فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۵۹۷ مورد.
۱.

غوطه وری در قطعه های واقعیت مجازی خبری با تمرکز بر فاکتورهای شناختی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقعیت مجازی غوطه وری روایتگری ژورنالیسم غوطه وری شناخت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۹
با توجه به اینکه مخاطبان، محور اصلی ژورنالیسم واقعیت مجازی به شمار می آیند؛ بنابراین، هرگونه مطالعه در این حوزه بدون درک و شناخت این افراد، امری ناقص و بیهوده خواهد بود. بنابراین، به طور کلی سعی بر ان است که بر نقش فعالانه مخاطبان در چگونگی شکل گیری و روند رو به رشد این صنعت تمرکز شود. کیفیت تجربه فرد از روایت خبری ارائه شده توسط ژورنالیسم واقعیت مجازی علاوه بر فاکتورهای تکنولوژیکی که پیش نیاز ساخت یک قطعه به شمار می آیند، وابسته به پارامترهای بسیاری است که مهم ترین آنها مرتبط با علوم شناختی و رفتاری مخاطبان است. در این راستا، این مقاله نیز با تکیه بر مطالعات مربوط به کاربران و همچنین مصاحبه عمیق با افراد خبره حوزه ژورنالیسم و علوم شناختی، با استفاده از روش داده بنیاد به شناسایی مقوله های تاثیرگذار بر عمق غوطه وری تجربه شده توسط افراد پرداخته و در نهایت مدلی مفهومی ارائه کرده است. در این مدل، «درگیری کاربر با محیط» به عنوان مقوله محوری شناسایی شد. این مقوله متاثر از عوامل زمینه ای چون «ویژگی های دموگرافیک کاربران» و «نوع خبر»، و همچنین عوامل مداخله گر «تروما» و «عوامل بازدارنده استفاده از فناوری واقعیت مجازی» است. از سوی دیگر سه مقوله «شناخت»، «روایتگری» و «چگونگی ساخت قطعه» شرایط علی را فراهم کردند که زمینه ساز غوطه ور شدن مخاطب در روایت خبری است. در نهایت، «تمرکز بر فاکتورهای شناختی مخاطب» در ساخت قطعه ها و به طور کلی اولویت قرار دادن کاربران راهبرد پیشنهادی بوده که دو پیامد «افزایش غوطه وری» و «تغییر هنجارها و رفتارها» را به همراه داشت.
۲.

تأثیر قابلیت های به اشتراک گذاری دانش دیجیتال، پلتفرم دیجیتال و کسب وکار دیجیتال بر نوآوری مدل کسب وکار و بین المللی سازی شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قابلیت های دیجیتال نوآوری تحول دیجیتال بین المللی سازی شرکت های دانش بنیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۳
هدف این پژوهش بررسی تأثیر قابلیت های به اشتراک گذاری دانش دیجیتال، پلتفرم دیجیتال و کسب وکار دیجیتال بر بین المللی سازی با تبیین نقش میانجی نوآوری مدل کسب وکار است. تحقیق حاضر از نظر مخاطب هدف مطالعه ای کاربردی بوده و ماهیت و روش آن توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های دانش بنیان کوچک و متوسط استان تهران به تعداد 4400 شرکت بود. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 351 نفر تعیین شد. داده ها از طریق روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از یک پرسشنامه استاندارد 33 سوالی با پیمایش آنلاین گردآوری شد. تجزیه و تحلیل ها داده ها در بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی به ترتیب با نرم افزارهای SPSS 26 و Smart PLS 3 انجام شد. تمامی فرضیه های پژوهش به استثنای تأثیر قابلیت به اشتراک گذاری دانش دیجیتال بر بین المللی سازی، در سطح اطمینان 99% تأیید شدند. این یافته ها از لحاظ نظری به تحقیق پیرامون اثرات انواع قابلیت های دیجیتال در شرکت های کوچک و متوسط کمک می کند و ادبیات این حوزه را غنی می سازد، همچنین مفاهیم مدیریتی مهمی را برای سیاست گذاران به خصوص مدیران شرکت های کوچک و متوسط فراهم می کند تا به این شرکت ها در راستای اجرای استراتژی های دیجیتال و ورود به بازارهای فرا مرزی کمک کنند.
۳.

