مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
قدرت
حوزه های تخصصی:
اکثر تحقیقات ایرانی در حوزه جامعه شناسی بدن با استفاده از رویکرد کمی و در جمعیت زنان انجامشده، حال آن که تغییرات پیچیده جامعه امروزی، مردان را نیز در این حوزه درگیر کرده است. این تحقیق با هدف کشف و شناسایی معیارهای زیبایی از دیدگاه مردان، تأثیرپذیری آن ها از جامعه و اقدام برای تغییر در بدن برای استفاده از کارکردهای اجتماعی زیبایی ا نجام شد. تحقیق حاضر با استفاده از نظریه زمینه ای و با به کارگیری نظرات پسران دانشجو در دانشگاه شهید باهنر کرمان به عنوان مشارکت کنندگان تحقیق به انجام رسید. پس از استخراج مفاهیم ابتدایی، مفاهیم ثانویه و مفاهیم واسطه پنج مقوله اصلی به شرح زیر مشخّص شد: ۱- تناسب و توازن چندگانگی های زیبایی برای مردان ۲- جهت گیری جنسیتی و ادراک زیبایی ۳- پای بندی هم زمان به منابع سنّتی و غیرسنّتی تعیین هنجارهای زیبایی و جذابیت ۴- زیبایی مبتنی بر هزینه کم تر، استمرار کم تر ۵- کسب و تثبیت قدرت ومنزلت. از کلّیه مفاهیم و مقولات اصلی مستخرج در نهایت، یک مقوله بنیانی یا هسته با عنوان استمرار بنیان های سنّتی در رفتارهای مدرن زیباگرایانه پدید آمد. مدل پارادایمی نشان دهنده تداوم تفکّری است که برای مرد مسائلی؛ هم چون پیشرفت، موفّقیت و منزلت، مهم تر از زیبایی و جذابیت می باشد. اهمّیت زیبایی و جذابیت مردان در کسب و حفظ موقعیت های قدرت– منزلت و تثبیت موقعیت هایی که به صورت سنّتی همیشه در اختیار مردان بوده، بسیار نمایان است.
اقدامات فتحعلی شاه قاجار برای کسب مشروعیت سیاسی براساس روش های جاری در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشروعیت، تبدیل قدرت عریان به اقتدار پذیرفته شده نزد افراد جامعه است. در هر جامعه ای، منابع مشروعیت با توجه به فرهنگ و سنن حاکم بر آن جامعه تعریف و توجیه می شود. در تاریخ ایران اغلب، نیروی نظامی طرف پیروز و دارای حق حکومت را مشخص می کرد؛ اما پس از تأسیس حکومت، هر خاندانی سعی می کرد با توسل به سنن تاریخی، به حکومت خود مشروعیت ببخشد. آقامحمدخان به عنوان مؤسس حکومت قاجار در ایران، فرصت چندانی برای مشروعیت بخشی به حکومت قاجارها به دست نیاورد؛ بنابراین فتحعلی شاه پس از رسیدن به سلطنت، تلاش کرد با بهره گیری از سنن رایج در دوره اسلامی، به حکومت خود مشروعیت ببخشد. این مقاله می کوشد تکاپوهای مشروعیت ساز فتحعلی شاه قاجار را براساس معیارهایی همچون امتیازات نسبی و حسبی، بهره گیری از سنن شاهی ایران و مشروعیت دینی به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای استفاده از اطلاعات کتابخانه ای بررسی و تحلیل کند.
تأثیر هژمونی در ایجاد نظم و امنیت بین المللی و توسعه حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ممعمولاً روابط بین حقوق بین الملل و سیاست بین الملل، رابطه ای تقابلی در نظر گرفته می شود که یکی در برگیرنده عدالت و برابری و دیگری دربردارنده قدرت است. اغلب چنین فرض می شود که حقوق بین الملل به وسیله قدرت کاهش می یابد؛ زیرا حکومت جهانی برای کنترل قدرت وجود ندارد و آنارشی گزینه های اجرایی را کاهش و اثر قوانین در روابط بین المللی را محدود می کند. فرض این مقاله این است که هژمون موجد، حامی و تثبیت کننده قواعد حقوقی بین المللی است. کشورهای قدرت مند و مخصوصاً دولت های هژمون برای کم کردن هزینه های مربوط به تثبیت صلح و امنیت بین المللی، ناگزیر از نهادسازی و به کارگیری قواعد حقوقی اند، چنان که حقوق بین الملل نیز برای تحمیل قواعد خود به قدرت نیاز دارد. این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی و از منظری تاریخی قصد دارد به بررسی نقش هژمون در گسترش حقوق بین الملل بپردازد.
