فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۳
63 - 87
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف ارائه راه کارهای تحقق توصیه های بیانیه گام دوم انقلاب در حوزه معنویّت و اخلاق در نظام تربیتی-آموزشی یک مرکز آموزش عالی نظامی از طریق ارزشیابی عملکرد دانش آموختگان آن انجام گردید. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی-پیمایشی و مقطعی انجام شد. جامعه آماری پژوهش عبارت است از فرماندهان مستقیم کلیه دانش آموختگانِ سال 1395 مرکز (به تعداد 699 نفر) که پس از طی موفقیت آمیز دوره مقدماتی رسته ای و در زمان اجرای پژوهش (سال 1398) قریب به 2 الی 3 سال در یگان های عملیاتی خدمت کرده اند. جامعه نمونه به صورت تمام شمار انتخاب گردید. ابزارهای گردآوری داده ها، در روش کمّی، پرسشنامه سنجش شایستگی های دانش آموختگان جوان در حوزه معنویّت و اخلاق و نیز در روش کیفی، مصاحبه گروه کانونی است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و هم چنین پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 88. 6% بدست آمد. تکمیل کنندگان پرسش نامه ها و مصاحبه شوندگان شامل فرماندهان گردان های عملیاتی هستند که 2 الی 3 سال در تماس کاری مستقیم با این دانش آموختگان بوده اند. بر این اساس تعداد 521 پرسشنامه تکمیل و قریب به 1268 دقیقه مصاحبه صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده های کمّی از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های t استودنت تک نمونه ای و ANOVA) و داده های کیفی از جدول فراوانی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که میزان شایستگی های دانش آموختگان در حوزه معنویّت و اخلاق، به طور معنی داری بالاتر از میانگین و در وضعیت «مطلوبی» قرار دارد هم چنین رتبه بندی شایستگی های سه گانه دانش آموختگان جوان، نشان داد که شایستگی های ارزشی، دارای بالاترین رتبه در میان شایستگی های سه گانه عملکردی آنها می باشد.
نقش رهبری تحول آفرین در فرسودگی شغلی کارکنان با تأکید بر متغیرهای میانجی اضطراب، استرس شغلی و تنهایی در محل کار (موردمطالعه: معلمان ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
143 - 170
حوزههای تخصصی:
تدریس، شغلی پر ارزش و درعین حال طاقت فرسا و پراسترس است؛ معلمان با ساعات کار طولانی و حجم کاری سنگین، به راحتی طعمه فرسودگی شغلی شده و اثربخشی و کیفیت آموزش آنها کاهش می یابد؛ هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین در کاهش فرسودگی شغلی معلمان است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف، جز تحقیقات کاربردی است و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، از نوع توصیفی و پیمایشی است و با توجه به بررسی رابطه میان متغیرها، تحقیق علی- همبستگی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد؛ جامعه آماری پژوهش، معلمان ابتدایی آموزش وپرورش شهرستان پاوه به تعداد 150 نفر بود و طبق فرمول کوکران، حجم نمونه 98 نفر انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار اس پی اس اس و ایموس صورت گرفت؛ با توجه به نتایج آزمون فرضیات می توان گفت که تمامی فرضیات پژوهش در سطح اطمینان 95% پذیرفته شدند ولی فرضیه تأثیرگذاری رهبری تحول آفرین بر فرسودگی شغلی از طریق مسیر اضطراب رد شد. در انتهای مقاله نیز پیشنهادهایی برای کاهش فرسودگی شغلی به مدیران آموزش وپرورش ارائه شد.
ارائه مدل اثربخش ارزیابی خط مشی های سلامت نظام اداری با توجه به اسناد بالادستی: مطالعه در وزارت امور اقتصادی و دارایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
95 - 119
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه مدل اثربخش ارزیابی خط مشی های سلامت نظام اداری با توجه به اسناد بالادستی در وزارت امور اقتصادی و دارایی انجام شده است. این پژوهش ترکیبی از روش های کیفی و کمی بوده بدین ترتیب که در ابتدا با انجام مطالعات کتابخانه ای 108 عنوان خط مشی به عنوان کدهای اولیه (پاره گفتارها) احصا گردید که با استفاده از روش تحلیل مضمون در 23 مضمون پایه (مؤلفه) و سپس در 6 مضمون سازمان دهنده (بعد) شامل ابعاد اداری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، و مالی دسته بندی گردید. مدل اولیه توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان ستاد و ادارات کل استانی وزارت امور اقتصادی و دارایی به تعداد 4062 نفر بوده و با توجه به روش نمونه گیری کوهن تعداد 205 نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقاتی انتخاب شده اند. مدل اولیه در این نمونه مورد آزمون قرار گرفت. روایی پرسش نامه برابر با (1/86 درصد) محاسبه گردیده، پایایی درونی پرسش نامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده و با توجه به اینکه مقادیر آلفای کرونباخ بالاتر از (7/0) قرار گرفته، پایایی درونی تمامی بُعد ها مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS انجام شده است. برای بررسی سؤال های پژوهش از روش های آماری تحلیل عاملی تأییدی، معادلات ساختاری و آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. درنتیجه با توجه به کسب نمره شاخص های آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بیشتر از 6/0، بار عاملی بالاتر از 5/0 سؤالات، نمره شاخص ریشه میانگین مربعات باقی مانده استاندارد شده معادل 039/0، اعتبار مدل مورد تأیید قرار گرفت.