آسیب شناسی و اولویت بندی عوامل بازدارنده توسعه کسب و کارهای روستایی (موردمطالعه: منظومه روستایی شهرستان گچساران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کسب وکار روستایی توسعه روستایی کارآفرینی روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۸
مقدمه: کسب وکارهای روستایی به دلیل ماهیت اشتغال زایی و توسعه خلاقیت ها می توانند نقش به سزایی در ایجاد حس امید و تعلق مکانی در بین روستاییان داشته باشد، درواقع، توسعه کسب وکارهای روستایی یکی از عوامل مهم در توسعه پایدار کشورها و افزایش کیفیت زندگی جامعه روستایی محسوب می شوند. این کسب وکارها می توانند به ایجاد اشتغال، افزایش تولیدات محلی، حفظ فرهنگ و میراث محلی و بهبود زیرساخت های روستایی کمک کنند. با این وجود، کسب وکارهای روستایی علی رغم این که از بخش های حیاتی و ضروری فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی محسوب می شوند، اما تاکنون موردتوجه چندانی قرار نگرفته اند و توسعه آن ها با موانع و محدودیت های مواجه است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف اصلی آسیب شناسی و اولویت بندی عوامل بازدارنده توسعه کسب و کارهای روستایی در منظومه روستایی گچساران طراحی و انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم کمی بوده و از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری و تحلیل داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل روستاییان دارای کسب وکار در شهرستان گچساران بودند. براساس فرمول کوکران تعداد 217 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط گروهی از متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه و تحیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و LISREL نسخه 8/8 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب اولویت عوامل فردی- شخصیتی، روان شناختی، موانع محیطی، آموزشی- فرهنگی و موانع اقتصادی به عنوان مهم ترین موانع توسعه کسب وکار از دیدگاه روستاییان موردمطالعه شناسایی شدند. درواقع، می توان گفت که اصول حاکم بر جامعه روستایی و به خصوص خانواده از جمله عدم توانایی صحبت کردن در جمع، ضعف قدرت چانه زنی در حرفه و کار و قبول نکردن مسئولیت بر توسعه و اشتغال در کسب وکارهای خانگی مؤثر است و از عوامل و دلایل کاهش فعالیت های اقتصادی روستاییان (زنان و مردان) به شمار می رود. نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجه به شناسایی عوامل بازدارنده کسب وکارهای روستایی، می توان نتیجه گیری کرد که کسب وکارهای روستایی به دلیل موانع مختلفی نظیر عوامل فردی- شخصیتی، روان شناختی، موانع محیطی، آموزشی- فرهنگی و موانع اقتصادی قادر به موفقیت و رشد شایسته نیستند؛ بنابراین، برای توسعه کسب وکارهای روستایی، باید این موانع را شناسایی کرده و راهکارهای مناسبی را برای غلبه بر آن ها ارائه داد. برمبنای نتایج به دست آمده، تدوین برنامه های آموزشی در جامعه روستایی موردمطالعه باهدف ایجاد تحول در باورهای فرهنگی خانواده ها و جامعه روستایی نسبت به توانمندی روستاییان، ارائه تسهیلاتی در راستای ایجاد و توسعه کسب وکار های کوچک برای روستاییان و شناسایی و معرفی افراد موفق کارآفرین به عنوان الگوی موفق را به عنوان راهکاری ایجاد کسب وکارهای روستایی در سطح منطقه در نظر گرفت.
۴.

بهبود ذهنیت های کارآفرینانه از طریق مربیگری شناختی-رفتاری: راهکاری مداخله ای- اصلاحی از منظر خبرگان

کلیدواژه‌ها: آموزش کارآفرینی باور محدودکننده مربیگری کسب وکار نگرش کارآفرینانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
آماده سازی زمینه های فکری کارآفرینی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصاد، بیش از پیش در ارکان مختلف جامعه مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهم ترین اقدامات برای افزایش کارآفرینی، رفع باورهای محدودکننده در حوزه های مختلف اعم از ایده پردازی، خودکارآمدی، عاملیت، استفاده از منابع و غیره است. این پژوهش پتانسیل مربیگری شناختی-رفتاری را به عنوان ابزاری مؤثر برای این جنبه حیاتی از توسعه ذهنیت کارآفرینی، مورد بررسی قرار داده است. هدف پژوهش حاضر بهبود ذهنیت های کارآفرینانه از طریق مربیگری شناختی-رفتاری به عنوان راهکاری مداخله ای- اصلاحی از منظر خبرگان بود. با استفاده از روش پژوهش دلفی، ۱۲ خبره از حوزه های مختلف روان شناسی و مربیگری مشارکت کردند. از طریق چندین دور نظرخواهی، بازخورد و اصلاح، در نهایت یک مدل اجماع خبرگان پدیدار شد. این مدل، مبتنی بر اصول مربیگری شناختی-رفتاری و غنی شده با بینش های متخصصین، چارچوبی را برای تغییر باور در زمینه کارآفرینی ارائه می دهد. این مدل شامل 8 مرحله است که از کشف و بررسی رویدادهای فعال کننده ی باور شروع می شود، سپس به بررسی اثرات زیربنایی باور و ارزش های پشتیبان آن می پردازد و با ضربه زدن به باور محدودکننده و مشخص کردن پیامدهای آن، سعی در ایجاد چالش در باور محدودکننده دارد. همدلی و ایجاد عاملیت برای رفع یا تغییر باور محدودکننده نیز در این مراحل وجود دارد تا اینکه به اقدام های آینده مراجع رسیدگی می شود. تمام این 8 مرحله بر بنیان 4 ویژگی اصلی چارچوب جلسات مربیگری قرار گرفته است که شامل هوشمندسازی هدف، اعتماد متقابل، طالب تغییر بودن و ارتباط مؤثر است. یافته های این مطالعه نه تنها یک شکاف مهم در ادبیات را پر می کند، بلکه مربیان کسب وکار را با ابزاری قوی و مورد تأیید متخصصین برای حرکت در زمینه چالش برانگیز کارآفرینی برای تغییر باورهای محدودکننده مجهز می کند.
۵.

