مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
گفتمان
حوزه های تخصصی:
اگر پوشش را یک عمل اجتماعی و معنادار فرض کنیم، نه صرفاً شیوه¬ای برای محافظت از بدن، باید آن را در قالبهای تحلیلی معطوف به معنای اجتماعی، تفسیر نمائیم. نگاه به پوشش به مثابه یک امر نمادین و تلاش برای درک نمادها و کشف معانی به ما کمک میکند تا زاویة جدیدی از این مسأله¬ پرحاشیه دریابیم. توجه به «قواعد» در اعمال اجتماعی و نیز ویژگی قراردادی نمادها در نشانه¬شناسی، میتواند هم تغییرات تاریخی پوشش را تا حدی تفسیر کند و هم تفاوت نگاه به پوشش و لباس را در گروه¬های مختلف و خرده فرهنگ های گوناگون جامعه نشان دهد. توجه به «قاعده¬مند»بودن پوشش و ویژگی نمادین و قراردادی پوشش، اگر در تحلیلهای سیاستگذاران فرهنگی قرار گیرد، می تواند به هدف گیری صحیح سیاست¬گذاری فرهنگی کمک کند.
مطالعه گفتمان در روابط بین الملل: نقد پژوهش و روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش نفوذ پساساختارگرایى و پساتجددگرایى در حوزه ى روابط بین الملل طى دو دهه اخیر، مطالعه گفتمان، مورد توجه فزاینده اى قرار گرفته است. اما این مطالعات همیشه از سوى جریان اصلى روابط بین الملل به این متهم شده اند که فاقد روش هاى نظام یافته مطالعاتى هستند، به واقعیت هاى تجربى توجه نمى کنند و نتوانسته اند به یک برنامه پژوهشى شکل دهند. به نظر مى رسد مخالفت هاى دانش پژوهانى که به این نوع مطالعات علاقه مند هستند با علم مدرن و روش هاى علمى و نگاه انتقادى آن ها به تلاش هایى که براى نظم بخشى به جهان بى نظم صورت مى گیرد، جایى براى پاسخ مثبت آن ها به این تقاضاى جریان اصلى باقى نمى گذارد. اما در این مقاله نویسنده مى کوشد مطالعات گفتمانى را به یک برنامه پژوهشى همراه با روش شناسى نظام یافته تبدیل کند که موضوع مطالعه تجربى نیز دارد و نوعى «علم بهنجار» را به معناى کوهنى آن در چارچوب اجتماع گفتمان یعنى اجتماع دانش پژوهان متعهد به مجموعه تعهداتى که لازمه این گونه مطالعات است (تلقى از گفتمان به عنوان نظام دلالت، مولد دیدن گفتمان و نقش رویه ها) سامان بخشد. در بررسى هر یک از این تعهدات، نویسنده روش هایى را براى انجام مطالعات و تحقیقات عرضه مى کند که مى توانند براى پژوهشگران علاقه مند به این چشم انداز کلیدهاى راهنماى خوبى باشند.
تجزیه و تحلیل گفتمانی - دستوری منظومه صدای پای آب سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق آن است تا بر اساس الگوی هالیدی (1976) و نیز شفایی (1363) و فرشید ورد (1363)، منظومه صدای پای آب سهراب سپهری مورد تجزیه و تحلیل گفتمانی - دستوری قرار گیرد. ضمن استفاده از روش تجزیه و تحلیل متنی، منظومه در دو سطح کلان و خرد مورد بررسی قرارخواهد گرفت که در بخش کلان عوامل انسجامی شناسایی خواهد شد و در بخش خرد نیز انواع جملات به کار رفته در منظومه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. یافته های تحقیق در بخش کلان حاکی از آن است که عامل انسجامی ارجاعی (399 مورد، 48.31 درصد) در کل منظومه دارای بیشترین بسامد است و پس از آن عوامل واژگانی، حذفی و ربطی به ترتیب با 26.76، 13.43 و 11.50 درصد در جایگاههای بعدی قرار دارند. ضمنا شاعر از عامل ارجاعی ضمایر و افزونه هـای فعلــی (353 مــورد، 88.47 درصد) و عامل ربطی افزایشی (96 مورد، 86.49) بیش از انواع دیگر ارجاعات و عناصر ربطی استفاده نموده است. در میان عناصر انسجامی واژگانی نیز تکرار (185 مورد، 83.71 در صد) دارای بیشترین فراوانی است. یافته های تحقیق در سطح خرد نیز حاکی از آن است که در این منظومه از جملات مجهول و شرطی استفاده نشده است. ضمنا نویسنده از جملات معلوم، خبری، ساده و فعلی بیش از سایر انواع جمله استفاده کرده است. استفاده هنرمندانه شاعر از عوامل زبانی و انسجامی سبب گردیده است تا با وجود طول شعر، منظومه از انسجام بالایی برخوردار باشد. ضمنا استفاده زیاد از فعل علاوه بر انتقال مفهوم در ایجاد وزن و آهنگ نیز بسیار موثر بوده است.
