نعمت الله فاضلی

نعمت الله فاضلی

مدرک تحصیلی: دکتری انسان شناسی، دانشگاه لندن (مدرسه مطالعات شرق و آفریقا)
رتبه علمی: استاد پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پست الکترونیکی: nfazeli@hotmail.com
لینک رزومه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۱۹ مورد.
۱.

توصیف تجربه دانش آموزان کورد پایه اول در مواجهه با گفتمان مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۹۹
هدف این مقاله، روایت دشواری های گذار فرهنگی دانش آموز کورد پایه اول میان سه فرهنگ (خانواده، کلاس درس و نظام مدرسه ای)، در آغاز ورود به اول دبستان می باشد. روش این پژوهش خودمردم نگاری انتقادی بود. داده ها از سه منبع، نخست تجارب زیسته محقق اول به عنوان دانش آموز کلاس اول، منبع دوم روایت تجارب دانش آموزان پایه اول امروز از زبان محقق به عنوان معلم آن ها و منبع سوم تجارب 21 نفر از معلمان و مادران، گردآوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس اصول مطرح از سوی الیس و بوچنر صورت گرفت. وقتی کودک کورد، پا به دنیای فرهنگ مدرسه و کلاس درس می گذارد، بسیاری از عناصر فرهنگی خانواده خود از جمله زبان، آداب و رسوم و ارزش های فرهنگی را نمی یابد. او اغلب به کمک مادر و معلمان گریزگاه هایی برای موفقیت و ارتقا به پایه بالاتر بدون درونی کردن بسیاری از ارزش های فرهنگ مدرسه را می آموزد.
۲.

مرگ مدرسه یا مرگ سوژه؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرسه سوژه سوژه مدنی سوژه مدرن سوژه مومن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۴۹۶
این مقاله پژوهشی درباره نقش و موقعیت نظام مدرسه ایران از نظر چگونگی تربیت و پرورش سوژه است. پرسش کانون مقاله اینست که مدرسه مدرن در ایران معاصر ازابتدای شکل گیری تاکنون چه الگوهایی از سوژه را درصدد تحقق و پرورش آن بوده و چرا و تا چه میزان در تحقق سوژه کامیاب یا ناکام گردیده است؟ این پژوهش از حیث روششناختی پژوهشی تبارشناسانه و با تفسیر تاریخی جایگاه سوژه در مدرسه ، مسئله بحران آموزش در ایران امروز را تحلیل می کند. دراین مقاله سوژه مدنی، سوژه مدرن، سوژه مومن و سوژه مقاوم، به عنوان الگوهای مفهومی سوژه در سیاست آموزشی ایران بحث و جایگاه و موانع تحقق آنها تحلیل می شود. چارچوب نظری این مقاله رهیافت میشل فوکو به مفهوم سوژه در دنیای مدرن است. نتیجه گیری این مقاله اینست که نظام مدرسه ایران امروز ناتوان از تربیت و پرورش سوژه است. بر این مبنا این نتیجه را گرفته ام که نهاد مدرسه با پایان یا مرگ خودروبروست.
۳.

تبارشناسی ساخت ناتمام آموزش باز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۸۵
آموزش باز در پرتو رشد فناوری، با تغییر در «فرهنگ آموزش» و تأکید بر اصل «یادگیرنده محوری»، نظام آموزشی را دگرگون کرده است. ازآنجا که در نظام آموزشی ایران، به این موضوع بی توجهی شده، مقاله حاضر، به منظور آشکارسازی این «نیمگی»، مسئله ساخت ناتمام آموزش باز در ایران را از دیدگاه انتقادی بررسی کرده و برای این واکاوی تاریخی که دوره معاصر ایران را دربر می گیرد از شیوه تبارشناسی منسوب به فوکو، استفاده شده است. تبارشناسی، تبیین تحولاتِ برهه ای تاریخ است در نسبتِ درونی آن ها با قدرت. به تعبیر فوکو، در گفتمان است که قدرت و دانش به یکدیگر پیوند می خورند. و منظور از «تحلیل تبارشناسانه»، راهبرد معرفت شناختی ای است که در حوزه های گوناگون تاریخ، علوم سیاسی، و علوم اجتماعی شکل گرفته است؛ بنابراین، برای توصیف و تبیینِ مسئله مقاله، ناگزیر از بررسی کردارهای گفتمانی سنتی و مدرنِ آموزشی در نسبتِ با فضای گفتمانی آموزش باز هستیم. در پاسخ به این پرسش مقاله که «ساخت ناتمام آموزش باز در ایران معاصر، محصول چه شرایطی است ؟» یافته های مقاله، حکایت از این دارد که «نادیده انگاری وجوه نرم افزاری و گفتمانی علم که به سیطره نگاه ابزاری به آن انجامیده است، فهم نارس از آموزش باز که آن را به آموزش مکمل فروکاسته است، و روابط بوروکراتیک، که با ویژگی دموکراتیک این آموزش فرامدرن در تعارض است، سبب ناتمامی آموزش باز شده و تعمیق چالش بیگانگیِ علم از فرهنگ و جامعه را درپی داشته است».
۴.