قواعد جهان ژئوپلیتیکی در دوران پسا وستفالیایی وتقویت نظام تولید و زایش کشورهای جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورهای موجود در فضای ژئوپلیتیک جهان در طیّ تاریخ همواره محل تغییر و تحول بوده و خواهند بود. در این رابطه، مجموعه نیروهای تغییر شکل سازی در عرصه ی ژئوپلیتیک جهانی وجود دارند که جریان تغییر و دگرگونی را تداوم می بخشند. در رابطه با این تغییر، ایزوستازی یا تعادلی مابین نیروهای سیاسی- جغرافیایی متضاد هم باید مدّ نظر قرار گیرد که این تعادل در راستای وحدت سازی یا جداسازی ناشی از عامل حرکت می باشد. نیروهای مخالف هم در دانش جغرافیای سیاسی با مجموعه ای شامل 500 نیرو با نام هایی همانند نمادنگاری، سیرکولاسیون، گریز از مرکز و گرایش به مرکز و براساس یافته های این پژوهش سرزمین زدایی و سرزمین سازیِ مجدد طبقه بندی می شوند. گرچه رویکرد اصلی این نوشتار نوواقع گرایی بوده و توجه اصلی آن به بازیگری حکومت در کنار سایر بازیگران فروملّی و فراملّی می باشد؛ اما ملی گرایی به عنوان یکی از اصلی ترین نیروهای ساختارزدا و تغییرشکل سازی است که امکان و شرایط تولید کشورهای جدید را فراهم می سازد. جهانی شدن، واقعیات ژئوپیتیکی و روابط قدرت ازجمله دیگر شرایطی است که این تولید را تسهیل می سازد. روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و در پی پاسخ به این سؤال می باشد که آیا کشورهای جدیدی به نقشه ی سیاسی جهان اضافه خواهد شد یا خیر؟ نتایج پژوهش نشان می دهد نیرویی به نام سرزمین سازیِ مجدد در جغرافیای سیاسی وجود دارد که فضا و قوانین جغرافیای سیاسی جهان ما را طیّ سالیان پیش رو تعریف و تعیین می کند و امکان تولید و ظهور کشورهای جدید در عرصه ی فضای سیاسی جهان را فراهم می سازد.
نسبت رؤیت پذیری با قدرت در اندیشه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«رؤیت پذیری» به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی تحلیل های فوکو جایگاه ویژه ای در اندیشه وی دارد. تأکید او بر رؤیت پذیری به عنوان یکی از عوامل اصلی در شکل گیری علوم، و همچنین یکی از تکنولوژی های قدرت، نشان دهنده این اهمیت است. استناد بر توصیفات تجسمی در تحلیل های فوکو سبب شده است که بسیاری از مفسران وی را فیلسوفی دیداری بدانند، ولی از دیگر سو، افشاگری او درباره جایگاه نگاه در اعمال قدرت، برخی دیگر را بر آن داشته است که وی را مخالف بینایی محوری بینگارند و استدلال کنند که فوکو از نگاه علیه نگاه استفاده کرده است. این مقاله، ضمن معرفی جایگاه نگاه و رؤیت پذیری در آثار فوکو، سعی دارد تصویر دقیقی از نسبت رؤیت پذیری با قدرت در اندیشه وی ارائه دهد. بدین منظور، علاوه بر توصیف مفاهیم رویت پذیری و قدرت نزد فوکو، به تحلیل مقولات مرتبط با این مفاهیم در آثار دیرینه شناسانه و تبارشناسانه وی می پردازیم. ما نشان خواهیم داد که قدرت، از یک سو، پدیدآورنده رؤیت پذیری هاست و از دیگر سو، رؤیت پذیری ها هستند که به نوبه خود امکان شناخت قدرت، اعمال آن و حتی مداخله در آن را فراهم می آورند. قدرت، چه در جوامع سلطنتی و چه در جوامع مدرن از رؤیت پذیری بهره برده است؛ گاهی با نمایش شکوه خود، گاهی با پنهان شدن و گاهی با نظارت. فوکو با تأکید بر رؤیت پذیری های ادوار مختلف و نسبت آن ها با قدرت، قصد دارد نشان دهد که همه راه های رؤیت پذیری در آن واحد ممکن نیست و در آنچه می توانیم ببینیم محدودیت هایی وجود دارد.