بررسی ارتباط مولفه های تجربه مشتری بر تعهد و رفتارهای درگیری مشتری در صنعت خرده فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه مشتری تعهد مشتری رفتارهای درگیری مشتری خرده فروشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۰
هدف از این تحقیق در مرحله اول بررسی نقش میانجی تعهد مشتری بر ارتباط بین تجربه و رفتارهای درگیری مشتری و در مرحله دوم بررسی ارتباط مولفه های تجربه مشتری بر تعهد و رفتارهای درگیری مشتری و تعهد بر رفتارهای درگیری مشتری بود. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه مشتریان فروشگاه های افق کوروش در شهر اصفهان بود که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 384 نفر تعیین شد و برای اطمینان بیشتر تعداد 429 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل گردید. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده و جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. همچنین، پایایی پژوهش از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت و تایید شد. به منظور آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS  نسخه 3 و SPSS  نسخه 19 استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین تجربه مشتری و رفتارهای درگیری مشتری با نقش میانجی تعهد مشتری ارتباط معناداری وجود دارد. بین مولفه های تجربه مشتری(شناختی، هیجانی، فیزیکی/حسی و اجتماعی) با تعهد مشتری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بعلاوه، بین تعهد مشتری با رفتارهای درگیری مشتری ارتباط مثبت وجود دارد. بین مولفه های تجربه مشتری (شناختی، هیجانی، فیزیک/حسی و اجتماعی) با رفتارهای درگیری مشتری (پذیرش، همکاری، بازخورد، کمک به دیگران و تبلیغات دهان به دهان مثبت) ارتباط معناداری وجود دارد. بنابراین، با تمرکز بر ارایه تجارب مثبت مشتری که تعهد را تقویت می کند، سازمان ها می توانند رفتارهای درگیری را پیش ببرند و یک پایگاه مشتری وفادار را پرورش دهند.
۶.

تدوین مدل آموزش بهنگام کارآفرینی برای دانش آموزان ابتدایی: تحلیل جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش کارآفرینی توانمندی های کارآفرینانه نظریه داده بنیاد تحلیل جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه: امروزه اکثر آموزش های کارآفرینی در سطح دانشگاه ها و یا مدارس متوسطه صورت می گیرند و توجه اندکی به برنامه های آموزش کارآفرینی در سطح مدارس ابتدایی می شود که این کم توجهی و غفلت، بسیار قابل تأمل و البته مسئله ساز است؛ زیرا دانش آموزان مدارس ابتدایی جمعیت قابل توجهی را تشکیل می دهند. افزون براین، سال های اولیه مدرسه نقش بسیار مهمی در مسیر زندگی دانش آموزان دارد و این که چگونه این سال ها تجربه می شود و چه توانایی ها و مهارت هایی کسب می شود، بسیار مهم است. لذا آموزش کارآفرینی جای خود را در دوره های مختلف تحصیلی از جمله مدارس ابتدایی باز کرده است؛ به گونه ای که آموزش کارآفرینی در سال های نخست کودکی به یک نیاز تبدیل شده است؛ چرا که آموزش کارآفرینی نقش مهمی در توسعه مهارت های کارآفرینانه و تقویت پتانسیل افراد برای راه اندازی کسب وکار دارد. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل آموزش بهنگام کارآفرینی برای دانش آموزان ابتدایی و مقایسه عوامل سازنده مدل در میان مدیران و معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی شهرستان ایلام بود.روش شناسی: این پژوهش با روش آمیخته متوالی (کیفی- کمی) انجام شد. در بخش کیفی، از روش نظریه داده بنیاد و در بخش کمی، از روش پیمایش استفاده شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل کلیه خبرگان در زمینه موضوع مورد مطالعه در شهرستان ایلام بودند که 22 نفر از آنان با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی در شهرستان ایلام بود که 261 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه بسته پاسخ بود. در بخش کیفی از روش کدگذاری سه مرحله ای و در بخش کمی در دو بخش آمار توصیفی (میانگین) و آمار استنباطی (مقایسه میانگین) از نرم افزار SPSS نسخه 20 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که توسعه آموزش بهنگام کارآفرینی در مدارس ابتدایی تحت تأثیر شرایط علّی (سیاست گذاری کلان، سیاست گذاری خرد، هدف گذاری آموزشی و اصلاح سیستم آموزشی)، عوامل زمینه ای (محیط آموزشی، محیط کارآفرینانه، رویدادهای کارآفرینانه و معلمان باانگیزه) و عوامل مداخله گر (تولید محتوا، روش های تدریس و روش های ارزشیابی) است که منجر به توسعه توانمندی های کارآفرینانه می شوند. همچنین، مطابق یافته های بخش کمی، معلمان زن اعتقاد بیشتری به نقش تولید محتوای مناسب در توسعه آموزش بهنگام کارآفرینی برای دانش آموزان داشتند.نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجه به نتایج پژوهش فرهنگ سازی در سطح سیستم آموزشی جهت تغییر باور و ایجاد نگرش مثبت در سیاست گذارن آموزشی، مدیران و معلمان مدارس ابتدایی پیشنهاد می شود. همچنین، بایستی محتواهای مناسب آموزشی برای دانش آموزان ابتدایی به منظور ارتقاء دانش کارآفرینی آن ها تولید و ارائه گردد.
۷.

