مطالب مرتبط با کلیدواژه

پراکسیس


۱.

تحلیل اگزیستنسیال هیدگر در آینه فلسفه عملی ارسطو «خوانشی» نو از اخلاق نیکوماخوس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تئوری تحلیل اگزیستنسیال انحا نسبت آدمی در قبال موجودات انحا وجود انسان پراکسیس پویسیس اخلاق نیکوماخوس هستی و زمان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
تعداد بازدید : ۲۰۶۶
این مقاله در صدد بیان این موضوع است که مهمترین مقومات فلسفه عملی ارسطو در تحلیل اگزیستنسیال هیدگر صبغه هستی شناختی می یابد. انحاء نسبت آدمی در قبال موجودات Verhaltenweisen آن گونه که در کتاب ششم از اخلاق نیکوماخوس ارسطو مطرح شده، در خوانش نوین هستی و زمان هیدگر تبدیل به انحا وجودی آدمیSeinsweise می گردد. آنچه برای هیدگر بسیار اهمیت دارد، احیای قوه انتولوژیک نهفته در تعینات سه گانه ارسطویی است که در آن پراکسیس بر دو نحوه رفتاری کاشف از موجودات؛ یعنی تئوری و پویسیس اولویت می یابد. هیدگر در بحث ارسطو از فضایل عقلانی، تعاریف و تعینات متناسبی را از زندگی انسانی در آرای ارسطو کشف می کند که در فلسفه جدید و برای مثال، در فلسفه هوسرل شناخته نشده و موضوعیت نیافته اند. اگر تحلیل اگزیستنسیال در پرتو تفسیر پدیدار شناختی ارسطو و بخصوص مطالب وی در اخلاق نیکوماخوس بازخوانی گردد، شاید بتوانیم برنامه فلسفی هیدگر را بهتر بفهمیم
۲.

بررسی تحلیلی ایدئولوژیک کردن دین از نگاه دکتر علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایدئولوژی پراکسیس علی شریعتی ایدئولوژیک کردن دین روشنفکری دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۸۴
یکی از مهم ترین دستاوردهای دکتر علی شریعتی «ایدئولوژیک کردن دین» است که نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی و به حرکت درآوردن توده های ایران داشت. این اندیشه ایدئولوژیک در دهه نخست پس از انقلاب اسلامی نیز آبشخور روشنفکران دینی بود و بسیاری از احزاب و گروه های سیاسی از این اندیشه ایدئولوژیک و جهان بینی ارزشی حمایت می کردند. در این مقاله سعی بر آن است نتایج مترتب بر ایدئولوژیک کردن دین و عوارض و پیامدهای آن و همچنین مواضع مخالفان این ایده، مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد و با نگاهی تحلیلی و انتقادی این فرضیه مورد آزمون واقع شود که اندیشه ایدئولوژیک کردن دین نه تنها موجب حاکمیت دگماتیسم و فناتیسم نمی شود، بلکه ـ برعکس ـ موجب پویایی، تکامل فکری و عمل هدفمند (پراکسیس) می گردد.
۳.

کاربست نظرات برشت در پیام گذاری با محتوای هنری و شکل رسانه ای

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تئاتر پراکسیس فاصله گذاری مهندسی پیام رمزگذاری برشتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۳ تعداد دانلود : ۹۸۳
در این تحقیق، ما با مستندکاوی نظرات و کارهای برشت در حوزه تئاتر و واکاوی آنها در چارچوب ارتباطات اجتماعی، تلاش داریم کار برشت را به منظور بهره برداری و بازتولید رسانه ای آن، کانون توجه قرار داده و بین محتوای هنری با ظرفیت ها و ظرافت های کار رسانه ای، پیوندی منطقی برقرار کنیم. تأکید بر وزن رسانه همپای وجه هنر و به خدمت گرفتن ظرفیت هنر در ظرف رسانه و بالعکس، استفاده از قابلیت های رسانه در خدمت شکل و محتوای تعالی بخش هنری، سمت گیری ما در سبک خاصی از پیام گذاری و نیز بازتعریف نقش و جایگاه مخاطب است، چرا که برشت، هدف گذاری ارتباط جمعی را با التزام به عنصر جذابیت و سرگرمی در کار هنری، به سویه های آگاهی و عمل ناب اجتماعی (praxis) ارتقا می دهد. نوشته حاضر، مرور آموزه هایی برای دست اندرکاران هنر و متولیان امور رسانه هاست.
۴.