روایتی از باز شکل گیری سوبژکتیویته زنان دانشجوی دکتری در تقاطع با هویت سیال مادری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پژوهش روایتی تجارب زیسته زنان دانشجو دکتری هویت های متقاطع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۴۹۲
باوجود پژوهش ها در مورد دلایل و پیامدهای رشد فزاینده حضور دانشجویان زن در دانشگاه های کشور و به ویژه در مقطع دکتری، توجه اندکی به تجارب زیسته زنان دانشجو در سفر تربیتی خود از ورود به آموزش عالی تا تحصیل در مقطع دکتری معطوف شده و غالباً پیچیدگی های این تجارب زیسته در پوشش کلان روایت ها مغفول مانده است. از این رو، این مقاله براساس مطالعه ای مبتنی بر پژوهش روایتی، به بررسی و فهم تجارب زیسته دو زن دانشجو دکتری در رشته علوم تربیتی در خصوص جنسیت در تقاطع با هویت های سیّال دیگر یعنی همسری، مادری و دانشجوی دکتری بودن در یکی از دانشگاه های دولتی شهر تهران می پردازد. تحلیل و تفسیر روایت های حاصل از مصاحبه های روایتی آن ها نشان می دهد که تحصیل در مقطع دکتری و مادری، باوجود شباهت ها به گونه ای متفاوت آن ها را در برساخت صورت بندی های جدیدی از هویت های درهم تنیده شان درگیر می کند. روایت اصلی آن ها تحقق خویشتن از طریق رشد و پیشرفت فردی است که آن ها با خط داستانی متفاوت از خویشتنِ خود و خط داستانی مشترک شرم/افتخار از مادری در دوره دکتری بازگو می کنند. واژگان کلیدی: پژوهش روایتی، تجارب زیسته، زنان دانشجو دکتری، هویت های متقاطع.
۵.

فرهنگ مالیه؛ تحلیلی بر برداشت های فرهنگی از پول در نسل جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ مالیه برداشت فرهنگی پول نسل جوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۰۸
رفتار کنشگران اقتصادی را نمی توان بدون درنظر داشتن تأثیر عامل فرهنگ و به تنهایی درک کرد. نقش فرهنگ در کنشگری اقتصادی، به ویژه در بین جوانان، به دلیل اینکه می تواند بر ارزش گذاری رفتار، هدف، و معیار آن تأثیر بگذارد (با اینکه کمتر به آن توجه شده است)، دارای اهمیت راهبردی است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی برداشت های فرهنگی از پول در میان نسل جوان انجام شده است. روش به کاررفته در این پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل مضمون های محتوای مصاحبه ها، و جامعه آماری پژوهش، دربردارنده جوانان 18 تا 32ساله فعال در عرصه اقتصادی است. روش نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار و غیرمتجانس بود که با 12 نفر به حد اشباع نظری رسید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و اعتبار داده های گردآوری شده، از طریق شاخص های موثق بودن، انتقال پذیری، قابلیت وابستگی، و تأییدپذیری از شرایط بیرونی، توصیف عمیق، بازگشت به مصاحبه شوندگان و دو کدگذار، تأیید شد. یافته ها نشان داد که هدف انگاری پول، متناقض نمایی پول، درنظر گرفتن پول به عنوان بدیل خوشبختی و محک اعتبار اجتماعی، ازجمله معناهای فرهنگی پول در بین نسل جوان به شمار می آیند. افزون براین، آنچه سبب ساز این معناها شده است، جایگزینی کارکرد با کاربرد پول، دوگانگی تربیتی، چیرگی عقل معاش، بازخوانی ارزش و هویت مبتنی بر پول ، تله اجتماعی پول، و ابهام در مراجع پول است. به طورکلی، یافته های پژوهش نشان می دهد که ابهام و تناقض در فهم جوانان، سبب چرخش معنای پول، نسبت به گذشته شده، و نقش کاربردی پول را برجسته تر کرده است.
۶.

کارکرد قدرت بخش زبان در زندگی روزمره زنان (مطالعه استراتژی های زبانی قدرت در زنان طبقه متوسط ساکن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان زنانه استراتژی های زبانی زندگی روزمره قدرت و مقاومت زبان شناسی جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۸
انسان ها برای پیشبرد زندگی خود استراتژی های زبانی متعددی را به کارمی گیرند. این مسئله در جوامعی چون ایران که با توزیع نامتوازن قدرت روبه روست و ابزار قدرت در دسترس مردمانش به همین ابزار زبانی محدود می شود، بیشتر به چشم می خورد. علاوه بر آن نیز گروه های خاص اجتماعی، مانند زنان، به واسطه خاص تر بودن شرایط اجتماعی و فرهنگی و سرمایه های اندکی که در دست دارند، به طریق اولی به مکانیزم های زبانی مختلف متوسل می شوند تا بتوانند در میدان هایی که سهم آن ها از قدرت ناچیز است، مناسبات قدرت را به نفع خود تغییر دهند. از همین روی هم دنیای زنانه با زبان تعریف می شود و این مقاله قرار است با بررسی کنش های زبانی زنان در بستر زندگی روزمره به کنه زبان زنانه و البته استراتژی های زبانی زنان پی ببرد و با روش کیفی و ترکیبی از مصاحبه گروهی در قالب گروه متمرکز[1]، تجربه زیسته و متونی مثل وبلاگ ها و رمان ها (در حد منابع کمکی) به این پرسش پاسخ دهد که زنان ایرانی در زندگی روزمره شان از چه استراتژی هایی برای اعمال قدرت در مقابل نابرابری ها و رسیدن به حداکثر منافع استفاده می کنند.    
۷.

