مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
قدرت
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بازشناسی نوع نگاه فوکو به مقوله قدرت و ماهیت آن است. او از آبشخورهای فکری اندیشمندانی چون هایدگر، فروید، مارکس، و به خصوص نیچه بیش ترین تأثیر را پذیرفته است. فوکو با بدیل روش شناختی خود در قالب روش های دیرینه شناسی و تبارشناسی و با مفاهیمی مانند گفتمان و اپیستمه، که بیش از همه محصول فکری خود اوست، تأثیری پردامنه در اغلب قلمروهای اندیشه و اندیشمندان هم دوره و پس از خود بر جای گذاشت. مسئله اصلی در تبارشناسی این است که چگونه انسان ها، با قرارگرفتن در درون شبکه ای از روابط قدرت و دانش، به سوژه و اب ژه تبدیل می شوند و روش دیرینه شناسی شیوه تحلیل تاریخی نظام های فکری یا گفتار است. وی قدرت را منحصراً در اختیار شخص، گروه، و یا طبقه ای نمی داند که آن را به صورت یک طرفه اعمال کنند. از نظر فوکو، قدرت چنین نیست که در دست حاکمان و در تملک شخصی آنان باشد، بلکه حالت رابطه ای و شبکه ای دارد که مانند سلسله اعصاب در جامعه پخش می شود. قدرت از نظر وی ماهیت نرم افزاری دارد و مشاهده شدنی نیست. به باور فوکو، قدرت لزوماً با ابزار خشونت آمیز اعمال نمی شود بلکه یک سخنرانی، نوار کاست، کتاب، اندیشه، و نظایر آن می توانند منابع قدرت باشند. این نمود از مظاهر قدرت، که در همة سطوح جامعه پخش شده است، اگر به وحدت برسد، چنان نیرویی به وجود می آورد که هیچ ارتشی را یارای مقابله با آن نیست.
سازگاری عصمت با اختیار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله شبهات و چالش های فراروی مباحث عصمت انبیای الهی و امامان شیعه چگونگی سازگاری عصمت با اختیار آدمی است. آیا مرتکب معصیت و خطا نشدن، چه عمدی و چه سهوی، چه صغیره و چه کبیره در همه عمر
_ که مدعای اندیشمندان امامیه است _ به نوعی به معنای سلب اختیار از معصوم نیست؟ علما و حکمای اسلامی در پاسخ و تبیین عقلی و منطقی این مسئله، راه حل هایی مطرح کرده اند؛ از جمله تبیین و تحلیلی کامل و جامع از سبب و منشأ عصمت معصومین و نیز بررسی توالی فاسد پذیرش جبری بودن عصمت، همچون عدم استحقاق ثواب و فضیلت و متوجه نبودن تکالیف الهی نسبت به آنها و... .
آن چه در این نوشتار برای حل مناقشه عصمت و جبری انگاشتن آن از نظر می گذرانیم، تبیین کلید حل معما، یعنی بررسی ماهیت و حقیقت عصمت، برای یافتن سبب این مصونیت معصومین است.
تحلیلی بر بازنمایی ایدئولوژی و سبک زندگی در کتاب های آموزش زبان اینترچنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مطالعة روش های متنی شدة بازنمایی ایدئولوژی در کتاب های آموزشی زبان انگلیسی اینترچنج پرداخته و برای یافتن پاسخی برای این پرسش ها که کتاب های زبان انگلیسی اینترچنج، به مثابه صور نمادین، به معنایی که تامپسون به کار می برد، چگونه معنای ایدئولوژیک خود را به نوآموزان زبان انگلیسی انتقال می دهند؟ و اینکه چگونه در این کتاب ها ایدئولوژی و سبک زندگی آمریکایی به شکلی طبیعی و همگانی نشان داده می شود؟ ابتدا هر چهار کتاب زرد، قرمز، آبی و سبز اینترچنج مطالعه شد تا مؤلفه هایی که به وسیلة آنها سبک زندگی بازنمایی شده استخراج شود. سپس الگوی بازنمایی سبک زندگی آمریکایی در این کتاب ها کشف و مشخص شد که این الگوها راهبردهای اصلی این کتاب، جهت انتقال دیدگاه ها و عقاید آمریکایی هستند. برای پیگیری ادعاهای مقاله، روش شناسی مقاله طوری طراحی شد که ابتدا چهار بحث گروهی متمرکز انجام شود تا نحوة برخورد مخاطبان با این کتاب ها مطالعه و واکاوی شود. با تحلیل اظهارنظر زبان آموزان، یافته هایی به دست آمد مبنی بر اینکه اگرچه سبک زندگی و فرهنگ بازنمایی شده در این کتاب ها بیشتر آمریکایی است، اما این خود مخاطبان هستند که به هنگام برخورد با آنچه در این کتاب ها مطرح می شود و اینکه باید از چه سبک آداب و رسوم و عادت های اجتماعی پیروی شود، دست به انتخاب می زنند. یافته های این نوشتار همچنین نشان می دهد که در بسیاری از موارد، زبان آموزان حتی در انتخاب خود به گونه ای دست به یک بریکولاژ فرهنگی می زنند.