ظرفیت های الهیات سیاسی یوهان باپتیست متس برای الهیات روایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الهیات روایی الهیات سیاسی الهیات مسیحی پراکسیس روایت گفتگوی بینا دینی یوهان باپتیست متس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۴۶۴
الهیات روایی با تأکید بر روایت و نقد سیطره معیارهای کلی و عام برخاسته از روشنگری در الهیات مسیحی، هویتی متمایز یافت. تأکید بر روایت های سنتی و درون فرهنگی هر گروه و اجتماع، در این الهیات منجر به دوری این نحله از پراکسیس، و علاوه بر این، منجر به انزوای فرهنگی و دوری از جهان معاصر چندفرهنگی شده است. از سوی دیگر الهیات سیاسی متأله آلمانی یوهان باپتیست متس با تکیه بر مفاهیم روایت، خاطره و همبستگی، که مؤلفه روایت در آن ها نقش اساسی دارد، هم متوجه پراکسیس است و هم دغدغه گفتگوی بینا فرهنگی دارد. بنابراین شاهد آن هستیم که الهیات سیاسی یوهان باپتیست متس، اگر چه در زمره الهیات روایی به معنای اخص به حساب نمی آید، با این حال با تکیه بر مفاهیم خاطره، روایت و همبستگی، امکاناتی را در اختیار الهیات روایی می گذارد که این الهیات با تکیه بر آن ها می تواند از تنگنای انزوای فرهنگی و انفعال اجتماعی بیرون آید.
۵.

«امر سیاسی » و «پراکسیس »در اندیشه سیاسی میرزاعبدالرحیم طالبوف تبریزی)1834-1911((مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوع شناسی رئالیسم انتقادی هستی شناسی معرفت شناسیتجربه گرا )داد های( معرفت شناسی حدوثی معرفت شناسی وجودی )واقعی( پراکسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۴۰۷
طالبوف تبریزی ) 1250 - 1329 هجری قمری( یکی از شاخ صترین متفکران عصر مشروطه است. آراء سیاسی وی به شیو ههای گوناگون، از جمله در چارچوب تاریخ نگاری اندیشه معاصر ایران، شرح و تب یین شده است. در این مقاله، آراء طالبوف با استعانت از «رهیافت دلالتی » و با روش «رئالیسم انتقادی » نوع شناسی می شود. این کار، که با تشخیص نوع شناخت از «امر واقع » و نیز پاسخ به پرسش «چه باید کرد؟ » توسط هر متفکری، از جمله طالبوف، انجام می گیرد، می تواند شناخت بیشتری از تفکر سیاسی اجتماعی در ایران معاصر به دست دهد. بنابراین پاسخ طالبوف به پرسش «چه باید کرد؟ » در حوز ههای مختلف سیاست، اقتصاد، علم و فرهنگ بررسی شده و آراء سیاسی او با روش رئالیسم انتقادی «روی بسکر » نوع شناسی شده است. نتیجه این نوشته ابعاد جدیدی از تفکر طالبوف و تأثیر شکاف عمل و نظر را بر اندیشه او آشکار می سازد؛ اینکه بازتاب صدای پای نظریه تجدد اقتدارگرایانه و روشنگری از بالا در اندیشه متفکری که می توان از او به عنوان نظریه پرداز آزادی یاد کرد، از فردای انقلاب مشروطه شنیده می شد.
۶.