معلم بوم شناختی و دگرخواهی زیست محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۴۰۹
یکی از ابرچالش ها یا ابربحران های ایران، بحران محیط زیست است. این را تقریبا بدون شواهد و استدلال تجربی می توان پذیرفت.اکنون پرسش این است که برای رویارویی با این بحران نظام حکمرانی و جامعه ایران چه سیاست مؤثر و فراگیری انجام داده است؟ سیاستی که حداقل از تداوم و گسترش این بحران جلوگیری کند.با درنظرگرفتن وضعیت بحرانی محیط زیست ایران، نیاز است که تمام رشته ها به ویژه علوم انسانی برپایه آموزش های زیست محیطی طراحی شوند. دانشجویان هم در جایگاه شهروند و هم در جایگاه نیروی انسانی که در آینده در نظام حکمرانی کشور سهیم می شوند، نیازمند درگیر و دغدغه مندشدن زیست محیطی هستند. یکی از بایسته ها در این زمینه توجه به گسترش و ارتقا و آموزش اخلاق زیست محیطی است. ایجاد «حساسیت زیست محیطی» و «آگاهی زیست محیطی» را از بایسته های معرفتی و اخلاقی برای جامعه امروز می دانم.دانش و آگاهی که از ابعاد و گستردگی بحران زیست محیطی و زیست بوم ایران در میان دانشجویان و دانشگاهیان وجود دارد اغلب در حد اطلاع کلی است. ریشه ها و علل این بحران، نقش سیاست ها و نظام حکمرانی، پیامدهای این بحران، نقش دانش و دانشگاه در این بحران و دیگر جنبه های آن به ندرت در فضای عمومی دانشگاه به شیوه ای مستمر، مؤثر و فراگیر مطرح و پیگیری می شود.ایجاد حساسیت و آگاهی زیست محیطی می تواند بخشی از برنامه درسی پنهان دانشگاه ها و رشته ها و دروس باشد. تا زمانی که نظام آموزش عالی تلاش فراگیر، اثربخش و نظام مند برای پرورش شهروند زیست محیطی ندارد، تنها امید موجود، تلاش شخصی مدرسان برای گسترش دغدغه مندی زیست محیطی است. ایده معلم زیست محیطی ناظر به همین دیدگاه است.معلمی کردن و تدریس در دانشگاه نیازمند «یادگیری دانش» و «یادگیری زندگی» است. در علوم انسانی این دو درهم تنیده اند. ازاین روست که تدریس دانشگاهی نیازمند بنیان ها و «جهت گیری های معرفتی» و هم هنگام «جهت گیری های اخلاقی» است. یکی از این بنیان ها برای علوم انسانی و اجتماعی، دگرخواهی است.لازمه دگرخواهی اخلاق مراقبت است، اخلاقی که در آن درک ما از آب، خاک، گیاهان، جانوران و طبیعت «دیگرستیزانه» نباشد و آن را هستی متمایزی از خود ندانیم و برای مراقبت از سلامت و پایداری آن همان گونه تلاش کنیم که برای سلامت خودمان می کوشیم. لازمه این کار داشتن بینشی مادرانه از هستی و جهان است.اتفاقاتی که در دوران کرونا رخ داد، واقعیت های بسیاری را آشکار کرد. یکی از این واقعیت ها، تولید و مصرف غیرضروری است. به دلیل قرنطینه و تعطیل و تعلیق شدن بسیاری فعالیت ها، تولید نیز در برخی زمینه ها محدود شده است. کاهش تولیدات نیز لطمه ای به زندگی و بقای انسان نزده است.آیا معلم بوم شناختی و دگرخواه ممکن است؟ اگر واقع بینانه موقعیت کنونی دانشگاه در ایران را در نظر بگیریم، آشکارا چنین سلوکی را نمی توان برای همه مدرسان دانشگاهی ممکن دانست. حتی دقیق تر بگویم، شمار اندکی از مدرسان حتی آن ها که دغدغه های زیست محیطی دارند می توانند معلم بوم شناختی باشند.
۸.

تحلیل فرهنگی نسبت میان زیارت و عرفی گرایی در جامعه معاصر ایران مطالعه مردم نگارانه زیارت امام رضا (ع) از منظر انسان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سنخ های زیارت گونه های زائر تجدد عرفی گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۸ تعداد دانلود : ۶۱۶
زیارت به عنوان یکی از شاخصه ها و به نوعی بروز و تجلی عملی دین ورزی در تمامی جوامع قابل مطالعه است. این کنش در ایران در گذر از تجربه تجدد تغییرات نه ماهوی، بلکه عینی (ابجکتیو) داشته است. زیارت در ایران در گذر تجدد تغییراتی را تجربه کرده است که این کنش را از حالتی همگن و متوازن به کنشی ناهمگن و نامتوازن تبدیل کرده است. ایجاد سنخ هایی متنوع و متکثر در سبک زیارت ایرانی گواه بر تغییر و به نوعی پیامد تجربه تجدد است. ما در این مقاله درصدد شناخت و فهم عناصر ناهمگن (شناخت سنخ ها) در کنش زیارت با تمرکز بر تنوع به وجود آمده در پی تجدد و در نهایت عرفی گرایی هستیم. به بیان دیگر با نسبت یابی کنش زیارت امام رض (ع) با تجدد و در نهایت عناصر مترتب بر آن همچون عرفی شدن در ایران معاصر، انواع سنخ های به وجود آمده در بستر کنش زیارت در حرم مطهر امام رضاg را بررسی و دسته بندی کنیم. صورت بندی ارائه شده در قالب انواع سنخ های زیارتی به زیارت آیین مدار، دورادور، زنانه، کلان شهری و سیاسی اختصاص داده شده است. رویکرد روشی اتخاذ شده در این مقاله، کیفی و با تکیه بر دیدگاه های مردم نگاری است. داده های تحقیق نیز از منابع گوناگون همچون دل نوشته های زائران، عریضه ها و سفرنامه ها، مصاحبه ها، مشاهدات، خودمردم نگاری و دیگر منابع کمی و کیفی حاصل شده است.
۹.

