فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰۹ مورد.
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
39 - 66
حوزههای تخصصی:
موفقیت و لازمه آموزش و پرورش پویا و تعالی محور، مدیرانی پویا، شایسته، متخصص و علاقه مند به حرفه یاددهی-یادگیری اثربخش است. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی و ارزیابی صلاحیت حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی شهرستان کوثر بود. پژوهش از جهت هدف، از نوع کاربردی و از جنبه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش تمامی مدیران، معاونین و مشاوران مدارس و مدیران اداره آموزش و پرورش شهرستان کوثر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 102 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته صلاحیت حرفه ای مدیران استفاده شد که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تأیید و پایایی آن نیز براساس روش آلفای کرونباخ 83/0 برآورده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی حاکی از آن بود که سه بعد مهارت و توانمندی، نگرش و ارزشی و ویژگی های شخصیتی مولفه های تشکیل دهنده سازه صلاحیت های عمومی مدیران و 5 بعد شایستگی های دانشی، نظارت و کنترل، مدیریت ارتباطات، مدیریت منابع و مدیریت آموزشی مولفه های تشکیل دهنده سازه صلاحیت های تخصصی مدیران مدارس ابتدایی شهرستان کوثر می باشد. همچنین نتایج نشان داد که صلاحیت های عمومی و تخصصی احصاء شده برای مدیران مدارس ابتدایی شهرستان کوثر از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند. بر این اساس، تدارک زمینه بهره گیری از ابعاد و مولفه های احصا شده برای انتخاب مدیران و توسعه صلاحیت آنها می تواند به تحقق کارا و اثربخش مأموریت های آموزشی و تربیتی مدارس منجر شود.
شناسایی بسترهای تحقق رهبری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
67 - 91
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی بسترهای تحقق رهبری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی انجام گرفت. پژوهش از نوع کیفی و روش مطالعه موردی است. مدارس مورد مطالعه جهت این پژوهش، دو مدرسه غیرانتفاعی دخترانه تکریم و فضه(س) در دوره ابتدایی بودند که ضمن بهره گیری از رویکرد دینی، از بسترهای متنوعی جهت بالا بردن کیفیت آموزشی و پرورشی مدرسه استفاده می نمودند. جامعه مورد مطالعه شامل معلمان، معاونان آموزشی و مدیران این دو مدرسه شامل 24 نفر بود که از 20 نفر آنها مصاحبه به عمل آمد و پس از آن به علت رسیدن به حد اشباع نظری در داده ها، مصاحبه ها ادامه پیدا نکرد. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار یافته بودکه توسط محقق طراحی شد. در تحلیل داده ها از الگوی تحلیل داده های کیفی با روش تحلیل محتوا استفاده شد و داده های پژوهش پس از مکتوب شدن به صورت کدهای باز، محوری و گزینشی دسته بندی شدند. نهایتا در زمینه بسترهای تحقق رهبری آموزشی 4 مولفه بسترهای سازمانی شامل: (برنامه های ترسیم اهداف و چشم انداز برای کارکنان، برنامه های ارزیابی و اثربخشی، برنامه های مشارکت کارکنان در تصمیمات، برنامه های ارتباط موثر با کارکنان، مدیریت زمان و برنامه توسعه حرفه ای مدیر)، بسترهای دانش آموزان شامل: (برنامه های توسعه فردی دانش آموز، برنامه های آموزشی و مهارتی، برنامه های خودشناسی و معرفت افزایی)، بسترهای معلمان شامل: (برنامه های توانمندسازی و برنامه های خودآگاهی) و بسترهای خانواده ها شامل: (برنامه های تربیتی و مهارت افزایی و برنامه های آگاهی از رویکرد مدرسه) به دست آمد.
عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ پذیری دانشجویان بین المللی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
7 - 26
حوزههای تخصصی:
بین المللی شدن دانشگاه ها، مهاجرت دانشجویی، و تعدد دانشجویان بین المللی از فرهنگ های مختلف، سطح بالاتری از ارتباطات، تعاملات و تعهدات انسانی را به وجود آورده است، که این مسئله علاقه دانشمندان به مقوله فرهنگ پذیری و تأثیرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و روانی آن را تحت تأثیر قرار داده است. فرایند فرهنگ پذیری دانشجویان بین المللی به دلیل عوامل متعددی استرس زا شناخته شده است. در حقیقت، تعامل میان این دانشجویان و جامعه میزبان نقش مهمی در سازگاری بین فرهنگی آنان دارد. بااین حال، پژوهش های محدودی، چنین تعاملی را در بررسی فرهنگ پذیری دانشجویان بین المللی موردبررسی و ارزیابی قرار داده اند. لذا هدف اصلی این پژوهش احصاء و ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ پذیری دانشجویان بین المللی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران در راستای تسهیل شرایط زندگی و بهبود عملکرد تحصیلی این دانشجویان در ایران بوده است؛ بنابراین پژوهش حاضر با تکیه بر مفهوم فرهنگ پذیری، به بررسی همسویی دانشجو و دانشگاه در ابعاد مختلف به عنوان پیش بینی کننده های سازگاری روان شناختی دانشجویان بین المللی در دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل 56 نفر از دانشجویان بین المللی مشغول به تحصیل در دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران بود که به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده های به دست آمده علاوه بر تحلیل شاخص های توصیفی، از تحلیل آماری نیز استفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از آن بود که عامل هنجارهای ارزشی، درصد فرهنگ پذیری را در این دانشجویان تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل نشان داد که در بین دانشجویان دختر و پسر در عامل شیوه های زندگی تفاوت معناداری وجود دارد که خود در فرهنگ پذیری نقشی اساسی دارد.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین سبک رهبری تعاملی و حمایت سازمانی ادراک شده با بهزیستی ذهنی: نقش میانجی سخت کوشی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
7 - 38
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراک شده و بهزیستی ذهنی با نقش میانجی گری سخت کوشی روان شناختی در کارکنان نواحی پنج گانه آموزش و پرورش شهر تبریز انجام شد. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی با معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل کارکنان نواحی پنج گانه آموزش و پرورش شهر تبریز در سال 1402 به تعداد 500 نفر بود. روش نمونه گیری، به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، به تعداد 246 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های سبک رهبری تعاملی شائو و همکاران (2017)، حمایت سازمانی ادراک شده آلن و همکاران (2008)، بهزیستی ذهنی مولوی و همکاران (1389) و سخت کوشی روان شناختی مورینو جیمز و همکاران (2014) بود. برای تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی گشاوری پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، رابطه بین سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراک شده، بهزیستی ذهنی و سخت کوشی روان شناختی، به طور مثبت معنی دار بود. بهزیستی ذهنی، نیز از طریق سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراک شده و سخت کوشی روان شناختی قابل پیش بینی بود. به علاوه، نقش میانجی گرانه سخت کوشی روان شناختی در رابطه بین سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراک شده و بهزیستی ذهنی، تأیید شد. بر این اساس، نتیجه گیری می شود، توسعه سخت کوشی روان شناختی می تواند سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراک شده و بهزیستی کارکنان را تضمین کند. با پرورش سخت کوشی روان شناختی ، محیط کار سالم و پویاتری ایجاد خواهد شد که به نفع هم کارکنان و هم سازمان است. بنابراین، ترویج سخت کوشی روان شناختی از طریق تشویق کارکنان به شرکت در فعالیت های تقویت کننده مقاومت و انعطاف پذیری روان شناختی پیشنهاد می شود.
تسهیم دانش و انگیزش شغلی معلمان: نقش میانجی یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
93 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تسهیم دانش با انگیزش شغلی معلمان با میانجی گری یادگیری سازمانی بود. روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان تبریز بودند.که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 330 نفر با استفاده از روش خوشه ای تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه های استاندارد یادگیری سازمانی نیفه (2001)، تسهیم دانش واندن هوف و وان وینن (2004) و انگیزش شغلی لوداهل کیچنر (2004) بود. داده ها از طریق آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و T تک نمونه ای و با استفاده از نرم افزار SPSS 26 تحلیل گردید. همچنین برای محاسبه الگوسازی معادله ساختاری از نرم افزار AMOS استفاده گردید. در این پژوهش طبق جدول ماتریس همبستگی بین تسهیم دانش، یادگیری سازمانی و انگیزش شغلی معلمان همبستگی مستقیم و معنادار وجود داشت. با توجه به نتایج تحلیل عاملی تأییدی و شاخص های ارزیابی، الگوهای اندازه گیری از برازش مطلوبی برخوردار بودند. با توجه به ضرایب استاندارد یادگیری سازمانی بر انگیزه شغلی (37/0β=)؛ تسهیم دانش بر یادگیری سازمانی (59/0β=) و تسهیم دانش بر انگیزه شغلی (16/0β=) تأثیر مستقیم و معنادار وجود داشت. از طرفی تسهیم دانش با نقش میانجی یادگیری سازمانی، اثر مثبتی بر انگیزش شغلی معلمان دارد.