بررسی رابطه بین زبان اقتدار با مشروعیت دولتها: (تحلیل گفتمان انتقادی سخنان امام خمینی(ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حکومتهای دموکراتیک، اراده مردم مبنای اصلی قدرت سیاسی است و دولت مظهر اراده ملی است، و مشروعیت آن از خواست و اراده عمومی منبعث میشود. در حکومتهای دموکراتیک قدرت سیاسی از طریق مشارکت فعال سیاسی اعمال میشود که براساس آن نهادهای سیاسی مختلف جامعه، به وسیله آرای عمومی شکل گرفته و تحت نظارت مردم، قدرت سیاسی را اعمال میکنند و تداوم مشروعیت این نهادها در اعمال قدرت سیاسی به میزان توانایی آنها در کسب «رضایت عمومی» بستگی دارد. در این مقاله به بررسی گفتمان امام خمینی(ره) با روش تحلیل گفتمان انتقادی پرداخته میشود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که گفتمان امام خمینی(ره)، گفتمان تکثرگراست؛ گفتمانی که در صدد بازتولید قانونمداری و حقوق شهروندی است. در این گفتمان، گذشته برای عبرت و درسآموزی قابل نقد است. این گفتمان، که مخالف خشونت و خشونتگرایی است، معتقد به حقوق ترمیمی است.
رابطة نشانهشناسی با پدیدارشناسی با نمونهای تحلیلی از گفتمان ادبی هنری
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
پدیدارشناسی هوسرل سعی دارد تا ما را متوجه این نکته سازد که چیزها حضوری مستقل و خارج از انسان ندارند. در چنین نظامی، مفهوم واقعی چیزها تابع دریافتی است که ما در عمل ارتباط از آنها داریم. نظام پدیدارشناختی هوسرل درصدد است تا ما را متوجه «اصل چیزها» کند. و چنین امری با رجعت به آنچه که «جوهر» چیزها نامیده میشود به دست میآید. بدیهی است که در این حالت، نوع رابطة حسی- ادراکی که ما با چیزها برقرار میکنیم از اهمیت ویژهای برخوردار است، چراکه دریافت ما از آنها بدون پیششرط شناختی صورت میگیرد. با توجه به همین دریافت حسی- ادراکی است که نشانهشناسی صورتگرا و ساختارگرا جای خود را به نوعی نشانه- معناشناسی وجودگرا و هستیمدار میدهد که دیگر نشانه را امری مکانیکی و تابع رابطهای متقابل بین دال و مدلول نمیداند، بر این اساس، دیگر نشانهشناسی متکی به ذات خود نیست، چراکه دیدگاه پدیداری در مطالعات مربوط به نشانه سبب میشود تا نشانه، نه آنگونه که هست، بلکه آنگونه که ما آن را دریافت میکنیم، آنگونه که میتواند باشد و با توجه به موقعیت انسان در بافت پدیداری، معنا یابد، و ما چنین تحولی را مدیون آنچه که گرمس آن را نقصان «وجودی» معنا مینامد هستیم. برای جبران این نقصان وجودی است که گفتمان به محل تجربة پدیداری و فوری کنشگر از چیزها آنگونه که بر او تجلی مییابند، تبدیل میگردد. در واقع، هدف اصلی از ارائة این مقاله، تبیین جایگاه پدیدارشناسی در مطالعات مربوط به نشانه و نقش آن در تحول نشانهشناسی کلاسیک به نشانه - معناشناسی سیال و حسّی- ادراکی است.