واکاوی بحران مطالعه در ایران با تکیه بر چهارچوب تحلیل انتقادی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواندن تحلیل انتقادی گفتمان سرانه مطالعه پهلوی کتاب خوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۹ تعداد دانلود : ۴۷۵
هدف: این پژوهش قصد دارد نشان دهد متون مختلف چگونه در قالب گفتمانِ «بحران مطالعه» در دهه های چهل و پنجاه شمسی، زمینه ای برای گفت وگو درباره خواندن ایجاد کرده و توزیع نیروها پیرامون آن را سامان داده اند. روش : روش این پژوهش تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف است. متون مرتبط با خواندن از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی گردآوری شد (425 متن). در مرحله نخست، هر متن پس از تمام خوانی، در یک یا چند گفتمان کدگذاری شد. از میان آن ها متن هایی ذیلِ کد «گفتمان بحران مطالعه»، جدا شده و طی دو مرحله بعد کدگذاری شدند. در مرحله دوم، بر اساس چهارچوب تحلیل گفتمان فرکلاف، هر پاره متن در یک یا چند عنصر گفتمانی (محور) قرار گرفت (433 پاره متن). در مرحله سوم، مفاهیم مشابهی که در یک محور گنجانده شده بودند، دسته بندی و نام گذاری شدند. کدگذاری تا جایی پیش رفت که برای توصیف تمام مؤلفه های گفتمانی منتخب، داده کافی گردآوری شد و پژوهشگر توانست به رابطه ای منطقی میان داده ها دست پیدا کند. یافته ها: گفتمان بحران مطالعه از مشروطه آغاز می شود و در دهه های چهل و پنجاه شمسی به اوج می رسد. سخن گویان اصلی آن ناشران هستند و با تکیه بر آمار میزان نشر و میزان مطالعه، وضعیت خواندن را بحرانی نشان می دهند و تلاش می کنند بازار کتاب را رونق بخشند. در این گفتمان، خواننده بیش از هرچیز با صفت خریدار بازنمایی می شود و عمل خواندن و خریدن هم سان تلقی می شود. کتاب در معنای خواندنی های علمی معطوف به عمل، خواندنی های تاریخی و ادبیات کلاسیک به کار می رود. این گفتمان دو نوع نهاد را توجیه می کند: نهادهای سلبی، برای کنترل ورود کتاب بد به بازار و نهادهای ایجابی، مسئول پشتیبانی از تولید کتاب های خوب در بازار. سامان گفتمان به گونه ای است که هم سود ناشران تضمین شود و هم از الگوی توسعه پهلوی حمایت شود. این گفتمان محل تفاهم دولت و ناشران است و هرچیز که برهم زننده این تفاهم باشد نوعی اخلال در نظم تلقی می شود که با عناوین مختلف و با تکیه بر مکانیسم های مختلف طرد می شود. اصالت/ارزش: این پژوهش با بررسی نحوه سخن گفتن درباره خواندن، نحوه سامان دادن نیروهای مختلف پیرامون آن را نشان می دهد و از این منظر می تواند در سیاست گذاری خواندن و فعالیت های ترویجی مفید باشد.
۱۰.

مطالعه تاریخ مند و دیالکتیکی سیر پیدایش مطالعات فرهنگی: مطالعات فرهنگی به مثابه سنتزی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات فرهنگی نخبه گرایی فرهنگی فرهنگ گرایی دیالکتیک استوارت هال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۵۰۱
مطالعات فرهنگی رویکردی نظری نوین در علوم انسانی در خلأ متولد نشده است. این رویکرد همانند هر رویکرد نظری در واقع با بحرانی کردن رویکردهای پیشین خود تلقی های نوینی را صورت بندی نمود. فرهنگ گرایی بریتانیایی نخستین گام های شکل گیری مطالعات فرهنگی بود. فرهنگ گرایی با بحرانی کردن رویکرد نخبه گرا حیات جدید خود را صورت بندی کرد. پس از تقابل فره نگ گرایی و نخبه گرایی این استوارت هال بود که تواسنت با باز تعریف کردن مسائل محوری مطالعات فرهنگی حیاتی منسجم به این رویکرد ببخشد.از آنجا که دغدغه اصلی فرهنگ گرایی نقد از نخبه گرایی بود لذا در صورت بندی ایجابی دارای فقدان است و این فقدان رویکردی نوین، به مثابه سنتز را ایجاب می کند - که همان تلقی ها و صورت بندی های استوارت هال از مطالعات فرهنگی ست. استوارت هال با ایجاد دم و دستگاه نظری منسجم همچون چرخه ی فرهنگ شیوه ی جامعی را برای مطالعه ی لایه های مختلف فرهنگ و رابطه ی فرهنگ و قدرت ارائه داد. همچنین وی با تلفیق رویکردهای فرانسوی در پرداخت به فرهنگ و رویکرد بیرمنگامی گامی بس بلند برای توسعه و گسترش مطالعات فرهنگی بر داشت. به همین دلایل این مقاله در راستای شرح به دست آمدن این جایگاه رفیع توسط استوارت هال مسیر خود را می یابد. این مقاله برای ارائه ی درکی تاریخ مند از سیر پیدایش مطالعات فرهنگی از قرائت مارکس از دیالکتیک هگلی یعنی سه گانه ی تز آنتی تز و سنتز استفاده می کند. این مقاله رویکرد نخبه گرا را تز، رویکرد فرهنگ گرا را آنتی تز و رویکرد مطالعات فرهنگی مد نظر استوارت هال را سنتز قرار می دهد و تقابل های آن ها را بررسی می نمایاند
۱۱.