ریف: مدلی برای بازنمایی واقعیت در تلویزیون های محلی و جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیا شاهد تغییرات و تحولاتی عمیق است. این تغییرات در حوزه های عملکردی هویت[1]، مرز[2]، مفهوم جغرافیا (مکان) و زمان[3] قابل درک اند. هویت ها چند پاره شده، مرزها درنوردیده و مکان[4] و زمان به هم فشرده شده اند. در این رهگذر، تلویزیون یکی از عوامل مؤثر در بروز تغییرات است. باوجوداین، به نظر می رسد تلویزیون که خود از مصادیق جهانی شدن به شمار می آید، دارای ویژگی های جدیدی است. چنانکه با اندکی مداقه در متون مربوط به جهانی شدن و رسانه ها در می یابیم، چهار واژه واقعیت، هویت، قدرت و فراواقعیت در چنین متونی همواره تکرار می شوند و کمتر کسی در ارتباط تنگاتنگ تلویزیون با این مقولات تردید روا می دارد. در مواجهه با چنین وضعیتی و برای درک مختصات تلویزیون جهانی، این مقاله نقطه عزیمت خود را بر پایه یک برساخته تئوریک با عنوان مدل ریف[5] (RIPH) قرار داده و بر پایه این پیشفرض که درباره نقش و جایگاه تلویزیون در شکلدهی به وضعیت های فرهنگی نباید رویکرد افراط یا تفریط در پیش گرفت، سعی کرده است چشماندازی از نحوه فعالیت تلویزیون های محلی و جهانی در عصر جهانی شدن ارائه کند و نتایج را از طریق روش مصاحبه با 20 نفر از پژوهشگران حوزه ارتباطات در میان بگذارد. ریف مخفف هم نشینی چهار کلمه واقعیت، هویت، قدرت و فراواقعیت است. اینها مفاهیمی هستند که تعریف های جدید از آنها، فهم ما را از زندگی بر روی کره زمین متحول کرده است. این مقاله با واکاوی نسبت میان تلویزیون و مفاهیم مذکور، مؤلفه های تلویزیون های جهانی و محلی را در قالب مدل ابداعی و پیشنهادی پژوهشگر به نام لوزی کارکرد تلویزیون های جهانی و محلی بررسی کرده است.
تفکیک قوا؛ رؤیای تقدیس شده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفکیک قوا، نظریه ای است که در چند سدة اخیر، به یکی از مشهورترین نظریات مطرح در حوزة اندیشة سیاسی، تبدیل شده است تا جایی که در کلام و قلم برخی نویسندگان و مترجمان، رنگی از تقدّس به خود گرفته و معیاری برای ارزش گذاری نظامهای سیاسی قلمداد گردیده است. این در حالی است که صرف نظر از چالش های کارکردی این نظریه و علی رغم تلاشهای صورت گرفته در تکمیل و ترویج آن، همچنان از تناقضات و نواقص تئوریک متعددی، رنج می برد.
