ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳٬۴۳۸ مورد.
۱.

فراترکیب الگوهای مدیریت بحران برگرفته از سنت امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بحران الگوی مدیریت اسلامی مشورت شفافیت عدالت نهج البلاغه فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
هدف: این پژوهش به دنبال استخراج الگوهای مؤثر مدیریت بحران از آموزه های امام علیj با روش فراترکیب است تا راهکارهایی برای مدیریت بحران های معاصر ارائه دهد. هدف نهایی، طراحی مدلی کاربردی براساس اندیشه های ایشان برای کاهش آسیب ها و ایجاد فرصت های توسعه در شرایط بحرانی است. روش تحقیق: پژوهش به صورت کیفی و با روش فراترکیب انجام شده است. داده ها با تحلیل مضمون استخراج و در نرم افزار Maxqda پردازش شدند. یافته ها: ۳۵ کد باز، ۲۱ مضمون پایه و ۴ مضمون سازمان دهنده شناسایی شد. اصول کلیدی مدیریت بحران از دیدگاه امام علیj شامل مشورت، شفافیت در تصمیم گیری، عدالت و همبستگی اجتماعی است. یک مدل جامع مدیریت بحران برای سازمان ها و جوامع اسلامی (به ویژه ایران) ارائه شد. نتیجه: این تحقیق نشان می دهد که به کارگیری اصول مدیریتی امام علیj می تواند الگویی کارآمد برای مواجهه با بحران های امروزی باشد.  مقدمه: مدیریت بحران در دنیای پیچیده امروزی یکی از چالش های اساسی برای مدیران است. در این راستا، آموزه های حضرت علیj به عنوان یک منبع غنی مدیریتی می تواند الگوی مناسبی برای مواجهه با بحران ها باشد. ایشان با ویژگی هایی چون تفکر استراتژیک، قدرت تصمیم گیری در شرایط سخت، حفظ وحدت و مشاوره در بحران ها، توانست بحران های مختلف را به خوبی مدیریت کند. همچنین، حضرت علیj بر اهمیت عدالت و انصاف در مدیریت بحران تأکید داشتند که این آموزه ها در شرایط کنونی بحران های اقتصادی و اجتماعی می تواند راهگشا باشد. مطالعات نشان می دهد که ویژگی هایی مانند صداقت، شجاعت و تفکر بلندمدت در مدیریت بحران، رهبران را در مواجهه با چالش ها موفق تر می کند. همچنین، پژوهش ها به تحلیل الگوهای مدیریتی حضرت علیj پرداخته اند و بر اهمیت استفاده از آموزه های ایشان در دنیای معاصر تأکید دارند. این مقاله هدف دارد تا با تحلیل این آموزه ها، الگوهایی برای بهبود مدیریت بحران در شرایط کنونی ارائه دهد و مدل های مدیریتی مبتنی بر اصول جامعه اسلامی را برای مدیران در نظر بگیرد. روش تحقیق: روش فراترکیب به عنوان یک مطالعه کیفی، به تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش های کیفی مختلف پرداخته و به کشف موضوعات جدید کمک می کند. این روش شامل تجزیه و تحلیل داده ها از مطالعات گذشته برای ایجاد یک دیدگاه جامع و یکپارچه است. در این پژوهش، با استفاده از روش فراترکیب و مدل هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، به بررسی الگوهای مدیریتی حضرت علیj در مواجهه با بحران ها پرداخته شده است. ابتدا سؤالات پژوهش طراحی و سپس ادبیات مرتبط بررسی و اسناد علمی منتخب از پایگاه های معتبر جستجو و تحلیل شده اند. پس از پالایش 465 سند علمی، 9 سند باقیمانده برای تجزیه و تحلیل انتخاب شدند. در این فرآیند، معیارهایی مانند کیفیت روش شناسی و دقت تحلیل ها ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است که این روش به ویژه در پژوهش های کیفی برای شناسایی الگوها و مضامین کلیدی مفید است. در نهایت، پژوهش به بررسی چگونگی تطبیق اصول مدیریتی حضرت علی (ع) در مدیریت بحران های معاصر پرداخته و از یافته ها برای بهبود سیستم های مدیریتی در جوامع اسلامی استفاده کرده است.  