سرآغاز عکاسی در ایران (درآمدی انتقادی بر تاریخ عکاسی ایران در دوره ی ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عکاسی دیدمان تبارشناسی سیاست شرق شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۲۲۱
بایگانی عکس های دوره ی قاجار، یکی از بزرگترین گنجینه های تصویری تاریخ ایران است. اگر این بایگانی را همچون یک فضای بصری متصور شویم، می توان چیستی و چگونگی آن را مورد تحلیل انتقادی قرار داد و اگر نام دیدمان را به کلیت این فضای بصری اطلاق کنیم، می توان پرسید چه دیدمانی، چرا و چگونه در دوره ی ناصری صورت بندی شده و این دیدمان چه کارکردی می توانست در گذشته داشته و یا حتی در ادوار بعدی می تواند داشته باشد؟ چنین موضعی در قبال تاریخ عکاسی ایران، می تواند فصلی آغازین و مطالعه ای بنیادین در این حیطه باشد؛ امری که در تحقیقات انجام شده کم و بیش مورد غفلت قرار گرفته است. تبارشناسی به عنوان یک نظریه-روش تاریخی، راه گشای مناسبی برای این نوشتار خواهد بود. هدف، ارائه ی تحلیلی کیفی از تاریخ عکاسی ایران از بدو ورود دوربین عکاسی به این سرزمین، در دوره ی ناصری است. آنچه که نگارندگان در این مجال موجه می سازند، این مهم است که دیدمان عکاسی در دوره ی ناصری به شکلی سیاسی، البته با توجه به مفهوم سنتی سیاست، صورت بندی شده است. البته در این میان نباید دیدمان سیاسی-اریانتالیستی را هم از نظر دور داشت؛ موردی که می تواند کارکرد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را به نحوی حتی تا به اکنون حفظ کند.
۱۲.

درس واقعی کرونا برای نهاد ورزش در جهان امروز

کلیدواژه‌ها: گفتمان ورزش بیگانگی ورزشی بازاندیشی انتقادی بحران کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۳۵۶
این مقاله تأملی نظرورزانه درباره موقعیت نهاد ورزش در جهان امروز و امکان بازاندیشی انتقادی در این نهاد در بستر بحران کروناست. در این مقاله تلاش می شود این پرسش مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد که بحران کرونا چه درسی برای گفتمان و نهاد ورزش مدرن در دنیای امروز و تحولات آینده می تواند داشته باشد. استدلال و مسئله مورد طرح این است که نهاد ورزش مدرن برای کمک به تأمین سلامت عمومی انسان در جامعه مدرن از قرن نوزدهم به این سو گسترش یافت. گفتمان ورزش مدرن متأثر تحولات ساختاری جامعه شهری و صنعتی جدید شکل گرفت. از همان ابتدای ظهور این گفتمان، اقتصاد و سیاست هم در آن اهمیت داشت، ولی به هر حال تأمین سلامت عمومی نیز یکی از ارکان این گفتمان بود. اما در فرایند تحولات تاریخی نهاد ورزش، به تدریج مقوله سلامت عمومی انسان در حاشیه قرار گرفت و فراموش شد. علاوه بر این، گسترش فعالیت های ورزشی، برای سلامت و پایداری طبیعت و محیط زیست نیز مخاطره آمیز گردید. سیطره ارزش های ابزاری، مانند تجاری شدن و سیاسی شدن افراطی و همچنین بسط رقابت خصومت آمیز و سیطره آن بر گفتمان ورزش، نکات انتقادی است که در این مقاله تحلیل می شود. برای این منظور در بخش نخست، مسئله کرونا و ورزش صورت بندی می شود. در بخش دوم، تاریخ شکل گیری گفتمان ورزش در جهان مدرن توضیح و چگونگی برآمدن و بالیدن این نهاد از حیث هدف ها و فلسفه وجودی آن شرح داده می شود. سومین بخش به تحلیل درس واقعی کرونا برای گفتمان و نهاد ورزش اختصاص دارد. این مقاله از منظر نظریه های انتقادی ورزش می باشد و از طریق تحلیل مفهومی تلاش شده است تا مسئله بیگانگی ورزشی توضیح داده شده و افق تازه ای برای بازاندیشی در گفتمان ورزش مطرح گردد. این مقاله صرفاً طرح مسئله است و جنبه تحلیلی و نظرورزانه دارد.
۱۳.

