مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
قدرت
حوزه های تخصصی:
کشاورزی و تولید مواد غذایی در دهه های اخیر، همواره یکی از مسائل مهم جهانی بوده و کلیه کشورها اعم از صادر کنند و وارد کننده را با چالش های فزاینده ای روبه رو ساخته است. این پژوهش به منظور واکاوی و تبیین نقش غذا در رقابت های ژئوپلیتیکی با تأکید بر ژئوپلیتیک غذا، از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و تبیین علّی بهره برده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در دهه های اخیر، مؤلفه های طبیعی نظیر تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع آب و کمبود زمین و چالش برای استفاده مستقیم و غیرمستقیم از آن به همراه مؤلفه های انسانی از قبیل رشد جمعیت، افزایش طبقه متوسط و شهرنشین، بحران انرژی و رقابت بین تولید مواد غذایی و سوخت های فسیلی، نقش سازمان های بین المللی و کاهش سرمایه گذاری در بخش کشاورزی در سطح جهانی، غذا را به یکی از موضوعات مهم ژئوپلیتیک بدل ساخته است. علاوه بر این، نتایج نشان می دهند که تحلیل مناسب مباحث مربوط به غذا و امنیت غذایی و تبیین آن، در یک چارچوب ژئوپلیتیکی بسیار راهگشا خواهد بود.
فضا و بازتولید قدرت (مطالعه ای درباره تفکیک جنسیتی در دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریه های جدید اجتماعی، فضا؛ تولیدی اجتماعی است که همه ارکان جامعه در تولید آن نقش دارند. بنابراین همچون سایر تولیدات اجتماعی، قدرت می تواند در ایجاد و اداره آن دخیل باشد و می توان گفت که فضا نقطه تلاقی قدرت محسوب می شود. تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی یکی از تکنولوژی های سیاسی قدرت است که هدف آن کنترل و اداره فضاهای عمومی است. به تأسی از ایده های فوکو، مسأله اصلی این مقاله مقاومتی است که در مقابل تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی شکل می گیرد. علاوه بر فوکو، برای نشان دادن زوایای اعمال قدرت از طریق فضا، نظریه هنری لوفور مورد توجه قرار گرفته است و در نهایت برای روشن کردن اهمیت موضوع جنسیت در این مسأله، به دیدگاههای جودیت باتلر مراجعه شده است. برای پاسخ به پرسش های تحقیق، روش تحقیق کیفی و به طور خاص مشاهده و مصاحبه استفاده شده است. در اینجا تجربه زیسته 16 دانشجوی دختر دانشگاههای شهر تهران بررسی شده است. طبق یافته های این تحقیق، اعمال تکنیک های انضباطی فضا در سطح دانشگاها به خلق سوژه مطیعی که صرفا مصرف کننده فضا باشد منجر نشده ، بلکه مصرف کننده ای از فضا شکل گرفته است که برای تحقق خواسته هایش در فضاهای عمومی تلاش و تقلا می کند.
متن و قدرت: چارچوبی نظری جهت تفسیر انتقادی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش نظری تلاش داریم با توجه به اهمیت متن در پژوهش های ادبی و اجتماعی چارچوبی نظری جهت تفسیر انتقادی متن ارائه کنیم.سوال اصلی ما در این پژوهش عبارت است از اینکه: متن چگونه اعمال قدرت می کند؟ جهت پاسخ به این سوال به مرور نظریه های قدرت در علوم انسانی و اجتماعی خواهیم پرداخت. عمدتا دو دسته نظریه در این حوزه مطرح اند. نظریه های حاکمیت محور که در آنها به قدرت به مثابه زور فیزیکی، دولتی یا طبقاتی تاکید می شود ونظریه های دسته ی دیگر که قدرت را امری گفتمانی و زبانی درنظر می گیرند که از طریق فرایند های سوژه سازی و سوژه زدایی در متون اعمال می شود. برای این منظور آرا چهار تن از مهمترین نظریه پردازان معاصر، ارنستو لاکلائو و شانتال موفه، اسلاوی ژیژک و ژولیا کریستوا را با محوریت مهمترین مفاهیم آنها یعنی مداخله هژمونیک، فانتزی و آلوده انگاری و با توجه به پرسش این پژوهش خوانش خواهیم کرد.
انرژی و امنیت انرژی به مثابه ابزاری در راستای تغییر محاسبات سیاست و امنیت بین المللی (مطالعه موردی استراتژی امنیت انرژی امریکا و انگلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وابستگی روزافزون اقتصاد جهان به انرژی، به ویژه انرژی های هیدروکربنی و اهمیت دسترسی ایمن، مطمئن و پایدار، موضوع تأمین امنیت انرژی و ترانزیت آن را یک مسئله حیاتی و مهم ساخته است. بخش عمده ای از ذخایر شناخته شده انرژی در مناطقی از جهان واقع شده اند که با چالش بی ثباتی سیاسی فزاینده و تهدیدهای امنیتی گسترده رو به رو هستند. از سوی دیگر، خطوط انتقال انرژی نیز از بسیاری از مناطق ناامن جهان عبور می کند که اهداف آسانی برای گروه های افراطی محسوب می شوند. همه این موارد به انضمام تمایل برخی کشورها برای بهره گیری از انرژی به عنوان یک ابزار سیاسی، جملگی سبب ساز افزایش میزان اهمیت موضوع انرژی در محاسبات سیاسی– امنیتی در سطح جهانی شده است. در نوشتار حاضر، ضمن تبیین اهمیت موضوع امنیت انرژی، تأثیر آن بر معادلات بین المللی بحث و بررسی خواهد شد.
تحلیل جامعه شناسی سیاسی از چشم انداز گفتمانی: منطق و برآیندهای معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر در اثر تحولاتی مانند جهانی شدن، گسترشارتباطات، شکل گیری جنبش های جدید اجتماعی، مفاهیم کلاسیک جامعه شناسی سیاسی ماننددولت، ایدئولوژی، قدرت، گروه ها و نظام اجتماعی، طبقه و... تحولات عمیقی یافته اند؛به گونه ای که به نظر می رسد نظریه های مارکسیستی، نظرات اثبات گرایی ورفتارگرایی، تحلیل وبری از جامعه و دولت، نخبه گرایی، کارکردگرایی، پلورالیسموکورپوراتیس م برای تحلی ل جامعه امروز ناتوان و ضعیف به نظر می رسد. در سال هایاخیر، نظریه گفتمان توانسته است بین عناصری مانند قدرت، ایدئولوژی و فرهنگ ارتباطبرقرار کند و در حوزه های مختلف علوم انسانی به ویژه علوم سیاسی، کاربرد وسیعیپیدا کند. در این پژوهش تلاش شده پس از فهم نظریه گفتمان، ماهیت دولت، مبنای شکل گیریگروه های اجتماعی، قدرت، فرهنگ، «جنبش های اجتماعی جدید» و نحوهمنازعه گفتمان ها در عرصه جامعه برای تبدیل شدن به گفتمان هژمون، نقش سوژه درمبارزات سیاسی و «جایگاه دولت» ازمنظر جامعه شناسی سیاسی تحلیل و بررسی شود. از جمله مهم ترین نتایج پژوهش حاضر می توانبه اهمیت یافتن فرهنگ به عنوان عرصه منازعه و مواجهه، توجه به «بازنمودها» ووانموده ها، تکثر نگرش ها و منافع، تفکیک زدایی از حوزه های مختلف جامعه و کشیدهشدن منازعه قدرت به سطح جامعه و عرصه «خیابان» و...اشاره کرد.
بررسی تطبیقی مبادی و مبانی قدرت در اندیشه سیاسی غرب و اسلام مطالعه موردی: اندیشه سیاسی رهبران انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت به مثابه کانونی ترین مفهوم علم سیاست،موضوعی است که کمتر در خصوص تعاریف آن میان صاحبنظران و نویسندگان اتفاق نظر وجود ندارد.این عدم اجماع سبب گردیده تا دامنه گسترده ای از تعاریف در قالب مکاتب و گفتمانهای مختلف شکل گیرد.در پژوهشهای علمی برای خروج از این توسّع مفهومی و چالش واژگانی،شیوه های متفاوتی همچون سنخ شناسی مکتبی(ساخت گرائی،تکوین گرائی،واقع گرائی،آرمانگرائی و...)، تطور زمانی،بررسی تطبیقی و شیو های انطباقی به کار رفته است.
این پژوهش در نظر دارد تا ضمن تحلیل توصیفی منحنی تحول واژگانی قدرت بطور عام در مکاتب مادی و غیر مادی،نظرات و دیدگاه های حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و وجه تمایز آن با سایر دیدگاه ها را مورد واکاوی قرار دهد.
رویکرد رهائی بخش انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی و پس از ایشان،حضرت آیت الله خامنه ای سبب فاصله گیری و سویه سازی مفهوم قدرت و کاربرد آن شده است و این مقاله بر جنبه های بارزی همچون غایت گرائی، تکلیف محوری،ظلم ستیزی،نظم عادلانه و ... در تعریف قدرت از نظر رهبران انقلاب اسلامی و تفاوت ماهوی ان با دیدگاه های غربی اهتمام دارد.
معنا و مقام سیاست در مکتب جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این واقعیت که سیاست علمی است که در چارچوب اصول اعتقادی و شرایط و مقتضیات زمانی شکل می گیرد، ما را به آنجا رهنمون می شود تا بپذیریم که تلقی های واحدی از علم سیاست در عالم خارج وجود ندارد و متناسب با مکاتب و شرایط شاهد شکل گیری دیدگاه ها و نظریه های مختلفی در این زمینه می باشیم. رویکرد نگارشی مقاله حاضر مقید به اصول و مبانی مکتب جعفری که بر گرفته از سیره مبارک امام جعفر صادق (ع) می باشد و در آن سعی شده تا به این پرسش اساسی پاسخ داده شود: سیاست از حیث نظری، معرفتی، روشی و کاربردی چه جایگاهی در مکتب علمی جعفری دارد؟ برای نیل به این هدف سعی گردیده تا چارچوب نظری جامعی که به تحلیل سیاست در چهار سطح اساسی هستی شناسی، معرفت شناسی، غایت شناسی و روش شناسی، می پردازد، طراحی و ارائه گردد. تحلیل سیره امام صادق (ع) حکایت از آن دارد که: سیاست از حیث ماهیت در مکتب جعفری نه علم قدرت، بلکه علم سعادت است و از این حیث می توان ادعا نمود که الگوی اسلامی سیاست (مستند به اصول مکتب جعفری) می تواند به نظریه ای بدیل برای علم سیاست سکولار جاری به حساب آید.
جایگاه کُناتوس در متافیزیک سیاسی اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسپینوزا برجسته ترین فیلسوف عصر روشن گریِ رادیکال است، به طوری که روشنگری رادیکال را هم سنگ «اسپینوزیسم» خوانده اند. فلسفه سیاسی اسپینوزا در امتداد سنت بزرگ جمهوری خواهی فلورانس و ونیز و در چهارچوب رئالیسم سیاسی مدرن تحلیل می شود. اساس این جمهوری خواهی یا رئالیسم سیاسی دریافتی از مدینه یا جمهوری است که بر تحلیل و ارزیابی مناسبات نیروها استوار است. به عبارتی، محور اصلی رئالیسم سیاسی اسپینوزایی مفهوم قدرت یا «پوتنتیا» است و این فلسفه سیاسیِ تمهید شده با محوریت مفهوم قدرت و ساخت کشمکش آمیز نیروهای اجتماعی، بر دستگاه متافیزیکی ویژه ای تکیه دارد که انگاره یا مفهوم محوری آن کُناتوس است. بیهوده نیست که متفکری چون ژیل دلوز اخلاق اسپینوزا را رساله ای در باب قدرت می خواند. پرسش های راهبر این پژوهش بدین شرح طرح می شوند: کُناتوس به مثابة یکی از عناصر اصلی دستگاه متافیزیکی اسپینوزا، چه مختصاتی دارد؟ بر پایه مختصات کُناتوس، اسپینوزا چگونه فلسفه سیاسی ای تدوین و صورت بندی کرده است؟ مدعای اصلی این مقاله آن است که تلقی خاص اسپینوزا از عنصر متافیزیکی (و البته فیزیکیِ) کُناتوس رئالیسم سیاسی وی را از سنت غالب رئال پولیتیکِ گسسته از اخلاق جدا می سازد. بر این اساس، کُناتوس صرفاً رانه ای طبیعی یا عنصری مربوط به سامان روانی جسمانیِ انسان نیست؛ بلکه با ساحتِ الوهی و عاطفیِ زیست بشری نیز قرین است و عناصر اخلاقی ای چون شادی، عشق و دوستی را در حوزه عمومی یا جمهوری مستقر می سازد.
فلسفه جغرافیایی تداوم رقابت در روابط بین الملل پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از پایان جنگ سرد دیدگاههای مختلف و متفاوتی درباره ماهیت و چگونگی ادامه رقابت در روابط بین الملل مطرح گردید. پاره ای از اندیشمندان این حوزه بر این اعتقاد بودند که با پایان گرفتن رقابتهای ایدئولوژیک در سطح کلان و سیطره غیرقابل هماورد لیبرالیسم دیگر مبنای برای ادامه رقابت مابین کشورها و بلوک های قدرت وجود ندارد و جهان از این زمان به بعد حداقل در سطح کلان دوره ای از صلح لیبرالی را تجربه خواهد کرد . در نقطه مقابل پاره ای دیگر از اندیشمندان بر این اعتقاد بودند که سرشت ذاتی انسان و فضای جغرافیایی ، به عنوان مکان و محل زیست انسان به گونه ای است که به صورت مبنایی عامل رقابت را میان گروههای متشکل انسانی و حکومتها بازتولید خواهد نمود و در فرایندهای تاریخی تنها ممکن است که شکلواره های رقابت در زمانهای مختلف دچار تغییر گردد . بر این مبنا در این مقاله کوشش شده است با رویکردی توصیفی تحلیلی فلسفه جغرافیایی تداوم عامل رقابت در روابط بین الملل تبیین گردیده و شکلوارهای روبنایی آن بررسی گردد . یافته های پژوهش بیانگر آن است که بطور کلی کالبد جغرافیای سیاسی جهان حائز شرایطی است که به عنوان یک عامل زیرساختی در روابط بین الملل ، عامل رقابت را در زمانهای مختلف مابین کشورها و بلوکهای قدرت بازتولید خواهد نمود .
تبیین نظری مفهوم منطقه استراتژیک پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی شاخصیابی و مصداق شناسی مفهوم منطقه استراتژیک همواره یکی از دلمشغولیها و دغدغه های فکری اندیشمندان حوزه ژئوپلیتیک بوده است. آنها همواره کوشیده اند با توجه به شرایط گوناگون، شاخصها و مصادیق مختلفی را برای این مفهوم مطرح نمایند و دولتمردان و سیاستمداران را برای دسترسی و تسلط بیشتر بر این مناطق ترغیب نمایند. بدیهی است این مفهوم نیز همانند دیگر مفاهیم مطرح در حوزه ژئوپلیتیک از ماهیت سیال و پویا برخودار بوده و در طی زمان در نتیجه تغییر نوع دیدگاه حکومتها نسبت به سرچشمه ها و منابع تولید قدرت و رقابت دچار بازساخت و بازتعریف می گردد. در این راستا به نظر می رسد که با پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی شاخصهای مفهومی این موضوع با شاخصهای متناظر با آن در قبل از این دوره زمانی یکسان نباشد، که در سالیان اخیر کمتر به آن پرداخته شده است. همین عامل سبب تولید نوعی اغتشاش نظری در چگونگی به کار بردن این مفهوم در متون گوناگون گردیده است. از اینرو در این مقاله کوشش گردیده که با رویکردی توصیفی – تحلیلی شاخصهای مفهومی این مفهوم در بازه زمانی بعد از جنگ سرد استخراج گردد. یافته های تحقیق نمایانگر آن است که امروزه حوزه های جغرافیایی ظهور جریانات، شبکه ها و فرایندهای بزرگ مقیاس و جهانی می تواند به مثابه منطقه استراتژیک در نظر گرفته شود.
سیری در رویکردهای نظری متاخر به مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، موضوع مقاومت به عنوان مفهومی متداول، رایج و محوری در ادبیات جامعه شناسی سیاسی و مطالعات فرهنگی متاخر، مورد بحث قرار گرفته و از طریق روش اسنادی با رجوع به منابع کتابخانه ای و مطالعه و تحلیل نظری تلاش شده تا ویژگی ها و مولفه های مقاومت، اشکال و وجوه کاربردی آن بر حسب منابع اولیه در دسترس مطالعه شود. علاوه بر آن، رابطه مقاومت با قدرت در پرتو اندیشه فوکو و پنداشت پست مدرنیستی او از قدرت، بررسی و در نهایت، با معرفی آثار مطرح و محل ارجاع نظریه پردازان متاخری چون بوردیو، گیدنز، فیسک، دوسرتو، اسکات، کلی، بیات، کامروا و برخی از صاحب نظران و پژوهشگران داخلی، مؤلفه های مشترک مقاومت در این آثار استخراج شده است. یافته ها نشان می دهد هر چند اختلاف آرا در این زمینه مشهود است، اما به نظر می رسد دست کم ویژگی های بارز پی آیند را می توان به عنوان ویژگی مقاومت در رویکردهای نظری متاخر دانست: وقوع عینی کنش مقاومت آمیز، تضاد با وضع موجود، ماهیت متعامل مقاومت، وقوع در بستر زندگی روزمره، تلازم قدرت و مقاومت، وجود خلاقیت، اهمیت زمان در بروز مقاومت و دلپذیر بودن کنش مقاومت آمیز. با این همه، مقاومت همچنان مفهومی پیچیده است که به طور اجتماعی از سوی مقاومت کنندگان، مخاطبان مقاومت و شاهدان ساخته می شود و به نحوی با قدرت فراگیر، همه جایی و زایا ارتباط دارد.
مقایسه منابع قدرت مربیان و انسجام تیمی ورزشکاران از دیدگاه مربیان و ورزشکاران زن و مرد استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه منابع قدرت مربیان و انسجام تیمی ورزشکاران از دیدگاه مربیان و ورزشکاران زن و مرد استان خراسان جنوبی بود. روش پژوهش توصیفی است و به شکل میدانی انجام گرفت. جامعه آماری کلیه مربیان (120 نفر) و ورزشکاران (800 نفر) در چهار رشته تیمی بودند. براساس جدول نمونه گیری مورگان، 92 نفر از مربیان و 260 نفر از ورزشکاران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه منابع قدرت [1]((PSQ و پرسشنامه انسجام تیمی (GEQ)[2]استفاده شد. روایی پرسشنامه ها توسط استادان صاحب نظر مدیریت ورزشی تأیید و پایایی آنها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 78/0- 79/0 و 81/0 به دست آمد. با توجه به نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف از روش های ناپارامتری آزمون ""U"" مان- ویتنی و آزمون کروسکال– والیس استفاده شد (05/0 P≤). نتایج نشان داد، از دیدگاه هر دو گروه، قدرت تخصص مربی در اولویت اول و قدرت تنبیه در پایین ترین اولویت منابع قدرت مربیان قرار گرفته است. اولویت انسجام تیمی ورزشکاران (زن و مرد) به ترتیب کشش به سوی تکلیف گروه، یکپارچگی تکلیف، کشش اجتماعی به سوی گروه و در نهایت یکپارچگی اجتماعی بودند. بین دیدگاه مربیان مرد و زن در خصوص قدرت پاداش، قدرت قهریه و قدرت قانونی تفاوت معناداری مشاهده شد، اما بین دیدگاه آنها در مورد قدرت تخصص و قدرت مرجعیت تفاوت معناداری مشاهده نشد. پیشنهاد می شود مربیان برای انسجام تیمی بیشتر و بالاتر از قدرت تخصص بیشتر استفاده کنند، زیرا قدرت تخصص بیش از سایر منابع قدرت مورد استفاده مربیان و مورد قبول ورزشکاران است.
چهارچوبی تحلیلی در نظریه توسعه: فرهنگ، قدرت و نابرابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله کوششی است برای فراهم آوردن چهارچوبی تحلیلی به منظور درک فرآیند و علل کامیابی ها و ناکامی های الگوهای توسعه. به این منظور، با بهره گیری از رویکردی میان رشته ای، نقش عوامل فرهنگ، قدرت، و نابرابری که خود محصول تعامل دو عامل نخست است در توسعه جوامع مورد مطالعه قرار گرفته است.
اصول نظری این مطالعه مبتنی بر تلفیقی از روش شناسی نهادگرا، تحلیل گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی است. در بخش ارائه چهارچوب تحلیلی نیز از رویکردی میان رشته ای و تلفیقی از نظریات سیاسی، جامعه شناسی و اقتصاد بهره گرفته شده است.
از جمله نتایج این مطالعه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. بی توجهی به زمینه های فرهنگی بسترساز توسعه یا به عبارتی نهادهای غیررسمی و نیز پیاده کردن سیاست های توسعه ای مغایر با اصول فرهنگی و ارزشی جامعه از عوامل مهم مخلّ دستیابی به توسعه محسوب می شوند.
2. چنانچه طی فرآیند توسعه و در اثر سیاست گذاری های توسعه ای، نابرابری در هر یک از اَشکال خود افزایشی بی رویه داشته باشد، به طور مستقیم و غیرمستقیم موانعی جدی در ادامه پیشرفت و نزدیک شدن به اهداف توسعه ایجاد خواهد شد.
3. رشد تناقضات فرهنگی و نابرابری در جامعه به دلیل ایجاد اَشکال مختلف مقاومت مانع از هم افزایی نیروهای جامعه جهت بهره برداری بهینه از ظرفیت های جامعه خواهد شد.
4. قدرت چه در قالب نظام سیاسی چه در قالب فضای هژمونیک و ارزشی، تأثیر بسیاری بر مقولات فرهنگ، نابرابری و مقاومت دارد و بدین ترتیب از طرق گوناگون با توسعه در ارتباط است.
عدم رعایت ادب و قدرت: رویکرد منظورشناختی بین زبانی به استفادهاز الگوهای غیرمؤدبانه با توجه به قدرت(Impoliteness and Power: An Interlanguage Pragmatic Approach to the Use of Impolite Patterns in Terms of Power)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه تعداد بسیاری از تحقیقات در مورد مسایل منظورشناختی در کل و به صورت اختصاصی تر در مورد موضوعرعایت ادب صورت گرفته است، موضوع عدم رعایت ادب بسیار نادیده گرفته شده است. در این تحقیق از شرکت کنندگان درخواست شده که به نسخه های فارسی و انگلیسی یک پرسشنامه کتبی تکمیل گفتگو (WDCT) پاسخ دهند. پاسخ های جمع آوری شده به منظور تجزیه و تحلیل رابطه میان عدم رعایت ادب و قدرت بررسی شدند. بعلاوه پاسخ های پرسشنامه فارسی با پاسخ های معادل انگلیسی آن مقایسه شدند تا تفاوت آنها از نظر رابطه میان عدم رعایت ادب و قدرت بررسی گردد.نتایج حاصله بر اساس تعداد موارد عدم رعایت ادب نشان داد که علیرغم وجود رابطه ای مستقیم میان عدم رعایت ادب و قدرت در داده های زبان فارسی، هیچ رابطه ای در پاسخ های جمع آوری شده به زبان انگلیسی مشاهده نشد. از نظر رابطه میان عدم رعایت ادب و قدرت تفاوت معناداری میان داده های زبان فارسی و انگلیسی مشاهده شد. می توان نتیجه گرفت که زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان دوم، علیرغم آگاهی از رابطه میان عدم رعایت ادب و قدرت در زبان اول خود، دانش کافی در مورد این ارتباط در زبان دوم خود ندارند.
تأثیر برنامه بازتوانی با شدت فزاینده بر پویایی رشد قدرت اندام تحتانی سالمندان مبتلا به آرتروز، پس از عمل تعویض زانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه بازتوانی با شدت فزاینده بر پویایی رشد قدرت اندام تحتانی سالمندان مبتلا به آرتروز، پس از عمل تعویض زانو بود. بدین منظور، 30 سالمند که توسط پزشک معین با روشی مشابه تحت عمل آرتروپلاستی کامل زانو قرار گرفته بودند، در دو گروه تمرینی پانزده نفره قرار گرفتند. رژیم تمرینی یکی از گروه ها، اجرای تمرینات بدنی معمول برای بیماران بعد از عمل آرتروپلاستی بود. اما در پروتکل تمرینی گروه دیگر، شدت فشارها مرحله ای افزایش می یافت. نتایج آزمون تحلیل واریانس، بیانگر پیشرفت معنادار قدرت اندام تحتانی هر دو گروه بود. اما نتایج نهایی آزمون قدرت، بر برتری 25 درصدی گروه برخوردار از شدت فشار از گروه دیگر دلالت داشتند (016/0P=). این یافته ها بر احتمال ایجاد وقفه در پویایی رشد قدرت اندام تحتانی در صورت عدم رعایت اصل افزایش تدریجی شدت فشارهای تمرینی توسط سالمندان تحت عمل آرتروپلاستی زانو دلالت دارند.
رویکرد پژوهش در عمل فضایی: تعادل میان مقیاسی به روابط قدرت، دانش و تصمیم گیری در برنامه ریزی فضایی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر برنامه ریزی راهبردی بر اساس رویکرد دموکراسی مشارکتی و عقلانیت ارتباطی مطرح شد و سپس به دلیل عدم ارائه کاربست عملی مورد نقد قرار گرفت. برای رفع این محدودیت، برخی محققین مانند گاونتا، کرنوال و آتاو معتقدند باید بر رویکرد پژوهش در عمل به مثابه یک راه حل روش شناختی تمرکز کنیم که در آن تأکید بر امر یادگیری متقابل است و منجر به کنش متقابل میان مجموعه متعددی از بازیگران می شود. با وجود این، تحلیل پژوهش های آن ها نشان می دهد که تنها به کاربرد رویکرد پژوهش در عمل در یک مقیاس جغرافیایی توجه شده و از مفهوم کثرت گرای مقیاس غفلت کرده اند، درحالی که به دلیل ماهیت چندمقیاسی مکان ها و ارتباط متقابل مقیاس ها، موفقیت دموکراسی مشارکتی در یک سطح به سطوح دیگر نیز وابسته است. بنابراین، ضروری است تا نگرشی موزون و بهم پیوسته برای برنامه ریزی راهبردی و رویکرد پژوهش در عمل بر اساس روابطِ میانِ مقیاس های مختلف و معنای کثرت گرای مقیاس تدوین شود. این نوشتار با رویکردی کثرت گرایی فضایی و طرح مفهوم “برنامه ریزی با مقیاس ها” افق گسترده تری را برای رویکرد پژوهش در عمل فراهم می آورد و از این طریق می تواند به تعادل بخشی روابط دانش، قدرت و تصمیم گیری میان مقیاسی در برنامه ریزی راهبردی مساعدت و ابعاد دموکراتیک آن را تقویت کند.
قدرت نرم و منابع آن در آیینه آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت به مفهوم توانایی و قابلیت، علاوه بر گوناگونی انواع، تعریف متفاوتی در ادبیات قرآن و رایج سیاسی جهان دارد. قدرت نرم به معنای جذب انسان ها و جوامع انسانی به اندیشه و عمل مورد نظر به دور از خشونت و زور، سابقه ای به طول عمر انسان داشته و در ادبیات سیاسی امروز، ظهور مجدد و پررنگی یافته است و به منظور تحمیل اراده خود بر دیگران به کار می رود. قرآن علاوه بر به کارگیری قدرتِ سخت در موارد خاص، بیشتر به قدرت نرم خود متّکی است. آیات قرآن بیانگر قدرت نرم اسلام و منابع آن در برابر جنگ نرم مستکبران است. نوشته پیش رو در صدد معرفی قدرت نرم و منابع آن در آیات قرآن است. شناخت قدرت نرم اسلام به منظور حفظ و تقویت آن ضروری است؛ زیرا از یک سو وسیله ای برای نفوذ و تغییر در دل ها و رشد انسانیت است و از سوی دیگر مانعی برای دستیابی دشمنان به جامعه اسلامی و منابع قدرت آن هاست. جستار حاضر، بیشترین قدرت نرم قرآن را در بینش دهی و آگاه سازی انسان ها نسبت به موضوعات و مسائل مؤثر در هدایت جامعه و رشد انسان ها می داند. ایجاد بینش توحیدی در انسان، بینش و برنامه قرآن درباره انسان، جهان، دشمن شناسی، جهاد و... اندکی از نمایش قدرت نرم و منابع تولید آن در قرآن است که تبیین و تبلیغ آن نیازمند هوشمندی است.
واکاوی اراده الهی در اندیشه فلاسفه و متکلمان اسلامی با تأکید بر مدرسه کلامی بغداد و حله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی خدا کیست؟
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب تشیع امامیه
«اراده الهی» از مهم ترین مباحثی است که تبیین کلامی و فلسفی آن با یکدیگر متفاوت است؛ هرچند برخی متکلمان در تفسیر «اراده الهی» به اندیشه فلسفی گراییده اند. در اندیشه متکلمان نخستین امامیه، با تأکید بر مضامین احادیث اهل بیت^، اراده یکی از مراتب فعل الهی و به معنای «عزم بر مشیت» بود؛ اما مدرسه بغداد، همگام با معتزله بغداد، آن را به «فعل الهی» یا «امر به فعل» تفسیر کرد؛ گرچه ذاتی دانستن اراده و تفسیر آن به «علم به مصلحتِ در فعل» نیز طرفدارانی داشت. پس از مدرسه بغداد و در طول تاریخ کلام امامیه، تحلیل اراده تحت تأثیر اندیشه فلسفی قرار گرفت و سرانجام در مدرسه حله، اراده به امری ذاتی یا همان داعی، یعنی «علم به مصلحت و خیریت در فعل» تفسیر شد. در این پژوهش، درصدد هستیم با واکاوی چیستی اراده از دیدگاه فیلسوفان و متکلمان، سیر تطور آن را در سده های میانه، به ویژه در اندیشه کلامی مدرسه بغداد و حله بررسی کنیم و با ارزیابی تطبیقی این دیدگاه ها، نسبت آنها را با رویکرد روایات در این زمینه دریابیم.
رابطة قدرت و وابستگی در کانال های بازاریابی از دیدگاه عضو هدف مورد مطالعه: هنر - صنعت فرش دستباف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ابعاد رفتاری در روابط درون کانال بازاریابی، قدرت و وابستگی است. در این پژوهش منابع قدرت و قدرت جبرانی، و سه بعد وابستگی شهرت، سود و فروش، و فعالیت تجاری مدنظر قرار گرفته است. در این پژوهش روابط دو عضو اصلی توزیع در هنر – صنعت فرش دستباف با قبول تجار فرش به عنوان عضو منبع کانال، و کارگاه های تولیدی به عنوان عضو هدف کانال مطالعه شده است. در واقع، هدف این پژوهش بررسی روابط بین قدرت و وابستگی از بعد ادراکی کارگاه های تولیدی متمرکز و غیرمتمرکز در این کانال است. نمونة آماری این پژوهش 149 کارگاه تولیدی است، که به طور تصادفی با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه بود. برای آزمون فرضیه ها معادلات ساختاری به کار گرفته شد. نتایج نشان می دهد قدرت جبرانی بر قدرت منبع و وابستگی سود و فروش تأثیر معکوس، قدرت منبع بر وابستگی تجاری تأثیر مستقیم، قابلیت در جایگزینی بر وابستگی سود و فروش و وابستگی تجاری، تأثیر معکوس و بر قدرت جبرانی تأثیر مستقیم، وابستگی تجاری و وابستگی شهرت بر وابستگی سود و فروش تأثیر مستقیم دارد.
پاسخ قدرت، توان و استقامت عضلانی به تمرین مقاومتی با فواصل استراحت متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران و مربیان، دائم در جست وجوی مؤثرترین روش ها برای افزایش اجرای ورزشی هستند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی پاسخ قدرت، توان و استقامت عضلانی به تمرین مقاومتی با فواصل استراحت متفاوت بود. در این پژوهش، شانزده آزمودنی مرد به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند؛ گروه اول: هشت آزمودنی با سن 55/2±22 سال، قد 14/6±20/174 سانتی متر و وزن 33/6±20/64 کیلوگرم، تمرین مقاومتی با فاصله استراحت ثابت (120 ثانیه) و گروه دوم: هشت آزمودنی با سن 54/3±22 سال، قد 50/6±40/176 سانتی متر و وزن 38/6±60/64 کیلوگرم. هر دو گروه، تمرین مقاومتی با فاصله استراحت فزاینده (90، 120 و 150 ثانیه) را سه روز در هفته به مدت شش هفته انجام دادند.
برای تعیین قدرت، توان و استقامت عضلانی، به ترتیب از آزمون های یک تکرار بیشینه پرس سینه، پرتاب توپ پزشکی و حداکثر تکرار پرس سینه با 30درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. برای تعیین لاکتات خون، 3 دقیقه قبل و 2 دقیقه بعد از جلسه هفدهم، از آزمودنی ها نمونه خونی گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های t زوجی و مستقل استفاده و سطح معنی داری 05/0>α در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد قدرت، توان و استقامت عضلانی در هر دو گروه به طور معنی داری (05/0P<) افزایش یافت؛ اما درصد تغییرات همه آزمون ها در گروه دوم بیشتر بود. بعد از جلسه تمرینی، لاکتات خون به طور معنی داری از زمان استراحت افزایش یافت؛ البته افزایش در گروه دوم کمتر بود. نتیجه اینکه احتمالاً تمرین مقاومتی با فواصل استراحت فزاینده در مقایسه با فواصل استراحت ثابت، از اهمیت بیشتری برای افزایش قدرت، توان و استقامت عضلانی برخوردار است.