ابعاد هم راستایی قابلیت های دیجیتال و استراتژی نوآوری در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قابلیت دیجیتال استراتژی نوآوری همراستایی نوآوری دیجیتال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۸۰
کاهش حاشیه سود و از بین رفتن مزیت های رقابتی گذشته شرکت ها در صنایع فرایندی را به سمت نوآوری با استفاده از قابلیت های دیجیتال برده است این مهم نیازمند ایجاد همراستایی راهبردی بین قابلیت های دیجیتال و برنامه ها و تصمیمات نوآوری است. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد همراستایی متغیرهای قابلیت دیجیتال و استراتژی نوآوری و ایجاد چارچوبی برای سنجش آن انجام گرفته است. ابتدا با بررسی پیشینه مطالعات چارچوبی برای سنجش هر یک از متغیرها شکل گرفت و در ادامه پرسشنامه ای برای تحلیل ساختاری تأییدی مفاهیم و ابعاد شناسایی شده تدوین شد. این پرسشنامه با نظر 99 نفر از متخصصان مدیریت نوآوری، فناوری های دیجیتال در صنعت و دانشگاه تکمیل شده است در نتیجه مشخص شد که برای سنجش میزان همراستایی بین قابلیت های دیجیتال و استراتژی نوآوری، می-توان خلق ارزش دیجیتال و فرایند نوآوری دیجیتال را برای استراتژی نوآوری، زیرساخت نوآوری دیجیتال و قابلیت نوآوری دیجیتال را برای قابلیت دیجیتال و همچنین مکمل بودن، موازنه و هماهنگی را برای متغیر همراستایی به عنوان ابعاد سنجش در نظر گرفت.
۸.

نقش روابط بازرگانی بین الملل در اثر بازارگرایی بین الملل بر چابکی بازاریابی بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازارگرایی بین الملل روابط بازرگانی بین الملل چابکی بازاریابی بین الملل وابستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۱
در سطح بالایی از عدم قطعیت و رقابت در بازارهای بین الملل، چابکی بازاریابی یک ضرورت است. از طرفی حفظ روابط بازرگانی سالم، زمانی که معاملات از مرزهای ملی فراتر می روند، اهمیت بیشتری پیدا می کند. هدف این پژوهش تعیین تأثیر بازارگرایی بین الملل بر روابط بازرگانی بین الملل با تأکید بر همکاری، وابستگی، فاصله ارتباطی، تعهد و اعتماد، و تأثیر این ابعاد بر چابکی بازاریابی بین الملل است، که از این لحاظ کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را سرپرستان و کارشناسان کسب و کارهای بین المللی(صادرات-واردات) فعال در سال های 1399 تا 1401 تشکیل می دهند، که 150 نفر از آنها از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه استفاده شد، که روایی آن از طریق روایی محتوایی و روایی سازه (روایی همگرا و روایی واگرا)، و پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ و پایایی مرکب بررسی شد. به منظور تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار smart-PLS 4استفاده شد. نتایج نشان داد؛ بازارگرایی بین الملل بر همکاری، اعتماد و تعهد در روابط بازرگانی بین الملل تأثیر مثبت دارد، و بر وابستگی و فاصله ارتباطی تأثیر منفی دارد. همچنین همکاری و اعتماد در روابط بازرگانی بین الملل بر چابکی بازاریابی بین الملل تأثیر مثبت دارد. از سوی دیگر چابکی بازاریابی با کاهش وابستگی در روابط بازرگانی بین الملل افزایش می یابد. در حالی که تأثیر فاصله ارتباطی و تعهد بر چابکی بازاریابی بین الملل تأیید نشد. در نهایت بازارگرایی بین الملل بر چابکی بازاریابی بین الملل تأثیر مثبت دارد.
۹.

شناسایی ابعاد بین المللی سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی در بازار های نوظهور خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بین المللی سازی بازاهای نوظهور قابلیتهای پویا کسب و کارهای کوچک و متوسط مطالعه موردی چندگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۲۶
بین المللی سازی کسب وکارهای کوچک و متوسط، بعنوان یکی از اهداف اصلی کسب وکارها، عامل موفقیت کارآفرینان به شمار می رود. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد بین المللی سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور انجام شده است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم تفسیرگرایی، با رویکرد کیفی و استراتژی مطاله موردی چندگانه، سعی به فهم و یافتن چگونگی بین المللی سازی کسب وکارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور دارد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، از چهار کارآفرین موفق بین المللی در بازارهای نوظهور بواسطه پیشینه آنها در راه اندازی کسب وکارهای مختلف در صنایع غذایی، سواد آکادمیک و همچنین میزان تسلط و شناخت ایشان از بازارهای نوظهور، جمع آوری شده است. با تحلیل محتوای مصاحبه ها و استخراج کدها، ابعاد و مولفه های مدل بین المللی سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور شناسایی و استخراج شدند. فرایندکدگذاری داده ها از طریق نرم افزار مکس کیو دی نسخه 2020 صورت گرفت. بر اساس نتایج تحلیل داده ها، چهارده بعد اصلی مدل بین المللی سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور شامل هوشیاری کارآفرینانه، تجارب زیسته کارآفرین، ویژگی های شخیصتی کارآفرین بین المللی، گرایش کارآفرینانه، چشم انداز، قابلیت های پویا، نوآوری در اجزای مدل کسب و کار و استراتژی های کسب وکار، برندسازی، مزیت رقابتی، بازاریابی، ارزش های حاکم بر بازار هدف، محیط نهادی و پویایی محیط کسب وکار است.
۱۰.