علوم انسانی در سپهر نسل سوم دانشگاه تحلیلی پدیدارشناسانه بر موانع علوم انسانی کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۳۲ تعداد دانلود : ۴۶۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیدارشناسانه موانع کارآفرینی علوم انسانی در دانشگاه انجام گرفت. روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسانه بود. جامعه پژوهش را متخصصان موضوعی در حوزه علوم انسانی تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند متجانس بود که با 12 نفر به حد اشباع نظری داده ها رسید. از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات گردآوری شد. اعتبار اطلاعات گردآوری شده از معیار ارزیابی لینکن و گوبا (1985) و روش دنزین (1978) و پاتون (1999) تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها استقرایی و با استفاده از روش هفت مرحله ای کولایزی (1978) انجام گرفت. یافته ها نشان داد این موانع در 4 دسته جای گرفت. در بعد اشتغال زایی دو دیدگاه کاملاً متمایز، مخالف و موافق کسب وکار علوم انسانی قابل احصا بود. در مضمون اقبال اجتماعی فروکاست منزلت اجتماعی، تقلیل گرایی کاربردی، فضاسازی فرهنگی، تزلزل در گفتمان علوم انسانی، آگاهی و دانش اجتماعی ناصواب در دانشگاه، و در مضمون زیرساخت های توسعه ای این علوم، رشد عینی، وارونگی جنسیتی، قابلیت کارکردی، رقمی شدن، تعارضات معطوف به قدرت و در مضمون رشد علوم انسانی، فقدان مسئله، قابلیت پژوهش های علوم انسانی، کارآفرینی علوم انسانی، قابلیت های بین المللی شدن این علوم و زایش علوم میان رشته ای جای گرفت.
۱۴.

بحران کرونا و بازاندیشی فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۹۳ تعداد دانلود : ۷۹۰
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماه هایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالت هایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسش های اصلی مقاله را توضیح داده می شود. در قسمت دوم مقاله به تحیلی از مسئله مندی فرهنگ در ایران امروز پرداخته می شود و این که چگونه ذهنیت جمعی مردم ایران متأثر از بحران ویروس کرونا هوشیار و حساس و شده و  به پرسشگری از امور بدیهی و طبیعی فرهنگ می پردازد. سپس سه دیدگاه دربارهٔ نحوهٔ صورت بندی کردن این پرسشگری ارائه می شود: 1) گفتمان تداوم؛ 2) گفتمان گسست؛ و 3) گفتمان بازاندیشی انتقادی. در قسمت سوم مقاله این گفتمان ها شرح داده می شود. رویکرد نگارنده به موقعیت کرونایی همسو با گفتمان بازاندیشی است. از این رو بخش مهم مقاله را به ویژگی ها و ابعاد این بازاندیشی انتقادی اختصاص داده شده است. نگارنده استدلال می کند که انفجار اطلاعات و دانش، آشنایی زدایی، بازاندیشی در نظام اولویت ها، دیجیتالی شدن مضاعف، افزایش توانش تطبیقی، افزایش تقاضای اجتماعی برای دانش، و در نهایت افزایش سوژگی و عاملیت، مجموعه عواملی هستند که گفتمان بازاندیشی را شکل می دهند. روش نگارنده در این مقاله تحلیل دیدگاه های شکل گرفته دربارهٔ پیامدهای فرهنگی بحران کرونا در ایران است. در عین حال، از تجربه های زیسته و درک های شهودی ام نیز کمک گرفته ام. تجزیه وتحلیل نظری مفاهیم و دیدگاه ها یکی از راهبردها برای فهم روایت های شکل گرفته از پیامدهای بحران کروناست.
۱۵.

فضای مجازی و پست مدرن شدن عرصه پزشکی (مطالعه موردی: موسیقی درمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای مجازی طب مکمل طب جایگزین پزشکی مدرن پست مدرنیسم پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۸ تعداد دانلود : ۵۰۶
با ظهور پسامدرنیسم در حوزه پزشکی، تفسیرهای جدیدی از مفاهیم سلامت و رویکردهای آن پدید آمد. یکی از روش های درمانیکه با تفسیرهای پست مدرنیستی تناسب دارد، طب مکمل و جایگزین است.با نقصان حضور انواع مختلف طب مکمل به خصوص موسیقی درمانی در دانشگاه ها و کمبود کلینیک های موسیقی درمانی در فضای اجتماعی ایران، در فضای مجازی شاهد ظهور سایت ها و وبلاگ هایی با موضوع موسیقی درمانی هستیم. با توجه به این محدودیت ها، آنچه قابل تأمل است نقش فضای مجازی در ایجاد فرصتی برای حضور گفتمانی است که به حاشیه رانده شده است. این امکان حضور در فضای مجازی در شرایط محدود حضور در فضای فیزیکی نمودی از پست مدرن شدن است. مسلما محدودیت های فضای واقعی بر کیفیت حضور موسیقی درمانی در فضای مجازی ایران هم تأثیر می گذارد. لذا این پرسش ها مطرح می شود که چگونه موسیقی درمانی در فضای مجازی معرفی می شود؟ در معرفی موسیقی درمانی - به عنوان یکی از انواع طب مکمل- در فضای مجازی بر چه ابعادی تاکید می شود؟ و چگونه این ابعاد در تقابل با پزشکی مدرن قرار می گیرند؟ روش تحقیق در این مطالعه، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه هدف پژوهش عبارت است از وب سایت های ایرانی فعال در رابطه با موسیقی درمانی. روشنمونهگیری،نمونهگیرینظری (هدفمند) است و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. مطالعه و تجزیه و تحلیل 11 سایت مورد بررسی، نشان داد این سایت ها بر هفت بعد (مقوله) کلان از موسیقی درمانی تأکید می کنند تا آن را به مخاطبان معرفی کنند که عبارتند از: «بعد علمی»، «بعد تاریخی»، «کارکرد درمانگری»، «بعد توانمندسازی»، «مزیت بهداشتی سلامت»، «جامعیت کاربرد» و «جهانی بودن موسیقی درمانی». از این میان، موسیقی درمانی با تأکید بر برخی ابعاد تلاش می کند تا با نزدیک کردن خود به پزشکی مدرن بر اعتبار خود افزوده و در مقابل با تأکید بر برخی ابعاد دیگر، به رقابت با پزشکی مدرن می پردازد. هرچند پزشکی مدرن در فضای مجازی با گفتمان های رقیب مواجه شده و گفتمان های خاموش پزشکی مانند موسیقی درمانی توانسته اند از این فضا برای رقابت با پزشکی مدرن و حضور در عرصه سلامت استفاده کنند، اما آنچه به عنوان طب مکمل می شناختیم نیز دچار تحول شده و از پزشکی مدرن تأثیر یافته است.
۱۶.