شناسایی عوامل موثر بودجه ریزی عملیاتی در بخش عمومی با استفاده از نظریه داده بنیاد چندوجهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوالی که امروزه در زمینه پیاده سازی بودجه ریزی عملیاتی مطرح می شود این است که «چه الزامات و نیازهایی می باید به منظور اجرای کامل و مناسب بودجه ریزی عملیاتی از سوی سازمان های دولتی در نظر گرفته شود؟» این تحقیق در پی آن است تا مدلی جهت تبیین عوامل کلیدی و موثر بودجه ریزی عملیاتی در بخش عمومی شناسایی کند و عوامل کلیدی مستخرجه برای شناسایی یک الگوی مناسب از طریق تحقیق دلفی به نظرخواهی متخصصان گذارده و پس از کسب اجماع به عنوان الگوی مطلوب نظام بودجه ریزی عملیاتی، معرفی گردد. این پژوهش دارای رویکردی کیفی بوده و از روش نظریه داده بنیاد چندوجهی(مولتی گراندد تئوری)به عنوان روش تحقیق استفاده شد. روش گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های عمیق و باز با15 نفر از اساتید مجرب دانشگاهی و فعالان و مدیران سازمان های بخش عمومی از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به نقطه اشباع مورد بحث است. روایی پژوهش توسط مصاحبه شوندگان و متخصص مورد تأیید گردید. پایایی نیز با استفاده از روش بازآزمون91 درصد به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که عوامل سیاسی، عملکردی، سازمانی به عنوان عوامل علی؛ توانایی سازمانی، سازمانها و ارگان ها، مدیریتی، بعنوان مقوله ها؛ عوامل سیستمی، انسانی، ساختاری، ملی، بعنوان عوامل زمینه ای؛ عوامل سازمانی، فرآیندی، اقتصادی، بعنوان عوامل مداخله گر؛ عوامل فنی و جامعه، بعنوان راهبردها و پیامدهای سازمانی و ملی بعنوان پیامدهای عوامل موثر در بودجه ریزی عملیاتی در بخش عمومی شناسایی گردید.
طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز نقش دیپلماسی تجاری در توسعه اقتصادی و تجاری چنان اهمیتی یافته است که در برخی کشورها بخش عمده وقت دستگاه دیپلماتیک به این امر اختصاص می یابد. در کشور ما انتظار می رود دیپلماسی تجاری به یکی از اولویت های اصلی سیاست خارجی کشور تبدیل شود تا بتواند بخشی از مشکلات پیشروی شرکتهای دانش بنیان را مرتفع سازد. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل سیستمی دیپلماسی تجاری در راستای صادرات پایدار شرکتهای دانش بنیان بود که برای این منظور از رویکرد ترکیبی استفاده شد، بر این اساس پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. در مرحله اول پژوهش با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و نمونه گیری نظری، 16 مصاحبه عمیق نمیه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری با فعالان شرکتهای دانش بنیان (متخصصان، مدیران شرکتها و مسئولین مرتبط) صورت پذیرفت و مدل سیستمی دیپلماسی تجاری صادرات محور در شرکتهای دانش بنیان طراحی شد. در مرحله دوم پژوهش با استفاده از مدل معالات ساختاری، مدل مذکور در 102 شرکت دانش بنیان مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد مدل دیپلماسی تجاری جهت پیاده سازی و نیل به صادرات پایدار نیازمند یک نگاه سیستمی است که در آن باید به عناصر ورودی ها، خانه پردازش، خروجی ها و بازخورد توجه ویژه ای شود، همچنین نتایج در بخش کمی تاثیرات ورودی ها بر خانه پردازش، خانه پردازش بر خروجی ، خروجی بر بازخور و باخورد بر ورودی ها را تایید کرد.
