
مدیریت سازمان های دولتی
مدیریت سازمان های دولتی سال 12 پاییز 1403 شماره 4 (پیاپی 48) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی فرهنگ مسئولیت گریزی سازمانی در نظام اداری ایران انجام گرفته است. استراتژی این پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش، مدیران اجرایی و استادان خبره در حوزه مدیریت دولتی و مدیریت منابع انسانی می باشد. در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی برای انتخاب نمونه استفاده شد که براساس قاعده اشباع با انجام 19 مصاحبه این مهم حاصل شد. داده ها با استفاده از رهیافت کدگذاری اشتراوس و کوربین (1990) و با نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شدند. طبق یافته های پژوهش، مجموعاً 79 مفهوم در قالب 17 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی، مشتمل بر عدم بازخورد، هدف گذاری نامناسب و عدم برنامه ریزی (شرایط علّی)، طفره روی از کار، کارگریزی و بی تفاوتی سازمانی (پدیده محوری)، یکنواختی کار و شغل، آنومی فرهنگی و ارزیابی نادرست استعداد و عملکرد فردی (راهبردها/کُنش ها)، توجه ناکافی به جامعه پذیری سازمانی و نظام نامناسب تشویق و تنبیه (شرایط مداخله گر)، نهادینه نشدن فرهنگ و اخلاق اسلامی کار، عدم پشتیبانی سازمان از کارکنان و جو عدم قطعیت و بلاتکلیفی (شرایط زمینه ای) و تضعیف همکاری و انسجام سازمانی، ضعف در تدوین ابزارهای هماهنگی و یکپارچه سازی در نظام اداری و تضعیف پاسخگویی و یادگیرندگی در نظام اداری (پیامدها) به دست آمده است. بنابراین، یافته های پژوهش حاضر می تواند بینش مناسبی در ارتباط با چگونگی پیدایش پدیده فرهنگ مسئولیت گریزی سازمانی ایجاد کرده و زمینه جلوگیری از آن را برای برنامه ریزان و سیاست گذاران نظام اداری فراهم آورد.
نظریه پردازی الگوی پدیدآیی رفتار مازوخیسمی مدیران دولتی؛ استعاره از یک تیپ شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شاهد رفتارهایی از مدیران دولتی بوده ایم که به دلیل تنزل قدرت و جایگاهشان آسیب های جدی به سوابق خود و دستاوردهای گذشته خود و همچنین نظام که حاصل دستاورد خودشان است، وارد ساخته اند. برای نظریه پردازی این الگوی رفتاری مدیران دولتی از بیماری مازوخیسم استعاره گرفته شد. شخصیت مازوخیسمی یک تیپ شخصیتی است که در آن افراد تمایل به نشان دادن رفتارهای خود تخریب کننده دارند. هدف پژوهش نظریه پردازی الگوی پدیدآیی رفتار مازوخیسمی مدیران دولتی با استعاره گرفتن از یک بیماری روانی بود. روش تحقیق نظریه پردازی با شیوه استعاره بود که داده های پژوهش به روش گراندد تئوری و با رویکرد گلیزری (ظاهرشونده) جمع آوری و تحلیل شدند. بستر مطالعه تحقیق نظام سیاسی جمهوری اسلامی بود در نتیجه برای جمع آوری داده ها مصاحبه با 15 نفر از خبرگان مدیریت دولتی و علوم سیاسی (با روش هدفمند) انجام گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی بود. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها به چهار مؤلفه اصلی شخصیت مازوخیسمی مدیران دولتی، ایدئولوژی مازوخیسمی مدیران دولتی، سیاست های مازوخیسم پرور و اتمسفر مازوخیسم پرور تقسیم شد و در ادامه این چهار مؤلفه در قالب دو مقوله کلی ارزش های مازوخیسمی و نظام مازوخیسم پرور دسته بندی شد که دلایل اصلی بروز رفتار مازوخیسمی مدیران دولتی می باشد. در نهایت پیامدهای رفتار مازوخیسمی مدیران شناسایی شد و راهبردهایی برای آن ها پیشنهاد شد. در جمع بندی کلی این پژوهش بر طبق نظر خبرگان، سیاست های نظام در امر انتخاب مدیران دولتی کلان اصلی ترین دلیل بروز رفتار مازوخیسمی مدیران دولتی است و عواملی همچون شخصیت مدیران دولتی، ایدئولوژی مازوخیسمی مدیران و اتمسفر مازوخیسم پرور می تواند مکمل بروز رفتار مازوخیسمی مدیران باشد.
