مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
پست مدرنیسم
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر، تحولات خانواده و آسیبهای ناشی از آن را در مغرب زمین مطمح نظر قرار داده است. جنبش اصلاح و رنسانس بهعنوان عامل عمدة این شرایط و جریانهای علمی و اجتماعی همچون مدرنیسم، پستمدرن، سکولاریسم، فمینیسم و فردگرایی بهعنوان عوامل برجسته در درون همان عامل عمده (رنسانس) جهت وقوع تحولات مذکور تلقی میشوند. امروزه جهان غرب با انقطاع از معنویت، در ابعاد گوناگون ازجمله خانواده دچار آسیبهای جدی شده است که با بررسی دقیق و یافتن علل و عوامل آنها میتوان خانواده را درجهان شرق از تهدیدهای بلندمدت مشابه مصون داشت.
واگردهای فمینیستی در ازدواج
حوزه های تخصصی:
فمینیسم با طرح محوری موضوع آزادی جنسی زن و طرد نقشهای کلیشهای مادری و همسری در خصوص ازدواج و خانواده دچار تعارضاتی گردید و موضعگیری خاصی را در این راستا اتخاذ نمود که عمدتاً در جهت مخالفت و حذف این بنیانهای اجتماعی بود. از نقطه نظر فمینیسم رادیکال، مردان در جایگاه سلطه هستند و ارتباط با آنان انقیاد زنان را در پیدارد، لذا سیستمهای متعامل زنان و مردان نظیر خانواده باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. این تندرویهای فمینیستی علی رغم ظاهر فریبندهاش، ناهنجاریهای فرهنگی، اجتماعی را ایجاد نمود که اکنون با شکست در تعیین جایگاه مطلوب برای زنان به بن بست رسیده است.
کثرت گرایی فرهنگی ، هویت و تعلیم وتربیت ( تعیین و ارزیابی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تربیت، یکی از نهادهای اجتماعی است که با تحولات اجتماعی، علمی، سیاسی و فرهنگی در ارتباط است. به عبارت دیگر، چند و چون کارکرد نظام های تربیتی هر جامعه یی، به چند و چون و کارکرد تحولات پیرامونی بسته گی دارد. امروزه، تعلیم و تربیت، با مجموعه ئی از تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جهانی رو به روست که به گونه ئی گریز ناپذیر باید خود را با آن تحولات هم آهنگ نماید. با توجه به بروز تحولاتی در گستره ی ارتباطات و اطلاعات، و در نتیجه، پیدایش نظریه هایی چون پست مدرنیسم، فمنیسم، کثرت گرایی، جهانی شدن و ... طبیعی است که نظام های تربیتی باید موضع و جایگاه خود را در برابر تحولات و نظریه های یاد شده روشن کنند. یکی از نظریه های مهم در گستره ی تعلیم و تربیت، نظریه ی کثرت گرایی فرهنگی است که البته پی آمدهایی برای مسئله ی هویت داشته است. ما در این مقاله، با بررسی کثرت گرایی فرهنگی و پی آمدهای آن برای هویت دانش آموزان، به تبیین نقش تعلیم و تربیت در این ارتباط می پردازیم
شهرنشینی و شهرسازی مدرن و پست مدرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم و بازاریابی مصرف کننده در هزاره جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم تحولات زیادی را در عرصه فرهنگ، فناوری، اقتصاد، هنر و دیگر حوزهها به ارمغان آورده است. حوزه مدیریت نیز به عنوان یکی از علوم میان رشتهای دچار تحولات شگرفی شده است. یکی از زمینههای به شدت پویای این حوزه فعالیتهای بازاریابی است که به دلیل ارتباط