رابطه مدیریت سود و بازده سهام با توجه به نقش اثرات مقطعی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۹ (جلد ۲)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
بازده سهام را می توان محصول مکانیسم کشف قیمت دانست. در مطالعات مربوط به ارتباط بین مدیریت سود و بازده سهام رابطه، جهت و ماهیت درون زای مدیریت سود، یعنی اثرات مقطعی نادیده گرفته شده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه مدیریت سود و بازده سهام با توجه به نقش اثرات مقطعی بتای بازار، اندازه شرکت و اثر ارزش می باشد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش برگرفته از صورت های مالی 165 شرکت در بازه زمانی 1391-1400 می باشد. پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد و برای تجزیه وتحلیل فرضیه از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد بین مدیریت سود واقعی و بازده سهام رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و در شرکت هایی با بتای بالاتر، شرکت های بزرگ و شرکت های با ارزش بازار بالاتر، رابطه میان مدیریت سود واقعی و بازده سهام قوی تر است.
تاثیر نسبت نقدینگی و بازده حقوق صاحبان سهام بر نرخ سود تضمین شده سپرده بانک های بورسی و فرابورسی
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق تاثیر نسبت نقدینگی و بازده حقوق صاحبان سهام بر نرخ سود تضمین شده سپرده بانکها بوده است. قلمرو مکانی این تحقیق بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی سال های بین 1396 تا 1400 بوده است. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد، چنانچه طبقه بندی انواع تحقیقات بر اساس ماهیت و روش را مدنظر قرار گیرد، روش تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی قرار داشته و از نظر روش نیز در دسته تحقیقات علی محسوب می گردد. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده شد. در بخش داده های پژوهش از طریق جمع آوری داده های شرکت های نمونه با مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار انجام پذیرفت. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند تعداد 20 بانک به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور توصیف و تلخیص داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. به منظور تحلیل داده ها ابتدا پیش آزمون های ناهمسانی واریانس، آزمون F لیمر، آزمون هاسمن و آزمون جارک – برا و سپس از آزمون رگرسیون چند متغیره برای تایید و رد فرضیه های تحقیق (نرم افزار ایویوز) استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد نسبت نقدینگی بر نرخ سود تضمین شده سپرده بانکها تاثیرگذار است. بازده حقوق صاحبان سهام بر نرخ سود تضمین شده سپرده بانکها تاثیرگذار است.
بررسی کارایی بازار کالا در ایران با استفاده از مدل هزینه حمل کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
261 - 280
حوزههای تخصصی:
عملکرد بازارهای کالا بر تورم و نوسانات بازار نقد و عملیات سفته بازی تاثیرگذار است. با افزایش کارایی بازار فرصت های آربیتراژ حذف شده و نوسانات قیمت کنترل می گردد. این مقاله کارایی بازار کالا از طریق مدل رگرسیون اکومتریک که مدل هزینه حمل کالا نامیده می شود، مورد آزمون قرار داده است. کارایی بازار از طریق بررسی ارتباط میان قیمت آتی کالا با قیمت بازار دارایی پایه و از طریق سری زمانی رفتار قیمت در بازار اندازه گیری شده است. این مدل پیشنهادی، برای کارایی بازار در مقایسه با سایر مدل های جایگزین شده (مانند نسبت واریانس و آزمون جارکوبرا) که تنها به رفتار قیمت بازار کالا توجه نموده است، برتری دارد. مرور ادبیات موجود به فقدان مطالعاتی که از مدلهای آماری قوی برای ارزیابی بازارهای کالا در اقتصادهای نوظهور استفاد ه می کند، سخن به میان می آورد. براین اساس دیتاهای معاملات زیره، زعفران و سکه طلا از بورس کالای ایران در یک دوره 360 روزه جمع آوری شده و از طریق مدل هزینه حمل کالا به صورت عملی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاکی از ناتوانی بازار در کشف قیمت قراردادآتی و عدم همگرایی قیمت بازار دارایی پایه و قیمت قراردادآتی بر رد کارایی بازار دلالت دارد.
