مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دانشگاه
حوزه های تخصصی:
مدیریت ارتباط با مشتریان به عنوان ابزاری قدرتمند برای شناسایی نیازها و خواسته های مشتریان سازمان ها ظهور کرده است و فناوری اطلاعات به عنوان توانمندساز استقرار این سیستم در سازمان ها ایفای نقش می کند. دانشجویان مهم ترین ذینفع دانشگاه ها و دانشکده ها به شمار می روند؛ بنابراین استفاده از مدیریت روابط با دانشجویان از الزامات اساسی نظام آموزش عالی و دانشگاه ها است. استفاده از این سیستم در درجه ی اول مستلزم شناخت نیازهای دانشجویان است. از این رو در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از مدل چرخه ی عمر روابط با دانشجویان و مدل یان چاستان، نیازهای دانشجویان از یک سیستم SRM شناسایی شود. مطالعه ی انجام شده نشان می دهد که نیازهای دانشجویان را در مرحله ی دوم چرخه ی عمر روابط آنان می توان به سه دسته ی اصلی نیازهای اطلاعاتی، مبادله ای و ارتباطی تقسیم کرد.
بررسی رابطه بین فرایند تبدیل مدیریت دانش و عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه ی میزان تحقق ابعاد فرایند تبدیل مدیریت دانش و عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی85-86 می باشد.سؤالات تحقیق با در نظر گرفتن ابعاد فرایند تبدیل مدیریت دانش(اجتماعی شدن،برونی سازی،ترکیب و درونی سازی) و با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی(سن ،جنسیت، رشته ی تحصیلی، مرتبه ی علمی و وضعیت استخدامی)مورد بررسی قرار گرفته است.روش تحقیق مورد استفاده توصیفی -همبستگی است.جامعه ی آماری شامل 466 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 85نفر به عنوان نمونه انتخاب شد.ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ی فرایند تبدیل مدیریت دانش با 26گویه و پرسشنامه ی عملکردبا 28گویه بوده که ضریب پایایی آن ها با استفاده از ضریب الفای کرونباخ به ترتیب 87/0 و 92/0 به دست آمده است.نتایج نشان می دهد که بین فرایند تبدیل مدیریت دانش و میزان عملکرد همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. تفاوت معناداری بین میانگین میزان تحقق مؤلفه های مدیریت دانش اعضای هیات علمی برحسب سن، جنسیت و رشته ی تحصیلی و وضعیت استخدامی مشاهده نشده است.
رهبری و مدیریت در دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
نظام های آموزشی و بخصوص نظام آموزش عالی، به مرور پی می برند که شرایط پیچیده امروز، بدون مدیریت و رهبری مؤثر قادر نخواهد بود که پاسخگوی مسئولیت های فزاینده خویش باشند.زیرا با آشکارشدن اهمیت آموزش عالی در جامعه، مردم روزبروز نسبت به مسایل مرتبط با آموزش عالی حساسیت بیشتری پیدا می کنند و شیوه های سنتی مورد تردید واقع می شوند. در این مقاله سعی شده است که به طور خلاصه فضای حاکم بر دانشگاه ها و شیوه رهبری و هدایت آنها ترسیم گردد.لذا پس از اشاره ای کوتاه به ماهیت و نقش آموزش عالی،ابعاد مدیریت و رهبری دانشگاهی مورد اشاره قرار گرفته و ضمن مطرح کردن آثار منفی اعمال قدرت در دانشگاه ها و اداره کردن آنها به عنوان سازمان های بوروکراتیک و اینکه استادان و اهل علم در فضای بوروکراتیک نمی توانند خلاق و نوآور باشند، به مزایای مشارکت و توسعه فرهنگ مشارکتی در دانشگاه ها پرداخته شده است. روش تحقیق حاکم بر این پژوهش توصیفی و روش گردآوری اطلاعات میدانی و مصاحبه بوده است. یافته ها مبین این نکته می باشند که در حال حاضر بیشتر ساختار حاک بر دانشگاه ها بوروکراتیک بوده و نمی تواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. در حالی که روشی که می تواند به نیازها به گونه ای بهتر پاسخ دهد مشارکتی است. برای استقرار این نظام می باید عامل و یا عنصر حاکم سیاسی بر سازمان دانشگاه ها، به سوی اعتماد بیشتر به اعضاء هیأت علمی کشیده شود و اصطلاحات لازم در آن انجام پذیرد.
بسوی بازشناسی و تبیین مجدد نقش دانشگاه
حوزه های تخصصی:
اساسی ترین عامل برقرار نمودن نظام آموزش عالی(دانشگاه) تربیت و آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد شایسته و دارای مهارت به منظور پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در زمینه های مختلف می باشد.همچنین تولید و ارائه دانش بومی برای حل مسائل جاریو حیاتی جوامعی که دانشگاه ها در آن قرار دارند از عمده ترین نقش های نظام آموزش عالی به حساب می آید. چنین نظام آموزش عالی دانشجویان را به عنوان نوآوران،متفکران،حرفه شناسان و حتی مخترعان، تربیت و به جامعه عرضه می نماید. این فلسفه، تمام دانشگاهیان را بر آن می دارد که به سهم خود و به اندازه توان و شایستگی خود مشارکت با دانشگاه را جهت دستیابی به استانداردها و روزآمد شدن آن افزایش دهند. به منظور رسیدن دانشگاه به درجه عالی پاسخگویی و رفع نیاز از جامعه خود لازم است دورنمایی جامع که نشانگر تلاش هر عضو هیأت علمی و هر دانشجو و به همراه آنان مساعی کارکنان و مشارکت مردم و سایر نهادها و دستگاه ها جهت رونق روزافزون دانشگاه ها تهیه و به عمل درآید.
رهبری مدیریت کیفیت جامع در دانشگاه ها
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق ضرورت ایجاد تغییر در آموزش عالی مطرح می گردد. تغییر نگرش و استفاده از منابع سرشار و با ارزش انسانی در دانشگاه ها در طی چند سال اخیر ، بر اثر عنایت خاص به رهبری نتایج بسیار سود مندی را در کشورهای مختلف به وجود آورده است. در این مطالعه اهمیت رهبری دانشگاهی و چالش های مربوط به اجرای مدیریت کیفیت جامع در سیستم دانشگاهی بر ساس تجربیات اندوخته شده تشریح خواهد شد.
مدیریت کیفیت جامع در آموزش عالی : ارزیابی تطبیقی چند دانشگاه و بازخوانی یک تجربه
حوزه های تخصصی:
بر اساس ضرورت ایجاد تحول کیفی در مدیریت آموزش عالی – در این تحقیق چند دانشگاه داخلی و خارجی ارزیابی شده اند تا راه کارهای بهبود مدیریت کیفی برای دانشگاه های کشور ارائه گردد. هم چنین در این بررسی تجربه یکی از دانشگاه ها در اجرای مدیریت کیفیت جامع به صورت موردی تشریح گردیده است. در طی تحقیق درس هایی که از اشتباهات گرفته شده است تغییرات ساختاری تحولات در حالات و رفتار کارکنان که بر اثر اجرای برنامه به دست آمده مورد توجه قرار گرفته است.
بررسی موانع و ارایه راهکارهای توسعه روابط متقابل صنعت ودانشگاه در ایران
حوزه های تخصصی:
در این مقاله موانع ارتباط متقابل صنعت و دانشگاه در ایران مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهایی اجرایی برای رفع این موانع پیشنهاد شده است. در این مقاله ضمن بررسی پیشینه تحقیق، به تبیین موضوع و روش تحقیق پرداخته شده است. برای اجرای پژوهش از روش تحقیق میدانی که با مطالعات گسترده کتابخانهای مورد پشتیبانی قرار گرفته، استفاده شده است. نمونه آماری شامل خبرگان بخش صنعت و دانشگاه در استانهای تهران، اصفهان و خراسان بوده و از تکنیکهای کیفی و کمی برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است. براساس نتایج بهدست آمده از اجرای این پژوهش عدم هماهنگی مراکز تحقیقات دانشگاهی با مراکز صنعتی، عدم ارتباط میان سیاستهای راهبردی بخش صنعت با سیاستهای راهبردی تحقیقات دانشگاهی، کم توجهی مراکز صنعتی به بهرهبرداری از نتایج تحقیقات دانشگاهی، عدم ثبات مدیریت در مراکز صنعتی، نامناسب بودن سیاستهای کلان پژوهشی کشور، شناخت ناکافی مراکز تحقیقات دانشگاهی از مسایل و مشکلات مراکز صنعتی، تفاوت فرهنگ سازمانی مراکز تحقیقات دانشگاهی باصنایع و بالاخره عدم اعتماد مراکز صنعتی به کاربردی بودن تحقیقات دانشگاهی از مهمترین موانع توسعه روابط متقابل صنعت و دانشگاه در ایران هستند.
ارتباطات بین دانشگاهی و نقش آن در گسترش همکاری های فرامرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"زیستن در عصر صورت بندی های نوین اجتماعی، بدون ارتباط با دیگر عناصر فرهنگی و تمدنی، تقریباً ناممکن به نظر می رسد. امروزه دستیابی به پیشرفت و توسعه نیز مستلزم برخورداری از سطحی مؤثر از همکاری ها و تعاملات برون مرزی است. از لحاظ فلسفی و تاریخی، نهاد دانشگاه، هم از منظر کارکردی و هم از منظر رویکردی، دارای سابقه ای طولانی در زمینه ارتباطات، تبادلات و نزدیکی ملت ها و فرهنگ ها به شمار می رود. یکی از مؤلفه های مهمی که امروزه می تواند به شکل روشمند و علمی، موجب نزدیکی عناصر مختلف تمدنی و فرهنگی شود، مبادلات بین دانشگاهی است. مقاله پژوهشی ـ تحلیلی پیش رو، درصدد پاسخگویی به این سؤال محوری است که با بازشناسی و تقویت کدام یک از نشانگرهای دانشگاهی می توان به سطح بالاتری از همکاری های فرامرزی بین دانشگاهی دست یافت. روش تحقیق این مقاله، توصیفی و از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن را اعضای هیئت علمی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه های دولتی ایران تشکیل داده اند. برای جمع آوری اطلاعات از دو روش گردآوری داده (کمی و کیفی) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تکنیک های آماری، در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی بهره برده ایم.
"
تاثیر اینترنت بر افزایش سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی اعضای هیات علمی و دانشجویان مقطع ارشد و دکتری در دانشگاه های برگزیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"اینترنت و تکنولوژی های جدید ارتباطی و اطلاعاتی، همه فرآیندهای مورد نیاز برای اتخاذ، تدوین و انتقال دانش به ویژه در سازمان های علمی- آموزشی و پژوهشی را متاثر ساخته است. مجموع فرآیندهای سازمانی مورد نظر، بخشی از سرمایه فکری در هر سازمان است. سرمایه فکری، بهطور خلاصه، دارایی های نامرئی و غیرملموس سازمان است که برای رسیدن به اهداف سازمانی به کار گرفته می شود. در مقاله حاضر (که برگرفته از نتایج یک پیمایش، با حجم نمونه 1200 نفر است) به بررسی اثر تکنولوژی اینترنت بر ابعادی از سرمایه فکری (سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی) در دانشگاه های ایران پرداخته ایم. مبتنی بر اصول نظری مطرح در این تحقیق، بهره مندی از اینترنت (در قالب دسترسی و مصرف آن) می تواند عاملی اساسی در رشد سرمایه فکری یک سازمان (در اینجا دانشگاه) باشد. نتایج حاصل از پیمایش نشان می دهد که دانشگاه های مختلف به لحاظ سطح سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی، وضعیت متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند. از سوی دیگر، سطح دسترسی به اینترنت و نیز مصرف اینترنت (نوع مصرف و حجم مصرف)، به عنوان اصلی ترین متغیرهای مستقل تحقیق، بر سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی در کل جامعه آماری اثرات معنادار (مثبت و مستقیم) دارد. به علاوه نتایج نشان می دهد که عوامل دیگری در فرآیند اثرگذاری دسترسی به اینترنت بر ابعاد فردی سرمایه فکری دخالت دارند. از جمله این عوامل، متغیرهای دانشگاه، گروه آموزشی مرجع، مقطع تحصیلی (دانشجویان) یا رتبه علمی (اعضای هیئت علمی) و جنسیت آنها است. در نهایت اینکه متغیر بهره مندی از اینترنت (به عنوان اصلی ترین متغیر مستقل تحقیق) در کنار متغیرهای سن، جنسیت و وضعیت تاهل، قابلیت تبیین بخشی از تغییرات سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی جامعه آماری مورد مطالعه را دارد.
"
تحلیل محتوای دیوارنویسی های کلاس های درس دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"بشر از دیرباز برای بیان آرزوها، خواسته ها، دیدگاه ها، تبلیغات، ناکامی ها و به طور کلی به جا گذاشتن اثری از خود (یادگاری ها) مطالبی را بر دیوارها درج کرده تا دیگران را به خواندن و شنیدن حرف های خود بر انگیزد؛ گر چه ممکن بود در این راه صدمات و خساراتی را به اموال عمومی و ابنیه ملی و تاریخی وارد آورد. امروز آسیب شناسان اجتماعی از دیوارنویسی به عنوان نوعی مساله اجتماعی یاد می کنند چرا که علاوه بر تخریب اموال عمومی گاهی موجب تشویش و هراس عمومی نیز می شود.
مقاله حاضر به منظور بررسی و شناسایی مطالب درج شده بر دیوار کلاس های دانشگاه شهید باهنر کرمان تدوین شده است. از آن جا که هدف اصلی پژوهش تحلیل محتوای نوشته های روی دیوارها بوده، سعی شده این مطالب در قالب مفاهیمی چون زندگی، عشق، ارتباط بین دو جنس (زن و مرد)، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی، مسایل آموزشی دانشگاه به خصوص رابطه استاد و دانشجو و ... بررسی شود. مطالعه اعداد، ارقام، تاریخ ها، تصاویر، اشکال و ریشه زبانی اسامی از اهداف دیگر این پژوهش است که محقق جهت دست یابی به آن همت گمارده است.
روش تحقیق این مقاله مشاهده غیر مستقیم است بدین معنی که مطالب موجود بر روی دیوارها (شامل 2047 مطلب) پس از مشاهده، بر روی فیش هایی منتقل گشته، سپس با بهره گیری از تکنیک تحلیل محتوا، بر حسب موضوع طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شده اند.
یافته ها نشان داد که بیش ترین مطالب و مفاهیم اجتماعی، اشکال و تصاویر، اسامی، مطالب لاتین، تاریخ ها و اعداد در دانشکده فنی و مهندسی مشاهده شده و کم ترین آن در دانشکده پزشکی موجود می باشد. همچنین از بین تمامی مفاهیم ادبی و اجتماعی «عشق» بیش ترین فراوانی را در هر سه دانشکده به خود اختصاص داده است. به لحاظ فراوانی، پس از عشق، رابطه بین دو جنس، مسایل آموزشی (مانند امتحان، تقلب و انتقاد از استاد و ...) زندگی و امید به آن و تأکید بر هنجارهای قومی و اجتماعی در رتبه های بعدی قرار دارند."
بررسی دیدگاه های دانشجویان در مورد تدریس مطلوب در دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، الگوهای تدریس مطلوب در دانشگاه با توجه به نظرات دانشجویان در دانشکده های مختلف دانشگاه گیلان مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در ابتدا از طریق مصاحبه از 40 نف از دانشجویان سال اول خواسته شد که نظرات خود را در مورد تدریس مطلوب بیان کنند. سپس از بین جامعه در حدود 7000 نفری دانشجویان دانشگاه گیلان از 356 نفر (تقریبا در حدود 5 درصد) از طریق نمونه گیری خوشه ای خواسته شد که از طریق پرسش نامه، عواملموثر بر تدریس مطلوب را از لحاظ (الف) اصلی بودن (ب) فرعی بودن رتبه بندی نمایند. هم چنین تفاوت ها و تضاد های موجود بین مهم بودن و ویژه بودن تدریس برای کل نمونه و 6 دانشکده مختلف مورد توجه قرار گرفت. با وجود این که دیدگاه های آن ها با توجه به رشته تحصیلی و تجربیات، دارای تفاوت هایی بودند در مجموع گروه های مورد بررسی نظرات مشابهی داشتند. رتبه بندی ها در تحلیل عامل نیز مشخص کرد که الگوی تدریس مطلوب بر اساس دو عامل کلی یادگیری محور و تدریس محور مورد توجه دانشجویان قرار گرفته است.
رابطه ویژگی های شغلی و نگرشی کارکنان دانشگاه با رضایت شغلی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شغلی و نگرشی کارکنان دانشگاه با رضایت شغلی آنان بود. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد 120 نفر از بین 130 کارمند رسمی مرد و 46 کارمند رسمی زن به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخته ویژگی های نگرشی و پرسشنامه استاندارد شده رضایت شغلی بریفیلد و روث را تکمیل نمودند. داده های مربوط به ویژگی های شغلی از پرونده پرسنلی کارکنان استخراج شد. یافته ها نشان داد بین ویژگی های شغلی کارکنان دانشگاه نظیر نوع دانشکده، تجربه کاری، مدرک تحصیلی، مسوولیت اجرایی با رضایت شغلی آنان رابطه معنی داری وجود دارد. این رابطه در خصوص ویژگی مربوط به نوع دانشکده به مراتب معنی دارتر از سه ویژگی دیگر بود. نتایج همچنین حاکی از آن بود که بین ویژگی های نگرشی کارکنان با رضایت شغلی آنان رابطه معنی داری وجود دارد. این رابطه در بعد ویژگی رفتاری به مراتب معنی دارتر از دو بعد عاطفی و شناختی بود. بین ویژگی های نگرشی کارکنان بر حسب جنسیت و تجربه کاری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در حالی که بین ویژگی های نگرشی کارکنان بر حسب مدرک تحصیلی تفاوت معنی دار بود.
بررسی وضعیت برنامه ریزی توسعه دانشگاه های دولتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط جدید محیط و اقتضائات ناشی از آن پویایی ها و پیچیدگی های خاصی را برای دانشگاه ها ایجاب نموده است. در چنین شرایطی، لازمه پویایی، و ارتقا کیفیت و توسعه دانشگاه ها وجود تفکر پویای برنامه ریزی و تدوین و اجرای برنامه های متناسب با شرایط درونی و بیرونی دانشگاه ها است. در واقع، لازم است خطوط کلی حرکت آینده دانشگاه مبتنی بر یک فرایند تشخیص - جهتگیری راهبردی پویا ترسیم و عملی شود، به گونه ای که منجر به توانمند سازی دانشگاه برای پویش اثربخش در محیط و در عین حال حفظ سلامت سازمانی آن گردد (برنامه ریزی توسعه دانشگاهی). در این پژوهش، وضعیت موجود برنامه ریزی توسعه دانشگاهی در دانشگاه های دولتی ایران بر اساس شاخص های ششگانه ذیل ارزیابی شده است: 1) وجود درک روشن و مشترک نسبت به فرایند برنامه ریزی توسعه دانشگاهی، 2) وجود برنامه های مدون توسعه در دانشگاه ها، 3) انطباق برنامه های توسعه دانشگاه ها با شرایط محیطی آنها، 4) انطباق برنامه های توسعه دانشگاه ها با توانایی ها و شرایط درونی آنها، 5) وجود امکانات، منابع و ساختارهای لازم برای برنامه ریزی در دانشگاه ها، و 6) کیفیت تصمیم گیری و تصمیم سازی در دانشگاه ها. نتایج پژوهش حاکی از وضعیت نامناسب برنامه ریزی توسعه دانشگاهی در دانشگاه های قلمرو پژوهش می باشد. شاخص های پژوهش در کل دانشگاه های نمونه پژوهش و هر یک از گروه های برخوردار، نیمه برخوردار و غیر برخوردار به طور معناداری از معیار حداقل مطلوب (Q3) کمتر بوده است. حتی در اکثر موارد از چارک دوم مربوط نیز کمتر بوده است. وضعیت شاخص ها در دانشگاه های برخوردار، نیمه برخوردار و غیر برخوردار به جز در یک مورد (به سود دانشگاه های غیربرخوردار)، تفاوت معناداری نداشته است. از سوی دیگر، نتایج پژوهش مبین وجود ضعف قابل ملاحظه در مبانی اساسی لازم برای شکل گیری یک نظام رفتاری اثربخش برنامه ریزی توسعه دانشگاهی در دانشگاه های قلمرو پژوهش می باشد. نهایتا، مدیران گروه های آموزشی نمونه پژوهش، به اتفاق، تمرکززدایی در برنامه ریزی توسعه دانشگاهی در کشور را تا حد زیادی مفید و لازم ارزیابی نموده اند.
زمینه یابی افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی (مطالعه موردی دانشگاه مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" طی سال های اخیر، شمار زنان علاقه مند به تحصیلات دانشگاهی افزایش یافته است. این علاقه مندی به گونه ای است که در حال حاضر 60 درصد متقاضیان ورود به دانشگاه ها را زنان تشکیل می دهند. بر این اساس، این تحقیق بر آن است تا بررسی دلایل افزایش مشارکت زنان در بخش آموزش عالی را مورد بررسی قرار دهد. برای انجام دادن این تحقیق دانشجویان دختردانشگاه مازندران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که بر اساس طیف لیکرت تنظیم یافته بود. نتایج به دست آمده نشان داده است که افزایش مشارکت دلایل گوناگونی داشته است. از میان پاسخ دهندگان 77 درصد نیل به شغل و حرفه مناسب در بازار کار، 84 درصد کسب درآمد اقتصادی و منافع بیشتر در آینده، 74 درصد تحت تاثیر فرایند جهانی شدن، 74 درصد رقابت برای کسب پایگاه اجتماعی، 79 درصد دستیابی به فرصت های برابر آموزشی را از جمله دلایل اشتیاق خود به برخورداری از تحصیلات دا نشگاهی اعلام نموده اند. این نتایج حاکی از آن است که زنان می کوشند تا از فرصت های به دست آمده برای بهبود وضعیت خود استفاد
"
سند چشم انداز 1404، قانون برنامه چهارم توسعه و تحولات بنیادی مورد نیاز دانشگاهها (مطالعه موردی: دانشگاه صنعتی مالک اشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ابلاغ سند چشم انداز بیست ساله، مسیر تکامل توسعه در دو دهه آینده کشور ترسیم گردید. در همین راستا، اهداف چهار برنامه پنج ساله توسعه باید بتواند ایران را در بیست سال آینده به سر منزل مقصود برساند. برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که از سال 1384 شروع و تا پایان سال 1388 به اتمام خواهد رسید، سرآغازی بر این مسیر پر چالش است. اهم آنچه را در برنامه چهارم در رابطه با موقعیت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی بر آن تاکید شده است می توان در ماده 49 مشاهده نمود. مفاد ماده مذکور ایجاد تحولات بنیادی در دانشگاه ها را غیر قابل اجتناب نموده است. از این رو، پژوهش حاضر در صدد است تا با روش های توصیفی، پیمایشی و تحلیلی ضرورت و چگونگی تحولات مورد نیاز را با دیدگاهی استراتژیک مورد بررسی قرار دهد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برای تحلیل اطلاعات نیز از روشهای آماری بهره گیری شده است. قلمرو مکانی تحقیق دانشگاه صنعتی مالک اشتر در شهرهای تهران، اصفهان و شیراز است. جمعیت آماری آن نیز کلیه روسا و معاونان دانشگاه، روسا و معاونان مجتمع های دانشگاهی، روسا و معاونان دانشکده ها در سال تحصیلی 86-85 می باشند. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که تحولات بنیادی در چهار حیطه «رسالت و اهداف»، «استراتژی ها و خط مشی ها»، «ساختار و وظایف»، و «عوامل محیطی و گروه های ذی نفع» مورد نیاز دانشگاه می باشد. در حیطه رسالت و اهداف، «تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه»؛ در حیطه استراتژی ها و خط مشی ها، «جهانی شدن»؛ در حیطه ساختار و وظایف، «ارایه خدمات تخصصی»؛ و در حیطه عوامل محیطی و گروه های ذی نفع، «هیات امنا»، اولویت های اصلی برای ایجاد تحولات مورد نیاز شناخته شدند. همچنین در بین حیطه های ذکر شده، حیطه «رسالت و اهداف» به عنوان با اولویت ترین حیطه برای تحولات بنیادی در دانشگاه صنعتی مالک اشتر از سوی مسوولان معرفی شده است.
بررسی تاثیر رشته تحصیلی بر میزان دین داری دانشجویان مختلف دانشگاه با تاکید بر رشته جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون توسط اندیشمندان عالم به دو نوع واقعیت اشاره شده است: واقعیت غیب و واقعیت مشهود. اندیشمندان ادیان ابراهیمی در مورد واقعیت غیب و رابطه آن با واقعیت مشهود با استناد به وحی الهی سخن می گویند. این سخنان در دوران قبل از رنسانس در اروپا آنچنان با خرافات مخلوط شده بود که اندیشمندان آن دیار را بر آن داشت تا صرفا به تجربیات خود اتکا کنند و فقط به واقعیت مشهود بپردازند. از این رو مکتب دنیاگرایی به عنوان یک ارزش به وجود آمد و علوم صرفا تجربی ملاک عقلانیت و مرجعی برای زندگی آنان گردید. علوم جدید با عمدتا نگرش اثباتی از ابزارها و وسایل عمده در صنعتی شدن و تجدد گردید. در این میان از نظر کارکرد رشته جامعه شناسی نقش برجسته تری در جایگزینی ادیان الهی به خود گرفت. بدنبال رونق تجدد این علوم همراه با دست آوردهای خود در تمام جهان گسترش یافتند. در جامعه ما نیز نظام آموزشی، خصوصا در مقاطع عالی به همان شکل رواج یافت. پژوهش حاضر بر آن است تا تاثیر تحصیل در دانشگاه را بر میزان دینداری دانشجویان بسنجد، و به مقایسه تاثیر تحصیل در رشته جامعه شناسی و دیگر رشته ها بر میزان دینداری بپردازد. این تحقیق همچنین به دنبال سنجش و کنترل متغیرهای زمینه ای بر میزان دین داری دانشجویان نیز می باشد. تحقیق به صورت بررسی از نوع روند پژوهی و با استفاده از روش مقایسه ای پیش رفته با وسیله پرسشنامه اطلاعات خود را از نمونه ای از دانشجویان دانشگاه شیراز و دانشگاه علوم پزشکی شیراز در رشته های مختلف به دست آورده است. نتایج که با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تحلیل قرار گرفته است نشان می دهد که رشته های پزشکی، کشاورزی و جامعه شناسی بیشترین تاثیر را بر دین داری دانشجویان به صورت منفی داشته اند و دانشجویان علوم انسانی کمترین اثر را پذیرا شده اند. هر چند به طور کلی علوم سکولار تاثیر خود را بر دانشجویان می گذارند. یافته های ما حکایت از این دارند که تنها رشته ای که دانشجویانش با دینداری کمتر از دیگر رشته ها وارد دانشگاه می شوند اما دیندارتر از آنچه بوده اند از دانشگاه خارج می شوند رشته هنر و معماری است
بررسی تحقیقات رضایت شغلی در ایران
حوزه های تخصصی:
نظریه واگرایی علم از صنعت در محدوده همگرایی
حوزه های تخصصی:
شناخت واقعیت و گرفتن تجربه از عملکردها می تواند در تعیین مسیر جهت رسیدن به اهداف ، از نقش تعیین کننده ای برخوردار باشد . به راستی در ارتباط با توسعه ملی پس از سالها تلاش لازم می نماید به این سوال پاسخ داده شود که آیا موانع و مشکلات در مسیر توسعه ملی به درستی شناخته شده اند و از عملکرد به اصطلاح سه قطب مبنایی در این زمینه یعنی دولت ، دانشگاه و صنعت تاکنون چه تجاربی بدست آمده و اصولا تاثیرات این سه قطب در یکدیگر چگونه بوده و چه دستاوردهایی را در جهت نیل به اهداف به ارمغان آورده است ...
ارزیابی دانشجویان ازکیفیت تدریس اعضای هیأت علمی رشتههای علوم انسانی دانشگاههای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ین پژوهش بهمنظور ارزیابی کیفیت تدریس (quality of teaching) اعضای هیأت علمی رشتههای علوم انسانی (humanities faculity members) دانشگاههای شهر تهران برمبنای برخی ویژگیهای شخصی وعلمی آنان و نیز ابعاد و عناصر رفتارهای کلاسی در فرایند یاددهی– یادگیری انجام گرفته است.
در این پژوهش، روش توصیفی (descriptive research) از نوع پیمایشی(survey) مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل 20
هزار نفر از دانشجویان رشتههای علوم انسانی و550 نفر عضو هیأت علمی بود.
بهمنظور تعیین حجم نمونه، ابتدا با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک(systematic sampling) از روی لیست اسامی
اساتید، نمونهای به حجم 55 نفر انتخاب شد. سپس به ازای هر عضو هیأت علمی از روی برنامه تدریس آنان دو کلاس درس و از هر
کلاس از روی لیست اسامی دانشجویان 10 نفر و در مجموع به ازای هر عضو هیأت علمی20 نفر دانشجو به روش تصادفی ساده
(simple random sampling) انتخاب گردیدند. بنابراین نمونهای به حجم 1100 نفر از دانشجویان برای پاسخگویی به پرسشنامه محقق
در این پژوهش مشارکت داشتند. این افراد دانشجویان سال سوم و چهارم تحصیلی بودند و بیش از یک نیمسال تحصیلی درسهایی
را با اساتید خود گذرانده بودند و در واقع، نقش مشاهدگر توأم با مشارکت(participant observer) را در فرایند یاددهی– یادگیری نسبت به عملکرد اعضای هیأت علمی ایفا کردند.
ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته شامل 37 مؤلفه مؤثر بر تدریس بود که در سه محور کلی تسلط بر موضوع، مدیریت
کلاسداری (classroommanagement) و روابط انسانی بین استاد و دانشجو تنظیم و برای گردآوری اطلاعات در اختیار دانشجویان نمونه
آماری قرارگرفته است.
نتایج با استفاده از روش مقیاس رتبهای، آزمون همگنی کای دو، تحلیل واریانس یک عاملی و چند عاملی و آزمون «تی» تجزیه و تحلیل
گردیده و برای مقایسههای چندگانه از آزمون توکی (HSD) استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد که بین کیفیت تدریس اعضای
هیأت علمی برحسب محل خدمت و رشته تحصیلی آنان رابطه معناداری وجود دارد، اما در سایر شاخصهای مورد نظر در این پژوهش،
یعنی بین سن، جنس، سنوات تدریس و دانشگاه محل تحصیل با کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی رابطه معناداری بهدست نیامد.