گفتمان مساله بومی مساله بومی سازی علوم اجتماعی از رویکرد مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله تحلیل گفتمان از آرا و دیدگاه های مختلف در زمینه بومی سازی علوم اجتماعی در ایران است. هدف اصلی این مقاله بیان اجمالی نحله های مختلف در زمینه بومی سازی و نقد آن ها و همچنین ارایه یک دیدگاه متفاوت برای فهم بومی سازی بر اساس تفکیک مفهومی بومی سازی است. رویکرد من در این مقاله مطالعات فرهنگی است. در این رویکرد تبیین موضوعات از نظر پیوندهای مختلف بین قدرت و فرهنگ اهمیت دارد. تلاش کرده ام تا با تفکیک مفاهیم مختلف در گفتمان بومی، مانند بومی بودن، بومی شدن، بومی سازی، بوم گرایی و بوم نگری وجوه قدرت کار رفته آشکار و پنهان در گفتمان بومی را توضیح دهم و به جای موضع گیری مبتنی بر نفی یا اثبات آن، نشان دهم که در معنایی معین می توان به فرایند بومی سازی علوم اجتماعی پرداخت.
"
بازنمایی ایران در مطبوعات غرب : تحلیل انتقادی گفتمان « نیویورک تایمز » ، « گاردین » ، « لوموند » و « دی ولت »
حوزه های تخصصی:
"مقاله ى حاضر، گزیده اى از یک تحقیق دانشگاهى است که به منظور فهم و نقد گفتمان و ایدئولوژى پنهان و ژرفِ تاثیرگذار بر «عمل رسانه»هاى غرب، به بررسى و تحلیلِ انتقادىِ گفتمان چهار روزنامه نیویورک تایمز، گاردین، لوموند و دى ولت مى پردازد. رویکرد نظرى اتخاذ شده در تحقیق، ایدئولوژى و گفتمان شرق شناسى به عنوان نظام بازنمایىِ شرق در غرب است. نتایج به دست آمده حاکى از آن است که «تروریسم» و «بنیادگرایى اسلامى»، کلیشه هاى شمایل انگارانه اصلى هستند که توسط مطبوعات غرب مورد استفاده قرار مى گیرند. این دو کلیشه در واقع اسلام و ایران را در رسانه هاى غربى، به عنوان تهدید علیه صلح، دموکراسى و مدرنیزاسیون بازنمایى مى کنند. تحویل یا تقلیلِ مستمر ایران به نوعى تهدیدِ مضاعف تحت عنوان بنیادگرایى اسلامى و تروریسم بین المللى، این کشور را بیش تر از «دیگرانِ» دیگر براى غرب و سایر نقاط جهان، خطرناک جلوه مى دهد.
"
گفت و گوى تمدن ها و ارتباطات بین المللى بررسى زمینه هاى عینى و ذهنى در سه دهه پایانى سده بیستم
حوزه های تخصصی:
" این مقاله به بررسى تحولات ذهنى و عینى پدید آمده در عرصه گفتارهاى جارى در عرصه بین المللى مى پردازد و مى کوشد که نسبت میان نظم هاى گفتارى را در عرصه هاى فکرى و فرهنگى با ارتباطات نشان دهد. مدعاى اصلى این است که اگر جهان به سوى «گفت و گو» رو آورده و ایده گفت و گوى تمدن ها مورد اقبال قرار گرفته است، پیدایى این رویکرد، خود، مسبوق به وقوع دگرگونى هایى در عالم ذهن و عین است.
براى نیل به این مهم سعى شده است که در بعد ذهنى، اندیشه فیلسوفان و متفکران برجسته گفت وگو یعنى گادامر، باختین، هابرماس، و اجتماع گرایانى همچون مک اینتایر و رولز مورد بررسى قرار گیرد و سهم اندیشه هر یک در پیشبرد و توسعه مفهوم گفت و گو نشان داده شود.
در بعد عینى، گفتارهاى تولید شده در سه دهه پایانى سده بیستم در یونسکو با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادى، واکاوى و نشان داده مى شود که در دهه 1970 که دوره اول این پژوهش را تشکیل مى دهد، گفتمان «توسعه و پیشرفت» گفتمان غالب است. توسعه عادلانه و توام با جنبه هاى انسانى گفتمان و محوریت داشتن دولت ـملت ها و واحدهاى ملى در بازى هاى بین المللى از مشخصه هاى دوره اول به شمار مى رود.
در دهه 1980 یا دوره اى که تاریخ نگاران آن را دوره دومین جنگ سرد جهانى نامیده اند، یک چرخش پارادایمى از توسعه به گفت وگو روى مى دهد، که شباهت هاى زیادى با روایت هاى هابرماس از گفت وگو دارد. از جمله ویژگى هاى این دوره مى تون به فاصله گیرى از دوگانه سازى هاى دوران جنگ سرد و گفتمان توسعه، خوش بینى نسبت به ظهور یک جامعه جهانى صلح آمیز و توام با گفت وگو، تکیه بیش تر بر افراد و مردمان در کنار کشورها و دولت ـ ملت ها و تکیه قابل توجه به وجوه فرهنگى توسعه در مقابل رجوه صرفاً اقتصادى نام برد.