نتایج: این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب به تحلیل الگوهای مدیریتی حضرت علیj در زمینه مدیریت بحران پرداخته است. پس از گردآوری و بررسی داده ها در حوزه مدیریت اسلامی و بحران، نتایج به صورت کدگذاری باز جمع بندی و ارائه شده اند. نتایج حاصل از تحلیل سبک های مدیریتی حضرت علیj در بحران ها در چهار مقوله اصلی شامل عامل مدیریتی، شخصی، تعاملی و ارتباطی، و ارزشی و اعتقادی دسته بندی شده اند. این پژوهش به استخراج 35 کد، 21 مضمون و 4 مضمون سازمان دهنده پرداخته است. نتایج این تحلیل شامل مضامین پایه ای مانند هماهنگی و سازماندهی، برنامه ریزی و آینده نگری، هدایت و حمایت، و تجزیه و تحلیل، و همچنین مضامین اخلاقی مانند عدالت محوری، ایمان و توکل به خدا و مردم داری است. در نهایت، مدل مفهومی پژوهش براساس این مضامین، شبکه ای از کدها و مؤلفه های مرتبط با الگوی مدیریت اسلامی را تشکیل داده است. این مدل به عنوان الگوی جامع مدیریت اسلامی در مواجهه با بحران ها براساس آموزه های حضرت علی (ع) ترسیم شده است. بحث و نتیجه گیری: این تحقیق با هدف فراترکیب الگوهای مدیریت بحران از سنت امام علیj انجام شده است. نتایج نشان می دهد که آموزه های مدیریتی حضرت علیj نه تنها به ویژگی های فردی مدیران بلکه به روابط تعاملی مؤثر، هماهنگی و سازماندهی، و تقویت اصول اخلاقی در بحران ها تأکید دارند. ویژگی های برجسته ای مانند عدالت محوری، مشورت پذیری، اخلاق مداری، و حمایت از آسیب دیدگان به عنوان ارکان اصلی در مدیریت بحران ها معرفی شده اند. این ویژگی ها می توانند در بهبود شرایط بحرانی در جوامع اسلامی، به ویژه ایران، مؤثر باشند. همچنین، ویژگی های فردی مانند تعهد کاری، توانمندی تحلیلی، و پاسخگویی به مدیران کمک می کند تا بحران ها را با تصمیم گیری های صحیح مدیریت کنند. عوامل تعاملی مانند مردم داری و همبستگی، و همچنین مضامین سازمانی همچون برنامه ریزی، نظم، کنترل و دانش افزایی از دیگر اصول مهم در مدیریت بحران براساس سیره حضرت علیj هستند. این الگو با تأکید بر اخلاق مداری، عدالت و ایمان به خدا می تواند به عنوان مدل مؤثری برای مدیریت بحران در جوامع معاصر، به ویژه ایران، استفاده شود. در این پژوهش، 35 کد و 21 مضمون پایه استخراج شد و مدل مفهومی براساس آنها ارائه شد. پژوهش نشان می دهد که آموزه های حضرت علیj می توانند به مدیران در بحران های مختلف کمک کنند و به تعالی جوامع اسلامی کمک کنند. در دنیای معاصر، سازمان ها با بحران های مختلفی روبه رو هستند که تأثیرات زیادی بر عملکرد آنها دارد. در این راستا، آموزه های مدیریتی حضرت علیj می تواند به عنوان یک الگوی مؤثر در مدیریت بحران ها مطرح شود. براساس این آموزه ها، پیشنهادهایی برای بهبود مدیریت بحران در سازمان ها ارائه می شود: الف) در زمان بحران، مدیران باید از مشورت با اعضای کلیدی سازمان بهره ببرند و کمیته های بحران با تخصص های مختلف تشکیل دهند. ب) مدیران باید ارتباط شفاف و صادقانه با کارکنان و ذی نفعان داشته باشند تا اعتماد آنها حفظ شود. ج) توجه به شرایط روحی کارکنان و ایجاد فضای حمایتی برای کاهش استرس و اضطراب ضروری است. د) توزیع منابع و مسئولیت ها باید براساس عدالت و شفافیت انجام شود تا از بی عدالتی جلوگیری شود. ه ) سازمان ها باید برنامه های آموزشی و توانمندسازی برای کارکنان در زمینه مدیریت بحران و مهارت های مختلف فراهم کنند. و) تقویت همبستگی و همکاری میان اعضای سازمان با برگزاری جلسات منظم و اشتراک تجربیات برای تقویت روحیه تیمی ضروری است. همچنین، پیشنهاد می شود که پژوهشگران به بررسی تأثیر آموزه های حضرت علیj در مقابله با بحران های اقتصادی و اجتماعی و مقایسه آن با مدل های مدیریتی معاصر پرداخته و پژوهش های میدانی برای ارزیابی تأثیرگذاری این آموزه ها در سازمان ها انجام دهند. اظهاریه قدردانی: نویسندگان این پژوهش، نهایت قدردانی و سپاس ویژه خود را از همکاری مشارکت کنندگان، حمایت فکری داوران ناشناس و ویراستار علمی و ادبی معارف اسلامی و مدیریت اعلام می کنند. تعارض منافع: این پژوهش فاقد هرگونه تعارض منافع است. کلیه مراحل تحقیق با رعایت اصول اخلاقی و علمی و بدون وابستگی به نهادها یا منافع شخصی انجام شده است.