طراحی الگوی حکمرانی شهری هوشمند با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
400 - 438
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مفاهیمی که در راستای نهادینه سازی جامعه مدنی طی سال های اخیر مطرح شده است، مفهوم حکمرانی هوشمند است. در این بین، شناسایی عوامل مؤثر بر حکمرانی هوشمند، می تواند چراغی فراروی راهبری طرح های دولت هوشمند باشد. اصول حکمرانی هوشمند، به رضایتمندی همه عناصر حاضر در یک جامعه منجر می شود و رشد روزافزون جمعیت و به دنبال آن، بحران های متعدد، رهبران و دولت مردان را در مسیر هوشمندسازی تمام ابعاد و ارکان جوامع سوق داده است؛ بنابراین تلاش برای تحقق حکمرانی هوشمند شهری، در جهت جلوگیری و کاهش چالش ها و مسائل شهرداری ضروری است. در کنار رسیدن به زبان مشترک، پژوهش هایی که تاکنون انجام شده، گام های اولیه برای حرکت به سمت تحقق شهر هوشمند و حکمرانی هوشمند بوده است. همچنین در حکمرانی سنتی، اطلاعات و داده ها به اندازه کافی در دسترس نیست و این در حالی است که اکنون این اطلاعات و داده ها وجود دارد و باید چگونگی استفاده و بهره مندی از آن فراگرفته شود؛ از این رو این امر نیازمند پژوهش هایی گسترده تر است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است. برای اجرای پژوهش، از روش هفت مرحلهای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. پژوهش جاری با مراجعه به کلیه منابع مرتبط با حکمرانی هوشمند و عوامل ضروری وابسته به آن، مشتمل بر ۱۴۷۰ مقاله، کتاب و پایان نامه از منابع معتبر داخلی و خارجی منتشرشده در پایگاه اطلاعات علمی، در بازه زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ خورشیدی و ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ میلادی صورت گرفت.
یافته ها: بررسی ادبیات موجود در زمینه حکمرانی شهری هوشمند نشان می دهد که برخلاف اینکه تاکنون پژوهش های متعددی در این زمینه صورت پذیرفته است؛ اما تنها به بخشی از ابعاد و شاخص های حکمرانی شهری هوشمند پرداخته شده است و در هیچ یک از پژوهش های انجام شده، ابعاد و مقوله های حکمرانی شهری هوشمند یک جا بررسی نشده است. در این پژوهش به منظور شناسایی ابعاد و شاخص های حکمرانی شهری هوشمند، کلیه پژوهش های صورت گرفته داخلی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ و پژوهش های خارجی در این زمینه از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ میلادی، به صورت نظام مند مطالعه و به طور یکپارچه مؤلفه های مؤثر در حکمرانی شهری هوشمند شناسایی شد. با در نظر گرفتن میزان ارتباط با موضوع پژوهش، منابع اولیه غربال شد و تعداد ۱۰۶ منبع انتخاب و کدگذاری روی مفاهیم مستخرج از آن ها انجام شد. در مجموع، بر اساس نتایج مرور نظام مند با رویکرد فراترکیب، چهار کد انتخابی (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی) و ۱۰ کد محوری (مدیریت خدمات، بهره وری، مدیریت و سازمان دهی، رهبری، قانون گذاری، پشتیبانی و حمایت، کیفیت حکمرانی، مشارکت، آموزش و زیرساخت های فناوری اطلاعات) استخراج شد.
نتیجه گیری: بیشترین تعداد مطالعات مربوط به مدیریت خدمات الکترونیک، زیرساخت های فناوری اطلاعات و قانون گذاری الکترونیک و کمترین تعداد در خصوص کیفیت در حکمرانی الکترونیک است. به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش کاپا استفاده شد. مقدار شاخص کاپا برای عوامل حکمرانی هوشمند محاسبه شد که در سطح توافق عالی قرار گرفت. بررسی پیشرفت اقدام های دستگاه های اجرایی و زیرمجموعه های وابسته به دولت در جهت استقرار حکمرانی هوشمند، نیازمند مؤلفه ها و زیرمؤلفه هایی به منظور ارزیابی است. با ارائه مدل ارزیابی حکمرانی هوشمند، شامل ابعاد و مقوله ها، بخش های وابسته به دولت و حکومت قادرند از اثربخشی اقدام های انجام شده، اطمینان حاصل کنند و از حوزه های بهبودپذیر دستگاه های خود آگاه شوند. با ارائه یک مدل یکپارچه حکمرانی هوشمند به روش فراترکیب، دولت ها قادر خواهند بود که ضمن اطمینان از روند رو به پیشرفت استقرار حکمرانی هوشمند، به ارزیابی عملکرد بخش های وابسته به خود اقدام کنند.
ارائه مدل ریاضی چندهدفه برای بهینه سازی تجهیز و تخصیص منابع مالی سیستم بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
272 - 298
حوزههای تخصصی:
هدف: بهینه سازی تجهیز و تخصیص منابع مالی در سیستم بانکی، به منظور کاهش هزینه های جمع آوری منابع مالی و نیز، افزایش درآمد ناشی از توزیع این منابع مالی در قالب انواع تسهیلات، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این پژوهش با معرفی یک مدل ریاضی چندهدفه، ضمن در نظرگرفتن محدودیت های مترتب بر مسئله، یک مدل ریاضی برای تجهیز و تخصیص بهینه منابع مالی ارائه شده است.
روش: پس از مرور ادبیات و بررسی مطالعات پیشین انجام شده در زمینه موضوع پژوهش، با بهره بردن از نظر خبرگان بانکی، توابع هدف بیشینه سازی درآمد ناشی از تخصیص منابع و کمینه سازی هزینه های ناشی از تجهیز منابع تعریف شد. در ادامه، محدودیت های حاکم بر مسئله با توجه به قوانین و مقررات بانک مرکزی و نیز، مقررات مالی حاکم بر کسب وکار سیستم بانکی تعریف شد. پس از تعریف وکدنویسی مدل، مسئله با استفاده از الگوریتم های فراابتکاری ژنتیک چندهدفه، بهینه سازی ازدحام ذرات و فاخته حل شد و در نهایت، میزان کارایی الگوریتم ها در ارائه جواب مطلوب، مقایسه شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که در صورت تجهیز و تخصیص علمی منابع سیستم بانکی، ریسک های اعتباری و عملیاتی بانک کاهش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که چنانچه در سیستم بانکی از مدل ارائه شده در این پژوهش استفاده شود، سودآوری سیستم بانکی در نتیجه تجهیز و تخصیص بهینه منابع مالی، به میزان چشمگیری افزایش می یابد.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های مسئولیت اجتماعی در راستای اثربخشی دانشگاهی با استفاده از رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی مولفه های مسئولیت اجتماعی در راستای اثربخشی دانشگاه های دولتی ایران انجام پذیرفت. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از نظر روش ترکیبی است. جامعه آماری اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری 20 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، با استفاده از ترکیب روش کمّی و کیفی، ابتدا با استفاده از مصاحبه، مولفه های مسئولیت اجتماعی دانشگاه مشخص شدند. سپس از طریق پرسشنامه، و روش دلفی فازی مولفه های شناسایی شده رتبه بندی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمّی پرسشنامه بود که روایی و پایا یی آن ها با استفاده از شاخص روایی محتوای نسبی و روایی محتوایی و پایا یی آزمون مجدد تایید شدند. داده های کیفی با روش کد گذاری و نرم افزار Maxqda و داده های کمّی با روش دلفی فازی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش مشتمل بر دو بخش است، که در بخش نخست، مجموعه ای از مولفه های مسئولیت اجتماعی دانشگاه شناسایی و در بخش دوم، میزان اهمیت و اولویت این مولفه ها مشخص شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مسئله مندی مسئولیت اجتماعی، فهم پذیری مسئولیت اجتماعی، شفافیت تصمیم گیری، مطالبه گری، فرهنگ سازی آکادمیک، و تصحیح علم سنجی از اهمیت بیش تری برخوردار هستند. ارزش/ اصالت پژوهش: استفاده از روش ترکیبی در پژوهش حاضر باعث شناسایی و اولویت بندی مولفه های جدیدی از مسئولیت دانشگاه به عنوان سازمان و نهاد اجتماعی پیشران توسعه شده است.
توسعه نمونه-سازه برای مدل کسب و کار پلتفرم های داده بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
145 - 189
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی اکتشافی و استقرایی و با هدف ارایه مدل کسب و کار برای داده بازارهای چند جانبه تدوین شده است و در زمره اولین پژوهش های انجام شده در این حوزه در ایران می باشد. علی رغم ظهور کسب و کارهای داده محور و دیجیتال در ایران که موجب تولید کلان داده ها شده اند، هنوز پلاتفرم هایی برای تبادل و تجارت داده در اشکال مختلف آن شکل نگرفته اند. در این پژوهش از دو مسیر روش شناختی"نظری به عملی" و "عملی به نظری" بر اساس روش توسعه تاکسونومی نیکرسون (2013) استفاده شده است. تلفیق مرور سیستماتیک ادبیات و مبانی نظری در مسیر اول با مصاحبه های ساختارمند با خبرگان و مرور پلاتفرم های داده بازار در مسیر دوم امکان دستیابی به یک نمونه- سازه جامع را میسر ساخت. یافته های پژوهش حاضر در قالب یک بلوک سازه ای اصلی تحت عنوان" پیشنهاد ارزش" و سه بلوک سازه ای فرعی با عناوین "خلق ارزش"، "تحویل ارزش" و "کسب ارزش" ارایه شده اند. خصایص این بلوک های سازه ای در قالب محصولات و خدمات ارایه شده، نحوه ی مالکیت داده بازار و جهت گیری تراکنش ها، مدل های قیمت گذاری و جریانات درآمدی، مکانیزم های حمایت از حریم خصوصی و ایمن سازی تراکنش ها، روش های تامین اعتماد متقابل و دیگر خصایص داده بازارها در مقاله حاضر تشریح شده اند و در نهایت یک نمونه- سازه جامع برای مدل کسب و کار داده بازار پیشنهاد شده است تا برنامه نویسان و دانشمندان علم داده بتوانند بر اساس آن چنین پلاتفرم هایی را طراحی کنند.
هوش مصنوعی و آینده پیشرفت علمی: گذار از علم عادی به علم پساعادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ ایده پیشرفت یکی از موضوعات اصلی اندیشمندان بوده است. ابتنا به علم و فناوری برای دستیابی به پیشرفت و بهبود مستمر کیفیت زندگی به یکی از اصول جهان شمول تبدیل شده است. بهره مندی از هوش مصنوعی به عنوان یکی از پیشرفت های فناورانه به منظور توانمندسازی انسان در محاسبه گری، پیش بینی و شکل دهی به آینده مطلوب مورد توجه متخصصان و دانشمندان قرار گرفته است. گسترش بکارگیری هوش مصنوعی در اکتشافات علمی موجب پیداش تحولات هستی شناختی و معرفت شناختی در علم شده است. هدف این مقاله تبیین چگونگی بهره مندی از هوش مصنوعی برای ارتقای توان اکتشافات علمی و دانش ورزی انسانی در فرایند پیشرفت علم است. پرسش اصلی این مقاله آن است که هوش مصنوعی چگونه امکان گذار از علوم عادی به علوم پساعادی را مهیا ساخته است؟روش های استفاده شده در این مقاله عبارتند از: مطالعات اسنادی و تحلیل روند به منظور بررسی چگونگی نفوذ هوش مصنوعی در پیشرفت علم و فناوری. یافته های اصلی این مقاله عبارتند از: پیشرفت علم از حیث ساختار، کارکرد، روش و عاملیت انسان به شیوه ای بنیادین توسط هوش مصنوعی دستخوش تحول شده است. این وضعیت باعث شکل گیری نوعی استیلا و انقیاد نوین در علم می شود که به شکل مستمر شکاف میان بهره برداران و محرومان از هوش مصنوعی به دلیل دسترسی های نابرابر به فناوری های نوین تشدید خواهد شد.
شناسایی و رتبه بندی پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی بر فناوری بلاک چین(مورد مطالعه: صنعت هوانوردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری بلاک چین یکی از امیدوارکننده ترین فناوری های قرن حاضر است که پتانسیل ایجاد تغییرات اساسی در مدل های کسب وکار در طیف گسترده ای از صنایع را دارد. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی بر فناوری بلاک چین از دیدگاه متخصصین بازاریابی در صنعت هوانوردی است.این پژوهش از نظر جهت گیری کاربردی و از منظرفلسفی اثبات گرایانه است که با استفاده از روش آمیخته کیو انجام شده است. در این مطالعه نخست با مرور ادبیات و مصاحبه نیمه ساختاریافته پیشایندهای توسعه بازاریابی دیجیتال مبتنی برفناوری بلاک چین استخراج و با کمک خبرگان، عوامل نهایی مشخص گردید؛ سپس این عوامل در قالب کارت های کیو در اختیار 22 نفر از متخصصین و خبرگان بازاریابی در صنعت هوانوردی که به صورت هدفمند انتخاب شدند قرار گرفته و در نهایت دیدگاه آنان با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل گردید.مشارکت کنندگان در این پژوهش دارای 6 دیدگاه مختلف بوده و الگوهای ذهنی آنان براساس متغیرهای بازار، عوامل داخلی، محتوایی، فناورانه، عوامل انسانی و محیطی دسته بندی شده است.نتایج این پژوهش بینش مفیدی را به مدیران و تصمیم گیران در صنعت هوانوردی داده تا با شناخت این عوامل بتوانند بازاریابی دیجیتال را در شرکت های هواپیمایی تقویت نموده و آن را توسعه دهند.
رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹
121 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئولیت پذیری اجتماعی به مباحث اخلاقی درباره رفتار و تصمیم گیری شرکت درباره موضوعاتی مانند مدیریت منابع انسانی، حمایت محیطی، سلامت کاری، روابط اجتماعی و روابط با عرضه کنندگان و مشتریان می پردازد. یکی از وظایف شرکت ها در حیطه مسئولیت اجتماعی کمک به بهبود وضعیت اقتصادی و رفاه جامعه است و از طرفی گزارشگری مالی نیز با هدف ارائه اطلاعات صحیح برای تصمیم گیری درست مالی و در نتیجه رشد اقتصادی انجام می شود. بنابراین، انتظار می رود با اجرای سازوکار مسئولیت پذیری اجتماعی، تصمیمات مالی شرکت ها نیز تحت تأثیر قرار گیرد. از این رو، در این پژوهش به بررسی رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است.
روش: در راستای بررسی این موضوع، فرضیه های پژوهش برای 97 شرکت طی دوره 7 ساله از سال 1391 لغایت 1397 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور از اهرم مبتنی بر ارزش دفتری و اهرم مبتنی بر ارزش بازار به عنوان نماینده اهرم مالی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اهرم مالی (اهرم دفتری و اهرم بازار) شرکت ها رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش همسو با پژوهش های مدیریت نشان می دهد مسئولیت پذیری اجتماعی از عوامل تأثیرگذار بر ساختار سرمایه شرکت هاست. به بیان دیگر، شرکت هایی که مسئولیت پذیری اجتماعی بالاتری دارند نسبت های اهرمی پایین تری اتخاذ می کنند. نتایج حاکی است شرکت ها با افشاء مسئولیت پذیری اجتماعی، به شفافیت گزارشگری مالی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین اشخاص درون و برون سازمانی و مشکلات نمایندگی کمک می نمایند. بنابراین، از نظر اعتباردهندگان شرکت های با مسئولیت پذیری اجتماعی بالا، ریسک کمتری دارند و با محدودیت های سرمایه ای پایین تری مواجه هستند.
انقلاب صنعتی چهارم و تاثیر خصوصیات فردی مالکان کسب و کار بر ثبت اختراع در زمینه های فناورانه و نوآوری های دیجیتال
حوزههای تخصصی:
زمانی که تغییرات دیجیتالی با ایجاد تقاضا برای محصولات دیجیتالی جدید، فرایندها، و فناوری ها افزایش می یابند، ایجاد اتفاق نظر در میان تمام عوامل درگیر در استراتژی های نوآوری دیجیتالی شرکت ضروری است. مالکان تا حد زیادی بر اهداف و طراحی شرکت تاثیر می گذارند: آنها گروهی هستند که مدیریت عالی باید به آن توجه ویژه ای کند. درک اینکه کدام جنبه های فردی مالکان بر فرایندهای نوآوری دیجیتالی تاثیر می گذارد، بسیار مهم است. با این حال، تحقیقات مربوط به تاثیر ویژگی های مالکان بر نوآوری دیجیتالی نادر هستند. این مقاله بیش از 550 شرکت دارنده اختراع درگیر در نوآوری دیجیتالی را تحلیل می کند تا این شکاف را پر کند. این تحقیق رابطه بین ویژگی های مالکان و فعالیت ثبت اختراع را ارزیابی می کند. این نتایج تاثیر معنی دار نوع جنسیت، آموزش، و وضعیت اقلیت مالکان را در نوآوری دیجیتالی نشان می دهند. یافته های این تحقیق با موافقت با درک عمیق تر پروفایل مالکان از نوآوری دیجیتالی به مدیریت عالی کمک می کنند تا دو استراتژی مشارکت موثر تر را برای عملکرد بهتر فرایند تغییرات دیجیتالی شناسایی کنند.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر رضایت شغلی کارکنان با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی (مورد مطالعه: شرکت مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال سوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
143 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر رضایت شغلی کارکنان با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در شرکت مجتمع صنایع آلومینیوم جنوب می باشد. این تحقیق در زمره تحقیقات کمی – پیمایشی قرار دارد و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت مجتمع صنایع آلومینیم جنوب (سالکو) به تعداد 2300 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 340 نفر به عنوان نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده های تحقیق، از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج نشان می دهد که هوش فرهنگی بر رضایت شغلی کارکنان شرکت مجتمع صنایع آلومینیم جنوب تأثیر معناداری دارد. همچنین، رفتار شهروندی سازمانی نیز بر رضایت شغلی تأثیر معناداری دارد. علاوه بر این، رفتار شهروندی سازمانی نیز به عنوان متغیر میانجی بر ارتباط هوش فرهنگی بر رضایت شغلی کارکنان شرکت مجتمع صنایع آلومینیم جنوب تأثیر معناداری دارد.
الگوریتم نقطه درونی در بهینه سازی سبد سهام چند هدفه: رویکرد GlueVaR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
453 - 484
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بهینه سازی سبد سهام با استفاده از الگوریتم ریاضی نقطه درونی و استفاده از این الگوریتم در حل مسئله بهینه سازی پرتفوی چندهدفه است.