با افراد و جامعه متأثر از تحولات فرهنگی و نگرشی است که پست مدرنیسم جلوهای نو از آن قلمداد میگردد. بسیاری بر این باورند که با ظهور پست مدرنیسم دوران طلائی بازاریابی مدرن به پایان رسیده است و تئوریهای بازاریابی نیاز به بازنگری جدّی و اساسی دارند. در این مقاله ضمن بررسی نظریات مختلف در مورد پست مدرنیسم و چالشهایی که برای بازاریابی مدرن ایجاد نموده است، مکاتب مختلف بازاریابی پست مدرن، ویژگیهای این نوع بازاریابی، مفاهیم جدید مطروحه ناشی از این فلسفه و وجوه تمایز این نظریات با دوره قبل تبیین شده است
رویکردهای غربی به جامعه شناسی فرهنگ و انتقال به پسامدرنیسم فرهنگی و فرهنگ شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله تلاش شده است تا به طور خلاصه و به میزان حوصله هر مقاله، مروری شود بر شاخصترین مکاتب غربی جامعهشناسی فرهنگ و علت شکلگیری آنها مکاتب شاخصی که عمدتاً، در فضای دانشگاهی ایران تدریس یا درباره آنها بحث و مناقشه میشود. با مرور این مکاتب میتوان دو اصل و قاعده را به طور مشترک، حتی در بین مکاتب فکری ظاهراً مغایر با هم، تشخیص داد. این مکاتب در عمل، نخست به توصیف فرهنگ خود، نشان دادن کاستیها و ابعاد نامطلوب آن و ریشهیابی آسیبهای آن میپردازند و سپس با اتکا بر این توصیفها، راه حلهایی برای مطلوبتر کردن وضعیت زندگی مردم ارائه میدهند. جمعبندی اندیشههای جامعهشناسی غرب در حوزه فرهنگ، بعدی انعکاسی برای فهم ریشههای دانش فرهنگشناسی در میان اندیشمندان ایرانی نیز محسوب میشود. با این نگاه، این مقاله، نوعشناسی گفتمانهای فرهنگی رایج در میان فرهنگشناسان ایرانی نیز هست. در این مقاله، ابتدا درباره سه حوزه فرهنگی ـ یعنی ۱. اندیشههای آنگلوساکسون با محوریت اومانیسم ۲. تفکرات فرانکافون با محوریت نشانهشناسی و معناشناسی و ۳. حوزه نقد فرهنگی آلمانی ـ بحث میشود. در پایان، رویکردهای قدیم و جدید به گفتمان روشنگری و رویکرد پسامدرن لیوتار بررسی میشود. جمعبندی مقاله بر ضرورت راهبردی فرهنگشناسی و انتقال از نگاه رشتهای جامعهشناسی به نگاه بینرشتهای فرهنگشناسی تاکید میکند. از سوی دیگر، ضرورت فرهنگی و جغرافیایی شدن فرهنگشناسی ایرانی نیز موضوع تاکید شده در مقاله خواهد بود.
"
ژاک دریدا (نقد ادبی پست مدرن، شالوده شکنی و ادبیات)
حوزه های تخصصی:
تبیین و نقد تطبیقی قرابتها و پارادکسهای ممکن بین آموزه های تربیتی مولوی و پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
چنانکه مىدانیم امروزه نظامهاى تربیتى جوامع اسلامى با چالشهاى فراوانى مواجهاند و عبور از بحرانهاى ناشى از چالشهاى پیش روى یکى از جدىترین موضوعات در عرصه برنامه ریزىهاى آموزشى و تربیتى این جوامع است. از میان چالشهاى پیش روى مىتوانیم به رواج آموزههاى پست مدرنیستى همچون نفى منابع مقتدر معرفتى، ساختار شکنى، نفى الگو گرایى در تعلیم و تربیت، نسبیت گرایى و... اشاره نمود که هر کدام چالشهایى را پیش روى نظامهاى تربیتى جوامع دینى بوجود مىآورند. یکى از راههاى مواجهه منطقى با این چالشها، طرح نظریههاى اسلامى رقیب در حوزه مربوطه است؛ از جمله روى آوردن به نظریه اندیشمندان و فلاسفه مسلمان.