شناسایی عوامل الگوی تیم های کاری هم افزا در سازمان های دولتی ایران با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای پیچیده و پویای امروز، سازمان ها به ویژه سازمان های دولتی، برای دستیابی به اهداف خود و پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه، به دنبال بهره گیری از روش های نوین مدیریت می باشند. یکی از این روش ها، ایجاد و توسعه تیم های کاری هم افزا است. تیم های هم افزا، گروه هایی هستند که اعضای آن با همکاری و تعامل مستمر، به دنبال ایجاد ارزش افزوده و دستیابی به اهداف مشترک می باشند.در ایران، سازمان های دولتی نیز با چالش های مختلفی از جمله پیچیدگی ساختار، بروکراسی اداری و کمبود منابع روبرو هستند. در این شرایط، ایجاد تیم های کاری هم افزا می تواند به عنوان یک راهکار موثر برای افزایش کارایی، خلاقیت و نوآوری در این سازمان ها مطرح شود. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل الگوی تیم های کاری هم افزا در سازمان های دولتی ایران با روش فراترکیب انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش، تحلیلی-توصیفی است که با استفاده از روش پژوهش کیفی فراترکیب صورت گرفت. روش فراترکیب با استفاده از گام های هفت گانه روش سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مقالات در پایگاه های معتبر داخلی و خارجی، طی سال های 2000-2024 بود که 27 مقاله، براساس معیارهای تحقیق، انتخاب شدند. عوامل اصلی و فرعی الگو با استفاده از روش تحلیل تم استخراج شد. براساس نتایج فراترکیب، عوامل الگوی تیم های کاری هم افزا در سازمان های دولتی ایران شامل 85 مفهوم اولیه، 18 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی است که عبارتند از عوامل نرم سازمانی، مدیریت منابع انسانی هم افزا، فرایندهای تیمی هم افزا، تعاملات درونی تیم های هم افزا و عضو هم افزا. یافته های این تحقیق، برنامه ریزان و سیاست گذاران را در زمینه دست یابی و تحقق تیم های کاری هم افزا هدایت می نماید.
شناسایی عوامل کاهنده بهره وری دیوان محاسبات کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل عوامل کاهنده بهره وری در دیوان محاسبات کشور است. این پژوهش در سال 1402 با رویکرد روش شناسی ترکیبی (کیفی-کمی) انجام شد. در قسمت کیفی برای شناسایی عوامل از روش اکتشافی استفاده شد. با تعداد 19 نفر از خبرگان دیوان محاسبات کشور، با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد. پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری پاسخ ها، تعداد 34 شاخص عوامل کاهنده بهره وری در دیوان محاسبات کشور در قالب 2 بعد اصلی و 9 مؤلفه شناسایی شد. جامعه آماری بخش کمی پژوهش کلیه کارکنان رسمی و پیمانی دیوان محاسبات کشور و 31 استان به تعداد 1960 نفر بود. پرسشنامه 47 سؤالی پژوهش طراحی و با استفاده از آزمون مقایسه میانگین ها تأثیر هر عامل بر تقلیل بهره وری دیوان محاسبات شناسایی شد. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها نشان داد مؤلفه های فردی، مؤلفه های سازمانی، مؤلفه های قوه مقننه، مؤلفه های قوه مجریه و مؤلفه های دیگر نهادهای نظارتی بر تقلیل بهره وری دیوان محاسبات کشور تأثیر مثبت و معناداری دارند. اما تأثیر مؤلفه مجمع تشخیص مصلحت نظام، مؤلفه های قوه قضائیه، مؤلفه رسانه و مؤلفه توده مردم بر تقلیل بهره وری دیوان محاسبات کشور تأیید نشد. نتایج نشان داد علی رغم اینکه از دیدگاه خبرگان پژوهش همه مؤلفه ها و شاخص های آن ها بر تقلیل بهره وری اثرگذار است؛ اما از دیدگاه پاسخ دهندگان به پرسشنامه مؤلفه مجمع تشخیص مصلحت نظام، مؤلفه های قوه قضائیه، مؤلفه رسانه و مؤلفه توده مردم نقش چندانی در تقلیل بهره وری نداشته اند.
