فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی پیشایندها و پسایندهای فرهنگ کارآفرینی در آموزش عالی عراق در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. بخش اول پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی انجام گرفت. بر مبنای اصل اشباع نظری از تعداد 20 نفر از صاحب نظران مطلع حوزه موردمطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. برای سنجش اعتبار یابی داده ها از دو روش بازبینی دو کدگذار و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش، بازگشت به مصاحبه شوندگان استفاده گردید. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان و متخصصان موضوعی در زمینه مدیریت دولتی، آموزش عالی و کارآفرینی به تعداد برآوردی 1200 نفر بود که از این میان به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 290 نفر به عنوان حجم نمونه برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده، پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار محتوایی آن تائید شد. داده ها با استفاده از بسته نرم افزاری علوم اجتماعی و آیموس، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج بخش کیفی با 190 مقوله کلی در قالب 158 خرده مولفه و 27 مولفه اصلی و 6 بعد شامل پیشایندهای شناختی، پیشایندهای عاطفی، پیشایندهای رفتاری، پیشایندهای اداری و سازمانی، فرهنگ کارآفرینی و پسایندهای فرهنگ کارآفرینی بود. نتایج بخش کمی نشان داد مدل فرهنگ کارآفرینی در آموزش عالی عراق از برازش مناسب برخوردار است.
پس آیندهای خط مشی بانکداری دیجیتال در نظام بانکی کشور: واکاوی خروجی ها و اثرات بلندمدت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول دیجیتال در صنعت بانکداری به عنوان یک عامل کلیدی برای رشد و تغییرات بانک ها شناخته می شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی پس آیندهای (خروجی ها و اثرات) مورد انتظار پس از اجرای خط مشی استقرار بانکداری دیجیتال و با رویکردی اکتشافی و کاربردی-توسعه ای انجام شد. روش پژوهش به صورت آمیخته و شامل دو بخش کیفی و کمّی است. جامعه مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل خبرگان حوزه بانکداری و خط مشی گذاری هستند. نمونه گیری با روش هدفمند انجام و با 25 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. در بخش کمّی نیز دیدگاه 354 نفر از مدیران و کارشناسان بانکی با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش تحلیل کیفی مضمون و حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج نشان داد که خروجی های اولیه ناشی از اجرای خط مشی استقرار بانکداری دیجیتال شامل ابعاد درآمد و موقعیت بازار، بهره وری هزینه، جذب و رضایت مشتریان، مشخصات پایه بانک، مدیریت داده ها، محصولات و خدمات، فناوری ها و کانال های بانکی و مدیریت ریسک می باشد. همچنین، اثرات بلندمدت و پایدار تحول دیجیتال در نظام بانکداری شامل ابعاد شفافیت و عدالت، خلق فرصت های جدید، چشم انداز بانکداری و اقتصاد کشور، تفکر و رهبری دیجیتال، تأثیرات اجتماعی و محیطی، خط مشی گذاری و برنامه ریزی بلندمدت و شبکه سازی داخلی و خارجی است.
چارچوبی برای کارکرد رسانه های اجتماعی در ورود کارآفرینانه کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
253 - 289
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از رسانه های اجتماعی در کسب وکارهای کوچک و متوسط به یک الزام رقابتی تبدیل شده است. برخی پژوهشگران، کارآفرینی را فرایندی اجتماعی و چند مرحله ای می دانند. به همین دلیل است که کسب وکارها تلاش می کنند در طول این مراحل و با هدف بقا یا توسعه کسب وکار از مزایا و منافع رسانه های اجتماعی به بهترین شکل ممکن بهره مند شوند. ورود کارآفرینانه یکی از مهم ترین مراحل فرایند کارآفرینی محسوب می شود که کسب وکارها می توانند با بهره گیری از مزایای رسانه های اجتماعی این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که چارچوب نظری کارکرد رسانه های اجتماعی را در ورود کارآفرینانه کسب وکارهای کوچک و متوسط صورت بندی کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر پژوهشی اسنادی- فراترکیب است. این پژوهش با محوریت 1608 مقاله پایگاه علمی اسکوپوس طی سال های 2016 تا 2023 صورت پذیرفته است. پس از غربال گری اولیه به 47 مقاله و در نهایت به 15 مقاله محوری برای استخراج یافته ها دست یافتیم. در روش فراترکیب چهار سازه اصلی همراه با 11 مفهوم شناسایی و سازمان دهی شد. نتایج این پژوهش می تواند به مثابه نقشه راهی برای کارآفرینان و فعالان کسب وکار در طول فرایند کارآفرینی و به ویژه مراحل اولیه راه اندازی کسب وکار عمل کند. از سوی دیگر چارچوب پیشنهادی می تواند مبنایی نظری برای پژوهش های آتی در بسط کاربردهای رسانه های اجتماعی در فرایند کارآفرینی قرار گیرد.