در نوشتار حاضر، نخست به نقد فهم نادرست تفکیک گرایان از قدرت و انسان و پس از آن واکاوی خطای تاریخی «مونتسکیو»[***] در مدل سازی این نظریه و در نهایت، ناکارآمدی تفکیک قوا در تأمین غایات مطلوب نظریه پردازان پرداخته شده و تلاش گردیده است، ضرورت پردازش نظریه ای جایگزین، مبتنی بر اندیشه های بومی و متناسب با اقتضائات حیات نوین جوامع بشری، اثبات گردد.
تحلیلی بر رابطه طبقه اجتماعی وساختار قدرت خانواده در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
برابری جنسیتی و نابرابری های طبقاتی همواره دو نمود بارز تمایزات اجتماعی در جوامع مختلف بوده اند. هدف تحقیق حاضر، براساس یک رویکرد منسجم، رابطه متقابل ساختار قدرت در خانواده و پایگاه اقتصادی- اجتماعی را مورد کنکاش و بررسی قرار میدهد.این تحقیق حاصل یک پژوهش پیمایشی است که در بینزنان همسردار ساکن در مناطق منتخبی شهر اصفهان با نمونه ای342 نفری که با شیوه طبقه ای متناسب انتخاب شده بودند انجام شده است. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته ای است که به روش محتوایی، اعتبار آن و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی آن به دست آمده است. متغیرهای اصلی این پژوهش، ساختار قدرت در خانواده با پایگاهاقتصادی –اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های جمعی و میزانمهریه سن بوده است. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که خانواده از شکل سنتی پدر سالار خارج شده و زنان قدرت بیشتری نسبت به گذشته به دست آوردهاند وخانواده شکل متعادل تری به خود گرفته استهمچنینبا توجه به مجموع نمرات گویه های سه بعدساختار قدرت درخانواده های ساکن درشهر اصفهان 7/22 درصد زن سالار، 3/74 درصد متعادل، 3 درصد مردسالار هسنتد. از طرفی دیگربرحسب نتایج می توان اذعان داشت کهخانواده های اصفهانی بیشتر دموکراتیک هستند وازالگوهای تصمیم گیری دوسویه بهره می گیرند تایک سویه.به طور کلی می توان گفت نتایج تحقیق حاضر با تئوری تضاد (نظریه رندال کالینز)ونظریه منابع (بلاد وولف)منطبق است.
تنزیه قدرت از دیدگاه سعدی
حوزه های تخصصی:
قدرت در مفهوم روشن کلمه به معنی سازمان منسجم و به هم پیوسته کارآمدی است که ما از آن به عنوان نهاد حکومت یاد میکنیم. حکومت و حاکمیت و مجموعه عناصری که آن را به وجود میآورند، سابقهای بس قدیم در ایران دارد که تا زمان سعدی حالت جاافتادگی و استواری و استحکام را عرضه میکند و در حقیقت سعدی با پدیدهای مواجه است که این پدیده، جادههای صاف نشده و همواری تا زمان او دارد و به خصوص از این گرفتاری برخوردار است که مجموعه انتظارات آرمانی یک جامعه را در خود جمع نکرده و انعکاس درست و دقیقی از آن چیزی که از قدرت میطلبیم در مفهوم حاکمیت مطلقی که در آن روزگار بوده، عرضه نمیکند و به همین دلیل دشواری کار سعدی در این است که بتواند با این سازمان به ظاهر صریح و بیتکلف با چهرهای خشن و زبر و محکم و بدون هیچ تکلفی برخورد کند.