تنش فلسفه های سیاسی متافیزیکی و پسامتافیزیکی در یونان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسامتافیزیک متافیزیک فرونسیس پراکسیس پوئسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۴۸۷
تفکر پسامتافیزیکی به مثابه نقد سنت متافیزیکی فلسفه ی غرب، در نیمه ی دوم قرن بیستم شیوع یافت و برخی این را نشانه ی گسست از سنت یونان باستان قلمداد کرده اند. مسئله ی این مقاله، امکان های پسامتافیزیکی مستتر در سنت فلسفی یونان است و به این منظور تلاش شده تا با بررسی مناظره های فکری میان شاعران و فیلسوفان، ملطیان و الئیان، سوفیست ها و سقراط و در نهایت افلاطون و ارسطو، این مهم نشان داده شود که نه تنها نمی توان کل سنت یونانی را متافیزیکی دانست، بلکه برخی از مؤلفه های تفکر پسامتافیزیکی چونان عقلانیت موقعیت مند، اولویت عمل بر نظریه و توجه به وجه استعاری زبان در اندیشه ی شاعران حماسی و تراژیک یونانی، سوفیست ها و ارسطو وجود دارد. اهمیت چنین التفاتی این است که تفسیر زمینه گرای متون نشان می دهد که در کنار نضج خرد ابژکتیو متافیزیکی در یونان، رگه هایی از خردهای رقیب سوبژکتیو و رتوریک نیز در اندیشه ی برخی از متفکران یونانی وجود دارد و بنابراین تنش میان متافیزیک و پسامتافیزیک که در قرن بیستم به اوج خود رسید، در شرایط تأسیس فلسفه و در سامانه ی دانش فلسفی یونان نیز مندرج بوده است؛ امری که به طور خاص در نقادی ارسطو بر نظریه ی مُثل افلاطونی و نیز نظریه ی فیلسوف شاه او به واسطه ی بهره گیری از آموزه های حماسه سرایان، تراژدی نویسان و سوفیست ها قابل آزمون است.
۷.

تحلیل بنیادین هگل از کار در بخش خدایگانی و بندگی پدیدارشناسی و نقد مارکس از آن و برنهادن پراکسیس به مثابه بنیانی جدید در افق فکر هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدایگانی و بندگی کار بازشناسی پراکسیس بیگانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۳ تعداد دانلود : ۵۷۰
مارکس در دست نوشته های اقتصادی-فلسفی 1844 صراحتاً دستاورد بزرگ هگل در پدیدارشناسی روح را کشف ذات کار اعلام می کند. اما در همان جا بیان می کند که فهم هگل از کار یک سویه و انتزاعی است و وی فقط جنبۀ مثبت کار را دریافته است. مدعای ما در این مقاله آن است که مارکس در آثار اولیۀ خود بنیانی فلسفی مبتنی بر مفهوم کار (پراکسیس) در افق فکر هگل برمی نهد و به میانجیِ آن حلّ و رفعِ دیالکتیکیِ (Aufhebung) فلسفۀ نظرورزانۀ هگل را رقم می زند. در این راستا، ابتدا فهمِ بنیادین و متافیزیکیِ هگل از مفهوم کار را با عطفِ نظر به بخش «خدایگانی وبندگی» پدیدارشناسی صورت بندی می کنیم. یعنی نشان خواهیم داد که چگونه کار در هگل مبنایی برای پیوند سوژه و ابژه است. سپس درصدد خواهیم بود تا نشان دهیم مارکس چگونه با اقتضائات منطقِ دیالکتیکیِ هگل، یک سویه گی اندیشۀ هگل را نقد کرده و پراکسیس را به مثابۀ تنیدگیِ سوژه و ابژه تألیف می کند.
۸.