۲.

ارائه یک مدل پارادایمیک جهت واکاوی کارکردهای رسانه های اجتماعی در مدیریت مشتری و فروش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت رسانه مدیریت مشتریان فروش در رسانه های اجتماعی الگوی پارادایمیک مالتی گراندد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۴
هدف: با وجود اعتقاد فراگیر تیم های فروش و بازاریابی به هم بستگی چشمگیر بین استفاده از رسانه های اجتماعی و افزایش فروش و حاشیه سود، الگوی فرایندی جامعی برای درک نحوه توفیق این رسانه ها در جذب مشتریان و تقویت عملکرد فروش وجود ندارد. این مقاله با هدف شناسایی و ارائه یک الگوی فرایندی توفیق رسانه های اجتماعی در جذب مشتریان و افزایش فروش سازمان ها، به بررسی عوامل کلیدی، تعاملات بین آن ها و پیامدهای ناشی از آن می پردازد. روش: این پژوهش از استراتژی داده بنیاد چندگانه (مالتی گراندد) استفاده کرده است. در مرحله نخست، مطالعات قبلی در حوزه رسانه های اجتماعی و فروش تحلیل شدند تا چارچوب اولیه مفاهیم شکل گیرد. در مرحله دوم، ۱۴ مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان برجسته صنعت (به روش هدفمند و گلوله برفی) انجام شد. داده های مصاحبه با روش تجزیه وتحلیل داده بنیاد ساختارمند، پردازش و کدگذاری شدند؛ سپس یافته های حاصل از مصاحبه ها با الگوی دست یافته از تحلیل محتوا تلفیق شدند تا یک الگوی فرایندی یکپارچه توسعه یابد. یافته ها: نتایج نشان داد که موفقیت رسانه های اجتماعی در جذب مشتری و افزایش فروش، تحت تأثیر سه دسته عامل است: ۱. شرایط علّی (مانند فشارهای رقابتی و بحران های بهداشتی)؛ ۲. شرایط زمینه ای (شامل قابلیت های سازمانی، فناوری و ظرفیت های داده محور)؛ ۳. شرایط مداخله گر (مانند فرهنگ جامعه، مدیریت تنش ها و سبک رهبری). این عوامل به صورت تعاملی، راهبردهای کلیدی را شکل می دهند که به افزایش مشارکت فعال مشتریان، بهبود تجربه مشتری و توسعه هوش رقابتی سازمانی، منجر می شوند. نتیجه گیری: این مقاله برای نخستین بار، الگوی فرایندی جامعی را ارائه می دهد که چگونگی موفقیت رسانه های اجتماعی در جذب مشتری و افزایش فروش را از طریق تعامل پیچیده عوامل علّی، زمینه ای و مداخله گر توضیح می دهد. یافته ها نشان می دهند که موفقیت تبلیغات در رسانه های اجتماعی، نه تنها به تکنیک های تبلیغاتی متکی است، بلکه مستلزم یک ساختار سازمانی چابک، داده محور و سازگار با محیط است. این الگو می تواند به مدیران فروش و بازاریابی کمک کند تا استراتژی های خود را بر اساس شرایط واقعی بازار طراحی کنند و به طور نظام مند، تبدیل تعاملات اجتماعی به نتایج تجاری را بهینه سازی کنند.  