بوف کور متن معطوف به قدرت (خوانش فوکویی بوف کور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموماً اینگونه تصوّر می شود که صادق هدایت روشنفکری بوده که در دوره خود با سیستم استبدادی حکومت پهلوی در تعارض بوده است. مطابق بیشتر زندگینامه هایی که درباره او نوشته شده است، این گونه به نظر می رسد که او، علی رغم این که به یک خانواده اشرافی تعلّق داشت، به دلیل تعّلق خاطرش به آزادی انسان با سیستم پهلوی دشمن بوده است. مقاله حاضر تلاش کرده تا خلاف این نظر عموماً پذیرفته شده را اثبات کند. این مقاله با تحلیل بوف کور از منظر تئوری قدرت میشل فوکو، به ویژه نظریه ""سراسربینی"" یا panopticism، به این نتیجه می رسد که هدایت، از این نظر که از گفتمان غالب دوره خود تاثیر پذیرفته است و مهمترین گفتمان دوره ناسیونالیسم بوده است، ناخودآگاه به سیستم پهلوی خدمت کرده است. برای این منظور ابتدا به تعریف و ریشه یابی نظریه قدرت در آثار مختلف فوکو پرداخته و سپس نظریات پیروان فوکو که این نظریه را در رمان های مختلف اروپایی بررسی کرده اند بیان می کند و در بخش دوم مولفه های این نظریه را در بوف کور هدایت بررسی کرده و در پایان به نتیجه مذکور می رسد.
نابرابری اجتماعی از دیدگاه قرآن کریم با تأکید بر تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از واقعیت های اجتماعی ریشه دار، مشهود و اجتناب ناپذیر هر جامعه، قشربندی و نابرابری است. جامعه شناسان در تبیین این موضوع دیدگاه های مختلفی ارائه کرده اند که عمدتاً به دو نظریة کلان، موسوم به تضادگرایی و کارکرد گرایی ارجاع دارند. این نوشتار درصدد است که با روشی توصیفی و تحلیلی مواضع کلی قرآن کریم را در این باره با محوریت تفسیر المیزان و دیدگاه های علّامه طباطبائی بحث و بررسی کند.
رویکرد انتقادی به برخی دیدگاه های مطرح جامعه شناختی و ارزیابی آنها بر پایة آموزه های قرآنی، بخشی از نتایج این مطالعه است.
جستاری در نظریه و روش تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش انتقادهای نظری از رویکرد اثبات گرایی، بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی و انسانی به جای جمع آوری داده های کمّی و تحلیل های آماری، بر روش های کیفی تحقیق تأکید می ورزند. یکی از روش های بسیار رایج پژوهش های کیفی، تحلیل گفتمان انتقادی است. تحلیل گفتمان انتقادی، به لحاظ فلسفی مبتنی بر ساخت گرایی است که با تأکید بر عاملیت انسانی، واقعیت را به سازه های انسانی تقلیل می دهد.
این نوشتار با اشاره به استلزامات منطقی مبانی سازه گرایانة تحلیل گفتمان انتقادی، به این نتیجه می رسد که این دیدگاه به لحاظ معرفت شناختی به نسبی گرایی، سفسطه و انکار شناخت، نسبیت ارزشی، خودمتناقض بودن، امتناع صدق و کذب، و امتناع اخلاق منجر می شود.
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه انقیاد/ قدرتمندی در زندگی روزمره زنان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد پدیدارشناسانه، استقرایی و اکتشافی، ادراکات و تجربیات زیسته زنان تهرانی از کنشهای انقیاد آور و یا برعکس کنشهای قدرتزا در زندگی روزمره مطالعه شده است. کنشهایی که زنان با استفاده از آنها تلاش میکنند از موقعیتهای زندگی روزمره به عنوان منبع قدرت برای افزایش عاملیت خود در محیط استفاده کنند. روش پژوهش، کیفی و از نوع نظریه پردازی مبنایی بوده است. تکنیک گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق بوده که در کنار آن از مشاهده مشارکتی نیز استفاده شده است. مصاحبه شوندهها عبارتند از 28 نفر از زنان 20 تا 60 ساله تهرانی که بر اساس نمونهگیری نظری و مطابق با منطق اشباع نظری در نمونه تحقیق قرار گرفتهاند. نتایج پژوهش حاکی از تاثیر دو الگوی هویت ساز متضاد (الگوی پدر در مقابل الگوی مادر) در ادراک و تفسیر سیال و همزمان از لحظات و کنشهای انقیادآور و قدرتزا در زندگی روزمره زنان است. بسته به میزان تضاد تجربه شده بین دو الگوی ذکر شده از سوی زنان، میزان تجربه بحران معنا در آنان نیز متغیر خواهد بود و این نیز به نوبه خود به دستیازی متناوب زنان به دو منبع اعمال قدرت یعنی قدرت نمایشی و قدرت غیرنمایشی در موقعیت های مختلف اجتماعی منجر میشود. هر یک از این دو منبع اعمال قدرت، خود را در زندگی روزمره زنان باز تولید می کنند.