تحلیل نسبت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی و حکمت عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علوم انسانی و اجتماعی کاربردی حکمت عملی فرونسیس پراکسیس فضیلت معرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۲۵۷
این نوشتار بر آن است که نسبت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی را با حکمت عملی بررسی و تحلیل کند. برای این هدف و به کمک روش تحلیل مفهومی، در آغاز با اشاره به تعریف کاربرد و هم چنین فعل و عمل، به تحلیل مفهوم علوم انسانی و اجتماعی کاربردی و حکمت عملی می پردازد. سپس مفهوم فرونسیس نزد ارسطو و هم چنین حکمت عملی نزد فیلسوفان مسلمان را مطالعه و تحلیل می کند. با بررسی تعاریف متفاوت حکمت عملی نزد حکمای مسلمان، آرای آنان را با فرونسیس ارسطو می سنجد. آنگاه به بررسی نسبت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی و حکمت عملی اهتمام می کند و وجوه افتراق و اشتراک آنها را تحلیل می نماید. با توجه به تفاوت سرشت علوم انسانی و اجتماعی کاربردی که تکنولوژی به شمار می رود با حکمت عملی که فضیلت محسوب می شود، سرانجام این پرسش چونان یک مسئله ی باز مطرح می شود که آیا منطقا فرونسیس می تواند از علوم انسانی و اجتماعی محض چونان حکمت نظری، در رهنمون شدن انسان به سوی عمل فضیلت مند بهره مند شود؟ و در صورت امکان آیا این امر، گونه ای از علوم انسانی و اجتماعی کاربردی به شمار می رود؟
۹.

تتحقق پراکسیس بمثابه ی آزادی و بنیاد انسان (در پرتو نقد مارکس بر مدرنیته)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مارکس پراکسیس جامعه شناسی مدرنیته آزادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۴۵۱
بحث از آزادی، امکان و لوازم تحقق آن یک امر فلسفی است. یکی از مسائل مهم مدرنیته نیز بحث درباره آزادی انسان است. معنای آزادی در طول تاریخ مدرنیته دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است اما می توان گفت ملاک محوری آزادی انسان در مدرنیته نوعی خودتعین بخشی انسان است؛ البته خود این ملاک نیز تغییر و تقریرهای مختلفی به خود دیده است. طرح آزادی در اندیشه مارکس با تحقق پراکسیس و ظهور انسان اجتماعی امکان پذیر می شود؛ انسانی که معنای زندگی را در خودتحقق بخشی و در قالب کار یافته است. از نظر مارکس ظهور پراکسیس غایت آزادی و تاریخ بوده و روایت تاریخ چیزی جز عمل آفرینش انسان نیست، پس ظهور پراکسیس با ظهور جامعه و تنها در وجهی اجتماعی امکان پذیر است.
۱۰.

علم و پراکسیس؛ جامعه به مثابه مرجع اعتبار معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراکسیس اعتبار علم مارکس ویتگنشتاین جامعه شناسی معرفت علمی مکتب بث

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۲۲۶
تأمین اعتبار معرفت مهم ترین مسأله ی مطالعات علم در فلسفه و جامعه شناسی است. کاوش معرفت و پرسش از اعتبار آن، علم را به مثابه پدیده ای اجتماعی معرفی و جامعه شناسی را وارد این مجادله کرد. این تحولات حول مفهوم پراکسیس به مثابه بنیان تأسیس جامعه و پدیده های اجتماعی شکل گرفته است. مشخصاً مارکس و ویتگنشتاین پراکسیس و آگاهی -و لذا علم را -را در پیوند با هم معرفی کرده اند. این مقاله استدلال می کند از منظر پراکسیس، علم مقید به اقتضائات عمل جمعی عاملان بوده و پرسش از اعتبار یافته ها موکول به تحلیل مناسبات اجتماعی محاط بر علم است. اطلاق این موضع به جامعه شناسی که خود علم پراکسیس است موقعیت را پیچیده تر می کند؛ معیار اعتبار یافته های جامعه شناسی تقید به پراکسیس عاملان اجتماعی در قالب طبقه است. این موضع از تحمیل پراکسیس جامعه شناسان به موضوع مطالعه و تحریف واقعیات اجتماعی جلوگیری کرده و مانع ابژه سازی از گروه های مورد مطالعه می شود. این موضع همچنین دوگانه های طاقت فرسای ذهن/عین و خزد/کلان را منحل می کند ضمن اینکه به زایایی علم جامعه شناسی در مواجهه با وضعیت انضمامی جامعه ایران منجر می شود.
۱۱.