پیش بینی قصد کارآفرینانه بر مبنای ابعاد هوش مالی: مطالعه ای در بین دانشجویان رشته حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مالی قصد کارآفرینانه تحلیل جنسیتی آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه: در چند دهه گذشته واکاوی چگونگی شکل گیری قصد کارآفرینانه دانشجویان به یکی از موضوعات اصلی در پژوهش های حوزه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی تبدیل شده است. یکی از ویژگی های فردی و شخصیتی که نقش قابل توجهی در تقویت قصد کارآفرینانه دارد، هوش مالی است که در مطالعات پیشین خیلی کم مورد توجه قرار گرفته است. هوش مالی بالا برای کارآفرینی الزامی است؛ زیرا کارآفرینان برای ایجاد کسب وکار جدید با چالش های مالی مواجه می شوند و باید تصمیم گیری های مالی آگاهانه داشته باشند. برهمین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد هوش مالی در توسعه قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری ایران است. افزون براین، نقش تعدیل گر جنسیت در رابطه بین ابعاد هوش مالی و قصد کارآفرینانه نیز بررسی شده است.روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانشجویان رشته حسابداری در نظام آموزش عالی ایران بودند که تعداد 252 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استاندارد آنلاین در قالب طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه از نظرات متخصصان کارآفرینی و مدیریت مالی و حسابداری و روایی سازه (روایی همگرا و تشخیصی) و برای سنجش پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ (α) و پایایی ترکیبی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS نسخه 27 و SmartPLS نسخه سه انجام شد.یافته ها: نتایچ پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد بُعد هوش پس انداز تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری داشت، اما تأثیر ابعاد هوش خرج کردن و پول دادن بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تأیید نشد. نتایج تحلیل چندگروهی نیز نشان داد متغیر جنسیت تأثیر ابعاد هوش خرج کردن و پول دادن بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته حسابداری ایران را تعدیل می کند؛ به گونه ای که تأثیر هوش خرج کردن بر قصد کارآفرینانه در دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر و تأثیر هوش پول دادن بر قصد کارآفرینانه در دانشجویان پسران بیشتر از دختران بود. نتایج این تحلیل، نقش تعدیلگر جنسیت در رابطه بین هوش پس انداز کردن و قصد کارآفرینانه را تأیید نکرد.نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج پژوهش حاضر نقش ابعاد هوش مالی در تقویت قصد کارآفرینانه دانشجویان را شفاف کرد؛ به گونه ای که پژوهشگران و سیاست گذاران دولتی و آموزشی می تواند از دستاوردهای نظری و کاربردی این مطالعه استفاده کنند. در واقع، پژوهش حاضر با مشخص کردن چگونگی تأثیرگذاری ابعاد هوش مالی و همچنین، تفاوت های جنسیتی در رابطه بین ابعاد هوش مالی و قصد کارآفرینانه دانشجویان  رشته حسابداری به توسعه ادبیات کارآفرینی در این زمینه کمک کرد. افزون براین، به سیاست گذاران دولتی و آموزشی کشور پیشنهاد می شود که مباحث و شیوه های پس انداز کردن و مدیریت درآمدها و مخارج، بودجه بندی مالی و نحوه ارتقای مهارت های مالی در سرفصل های آموزشی گنجانده شود. همچنین، با توجه به وجود تفاوت های جنسیتی در زمینه تأثیر هوش مالی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان، لازم است آموزش های مالی و کارآفرینی با در نظر گرفتن انگیزه ها، اهداف و روحیات متفاوت دختران و پسران طراحی و اجرا شود.
۱۱.

توسعه فروش از طریق محرک های بین المللی سازی: نقش تعدیلگری دوراندیشی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بین المللی سازی محرک های بین المللی سازی توسعه فروش دوراندیشی استراتژیک شرکت های صادرکننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۰
مهمترین واحد هر کسب و کاری واحد فروش است و توسعه فروش پیشران اصلی توسعه کسب و کار می باشد. توسعه فروش نقش کلیدی در موفقیت مداوم یک کسب و کار دارد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر محرک های بین المللی سازی بر توسعه فروش با توجه به نقش تعدیلگری دوراندیشی استراتژیک در شرکت های صادرکننده می باشد. تحقیق حاضر بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش نیز یک تحقیق توصیفی – همبستگی است. از نظر شیوه جمع آوری داده ها نیز یک تحقیق پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان شرکت های صادراتی در استان ایلام می باشند که تعداد آنها برابر با 850 نفر است. برای انتخاب نمونه نیز با توجه به جدول مورگان تعداد 265 نفر و بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در این تحقیق، پرسشنامه استاندارد در زمینه متغیرهای تحقیق می باشد. برای سنجش متغیر محرک های بین المللی سازی از پرسشنامه استاندارد ریندا و همکاران (2022)، برای سنجش متغیر دوراندیشی استراتژیک از پرسشنامه استاندارد هال و همکاران (2022) و برای سنجش متغیر توسعه فروش نیز از پرسشنامه استاندارد کای و همکاران (2021) استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط خبرگان تائید شده است و پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تائید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان دادند که؛ محرک های بین المللی سازی بر توسعه فروش در شرکت های صادرکننده تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین محرک های بازار، محرک های هزینه، محرک های دولتی و محرک های رقابتی نیز بر توسعه فروش در شرکت های صادرکننده تاثیر مثبت و معناداری دارند.
۱۲.