در این مقاله، به منظور پاسخگویى به بعضى از داعیههاى پست مدرنیستى که سعى در تأثیر گذارى بر ساختار و محتوى تعلیم و تربیت جوامع دینى دارد، و به منظور بررسى نقاط اشتراک (قرابت) و نقاط افتراق (پارادکسهاى) موجود و ممکن بین دیدگاه اسلامى تربیت و پست مدرنیسم، آراء تربیتى مولوى (البته به عنوان یک اندیشمند مسلمان و نه نماینده نظریه اسلامى) و آراء بعضى اندیشمندان پست مدرن را به صورت تطبیقى مورد مطالعه قرار دادهایم. هدف اساسى این مقاله تعیین قرابتها و پارادکسهاى ممکن بین دیدگاه تربیتى مولوى و پست مدرنیسم مىباشد.
اندیشه سیاسی پس از پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۵۰
حوزه های تخصصی:
نظریه پردازان پست مدرنیسم معمولا متهم می شوند، که فاقد هر گونه اصول سیاسی می باشند؛ و قادر به پیروزی از هیچ عقیده سیاسی خاصی نیستند. به همین دلیل، اجازه رشد افکار غیردموکراتیک را می دهند. از این رو، بسیاری از منتقدین آنها را هم دست تفکرات غیردموکراتیک قلمداد می کنند. اغلب علت بوجود آمدن این وضعیت را به بی اعتنایی پست مدرنیسم به شالوده ها و نسبی گرایی افراطی اش نسبت می دهند. در مقاله حاضر هر دو فرضیه فوق رد می شود.استدلال نویسنده مقاله این است که، اولا: ضدیت فلسفی پست مدرنیستی با شالوده انگاری به لاادری گری سیاسی نمی انجامد و پست مدرنیست ها در حیطه مسایل سیاسی افراد نسبی گرای مطلق نیستند. ثانیا: نه تنها جانبداری پست مدرنیسم از دموکراسی غیر قابل انکار است، بلکه این طرز تفکر به تدریج مبانی لازم استقرار یک فرهنگ مدنی جدید پدید می آورد. البته ریشه های این فرهنگ مدنی جدید را باید در مدرنیته جستجو کرد. از این لحاظ، پست مدرنیسم تداوم بخش سنت های دمو کراتیک در تاریخ اندیشه سیاسی می باشد.
مقایسه ایدئولوژی های برنامه درسی آیزنر با میلر: نگاهی دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در داخل حوزه تعلیم و تربیت، حوزه ای فرعی وجود دارد که «برنامه درسی» نامیده می شود. برنامه درسی به عنوان یک حوزه مطالعاتی، در زمینه مباحث نظری از اختلاف برانگیزترین حوز های معرفت بشری محسوب می شود. یکی از مباحثی که از دیرباز منشا و مصدر این اختلاف نظر بین نظریه پردازان این رشته بوده، ایدئولوژی های برنامه درسی یا نظریه های هنجاری برنامه درسی است. موضوع ایدئولوژی برنامه درسی یکی از مباحث اساسی و پر مناقشه برنامه درسی است. نگاهی گذرا به منابع منتشر شده در حوزه برنامه درسی در دهه های گذشته حاکی از آن است که به این موضوع توجه بسیار جدی شده است؛ به نحوی که آثار قابل ملاحظه ای در این زمینه به رشته تحریر در آمده است. دو تن از صاحب نظران بنامی که در این زمینه آثار معتبری منتشر نموده اند، آیزنر و میلر می باشند. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن بررسی عمیق اندیشه های آیزنر و میلر در این زمینه، تنوع برداشت ها از ایدئولوژی های برنامه درسی و دلایل آن را به گونه ای منطقی به تصویر بکشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا مروری بر اندیشه های هر دو صاحب نظر شده و پس از آن، با تاملی دوباره در این ایدئولوژی ها، نکات کلیدی اندیشه های این افراد استنتاج گردیده و در نهایت، با مقایسه ایدئولوژی های آیزنر و میلر، تحلیل و نتیجه گیری انجام شده است. به طور کلی، نتایج این مقایسه و ارزیابی نشان می دهد که تفاوت های اساسی و بنیادی در فلسفه و جهان بینی این دو صاحب نظر وجود دارد.