تصمیم کاوی در فرآیندهای فناوری اطلاعات- مطالعه موردی فرآیند تبدیل شناسایی ایده های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
91 - 128
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای دانش بنیان جزء جدایی ناپذیر فرآیندهای کسب و کار شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات هستند. در این صنعت، فرآیندهای دانش بنیان که مبتنی بر دانش نیروی ماهر اجرا می شوند و در زنجیره ارزش شرکتهای فعال این حوزه نقشی اساسی ایفا می کنند. مهمترین عنصر در فرآیندهای دانش بنیان، تصمیم گیری های صورت گرفته در این فرآیندها است. از این رو مساله شناسایی قواعد و مدلهای تصمیم فرآیندهای دانش بنیان دارای اهمیت به سزایی است. در این مقاله یکی از مهمترین فرآیندهای موجود در صنعت نرم افزار (فرآیند شناسایی و تصمیم گیری در خصوص ایده های مطرح شده) مورد بررسی قرار می گیرد و با استفاده از لاگ های تصمیم گیری موجود در یکی از بزرگترین شرکتهای نرم افزاری کشور، به تحلیل این فرآیند با استفاده از نظریه مجموعه های ژولیده پرداخته می شود. بر اساس این نظریه و با بهره گیری از الگوریتم کاست سریع، روشی گام به گام برای تحلیل داده ها و شناسایی قواعد تصمیم گیری ارایه می شود. این الگوریتم در گام نخست خصیصه های حیاتی مورد استفاده در نقطه تصمیم را شناسایی نموده و سپس مدل تصمیم گیری را به صورت قواعد اگر-آنگاه ارایه می کند. نتایج ارزیابی نشان می دهد که در نتیجه بهره گیری از این مدل حجم مورد نیاز برای مراجعه مستقیم به تصمیم گیرندگان کاهش قابل توجهی خواهد داشت و فرآیند تصمیم گیری و در نتیجه مدت زمان کل فرآیند کاهش قابل ملاحظه ای خواهد یافت.
طراحی یک الگوی مفهومی برای مدیریت کسب و کار هوشمند سبز در بنادر کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
129 - 172
حوزههای تخصصی:
صنایع کشتیرانی در بنادر به عنوان یکی از صنایع مادرو راهبردی همواره در طول تاریخ ﻧقشﻣﻬﻤﯽ را در مدیریت یهینه کسب و کار ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ کشور دارا و همچنین براﻗﺘﺼﺎد ﮐﺸﻮر نیز ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬار میباشند. وﺿﻌﯿﺖ آﯾﻨﺪه مدیریت کسب و کار ﺑﻨﺎدر ﻣﯽ ﺗﻮاند در ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﺷﺪه، دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﻓﻨﺎوری نوین برای هوشمندسازی، اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﻣﺘﺨﺼﺺ، ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺳﺎزی ﺑﺮ ﺑﻨﺎدررا ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮐرد. بنابراین بنادر باید ﺑﺮای ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد و برای ﺗﻮﺳﻌﻪ کسب و کار ﺧﻮد، با توجه به ﺳﻄﺢ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی و دﯾﮕﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. در ﺣﻮزه ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ درﯾﺎﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻋﻤﺪه ای در ﻓﻨﺎوری ﮐﺸﺘﯿﺮاﻧﯽ رخ داده اﺳﺖ و روﻧﺪ اﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮات در آﯾﻨﺪه بیشتر ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد، ﮐﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻨﺎوری و ﺗﺴﻬﯿﻼت ﺑﻨﺪر اﺛﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ دارد. به همین منظور، برای ارتقا صنعت بنادر و کشتیرانی، در این مقاله ابتدا شاخصهای اصلی ارزیابی بنادر سبز و هوشمند از طریق مطالعه کتابخانه ای شناسایی و سپس با استفاده از رویکرد تحلیل تماتیک مصاحبه انجام گرفت و الگوی مفهومی پژوهش ترسیم شد. سپس،الگوی نهایی بدست امده و همینطور تمامی شاخصها در الگوی ترسیمی پژوهش جداگانه با استفاده از استنتاج فازی (FIS) در نرم افزار متلب مورد ارزیابی قرار میگیرد که از آن می توان برای ارزیابی شاخصهای هوشمندی و زیست محیطی در بنادر کشور جهت بررسی مدیریت کسب کار هوشمند برای اولین بار استفاده نمود. در همین راستا بر روی بندر انزلی یکی از بنادر مهم کشور به عنوان یک نمونه واقعی پیاده سازی و نتیجه گیری خواهد شد.