مقایسه ی عملکرد تیک آف پرش طول ورزشکاران شرکت کننده در مسابقات قهرمانی آسیا با نخبگان جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرحله ی تیک آف مهم ترین بخش یک اجرای پرش طول است و هدف اصلی آن تبدیل مناسب سرعت افقی به سرعت عمودی است. هدف از انجام این تحقیق، مقایسه ی ورزشکاران پرش طول سطح بالای آسیایی با نخبگان جهانی این رشته در اجرای تیک آف بود. نمونه های این تحقیق، هشت ورزشکار مرد رشته ی پرش طول با میانگین رکورد 28/0± 68/7 متر بودند که در چهارمین دوره ی مسابقات دوومیدانی داخل سالن بزرگ سالان قهرمانی آسیا در تهران شرکت داشتند. از 37 اجرای ورزشکارها حین برگزاری مسابقه با فرکانس 300 هرتز فیلم برداری شد و متغیرهای مورد نظر با استفاده از نرم افزار آنالیز حرکت به دست آمد. متغیرهای تحقیق، با استفاده از آزمون تی، یک نمونه ی مستقل با مقادیر مرجع مربوط به نخبگان جهان، مقایسه و تفاوت های معنادار در سطح 05/0 گزارش شد. نتایج به دست آمده، وجود تفاوت را، هم در الگوی سرعت و هم در نحوه ی اجرای مرحله ی تیک آف نشان داد. سرعت عمودی (001/0p<)، سرعت افقی (001/0p<)، کمترین زاویه ی زانو در مرحله ی تیک آف (046/0p=) و طول گام آخر (001/0p<)، کمتر از مقادیر مرجع بود. زمان تماس (003/0p=)، زاویه ی انحراف (001/0p<) و زاویه ی زانو در لحظه ی تماس (001/0p=)، بیشتر از مقادیر مرجع به دست آمد و افت شدید سرعت در فاز اول تیک آف مشاهده شد. به نظر می رسد که شرکت کننده های این مسابقه، علی رغم آگاهی از نکات تکنیکی، در اجرای صحیح آن ضعف داشتند. نظارت مداوم بر تمرین ها با استفاده از ابزارهای تحلیل حرکت برای تصحیح اشتباهات تکنیکی در کنار برنامه ریزی برای افزایش قدرت اکسنتریک اکستنسورهای زانو و افزایش سرعت بیشینه، ارتقای رکورد را در پی خواهد داشت.
فهم و تبیین نفوذ کارکنان بر مدیران در بخش دولتی
حوزه های تخصصی:
کانون تمرکز بیشتر روشهای موجود در مدیریت، بر مدیریت زیردستان استوار است. اندک مطالعاتی در باب چگونگی نفوذ زیردستان بر فرادستان انجام شده است. هدف غایی این پژوهش، فهم چگونگی چنین نفوذی و سپس، تبیین کمّی آن است. بر این اساس، پژوهش در دو مرحله با عنوان پژوهش ترکیبی اکتشافی انجام شده است. در مرحلة نخست که به صورت کیفی اجرا شده، نظریة فرایند نفوذ بر فرادستان بر اساس راهبرد داده بنیاد، تدوین و در مرحلة دوم، نظریة حاصل به صورت کمّی آزمون شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایش است. ابزار گردآوری این مطالعه، مصاحبه (داده های کیفی) و پرسشنامه (داده های کمّی) بوده و از جامعة آماری دو دانشگاه (تربیت مدرس و شهید چمران اهواز) جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که چیدمان استفاده از راهبردهای نفوذ عبارتند از: 1. مدیون سازی، 2. اعتمادسازی، 3. ائتلاف سازی، 4. وابسته سازی، 5. متقاعدسازی، 6. پنهان سازی و 7. شرطی سازی. همچنین می توان به تفاوت میان خودارزیابی و دگرارزیابی کارکنان اشاره کرد؛ به این صورت که استفاده از راهبردهای وابسته سازی و مدیون سازی را بیشتر به خود نسبت داده، استفاده از راهبردهای پنهان سازی و شرطی سازی را بیشتر به دیگران نسبت می دهند.