مدل سازی کاربرد رایانش ابری در کسب وکارهای کارآفرینانه کوچک با تمرکز بر صنایع دستی

کلیدواژه‌ها: توسعه کارآفرینی رایانش ابری کسب وکارهای کوچک صنایع دستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۰
اطلاعات، دانش و ظهور محاسبات ابری بدون شک کلید رشد و موفقیت کسب وکارها و زمینه ساز توسعه کارآفرینی است. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی کاربرد رایانش ابری در کسب وکارهای کارآفرینانه کوچک با تمرکز بر صنایع دستی انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل خبرگان حوزه صنایع دستی در شهر کرمانشاه بودند که در این میان، 14 نفر با روش هدفمند و نیز قاعده اشباع نظری، به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کدگذاری و با به کارگیری نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. بر اساس یافته ها، 17 مقوله شناسایی که در 6 طبقه اصلی قالب نظریه بنیانی قرار گرفتند که شرایط علی شامل: (کیفیت و هزینه خدمات، اندازه کسب وکار، زیرساخت های فناوری، اعتماد کارکنان)، شرایط زمینه ای شامل: (اهداف بلندمدت و کوتاه مدت، تمرکز کسب وکار، بسترهای ایجاد نوآوری کسب وکار)، شرایط مداخله گر شامل: (فرهنگ توسعه فناوری در سازمان، ماهیت محصول/خدمت، ارتباط با مدل رایانش ابری)، راهبردها شامل: (مدیریت منابع سازمانی، توسعه زیرساخت های سازمانی، استراتژی کسب وکار) و پیامدها شامل: (بازار بین الملل، توسعه اقتصادی، اجتماعی و محصول/خدمت خلاقانه) بودند. نتایج نشان داد که کاربرد رایانش ابری در توسعه کسب وکارهای صنایع دستی نیازمند توجه به سازوکارهای اثرگذار در این فرایند است و در صورتی که کسب وکارهای صنایع دستی از فناوری های به روز و رایانش ابری استفاده نمایند منجر به سودآوری بیشتر و بازدهی بالاتر خواهد شد لذا توسعه حمایت ها و ارائه تسهیلات با تأکید بر توسعه فناوری های به روز در صنایع دستی شهر کرمانشاه پیشنهاد می گردد.
۱۳.

ارائه مدل تسهیم دانش در بانک مسکن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تسهیم دانش مدیریت دانش تناسب دانش شبکه های اجتماعی توسعه دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۲
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تسهیم دانش در بانک مسکن ایران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان، استادان و کلیه افرادی اند که در حوزه تسهیم دانش فعالیت عملی یا پژوهشی داشته اند به روش نمونه گیری هدفمندو در بخش کمی شامل 344 نفر از کارکنان ستاد بانک مسکن تهران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشند. گرد آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه ساخته محقق صورت گرفت. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از روش داده بنیاد و در بخش کمی از نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که 6 سازه شامل: شرایط علّی (دارای 3 بعد جهانی و اجتناب ناپذیر بودن، لزوم تغییر نگرش به برند سازی، هویت برند شهری)، شرایط زمینه ای (دارای 3 بعد انسجام ساختاری برند، برندینگ شهری، موقعیت راهبردی شهر)، شرایط مداخله گر (دارای 3 بعد الگوی رفتاری گردشگران، سرمایه گذاری/ تأمین مالی، عوامل محیطی)، ابعاد پدیده (دارای 3 بعد بستر سازی برای گردشگری هوشمند، توجه به ذی نفعان، مدیریت یکپارچه برند شهری)، راهبردها (دارای 3 بعد ارتقای سیستم تبلیغاتی شهری، طراحی برند سازی هوشمند شهری، فرهنگ سازی برند شهری) و 6- پیامدها (دارای 3 بعد توسعه سرمایه اجتماعی، توسعه کیفیت زندگی، قدرت رقابتی برند شهری) می باشد. بر اساس نتایج تحلیل کمی، روابط بین متغیرهای پژوهش معنادار و مدل از برازش مناسب برخوردار می باشد.
۱۴.

طراحی مدل بهبود رفتار مشتریان تجارت الکترونیکی صنایع دستی ایران با رویکرد ارتقاء اعتماد مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار مشتریان اعتماد مشتری صنایع دستی تجارت الکترونیک اطمینان در خرید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۶
هدف این پژوهش طراحی مدل بهبود رفتار مشتریان تجارت الکترونیکی صنایع دستی ایران با رویکرد ارتقاء اعتماد مشتریان می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها بخش کیفی از نوع توصیفی-اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 19 نفر از خبرگان که شامل اساتید دانشگاهی رشته مدیریت بازاریابی، صنایع دستی و مدیران ارشد شرکت های صادرکننده محصولات صنایع دستی ایران می باشند که با استفاده از نمونه گیری غیرتصادفی و به صورت گلوله برفی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل 11 نفر از اساتید دانشگاهی رشته مدیریت بازاریابی، صنایع دستی و مدیران ارشد شرکت های صادرکننده محصولات صنایع دستی ایران می باشند که با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی ابتدا از تحلیل محتوا برای کدگذاری مصاحبه ها و در بخش کمی پژوهش برای مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) از ماتریس خودتعاملی استفاده شد. در بخش کیفی 16 تم فرعی و هفت تم اصلی (شاخص) استخراج شد. در بخش کمی نیز مدلی چهار سطحی بدست آمد که تاثیرگذارترین شاخص این مدل ارتباط و تعامل الکترونیک با مشتریان است. همچنین، تاثیرپذیرترین شاخص آن در سطح هفتم اطمینان در خرید است. بنابراین، 5 معیار دیگر نیز نقش عوامل رابط در این مدل را بازی می کنند.  
۱۵.