بازاریابی و پست مدرنیسم از ارتباط تا چالش ها
حوزه های تخصصی:
گفتمان اسلام گرایان در برابر پست مدرنیته(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۲ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
ظهور پست مدرنیسم نشانه بحران مدرنیسم است، که بحران معنا نام دارد. هر چند که امروزه مدرنیسم در مواجهه با این بحران، خود را از یک دکترین حقیقت یاب مبتنى بر این همانى عقل و دانش، به یک ضد دکترین مدعىِ نسخِ خودانگاره حقیقت در حوزه فلسفه و علم تبدیل مىکند، امّا این مدرنیسم متنبّه نیز نمىتواند طرف گفتوگوى اسلام قرار گیرد. از نظر نویسنده، بحران معنا همچنان در مدرنیسم وجود دارد و این بحران، انسان را به بىمعنایى مىکشاند. علاوه براین هر نوع گفتوگویى بین اسلام و پست مدرنیسم نیز تناقض گونه است، چرا که گفتوگویى خواهد بود بین یک دکترین استعلایى و حقیقت و یک ضد دکترینى که حقیقت جهان شمول و امر استعلایى را انکار مىکند. براین اساس اندیشه اسلامى هم باید سقوط عقل روشنگرى را مورد توجه قرار دهد و هم بدون افتادن در ورطه پست مدرنیسم، دیدگاهى آشتى جویانه از انسان ارائه کند تا از این طریق تعهد خود را در قبال وحدت اخلاقى نوع بشر تجدید نماید.
چالش و چشم انداز علم سیاست متعالى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
انسان، پدیدهاى با دو ساحت مادى و معنوى است. تبیین علمى، ترسیم عملى و تحقق عینى ساحات دوگانه انسان و جامعه انسانى به صورت توأمان، ضرورتى اجتنابناپذیر و نیازى فزاینده محسوب مىگردد. نگرش فکرى سیاسى و گرایش عملى سیاسى رایج و غالب در دوران مدرن از ساحت متعالى انسانى در عرصه سیاسى و حتى اجتماعى غفلت کرده و چه بسا آن را نفى و انکار مىنماید. نارسایى تک ساحتى و ناسازوارىهاى درون زاى این جریان، امروزه به شکل نسبیت مطلق مدرنیستى و یا نهیلیسم معرفتى، روشى و علمى سیاسى، در حال پدیدار شدن است که خود باعث بسیارى بحرانهاى اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى در سطح داخلى، خارجى و بینالمللى است. بر این اساس، سیاست متعالى و اندیشه و «علم سیاسى متعالى»، «چشم انداز» آینده علم سیاسى را در سطح ملى، جهان اسلام و بلکه جهانى تشکیل مىدهد. «چالش علم سیاسى متعالى» فرا رو، درک این ضرورت و تبیین علمى، تنظیم و ترسیم عملى و تحقق عینى این چنین علم و چشمانداز علمى است.
بررسی تطبیقی هویت زن از منظر مدرنیسم و پست مدرنیسم و دلالتهای تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
و پست مدرنیسم اشاره کرد. این دو پدیده بیشترین تأثیر را در حوزههای اجتماعی، از جمله مقوله هویت بهجا گذاشتهاند.
در این میان مقوله هویت زن نیز بیشترین تأثیر را پذیرا شده است. البته هویت به معنای کلی و هویت زن به معنای اخص آن
از منظر مدرنیسم و پست مدرنیسم بهطور کاملاً متفاوت نگریسته شده است، به نحوی که هر کدام دلالتهای اجتماعی، سیاسی
، فرهنگی و تربیتی متفاوتی را در پی داشتهاند. ما در این مقاله ضمن بررسی مفهوم هویت - هویت به معنای کلی و هویت زن به
معنای خاص - به بررسی تطبیقی هویت زن از منظر مدرنیسم و پست مدرنیسم و دلالتهای تربیتی آن میپردازیم.