۳.

گردشگری سلامت دیجیتال: پذیرش اینترنت اشیا در استارتاپ های نوآور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری سلامت فناوری اینترنت اشیا پذیرش فناوری استارتاپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
هدف: با توجه به گسترش و تأثیرهای فناوری های نسل چهارم، این پژوهش به دنبال شناسایی چالش ها، مانع ها، راهبردها و مزیت های پذیرش فناوری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت است. روش: روش اجرای این پژوهش کیفی و روش جمع آوری داده ها مصاحبه است. به منظور تحلیل متون مصاحبه های انجام شده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش، به شناسایی ۲۷ کد اولیه با فراوانی ۱۹۶ واحد معنایی انجامید که در سه کد محوری «چالش ها و موانع به کارگیری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت»، «اقدام ها و راهبردهای استارتاپ های گردشگری سلامت برای پذیرش و به کارگیری اینترنت اشیا» و «فرصت ها و مزایای استفاده از اینترنت اشیا برای بهبود خدمات گردشگری سلامت» دسته بندی شدند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، در خصوص کد محوری «چالش ها و موانع به کارگیری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت»، مؤلفه های سرمایه و بودجه عبارت اند از: هزینه تجهیزات و ابزارها و پیاده سازی اینترنت اشیا و کمبود منابع مالی استارتاپ های گردشگری سلامت. مؤلفه های ریسک پذیری عبارت اند از: عدم تمایل به نوآوری و تغییر، انعطاف پذیری بیشتر استارتاپ ها در مقایسه با سازمان های بزرگ وعدم سرمایه گذاری کسب وکارهای گردشگری در فناوری های نوظهور. مؤلفه های فرهنگ سازمانی عبارت اند از: آگاهی و نگرش کاربردی مدیران و کارکنان و فقدان فرهنگ حمایتگر از فناوری های جدید در استارتاپ ها. مؤلفه نیروی انسانی توانمند عبارت اند از: نیروی انسانی متخصص در حوزه اینترنت اشیا و هزینه جذب نیروی انسانی توانمند در حوزه اینترنت اشیا. مؤلفه های زیرساخت فنی عبارت اند از: طرح اجرایی مناسب برای بهره برداری از فناوری های نوظهور، مشکلات زیرساختی استارتاپ های گردشگری سلامت و دسترسی مناسب به ابزارها و گجت های اینترنت اشیا. همچنین در زمینه «اقدامات و راهبردهای استارتاپ های گردشگری سلامت برای پذیرش و به کارگیری اینترنت اشیا»، سه مؤلفه هم آفرینی با شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنت اشیا، جذب و نگهداری نیروی انسانی خبره و جذب سرمایه گذار شناسایی شد. علاوه براین مؤلفه های مربوط به «فرصت ها و مزایای پذیرش و به کارگیری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت»، در دو سطح گردشگر سلامت و استارتاپ دسته بندی شدند که کمک به کیفیت فرایند درمان بیماران، هزینه خدمات و کمک به نظارت و پیگیری از راه دور گردشگر سلامت مؤلفه های سطح گردشگر هستند و افزایش بهره وری و کاهش هزینه، ایجاد مزیت رقابتی، افزایش سود، یکپارچه سازی و بهبود فرایندها و زنجیره ارزش، کمک به تصمیم گیری آگاهانه مدیران، افزایش مقیاس، استفاده از ابزارهای فناوری برای بازاریابی در گردشگری، کمک فناوری های جدید بر تداوم فعالیت کسب وکار و شناخت سبک زندگی بازار هدف گردشگری سلامت، مؤلفه های سطح استارتاپ را تشکیل می دهند.
۴.

