی مطهری و علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرتضی مطهری و علی شریعتی به مثابه دو متفکر-مورخ شیعی، تحت تأثیر اندیشه های اسلام گرایانه و به پشتوانه اتکای فزاینده به مطالعات تاریخی، درصدد ارائه خوانشی انتقادی از تاریخ اسلام و ایران برآمدند که در درجه نخست، خادم جهان بینی ویژه و دلبستگی های فکری-ایدئولوژیکی آنان در قامت دو شخصیت اسلام گرای شیعی و در عین حال، ناظر بر جهد آنها در برجسته کردن سهم اسلام و اندیشه اسلامی در وضعیت فرهنگی-هویتی ایران معاصر بود. بر این مبنا، توجه آنها به تاریخ صفویه، در بستری از همین گرایش های اسلام گرایانه و دغدغه های مذهبی و آرمان های امت گرایانه معنا پیدا می کرد. بدین ترتیب، با وجود برخی تمایزاتِ رویکردی در نگرش این دو به تاریخ صفویان، وجود برخی چشم اندازهای مشترک نزد آنان، صفویه شناسیِ این دو شخصیت را در گفتمانِ صفویه شناسیِ دوره پهلوی (به ویژه پهلوی دوم) متمایز می ساخت. درواقع، مسئله و پرسش پژوهش حاضر این است که صفویه شناسی مطهری و شریعتی چگونه از زمینه های فکری و ایدئولوژیکی آنها تأثیر پذیرفت و کدام مؤلفه های همسان، نگرشِ آنها به تاریخ صفویه را به هم نزدیک کرد؟ فرضیه این پژوهش که با روشی تحلیلی انجام شده، بر پایه این مدعاست که با وجود تمایزات مهم در صفویه شناسی این دو، وجود مؤلفه های مشترکی چون دغدغه های هویت محور (از نوع اسلامی آن) و بینش های امت گرایانه و ایدئولوژیک، نوع نگاه آنان به تاریخ صفویه را به هم نزدیک کرد که برآیند آن، نوعی نگرش متمایز به تاریخ صفویه در گفتمان صفویه شناسی دوره پهلوی بود.
علی شریعتی؛ گسست از دانشکدۀ ادبیات تا تعطیلی حسینیۀ ارشاد (مطالعه ای از منظر تاریخ شفاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
119 - 99
حوزه های تخصصی:
زندگی علی شریعتی به عنوان مهمترین نظریه پرداز ایدئولوژیک انقلاب اسلامی 1357 هنوز زوایای ناگفته بسیاری در خود دارد. زندگی وی چنان که خود وی می خواست عرصه عمومی بسیار بسیط و چشمگیری داشت. گسست تبعیدوار شریعتی از دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد و مستقر شدن او در حسینیه ارشاد نزد دوستان و دشمنان وی پرده ای است مهم و پرابهام از زندگی او. این مطالعه با اتکا بر رهیافت «نظریه بنیادی» می کوشد با اتکا عمده بر داده های حاصل از مصاحبه های شفاهی و اسناد ساواک تمام واژها حساس در این داده ها را چنان «نشانه/کد» در نظر بگیرد، از نشانه ها به سمت «مفاهیم» عزیمت کند و نهایتا «نظریه» ناظر بر حیات شریعتی در این مقطع کلیدی از زندگی او را مدون نماید. این مقطع از زندگی شریعتی را باید در قالب این «نظریه» درک کرد «تقدم رسالت بر تریبون»؛ بنابراین در هر چهار مقطع این برهه از زندگی شریعتی یعنی مقدمات و تشریفات اداری پایان دادن به حضور شریعتی در دانشکده، پیوند خوردن علی شریعتی به حسینیه ارشاد، استقرار علی شریعتی در حسینیه ارشاد و نهایتا بازنشستگی وی از دانشکده و تعطیلی حسینیه ارشاد می توان حکومت این اصل را مشاهده کرد.