مضامین پست مدرنیسم و دلالتهای تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم رویکرد نوینی است که در دو دهه اخیر بر بیشتر رشته های علوم، ادبیات، و هنر ها و طبعا علوم تربیتی تأثیر گذاشته است. آنچه در وهله نخست زمینه ساز ظهور این رویکرد شده است، شکست مدرنیسم در به تحقق رساندن وعده هایی نظیر دموکراسی، صلح، سلامتی و عدالت اجتماعی در سایه پیشرفت علوم و سیطره عقلانیت بر امور بوده است. پست مدرنیستها معتقدند که جوامع مدرن دچار بحران شده اند. از این رو آنان با بازنگری نقادانه برخی مضامین مدرنیسم در صدد حل معضلات آن و نهایتا بحران زدایی بر آمده اند. به اعتقاد پست مدرنیستها این بحران بر تعلیم و تربیت نیز سایه افکنده و برای رفع آن باید تلاش نمود.
جهانى شدن تضاد یا توازى هویتهاى جمعى خرد و کلان؟
حوزه های تخصصی:
چکیده
در این مقاله به تحلیل یکى از مباحث مربوط به گفتمان هویتهاى جمعى خرد و کلان و رابطه آن با جهانى شدن مىپردازیم و با بررسى برخى دیدگاههاى کلاسیک جامعهشناسى، و گفتمان پست مدرنیسم و نیز نظریه اندیشمندان متأخّر، به نقایص نظرى و روش شناختى کار آنها اشاره مىکنیم. هدف آن است که بدانیم چگونه، در تحلیل این مسئله با اجتناب از یک سو نگرى و مطلق انگارى پست مدرنیستها و محققانى چون مانوئل کاستلز به یک دیدگاه تلفیقى که به نظر ما، با واقعیات جهانى معاصر انطباق بیشترى دارد، نایل آییم. در این بررسى بر خلاف رویکردهاى مذکور، بر این باوریم که از یک سو، جهانى شدن، فرآیندى واقعى و غیر قابل اجتناب است و جامعه بشرى به سوى برخى الگوهاى فرهنگى و سیاسى جهان شمول به مثابه یک هویت عام حرکت مىکند و از سوى دیگر، در کنار آن هویتهاى خرد و محلى نیز در حال احیا و بازسازى هستند و یافته اصلى مقاله حاضر در راستاى تأیید مدعاى فوق است.
پست مدرنیسم : رمان فرانسه در اواخر قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم که چندی است در همه زمینه ها از آن صحبت می شود ، در ادبیات نیز از جایگاه مهمی برخوردار شده است . گرچه پست مدرنیسم به عنوان جنبشی انگلوساکسون شناخته می شود ، اما بسیاری از پیشروان آن ، اندیشمندان فرانسوی همچون میشل فوکو ، ژاک دریدا ، و ژان فرانسوا لیوتار هستند . رمان که نوع ادبی غالب در دو قرن اخیر است ، در ربع آخر قرن بیستم تحت تاثیر پست مدرنیسم دچار تغییرات ساختاری شد و به رمان پست مدرن تبدیل شد . در این مقاله سعی شده است با اشاره به نظریه پست مدرنیسم گذار رمان از سنتی به پست مدرن از طریق جنبش رمان نو نشان داده شود .
پست مدرنیسم و بازتاب آن در درمان « کولی در آتش »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح پست مدرن - صرف نظر از ورود به حوزه گفتمانهای فلسفی آن - در ادبیات داستانی به آثاری اطلاق می شود که ویژگیهایی همچون : تناقض ، عدم انسجام ، عدم قطعیت ، معنا باختگی ، حضور راوی ، روایتهای تو در تو و ... در آنها سایه افکنده است . رمان « کولی در کنار آتش » نوشته منیرو روانی پور را نمی توان به طور قطع در زمره آثار پست مدرنیستی قلمداد کرد ، زیرا رمان در چارچوب کلی خود دارای فرجام مشخصی است ، حال آنکه عدم قطعیت و فرجامنامشخص یکی از اصلی ترین مشخصه های چنین آثاری است ...