تبیین الگوی خلق ارزش از درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی مبتنی بر اصلاحات نظام مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلق ارزش درآمد مالیاتی تولید ناخالص داخلی اصلاحات نظام مالیاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۵
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی خلق  ارزش از  درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی مبتنی بر اصلاحات نظام مالیاتی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر ماهیت و روش، اکتشافی - تبیینی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 12 نفر از مدیران و معاونین سیستم نظام مالیاتی، کارشناسان و مشاور و به روش نمونه گیری، غیراحتمالی با راهبرد چندگانه (شدت و گلوله برفی) می باشد و در بخش کمی شامل 265 نفر از تعداد افراد شاغل در اداره امور مالیاتی استان تهران و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. گرد آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه صورت گرفت. تحلیل داده های کیفی از روش داده بنیاد و با نرم افزار MAXQDA و بخش کمی با Smart PLS انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که شکل گیری مفهوم شاخص های ارزش آفرینی درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی مبتنی بر اصلاحات نظام مالیاتی شامل 69 مولفه در قالب 43 مقوله و 17 مقوله عمده است. در طی روابط بررسی شده، مدل مفهومی تحقیق پیاده سازی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تأثیرگذاری بین مولفه ها در مطالعه کمی، از میزان لازم و مناسبی برخودار بوده است. نتیجه گیری اصلاحات نظام مالیاتی با تمرکز بر ارزش آفرینی درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی، اهمیت بسیاری در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها دارند. با بهبود نظام مالیاتی و اصلاحات مربوطه، می توان به ایجاد ارزش افزوده، توسعه پایدار، کاهش فقر و بهبود شایستگی های اجتماعی دست یافت.
۱۶.

سبک رهبری مجازی: فرصت ها و چالش های آن در کسب و کارهای بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری رهبری مجازی کسب و کارهای بین المللی رویکرد دلفی فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۵
. پژوهش حاضر با هدف فهم سبک رهبری مجازی و تحلیل فرصت ها و چالش های آن در کسب و کارهای بین المللی صورت پذیرفت. با توجه به رویکرد پژوهش جامعه آماری پژوهش را 17 نفر از اساتید و مدیران سازمان های خصوصی تشکیل می دهند که براساس اصل کفایت نظری و نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی آن از طریق روایی محتوا و پایایی آن به کمک پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تأیید شد. از طرفی ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه دلفی است که با استفاده از روایی محتوا و نرخ ناسازگاری به ترتیب روایی و پایایی آن تأیید گردید. لازم به ذکر است که داده های به دست آمده در بخش کیفی به کمک تحلیل مضمون، با استفاده از نرم افزار اطلس. تی و روش کدگذاری تحلیل و فرصت ها و چالش های رهبری مجازی در کسب و کارهای بین المللی شناسایی شد. همچنین به منظور تعیین میزان و درجه اهمیت پیامدها در بخش کمی با استفاده روش دلفی فازی این مهم انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که ایجاد تیم های چند منظوره، حل مسائل اجتماعی و جهانی، بهبود خلاقیت و نوآوری، انتخاب استعدادهای برتر و کاهش هزینه به ترتیب مهم ترین فرصت های رهبری مجازی در کسب و کارهای بین المللی می باشند. از طرفی ضعف سواد اطلاعاتی، فقدان زیربناهای ارتباطی مناسب، تنوع فرهنگی و زبانی، آموزش و یادگیری و تعارض با سیاست ها، قوانین و مقررات مهم ترین چالش های رهبری مجازی در کسب و کارهای بین المللی است.
۱۷.

ارائه مدل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تبلیغات و فروش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی یادگیری ماشین کلان داده تبلیغات و فروش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۳۹
دنیای دیجیتال فرصت های متعددی را برای بازاریابان فراهم می کند تا به مشتری دسترسی پیدا کنند. بااین حال، در دنیای پرسرعت، یافتن راه های جدید و نوآورانه برای تبلیغات و فروش محصولات و خدمات بسیار مهم است. با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی و توسعه آن در حوزه تبلیغات و فروش، متخصصان در حال حاضر ابزارهایی برای بازتعریف کامل درک فعلی از برندسازی، بازاریابی، تبلیغات و فروش دارند. محبوبیت روزافزون اینترنت و افزایش استفاده از دستگاه های تلفن همراه، حجم عظیمی از داده ها را برای مصرف کنندگان تولید می کند که سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی را تغذیه می کنند. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نح وه گ ردآوری داده، از نوع مطالعات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان متخصص در حوزه بازاریابی دیجیتال و IT در حوزه تبلیغات و فروش، بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات، بررسی کتابخانه ای و مقالات، مصاحبه و در بخش کم ی پرسشنامه بود. در بخش کیفی روش تحلیل داده ها، با استفاده از تحلیل تم که با نرم افزار MAXQDA و ب ا استفاده از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون همبستگی کندال بود. مطابق با نتایج پژوهش، 7 تم اصلی، 22 تم فرعی و 44 کد کشف شدند که شامل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تبلیغات و فروش بودند.
۱۸.