بررسی اولویت بندی استفاده ی مدیران و فرماندهان ازانواع قدرت به روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مدیریت و متون معتبر علوم اجتماعی، قدرت مفهوم نسبی است که برای توصیف قدرت مرئی یا کنترلی که یک فرد و یا یک واحد فرعی سازمانی بر روی دیگران دارد، به کار برده شده است. مدیران سازمانها در شکلگیری و ساخت فرهنگ سازمانی اداره و سازمان نقش مهمی دارند. مدیران برای انجام امور و هدایت کارکنان بایستی از قدرت کافی جهت نفوذ بر رفتار کارکنان تحت امر خود، برخوردار باشد و متناسب با موقعیت و فرهنگ سازمانی از انواع قدرت، به طور درست و منطقی استفاده کنند. هدفِ کلّیِ این تحقیق تعیین استفادهی مدیران و فرماندهان از مفیدترین نوع قدرت در سازمان است؛ سؤال اصلی تحقیق، تعیینِ چگونگیِ اولویتبندیِ استفادهی مدیران و فرماندهان از انواع قدرت با روش AHP است. نوع تحقیق کاربردی است و با توجّه به اینکه روش جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و توزیع آن مقدور میشود بنابراین تحقیقی پیمایشی است. حجم نمونه 60 نفر و از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و نتایج استخراج شده از تحقیق نشان میدهد که قدرتِ مرجعیت برترین قدرت مورد قبول واستفادهی مدیران است. با توجّه به موارد یاد شده در این پژوهش به بررسی اولویتبندی استفادهی مدیران و فرماندهان از انواع قدرت به روش AHPپرداخته میشود با امید به اینکه نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر، مورد استفادهی محققان، مسئولان، مدیران و فرماندهان قرار گیرد.
نظریه وابستگی متقابل و کاربست آن در تاریخ معاصر ایران
حوزه های تخصصی:
از آنجا که پرداختن به روابط بین الملل بدون اتکا به یک سامانه نظری، چندان واجد ارزش علمی نمی باشد، لذا در اینجا به بنیادها و اصول اصلی و همچنین ظرفیت و توانایی نظریه «وابستگی متقابل» اشاره می شود. تئوری که به نظر می رسد از ظرفیت و ابزارهای لازم جهت بررسی و پاسخ دهی به سوالات و ابهامات ناشی از اتفاقات و حوادث دوره تاریخ معاصر ایران برخوردار می باشد. اما پیش از پرداختن به نظریه وابستگی، لازم است زمینه های شکل گیری، تطوّر و نوع شناسی مفهوم «وابستگی متقابل» از نظر اندیشمندان و علمای اصحاب حوزه علوم اجتماعی و سیاسی مورد مداقه و بررسی قرار گیرد و سپس در باب خود سامانه مورد نظر قلم فرسایی شده و در نهایت رویکر نظری بیان شود.
همکاری تاریخ و زبان شناسی
حوزه های تخصصی:
مقوله های مختلفِ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در تاریخ، ذیل «حیات اجتماعی» تعریف می شوند. «قدرت» و «جامعه» جزو مهم ترین بخش های «حیات اجتماعی» هستند. بخش عظیمی از روایت تاریخ به «قدرت» و نهادهای معطوف به آن اختصاص دارد. مقاله ی پیش رو سعی دارد با کمک دانش «زبان شناسی» نسبتِ این نوع از «تاریخ نگاری» و شناختِ «حیات اجتماعی» را توضیح دهد. و با ایضاح پیوند «تاریخ» و «زبان شناسی» بر اهمیتِ تاریخ و «همکاری هایِ میان رشته ای» جهت فهم بهتر تاریخ تأکید کند. حاصل این پژوهش شناخت چراییِ توجه مورخان به بخش خاصی از «حیات اجتماعی» و ارائه یِ روشی در «پژوهش تاریخی» است که به مدد آن، «پژوهش های تاریخی» از عمق و دقت بیشتری برخوردار شوند.