تحلیل گفتمان به مثابه تحلیل پراکسیس؛ یک تکنیک اجرای تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گفتمان فوکو ویتگنشتاین بازی زبانی پراکسیس اجرای تجربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف اصلی این مقاله پیشنهاد یک تکنیک برای اجرای تجربی تحلیل گفتمان است. در این راستا استدلال می کند، گفتمان به واسطه ریشه های نظری و فلسفی خود قرابت بسیاری با مفهوم پراکسیس دارد. بر اساس این پیشینه فکری، گفتمان را می توان واجد وجوه مادی و عملی دانست تا جایی که می توان گفتمان و پراکسیس را در کنار هم تحلیل کرد. اهمیت این برداشت در این است که هم گفتمان را از برداشت های ذهنی رها می کند و هم پراکسیس را به مفهومی قابل مطالعه تجربی بدل می کند. تکنیک موردنظر معیار اعتبار انضمامی تری دارد و کمتر به ذهنیت محقق وابسته است. نتیجه پژوهش با مرور یک مثال، نحوه استخراج نشانه های معنادار که در کنار هم منظومه منسجمی پدید می آورند را نشان می دهد. در این رویکرد گفتمان به مثابه بازی زبانی مطالعه می شود که در آن ذهن و عین مقولاتی در هم تنیده ارزیابی می شوند. این تکنیک سازگاری بیشتری با نظریات تلفیق گرایانه معاصر در جامعه شناسی نشان می دهد.
۱۲.

واکاوی حدود و شاخصه های رئالیسم علمی در معرفت اجتماعی سید جمال الدین اسدآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سید جمال الدین اسدآبادی رئالیسم علمی هرمنوتیک مکتب اثباتی علم جهاد تمدن اسلامی پراکسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۵
در پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد نظری روش شناسی بنیادین، روش تحقیق اسنادی و با نگرشی تفسیری و اکتشافی، محدوده و برخی از شاخصه های رئالیسم علمی مندرج در معرفت اجتماعی سید جمال الدین اسدآبادی شناسایی شده است. سید جمال الدین با استفاده از بینش هرمنوتیکی و بر اساس مفاهیم قرآنی از جمله عقل، علم و جهاد تلاش کرده است ظرفیت معرفت دینی را در جهان مدرن آشکار کند. قرین بودن علم و دین یکی از اصول معرفت شناختی اوست. به اعتقاد سید جمال الدین، ضرورت کاربردی سازی علوم اسلامی و توجه مسلمانان به سایر روش های علمی از جمله روش های مکتب اثباتی می تواند در تقویت بُعد معرفتی و علمی کشورهای اسلامی و در نتیجه، احیای مجدد تمدن اسلامی سهم مهمی داشته باشد. به نظر می رسد در پرتو منطق روش شناختی و معرفت شناختی سید جمال الدین، نوعی توصیه به مؤلفه های پارادایمی رئالیسم علمی می تواند در به کارگیری معرفت دینی و قرآنی در کنار سایر روش های علمی و تجربی مدرن سودمند باشد. همچنین از جمله ویژگی های عملی معرفت اجتماعی سید جمال الدین، روحیه عمل گرایی و پراکسیس (عقیده و جهاد) است.  
۱۳.