تجربه های زیسته مرزنشینانِ شهر نودشه از پدیده مرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهایی بخش محرومیت مرزنشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۶ تعداد دانلود : ۴۸۲
در جوامع سنتی، مرزها بیشتر مبتنی بر ویژگی های زبانی، مذهبی، و فرهنگی بودند، ولی در عصر مدرن، مرز در چارچوب دولت معنادار است. درواقع، تا یک دهه پیش، رویکردهای جهانی شدن و دوره پسامرزی مطرح می شد، ولی امروزه به دلایل مختلف، ازجمله ناامنی، مرزها بیش از پیش مستحکم شده اند و نظارت و کنترل بیشتری بر آنان اعمال می شود. در این شرایطی، تقریباً نیمی از محیط پیرامون کسانی که در نزدیکی مرز زندگی می کنند، تحت این نظارت و کنترل قرار می گیرد؛ ازاین رو، به نظر می رسد که تجربه های این افراد از مرز، با کسانی که در مرکز نقاط غیرمرزی ساکن هستند، متفاوت است، زیرا این افراد، از هر چهار جهت، فاقد نظارت و کنترل هستند. پژوهش حاضر، در راستای درک بهتر این موضوع، با استفاده از روش پدیدارشناسی، تجربه های زیسته مردم شهر نودشه را (به عنوان نمونه موردی) بررسی کرده است. دراین راستا، برپایه روش تحلیل تماتیک، چهار بُعد نگرش فرهنگی، زیست محیطی، اقتصادی، و سیاسی در مورد مرز، شناسایی شد. در رویکرد فرهنگی و محیطی، مرز به عنوان دیوار محدودکننده و عامل سلب ارتباط انسانی قلمداد شده است، ولی از بُعد سیاسی، مرز، رهایی بخش تلقی می شود. از بعد اقتصادی، وضعیت پیچیده تر است و سه دیدگاه متفاوت به پدیده مرز، مطرح است. براساس دیدگاه نخست، مرز، «محدودکننده حیات بخش» است، در این معنا، مرز، مانعی در برابر روابط اقتصادی است، ولی این موانع، بیش از نبود آن برای گذران زندگی، اهمیت دارد. در دیدگاه دوم، مرز، «آزادی بخشِ بازار» است، در این معنا، مرز، عامل پیوند دست کم اقتصاد دو کشور با هم است و مبادله دوسویه بین آنان رواج می یابد که این ظرفیت، برای شهرهای غیرمرزی فراهم نیست. در رویکرد سوم، مرز، عاملی برای «محرومیت از مرکز» تلقی می شود که براین اساس، مرز به عنوان مانعی در برابر توسعه و پیشرفت و حتی دریافت امکانات رفاهی به شمار می آید.
۱۷.

شناسایی و واکاوی فرهنگ معلمان ابتدایی استان لرستان: رویکرد مردم نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخصه های فرهنگی ویژگیهای فرهنگی فرهنگ روابط فرهنگ معلمان مردم نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۲ تعداد دانلود : ۶۸۱
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و واکاوی فرهنگ معلمان ابتدایی استان لرستان انجام شده است. روش تحقیق مردم نگاری و از نوع توصیفی بوده است. جامعه پژوهش معلمان ابتدایی استان لرستان بودند که از میان آنها با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس قاعده اشباع نظری 18 معلم مورد مشاهده از نوع مشارکتی و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. این تحقیق به شناسایی و تبیین ویژگیها و شاخصه های فرهنگی و فرهنگ مشارکت و ارتباط معلمان منتج شد. یافته های تحقیق با توجه به مشاهدات و بیان اطلاع رسانها نشان داد که معلمان مورد بررسی دارای ویژگیها و شاخصه های فرهنگی و فرهنگ ارتباط مثبت و مورد انتقادند. از ویژگیهای فرهنگی مثبت می توان به سخت کوشی، حجب و حیا، حوصله و خوش اخلاقی و از ویژگیهای مورد انتقاد می توان به نداشتن حس همکاری در مباحث آموزشی، وجدان کاری کم و اعتیاد بعضی از معلمان اشاره کرد. از شاخصه های فرهنگی می توان به فرهنگ پوشش و فرهنگ انتخاب محل خدمت اشاره کرد که به تناسب مدارس و نوع دید معلمان با سابقه و کم سابقه متفاوت بود. فرهنگ ارتباط و مشارکت معلمان در رابطه با همکاران، والدین و دانش آموزان با توجه به شرایط محیط، سطح سواد و توقعات والدین و دانش آموزان و عوامل گوناگون حاکم بر مدرسه متفاوت بود. نتایج این مطالعه برای شناسایی تفاوتهای فرهنگی و اجتناب از برنامه ریزی کاملاً متمرکز نظام آموزشی به کار می آید.
۱۸.