طراحی الگوی قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی در صنعت سیمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قابلیت های بازاریابی فراگیر صنعت سیمان قابلیت های بازاریابی صادراتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۱۷
بدون شک توسعه صادرات درکشورهای درحال توسعه زمینه افزایش ارزش افزوده محصولات، سرمایه گذاری در تحقیق وتوسعه، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و ایجاد فرصت های شغلی را بهمراه خواهد داشت. این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد به طراحی الگو قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی درصنعت سیمان پرداخت. جامعه آماری 13 نفر از خبرگان صنعت سیمان بودند که بصورت هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند . یافته ها نشان داد که شرایط علّی صنعت شامل: تعصب و تعهد مدیران به صادرات ، مهندسی فروش، دانش تخصصی کارکنان، خلاقیت ونوآوری، تحقیق وتوسعه ، قیمت گذاری، کانالهای توزیع، ترویج وتبلیغات، کیفیت محصول، رقابت پذیری، معرفی توانمندی شرکت و بسته بندی می باشد. پدیده محوری این الگو قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی است. شرایط زمینه ای شامل : قوانین ومقررات گمرکی، پشتیبانی سیاسی ، اقتصادی دولت از صادرات، فناوری اطلاعات وشبکه های کامپیوتری، لجستیک وحمل ونقل، پشتیبانی انجمن صنفی صنعت سیمان و پشتیبانی اتاق بازرگانی از صادرات می باشد. همچنین شرایط مداخله گر شامل : تعهدات ارزی، بازاریابی سنتی، جنگ اقتصادی، شرایط فورس ماژور، آداب ورسوم وفرهنگ کشورها و دمپینگ قیمت بوده وراهبردها شامل: تحقیقات بازار، مدیریت ارتباط با مشتری، برنامه ریزی استراتژیک، استراتژی قیمت گذاری، استراتژی بازاریابی مویرگی، SWOT بازاریابی صادراتی، بودجه بازاریابی صادراتی، مدیریت ریسک، توسعه منابع انسانی وآموزش تخصصی کارکنان می باشد. پیامدهای حاصل از طرح شامل : برند شدن، بهسازی ونوسازی خطوط تولید و عزت ملی وبین المللی است.
۱۹.

ارائه مدل توسعه بازار فینتک با تأکید بر چالش ها و استراتژی های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی استراتژی بازاریابی بازار فینتک استراتژی های توسعه بازار فرآیند بازاریابی برندسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۲
هدف این پژوهش ارائه مدل توسعه بازار فینتک با تأکید بر چالش ها و استراتژی های موجود می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کابردی و از حیث شیوه اجرا، (کیفی-کمی)، از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت، بنیادی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، اکتشافی - همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت های فینتک فعال در حوزه پرداخت با مجوز شاپرک شامل زرین پال، آسان دریافت، پیام رسان مالی بله، ایزی پی، کارت اعتباری و امتیازی ایرانیان می باشد و روش نمونه گیری به صورت قضاوتی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. روش گردآوری داده ها و تحلیل در بخش کیفی، مصاحبه و تحلیل مضمون و در بخش کمی، پرسشنامه و تکنیک روایی محتوا (CVR) و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. نتایج تحقیق نشان داد، چالش های توسعه بازار فینتک شاملِ زیرساخت ناکافی، موانع رگولاتوری و قانون گذاری، دشواری کار با مردم/مشتری عمومی، بی اعتمادی به فناوری و فینتک، سطوح پایین درآمد و چالش های قیمت گذاری محصول، موانع فرهنگی هستند. همچنین، استراتژی های توسعه بازار فینتک شاملِ مشارکت جامعه در فرآیند بازاریابی، استفاده از شبکه ه ای اجتماعی، تبلیغات هوشمند و بهینه، تولید محتوای مفید و ارزشمند، برندسازی، انطباق استراتژی های ارتباطی با ماهیت بازار فینتک، بخش بندی جغرافیایی و فرهنگی بازار و نیز آموزش به مشتری، می باشد.
۲۰.

مفهوم پردازی نقش آموزش مشاغل و فرصت های شغلی در بهبود نگرش کارآفرینانه دانش آموزان پایه ششم

کلیدواژه‌ها: آموزش کارآفرینی بینش کارآفرینی رفتار کارآفرینی فرهنگ کارآفرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۷
توجه به بهبود مهارت ها، نگرش ها و رفتارهای کارآفرینانه به عنوان عوامل کلیدی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع در دهه های اخیر افزایش یافته است. بر اساس گزارش های دفتر دیده بان جهانی کارآفرینی، این مهارت ها و نگرش ها اکتسابی و قابل آموزش هستند. از این رو، آموزش کارآفرینی از دوران کودکی به عنوان مرحله ای اساسی در شکل گیری و تقویت این مهارت ها و نگرش ها در نظر گرفته می شود. هدف از انجام این پژوهش، مفهوم پردازی نقش آموزش مشاغل و فرصت های شغلی در بهبود نگرش کارآفرینانه دانش آموزان پایه ششم در منطقه فرگ شهرستان داراب بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با روش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی در منطقه مذکور است. دو کلاس ۳۰ نفره به صورت هدفمند برای گروه های آزمایش و کنترل به عنوان نمونه، مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته سنجش نگرش کارآفرینانه گردآوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره، T زوجی و مستقل و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. پیش فرض همگنی واریانس درون گروهی با آزمون لوین و نرمال بودن توزیع داده ها با آزمون شاپیرو-ویلکس بررسی گردید. نتایج نشان داد که آموزش مشاغل و فرصت های شغلی به طور مؤثر منجر به تقویت و رشد نگرش کارآفرینانه دانش آموزان شده است. به کارگیری روش های تدریس متنوع و بهره گیری تلفیقی از دروس پایه ششم برای آموزش مشاغل، بیشترین تأثیر را بر مؤلفه های نگرش کارآفرینانه دانش آموزان یعنی خلاقیت و نوآوری، ریسک پذیری و بهره برداری از فرصت ها دارد. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای بهبود  و نهادینه سازی فرهنگ کارآفرینی با تأکید بر آموزش کارآفرینی در دوران ابتدایی به همراه دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان