مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۷.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حقیقت
حوزه های تخصصی:
در ضمن مطالعات تطبیقی همواره ملاحظه می شود که اکثر افکار و آرای فلاسفه جدید و معاصر، به نحوی پراکنده ولی به صورت روشن در نزد عرفا و بعضی از فلاسفه و دانشمندان ایرانی نیز مطرح شده اند. ملاحظه این امر پربرکت می تواند اعتماد به نفس نسبت به گذشته خویش و امیدواری برای توجه بیشتر به همدلی و همفکری موجود میان غرب و شرق به ارمغان آورد. از این جمله است تعبیری سازنده از «عدم» که در سنت اسلامی آن را جایگاه و خاستگاه آزادی و سازندگی و آفرینش تلقی نموده اند و فیلسوفان پیرو مکتب اصالت وجود خاص انسانی نیز آن را وعاء هر هستی و مرکز ثقل حقیقت دیده اند.از دیدگاه فلاسفه اخیر چنین ادعا شده که حقیقت از لاحقیقت، به مدد کشف و انکشاف انسان، به دست می آید. مقدمه و لازمه این کشف و آفرینش خروج از هستی های فعلی و حرکت به سوی آنچه فعلا «نیست» می باشد. توفیق در این راه همانا نجات از زندان یقین های کاذب و تحجرهای چنبرگونه بوده و توفیق نیل به طرب و ابتهاج دیدار عوامل تازه است. این ابتهاج، حاصل تحقق و ظهور جلوه های گوناگون این حدیث مسرت بار یعنی خلق الله آدم علی صورته است که به نحوی متضمن آزادی نامحدود انسانی در بطن محدودیت ها و الزامات این جهانی می باشد. مقاله حاضر به بررسی رابطه میان حقیقت و عدم در مولوی (به عنوان نماینده سنت اسلامی) و هیدگر (به عنوان یکی از چهره های برجسته مکتب اصالت وجود خاص انسانی) می پردازد.
عارفان و انتظار بشر از دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۴
انتظار بشر از دین از مباحث زیربنایی است که در سالهای اخیر مورد توجه اندیشهوران قرار گرفته، و نگارنده درصدد است تا این مسأله را از منظر عارفان و عرفان نظری بررسی کند؛ البته عنوان انتظار بشر از دین، در منابع عرفانی یافت نمیشود؛ ولی مفاهیمی مانند شریعت، طریقت، حقیقت، رسالت، نبوت، ولایت و انسان کامل میتوانند دیدگاه معینی را در این حوزه به ارمغان آورند. مهمترین نیاز بشر به دین در عرفان اسلامی، معرفت ذات حق تعالی، اسما، صفات، احکام، اخلاق، تعلیم به حکمت و قیام به سیاست است.
در ادامة مقاله، دیدگاه عارفانی چون محییالدین بن عربی، حمزه فناری، عزیزا نسفی، عبدالصمد همدانی، سیدحیدر آملی دربارة انتظار بشر از دین مطرح، و در پایان به مقایسة دین اسلام و عرفان نظری اشاره، و عدم مطابقت کلی این دو حوزه تبیین شده است؛ گرچه اهداف عرفان که سیر و سلوک و قرب الاهی است، از دین اسلام ظهور مییابد.
نسبیت رئالیسم و حقیقت از نظر گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۳ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
«هرمنوتیک فلسفی» با نام هانس گئورگ گادامر گره خورده است. هرچند نظریة هرمنوتیک, پیش از او نیز جایگاهی ویژه داشت، این گادامر بود که آن را از نظریهای ادبی و متنشناختی به نظریهای فلسفی و هستیشناختی ارتقا داد. وی این کار را با وامگیری از اندیشههای هایدگر انجام داد و نشان داد که هستی ما انسانها هستیای مشروط و مقید است و لاجرم شناخت ما نیز چنین است. اما این محدودیت شناختی ما صرفاً ریشه در وضع فعلی ما یا کمّیت دانش ما ندارد که بتوان در آینده به رفع آن امیدوار بود. ذات و سرشت انسانی ما چنین است و راهی برای برون شدن از آن وجود ندارد. بدین ترتیب، عوامل محدودساز دانش و شناخت ما از نظر گادامر, تاریخ و زبان است و ما همواره اسیر این دوایم. ازاین رو دانش و شناخت ما همواره نسبی و محدود است و هرگز نمیتوانیم ادعای دانستن مطلق یا در اختیار داشتن حقیقت بکنیم. پرسشی که در اینجا پیش میآید و اتهامی که غالباً به گادامر زده میشود، آن است که در صورتی که نتوان تقریر مطلقی از حقیقت به دست داد، همه تقریرها برابر خواهند بود و نمیتوان تقریری را برتر از دیگر تقریرها دانست. متقابلاً تبیین دقیق مبانی فلسفی گادامر در صدد نفی چنین برداشتی است.
رابطه حقیقت و آزادی و تفکر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۵۰
حوزه های تخصصی:
مارتین هایدگر در کتاب درباره حقیقت اظهار می دارد که «ذات حقیقت آزادی است». این مقاله در صدد تفسیر این عبارت و روشن ساختن تفسیر عمیق تری است که هایدگر از معنا و مفهوم حقیقت و نسبت آن را آزادی آدمی ارایه می دهد. در این بحث آزادی نه در معنا و مفهومی سیاسی یا اجتماعی بلکه در گفتمانی وجودی (اگزیستانسیل) و هستی شناختی (اولتولوژیک) به کار رفته است.
ذات حقیقت در اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۵ شماره ۵۶
حوزه های تخصصی:
حقیقت، همگام با وجود، محور اصلی فلسفه هایدگر است. او در این مبحث ابتدا به نقد دیدگاه سنتی و مابعدالطبیعی حقیقت، یعنی مطابقت معرفت و گفتار با واقعیت، اقدام می نماید و آن را برای توجیه معرفت انسان نسبت به اشیا و انتساب آن به واقعیت ناکافی می شمارد. سپس با ارایه تفسیری جدید از حقیقت، آن را ناپوشیدگی، ظهور و آشکاری معنا می کند. این تفسیر ریشه در برداشت یونانیان باستان از حقیقت دارد که با عبارت «الثیا» بیان می شده است. در این تفسیر، حقیقت با اموری چون دازاین، آزادی، ناحقیقت، پوشیدگی، خطا، ذات و وجود ارتباط می یابد که در این تحقیق به ترتیب از آنها بحث شده است. دازاین گشوده به عالم است و موجودات برای او ناپوشیده اند و این ارتباط در قلمروی گشوده که همان حقیقت است صورت می پذیرد. ذات حقیقت همان آزادی است که به معنای رها بودن موجود در قلمرو باز و آزاد بودن او برای نمایاندن خویش است. آزادی انسانی نیز به این معناست که انسان بگذارد موجودات باشند و آن گونه که هستند خود را نمایان کنند. ذات حقیقت همان ناحقیقت است. ناحقیقت هم به معنای پوشیدگی خود ناپوشیدگی با خودپوشانی آن و هم به معنای پوشیدگی موجودات ازدسترس انسان است. این پوشیدگی و ناحقیقت منشا خطاهای انسانی است. سرانجام، ذات حقیقت همان حقیقت ذات است که با وجود موجودات و تحقق آنها پیوند درونی دارد.
علی علیه السلام تجلیگاه شگفتیها (مقاله علمی پژوهشی ارائه شده در کنگره بین المللی امام علی (ع) در مسکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نخست از قصور در توصیف مقام والای حضرت علی (ع) و ابعاد گوناگون شخصیتش که عالم وجود را به حیرت درانداخته سخن رفته و اینکه شرافت واصالت ‘دانایی ودرایت ‘دلیری وشجاعت ‘ رهبری و کفایت و مهرو محبت به وجود شریفش عزت و مکانت واوج ومرام و جلوه ومقام یافته است دیگر اینکه همه این صفات در خلوص و اخلاص او غرقند. اگر سخنان والایش نبود بسیاری از اشعار تازی وپارسی نبود و سرانجام از خلوص و اخلاص و تقوی و یقین و حقیقت از نظر علی (ع) یاد شده است و اینکه قرآن علیّ خالق درباره علیّ قرآن ناطق چه میگوید؟
غزلی بر جان کیتس(john Keats )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جان کیتس (1821-1795) یکی از مشهورترین و مبتکرترین شعرای تاریخ ادبیات انگلستان است . اولین شعری که از وی ثبت شده در تاریخ 1814سروده شده است . و عنوان آن تقلید ی از اسپنسر بوده است . در سال 1817 نخستین و در سال 1818 دومین و در سال 1820 سومین و آخرین جلد مجموعه اشعار وی منتشر شده است . کیتس با داشتن قدرت عظیم تخیل و نبوغ در نوشتن ‘ می توانست دنیای زیبای طبیعت پیرامون خود را به صورت بسیار مطبوع در اشعار خویش به تصویر درآورد . او همچنین می توانست شعر را با نقاشی و مجسمه سازی ارتباط دهد . یکی از مهم ترین غزلهایش با عنوان غزل پاییزی ‘ درحالی که در سحرگاه یک روز یکشنبه در وینچستر انگلستان به گردش می پرداخت و زیباییهای آن روز پاییزی را درحومه شهر تحسین می کرد‘ به وی الهام شده است .
نسبت حقیقت و روش
حوزه های تخصصی:
دانشهاى تاریخى همواره در پى شناخت حقیقتى در زمان گذشتهاند و براى این منظور، تدبیر روش شناختى فراوانى اندیشیدهاند و همواره به اصلاح و بازبینى آنها مشغولاند. اما پرسش اصلى، آن است که آیا این روشها و تدابیر تنها در رساندن ما به حقیقت سهیماند؟ یا چه بسا ما را در بىراهههاى معرفت شناختى در انداخته و حقیقتى نو فرارویمان بیافرینند؟ بررسى این مسئله، نیاز به انجام مطالعه درجه دومى دارد که نه پدیده خارجى، بلکه خود فرایند فهم را مطالعه و بررسى کند.
هرمنوتیک متکفل این نوع مطالعه است که به نقد مستمر فرایند شناخت مىپردازد و تاکنون بسان یک سونامى در گستره دانشهاى انسانى، امواجى ویرانگر آفریده است.
در این مقاله، در صدد معرفى این رویکرد مطالعاتى و ارائه گزارش تاریخى از دیدگاهها و مواضع هرمنوتیستها در مورد چالش حقیقت و روش هستیم. البته این نوشتار کوتاه تنها درآمدى آغازین براى آشنایى تاریخ پژوهان با زمینه بحث است و بررسى تحلیلى و تطبیقى دیدگاهها مجال دیگرى مىطلبد.
سکولاریزم و حکومت دینى ؛ بررسى انتقادى یک نظریه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
این مقاله متکفل نقد و بررسى نظریهاى است2 که با اصل قرار دادن سکولاریزم و مبانى آن مىکوشد امکانى براى توجیه حکومت دینى بر پایه آن بیابد. ماهیت مصادرهاى نظریه، جابجایى موضوع نزاع از فلسفه سیاسى به معرفتشناسى، مغالطه هست و باید، ارائه تصویرى از حکومت دینى و سکولاریزم که نامتعارف بوده و نه مورد پذیرش دینداران و نه سکولارهاست از جمله مشکلاتى است که این بررسى در نظریه مىیابد.
رئالیسم معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نیچه و نیازهاى انسان معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نیچه فیلسوفى است متعلق به قرن نوزدهم, اما درباره بحرانى فکرى سخن رانده است که آن را به بشر امروزى متعلق دانسته است. درنظر او مهمترین بحران بشرى این روزگار بى ارزش شدن ارزش هاى حاکم بر زندگى انسان هاست که در سایه افول ایمان به خدا ظاهر شده است, هر چند که ارزش هایى که اکنون به سبب یاد شده بى پشتوانه شده اند, فى نفسه ارزش هاى قابل قبولى نبودند و حتى مایه تباهى و انحطاط زندگى انسان ها بودند. اکنون که روشن شده است این ارزش ها بى اعتبارند, وقت آفریدن ارزش هاى تازه است. نیچه بر وظیفه ارزش آفرینى انسان ها در این دوران تأکید کرده است. این مقاله تأمّل و درنگى است در پیش فرض ها و میزان درستى ادعاهاى نیچه و پیامدهاى دیدگاه او و مى کوشد تا نشان دهد و بر این نکته صحه بگذارد که خداباورى و ارزش هاى اخلاقى, ماوراءالطبیعى و دینى (که از سوى نیچه مورد نقد قرار گرفته اند) نه تنها موجب تباهى زندگى نیستند, بلکه شرط رونق زندگى اند.
انسان کامل و انسان شناسی مولانا
حوزه های تخصصی:
" این مقاله به بررسی سیمای انسان کامل از دیدگاه عرفان پرداخته و جنبه های گوناگون وجودی انسان را مورد بررسی قرار می دهد.
در عرفان اسلامی انسان از جایگاه ویژه ای برخوردا است، به گونه ای که انسان کامل و واصل به حق در مرتبه خلیفه اللهی و جانشینی خدداوند قرار می گیرد.
مولانان در اثر بی بدیل خود – مثنوی – این مقام را به تصویر شیده است.
از سوی دیگر چون محی الدین عربی بنیانگذار عرفان علمی است و اساس عرفان این عارف بزرگ «انسان کامل» است، تفاوت دیدگاه مولانا جلال الدین با دیگاه محی الدین عربی مورد بررسی و بحث قرار گرفته و ارتباط آن با بحث ولی و ولایت بیان گردیده است.
مسایل دیگر از قبیل هدایت از نظر عرفان، علم و تفکر از دیگاه عرفان، ایمان به خداوند و فایده آن در این مقاله گنجانده شده است."
نقد اسطوره ای نوشته های کافکا
حوزه های تخصصی:
فرانتس کافکا به عنوان یک نویسنده فلسفى، در پى یافتن حقیقت است و به تجربیات شخصى زندگى خود بعدى اسطوره اى مى بخشد. این دورنمایه افلاطونى، این اشتیاق روح براى یافتن حقیقت، مضمون اصلى داستان هاى بلند و کوتاه او به شمار مى آید. در این مقاله، شاهکارهاى کافکا، در ارتباط باکتاب مقدس، تفسیر مى شوند. در تمام نوشته هایش، حقیقت غایب است و قهرمانان مى کوشند تا به آن برسند: حقیقت به صورت نمادین در دادگاه، قصر یا سرزمینى دیگر، نشان داده مى شود. از این لحاظ، کافکا را مى توان با منصور حلاج یا مولانا مقایسه کرد، ولى فرقشان در این است که این عارفان به معشوق خود دست مى یازند در حالى که قهرمانان نوشته هاى کافکا همواره در عطش وصل مى سوزند.
هومر و افلاطون دو روی یک سکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی چشمه های مشترکی که هومر و افلاطون هر دو از آن سیراب شده اند، می پردازد، بررسی این سرچشمه ها، از بررسی تاثیر عظیم هومر بر افلاطون مهمتر است، زیرا نشان می دهد که چطور این دو، دو روی یک سکه و دو جلوه از یک حقیقتند. برای درک اهمیت این رابطه، باید توجه داشت که هومر نماد سطوره الهام، شعر، حماست و داستان سرایی است که افلاطون نماد لوگوس...
تأملی در مجاز، استعاره و تشخیص
حوزه های تخصصی:
ریچارد رورتی و عقلانیت مبتنی بر همبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریچارد رورتی با رد نظریه معرفتی بازنمایی معتقد است باید از مفهوم «حقیقت» یکسره دست شست. اما این بدان معنی نیست که بتوان از تفکیک گزاره ها به قابل قبول و غیرقابل قبول اجتناب کرد یا همه ادعاها را به یک میزان قابل پذیرش شمرد. در امتداد سنت پراگماتیسم آمریکایی، رورتی بر آن است تا نشان دهد گزاره مجاز عبارت است از گزاره «خوب»، یا به کلام دیگر، گزاره ای که اعتقاد بدان مفید است و ما را در سازگاری با محیط پیرامونمان و افراد حاضر در آن (جامعه) یاری می دهد. گزاره های مجاز برای چنین افرادی توجیه پذیرند و «همبستگی» ما را با آنان تحکیم می بخشند، در حالی که ادعاهای غیرمجاز برای ایشان توجیه ناپذیر بوده و همبستگی ما را با آنها تضعیف می کنند. بدین ترتیب، معرفت شناسی پراگماتیسی رورتی اساسا بر مدار «قوم محوری» می چرخد؛ یعنی معیارها و شیوه های کاوش عقلانی را جامعه ای تعیین می کند که ما بدان احساس تعلق می کنیم. در این مقاله آن بخش از نظرات معرفتی رورتی مورد بررسی و نقد قرار می گیرند که به عنوان بدیلی در برابر نظریه بازنمایی، برای تمایز اظهارنظرهای قابل قبول از ادعاهای غیرقابل قبول مطرح می شوند.
فکت، دهشت و سکوت، تاملی بر چهارشنبه سوری
حوزه های تخصصی:
فیلم چهارشنبه سوری یکی از موفق ترین فیلم های سال 85 بود که با استقبال مردم و منتقدان روبرو شد. از آنجا که هر اثر هنری دارای رگه ای از حقیقت است، نویسنده مقاله می کوشد که بنیان های فلسفی این فیلم را روشن سازد و این رگه ها را روشنایی بخشد. چهارشنبه سوری خود تاملی است بر این بنیان ها و نتایج فردی و اجتماعی ای که به دنبال آن می آید. گفتمان «علم» در دهه های هفتاد و هشتاد مدعی شد که می تواند مسایل فردی و اجتماعی در ایران را حل کند. چهارشنبه سوری تاملی است بر این ادعا. نویسنده می کوشد که با برجسته ساختن این تامل نقش علم و قدرت را در زندگی روزمره ایرانیان در این دو دهه بررسی کند.