طراحی و تبیین الگوی توازن میان کار و زندگی افراد در سازمان های کشور ایران بر مبنای متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توازن کار وزندگی تحلیل مضمون سازمان های ایران متون اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
مقدمه و هدف: دو پایه مهم زندگی هر فرد را کار و زندگی اش شکل می دهد. هماهنگی و سازگاری این دو پایه باعث سلامتی جسم و روان افراد می شود، هر شخص باید بین آنچه هر یک از این دو پایه زندگی از او درخواست می کند توازن برقرار نماید وگرنه تضاد شکل می گیرد. تحقیقات زیادی در خصوص توازن کار و زندگی انجام شده است و با توجه به اینکه در حوزه تئوری در خصوص موضوع توازن کار و زندگی، اکثر پژوهش ها در کشورهای غربی بوده است، بررسی تحقیقات نشان می دهد در رابطه با موضوع توازن کار و زندگی در کشور ایران با فرهنگ، رسم و رسوم مخصوص به خود در سالیان گذشته ضرورت یافته و پژوهشگران ایرانی تحقیقات فراوانی دراین خصوص انجام داده اند، اما امکان رسیدن به توازن کار و زندگی، مستقل از نگاه اسلامی است و تحقیقات موجود در رابطه با تعادل کار و زندگی بر مبنای الگوها و فرهنگ جوامع غربی طراحی شده است، لذا تدوین الگوی توازن کار و زندگی بر مبنای منابع اسلامی برای سازمانی با فرهنگ اسلامی ضرورت پیدا می کند؛ بنابراین، هدف ما در این پژوهش این است که ضمن استخراج و مشخص کردن مفاهیم توازن کار و زندگی از کتب اسلامی، الگوی توازن بین کار و زندگی افراد در نظام اداری را ارائه دهیم. داشتن این شاخص ها و استانداردها می تواند به شفاف تر شدن جایگاه واقعی توازن کار و زندگی در سازمان های ایرانی کمک کند و میزان دانش آنها را نسبت به این مفهوم بالا ببرد و پیشنهاد ها کافی را به سازمان ها ارائه نماید. روش: با توجه به اینکه انتخاب روش تحقیق، وابسته به مسئله و هدف پژوهش است. هدف از پژوهش، تدوین مؤلفه های کار و زندگی و شناسایی ابعاد آن در متون اسلامی است. لذا این پژوهش از حیث هدف، اکتشافی یا بنیادین؛ به لحاظ روش، کیفی و دارای رویکردی استقرایی است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل مضمون به دنبال شناسایی، تجزیه وتحلیل و گزارش الگوی داده هاست. هر مضمون، اطلاعات مهمی است که معنی و مفهوم الگوی داده ها را نشان می دهد. استخراج مضمون طی فرایندی سه مرحله ای انجام می شود که عبارت اند از: تجزیه و توصیف متن (آشنایی با متن و ایجاد داده های اولیه، کاوش و شناسایی مضامین)، تبیین و تشریح متن (نمایش و تحلیل شبکه مضامین) و ترکیب و ادغام متن (تدوین گزارش). در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از روش تحلیل مضمون، کتاب های گرانقدر نهج البلاغه، نهج الفصاحه، میزان الحکمه و مفاتیح الحیاه مورد مطالعه و تدبر قرار گیرد و مصادیق توازن میان کار و زندگی افراد در این کتاب ها با استخراج شود. در مرحله اول از روایاتی که به نوعی با موضوع پژوهش ارتباط داشت، 638 داده اولیه شناسایی شد. داده ها طبقه بندی و پالایش گردید و با توسعه گستره مطالعات و با رجوع به منابع علمی، نشانه های بیشتری برای مضمون های فراگیر جمع آوری و تحلیل شد. نتایج: در شروع کار، تمام احادیث و روایات مرتبط با موضوع پژوهش، شناسایی و دسته بندی شدند. با توجه به اینکه کدامیک از احادیث و روایات بیشترین اطلاعات را در پاسخ به موضوع پژوهش داشتند، نمونه های نظری انتخاب شدند. بدین ترتیب، ابتدا نمونه نظری از احادیث و روایات انتخاب شد و فرایند انتخاب و نمونه گیری