شناسایی و اعتبارسنجی مدل اجرای خط مشی های عمومی سلامت با رویکرد عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامتی در تمام جوامع به عنوان یکی از مهم ترین الزامات عدالت و توسعه است. یکی اهداف مهم در سیاست گذاری های سلامت در ایران امکان دسترسی به خدمات بهداشتی برای همگان به صورت عادلانه باشد، اما تحقق این هدف در مرحله اجرا بسیار ضعیف است. بنابراین طراحی الگویی مناسب برای اجرای خط مشی های عمومی سلامت مبتنی بر عدالت هدف پژوهش حاضر است. روش پژوهش آمیخته است که در ابتدا از روش کیفی و راهبرد نظریه داده بنیاد است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان سلامت گردآوری شد. مطابق با مدل استرواس و کوربین، کدگذاری انجام شد در تحلیل داده ها، در نهایت به 120 مفهوم و 24 مقوله فرعی و 6 مؤلفه اصلی به اشباع نظری رسید و به ایجاد مدلی که تأثیر شرایط علی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها بر پدیده محوری همان اجرای خط مشی های عمومی سلامت مبتنی بر عدالت شناسایی شد. سپس این مدل توسط 15 نفر از خبرگان سلامت در قالب پرسشنامه ای با تکنیک دلفی فازی با حذف، اصلاح و اضافه نمودن تعدادی از شاخص ها سرانجام 58 مفهوم و 26 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی تأیید شد. برای اعتبارسنجی مدل پژوهش پرسشنامه که براساس یافته های کیفی مرحله قبل طراحی شده حجم نمونه از فرمول کوکران تعداد 384 نفر از کارشناسان بخش سلامت نظرسنجی انجام شد، سپس داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، با نرم افزار اسمارت پی. ال. اس تجزیه و تحلیل شدند. تمامی شاخص های برازش مدل در محدوده مطلوب قرار دارند که این امر نشان می دهد روابط معناداری بین متغیرهای مدل وجود دارد.
طراحی مدل فرهنگ جهش سازمانی با رویکرد روایت پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های امروزی برای رهایی و غلبه بر تغییرات و چالش هایی محیطی نیازمند توانایی جهش سازمانی هستند که از طریق هفت مهارت کوانتومی (دیدن کوانتومی، تفکر کوانتومی، احساس کوانتومی، دانش کوانتومی، عمل کوانتومی، وجود کوانتومی و اعتماد کوانتومی) محقق می شود. از آنجا که فرهنگ سازمانی به منزله موتور و نیروی محرکه ای است که از نوع خاصی از فعالیت و مهارت های کارکنان حمایت می کند. برای ترویج و حمایت از این مهارت ها باید فرهنگ سازمانی متناسب با آن شناسایی و تدوین گردد. پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای و رویکرد پژوهش بر مبنای پارادایم پراگماتیسم است. نظر به اینکه طراحی مدل های پیچیده، مانند مدل فرهنگ جهش سازمانی، نیازمند درک عمیق از بافت فرهنگی و سازمانی است از روش کیفی و استراتژی روایت پژوهی استفاده شده است. 47 روایت با روش نمونه گیری هدفمند تدوین شد. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. داده ها در نرم افزار maxqd کدگذاری گردید. نتایج حاصل نشان داد پنج خرده فرهنگ شامل: 1- فرهنگ رصد و پایش تعالی هنده عملکرد در پرتو دیدن کوانتومی 2- فرهنگ تدبیر اندیشی آینده کاوانه در راستای تفکر کوانتومی 3- فرهنگ خود تعالی و خود ارتقابخشی (خود آفرینی) در امتداد دانش و احساس کوانتومی 4- فرهنگ شایسته سالاری و به گزینی در پرتو عمل کوانتومی 5- فرهنگ وفاق و خوش زیستی در سایه وجود و اعتماد کوانتومی، از جهش سازمانی حمایت می کند. برای تقویت فرهنگ سازنده جهش سازمانی باید به این پنج خرده فرهنگ تقویت گردد.