ارایه یک الگوی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توسعه اقتصاد دانش محور، موجب تولید انبوه محصولات دانش بنیان شده است، که در مواردی بیش از نیاز داخل بوده و بازار صادراتی آن از اهمیت ویژه ای برخودار شده است. تمرکز بر کیفیت و افزایش صادرات این محصولات، توجه را به موضوع اکوسیستم صادراتی و ارزیابی آن جلب کرده است. با وجود اهمیت این موضوع، نبود یک الگوی ارزیابی، خلاء پژوهش های علمی در این زمینه را نمایان ساخته است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی جدید برای ارزیابی اکوسیستم صادراتی محصولات دانش بنیان انجام گردید. این تحقیق از نوع اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی توسعه ای و برحسب گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی است که از نظریه داده بنیاد سیستماتیک برای تحلیل داده ها استفاده می شود. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 15 نفر از خبرگان انجام گرفت. در این پژوهش 3667 مقوله شناسایی شد که از این تعداد 83 مقوله فرعی، 13مقوله محوری و 5 مقوله انتخابی در چارچوب مدل پارادایمی و پدیده محوری انتخاب شد، که چارچوبی را فراهم می کند تا بر اساس آن سیاستگذاران حوزه دانش بنیان بتوانند پتانسیل لازم را برای بهسازی و نوسازی این اکوسیستم به منظور تکامل پذیری آن به دست آورند. علاوه بر این، نتایج این مطالعه اکوسیستم صادراتی را قادر می سازد تا با استفاده از الگوی ارزیابی ارائه شده چارچوب اجرایی مناسب تری را برای صادرات محصولات دانش بنیان طراحی نمایند.
رفتار خریداران و تصمیم گیری خرید با فناوری واقعیت افزوده در کسب وکارهای مجازی B2C: مرور بیبلیومتریک و تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری واقعیت افزوده به عنوان یکی از روندهای اصلی بازار دیجیتال در سال های اخیر ظاهرشده است. این فناوری نوین به دلیل جذابیت و پتانسیلی که دارند به طور پی درپی در کسب وکارهای نوآورانه به کاربرده شده است. هدف پژوهش حاضر یک مطالعه مروری سیستماتیک و جامع در قالب رویکرد کتاب سنجی بر روی داده های استنادی ادبیات تصمیم گیری خرید مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده بوده است. یک پارادایم عملگرایانه به محقق اجازه داد تا در قالب یک استراتژی سیستماتیک داده های استنادی را از پایگاه اسکوپوس جمع آوری و در قالب پروتکل استاندارد پریزما پیش پردازش کنند. درنهایت 239 مطالعه در سبد تحلیل کتاب سنجی توسط نرم افزار R Studio و Vosviewer قرار گرفت. نتایج نهایی در بخش عملکردی تأثیرگذارترین اسناد، نویسندگان، ژورنال ها، سازمان ها و کشورها را مشخص کرد و سپس در قالب الگوهای تعاملی بین عناصر و تحلیل محتوای داده ها نکات برجسته ای را به رفتار خریداران و تصمیم گیری خرید با فناوری واقعیت افزوده در کسب وکارهای مجازی اضافه نمود. همچنین قابل ذکر است که این مفهوم عمدتاً حول پنج حوزه اصلی هست: تجربیات مجازی و روان شناختی خریداران در خرید آنلاین با واقعیت افزوده؛ تأثیرات هوش مصنوعی بر فناوری های نوین در رفتار خریداران؛ تجربیات مجازی و روان شناختی خریداران در خرید آنلاین با واقعیت افزوده؛ تعاملات فناوری، ارزش ادراک شده و شناخت بر تجربه خریداران در خرده فروشی با استفاده از واقعیت افزوده موبایلی؛ نقش فناوری واقعیت افزوده در تصمیم گیری خرید و خریدهای هوشمند در فضازی مجازی. مکتب تأثیرگذار فناوری واقعیت افزوده در تصمیم گیری خریداران با نظریه محرک – ارگانیسم – پاسخ مرتبط هست که پایه فکری این حوزه را شکل داده_اند .