شناسایی چالش های مدارس عادی دولتی در راستای عدالت آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
57 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی در راستای عدالت آموزشی و تربیتی بود.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش، مدیران مدارس عادی دولتی مقطع متوسطه دوم شهر سمنان در سال تحصیلی 03-1402 بودند که 44 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش بازخورد مشارکت کننده اعتباریابی شدند و روایی داده ها با استفاده از معیار کیفیت (مؤثق بودن) سنجیده و مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: نتیجه تحلیل داده ها منجر به شناسایی 323 مضمون پایه، 27 مضمون سازمان دهنده در زمینه چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی گردید. که در قالب 5 مضمون فراگیر به شرح 1. چالش سیاسی، 2. چالش مدیریتی، 3. چالش مالی، 4. چالش ساختاری، 5. چالش نیروی انسانی طبقه بندی شد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی شناسایی شده در این پژوهش و راهکارهای ارائه شده می تواند گسترش برابری فرصت ها و عدالت آموزشی را به همراه داشته باشد.
طراحی مدل شایستگی های معلمان با رویکرد کیفی فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
173 - 193
حوزههای تخصصی:
The current research was conducted with the aim of designing a teacher's competency model with a qualitative approach. The current research was conducted in the framework of a qualitative approach and using the meta-combination method with the seven-step approach of Sandelovski and Barroso (2007). The statistical population under study includes all Persian and English researches and studies published in the field of teacher competencies between 2000 and 2024. In this regard, the keywords related to the purpose of the research were searched and the articles and documents obtained were examined using the purposeful sampling method and according to the acceptance criteria. The studies were analyzed using the three-stage coding method (open, central, selective) by MaxQDA2020 software. Based on the results of data analysis, 52 open codes were identified for data collection, which were categorized into 3 main categories and 10 subcategories, which include individual competencies (individual performance, individual self-efficacy and communication skills), competencies organizational (organizational innovation, positive organizational transformation, knowledge sharing and organizational learning) and professional competencies (educational competency, research competency, and digital competency).
واکاوی رشد حرفه ای، تعمقی بر شایستگی نو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
153 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عمیق شایستگی حرفه ای نومعلمان مبتنی بر تجارب زیسته آن ها در کارنمای معلمی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، نومعلمان در رشته زبان و ادبیات فارسی هستند که به روش هدفمند ملاک محور انتخاب شدند. این پژوهش با روش کیفی داده بنیاد از نوع کلاسیک و مقایسه ای صورت گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پروژه های پایان دوره کارشناسی نو معلمان بوده است. با استفاده از نرم افزار تحلیل محتوای کیفی، کدگذاری داده ها ابتدا به روش استقرایی- اکتشافی و سپس تطبیقی صورت پذیرفته است. در این پژوهش در گام نخست مفهوم شایستگی از مبانی نظری سند تحول بنیادین استخراج و شایستگی های چهارگانه دانش تخصصی، دانش تربیتی، الگوی عملی و دانش دینی از سرفصل رشته به دست آمدند. در گام دوم داده ها به صورت اکتشافی مورد تحلیل و طبقه بندی قرار گرفتند. در گام سوم ابعاد پنج گانه مستخرج از داده کاوی کارنماها با شایستگی های چهارگانه اسناد، مورد کاوش و تطبیق قرار گرفته و در ماتریس دوبعدی بازنمایی شدند. در طبقه بندی حاصل از تحلیل داده ها، ابعاد سیستمی، تعاملی، نگرشی، شناختی و مهارتی استخراج شدند. تحلیل یافته های این پژوهش نشان می دهد که نومعلمان به صورت مطلوب به اغلب ابعاد، به ویژه به عنصر مهم تحلیل در فرآیند طراحی آموزشی دست یافتند، اما از میان شایستگی های چهارگانه، در شایستگی دانش تخصصی، فقط به بعد سیستمی دست پیدا کردند و به سایر سطوح شایستگی دانش تخصصی نرسیدند. این نتیجه ی مهم نیز به دست آمد که نومعلمان انتخاب شده در این پژوهش، فاقد دانش و مهارت در رشته تخصصی خود هستند.
اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر قصه گویی بر خلاقیت دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
72 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه های درسی با بهره گیری از قصه گویی بر خلاقیت دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی ناحیه ی 2 زنجان انجام شده است.