تبیین مؤلفه ها و ارائه الگوی شادی سازمانی، مورد پژوهش: وزارت نیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین مؤلفه ها و ارائه الگوی شادی سازمانی در بین کارکنان وزارت نیرو انجام شده است. پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق ترکیبی یا آمیخته است. جامعه آماری بخش کیفی خبرگان آگاه بودند. برای این منظور از خبرگان و متخصصان شامل مدیران و کارشناسان ارشد و تصمیم گیرندگان وزارت نیرو استفاده شد. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و طبقه ای بوده و ملاک تعیین حجم نمونه رسیدن به اشباع نظری بوده است که بعد از 13 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. جامعه آماری مرحله کمی تمام بخش های اجرایی، اداری و کارشناسی، شامل مدیران و کارشناسان ارشد و کارکنان وزارت نیرو می باشند. در بخش کمی روش نمونه ای تصادفی خوشه ای و طبقه ای بود. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران برای جوامع نامحدود استفاده شد که تعداد نمونه مورد بررسی تعداد 384 نفر محاسبه شد. تحلیل داده های کیفی با استفاده از تئوری داده بنیاد و تحلیل داده های کمی با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل شامل عوامل علی، زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها، پیامدها و پدیده محوری شناسایی شد. پس از شناسایی مؤلفه های دخیل در شادی سازمانی، رابطه بین مؤلفه های الگوی پاردایمی تئوری داده بنیاد نشان داد بین مؤلفه ها رابطه وجود دارد.
مسائل پایدار زنان در سازمان های آینده و راهبردهای مدیریت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان داده اند که روندهای نقش آفرینی زنان در سازمان ها به گونه ای است که در آینده، زنان سهم قابل توجهی از پست های مدیریتی و نقش های رهبری را عهده دار خواهند شد. این در حالی است که زنان به علت مواجهه با موانعی همچون تفکرات کلیشه ای و مسئولیت های چندگانه، در بستری پر چالش تر نسبت به مردان فعالیت می کنند. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی آن دسته از مسائل زنان در سازمان ها است که در آینده نیز پایدار هستند و همچنین ارائه راهبردهایی برای آینده است. این پژوهش در فضای آینده پژوهی، با استفاده از روش اکتشافی با رویکرد کیفی و استراتژی تحلیل مضمون انجام شد. به گونه ای که مصاحبه با 21 نفر خبرگان دانشگاهی و اجرایی انجام و مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. سه دسته اصلی یافته ها شامل عوامل زمینه ای، مسائل و راهبردها می باشند. عوامل زمینه ای تحت مضمون «روندها و شرایط مرتبط با نقش آفرینی زنان در سازمان ها» مانند روند توسعه فناوری ها و تسهیل شرایط کاری برای زنان یافت شد. مسائل تحت مضمون «مسائل زنان که تا آینده پایدارند» مانند تفکرات کلیشه ای ناخودآگاه یافت شد و راهبردها تحت مضامین «راهبردهایی برای تصمیم گیران و سیاست گذاران» مانند حمایت هدفمند از زنان و «راهبردهایی برای زنان» مانند تحول آگاهی و تحول آفرینی حاصل شدند. پژوهش حاضر تأکید بر انجام مطالعات گسترده تر آینده پژوهانه در فضای سازمان و مدیریت و نقش آفرینی زنان در سازمان ها دارد.