تبیین ویژگی های دانشگاه دیجیتال: مرور نظام مند مبانی نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
173 - 215
حوزههای تخصصی:
ظهور فن آوری های پیشرفته همگام با انقلاب صنعتی 4.0 در آموزش عالی، به تدریج مفاهیم جدیدی ازجمله تحول دیجیتال، آموزش دیجیتال و نهایتاً دانشگاه دیجیتال را پدیده آورده است. دانشگاه دیجیتال مفهومی نوظهور و نیازمند تعریف است که می توان از طریق شناسایی ویژگی های آن به شفاف سازی این مفهوم دست یافت؛ بنابراین پژوهش حاضر، باهدف مطالعه و بررسی جامع مبانی نظری دانشگاه دیجیتال از طریق تبیین ویژگی های آن انجام گرفته تا بتوان به فهم و ادراک به مراتب دقیق تری دست یافت و به توسعه مطالعات هم از منظر تئوریک و هم کاربردی پرداخت. به منظور تجزیه وتحلیل جامع مبانی نظری ویژگی های دانشگاه دیجیتال، از روش مرور نظام مند بهره گرفته شد و پس از تعیین سؤال پژوهش و استراتژی جست وجو و غربالگری موارد شناسایی شده، 43 مقاله علمی این حوزه در فاصله سال های 2000 تا 2022 در مبانی نظری مرتبط شناسایی شدند و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. با مرور نظام مند مبانی نظری و از طریق به کارگیری روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و مقوله بندی آن ها، هشت ویژگی اکوسیستم و جامعیت، برنامه درسی دیجیتالی، جامعه پذیری، استراتژی های دیجیتالی، تجربه دیجیتالی، پلتفرم محوری، داده محوری، نوآوری و چابکی شناسایی شد که هر بعد شامل مؤلفه های مختلف می باشد که نمایان گر تشابهات و تفاوت های دانشگاه سنتی و دیجیتال است که مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. نتایج این پژوهش می تواند راهنمایی برای مؤسسات آموزش عالی باشد تا با ارزیابی و مطابقت ویژگی ها، جایگاه خود را درحرکت به سوی دیجیتالی شدن تعیین کنند و این ویژگی ها را در استراتژی ها و رویکرد کلی مدیریت دانشگاه مدنظر قرار دهند تا امکان رقابت پذیری در شرایط تغییر خواسته های جامعه مدرن فراهم گردد.
تحلیل احساسات در شبکه های اجتماعی برای ارزیابی عملکرد سازمان های غیرانتفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
217 - 251
حوزههای تخصصی:
بررسی ها نشان داده است که بسیاری از سازمان ها برای ایجاد دانش و بهبود تصمیم گیری از تحلیل نظرات و محتوای تولید شده توسط کاربران در شبکه های اجتماعی بهره برداری کرده اند. در این پژوهش، به تحلیل عملکرد مالی سازمان های غیرانتفاعی با استفاده از تحلیل نظرات کاربران پرداخته شده است. مجموعه داده ی استفاده شده در این پژوهش شامل 26714 توییت کاربران از جمعا 23 حساب توییتری در سراسر جهان می باشد و ده سال داده ی مالی شامل سال های 2010-2020 این سازمان ها از 5 سازمان غیرانتفاعی منتخب جمع آوری شده است. نتایج حاصل از روش های مدل سازی موضوع و تحلیل احساسات به داده های پانلی تبدیل شده اند. نتایج مدل سازی موضوعی و تحلیل احساسات به داده های پنلی تبدیل و با استفاده از روش های حداقل مربعات معمولی و حداقل مربعات معمولی پویا تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهند که محتوای تولید شده توسط کاربران و عملکرد مالی سازمان های غیرانتفاعی رابطه معنی داری دارند. در حالی که احساسات مثبت تأثیر معنی داری بر عملکرد مالی این سازمان ها ندارند، احساسات منفی و بازتوئیت ها تأثیر منفی و علاقمندی ها رابطه ی مثبتی با عملکرد مالی را نشان می دهند.
مدل بهبود صادرات کارآفرینان صنایع کوچک و متوسط ایران با محوریت تدوین کار راهه شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صادرات و بهبود آن برای بنگاه های کوچک و متوسط یک موضوع مهم و محوری است که به عنوان ابزاری برای رسیدن به رشد مطلوب اقتصادی و توسعه پایدار است. یکی از اهرم های موفقیت این صنایع صادرات کارآفرینانه است، که در این راستا با توجه به اهمیت منابع انسانی تدوین کارراهه شغلی متناسب با این مساله امری حیاتی است و نبود آن، این سازمان ها را متحمل کاهش چشمگیر صادرات می کند. در این راستا این پژوهش با هدف تدوین مدل بهبود صادرات کارآفرینان صنایع کوچک و متوسط ایران با رویکرد تدوین کار راهه شغلی در ایران به انجام رسید. این پژوهش با استفاده از روش آمیخته (کیفی-کمی) به انجام رسید که استخراج 21 مولفه مدل موردنظر در بخش کیفی و با استفاده از تحلیل محتوا مصاحبه با 21 خبره، صورت گرفت و تعیین ارتباط بین شاخص ها برای دستیابی به مدل در بخش کمی با اتکا به روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) انجام شد. تحلیل داده های کیفی و کمی پژوهش دستیابی به مدلی هشت سطحی بود که تاثیرگذارترین مولفه این مدل در سطح هشتم چشم انداز شغلی و تاثیرپذیرترین مولفه ها هم توانایی فروش ایده یا محصول و درک قوی از شرایط سازمان کارآفرین صادرکننده بودند.