تا رسیدن به مرز اشباع نظری ادامه یافت و مضامین پایه (کدها و نکات کلیدی متن) مربوط به توازن کار و زندگی از متن کتاب های میزان الحکمه، نهج البلاغه، نهج الفصاحه و مفاتیح الحیاه، استخراج و سپس با تلخیص داده ها، مضامین مشابه و تکراری مرتبط با موضوع پژوهش با یکدیگر تلفیق شد و فراوانی آنها به دست آمد. لذا مضامین سازمان دهنده از ترکیب و تلخیص مضامین پایه مشخص شد. در ادامه، مضامین فراگیر از مضامین سازمان دهنده استخراج شد، سپس مضامین کلی از مضامین فراگیر استخراج و قالب مضامین، طراحی و ایجاد شد. مضامین استخراج شده در کتاب های مزبور به تعداد 27 مضمون سازمان دهنده استخراج و در نه دسته مضمون فراگیر و سه مضمون کلی با عناوین بعد فردی، سازمانی و اجتماعی شناسایی شد. درمجموع، 93 مضمون پایه، 27 مضمون سازمان دهنده، نه مضمون فراگیر شامل مهارت برنامه ریزی، اهمیت به سلامتی، مسئولیت پذیری، مهارت تاب آوری، حمایت سازمان، حمایت مدیر، حمایت همکار، حمایت نزدیکان و حمایت سایرین و سه مضمون کلی شامل فردی، سازمانی و اجتماعی استخراج و زنجیره مضمون های توازن کار و زندگی در متون اسلامی تکمیل و نهایت الگوی تعادل کار و زندگی از دید روایات ارائه شده است. بحث و نتیجه گیری: ازآنجاکه آموزه های اسلامی از مهم ترین منابع شناخت موضوعات زندگی و کار است، در پژوهش حاضر برای تدوین و تبیین الگوی توازن کار و زندگی، کتاب های نهج البلاغه، نهج الفصاحه، میزان الحکمه، مفاتیح الحیاه به عنوان مرجع محوری انتخاب شد. برای دستیابی به هدف تحقیق که طراحی و تبیین الگوی توازن میان کار و زندگی افراد در سازمان های کشور ایران بر مبنای متون اسلامی بود، محقق با استفاده از روش تحلیل مضمون به بررسی احادیث و روایات در کتاب های مذکور پرداخت. در این میان از روایات مرتبط با موضوع تحقیق، 638 حدیث جدا گردید که پس از بررسی، مؤلفه های توازن کار و زندگی در سه دسته فردی، سازمانی و اجتماعی طبقه بندی شد؛ این بدان معناست که تحقق توازن کار و زندگی صرفاً با تعریف مؤلفه های فردی برای کارکنان و یا طراحی سازمان مطلوب امکان پذیر نیست و باید مؤلفه های فردی، سازمانی و اجتماعی در تعامل کامل با یکدیگر باشد. مؤلفه های فردی توازن کار و زندگی شامل مؤلفه هایی است که بخش عمده تحقق آنها در اختیار کارکنان است که عبارت است از: مهارت برنامه ریزی، اهمیت به سلامتی، مسئولیت پذیری، مهارت تاب آوری. البته مؤلفه های سازمانی و اجتماعی بر مؤلفه های فردی تأثیرگذار است و می تواند محرک یا بازدارنده رعایت این مؤلفه ها توسط کارکنان باشد. مؤلفه های سازمانی به دست آمده در این تحقیق عبارت است از: حمایت سازمان، حمایت مدیر و حمایت همکار و در نهایت مؤلفه های اجتماعی توازن کار و زندگی در این پژوهش، حمایت نزدیکان و حمایت سایرین است. در نهایت، باید اشاره کنیم که علم به هیچ وجه حقایق مطلق را تولید نمی کند تا بتوان آن را به گونه ای غیر انتقادی پذیرفت. بلکه پیشنهادهای محدودی برای تفسیر فراهم می آورد که به بیش از نظریه های روزانه دست می یابد. این پژوهش نیز رسالتی جز دست یافتن به یک تفسیر محدود از مؤلفه های مرتبط با توازن کار و زندگی از متون اسلامی نداشته است. تقدیر و تشکر: از جناب آقای دکتر حسین میرزایی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی که در انجام این پژوهش ما را یاری نمودند، صمیمانه سپاسگزاریم. تعارض منافع: نویسندگان اعلام می کنند که هیچ گونه تعارض منافعی در انجام این پژوهش وجود ندارد.
۵.