حکمرانی پراکسیس محوری با تأکید بر عقلانیت و قدرت

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمرانی حکمت فرونسیس پراکسیس قدرت فرونتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۶۰
حکمرانی به طور کلی از دو بخش اساسی تشکیل شده است: یک؛ تصمیم گیری و خط مشی گذاری، دو؛ اجرای خط مشی ها و تصمیمات اخذ شده. مورد اول در علم خط مشی گذاری عمومی و مورد دوم در علم مدیریت دولتی بحث می شوند؛ به عبارت دیگر این دو مؤلفه دو روی یک سکه اند. خط مشی گذاری با در نظر گرفتن ارزشها و منافع گروه های خاص در بستر مشخصی از مناسبات قدرت شکل می گیرد که به نوعی از عقلانیت فاصله می گیرد. از طرفی از آنجا که خط مشی های عمومی عمدتاً در پاسخ به یک مسئله یا مشکل عمومی تدوین می شوند و ناظر بر انسان هستند، پیچیده و چندوجهی بوده و با رویکردهای علوم طبیعی نمی توان به حل آن پرداخت. رویکرد مبتنی بر فرونتیک که برگرفته از واژه فرونسیس در یونان باستان توسط ارسطو است، می تواند جایگزین مناسبی برای خط مشی گذاری و اجرای آن فراتر از رویکردهای علوم طبیعی باشد. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن نقش قدرت در حکمرانی عمومی و با تأکید بر رویکرد فرونتیک سعی شده است به چهار سوال اساسی در حوزه حکمرانی عمومی پاسخ داده شود: (1) به کجا می رویم؟ (2) چه کسی سود و چه کسی ضرر می کند و با کدام مکانیسمِ قدرت؟ (3) آیا این توسعه مطلوب است؟ (4) در مورد آن چه باید بکنیم؟ نهایتاً رویکرد پراکسیس محوری در حکمرانی پیشنهاد می شود، چرا که تفاوتِ زمینه های حکمرانی را در نظر گرفته و تأکید بر حکمرانی متمایز هر بستر از بستر دیگر دارد؛ در اینصورت حکمرانان باید بر این مبنا درک کنند که در حوزه حکمرانی خود چگونه اثربخش باشند.
۱۴.

تبیین جایگاه پراکسیس در مطالعات امنیت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراکسیس نظریه روش شناسی روش امنیت شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۵۰
ابعاد اصلی پژوهش در مطالعات امنیت شهری را می توان در سه دسته کلی عناصر فلسفی، پراکسیس و اخلاقیات دسته بندی کرد. در ذهن بسیاری از محققان، اصطلاح پراکسیس به ادغام دانش و کنش (نظریه و عمل) اشاره دارد که در واقع ویژگی اصلی این مفهوم است. با این حال مفهوم پراکسیس بسیار گسترده تر از این است. در حالی که اصطلاح پراکسیس تقریباً با مفهوم "عمل" مطابقت دارد، چند ویژگی منحصر به فرد و مهم وجود دارد که پراکسیس را از درکی عام تنها به عنوان "عمل" متمایز می کند. محققان، پراکسیس را به عنوان کنشی اخلاقی، خودآگاه، مسئول و پاسخگو در فرایند تحقیق تعریف می کنند. با چنین برداشتی از مفهوم پراکسیس رابطه بین محقق و تحقیق شونده در مطالعات امنیت شهری وابسته به یکدیگر بوده و هر یک قادرند بر دیگری تاثیر گذارند. در واقع پراکسیس انجام و شیوه تحقیق است. رویکردها، روش ها و نظریه ها در حین پراکسیس به وجود می آیند. در سطح پراکسیس چهار عنصر کلیدی تحقیق شامل ژانر، روش ها، نظریه و روش شناسی قرار می گیرند. ژانرهای تحقیق مقوله های فراگیر برای روش های مختلف رویکرد به پژوهش در مطالعات امنیت شهری هستند. روش ها نیز ابزاری برای جمع آوری داده ها هستند. نظریه نیز در مطالعات امنیت شهری گزارشی از واقعیت اجتماعی است که مبتنی بر داده های تجربی است اما فراتر از داده های تجربی گسترش می یابد. روش شناسی نیز طرحی برای چگونگی پیشبرد تحقیق – ترکیب روش ها و نظریه است. بر این مبنا حوزه مطالعات امنیت شهری بر اساس تامل بر اندیشه پراکسیس، کلیتی است که انتخاب عناصری چون نظریه، روش شناسی، روش و ژانر در تعامل سازنده بین محقق و تحقیق شونده را اجتناب ناپذیر می نماید.