بررسی ارتباط مولفه های تجربه مشتری بر تعهد و رفتارهای درگیری مشتری در صنعت خرده فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق در مرحله اول بررسی نقش میانجی تعهد مشتری بر ارتباط بین تجربه و رفتارهای درگیری مشتری و در مرحله دوم بررسی ارتباط مولفه های تجربه مشتری بر تعهد و رفتارهای درگیری مشتری و تعهد بر رفتارهای درگیری مشتری بود. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه مشتریان فروشگاه های افق کوروش در شهر اصفهان بود که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 384 نفر تعیین شد و برای اطمینان بیشتر تعداد 429 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل گردید. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده و جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. همچنین، پایایی پژوهش از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت و تایید شد. به منظور آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS نسخه 3 و SPSS نسخه 19 استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین تجربه مشتری و رفتارهای درگیری مشتری با نقش میانجی تعهد مشتری ارتباط معناداری وجود دارد. بین مولفه های تجربه مشتری(شناختی، هیجانی، فیزیکی/حسی و اجتماعی) با تعهد مشتری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بعلاوه، بین تعهد مشتری با رفتارهای درگیری مشتری ارتباط مثبت وجود دارد. بین مولفه های تجربه مشتری (شناختی، هیجانی، فیزیک/حسی و اجتماعی) با رفتارهای درگیری مشتری (پذیرش، همکاری، بازخورد، کمک به دیگران و تبلیغات دهان به دهان مثبت) ارتباط معناداری وجود دارد. بنابراین، با تمرکز بر ارایه تجارب مثبت مشتری که تعهد را تقویت می کند، سازمان ها می توانند رفتارهای درگیری را پیش ببرند و یک پایگاه مشتری وفادار را پرورش دهند.
طراحی مدل بهبود رفتار مشتریان تجارت الکترونیکی صنایع دستی ایران با رویکرد ارتقاء اعتماد مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل بهبود رفتار مشتریان تجارت الکترونیکی صنایع دستی ایران با رویکرد ارتقاء اعتماد مشتریان می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها بخش کیفی از نوع توصیفی-اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 19 نفر از خبرگان که شامل اساتید دانشگاهی رشته مدیریت بازاریابی، صنایع دستی و مدیران ارشد شرکت های صادرکننده محصولات صنایع دستی ایران می باشند که با استفاده از نمونه گیری غیرتصادفی و به صورت گلوله برفی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل 11 نفر از اساتید دانشگاهی رشته مدیریت بازاریابی، صنایع دستی و مدیران ارشد شرکت های صادرکننده محصولات صنایع دستی ایران می باشند که با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی ابتدا از تحلیل محتوا برای کدگذاری مصاحبه ها و در بخش کمی پژوهش برای مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) از ماتریس خودتعاملی استفاده شد. در بخش کیفی 16 تم فرعی و هفت تم اصلی (شاخص) استخراج شد. در بخش کمی نیز مدلی چهار سطحی بدست آمد که تاثیرگذارترین شاخص این مدل ارتباط و تعامل الکترونیک با مشتریان است. همچنین، تاثیرپذیرترین شاخص آن در سطح هفتم اطمینان در خرید است. بنابراین، 5 معیار دیگر نیز نقش عوامل رابط در این مدل را بازی می کنند.