تحلیل جامعه شناختی شعر «برف» نیما بر اساس آرای شریعتی و با تکیه بر مفهوم «غم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جامعه شناختی شعر «برف»، اثر نیما یوشیج، بر اساس آرای دکتر شریعتی در زمینه هنر، با تکیه بر مقوله غم و با روش تحلیلی است. نوع نگاه شریعتی به کیفیت پیوند هنر با اجتماع حاوی رویکردی انتقادی- آرمان شهری است؛ رویکردی که، به تعبیر وی، در هنر اصیل مدرن به خوبی قابل مشاهده است. مطابق با این دیدگاه، هنر مدرن، بی آنکه به تصویرگر واقعیت های اجتماعی فروکاسته شود و در دام تفنن جویی مفرط بیفتد، به واسطه حضور ذاتی عنصر غم، به صورتی غیرمستقیم، به نفی وضعیت حاضر و ترسیم اشاره وار وضعیتی آرمانی می پردازد. شعر «برف»، که از آثار شناخته شده نیماست، نمونه ای مثال زدنی از چنین هنر مدرنی است. در این شعر، مناسبات انتقادی- آرمان شهری هنر با جامعه به شکلی عالی نمایان می شود. شعر، که یکسر از تجربه غم و شکست مملو است، به یکباره کلیت فضای اجتماعی خود را نفی می کند. اما، شعر در این نفی توقف نمی یابد و به واسطه طرح اسطوره «وازنا» به فراسوی آرمان شهر مورد نظر خود پل می زند.
سید حسین العطاس و مسئله روشنفکران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
97 - 101
درک سید حسین العطاس از مفهوم «روشنفکر» را چگونه باید فهمید؟ مسئله روشنفکران در جهان مدرن یکی از چالش برانگیزترین پرسش های علوم انسانی و اجتماعی است. العطاس میان نقش روشنفکران در جوامع در حال توسعه و توسعه یافته تمایز قائل است. مفروضات بنیادی نگرش العطاس، به عنوان یک اندیشمند پسااستعماری از مالزی، درباره نقش روشنفکران در جوامع در حال توسعه چیست؟ روایت های غیراروپامحور زیادی درباره نقش روشنفکران در جهان معاصر وجود دارد. برای مثال می توان به علی شریعتی، جلال آل احمد و ادوارد سعید اشاره کرد. اما تنها اندکی بر نگرش العطاس در ارتباط با آینده روشنفکران مدرن در دنیا و به خصوص در جوامع در حال توسعه کار کرده اند. به عبارت دیگر، در این مقاله بر مفهوم روشنفکر، آنگونه که العطاس آن را می فهمد، متمرکز خواهیم بود و تلاش خواهیم کرد مربوطیت این رویکرد را در بستر امروز جوامع در حال توسعه پیدا کنیم و در این باره که آیا تعامل انتقادی با این رویکرد غیراروپامحور می تواند در به کارگیری رویکرد العطاس در سطحی کلی و جهانی مؤثر باشد بحث کنیم؟
آیین گذار انقلابی براندازی متنی: از روایت شورش نمادین تا انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله به بررسی طغیان نمادین در دو افق متن و آیین و پیوند آن با کارکرد تولید وارونگی موقت و نمادین نظم در پهلوی دوم می پردازد. افق های انتقادی با یکدیگر ترکیب شده و با توجه به عدم شکل گیری فضای دیالوجیکال و گفت وگویی میان نمایندگان قدرت و گروه های خاموش، آنچه ماکس گلوکمن آن را کنش شورش (وارونگی موقت و نمادین نظم) می نامد، به ظهور کنش انقلابی به مثابه مطالبه وارونگی واقعی و دائمی نظم مستقر و تغییر پایدار روابط قدرت موجود می انجامد. این مقاله بر پایه درک رابطه میان متنی و بیناآیینی میان متن و آیین و تحلیل گفتمانی و محتوایی آن دو شکل گرفته است. تفاسیر انقلابی از قصه های کودکان، آیین های موجود در جامعه و شعر پریان انقلابی در نزد نمایندگان اصلی دو گروه روشنفکری (چپ و اسلامی انقلابی) مورد توجه بوده و آثار روشنفکران تأثیرگذاری چون صمد بهرنگی، احمد شاملو، علی شریعتی، جلال آل احمد و نویسندگانی کمتر شناخته اما با آثار تأثیرگذار، چون محمد پرنیان و داریوش عباداللهی مورد بررسی بوده است. در این تحقیق مشخص شد که ظهور گفتمان انقلابی به مثابه یک مطالبه عمومی با تبدیل و ظهور قصه و آیین به صورت یک کلان روایت از بازتعریف و باززایی هویت مقارن است. بر این مبنا دو افق متن و آیین در شکلی که بیانگر قطب هیجانی هستند، با یکدیگر پیوند می یابند. آیین گذار انقلابی، با تأکید بر ارزش هایی چون برابری، آزادی، عدالت و غیره جامعه آرمانی را به مقصد اصلی جامعه تبدیل می سازد و نهایت رشد کودک/قهرمان را در نجات جامعه و مرگ مقدس یا مرگ نمادین تعریف می کند.