روش: داده های این پژوهش، قیمت پایانی روزانه شرکت های فعال بورس اوراق بهادر تهران بود که در انتهای سال ۱۴۰۰، برای محاسبه شاخص ۵۰ شرکت برتر استفاده شد. از آنجا که دوره زمانی مورد مطالعه، سال های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ بود، از بین ۵۰ شرکت یادشده، فقط ۳۳ شرکت که در طول دوره بررسی داده های آن ها در دسترس بود، باقی ماند. برای بهبود مدل بهینه سازی نیز از الگوریتم ریاضی نقطه درونی استفاده شد. ریسک سرمایه گذاری در این مدل با معیار GlueVaR محاسبه شد و نتایج به دست آمده از حل مدل با سایر معیارهای اندازه گیری ریسک، همچون واریانس، ارزش در معرض ریسک (VaR) و ارزش در معرض ریسک شرطی (CVaR) نیز مقایسه شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، در مدل بهینه سازی پرتفوی با معیار سنجش ریسک GlueVaR و الگوریتم بهینه سازی نقطه درونی، در قیاس با دیگر معیارهای ریسک واریانس، ارزش در معرض ریسک (VaR) و ارزش در معرض ریسک شرطی (CVaR)، در یافتن مرز کارا عملکرد بهتری را نشان می دهد. همچنین الگوریتم نقطه درونی در حل مسائل بهینه سازی دفعات تکرار کمتری را در یافتن نقطه بهینه از خود نشان می دهد که این خود دلیلی بر قوی بودن این الگوریتم است.
نتیجه گیری: نتایج حاضر نشان می دهد که الگوریتم نقطه درونی قابلیت دارد که برای حل مسائل بهینه یابی سبد سهام استفاده شود و همچنین، معیار سنجش ریسک GlueVaR در مقایسه با معیارهای سنجش ریسک VaR، واریانس و CVaR می تواند برای بیشتر اشخاص با ترجیحات بازده و ریسک متفاوت، عملکرد بهتری داشته باشد.
Exploring the Influence of Microfinance on Entrepreneurship using machine learning techniques(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Microfinance institutions in India provide a set of financial services to the economically weaker sections. Recently, a large number of microfinance institutions have emerged in India and they have favorable impact for poverty reduction. The impact of these institutions on entrepreneurship and society, needs to be explored in greater depth. The objective of this study is to apply machine learning techniques to explore this impact. The research uses a MIX dataset for three successive years, namely 2017, 2018, and 2019. This dataset comprises eight variables centered on gross loan portfolio. Principal Component Analysis (PCM) has been applied on the sample dataset for dimensionality reduction, resulting in two main components and each component consist of fraction from eight variables. Then, the sample dataset has been labelled with the help of clustering using K-means clustering technique. Further, classification models based on K-Nearest Neighbors (KNN) algorithm and Support Vector Machine (SVM) are applied to predict the appropriate category of entrepreneurship. The experiment result shows that the machine learning techniques have been found effective and useful tools for estimating the impact of microfinance on entrepreneurship in India.
فرهنگ و مولفه های تصمیم گیری اخلاقی حسابداران رسمی: نقش میانجی تمایل به ریسک پذیری فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی تاثیر فرهنگ بر تصمیم گیری اخلاقی حسابداران رسمی با میانجیگری تمایل به ریسکپذیری فردی میباشد. به منظور تحقق این هدف شش فرضیه تدوین شده است. جامعه پژوهش حاضر حسابداران رسمی شاغل در مؤسسات حسابرسی ثبت شده در ایران می باشد که با توجه به استعلام انجام شده از جامعه حسابداران رسمی ایران حجم جامعه 472 نفر می باشد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه 212 نفر و به روش تصادفی تصادفی انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه در سال 1401 جمع آوری و با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای Spss و Pls ، فرضیهها مورد آزمون و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر رابطه منفی و معنادار بین فرهنگ و آگاهی اخلاقی حسابداران رسمی ایران می باشد، همچنین یافته ها حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین فرهنگ و تمایل به ریسکپذیری فردی، رابطه مثبت و معنادار بین تمایل به ریسک پذیری فردی و آگاهی اخلاقی، نقش میانجی تمایل به ریسکپذیری فردی به طور مثبت و معنادار بر رابطه بین فرهنگ و آگاهی اخلاقی، رابطه مثبت و معنادار بین آگاهی اخلاقی و قضاوت اخلاقی، قضاوت اخلاقی و قصد اخلاقی میباشد. بر اساس نتایج پژوهش فرهنگ بر تصمیم گیری اخلاقی مؤثر است. بنابراین اصلاح شاخص های فرهنگ به بهبود تصمیم گیری اخلاقی حسابداران رسمی کمک خواهد کرد. با توجه به اینکه پژوهش های کمی در ارتباط با با فرهنگ، تصمیم گیری اخلاقی و تمایل به ریسک پذیری فردی صورت پذیرفته است، لذا انجام این پژوهش به بهبود غنای پژوهشی و بسط متون نظری در این حوزه پژوهشی کمک شایانی خواهد کرد.