مدل سازی عوامل مؤثر بر شناسایی فرصت های کارآفرینی در گردشگری درمانی با استفاده از روش ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری درمانی امروزه از مهم ترین شاخه های گردشگری می باشد و منافع اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای کشور دارد. ازآنجاکه رتبه ایران علیرغم داشتن فرصت های مناسب و مزیت های نسبی منطقه ای در این حوزه از جایگاه مناسبی در سطح جهانی برخوردار نمی باشد، ضروری است تا فرصت های کارآفرینی در گردشگری درمانی شناسایی شده و مورد بهره برداری قرار گیرد. این پژوهش از نوع آمیخته (ترکیبی از روش کیفی و کمی) و دارای ماهیت اکتشافی، در گام نخست از مصاحبه با خبرگان، متخصصان و کارآفرینان گردشگری درمانی ابعاد و مقولات اثرگذار بر تشخیص فرصت های کارآفرینی گردشگری درمانی با استفاده از تحلیل مضمون در نرم افزار MAX QDA استخراج گردید. این مقولات کلیدی عبارت اند از: عوامل محیطی، عوامل کسب وکار، بسترهای کارآفرینی، فرصت های فناورانه، دانش کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، ویژگی های کارآفرینانه و شناسایی فرصت های کارآفرینی سپس با تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، سطوح مقوله های کلیدی و روابط بین آنها تعیین و معرفی گردید. بر طبق نتایج سازه های عوامل محیطی،فرصت های فناورانه و عوامل کسب وکار قدرت نفوذ بالا و تاثیرپذیری کمی دارند. سازه های شناسایی فرصت های کارآفرینی و هوشیاری کارآفرینانه از وابستگی بالا و نفوذ اندک برخوردارند. سازه های دانش کارآفرینانه،ویژگی های کارآفرینانه و بسترهای کارآفرینی قدرت نفوذ و میزان وابستگی مشابهی دارند. توصیه می شود زیرساخت های اساسی از جمله فرهنگ سازی، استقرار فناوری اطلاعات، پشتیبانی از استارتاپ های گردشگری درمانی در دستور کار گیرد.
استخراج و مصورسازی نقشه دانش داده کاوی در تحقیقات کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
255 - 281
حوزههای تخصصی:
مهمترین اهداف این تحقیق عبارت از ارزیابی و مصورسازی نقشه دانش داده کاوی در تحقیقات کووید-19، شناسایی اجزا و روابط مختلف میان مفاهیم داده کاوی در حوزه های مختلف مطالعات کووید-19 می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی، تحلیلی با بهره مندی از روش تحلیل محتوا و فنون متن کاوی انجام خواهد شد. یکی از یافته های تحقیق حاضر این است که دسته ای از تحقیقات به «ساختار و ماهیت انسانی بیماری» مرتبط بود. دسته ای دیگر از تحقیقات به مجموعه عوامل مربوط به بزرگسالی می پرداخت که می توانست زمینه ساز جذب ویروس کووید-19باشد. در بخش هم نویسندگی بیشترین میزان همکاری میان امریکا و هند بوده است. نقشه داده کاوی کووید-19 بر اساس مدلسازی موضوعی مشتمل بر ساختار و ماهیت انسانی بیماری، زمینه و ساختار ویروس، پیشگیری پاندمیک، و علوم کامپیوتری و هوش مصنوعی است. در این تحقیق با توجه به استفاده از ابزارهای فن آوری اطلاعات و تکنیک متن کاوی حجم وسیعی از تحقیقات مورد مطالعه قرار گرفته است. نقشه دانش ارائه شده به تفکیک موضوعی تحقیقات و کشف اطلاعات در هر مجموعه می پردازد لذا امکان مقایسه بین گروهای موضوعی خاص را امکانپذیر می کند. در این تحقیق، اجزای مفاهیم داده کاوی در حوزه های مختلف مطالعات کووید-19 در شش بعد مورد بررسی قرار گرفت. در بعد ششم نقشه داده کاوی کووید-19 بر اساس مدلسازی موضوعی ارایه گردید.
مدل سازی کاربرد رایانش ابری در کسب وکارهای کارآفرینانه کوچک با تمرکز بر صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
38 - 23
حوزههای تخصصی:
اطلاعات، دانش و ظهور محاسبات ابری بدون شک کلید رشد و موفقیت کسب وکارها و زمینه ساز توسعه کارآفرینی است. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی کاربرد رایانش ابری در کسب وکارهای کارآفرینانه کوچک با تمرکز بر صنایع دستی انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل خبرگان حوزه صنایع دستی در شهر کرمانشاه بودند که در این میان، 14 نفر با روش هدفمند و نیز قاعده اشباع نظری، به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کدگذاری و با به کارگیری نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. بر اساس یافته ها، 17 مقوله شناسایی که در 6 طبقه اصلی قالب نظریه بنیانی قرار گرفتند که شرایط علی شامل: (کیفیت و هزینه خدمات، اندازه کسب وکار، زیرساخت های فناوری، اعتماد کارکنان)، شرایط زمینه ای شامل: (اهداف بلندمدت و کوتاه مدت، تمرکز کسب وکار، بسترهای ایجاد نوآوری کسب وکار)، شرایط مداخله گر شامل: (فرهنگ توسعه فناوری در سازمان، ماهیت محصول/خدمت، ارتباط با مدل رایانش ابری)، راهبردها شامل: (مدیریت منابع سازمانی، توسعه زیرساخت های سازمانی، استراتژی کسب وکار) و پیامدها شامل: (بازار بین الملل، توسعه اقتصادی، اجتماعی و محصول/خدمت خلاقانه) بودند. نتایج نشان داد که کاربرد رایانش ابری در توسعه کسب وکارهای صنایع دستی نیازمند توجه به سازوکارهای اثرگذار در این فرایند است و در صورتی که کسب وکارهای صنایع دستی از فناوری های به روز و رایانش ابری استفاده نمایند منجر به سودآوری بیشتر و بازدهی بالاتر خواهد شد لذا توسعه حمایت ها و ارائه تسهیلات با تأکید بر توسعه فناوری های به روز در صنایع دستی شهر کرمانشاه پیشنهاد می گردد.