خوانش انتقادی تفکرات سیاسی علی شریعتی بر اساس روش هرمنوتیک قصدگرای اسکینر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
33 - 71
آموزه های سیاسی مذهبی شریعتی در حسینیه ارشاد طی سال های 1347 تا 1351 خورشیدی، مخاطبین بسیاری را به خود جذب کرد ، که تأثیر گذاری بسزایی در جامعه به دنبال داشت. به نظر می رسد آموزه های شریعتی بر پایه تفسیری ایدئولوژیک و سیاسی از اسلام با تأثیر پذیری مستقیم ( و غیر قابل کتمان) از مارکسیسم، سوسیالیسم و اگزیستانسیالیسم بود که پایه های فکری خود را استوار کرد. بدین سبب این مقاله در صدد است به بررسی نظریات سیاسی علی شریعتی بپردازد و این که تفکرات سیاسی شریعتی در چه سطحی از مؤلفه های اندیشه سیاسی، فلسفه سیاسی، و نظریه سیاسی پیوند دارد. از این رو در با رویکرد تحقیق تحلیل اسنادی بر اساس روش هرمنوتیک قصدگرای کوئنتین اسکینر به عنوان مبنای پژوهش تحقیق حاضر «زمینه ها» و «انگیزه ها» و «قصد مؤلف» در زندگی فکری و آثار علی شریعتی مورد بررسی و شناخت قرار می گیرد .
تحلیل محتوای کتاب های نامه ای ادیبان ایران در فاصله سال های 1330 تا 1349(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۲
78-96
هدف : ارزیابی، گردآوری، سازماندهی و دسترس پذیری در زمره فعالیت های اصلی علم اطلاعات و دانش شناسی است. یکی از انواع منابعی که به عنوان منبع اطلاعاتی مهم و غیر رسمی به شمار می آید، نامه ها هستند. در نامه ها اطلاعاتی وجود دارد که شاید در هیچ منبع رسمی دیگری نشود آن ها را پیدا کرد. شناسایی موضوعات بیان شده در کتاب های نامه ای (نامه های خصوصی ادیبان به همسرانشان) و معرفی این محمل به عنوان یک منبع دست اول اطلاعاتی به استفاده کنندگان بوده است. روش پژوهش :پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و برای اجرای آن از روش پژوهش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. جامعه پژوهش 103 عنوان کتاب نامه ای بوده، در این پژوهش 6 عنوان کتاب انتخاب شد که توسط جلال آل احمد، سیمین دانشور، احمد شاملو، علی شریعتی و فروخ فرخ زاد نوشته شده که در بر دارنده 859 نامه بوده است.برای تحلیل محتوای نامه ها از 23 مقوله برگرفته از اصطلاحنامه فرهنگی اصفا استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که 859 نامه خصوصی ادیبان شامل موضوعات مختلفی بود که با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر آن دوره بیشترین موضوع مطرح شده در نامه ها مربوط به مقوله سیاست با فراوانی(400) و مقوله های آثار ادبی با (390) و مجلات با(256) فراوانی در رتبه های بعدی قرار گرفتند.یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد ادیبان فارغ از اوضاع مختلف جامعه نبوده اند. این افراد در نامه های خصوصی خود به انواع مختلفی از موضوعات در زمینه های گوناگون پرداخته اند که جنبه های مختلفی از اطلاعات( سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ادبی و غیره) را در برمی گیرد که می تواند برای پژوهشگران و کسانی که علاقه مند به این حوزه هستند بسیار مثمر ثمر باشد. نتیجه گیری: این نامه ها با توجه به اینکه خصوصی بوده اند اما دربردارنده اطلاعات فراوانی برای رفع نیاز اطلاعاتی استفاده کنندگان می باشد و همچنین معرفی این منابع به کتابداران مرجع، چرا که با شناخت انواع منابع موجود در کتاب خانه کتابداران مرجع می تواند در جهت رفع نیاز اطلاعاتی مراجع بهتر عمل کند.