علم/ ایدئولوژی در نظرگاه لویی آلتوسر؛ جایگاه نظام آموزش در مناسبات قدرت
حوزه های تخصصی:
روشن است که موضوع تغییر ساخت قدرت و بازنمایی سیاست و در امتداد آن جهت دهی و شکل بخشی به «خود» برای حکومت های امروزی در امر بازتولید شرایط موجودشان حیاتی تلقی می شود، بهطوریکه اگر در دوران پیشا مدرن این آموزش سنتی و تحت نظارت کلیسا بود که در ساخت و بازتولید ایدئولوژی های شکل دهنده به باور افراد مهم ترین وظیفه را بر عهده داشت. اما دولت های مدرن امروزی، این نظام آموزش و نهاد دانشگاه است که عهده دار این امور است. دانشگاه به سبب رابطه چند سویه اش با کلیت و اساس جامعه و تأثیراتی که نتایج برآمده از پژوهش و تحقیقاتِ دانشگاهی می تواند در جهت بهبود شرایط و پیشرفت در این حوزه ها بگذارد و هم چنین به واسطه نسبتی که با شرایط موجود سیاسی و اجتماعی برقرار می کند به عنوان یکی از مهم ترین ارکان نظام آموزشی محسوب می شود. این که چه زمانی نهاد دانشگاه به یک دَم و دستگاه دولتی تبدیل می شود و این که چرا و چگونه کارکردهای آن تحت تأثیر تکنولوژی قدرت قرار می گیرد، پرسش هایی است که تلاش داریم در این پژوهش به مدد اندیشه لویی آلتوسر و از منظر نظریه «ایدئولوژی و دم و دستگاه های ایدئولوژیک دولت» برای آن ها پاسخ مناسبی بیابم. در این پژوهش سعی بر آن است که نشان دهیم نظام آموزشی، خاصه نهاد دانشگاه در ایران تحت تأثیر تکنیک های قدرت و نهادهای دولتی چه تغییراتی پیدا می کند و این نوع تغییرات چگونه و در چه سطوحی صورت می پذیرد.
سیاست هویت و جنسیت در ایران معاصر با تأکید بر اشعار شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
سیاست هویت امروزه به یکی از مهم ترین ابزارهای تحلیلی متفکران علوم اجتماعی تبدیل شده و معطوف به ایستارهای سیاسی و علایق گروه های اجتماعی ای است که عمدتاً بر پایه جنسیت، نژاد، قومیت و یا مذهب شکل گرفته اند. نگرش به جنسیت زن یکی از مهم ترین طیف های قابل بررسی است. این تحولِ شناختی، منبعث از تغییرات بنیادین اجتماعی است و فهم آن متضمن بررسی سویه های روش شناختی آن در ادبیات سیاسی است. سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که تغییر مفهوم جنسیت در ادبیات سیاسی ایران چه تأثیری بر شکل گیری سیاست هویت در ایران داشته است. برای پاسخ به این سؤال، مقاله حاضر می کوشد با تمرکز بر مطالعات گفتمانی، به ویژه تحلیل گفتمان انتقادی، و کاربست مدل فرکلاف بر اشعار شاملو به شکل گیری این سیاست هویت بپردازد. فرضیه این است که از عصر مشروطه به بعد جامعه ایران به تدریج به سوی درک جدیدی از مفهوم جنسیت حرکت کرده که همین امر موجب مفصل بندی جدیدی از سیاست هویت در ایران شده است. جلوه گاه اصلی این سیاست را باید در ادبیات، به ویژه، ادبیات سیاسی جست که به واسطه فقدان نهادهای مدنی در ایران همواره محمل اندیشه ورزی بوده است.