بالاخره در دهه 1990 که زوال دوران دوقطبى است، با تکثریافتن بازیگران فرهنگى و رواج الگوهاى جمع گرایانه، گفت وگوى میان ملت ها و فرهنگ هاى متکثر مجال مطرح شدن یافت. در این دوره اگرچه همچنان گفت وگو شاکله ارتباط اجتماعى بوده است اما این گفت وگو از مبانى لیبرالى فاصله گرفته و به مبانى نظرى تازه اى متکى شده است که مى توان آن ها را به نظریه هاى «اجتماع گرایان» نزدیک دید.
مطالعه تحول ساختارهاى گفتمانى در این پژوهش نشان مى دهد که گفتارهاى جارى در عرصه بین الملل طى سه دهه پایانى سده بیستم، با تاثیرپذیرفتن از فن آورى هاى نوین ارتباطى از صورت بندى هاى فردگرایانه به سوى صورت بندى هاى جمع گرایانه و از تکیه بر سطح دولت ـ ملت ها به سوى سطوح فراتر و فروتر از دولت ـملت یعنى نهادهاى مدنى و بین المللى (سطوح تمدنى و فرهنگى) تحول یافته و همین تحول امکان طرح و تقویت نظرى ایده «گفت وگوى تمدن ها» را فراهم کرده است.
"
تحول گفتمان توسعه سیاسى در ایران (از مشروطه تا خاتمى)
حوزه های تخصصی:
" این مقاله به بررسى سیر تحول گفتمان توسعه سیاسى در تاریخ معاصر ایران از پیروزى انقلاب مشروطه تا پایان دهه دوم انقلاب اسلامى مى پردازد. یافته هاى حاصل از یک پژوهش کیفى براساس روش تحلیل گفتمان و با استفاده از الگوى ترکیبى نورمن فرکلاف و تئون اى. ون دایک دست مایه این بررسى است که هشت دوره تاریخى (1285، 1312، 1320، 1331، 1352، 1358، 1371 و 1377 هجرى شمسى) را دربرمى گیرد.
مقاله حاضر نشان مى دهد که شاخص هاى توسعه سیاسى از قبیل آزادى، قانون گرایى، جامعه مدنى، کثرت گرایى، رقابت و مشارکت سیاسى در دوره نخست، یعنى در سال 1285 در نقطه مطلوبى قرار دارند. این وضعیت، ناشى از پیروزى انقلاب مشروطه و به ثمر نشستن مبارزات ملت ایران براى رهایى از استبداد تاریخى است. شاخص هاى مذکور در سال 1312 که حکومت مطلقه رضاشاه در شرف تکوین است، به شدت سقوط مى کنند؛ اما در سال 1320 تحت تاثیر تحولات سیاسى و اجتماعى، عدم اقتدار و کنترل حکومت مرکزى، تمایل شاه جوان به اصلاح تصویرذهنى مردم از حکومت استبدادى و مطلقه رضاشاه و بروز نوعى هرج ومرج سیاسى، منحنى مذکور بار دیگر صعود مى کند، اما در مقایسه با دوره اول و دوره چهارم (1331) در جایگاه پایین ترى قرار دارد. در سال 1331، بار دیگر شاهد نضج گیرى گفتمان توسعه سیاسى به ویژه در بعد استقلال طلبى و آزادى خواهى هستیم.
در دوره پنجم (1352) نیز همچون دوره دوم (1312)، منحنى توسعه سیاسى در نقطه حضیض قرار دارد، در حالى که وضعیت سال 1358 به سال 1320 شبیه است. به نظر مى رسد که رشد برخى شاخص هاى توسعه سیاسى در سال 1358 نیز ناشى از رهاشدگى اوایل انقلاب و بروز مطالبات اجتماعى است.
وضعیت سال 1371 از لحاظ توسعه سیاسى، مطلوب نیست. در این سال نیز گرچه مانند مقطع 1352 به نوسازى اجتماعى ـ اقتصادى توجه فراوان مى شود، اما بعد سیاسى و فرهنگى توسعه به شدت مورد غفلت قرار مى گیرد.