بررسی علل انحطاط و عقب ماندگی ایران: مطالعه تطبیقی دیدگاه علی شریعتی و عبدالکریم سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از نخستین رویارویی های ایرانیان با غرب و آشنایی و حیرت آنان از پیشرفت های غرب در ساحت علم و حکومت داری بود که عقب ماندگی ایران از غرب در ذهن متفکران و اندیشمندان سرزمین مان به مثابه مسئله مطرح شد و تا به امروز ادامه یافت. در پژوهش پیش رو به منظور پاسخ به مسئله مذکور از آراء علی شریعتی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین روشنفکران پیش از انقلاب اسلامی ایران و عبدالکریم سروش که از نظریه پردازان مطرح پس از انقلاب، در سنت روشنفکری دینی، محسوب می شود استفاده شد تا در مقایسه این دو به مثابه دو نسل از جریان روشنفکری متعلق به دو شرایط اجتماعی پیش و پس از انقلاب اسلامی مسئله عقب ماندگی ایران مورد بررسی قرارگیرد و برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. باتوجه به نتایج حاصل از این مطالعه، استحمار عامل اصلی انحطاط و عقب ماندگی جامعه ایران از منظر شریعتی است و اصلاح عاملیت و ساختار بوسیله بازگشت به خویشتن اسلامی، یگانه راه رهایی از این وضعیت. در مقابل از نظر سروش رشد نیافتگی علوم تجربی، عدم استقرار مفهوم حق، حاکمیت استبداد و استعمار علل اصلی عقب ماندگی جامعه ایران است و تنها راه رهایی از این شرایط و دست یابی به توسعه نیز درگرو توسعه علم محور است. ازسویی هردو متفکر مذهب را ذاتا عامل انحطاط یا توسعه نمی دانند. به باور شریعتی مذهب بصورت بالقوه می تواند منجر به اصلاح جامعه ایران بشود اما سروش مذهب را پاسخگوی تمام نیازهای زندگی مادی بشر نمی داند بنابراین علم تجربی را درمقابل گفتمان بازگشت، برای توسعه ایران پیشنهاد کرده است.
بررسی دیدگاه دکتر علی شریعتی درباره عرفان و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
232 - 253
حوزه های تخصصی:
دکتر علی شریعتی یکی از اثرگذارترین متفکران و روشنفکران دینی ایران در قرن حاضر بود که نقش برجسته ای در عرصه های دینی، سیاسی و اجتماعی عصر خود و پس از خود ایفا کرد. یکی از عناصر اصلی تفکر شریعتی، توجه به عرفان و تصوف بوده که در آثارش بارها بر نقش آن در عروج روح آدمی و نیز شکل گیری ایدئولوژی مورد نظر خود که متشکل از سه گانه عرفان، برابری، آزادی است؛ تأکید داشته است. نگاه شریعتی به عرفان، هم سو با بسیاری از روشنفکران آن دوره، نگاهی منتقدانه بود تا بتواند با پالایش این میراث پر بها، از آن به نفع اهداف اجتماعی سازنده بهره گیرد. این رویکرد سبب شد تا او ضمن ارج نهادن به بسیاری از دست آوردهای ارزشمند عرفانی و عارفان برجسته، به بیان نقاط منفی این میراث عظیم نیز بپردازد. نگاه تطبیقی شریعتی به ادیان و به تبع آن به عرفان و تصوف و نیز تأثیر وی از نهضت پروتستان و جریان اومانیسم، او را به خوانشی از عرفان رساند که در آن دغدغه های انسان قرن بیستمی که از یک سو به دنبال اثبات جایگاه خود در هستی و تکیه بر اراده، آزادی و اختیار اوست و از سوی دیگر در جستجوی معنا نیز هست، پاسخ گفته شود.