رابطه بین کلیشه های جنسیتی احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه ارتباط زناشویی تقاضا - کناره گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کنارهگیری یکی از رایجترین الگوهای تعاملی میان زوجین است که در آن یکی از زوجین، خواستار افزایش صمیمیت است و به همسر خود نزدیک شده و از سردی و فقدان ابراز محبت او شکایت میکند، و همسر دیگر از صمیمت اجتناب کرده، با کنارهگیری و انفعال واکنش نشان میدهد. این الگوی تعاملی که معمولاً به شکل زن متقاضی – مرد کنارهگیر بروز میکند، به مرور زمان تشدید و باعث نارضایتی زوجین از زندگی زناشویی میشود. با توجه به پیشینههای موجود، برخی از عوامل اجتماعی مانند کلیشههای جنسیتی و تفاوت سطوح قدرت میان زنان و مردان، در شکل گیری این الگوی تعاملی نقش مؤثری داشته، زوجین را به سمت این الگو سوق میدهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیرهای جامعهشناختی و چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کنارهگیری است تا میزان رابطه کلیشههای جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه مذکور تعیین شود. روش: در پژوهش حاضر رابطه متغیرهای کلیشه های جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه تقاضا – کنارهگیری با استفاده از روش آمار توصیفی (رگرسیون و همبستگی) بررسی شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کلیشههای جنسیتی، احساس قدرت و تعداد فرزندان به طور معناداری قادر به پیشبینی چرخه مذکور هستند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که افزایش تفکر کلیشهای و تعداد فرزندان، باعث افزایش احتمال شکلگیری چرخه تقاضا – کنارهگیری در روابط زوجین میشود و احساس قدرتِ بیشتر با «کناره گیری» و احساس قدرتِ کمتر با «متقاضی شدن» همبستگی مثبت دارند. نتیجهگیری: نتایج فوق اهمیت توجه به متغیرهای مذکور در تحلیل علل و عوامل چرخه مذکور را نشان میدهد و به دست اندرکاران مسائل خانوادگی و اجتماعی کمک میکند که با شناسایی عوامل مؤثر بر این چرخه، زمینه بهبود ارتباطات زوجین را فراهم کنند.
چگونگی نمود رابطة قدرت در قالب شیوة بیان در برخی از نامه های مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد آن است تا با روشی توصیفی- تحلیلی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی نمود زبانیِ قدرت در نامه های مولانا از طریق متغیّرِ شیوة بیان که بر دو نوع بیان مستقیم و بیان غیرمستقیم است، بپردازد. برای بررسی این متغیر زبانی در چهل نامه، نخستنامه ها به دو ردة اصلیِ غیرخویشاوندان و خویشاوندان رده بندی شد. سپس هریک از این رده ها به دو ردة فرعی تقسیم گردید: ردة غیرخویشاوندان به رده های سیاسیون و مریدان و ردة خویشاوندان به رده های فرزندان و عروس. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در نامه های بررسی شده، شیوة بیان غالب، غیر مستقیم است که مولانا از این شیوة بیان برای حفظ وجهة ردة سیاسیون و رعایت ادب در برابر آنها بهره جسته است که این نشان دهنده در موضع قدرت بودن این رده نسبت به وی می باشد. شیوة بیانی دیگر که به میزان محدودی در نامه ها به کار رفته، بیان مستقیم است که نشان دهنده تهدید وجهة ردة سیاسیون و نیز فرادست بودن مولانا و در جایگاه قدرت بودن وی نسبت به رده های مریدان، فرزندان و عروس است.