روش: روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی ناحیه 2 شهر زنجان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که تعداد 60 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به تصادف، 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه درسی با بهره گیری از قصه گویی شامل 15 فعالیت بود که در 15 جلسه 60 دقیقه ای به دانش آموزان گروه آزمایش ارائه شد و دانش آموزان گروه کنترل برنامه درسی متداول را دریافت کردند. خلاقیت دانش آموزان با استفاده از (فرم تصویری A) آزمون خلاقیت Torrance (1974) اندازه گیری شد و درنهایت داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در نمرات پس آزمون مهارت خلاقیت و مؤلفه های آن (سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری) در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد؛ نمرات این متغیر و مؤلفه های آن در گروه آزمایش بعد از آموزش برنامه درسی با بهره گیری از قصه گویی افزایش یافته است. همچنین در هر یک از متغیرهای خلاقیت کل، ابتکار، بسط، سیالی و انعطاف پذیری به ترتیب 61%، 32%، 52%، 43% و 48%، تغییرات با توجه به مداخله برنامه درسی با بهره @گیری از قصه گویی، قابل تبیین است.
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش برنامه درسی با بهره گیری از قصه گویی با ایجاد قدرت تولید ایده ها و جواب های فراوان، ایجاد توانایی لازم برای تغییر جهت فکری، ایجاد توانایی تولید ایده های متنو و ایجاد توانایی توجه به جزئیات وابسته به یک ایده، مهارت خلاقیت را در دانش آموزان ابتدایی افزایش دهد.
واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
85 - 112
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی ادراکات مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور شهر یزد از علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان دوره کارشناسی صورت گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. تعداد شرکت کنندگان پژوهش ۱۰ نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور پارک علم و فناوری اقبال یزد بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش اسمیت تحلیل شدند. برای تعیین اعتبار داده ها از روش سه سوسازی (تطبیق توسط اعضاء، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش و بازاندیشی پژوهش گر) استفاده شد. کدگذاری نیز توسط پژوهشگر و فرد متخصص دیگری در حوزه کیفی انجام و مورد مقایسه قرار گرفت. درنهایت ادراکات تجربه شده مدیران شرکت های دانش بنیان و فناور از علل عدم آمادگی دانش آموختگان دوره کارشناسی برای اشتغال در قالب 3 مضمون اصلی: ضعف در کسب مهارت های نرم، ادراکی و فنی (11 زیرمضمون) کیفیت نامطلوب آموزش های دانشگاهی (5 زیرمضمون) و ضعف در سیاست گذاری و برنامه ریزی (5 زیرمضمون)، شناسایی شد. بر اساس یافته های پژوهش، سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی می توانند با شناسایی علل عدم آمادگی اشتغال پذیری دانش آموختگان در شرکت های دانش بنیان و فناور، الزامات آماده سازی آنان برای اشتغال در این شرکت ها را فراهم نمایند.
تدوین و اعتباریابی پرسش نامه ارزشیابی «فضیلت حرفه ای معلمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
123 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف عمده پژوهش حاضر واکاوی مفهوم فضیلت حرفه ای معلمان در فضای آموزش وپرورش ایران از طریق ساخت یک ابزار روا و پایای خودارزیابی معلمان، برای مطالعه فهم، سنجش مؤلفه ها، و میزان آن در بین نمونه ای از معلمان ایرانی است. روش پژوهش توصیفی - پیمایشی و رویکرد آن کمی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان شهرستان سنندج در تمام مقاطع تحصیلی و نمونه آماری با روش نمونه گیری خوشه ای به ازای 65 گویه ، تعداد پاسخگویان 650 نفر انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته از نوع سؤالات بسته پاسخ بود. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأیید ی تحلیل گردید. یافته ها نشان داد از نظر آماری تفاوت معنی داری در میانگین کل فضیلت حرفه ای معلمان و مؤلفه های آن تعهد به انجام عمل تدریس در راستای هدف های اجتماعی با ارزش) و (تعهد داشتن نه صرفاً به عمل خود، بلکه همچنین به خود عمل تدریس) برحسب میزان سابقه کار، (تعهد به انجام عمل تدریس در راستای هدف های اجتماعی با ارزش و تعهد به اصول اخلاقی و مراقبت در تدریس) برحسب میزان نوع استخدام، مؤلفه (تعهد به انجام عمل تدریس به شکلی نمونه و الگوبخش) برحسب نوع رشته ای که معلمان در مدرسه تدریس می کنند، و همچنین برحسب نوع رشته ای که معلمان در آن تحصیل کرده اند، مشاهده شد. در نتیجه می توان گفت که پرسش نامه محقق ساخته ارزشیابی «فضیلت حرفه ای معلمان» می تواند در محیط ایرانی یک ابزار روا و پایای خودارزیابی معلمان؛ برای مطالعه فهم، سنجش مؤلفه ها و میزان آن در بین نمونه ای از معلمان ایرانی باشد.
نقش واسطه ای خلاقیت هیجانی در رابطه ویژگی های شخصیتی چند فرهنگی با اضطراب زبان انگلیسی در دانش آموزان دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
41 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه ساختاری بین ویژگی های شخصیتی چندفرهنگی و خلاقیت هیجانی با اضطراب زبان انگلیسی در دانش آموزان دو زبانه انجام شد. روش: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دوزبانه ترکمن سال سوم متوسطه اول تشکیل دادند که بر اساس روش نمونه گیری در معادلات ساختاری، با توجه به 11 متغیر آشکار در مدل و تخصیص ضریب 20 و با احتساب پرسشنامه های ناقص 225 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های شخصیت چندفرهنگی ون درزی و همکاران (2013)، خلاقیت هیجانی آوریل (1999)، و مقیاس اضطراب کلاس زبان خارجی هورویتز و همکاران (1986) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری مبتنی بر رگرسیون چند متغیری و نرم افزار SPSS8 و Amos24 انجام شد. نتایج: یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیتی چندفرهنگی و خلاقیت هیجانی اثر مستقیم بر اضطراب زبان انگلیسی دارند. همچتین ویژگی های شخصیتی چندفرهنگی با میانجیگری خلاقیت هیجانی اثر غیر مستقیم بر اضطراب زبان انگلیسی دارند. مدل پژوهش نیز تایید شد و 31 درصد از واریانس متغیر اضطراب زبان انگلیسیتوسط متغیرهای پژوهش در سطح معنی داری 05/0 قابل تبیین می باشد. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش و نقش متغیرهای پژوهش در فراگیری زبان، و ارتباط زبان با عوامل فرهنگی و شناختی–هیجانی، توصیه می شود که اهمیت آنها در مراکز آموزشی و موسسات آموزش زبان مورد تاکید قرارگیرد تا سطح یادگیری زبان افزایش یابد.
اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری مبتنی بر نظریه انتخاب بر پایستگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری مبتنی بر نظریه انتخاب بر پایستگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم رشته تجربی بود.روش: روش پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نوع مطالعات شبه آزمایشی (پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه منطقه 2 شهر کرج است که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بوده اند. از بین آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جای گماری شدند و گروه آزمایش تحت آموزش بسته ی مسئولیت پذیری قرار گرفتند، درحالی که گروه کنترل آموزش خاصی دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی پایستگی تحصیلی Martin and Marsh (2008)، پرسشنامه کیفیت تجارب یادگیری Newman (1990) و بسته آموزش مسئولیت پذیری مبتنی بر نظریه انتخاب گراوند و همکاران بوده است. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش بسته ی مسئولیت پذیری قرار گرفتند ولی گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند؛ و داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 و به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شده اند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل ازنظر پایستگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم رشته تجربی تفاوت معناداری وجود دارد؛ یعنی آموزش مسئولیت پذیری مبتنی بر نظریه انتخاب باعث افزایش پایستگی تحصیلی (743/24 و 001/0=p) و کیفیت تجارب یادگیری (415/44 و 001/0 =p) می شود.نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها نتیجه گیری می شود که بسته ی آموزش مسئولیت پذیری می تواند تلویحات آموزشی و کاربردی برای دانش آموزان در افزایش پایستگی تحصیلی و کیفیت تجارب یادگیری شود.
شناسایی پاسخ های وانمود دانشجویان در آزمون پنج عامل بزرگ شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
87 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر شناسایی پاسخ های وانمود در آزمون شخصیتی پنج عامل بزرگ بود.
روش: در این مطالعه توصیفی، داده ها با اجرای آزمون های شخصیتی نئو فرم کوتاه به صورت در دسترس در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی (748 نفر) در دو گروه وانمود (366 نفر) و صادقانه (382 نفر) جمع آوری شد. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه گزینش شدند: آزمودنی هایی که صادقانه پاسخ دادند و آزمودنی هایی با پاسخ های وانمود.
یافته ها: یافته ها با بررسی تفاوت ها در میانگین های طبقه، ترکیب گروه های اصلی، نمودارهای آستانه ی انتخاب و احتمالات تأیید گزینه های سؤال توسط طبقه، در بیشتر ابعاد دو طبقه از نمونه ها را به عنوان گروه وانمود و صادقانه شناسایی کرد.
نتیجه گیری: درنهایت می توان گفت که طی 10 سال گذشته، تحقیقات شناسایی پاسخ های وانمود توجه فراوانی در حوزه های ارزیابی به خود جلب کرده اند؛ امّا به نظر می رسد در ارزیابی پاسخ های وانمود، جدای از کاربردهای مختصر در مطالعات شبیه سازی، کمبودی نسبی در مطالعات تجربی وجود دارد که می تواند دقیقاً توضیح دهد چطور باید ناسازگارهای فردی را شناسایی، تشریح و اصلاح کرد. علاوه بر این، علی رغم چند گزارش اولیه در این زمینه، الگوهای ناسازگاری فردی به ندرت در گزارش های رسمی برای بررسی های آموزشی در مقیاس های بزرگ همچون آزمون های استخدامی کشوری و ارزیابی های روان شناختی ارائه می شوند. ازاین رو، می توان از روش های بررسی آماری نظیر نظریه سؤال – پاسخ و تحلیل عاملی در شناسایی پاسخ های انحرافی و وانمود در آزمون های استخدامی یا ارزیابی های روان شناختی با اهداف ویژه استفاده نمود.
شناسایی فرصت ها و چالش های نظارت و راهنمایی آموزشی؛ پژوهشی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
27 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته راهبران آموزشی و تربیتی از اجرای نظارت آموزشی در مدارس ابتدایی شهرستان کامیاران و چالش های آن است. رویکرد پژوهش کیفی و پارادایم آن هرمنوتیک و مشارکتی است و از روش پدیدارنگاری تفسیری استفاده شده است، ده نفر از راهبران آموزشی و تربیتی دوره ابتدایی شهر کامیاران (استان کردستان) از طریق نمونه گیری هدفمند با روش ملاکی تا حد اشباع داده ها بر اساس دارا بودن (ملاک تجربه غنی و عملکرد کاری درخشان، و شرکت در کارگاه های نظارت و راهنمای آموزشی) به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. نتایج نشان داد نظارت و راهنمایی آموزشی در مدرسه شامل: الگوی نظارت علمی (ارائه راهکارها، توجیه کردن معلم، آگاه سازی، تخصصی و علمی شدن)، الگوی نظارت مبتنی بر اعتماد (حامی و پشتیبان معلم، جلب اعتماد معلم، امنیت شغلی)، الگوی نظارت خود تأملی (پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، رفع مشکلات آموزشی، بازسازی جریان یاددهی _ یادگیری، احساس ارزشمندی و هدفمند بودن) را به وجود آورده و چالش های پیش رو شامل: عوامل ساختاری (عدم حقوق و مزایای کافی، ساختار متمرکز، اهداف از قبل تعیین شده)، انگیزشی (نگاه سنتی به نظارت و راهنمایی آموزشی، ترک تحصیل)، علمی (عدم آگاهی علمی راهبران آموزشی، گزینش انتصابی راهبران آموزشی، تک بعدی نگری)، بینشی (عدم باور و اعتقاد به نظارت آموزشی، درک سطحی از نظارت آموزشی، عدم درک تغییر) است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر انتخاب مدیران مدارس با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
24 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف: انتخاب مدیران به گونه ای که بتوانند رسالت ها و مأموریت های نظام های آموزشی را محقق نماید، یکی از مسئله ها و چالش های جدی و استراتژیک آموزش وپرورش است. ازاین رو، شناخت عوامل مؤثر و دخیل در انتخاب مدیران مدارس به دلیل شایسته گزینی و شایسته گماری آن ها ضرورت دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر انتخاب مدیران مدارس انجام گرفت.روش: این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته بود که در سال 1402 با استفاده از روش فراترکیب و تحلیل مضمون انجام گرفت. ازنظر هدف، کاربردی - توسعه ای و ازنظر روش توصیفی – پیمایشی بوده است. در مرحله اول با جستجو در پایگاه های مختلف علمی تعداد 357 منبع اولیه در بازه زمانی 2000 تا 2023 که به کلیدواژه های پژوهش اشاره شده بود، استخراج گردید. سپس با در نظر گرفتن معیارهای موردنظر تعداد 34 مقاله و 7 نفر خبره با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند معیار انتخاب گردید. روایی داده ها با بهره گیری از آزمون کاپا 79 درصد به دست آمد. در ادامه با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و نرم افزار مکس کیودا، منابع منتخب مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان از 93 مضمون پایه، 78 مضمون سازمان دهنده و 13 مضمون فراگیر (صلاحیت ها؛ مهارت ها؛ رهبری؛ بومی گرایی؛ ذی نفعان؛ قدرت؛ مدیریت مشارکتی؛ تجربه؛ حرفه گرایی؛ معنویت گرایی؛ تعهد سازمانی؛ پاسخگویی؛ شبکه سازی) دارد. به منظور اولویت بندی عوامل ازنظر درجه اهمیت، با بهره گیری از نظرات 7 نفر از خبرگان دانشگاه شهید چمران اهواز و اداره کل آموزش وپرورش استان خوزستان و با استفاده از نرم افزار SPSS (رتبه بندی فریدمن) عوامل یادشده رتبه بندی شدند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد عوامل "شبکه سازی" "صلاحیت و شایستگی محوری" و "ذینفعان" به ترتیب از بیش ترین درجه اهمیت برخوردارند؛ بنابراین برنامه ریزان و سیاست گذاران آموزش وپرورش بایستی در انتخاب و انتصاب مدیران مدارس علاوه بر عوامل دیگر به سه عامل دارای اهمیت توجه ویژه ای داشته باشند.