سال 1377 سال اوج گیرى گفتمان توسعه سیاسى است. در واقع تنها در این مقطع است که مفهوم «توسعه سیاسى» به طور مستقیم به کار مى رود، زیرا در مقاطع دیگر، ما اساساً با شاخص ها و مفاهیم توسعه سیاسى و نه اصطلاح و مفهوم آن روبه رو هستیم. گفتمان توسعه سیاسى در این سال حتى از نخستین سال پیروزى انقلاب مشروطه نیز جایگاه بالاترى دارد.
به طور کلى، سال 1377 نقطه اوج منحنى شاخص هاى توسعه سیاسى و سال 1312 نقطه حضیض آن است. به این ترتیب، مقاله حاضر با بررسى هشت دوره تاریخى، تصویرى کلى از جایگاه گفتمان توسعه سیاسى در یک قرن اخیر ایران ارائه مى کند.
"
بررسی تبیین های انقلاب اسلامی ایران: تحلیلی انتقادی بر برخی تبیین های انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی و نقد برخی از تبیین های انقلاب اسلامی پرداخته شده است، که شامل: نظریه های جامعه توده وار، نظام نوین جهانی، نوسازی شتابان، توسعه ناموزون، ساخت قدرت شخصی دولت، ضعف دستگاه سرکوب شاه، آسیب پذیری دولت رانتی، گفتمان و نظریه عرفانی می باشد. شیوه کار بدین صورت است که ابتدا به بررسی سوال ها و فرضیه های اصلی و فرعی مطرح شده در این آثار، پرداخته شده و سپس چارچوب نظری آنها مورد بررسی، به طور خلاصه آورده شده است و نهایتاً نشان داده شده که چگونه با استفاده از این نظریه ها انقلاب اسلامی تبیین شده است
مخاطبان و مجموعه های تلویزیونی (قرائت های زنان از مجموع پرواز در حباب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تلاش اصلی این مقاله، تبیین نحوه قرائت یا رمزگشایی، مجموعه های تلویزیونی توسط مخاطبان (زنان) است. این پرسش که مجموعه های تلویزیونی، به مثابه گفتمان هایی ترکیبی، چه معناها، ایده ها و ارزش هایی را ( از طریق به کارگیری یک سری تمهیدات، سازوکارها و شگردهای فنی و نیز به واسطه برخی رمزگان اجتماعی و ایدئولوژیک ) مرجح می سازند و مخاطبان چگونه این معناها، ایده ها و ارزشها را رمزگشایی و تفسیر می کنند ، موضوع اصلی پژوهش حاضر است. از این منظر، یک مجموعه نوعی «ترکیب بندی» عناصر مختلف و گاه متضاد است که حول «نقطه محوری» خاصی حدت یافته است. سوبژکتیویته مخاطبان نیز ترکیبی از عناصر مختلف است. در مواجهه این دو ترکیب بندی است که معنا برساخته می شود. در پژوهش حاضر، ابتدا کوشیده ایم با استفاده از روش تحلیلی نشانه شناختی – ساختگرایانه «خوانش مرجح» مجموعه «پرواز در حباب» را تشریح کنیم و سپس با استفاده از روش کیفی بحث گروهی متمرکز، به مطالعه قرائت های مخاطبان (زنان) از این مجموعه پرداخته ایم. از جمله نتایج این پژوهش در بخش نخست، آن است که خوانش مرجح این مجموعه می کوشد نهیلیسم اجتماعی نهفته در پس گرایش افراد به مواد مخدر را پنهان کند و علت اصلی شکل گیری این پدیده را به وجود منابع شر نسبت دهد. در بخش تحلیل قرائت های مخاطبان مشخص خواهد شد که مخاطبان، قرائت معارضی از این مسئله دارند.