تحلیل مناسبات قدرت در قصاید ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصاید ناصر خسرو از جمله متون سنتی است که قدرت و گفتمان، نقشی اساسی در شکل بندی آنها ایفا می کند. از آنجا که وجه غالب این قصاید، در واکنش علیه قدرت و گفتمانهای عصر شکل گرفته اند، این قصاید، تبدیل به متونی شده اند که در لایه های زیرین خود، از طرفی سلطه مستقیم قدرت را آشکار می کنند و از طرفی به خاطر بُعد تأویلی و بطنی نشانه ها و آگاهی ناصر خسرو به قدرت نشانه ها و زبان و به ویژه دانش، قدرت و مقاومت، منشی شبکه ای و فروپاشانه به خود گرفته است. در این مقاله تلاش شده با توجه به آرای فوکو، به گفتمان شناسی و تحلیل شیوه های براندازی و تولید قدرت در قصاید پرداخته شود. نتایج این بررسی نشان می دهد که در قصاید، با طرد و نخ نما کردن گفتمان های قدرت و زمینه سازی زبانی از طریق تکیه بر محور جانشینی نشانه ها و تولید حقیقت، مناسبات قدرت مدام از طریق گزاره هایی چون دانش، سخن، دین و... به هم می ریزد. قدرت در دیوان ناصرخسرو بنا به سیالیّت نشانه ها و تأویل گرایی ناصر خسرو، دائم در حال گسترش و واسازی است و قطعیّت ندارد، بلکه مفهومی غالباً زبانی و نسبی است.
حضور مادرانه زنان در قدرت و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت و سیاست در جهان مدرن همراه با خشونت و منازعه تعریف می شود . نگارندة این مقاله پیشنهاد می کند تا در کنار مردان، زنان نیز با حضور مادرانه شان در تصمیم گیری های کلان و سیاست ورزی های ملی و جهانی مشارکت داشته باشند تا صلح و مهربانی بر جوامع ملی و جهانی حاکم شود؛ تعاملات هم افزایانه در قدرت و سیاست، جایگزین تقابل های مخرب کنونی گردد؛ و به بیانی دیگر مادرانگی از حوزة خصوصی به حوزة عمومی تسری یابد. در این مقاله نظریه های معرفت شناسانه فیلسوفان زنانه نگر در انتقاد از عدم حضور زنان در قدرت و سیاست مدرن، در کنار آموزه های معرفت شناسانه اسلامی مطرح شده است تا در هر دو فرهنگ غربی و اسلامی، حضور برابر زنان در کنار مردان فضایی امن و مسالمت جویانه برای جوامع بشری ایجاد کند.
بررسی انتقادی مقاومت در اندیشه میشل فوکو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رهایی و مقاومت به مثابه هدف نهایی طرح های پژوهشی فوکو، مسئلة است که در عین اهمیت، کمتر بدان توجه شده است. این مقاله، پس از توصیف و تحلیل مقاومت از منظر فوکو، به نقد مبنایی آن بر بنیاد برخی مفروضات انسان شناسی مفروض در آن پرداخته است. ازآنجاکه سوژه زدایی یا نفی سوژه، کانون بحث مقاومت در اندیشه فوکو می باشد، مقاومت همچون سوژه بر محور های سه گانه حقیقت، قدرت و اخلاق دوران دارد. مقاومت چون کاربست نیرو، در مقابل قدرت و رژیم حقیقت آن است همچون قدرت دارای دو شکل ایجابی و سلبی است. شکل ایجابی مقاومت، که خارج از چارچوب سلطه به وجود می آید، از دید فوکو به صورت زیبایی شناسی خود ظهور می کند. اما جوهر مقاومت سلبی را نفی و امتناع از انقیادِ حاصل از رژیم حقیقت - قدرت و محدودیت های بر سازنده آن، در جهت نیل به رهایی و آزادی شکل می دهد که خود به دو صورت نظری و عملی قابل تقسیم است.