مردم سالاری در حکومت امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر امام علی (ع)، عرصه سیاسی حکومت حق محور، عرصه ای شایسته سالار است که در آن همه افراد جامعه باید موقعیت مشارکت در حکومت را داشته باشند؛ و حکومت بر اراده و حضور آنان متکی است. آن حضرت (ع) به حکومت، به مثابه وسیله ای برای خدمت به مردم نگاه می کنند. پرهیز از خودکامگی، و تأکید بر مشاوره با مردم، وجه بارز حکومت آن امام (ع) است. در این حکومت، از عامه مردم به مثابه ستون دین و سپر محکم دربرابر دشمنان یاد می شود. امام علی (ع) ارزش فوق العاده ای برای ضرورت جلب حسن ظن مردم قائل است، و از آنجا که قدرت سیاسی برخاسته از مردم است، مردم حق دارند بر روند اجرای امور در حیطه مبانی و احکام اسلامی نظارت کنند. در رأس سیاستگذاری های حکومت، توده مردم قراردارند؛ زیرا این قشر عظیم همواره در سختی ها یاری رسان حکومت هستند. آگاهی سیاسی مردم، نقش به سزایی در روند استمرار، تداوم و تسریع اهداف حکومت دارد و حکومت عرصه پنهان کاری نیست و لذا همه باید در جریان اقدامات حکومت قرار گیرند تا ضمن صراحت، زمینه های شفافیت سیاسی درمقابل مردم نیز فراهم آید. هرگونه تبعیض و نابرابری در تمامی عرصه ها، اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، مطرود است تا محیطی مناسب و امن برای شکوفایی و بالندگی هر چه بیشتر جامعه فراهم آید. تمامی این اصول، اعم از حق اظهارنظر و مشارکت سیاسی، مدارا با مردم، خدمت به عامه و تلاش درجهت تأمین منافع عامه، پاسخگویی، شفافیت، برابری، عدالت، ... مبانی و اصولی هستند که امروزه از شرایط یک حکومت مردمی است؛ و این نکته حائز اهمیت است که اجرای چنین اصولی در دوران حکومت حق محور امام علی (ع) نمود پیدا کرده است.
تأثیر مصرف اسید چرب امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی بر برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی در زنان سالمند سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مطالعه اثر 8 هفته مصرف مکمل اسید چرب امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی بر قدرت، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی زنان سالمند سالم بود. تعداد 24 زن سالمند (میانگین± انحراف استاندارد، سن 2/4± 6/79 سال، قد2/4 ± 7/151 سانتی متر، وزن 8/7 ± 8/60 کیلوگرم) بصورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی و مساوی در سه گروه تمرینات مقاومتی، تمرینات مقاومتی به همراه اسید چرب امگا- 3 و گروه کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی برای مدت 8 هفته (هفته ای 3 جلسه) به تمرینات مقاومتی با شدت 60 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه پرداختند. آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3، علاوه بر تمرینات مقاومتی به میزان 3 گرم در روز مکمل اسید چرب امگا-3 مصرف نمودند اما آزمودنی های گروه کنترل تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفتند. قدرت اندام فوقانی (دست راست و چپ)، قدرت پایین تنه، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی قبل و بعد از 8 هفته برنامه تمرینی ارزیابی شد. از آزمون تی وابسته، آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی توکی برای آنالیز داده ها استفاده شد(05/0 P<). بعد از هشت هفته تفاوت معناداری (05/0 P<) در قدرت اندام های فوقانی و پایین تنه بین آزمودنی های سه گروه مشاهده شد. بطوری که گروه تمرینات مقاومتی و تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3 دارای قدرت بیشتری نسبت به گروه کنترل بودند. علاوه بر این آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی و امگا-3 از قدرت بالاتری نسبت به گروه تمرینات مقاومتی برخوردار بودند. در خصوص استقامت هوازی نیز نتایج مشابهی به قدرت عضلانی مشاهده شد. در ارتباط با ترکیبات بدن گروه تمرینات مقاومتی به همراه مکمل امگا-3 دارای کاهش معناداری در نسبت دور کمر به باسن نسبت به دو گروه دیگر بودند. در خصوص شاخص توده بدنی نیز نتایج مشابهی مشاهده شد. از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3، تأثیر بیشتری بر قدرت، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی زنان سالمند سالم داشت. بنابراین مصرف مکمل امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی برای بهبود عملکرد زنان سالمند سالم توصیه می شود.