"
نمایش دیگری جایگاه غرب در سفرنامه های دوره ظهور مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در سال های اخیر مطالعه «دیگری» و «نمایش دیگری» به صورت مستقل در سنت مطالعات فرهنگی به خصوص نزد محققانِ «مرکز مطالعات فرهنگی بیرمنگام» همچون استوارت هال اهمیت یافته و از آن به عنوان دریچه ای برای شناخت خود، جامعه و فرهنگ خودی استفاده می شود. شرق شناسی ادوارد سعید و غرب و بقیه استوارت هال دو نمونه درخشان چنین مطالعه ای را نشان می دهند. صنایع فرهنگی و ارتباطات انسانی از مهم ترین مسائل ﻣﺆثر در شکل گیری نگاه به غرب در ایران بوده اند. به این ترتیب شاید بتوان نخستین نسل از ایرانیانی را که به غرب سفر کردند، نخستین نسل از نمایش دهندگان دیگری در ایران دانست. هدف از نگارش این مقاله، بررسی نمایش غرب در سفرنامه های ایرانیانی است که در دوره مشروطه از اروپا دیدن کرده اند. در این راستا، سفرنامه های رضا قلی میرزا، حاج سیاح، عمادالسلطنه و میرزا صالح شیرازی، به عنوان نمونه های این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته اند. سؤال اصلی تحقیق بدین قرار است که «غرب چگونه در این سفرنامه ها به تصویر کشیده شده است»؟ پیش فرض اصلی نوشتار حاضر این است که غرب، پیش از هر چیز، یک برساخته فرهنگی ـ تاریخی است.
به منظور تبیین نظری مفاهیم «دگرسانی» و «تفاوت» نظریاتی همچون واسازی دریدا، نظریه متن بارت، بینامتنیت کریستوا، روانکاوی لکان، زبان شناسی سوسور و باختین، گفتمان فوکو، لاکلو و موفه، و بازنمایی هال، مورد استفاده قرار گرفته است. متون این سفرنامه ها به روش بازنمایی ـ گفتمان تحلیل شده اند. سازوکارهای کلیشه سازی شامل دونیم سازی، طبیعی سازی، فتیش سازی، انکار و تقلیل تفاوت، از جمله سازوکارهایی بوده اند که از طریق آنها تحلیل سفرنامه ها مورد ارزیابی نهایی قرار گرفته است.
"
گفتمان شرقشناسانه در بازنماییهای رسانهای غرب از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این گفتار به بررسی بازنمایی جهان اسلام و خاصه ایران در رسانههای غربی میپردازد. مقاله میکوشد ریشههای این بازنمایی را در گفتمان شرقشناسانه بازجوید، گفتمانی که در آن غرب درباره شرق «دانش» تولید کرده و به واسطه آن استیلا و برتری خود بر «دیگرِ» خود را توجیه و ابقا کرده و مشروعیت بخشیده است. نویسندگان ابتدا به بحث پیرامون ماهیت و کارکرد بازنمایی پرداخته و سپس برخی وجوه و راهبردها در رویکرد رسانهای غرب به جهان اسلام و ایران را وا میکاوند و برآنند تا پیوند آنها با کارکردها و صورتبندیهایِ گفتمانی را روشن سازند. مقاله بر ضرورت پرداختن به این مسائل جهت ایجاد فضایی متوازنتر و معقولتر برای گفتگویی ثمربخش میان تمدنها و ملتها، تاکید میکند.
"
اشارات سبحانی.بررسی دیدگاه های متعارض در باب شطح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شطح از جمله معدود موضوعاتی است که دیدگاههای گوناگون و متعارضی در باب آن وجود دارد.حتی در میان بزرگان عرفان و فلسفه نیز توافق چندانی دیده نمی شود؛از حدکفرآمیز خواندن و خوارداتشن تاوحی گونه دانستن و دراوج نشاندن.اساس اندیشه موافقان برتاویل و تفسیرشطح است که به گونه ای که دربرخی تاویل ها نسبت معقولی میان دال و مدلول وجود ندارد.مخالفان شطح به معنای ملفوظ و دلالت های نخستینو قاموسی کلمات توجه کرده اند و کسانی چون غزالی که درطیف تشرع و عرفان قراردارند،انتساب این گونه عبارات را به عارفان انکار می کنند یامحل تردید می دانند.پژوهشگران متاخری چون استیس و دیگران باتوجه به دیدگاه های جدید چون هرمنوتیک و خوانش هیا گوناگون متن به بیان ویژگی های شطرح پرداخته اند.این پژوهش ،بیان و تحلیل این دیدگاه هاست.
تحلیل گفتمانى جهانى شدن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
جهانى شدن از مفاهیم و نشانههاى جدید و تأثیر گذار در زندگى سیاسى است. در مورد ماهیت این مسأله مناظرات گسترده و جدى وجود دارد؛ برخى آن را پروسه طبیعى و عدهاى پروژه و طرحوارهاى غربى مىدانند. در این مقاله، جهانى شدن نه یک وضعیت جدید که گفتمانى جدید تلقى مىشود؛ تحلیل گفتمانى جهانى شدن آن را به عنوان گفتمان مسلط، هرچند اجتنابپذیر و غیر دایمى، تلقى مىکند. جهانى شدن به عنوان گفتمان به صورتبندى جدیدى از سیاست هویت و سیاست زندگى مىانجامد. این صورتبندى با ارجاع به نشانه مرکزى نئولیبرالیسم، دالهاى سیاسى را معنا مىبخشد. در تحلیل گفتمانى، جهانى شدن با دال مرکزى نئولیبرالیسم گفتمان مسلط جهانى است که موقتاً دالهاى سیاسى را در معناى لیبرالیستى به تثبیت رسانده است. هرچند همواره در معرض بىقرارى و تزلزل قرار دارد.
پسا مارکسیسم و پسامارکسیسم
حوزه های تخصصی:
چرا امروز می بایست، به بازاندیشی پروژه سوسیالیسم بیندیشیم؟ ارنستو لاکلاو و شنتال موفه، در پاسخ به این پرسش، تلاش دارند در تاریخ معاصر، نقشی فعال و آگاهانه و نه انفعالی و کورکورانه را در پیش گیرند هدف خود را انتزاعی روشن (به طور نسبی)، از کشمکش هایی که در آن سهیم هستند و فهم تغییراتی که پیش چشمانشان رخ می دهند، قرار داده و در واپسین تحلیل، بدین نتیجه می رسند که لازم است با بهره بردن از روش واسازی دریدا، شالوده و ساخت مارکسیسم ارتدکسی را مورد چالش جدی قرار دهند.لاکلاو و موفه از یک سو، به چالشی بنیان کن علیه رویکرد های «تقلیل گرا، جوهرگرا و جهان شمول» برخاستند و از سوی دیگر، به نقد آموزهای مبتنی بر برداشتی خاص از جامعه روی آوردند: آموزه هایی که جامعه را از دریچه عناصر مستقلی و دارای هویتی خاص مورد تحلیل و تعریف قرار می دهند (جوهرگرایی عناصر) و بدین ترتیب، افقی فراسوی مارکسیسم ارتدوکسی، فراساختگرایی و هرمنوتیک گشودند. با این هدف، این دو متفکر نقطه عزیمت تئوریک خویش را بر شماری از جریان های نظری و فلسفی نظیر: واسازی دریدا، تبارشناسی و دیرینه شناسی فوکو، روانکاوی لاکان، پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر، پراگماتیسم رورتی، زبانشناسی و نشانه شناسی مدرن (سوسور، بارتز و ...)، رهیافت فراتحلیلی ویتگنشتاین و هژمونی گرامشی بنا نهادند.
رویکردی نشانه شناختی - اجتماعی به بررسی مساله برابری در ترجمه مفاهیم ایدئولوژیکی
حوزه های تخصصی:
"هدف مطالعه حاضر ارایه رویکردی جدید در مورد بررسی مفهوم جنجال برانگیز «برابری» در ترجمه است. فرض بر این است که به طور کلی نظریه پردازان ترجمه را در عصر حاضر، بر اساس رویکردی که نسبت به مساله مفهوم «برابری» اتخاذ کرده اند، به سه گروه می توان تقسیم کرد: گروه نخست نظریه پردازانی هستند که تعریفی خاص از برابری به دست داده اند و آن را به مثابه مفهومی آرمانی و انتزاعی اما مفید در تعریف یا توصیف یا نقد و آموزش ترجمه به کار می برند. گروه دوم نظریه پردازانی هستند که برابری را مفهومی مبهم یا بی ربط می دانند و آن را به کار نمی برند. و بالاخره، گروه سوم نظریه پردازانی هستند که مفهوم برابری مورد نظر نظریه پردازان سنتی را از دیدگاهی عینی تر مورد بررسی قرار داده اند.
مقاله حاضر ابتدا مطالعات انجام شده در زمینه مفهوم برابری توسط نظریه پردازان سرشناس هر یک از گروه های بالا را مرور می کند و بر اساس اصول و مبانی نظریه زبان به مثابه نظامی نشانه شناختی - اجتماعی (هالیدی (1978 به عنوان چارچوب نظری مطالعه، نتیجه می گیرد که «برابری» در ترجمه مفهومی گمراه کننده است و بنابراین باید با مفهوم «ناهمسانی» جایگزین شود. در نهایت به پیروی از هتیم و میسون (1990) پیشنهاد می شود تا هنگامی که شکاف بین گفتمانهای فرهنگ مبدا (انگلیسی) و مقصد (فارسی) از بین نرود بحث در مورد دستیابی به برابری متن مقصد و مبدا اندیشه ای واهی است و بهتر است که به جای تصور آرمانی دستیابی به آن، در راستای کاستن از میزان ناهمسانی بین متن مقصد و مبدا تلاش کنیم."