مسأله موازنه قدرت نوجوانان در خانه با توجه به ICTS: سنخ های جدید قدرت و تقویت کنشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه گذشته، افزایش روند خانگی شدن فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی ( ICT S ) به عنوان مسأله اجتماعی نوظهور در خانواده های ایرانی، تجربه و درک جدیدی از زندگی روزمره خانوادگی را در تکالیف و حقوق، تصورات و انتظارات از نقش، نظارت و روابط والد-فرزندی به وجود آورده است. یکی از مهم ترین دستاوردهای این مسأله، افزایش قدرت کنشگری و توانایی های بالقوه و نهفته فرزندان نوجوان در پی مصرف و استفاده از آن فناوری ها به منزله یک منبع تقویت کننده بوده است. نویسندگان تحلیل واقعیت مذکور را با انجام پژوهشی میدانی در شهر تهران (مناطق 3، 6 و 11) بررسی کردند. بدین منظور، رویکرد تحلیلی و نظریِ چند-وجهی درباره ارتباط فناوری با مقوله های قدرت، مصرف، فردگرایی، جامعه پذیری و زبان و همچنین، الهام از پارادایم ساخت یابی آنتونی گیدنز اتخاذ شده است. به علاوه، با توجه به استراتژی نمونه گیری نظری و هدفمند، با 120 نفر از نوجوانان 17-13 ساله مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. برای رسیدن به بازسازی واقعیت، مصاحبه ها در فرآیندی شامل نظم دهی چند-مرحله ای، کدگذاری، الگویابی و سنخ شناسی تحلیل شدند. نتایج نشان می دهند به رغم برخی آسیب پذیری ها، 16 نوع قدرت برای فرزندان شناسایی پذیر است که می توان آنها را در دو سنخ قدرت های اکتسابی و قدرت های منتقل شونده طبقه بندی کرد. این قدرت ها عمدتاً ماهیتی وابسته، مشروط، موقت، بالقوه، غیر مشروع، لحظه ای، نمایشی و کوتاه-بُرد دارند که باید در شبکه قدرت-وابستگی و نیاز به والدین نگریسته شوند.
تبیین ژئوپلیتیک منظر شهری؛رابطه قدرت و سیاست با نمادسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکردهای ویژه نمادها و نشانه ها باعث شده است تا به عنوان ابزاری برای ساخت منظر به کار روند. مکانیسم و فرآیند این ساخت در این پژوهش در چارچوب تبیین مفهوم ژئوپلیتیک منظر شهری با بررسی ابعاد مفهومی دخیل در این فرایند به قرار زیر است؛ سرچشمه ها و فرایندهای شکل گیری نمادها و نشانه ها، ساختار و عوامل و کارکردهای نظام نشانه ای شهر، عوامل و شرایط شکل دهنده به منظر ژئوپلیتیک، معیارها و استانداردهای حاکم بر نظام نشانه ای شهر، نقش گفتمان ها در تغییر نشانه ها، عوامل مؤثر در کارکرد (مزایا و کاستی های) نمادها و کارکرد (فلسفه) های سیاسی نشانه های شهری در چارچوب مدل مفهومی. درواقع عدم کارایی صحیح نظام نشانه ای شهرها همواره باعث بروز طیف های مختلفی از ناهنجاری های سیاسی و اجتماعی و نارضایتی شهروندان می شود. لذا شناخت و تبیین ابعاد مختلف آن از اهمیتی اساسی برای مدیریت شهر و نظام حاکم برخوردار است و این مهم، هدف این مقاله است. در این راستا به روش توصیفی- تحلیلی و استنباط منطقی عوامل و مفاهیم مرتبط با عملکرد قدرت و سیاست در فضا و نظام نشانه ای شهر تبیین شده و برای مکانیسم عملکردی مفهوم ژئوپلیتیک منظر شهری مدل ارائه خواهد شد. نتایج این پژوهش مؤید آن است که ژئوپلیتیک منظر معرف فرایندی است که بر مبنای آن، گفتمان مسلط برای کنترل و مدیریت فضای شهر در راستای نظم سیاسی و ژئوپلیتیکی خود به خلق منظرهایی می پردازد که در آن، اعمال رقابت برای کنترل فضای شهری تابعی از روابط قدرت، سیاست و فضا است.
حقوق کیفری در سنجه جرم شناسی پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جرم شناسی پست مدرن شاخه ای از جرم شناسی انتقادی معاصر است که تحت تأثیر اندیشه های متفکران و فیلسوفان فرانسوی و آلمانی و جنبش پست مدرنیسم در دهه 1980 میلادی به وجود آمد. این جرم شناسی با الهام از آموزه های این اندیشمندان، قرائت جدیدی از حقوق کیفری ارائه داده و با تاکید بر ذهنیت، گفتمان و قدرت در علت شناسی جنایی، به رد علت شناسی های علمی می پردازد. جرم شناسی فوق با تکیه بر عوامل ساختاری بزهکاری یعنی نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و قومیتی و تاکید بر ایجاد گفتمان های جایگزین و صلح جویانه، تغییر و اصلاح ساختارهای غالب، در تحول نظریه های جرم شناختی، کیفرشناختی و فلسفه حقوق کیفری نقش مهمی ایفا کرده است. این رویکرد، علاوه بر نقد عملکرد نهادهای نظام عدالت کیفری، مفاهیم بنیادین حقوق کیفری و تفسیرهای کلاسیک و سنتی از آن را زیر سوال برده و جرم را ناشی از قطع گفتمان های غیرغالب و نابرابری در توزیع قدرت در جامعه می داند. این مقاله ضمن اشاره به ماهیت، اهداف و ویژگیهای جرم شناسی پست مدرن و تفاوتهای آن با جرم شناسی های دیگر، مفاهیم بنیادین حقوق کیفری را از دیدگاه این جرم شناسی مورد مطالعه و ارزیابی انتقادی قرار می دهد.
قدرت، گفتگو و صلح
حوزه های تخصصی:
انسان ها به منظور دستیابی به صلح و جلوگیری از خشونت به عنوان آرزوی دیرین خود، تاکنون شیوه های مختلفی را آزموده اند که از جمله می توان به تقویت وجدان فردی، قانونگذاری، تأسیس نهادهای مجری قانون، تأسیس نهادهای مدنی و بین المللی اشاره نمود. گرچه توجه به چنین مواردی از اهمیت اساسی برخوردار است و می تواند به کاهش خشونت کمک نماید، اما تاکنون در عرصه عمل هرگز نتوانست به ایجاد صلح پایدار و جلوگیری از تضییع حقوق افراد بشر بیانجامد. در این میان، یکی از شیوه هایی که می تواند به طور قابل توجه ای به کاهش خشونت ها کمک نماید و امروزه تحت تأثیر گسترش فضای جهانی و تعامل میان افراد و ملت ها نیز بیشتر از سوی محافل علمی مورد توجه قرار گرفته است، «گفتگو» می باشد. گفتگو و یا عقلانیت بین الاذهانی با تأکید بر هم زبانی در مقابل عقلانیت ابزاری، زمینه های صلح، تفاهم و قدرت مبتنی بر توافق و اجماع را در مقابل قدرت مبتنی بر سلطه و خشونت فراهم می سازد. آنچه در این مقاله به بررسی آن خواهیم پرداخت، رابطه میان قدرت به عنوان یک امر کلی و دارای شمولیت (که همه حوزه و سطوح فردی و جمعی را در بر می گیرد) با گفتگوست و اینکه چگونه این فرآیند می تواند به ایجاد صلح کمک نماید. در این باره دیدگاه اندیشمندان مختلف را در رابطه با اهمیت و آثار گفتگو مورد تحلیل قرار داده و در نهایت مدلی از قدرت مبتنی بر اجماع و گفتگو را که می تواند به صلح پایدار (چه در عرصه داخلی و چه جهانی) بیانجامد ارائه خواهیم نمود.
نقش قدرت در سیاست بین الملل
حوزه های تخصصی:
قدرت در روابط بین الملل وسیله نهایی تنظیم روابط واحدهای جامعه بین المللی و عامل تعیین کیفیت مسائل مربوط به این روابط است. به عبارت دیگر، قدرت مرکز ثقل و هسته اصلی سیاست بین الملل می باشد. در این مقاله به بررسی این سوال می پردازیم که قدرت سخت و نرم چه نقشی در سیاست بین الملل ایفا می کنند؟ علاوه بر آن مباحث دیگری در این زمینه مورد تجزیه و تحلیل محتوایی قرار گرفته است و در تحلیل نهایی این واقعیت مورد تاکید قرار می گیرد که امروزه کشورهای مختلف جهان با توجه به تحولات تکنولوژیکی سیاسی، بسته به توان خود، تلاش دارند تا علاوه بر قدرت نظامی و اقتصادی (سخت)؛ از ظرفیت های قدرت نرم نیز برای پیشبرد اهداف سیاست بین الملل خود بهره ببرند. به طور کلی، در سیاست بین الملل قدرت سخت و قدرت نرم به یکدیگر مرتبط اند. چون هر دو به عنوان جنبه هایی از توانایی دستیابی به اهداف از طریق تحت تاثیر قرار دادن رفتار دیگران محسوب می شوند. اما قدرت سخت نقش و کارایی خود را نسبت به گذشته از دست داده و به همین دلیل کمتر مورد توجه و استفاده ی مستقیم قرار می گیرد.
بررسی سیاست های امنیتی ج. ا. ایران در خلیج فارس
خلیج فارس بعنوان یکی از منابع اصلی تامین انرژی همواره مورد توجه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است. از این رو، امنیت خلیج فارس علاوه بر ابعاد منطقه ای دارای اهمیت و ابعاد بین المللی نیز است. در این شرایط، شناخت سیاست های امنیتی جمهوری اسلامی ایران بعنوان یکی از بازیگران اصلی منطقه و دلایل اتخاذ این سیاست ها اهمیت مضاعفی می یابد. پرسش این مقاله معطوف به شناخت سیاست های امنیتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس و سپس دلایل اتخاذ این سیاست ها است. سیاست های امنیتی ایران در خلیج فارس عبارتند از: تاکید بر نظم منطقه ای و حذف دولت های غیرساحلی از ترتیبات امنیتی خلیج فارس، حمایت از جنبش ها و گروه های شیعی در منطقه و افزایش قدرت نظامی و تسلیحاتی. این سیاست ها بر دو پایه؛ برتری قدرت ایران در منطقه و سمت گیری سیاست خارجی آن مبنی بر تغییر وضع موجود شکل گرفته است. روش این پژوهش براساس ماهیت تحقیق تبیینی و داده ها و اطلاعات مورد نیاز با روش کتابخانه ای گردآوری شده است.
نسبت قدرت عضلات آگونیست به آنتاگونیست و دامنه حرکتی شانه در زنان والیبالیست و افراد غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکرار حرکات پرتابی می تواند باعث تغییر تعادل قدرت عضلانی و دامنه حرکتی شانه ورزشکاران در مقایسه با افراد غیر ورزشکار شود؛ بنابراین، هدف مطالعه حاضر مقایسه نسبت قدرت عضلات آگونیست به آنتاگونیست و دامنه حرکتی شانه در زنان والیبالیست و غیر ورزشکار است. آزمودنی های تحقیق شامل 30 زن والیبالیست با میانگین سنی 58/2±21 سال و 30 زن غیر ورزشکار با میانگین سنی 13/1±22 سال بودند که به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. قدرت ایزومتریک با دستگاه قدرت سنج دستی و دامنه حرکتی توسط انعطاف سنج لیتون اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها از طریق آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و آزمون تی انجام شد. (05/0P≤). در مقایسه نسبت قدرت عضلات آگونیست به آنتاگونیست مفصل شانه، در نسبت قدرت عضلات چرخش دهنده داخلی به خارجی و ابداکشن به اداکشن، تفاوت معنی داری بین اندام برتر و غیر برتر والیبالیست ها، (001/0P≤؛ 002/0=P) و نیز اندام برتر دو گروه (والیبالیست و کنترل) به دست آمده (003/0P=؛001/0P≤). در مقایسه دامنه حرکتی کاهش معنی داری در حرکات چرخش داخلی و اکستنشن اندام برتر (005/0P=؛001/0P≤) و افزایش معنی داری در چرخشش خارجی اندام برتر والیبالیست ها مشاهده شد (026/0=P). یافته ها نشان داد که انجام حرکات تکراری در والیبالیست ها ممکن است در طولانی مدت باعث ایجاد اختلال در تعادل نسبت طبیعی قدرت و دامنه حرکتی در مفصل شانه شود، که در صورت به کار نگرفتن تمرین های قدرتی و کششی مناسب، این بی تقارنی می تواند ورزشکار را مستعد آسیب سازد
عکس، گفتمان، فرهنگ عنوان فرعی: تحلیل تاریخی کارکردهای گفتمانی عکس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عکاسی، نه یک شیوه ی تولید مکانیکی تصویر، بلکه یک رویه ارتباطی است. با تحقیقاتی که پیرامون کارکردهای عکس در ایران شده است، به ندرت با تحلیلی کیفی بر تاریخ این رسانه مواجه ایم. بنابراین، ضرورت پژوهشی، بر اساس واکاوی ساختارهای کلان جامعه ی ایران ایجاب می شود. نگارندگان می کوشند، فضای غالب عکاسی را در اکنون آن [1]واکاوی کنند. بدین منظور از دریچه ی «گفتمان» به آن نگاه می شود تا به این سؤال پاسخ دهند که در دوره ی حاضر، چه گفتمانی، چرا و چگونه صورت بندی شده است؟ و این گفتمان چه ارتباطی با گفتمان های پیشینش دارد؟ به عبارتی با تقابل گفتمان اکنون و تاریخ آن روبروئیم. بدین منظور، نگارندگان مروری تاریخی بر عکاسی ایران می کنند تا درک بهتری از اکنونش حاصل کنند. چارچوب روش شناختی این تحقیق را اندیشه های میشل فوکو و استوارت هال تشکیل می دهد. نگارندگان اثبات می کنند که بدنه ی کنونی عکاسی ایران در گفتمانی فرهنگی احاطه شده و این گفتمان در رابطه ای دیالکتیکی با گفتمان های سیاسی و اجتماعی تاریخش قرار دارد. بررسی روابط قدرت، نقش سیاست، سوژه و ابژه سازی مواردی هستند که به آن ها پرداخته خواهد شد.