شناسایی انتظارات نسل های کاری X، Y و Z از فرایند جبران خدمات (حقوق، مزایا و پاداش) در بانک تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها بیش از هر زمان دیگری با تنوع نیروی انسانی که مهم ترین عامل اثرگذار و مزیت رقابتی به حساب می آید، روبه رو هستند و یکی از عوامل این تنوع علاوه بر تفاوت های موجود، تفاوت بین نسل ها است که همواره عامل مسئله سازی بوده است و در پژوهش ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش به شناسایی انتظارات نسل های کاری از فرایند جبران خدمات منابع انسانی براساس استاندارد 34000 در بانک تجارت پرداخته شد. پژوهش پیشرو از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی است. فلسفه پژوهش تفسیری، رویکرد توسعه تئوری استقرایی، انتخاب روش شناختی پژوهش از نوع کیفی، استراتژی پژوهش از نوع تحلیل تم، افق زمانی پژوهش از نوع مقطعی و ابزار جمع آوری داده مصاحبه نیمه ساختاریافته است. لذا، با بهره گیری از روش نمونه گیری حداکثر تنوع، با 30 نفر از پرسنل نسل های کاری X، Y و Z در مدیریت امور سرمایه های انسانی بانک تجارت مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. مجموع 30 مصاحبه و تحلیل آن ها منجر به شناسایی 3 تم اصلی، 23 تم فرعی و 79 دسته مفهومی شد. شناسایی انتظارات نسل های کاری از فرایند جبران خدمات براساس مدل یاد شده صورت گرفت و براساس یافته های پژوهش در فرایند جبران خدمات به دلیل وجود شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه نیازهای هر سه نسل در اغلب تم ها شبیه به هم بوده و تفاوت هایی نیز در جزئیات وجود دارد. در انتهای مقاله به محدودیت های پژوهش اشاره و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
ارزیابی عدم موفقیت شهرداری ها در جذب سرمایه گذار بخش خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی یکی از راهکارهای اساسی برای توسعه پایدار شهری و تأمین منابع مالی موردنیاز شهرداری ها به شمار می رود. با توجه به محدودیت منابع مالی دولتی و افزایش روزافزون نیازهای شهری، مشارکت بخش خصوصی در پروژه های عمرانی و خدماتی شهری امری ضروری است. این تحقیق با هدف ارزیابی عدم موفقیت شهرداری ها در جذب سرمایه گذار بخش خصوصی انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی - اکتشافی است که با راهبرد پیمایشی در دو گام دلفی فازی و مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعه آماری در بخش دلفی فازی، خبرگان دانشگاهی، مدیران ارشد شهرداری ها و سرمایه گذاران بخش خصوصی بوده است که 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بخش کمی، براساس نرم افزار جی پاور 148 نفر از مدیران ارشد شهرداری غرب تهران و سرمایه گذاران بخش خصوصی و با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته براساس یافته های دلفی فازی بوده است. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس تجزیه و تحلیل شد. براساس یافته های دلفی فازی عدم موفقیت شهرداری ها در جذب سرمایه گذار بخش خصوصی شامل 6 مانع اصلی ضعف های سیاسی-دولتی، ضعف های قانونی-نظارتی، ضعف های ساختار اقتصادی، تعارض های بین بخش دولتی و خصوصی، ضعف در ساختار مدیریتی شهرداری ها و ضعف در ساختار اداری شهرداری ها است. نتایج نیز حاکی از برازش مناسب موانع شناسایی شده است. براساس یافته های این بخش، ضعف های ساختار اقتصادی دارای بیشترین بار عاملی بوده و پس از آن عامل تعارض های بین بخش دولتی و خصوصی قرار دارد. یافته های این تحقیق به مدیران و سیاست گذاران در کاهش عوامل بازدارنده شهرداری ها در جذب سرمایه گذار بخش خصوصی کمک می نماید.