تصویرسازمانی درک شده دانشگاه و رابطه آن با هویّت، شهرت و تعهد سازمانی کارکنان و اعضای هیئت علمی: مطالعه موردی دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
113 - 151
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی وضعیت تصویرسازمانی دانشگاه کردستان از دیدگاه ذی نفعان و ارتباط آن با متغیرهای هویت، شهرت و تعهد سازمانی می پردازد. عوامل مختلفی چون رفتار کارکنان، خدمات و نام سازمان به تشکیل هویت سازمانی کمک کرده و باعث ایجاد تصویری کلی از آن در ذهن افراد می شوند. پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است و جامعه آماری شامل ۴۰۰ عضو هیئت علمی و ۵۰۰ کارمند دانشگاه کردستان بوده است. درنهایت، ۲۸۹ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل چهار پرسشنامه با روایی و پایایی مناسب است. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که تصویر دانشگاه تأثیر مستقیم و معناداری بر شهرت (با 623/0 β=)، تعهد سازمانی (با 411/0 β=) و احساس هویت (با 220/0 β=) دارد. همچنین، اثر شهرت بر تعهد سازمانی و احساس هویت نیز معنادار است. نقش غیرمستقیم شهرت در ارتباط بین تصویرسازمانی و احساس هویت، و همچنین در ارتباط تصویرسازمانی با تعهد سازمانی تأیید شده است. نتایج این تحقیق اهمیت ارزیابی و ایجاد تصویرسازمانی در دانشگاه ها را نشان می دهد و تأکید می کند که متغیرهای شهرت و هویت سازمانی درک شده می توانند به عنوان میانجی برای افزایش تعهد سازمانی کارکنان و اعضای هیئت علمی عمل کنند، حتی در صورت وجود تصویرسازمانی نامطلوب.
اثربخشی کلاس درس معکوس مبتنی بر بارشناختی بر یادگیری خود تنظیم دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
101 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه کسب مهارت های لازم برای یادگیری خودتنظیم یکی از اهداف برنامه های آموزشی به شمار می آید و تبدیل "یاددهی" به "یادگیری" امری ضروری تلقی می شود؛ بنابراین محیط های آموزشی باید به طورجدی بر اهمیت کسب این مهارت ها تأکید نمایند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی بر یادگیری خودتنظیم دانشجویان انجام گرفت.روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر کارشناسی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان چابهار در نیمسال اول سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 402 نفر بودند. انتخاب نمونه موردنیاز پژوهش به صورت هدفمند از میان دانشجویانی که واحد درسی پژوهش و توسعه حرفه ای را اخذ کرده بودند انجام شد و با روش قرعه کشی در گروه های آزمایش و کنترل (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه یادگیری خودتنظیم Pintrich and De Groot (1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان داد بین میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری یادگیری خودتنظیم در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین معنی که آموزش به شیوه کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی تأثیر مثبتی بر یادگیری خودتنظیم دانشجویان داشته است (05/0 p<). با توجه به یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت کلاس درس معکوس مبتنی بر بار شناختی می تواند در افزایش یادگیری خودتنظیم دانشجویان مؤثر باشد.نتیجه گیری: درنتیجه به کار بردن این شیوه آموزشی در دانشگاه ها می تواند کلاس های درس را فراگیرمحور کند و دانشجویان را ترغیب نماید تا در یادگیری خود فعال باشند.