مفهوم سیاست در مکتب رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
7-27
حوزه های تخصصی:
این واقعیت که سیاست علمی است که در چارچوب اصول اعتقادی و شرایط و مقتضیات زمانی شکل می گیرد، ما را به آنجا رهنمون می شود که بپذیریم تلقی های واحدی از علم سیاست در عالم خارج وجود ندارد و متناسب با مکاتب و شرایط شاهد شکل گیری دیدگاه ها و نظریه های مختلفی در این زمینه می باشیم. نگارنده در مقاله حاضر مستند به اصول و مبانی مکتب رضوی که بر گرفته از سیره مبارک امام رضا (ع) است، به این پرسش پاسخ داده که: سیاست چه معنایی در گفتمان اسلامی دارد؟ برای این منظور نگارنده چارچوب نظری ای را که به تحلیل سیاست در چهار سطح هستی شناسی، معرفت شناسی، غایت شناسی و روش شناسی می پردازد، ارائه نموده است. تحلیل سیره امام رضا (ع) حکایت از آن دارد که: سیاست در مکتب رضوی نه علم قدرت، بلکه علم سعادت است و از این حیث می توان ادعا نمود که الگوی اسلامی سیاست (مستند به اصول مکتب رضوی) می تواند به نظریه ای بدیل برای علم سیاست سکولار جاری به حساب آید.
تبیین مشروعیت نظام دموکراتیک مبتنی بر قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی ایران
منبع:
جستارهای حقوق عمومی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
76-94
حوزه های تخصصی:
مشروعیت از مهم ترین مسائل حکومت است که همه ی نظام های سیاسی به آن نیاز دارند و نظام جمهوری اسلامی ایران از آن مستثنی نیست. در نظام های دموکراتیک مبتنی بر قانون اساسی، مشروعیت مبتنی بر عرف عامه و اراده ی عمومی است و اعطای مشروعیت از سوی مردم به حکومت، آزادی عمل مردم را در چارچوب نوع مشروعیت موردنظر محدود و مشروط به قانون اساسی می کند، زیرا در چارچوب قانون اساسی است که تکلیف مشروعیت و حاکمیت مشخص می شود. نظام های سیاسی مذکور از راه های گوناگون سعی می کنند که حکومت و حاکمیت خود را برای مردم، مشروع جلوه دهند. با توجه به اصول مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مقوله ی مشروعیت حکومت بر اساس معیارهای دینی و عقلانی مشخص می شود و در نهایت، فعلیت مشروعیت حکومت به رضایت و مقبولیت مردمی بستگی دارد. سؤال مدنظر این است که رابطه ی مشروعیت سیاسی با دموکراسی در یک نظام دموکراتیک چگونه است؟ نوشتار پیش رو با رویکرد توصیفی تحلیلی درصدد واکاوی مفهوم مشروعیت و رابطه ی آن با دموکراسی مدرن در نظام دموکراتیک مبتنی بر قانون اساسی و نیز بررسی مشروعیت در نظام جمهوری اسلامی ایران است. پژوهش حاضر حاکی از آن است که دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی با مفهوم مشروعیت، چه در نظام های غربی و چه در نظام حقوقی ایران که مشروعیت آن مبتنی بر مبانی الهی مردمی است، نسبت و رابطه ی مستقیم دارد.