ضمایر در ترجمه: زبان و فرازبان (با تمرکز بر متون دینی)
حوزه های تخصصی:
ترجمه ضمایر در نگاه اول ممکن است برخلاف ترجمه سایر مقولات مانند اسم، فعل و غیره خالی از مشکل به نظر رسد. ولی واقعیت امر این است که ضمایر در ترجمه می توانند بیشتر از سایر مقولات مشکل آفرین ظاهر شوند. علت این مشکل آفرینی مضاعف این است که ضمایر علاوه بر اینکه در نظام زبانی زبان مبدا و مقصد مطرح هستند، به دلیل اشاره ای بودن آنها زبان را با ابعادی از گفتمان مانند زمان، مکان، ... پیوند می دهند. نظام زبانی جنسیت دستوری علاوه بر مطابقت، عدد و حالت ضمایر را در دو زبان مبدا و مقصد به چالش می کشد. ضمایر، برخی از ابعاد اجتماعی را کدگذاری می کنند، نیازمند مرجع هستند و از همه مهم تر تعبیر آنها وابسته به گفتمان است و در خصوص متون دینی، بیشتر از سایر متون، متن و تاریخ را نیز در سیطره گفتمان به چالش می کشند. مقاله حاضر به بررسی ترجمه ضمایر در ترجمه های قرآن می پردازد ولی موضوعات مطرح شده، قابل تعمیم به سایر متون و ترجمه ضمایر به طور کلی هستند.
ضمایر در ترجمه: زبان و فرازبان (با تمرکز بر متون دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه ضمایر در نگاه اول ممکن است برخلاف ترجمه سایر مقولات مانند اسم، فعل و غیره خالی از مشکل به نظر رسد. ولی واقعیت امر این است که ضمایر در ترجمه می توانند بیشتر از سایر مقولات مشکل آفرین ظاهر شوند. علت این مشکل آفرینی مضاعف این است که ضمایر علاوه بر اینکه در نظام زبانی زبان مبدا و مقصد مطرح هستند، به دلیل اشاره ای بودن آنها زبان را با ابعادی از گفتمان مانند زمان، مکان، ... پیوند می دهند. نظام زبانی جنسیت دستوری علاوه بر مطابقت، عدد و حالت ضمایر را در دو زبان مبدا و مقصد به چالش می کشد. ضمایر، برخی از ابعاد اجتماعی را کدگذاری می کنند، نیازمند مرجع هستند و از همه مهم تر تعبیر آنها وابسته به گفتمان است و در خصوص متون دینی، بیشتر از سایر متون، متن و تاریخ را نیز در سیطره گفتمان به چالش می کشند. مقاله حاضر به بررسی ترجمه ضمایر در ترجمه های قرآن می پردازد ولی موضوعات مطرح شده، قابل تعمیم به سایر متون و ترجمه ضمایر به طور کلی هستند.
دین و عرفى شدن در ایران معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
عرفى شدن دین در دو گفتمان اسلام سیاسى و تجدد، داراى معانى متفاوتى است. تجدد در پى عرفى شدن دین است تا مفاهیم اساسى خود را در خارج از حوزه دین معنا دهى کند؛ اما اسلامگرایى در پى عرفى شدن است تا بر اساس تحولات و تغییرات و مقتضیات زمان و در چارچوب اجتهاد، به مسائل و نیازها در دایره شریعت پاسخ دهد. در تاریخ معاصر ایران این دو گفتمان مبناى بسیارى از تحولات سیاسى - اجتماعى است و براى تحلیل آنها باید با عصاى این دو گفتمان گام برداشت.
براى تبیین مسئله عرفى شدن در ایران معاصر، به تحلیل دو گفتمان تجدد و اسلامگرایى و مفهوم عرفى شدن بر اساس نظریه گفتمان لاکلا و موف پرداختیم و با مفصلبندى چندین دال مهم حول دالهاى مرکزى مدرنیته و اسلامگرایى، به تبیین این مفاهیم در نظام معنایى تجدد و اسلامگرایى با استفاده از شواهدى از ایران معاصر اقدام کردیم. در پایان نمودهایى از عرفى شدن را در ایران معاصر مورد بحث قرار دادهایم.