طراحی الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزش و پرورش: یک مطالعه سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
55 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزش وپرورش انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و ازنظر هدف، بنیادی است که از روش سنتزپژوهی Sandelowski and Barroso (2007) استفاده کرده است. جامعه پژوهش حاضر را اسناد و مدارک علمی (مقالات، پایان نامه ها، رساله ها، کتب و گزارش های کاری) قابل دسترس در پایگاه های علمی معتبر داخلی و خارجی در بازه زمانی 2015 تا 2023 تشکیل داده است که از میان آن ها تعداد 30 سند علمی به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. برای تحلیل یافته ها، ابتدا کدها از متن استخراج و سپس مقوله ها شکل گرفتند. درنهایت، الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزش وپرورش طراحی شد. برای اعتبار یافته های پژوهش از روش روایی توصیفی و تفسیری (فرایند ساخت یافته نگارش و ثبت یافته ها و ابزار حیاتی Glynn (2006)) و برای سنجش پایایی کدها، از روش توافق بین دو کدگذار استفاده و 48/81 محاسبه شد. نتایج حاکی از طراحی مدل در 13 مقوله برای حکمرانی دیجیتالی آموزش وپرورش شد که شامل رویکرد حکمرانی دیجیتالی، زیرساخت ها و فناوری های سخت دیجیتالی، پلتفرم ها و فناوری های نرم دیجیتالی، برنامه درسی و محتوایی دیجیتالی، کنشگران حکمرانی دیجیتالی و همچنین شایستگی های حکمرانی دیجیتالی، فرایندها و رویه های حکمرانی، خط مشی گذاری، هنجارها، قوانین و مقررات و تنظیم گری دیجیتالی، گره ها و نقاط اتصال عناصر و عوامل، پایش و نظارت دیجیتالی و درنهایت بافتار زمینه ای حکمرانی دیجیتالی آموزش وپرورش بوده است. می توان نتیجه گرفت حکمرانی به عنوان یک علم در ادغام با فناوری دیجیتال، حکمرانی دیجیتالی آموزش وپرورش را به عنوان راه حلی مناسب برای نظام مسائل کنونی آموزش وپرورش معرفی می کند.
شناسایی منابع وتجهیزات موثر در رتبه بندی و ارزشیابی عملکرد مدارس مقطع ابتدایی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی منابع و تجهیزات موثر در رتبه بندی و ارزشیابی عملکرد مدارس مقطع ابتدایی در استان کردستان بود. در این پژوهش چند جامعه آماری و چند روش نمونه گیری وجود داشت 1. جامعه منابع و محتوای مرتبط با موضوع، نمونه گیری از این جامعه با روش نمونه گیری هدفمند بود.2. جامعه متخصصان امر تعلیم وتربیت، برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد.3. جامعه معلمان، مدیران مدارس و کارشناسان مقطع ابتدایی، برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده گردید. روش تحقیق، آمیخته اکتشافی نوع توسعه ی ابزاری بود. ابتدا براساس روش تحقیق کیفی و تحلیل محتوای منابع مرتبط با موضوع و نظرخواهی از اساتید صاحب نظر به شناسایی مولفه های مهم منابع و تجهیزات موثر در رتبه بندی و ارزشیابی عملکرد مدارس مقطع ابتدایی پرداخته شد و درنتیجه تحقیق کیفی به تدوین ابزار اندازه گیری پرداخته شد. در مرحله کمی تحقیق، ابزار تدوین شده برای اندازه گیری نشانگرها بر روی نمونه 350 نفری از معلمان، مدیران و کارشناسان مقطع ابتدایی اجرا شد. برای تحلیل داده ها در روش کیفی از روش تحلیل محتوا و در مرحله کمی برای تحلیل داده ها از آزمون دو جمله و روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید. نتایج تحلیل محتوا، نظرخواهی از متخصصان چهار مولفه امکانات آموزشی، ساختمان و کیفیت ساختمان مدرسه، منابع مالی، ایمنی و بهداشت را در رتبه بندی و ارزشیابی مدارس موثر دانسته اند.این نتایج در بخش آزمون مدل نیز مورد تایید قرار گرفت که مقدارRMSEA برابر با 07/0 و مقدار CMIN برابر با 004/3 بود. مقدار پایایی ابزار تدوین شده با استفاده از روش آلفای کرونباخ برابر با81/0 بود.