حافظه و دین در ایران؛ تحولات و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه دینی ایرانیان اکولوژی های حافظه ای تحلیل فرهنگی نبرد حافظه ها سیاست حافظه ضدحافظه ها حافظه های متکثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۱ تعداد دانلود : ۵۷۳
در این مقاله، تحول در الگوهای حافظه ایرانیان (با تأکید بر تجربه دیداری شان) تبیین و نقش مناسبات قدرت در آن تحلیل خواهد شد. بدین منظور از انواع تکنولوژی های حافظه ای (شفاهی، سواد (چاپ) و دیجیتالی (الکترونیک)) و تأثیر آن در به وجود آمدن اکولوژی های حافظه ای در دوره های مختلف (پیشامعاصر، معاصر و امروزی) سخن به میان خواهد آمد. سپس، با تکیه بر رویکرد و روش "تحلیل فرهنگی"، نقش مناسبات قدرت در تولید، انباشت و انتقال حافظه های دینی (یا اطلاعات، دانش ها و مناسک دینی) ایرانیان تحلیل می گردد. نشان داده خواهد شد با گذار به دوران معاصر قدرت عاملیّت و بازیگری ایرانیان در حافظه های دینی شان از عامه مردم به نفع نخبگان و دولت تغییر پیدا می کند. درواقع، استدلال این است که در دوران معاصر قدرت تولید و بازتولید ایرانیان درزمینه بازتعریف جایگاه دین در حافظه شان کاهش یافته و در عوض نقش ساختارهای معاصر (همچون سواد)_از خلال تولید حافظه های کلان نخبه گرایانه و نیز دولت- افزایش یافته است. باوجوداین، همان طور که اشاره خواهد شد با ظهور تکنولوژی های حافظه ای دیجیتال (الکترونیک) در تولید، ذخیره و انتقال دانش ها و حافظه های دینی به نظر می رسد اکولوژی حافظه ای ایرانیان یک بار دیگر دگرگون شده و ازاین رو، کلان حافظه ها (ی دینی) جای خود را به حافظه های متکثر می دهند و نقش قدرت عامه ایرانیان در حافظه دینی شان در حال احیا شدن است.
۱۹.

بررسی بنیانهای نظری علوم انسانی بومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بومی سازی اسلامی سازی سهروردی صدرایی علوم انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی چگونگی اخذ علوم انسانی بومی در نزد متفکران ایرانی با توجه به آبشخور فکری آنان بوده است. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوای کیفی بود و همچنین این پژوهش به لحاظ متغیر غایت، بنیادین نظری و  از حیث ماهیت، اکتشافی-توصیفی بوده است. یافته ها: برخی از سنّتهای فکریِ علوم انسانی از جمله سنّت فوکویی، پدیدارشناسی، فرانکفورتی، هگلی و پوپری دروازه ای برای بومی کردن علوم انسانی در ایران بوده است و برخی از این سنّتهای فکری(پدیدارشناسی و فوکویی) به عنوان ردّیه ای برای علوم انسانی جدید، و اخذ علومِ بومی بوده است. همچنین یافته ها بیانگر آن است که نقطه آغازین علوم انسانی بومی آنجاست که نظریه پردازان ایرانی متوجه انتقادهای سنّت آبشخوری اشان، به سایر رویکردهای علوم انسانی بوده اند و این انتقادها را نوعی تردید و خلأهای موجود در علوم انسانی دانسته اند و دانش بومی را برای علاج و بهبود این خلأها و انتقادها مفهوم پردازی کرده اند. نتیجه گیری: امروزه علوم انسانی به حدی در سطح انضمامی و انتزاعی غلبه پیدا کرده است که حتی اگر متفکران ایرانی درصدد تحقق علوم بومی(نه علوم انسانی بومی) بوده اند، راهی جز گلاویز شدن و نقد علوم انسانی نداشته اند. متفکران ایرانی در رویکردهای خود نشان داده اند که از مجرای علوم انسانی است که می توان علوم انسانی بومی را ایجاد کرد.
۲۰.

جنسیت در تجربه زیسته زنان دانشجوی دکترای رشته علوم تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی تجربه زیسته جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۸۰۴
جنسیت، درک و تفسیر متفاوتی از تجربه تربیتی را القاء می کند و درنتیجه، این تفاسیر متفاوت از تعاملات، و ظرفیت های بالقوه می توانند نگاهی تازه به آموزش عالی را فراهم سازند. مقاله حاضر با بهره گیری از پژوهش روایتی و با رویکرد نظری پساساختارگرایی به جنسیت در پی توصیف تجربه زیسته زنان دانشجو دکترا رشته علوم تربیتی و چگونگی درک و تفسیر آنان از جنسیت در طی مسیر تحصیل در آموزش عالی است. مشارکت کنندگان در پژوهش، شش تن از دانشجویان زن دکترا مشغول به تحصیل در رشته علوم تربیتی در یکی از دانشگاه های دولتی شهر تهران هستند که روایت هایشان از طریق دو مصاحبه گرداوری شد. مصاحبه نخست به صورت روایتی درباره سفر تربیتی آن ها در آموزش عالی به صورت حضوری و مصاحبه دوم به صورت نیمه ساختاریافته باتمرکز بر موقعیت های خاص بازگو شده در مصاحبه نخست، از طریق پیام رسان های اینترنتی انجام شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان