مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
مبانی انسان شناسی
حوزه های تخصصی:
از مهمترین و مؤثرترین بحث های اقتصادی در قرن گذشته و حاضر، میزان دخالت دولت در اقتصاد و چگونگی تعامل آن با نظام بازار است. «دولت یا بازار؟» پرسشی است که بحث های پیش گفته جهت پاسخ به آن مطرح می شود. به نظر می رسد باید این پرسش را تعدیل کرده و سرچشمه این گونه مطلب ها را در پرسش «دولت چرا و چگونه؟» جستجو کرد. نظریه های مربوط به دولت نیز عهده دار پاسخ به این پرسش هستند.
هر یک از نظریه های اقتصادی با رویکرد خاصی که در مبانی فلسفی خود داشته اند، پرسش پیش گفته را پاسخ، و نظریه خود را سامان داده اند. مقاله درصدد است با مروری بر مبانی نظری قرآن کریم به ویژه مبانی انسان شناسی آن، نظریه دولت در اقتصاد اسلامی را تدوین کند. مطالعه نشان می دهد که محوری ترین عنصر در گفتمان بازار و دولت ، عدالت اجتماعی است.
مبانی انسان شناسی پست مدرنیسم و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مبانی انسان شناسی برخی از فلاسفه پست مدرن و اهداف تربیتی مترتب بر آن، موضوع های اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد که در این خصوص، ابتدا مفروضات انسان شناسی برخی از نمایندگان اصلی این مکتب مانند مارتین هایدگر، فردریش نیچه، میشل فوکو، ریچارد رورتی و ژان فرانسوا لیوتار در باره چیستی انسان، چگونگی مسوولیت انسان، انسان زمینی یا انسان مابعدالطبیعی، انسان محصول گفتمان، طبیعت تاریخی انسان و انسان و نیروهای اجتماعی و سیاسی بررسی شده است و در پایان ضمن اشاره به این مطلب که بیشتر فلاسفه مورد نظر، نیل به انسان برتر را غایت اساسی نظام تربیتی می دانند، که هدفی زمینی و فاقد رویکردهای معنوی به انسان و هدف زندگی اوست. از طرفی دیگر، این هدف نمی تواند به عنوان هدف یک نظام تربیتی در نظر گرفته شود، بلکه صرفا این هدف به طور فردی قابل دستیابی است، زیرا عملا هیچ برنامه ریز یا مربی در یک نظام تربیتی قادر به فرا رفتن از گفتمان زمانه و ارائه آنها به دانش آموزان نیست و این وظیفه صرفا نوعی فعالیت خودجوش از سوی فرد است. در مجموع می توان عدم توجه به اهداف معنوی زندگی انسان وجود تناقض میان اهداف و لوازم تربیتی وجود ابهام و نسبی گرایی در بیان اهداف تربیتی و عدم پذیرش دیگری به عنوان هدایتگر جریان تربیت را به عنوان مهم ترین انتقادهای وارده بر دیدگاه های فلاسفه پست مدرن درباره اهداف تعلیم و تربیت برشمرد.
طراحی الگوی آموزشی حل تعارض خانواده: برمبنای دیدگاه انسانشناسانه آیه الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«خانواده» یکی از رکن های اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم، مشروط بر برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. از این رو، سالم سازی اعضای خانواده و رابطه هایشان، بی گمان اثرهای مثبتی را در جامعه به دنبال خواهد داشت. در این پژوهش درصدد آن بودیم تا الگویی را برای حل تعارض زوجین مبتنی بر عوامل خود درمانبخش در خانواده ها و مبانی انسان شناسی اسلامی ارائه دهیم. جامعه این پژوهش کلیه زوجین با عملکرد سالم ازدواج بود که حداقل ده سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. نمونه پژوهش، شامل 30 زوج (30 نفر مرد و 30 نفر زن) می شد که از بین زوجین با عملکرد سالم ازدواج با روش نمونه گیری هدفمند در فاصله زمانی 3 ماه تابستان 1391 انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش؛ پرسشنامه «سنجش عملکرد ازدواج» و مصاحبه با زوجین بود. این تحقیق در قالب روش های کیفی انجام گرفت. نتایج این پژوهش الگوی آموزشی را متشکل از سه محور اصلی ارائه داد که عبارتند از: باور، اخلاق (درون فردی)، اعمال و هر کدام نیز شامل زیرمقوله ها و روابطی مختص خود است.
الگوی مشاوره ای خودپنداره تاله محور مبتنی بر مبانی انسان شناسی اسلامی(دیدگاه جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودپنداره، انگیزه قوی در رفتار فرد است. عمل و رفتار فرد مطابقت دارد بااینکه او در آن زمان، خویش را چگونه می بیند. روان شناسان تحولی معتقد هستند باورها و عقاید ایدئولوژیک فرد از عوامل بنیادی در تشکیل خودپنداره ای قوی و منسجم است. با توجه به اینکه مبانی فلسفی و انسان شناختی، اساس شکل گیری اعتقادات ایدئولوژیک فرد هستند؛ لذا بررسی مبانی انسان شناسی از طریق تأثیر گذاری بر برنامه های پژوهشی علوم تربیتی و روان شناسی و همچنین به طور مستقیم برای اصلاحات پیش برنده نظام آموزشی کمک کننده است و می تواند به ایجاد زمینه ای مناسب برای توسعه مستمر نوآوری های آموزشی تبدیل شود و راهبردهای نوآوری آموزشی نیز در صورتی که فارغ از بازنگری در زیرساخت های نظری باشد تنها تغییرات محدودی را می تواند پدید آورد. به همین دلیل محققان در این پژوهش با قرار دادن فلسفه اسلامی(مبانی انسان شناسی جوادی آملی) به عنوان زیرساخت علوم تربیتی و روان شناسی به طراحی الگوی خودپنداره مبتنی بر آن اقدام کرده اند؛ تا زمینه برای اصلاحات اساسی و بومی در روان شناسی و علوم تربیتی فراهم شود. منبع یا جامعه این پژوهش کلیه کتاب های جوادی آملی بود که از سال 1372 تا سال 1391 منتشر شده است. این پژوهش در قالب روش هرمنوتیک انجام شد که از انواع روش های کیفی است. نتایج این پژوهش، الگوی مشاوره ای خودپنداره تاله محور را متشکل از سه محور اصلی فرایند، محتوا و فنون ارائه داده است که هرکدام نیز شامل زیر مقوله های مختص خود است.
نقش مبانی انسان شناختی اخوان السلمین در تقریب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به اینکه اخوان المسلمین به عنوان جنبشی تأثیرگذار و پرطرفدار، در بیش از هفتاد کشور فعالیت فکری، فرهنگی و سیاسی داشته و دارد، شناخت مبانی فکری و از جمله مبانی انسان شناختی آنها اهمیت فراوانی دارد. انسان در تفکر اخوان المسلمین آفریده خداوند، موجودی دوبعدیِ مرکب از جسم و روح، دارای توانمندی های عظیم و برخوردار از کرامت ذاتی است. از این رو متفکران اخوانی به برخورداری انسان ها از حقوقی همچون تساوی و برابری، آزادی و احترام متقابل باور دارند. به تبع این باور، پیشگامی در تقریب مذاهب و اجتناب از تکفیر سایر فرق اسلامی از دستاوردهای اخوان المسلمین است که پایه گذار این جریان، حسن البنا، از مؤسسان «دارالتقریب بین المذاهب» بود. نوشتار حاضر با بررسی منابع کتابخانه ای و گردآوری داده های مرتبط با موضوع و تحلیل آنها به روش توصیفی تحلیلی مبانی انسان شناختی این جنبش و نقش آن در دستاورد مسئله «تقریب» را بررسی کرده است.
انسان و ساحات وجودی او بر مدار آموزه های رشدشناخت قرآنی - اوصیایی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان، پدیداری خودآگاه و خواهان تغییر است که نیاز به تغییر از سر انتخاب، اصل ماهیت انسانی او را توضیح می دهد. اندیشه تغییر، خاستگاه مبنای انسان شناخت اندیشه پیشرفت است و قابلیت پیشرفت انسانی، نشان دهنده ماهیت، وجوه، ابعاد، سطوح و ژرفای وجودی او است. بر اساس عقل و وحی و در برآیند آنها، سنت اهل بیت(ع)، گستره و ژرفای امکانی و وقوعی انسان تفسیر و تدبیر می شود. بدین سان ماهیت وجودی آدمی، همان ساحت و ژرفای امکانی و وقوعی پیشرفت آدمی است و ابعاد رشد انسان، ابعاد وجودی او است. به مدد کاربرد منظومه ای از روش شناسی های استنتاجی، روش شناسی استنباطی و نیز روش شناسی علوم رفتاری، ساحات انسان نگر آموزه های دین در این چشم انداز دانسته تر می شود و بر همین اساس دریافته می شود که تفقه در دین، منظومه دانشی مدیریت انسان نگر رشد و ولایت مند تغییر است. لذا سامانه علوم انسانی رشدنگر، مستند به همین مبانی انسان شناخت پیشرفت شکل می گیرد و عرصه ها و وجوه دکترین انسان نگر نظام مدنیت اسلامی، در این راستا منقح می شود و در نهایت نظام انسان شناخت ولایت فقیه، این گونه به روشنی می گراید.
بررسی انتقادی مقاومت در اندیشه میشل فوکو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رهایی و مقاومت به مثابه هدف نهایی طرح های پژوهشی فوکو، مسئلة است که در عین اهمیت، کمتر بدان توجه شده است. این مقاله، پس از توصیف و تحلیل مقاومت از منظر فوکو، به نقد مبنایی آن بر بنیاد برخی مفروضات انسان شناسی مفروض در آن پرداخته است. ازآنجاکه سوژه زدایی یا نفی سوژه، کانون بحث مقاومت در اندیشه فوکو می باشد، مقاومت همچون سوژه بر محور های سه گانه حقیقت، قدرت و اخلاق دوران دارد. مقاومت چون کاربست نیرو، در مقابل قدرت و رژیم حقیقت آن است همچون قدرت دارای دو شکل ایجابی و سلبی است. شکل ایجابی مقاومت، که خارج از چارچوب سلطه به وجود می آید، از دید فوکو به صورت زیبایی شناسی خود ظهور می کند. اما جوهر مقاومت سلبی را نفی و امتناع از انقیادِ حاصل از رژیم حقیقت - قدرت و محدودیت های بر سازنده آن، در جهت نیل به رهایی و آزادی شکل می دهد که خود به دو صورت نظری و عملی قابل تقسیم است.
مبانی انسان شناختی علوم انسانی اسلامی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای تولید علم در هر یک از رشته های علوم انسانی ویژگی های انسان، ظرفیت های خاص او و عوامل تکامل و انحطاطش باید روشن شود. این ها همه می تواند در نوع ، کیفیت و نتایج علوم انسانی اثرگذار باشد. به همین دلیل مبانی انسان شناختی علوم انسانی غربی با مبانی انسان شناسی علوم انسانی اسلامی متفاوت است. علوم انسانی نشات گرفته از غرب، نتایج و عواقبی را برای فراگیران و دانشمندان این کشورها خواهد داشت که در موارد زیادی با فرهنگ، دین ، ارزش ها و هنجارهای جامعه اسلامی در تعارض است. برای حل این مساله، پژوهش حاضر بخشی از مبانی علوم انسانی را که به شناخت انسان و ویژگی های او مربوط می شود و می تواند دستاوردهای علوم انسانی را تغییر دهد و درعین حال در آثار موجود به طور نظام مند به آنها پرداخته نشده، با استناد به قرآن کریم مورد بررسی قرار داده است. نوشتار پیش رو، با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی دیدگاه چندین دانشمند معاصر ازجمله امام خمینی و پیروان مکتب فکری علامه طباطبایی، شش مبنا را که از مهم ترین مبانی انسان شناختی در علوم انسانی اسلامی هستند و می توانند سرنوشت علوم انسانی موجود را تغییر دهند مورد بحث قرار می دهد.
جایگاه مراقبه در اخلاق عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراقبه یا کنترل نفس جایگاه ویژه ای در اخلاق اسلامی دارد، به طوری که تمام فعالیت های اختیاری انسان درراستای کمال را، تحت اشراف خود قرار می دهد، که در صورت عدم این نظارت، هیچ فعلی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله، بحث مراقبه از میان رویکردهای چهارگانه در اخلاق (عقلی، عرفانی، روایی و تلفیقی)، در اخلاق عقلی و استنباط آن ازآثار موجود این رویکرد مورد بررسی و تبیین قرارگرفته که مفروض اصلی دراین نوشتار است. در ابتدا پیشینه ی بحث در آثار اخلاق عقلی مورد جستجو قرار گرفته است، همچنین برخی از مبانی معرفت شناسی و انسان شناسی مراقبه در اخلاق عقلی بررسی شده و در ذیل هرکدام ارتباط آن مبنا با مراقبه مطرح شده است. در پایان بر اساس آثار و متون موجود از حکمای مؤلف در اخلاق عقلی "مراقبه" اینگونه استنباط شده است :« مواظبت رفتاری متعادل به دور از افراط و تفریط» به عبارت دیگر فضیلتی است که با عمل به آن، انسان از لغزیدن به رذائل دو طرف آن، کنترل می شود.
بررسی مبانی و اصول تصدی مناصب سیاسی اجتماعی زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۸۳)
161-181
حوزه های تخصصی:
داوری در خصوص حقوق زنان در همه ابعاد و از جمله تصدی مناصب سیاسی اجتماعی مبتنی بر درک درست از مؤلفه های زیادی از قبیل مبانی، اصول و دلایل فقهی و حقوقی اثبات کننده یا منع کننده و بررسی آنها می باشد. در زمینه دلایل فقهی و موازین حقوقی این مسأله، کتاب ها و مقالات زیادی منتشر شده، ولی از منظر مبانی و اصول، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. یافته های این مقاله گویای آن است که با توجه به مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و اصول محوری تعیین کننده حقوق و تکالیف، هرچند واقعیت تمایزهای حقوقی در حوزه حقوق خانواده میان زن و مرد قابل انکار نیست، اما تسری این تمایزات به مناصب سیاسی اجتماعی نیاز به دلایل خاص دارد و نمی توان مطابق مبانی و اصول پذیرفته شده، محدودیت تصدی مناصب را در صورت رعایت ملاحظات شرعی، برای همه زنان در نظر گرفت.
فطرت: استعداد یا فعلیت؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«انسان» موضوع تربیت است و مسائل دانش تعلیم و تربیت حول محور چگونگی «شدن، تغییر و تربیت» اوست. از سوی دیگر، انسان دارای ابعاد وجودی گوناگونی است، و از مهم ترین ابعاد وجودی اش بعد فطری اوست. سؤالی که این نوشتار به دنبال پاسخ آن است این است که آیا این بُعد وجودی انسان، مانند برخی دیگر ابعادش، استعدادی است که قابلیت شدن و تغییر دارد یا موهبتی خدادادی و فعلیتی است که ثابت و لایتغیر است؟ اهمیت حل این سنخ مسائل، بنیادی بودن آن است؛ زیرا با حل آنها، تکلیف بسیاری از دست اندرکاران امر تربیت انسان در فرایند و عمل تربیت روشن خواهد شد. این پژوهش با استفاده از روش پژوهش توصیفی تحلیلی، ابتدا کوشیده است با تشریح و توصیف معنای «فطرت»، «استعداد» و «فعلیت»، شناخت درستی از این واژه ها ارائه دهد. سپس در یک فرایند فعالیت عقلانی، با تحلیل و تفسیر یافته ها و ضمن نقد و بررسی نظرات موجود درباره آن، نظر خود را در پاسخ به پرسش مذکور بیان دارد.
مبانی انسان شناختی و اهداف تربیت اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی مبانی انسان شناختی و اهداف تربیت اخلاقی، از دیدگاه علامه طباطبائی با تأکید بر تفسیر المیزان و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که علامه طباطبائی ضمن اشاره به دو ساحت جسمانی و روحانی، «روح» را مبدأ حیات انسان می داند. مفطور بودن به فطرت الهی، عقل، کمال جویی و حد یقف نداشتن آن، تفاوت در قابلیت های فردی، اجتماع گرایی، اختیار و اراده، سعادت و رجوع الی الله و غیره، از جمله مبانی انسان شناسی هستند که در دیدگاه علامه مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبائی، هدف غایی تربیت اخلاقی را رسیدن به مقام قرب الهی دانسته و درک وابستگی تام انسان به خداوند و مرآتیت (حیثیت آینه بودن) ماسوی الله، مقدمه قرار دادن دنیا برای آخرت، تبعیت از حق در گفتار و رفتار، دوری از صفات رذیله، تشخیص جایگاه خود در همۀ امور، تسخیر محیط و استفاده از امکانات مادی، تصدیق عملی یوم الدین و عدم وثوق به عمل خود را نیز به عنوان اهداف میانی و مقدمات نیل به قرب الهی معرفی کرده است.
ظرفیت ادعیه اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن و نقش آن در مبانی انسان شناسی علوم انسانی
حوزه های تخصصی:
سخنان اهل بیت علیهم السلام که در مجموعه های حدیثی گردآمده، گنجینه ای است که می تواند بشریت را از ورطه هلاک نجات داده و به مسیر رشد هدایت نماید. در این میان ادعیه صادره از آن بزرگواران از جهات متعددی دارای امتیاز و برتری هستند. امتیاز ادعیه را می توان در سه محور گستردگی مخاطبان، غنای محتوا و ظرفیت سازی در تفسیر قرآن کریم ملاحظه کرد. از آن جا که ادعیه اهل بیت علیهم السلام آن گاه که به صورت الفاظ در می آیند، بیانگر شیوه ارتباط جلوه بشری آن حضرات با خداوند است؛ نیایش های مأثور از ایشان می تواند دلالت های مهمی در مبانی انسان شناسی علوم انسانی داشته باشد. مقاله حاضر ضمن تبیین قلمرو مخاطبان ادعیه به بررسی غنای محتوایی آن ها، و تأثیر این غنا و ظرفیت بر تفسیر قرآن کریم، و نیز دلالت های حاصله از این تأثیر بر کشف و تبیین مبانی انسان شناسی علوم انسانی می پردازد و به عنوان نمونه، نقش ادعیه در تبیین برخی مبانی انسان شناسی مانند: مسؤولیت، امانت داری، تربیت پذیری و تنوع انسانی را بررسی می کند.
مبنای «محبت» در نظریه انسان شناسی علامه طباطبایی و دلالت های اجتماعی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله چالش های مهمی که به طور جدی گریبان گیر علوم اجتماعی است، ابتنای این علوم بر مجموعه ای از مبانی است که نه تنها با تفکر الهی زاویه دارد؛ بلکه در برخی از موارد در مقابل آن قرار گرفته و همین امر سبب شده که این علوم در یک پارادایم غیرالهی به حل مسائل جامعه بپردازند. در میان حوزه های مختلف مبانی، «مبانی انسان شناسی» یک مکتب که به ترسیم سیمای انسان در نگاه آن مکتب می پردازد، از جایگاه ویژه ای برخوردار است به گونه ای که توجه به آن می تواند مسیر یک علم را به طور کلی تغییر دهد. علامه طباطبایی از جمله متفکرانی است که نظریه های بدیعی را در این حوزه ارائه کرده است و در این میان تأکید ویژه ای بر روی «مبنای محبت» دارد. در این پژوهش تلاش شده با روش توصیفی – تحلیلی، به تبیین و تحلیل مبنای محبت در نظام وجودی انسان به عنوان یکی از مبانی انسان شناسی پرداخته و برخی از دلالت های اجتماعی تسری این مبنا در حوزه مسائل اجتماعی را در آثار علامه طباطبایی مورد بررسی قرار دهیم. از جمله این دلالت ها می توان به «عبور از «نفع شخصی» در پرتو حرکت حبی»، «توسعه ذات و تحقق «من شامل جمع»»، عبور از مرز «استخدام گری» و حرکت به سمت نظام «ولایت» اشاره نمود.
مبانی حمایت اجتماعی در اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
به منظور تبیین الگوی تحلیلی حمایت اجتماعی با رویکرد اسلامی، در گام نخست لازم است مبانی آن مطالعه و بررسی شود؛ زیرا الگوها و نظریه ها بر اساس مبانی و پیش فرض ها شکل می گیرند. اسلام به عنوان یک دین کامل، که نگرشی جامع به انسان و نیازهای او دارد، دارای مبانی متمایزی از رفاه و حمایت اجتماعی است که می توان با استفاده از مضامین قرآنی و روایات معصومان علیه السلام آن را تبیین نمود. هدف اصلی تحقیق، تبیین مبانی حمایت اجتماعی با رویکرد اسلامی است. به منظور پاسخ گویی به این سؤال اصلی که مبانی حمایت اجتماعی در اسلام چیست؟ متن قرآن کریم و روایات وارد شده از سوی معصومان علیه السلام با استفاده از روش «تحلیل مضمون» مطالعه و بررسی شد. در این روش، با استفاده از واژگان به کاررفته در قرآن کریم و روایات، مضامین مرتبط با حمایت اجتماعی گردآوری و تحلیل شد. بر اساس مضامین به دست آمده، مبانی هستی شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی مرتبط با رفاه و حمایت اجتماعی بررسی و تحلیل شد.
بررسی تأثیر مبانی انسان شناختی اسلامی بر نظام تربیتی اسلام در اندیشه علامه مصباح یزدی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین تأثیر مبانی انسان شناختی اسلامی در نظام تربیتی اسلام با استفاده از نظرات علامه مصباح یزدی است. بدین منظور با روش توصیفی- تحلیلی آثار مبانی انسان شناختی مطرح شده توسط ایشان در نظام تربیتی اسلام تبیین و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. اولین مسئله پیش روی نظام های تربیتی، شناخت ابعاد وجودی انسان به عنوان گزاره های اولیه برای طراحی نظام تربیتی است. هرکدام از گزاره های انسان شناختی در بخشی از نظام تربیتی تأثیرگذارند؛ براین اساس شناسایی تأثیر مبانی به عنوان گزاره های اساسی و بنیادین نظام تربیتی به جهت تقویت سازه ها، برطرف کردن اشکالات و نقد دیدگاه های مخالف همچون پست مدرنیسم، مهم و ضروری است. از این رو، پژوهش حاضر با استخراج 20 مبنای انسان شناختی مطرح شده در آثار علامه مصباح، به بررسی جایگاه آن ها در اهداف، اصول، ساحت ها، عوامل، موانع، مراحل و روش تربیت به عنوان مؤلفه های اصلی نظام تربیت اسلامی پرداخته است که عبارتند از: هدفمندی، چندبعدی بودن، اصالت روح، جاودانگی روح، مراتب طولی و شئون عرضی روح، تغییرپذیری تدریجی روح و بدن، تأثیرگذاری روح و بدن بر یکدیگر، وجود فطرت الهی، کمال جویی، اثرگذاری رفتارها، وابستگی رفتار اختیاری به بینش ها و گرایش ها، بندگی، مسئول بودن، برخورداری از اختیار و کرامت ذاتی و اکتسابی، اجتماعی بودن، تفاوت استعدادها، ضعف، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از موجودات دیگر، نیازمند بودن به وحی.
تبیین و تحلیل مبانی انسان شناسی و شاخص های معرفتی تفاسیر جنسیتی در حوزه هویت فردی و اجتماعی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
319 - 347
حوزه های تخصصی:
دیدگاه تفاسیر جنسیتی (قرائت های مردگرایانه و زن گرایانه از قرآن) به شدت به مبانی انسان شناسی مفسران آن ها در رابطه با طبیعت زن متکی است و اختلاف آراء در این تفاسیر به تفاوت در این مبانی بر می گردد. پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی درصدد است دریابد، مهمترین این مبانی چیست و تصویری که از هویت فردی و اجتماعی زن ارائه می دهند بر چه مستنداتی استوار است. با تقریر این مبانی به دست آمد که این دو خوانش از قرآن، تلقی متمایزی از مفاهیم هویت جنسی و جنسیتی، تساوی حقوق و تشابه حقوق، عدالت استحقاقی و عدالت مساواتی، تکلیف محوری و حقوق محوری داشته، قرائت های مردگرایانه، با تقدم هویت جنسی بر هویت انسانی، برتری مردان بر زنان و تبعیض جنسیتی را امری طبیعی و موهبتی الهی جلوه داده ، خواهان ایستایی ظهور زنان در عرصه های مختلف فعالیت های انسانی است. در مقابل، قرائت های زن گرایانه با تأکید بر عدالت جنسیتی و نگاه تاریخی به نظام خانواده، تبعیض جنسیتی را امری فرهنگی دانسته، خواهان استقلال زن در ورود به عرصه های کلان سیاسی و اجتماعی است.