بهبود ذهنیت های کارآفرینانه از طریق مربیگری شناختی-رفتاری: راهکاری مداخله ای- اصلاحی از منظر خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
92 - 69
حوزههای تخصصی:
آماده سازی زمینه های فکری کارآفرینی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصاد، بیش از پیش در ارکان مختلف جامعه مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهم ترین اقدامات برای افزایش کارآفرینی، رفع باورهای محدودکننده در حوزه های مختلف اعم از ایده پردازی، خودکارآمدی، عاملیت، استفاده از منابع و غیره است. این پژوهش پتانسیل مربیگری شناختی-رفتاری را به عنوان ابزاری مؤثر برای این جنبه حیاتی از توسعه ذهنیت کارآفرینی، مورد بررسی قرار داده است. هدف پژوهش حاضر بهبود ذهنیت های کارآفرینانه از طریق مربیگری شناختی-رفتاری به عنوان راهکاری مداخله ای- اصلاحی از منظر خبرگان بود. با استفاده از روش پژوهش دلفی، ۱۲ خبره از حوزه های مختلف روان شناسی و مربیگری مشارکت کردند. از طریق چندین دور نظرخواهی، بازخورد و اصلاح، در نهایت یک مدل اجماع خبرگان پدیدار شد. این مدل، مبتنی بر اصول مربیگری شناختی-رفتاری و غنی شده با بینش های متخصصین، چارچوبی را برای تغییر باور در زمینه کارآفرینی ارائه می دهد. این مدل شامل 8 مرحله است که از کشف و بررسی رویدادهای فعال کننده ی باور شروع می شود، سپس به بررسی اثرات زیربنایی باور و ارزش های پشتیبان آن می پردازد و با ضربه زدن به باور محدودکننده و مشخص کردن پیامدهای آن، سعی در ایجاد چالش در باور محدودکننده دارد. همدلی و ایجاد عاملیت برای رفع یا تغییر باور محدودکننده نیز در این مراحل وجود دارد تا اینکه به اقدام های آینده مراجع رسیدگی می شود. تمام این 8 مرحله بر بنیان 4 ویژگی اصلی چارچوب جلسات مربیگری قرار گرفته است که شامل هوشمندسازی هدف، اعتماد متقابل، طالب تغییر بودن و ارتباط مؤثر است. یافته های این مطالعه نه تنها یک شکاف مهم در ادبیات را پر می کند، بلکه مربیان کسب وکار را با ابزاری قوی و مورد تأیید متخصصین برای حرکت در زمینه چالش برانگیز کارآفرینی برای تغییر باورهای محدودکننده مجهز می کند.
الگویابی کیفیت حسابرسی مالیاتی مبتنی بر پذیرش مودیان حقوقی در کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر الگویابی کیفیت حسابرسی مالیاتی مبتنی بر پذیرش مودیان حقوقی در کسب و کار می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی و دارای رویکرد استقرائی و قیاسی و راهبرد پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 12 نفر از مدیران مالی می باشند که برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی (هدفمند) انتخاب شدند و فرایند نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون و مدل پاردایمی و از طریق کدگذاری ها و نرم افزار MAXQDA20 انجام شد. یافته های پژوهش نشان از تاثیرگذاری هفت بُعد: عوامل علی شامل (مسائل قانون، مسائل مودیان، مسائل مربوط به پرونده، مسائل سازمان) عوامل محوری شامل (پذیرش مودیان حقوقی)، عوامل مداخله گر شامل (شرایط مودیان حقوقی، عملکرد سازمان های ذی نفع، شرایط فرهنگی و زیر ساخت ها)، عوامل زمینه ای شامل (مسائل سازمانی، مهارت ماموران، سیستم حسابرسی)، عوامل پیامدی شامل حفظ منافع، بهبود نگرش، افزایش درآمد) بدست آمده است.
الگویی برای به کارگیری رایانش ابری در کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بکارگیری رایانش ابری در کسب وکارها کوچک و متوسط انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف توسعه ای و از لحاظ ماهیت گردآوری و تحلیل داده ها، پژوهشی کیفی است که با روش داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری را خبرگان و کارآفرینان حوزه صنایع دستی و اساتید دانشگاهی شهر کرمانشاه تشکیل می دهند که در این بین 14 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده-اند. جهت گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاکی است بهبود مزیت های رقابتی و بهبود فرایندهای عملیاتی، چرایی بکارگیری رایانش ابری در کسب وکارهای کوچک و متوسط را توضیح می دهند. یافته ها همچنین حاکی است، تسهیل کننده های فرهنگی- مدیریتی، تسهیل کننده های زیرساختی و تسهیل -کننده های مرتبط با فناوری رایانش ابری، از عواملی هستند که می توانند به ایجاد بستری مناسب برای این موضوع عمل کنند. به علاوه، عوامل مداخله گر (عوامل تاثیرگذار محیطی) نیز در دو دسته عوامل پیش برنده و عوامل بازدارنده می توانند بکارگیری این فناوری ها در این کسب وکار را تحت تاثیر قرار دهند. چگونگی بکارگیری رایانش ابری در کسب-وکارهای کوچک و متوسط نیز در دو سطح کسب وکار و محیطی و دستاوردهای بکارگیری این فناوری ها نیز در چهار دسته دستاوردهای عملیاتی، مدیریتی- اجرایی، کارآفرینانه و رقابتی شناسایی شده اند.
ارائه الگوی توسعه ای جهت اثر بخشی تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوی توسعه ای جهت اثر بخشی تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان، اساتید دانشگاه و مدیران و متخصصان رشته بازاریابی می باشد و از روش نمونه گیری حداکثر تنوع استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده از روش داده بنیاد و کدگذاری استفاده گردید. در کدگذاری باز محقق به 146 مفهوم دست یافت که با طبقه بندی آن ها 31 مقوله به دست آمد. تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی می تواند تأثیرات قابل توجهی بر رفتار و نگرش مصرف کنندگان داشته باشد. این تأثیرات شامل تغییرات در رفتار مصرف کنندگان، تشدید رقابت، شکل گیری ارزش ها و باورها، تأثیر بر تصمیم گیری، تغییر در رفتار اجتماعی، تأثیر در اعتماد به برند، تغییر در نگرش برند و تأثیر در شبکه های اجتماعی می باشد. با این حال، این تأثیرات به موارد مختلفی از قبیل تغییرات فناوری، تغییرات اجتماعی و فرهنگی، تغییرات اقتصادی، تغییرات قانونی و سیاسی، تغییرات در رقابت و تغییرات در محتوا و فرمت تبلیغات وابسته هستند. در نتیجه، برای افزایش اثربخشی تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی، توصیه می شود که توجه ویژه ای به این عوامل داده شود.
ارائه الگوی بازاریابی کارآفرینانه مبتنی بر کار تیمی با تاکید بر شرکت های نوپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی بازاریابی کارآفرینانه مبتنی بر کار تیمی با تاکید بر شرکت های نوپا می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی می باشد. جامعه آماری شامل 15 نفر از خبرگان که متشکل از اساتید هیأت علمی رشته مدیریت بازاریابی و مدیران در صنعت بازاریابی و فروش می باشد که به روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA و برای تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بین متغیرها از نرم افزار MICMAC استفاده شده است. نتایج نشان داد که از روش تحلیل مضمون، 5 مضمون فراگیر و 13 مضمون سازمان یافته و 87 کد پایه شناسایی و استخراج شد و سپس با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری، شاخص های شناسایی شده سطح بندی شدند که نتایج نشان داد، سطح چهارم شامل استراتژی بازاریابی (C04) تاثیرگذاترین می باشد که به عنوان سنگ زیربنایی مدل عمل می کند و به صورت مستقیم بر روی معیارهای سطح سوم (محتوا و ابزار بازاریابی (C03)، ارزیابی عملکرد بازاریابی (C02) تأثیر می گذارند. سطح اول شامل توسعه کار تیمی (C04) به عنوان تاثیرپذیرترین سطح می باشد. ابعاد سطح دوم (شبکه سازی و روابط عمومی بازاریابی (C01) به عنوان رابط عمل می کنند.