طراحی ره نگاشت سلامت اداری در سطح سازمان با رویکرد مدیریت اسلامی (مورد مطالعه: استانداری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت اداری مدیریت اسلامی نگاشت کارکردی نگاشت نهادی نگاشت زمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۶
مقدمه و اهداف: «سلامت اداری» را باید یکی از مفاهیم بنیادین در مدیریت اسلامی به شمار آورد. به استناد گزارش های رسمی، میزان ادراک ایرانیان از وجود فساد در سال های اخیر رشدی نگران کننده را تجربه کرده است؛ افزون برآنکه ارزیابی سازمان های بین المللی نیز جایگاه کشورمان را در مبارزه با فساد ضعیف گزارش می کنند. باوجودآنکه موضوع سلامت اداری در نظام اداری کشورمان از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار است، اما مسئله مغفول در این میان، ابهام در چگونگی تقسیم کار میان واحدهای درون سازمانی برای تحقق فعالیت هایی است که بتوانند تمامی ابعاد این پدیده را با رویکرد مدیریت اسلامی در سطح سازمان های ایرانی پوشش دهند و طی برنامه ای زمان بندی شده قابل پایش باشند. پرسش پژوهشی شکل دهنده به مطالعه پیش رو آن است که چگونه می توان فعالیت های ناظر بر ارتقای سلامت اداری در سازمان های کشورمان را با رویکرد مدیریت اسلامی در قالب نقشه راه (ره نگاشت) طراحی نمود؛ به گونه ای که مسئولیت های هرکدام از واحدهای سازمانی مرتبط دراین باره شفاف شود و در چهارچوب تقویم زمانی روشنی بتوان عملکرد آنها را مورد نظارت قرار داد. بدین ترتیب، هدف از پژوهش حاضر، ترسیم نقشه راه مناسب برای ارتقای سلامت اداری در سازمانی منتخب (استانداری یزد) تحت آموزه های دیدمان مدیریت اسلامی است. امروزه ترسیم نقشه راه رویکردی رایج در نظام برنامه ریزی به شمار می آید که در سراسر جهان توسط بسیاری از کاربران در زمینه های مختلف استفاده می شود؛ ضمن آنکه به صورت خاص در زمینه سلامت اداری و مقابله با فساد نیز از ره نگاری (طراحی ره نگاشت) به مثابه ابزاری کاربردی و مفید یاد می شود. روش: این پژوهش از نظر هدف، مطالعه ای کاربردی با رویکرد کیفی قلمداد می شود و در گروه تحقیقات توصیفی - پیمایشی جای می گیرد. مراحل اصلی اجرای مطالعه بدین قرار است: الف) گردآوری داده ها: به منظور شناسایی فعالیت ها یا اقداماتی که بتوان با اجرای آنها شاخص سلامت اداری در استانداری یزد را بهبود بخشید،  نظرخواهی از مدیران واحدهای سازمانی فعال در این مجموعه (21 واحد ستادی و 12 فرمانداری) بدون الزام به نمونه گیری صورت گرفته است. ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده در این مرحله، پرسشنامه ای بوده است که به صورت باز و به منظور دریافت پاسخ های تشریحی مخاطبان طراحی شد و اعتبار آن از سوی خبرگان، مورد تأیید قرار گرفت.  ب) تحلیل داده ها: در گام دوم پژوهش، هفت نفر از خبرگان تخصصی به مشارکت در تحقیق دعوت شدند تا با رویکرد مدیریت اسلامی به ترسیم ره نگاشت سلامت اداری این سازمان بپردازند. ابزار اصلی برای تحلیل داده ها در این مطالعه، «بحث گروهی» میان متخصصان مشارکت کننده بوده که در چهارچوب راهبرد پژوهشی هیئت (پنل) خبرگان استفاده شده است. ج) اعتبارسنجی: با هدف تعیین میزان اعتبار نقشه راه طراحی شده در مرحله قبل تلاش شد تا نظرات نمایندگانی از گروه های کلیدی ذینفعان درباره این سند دریافت شود. نظرخواهی شفاهی دراین باره با تشکیل جلسه رسمی «کارگروه ارتقای سلامت نظام اداری استانداری یزد» و نظرخواهی مکتوب از طریق مکاتبه رسمی با دو سازمان مرجع در سطوح ملی و استانی (مرکز بازرسی و مدیریت عملکرد وزارت کشور؛ و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان یزد) صورت گرفت که با تأیید نقشه راه تدوین شده همراه بود. نتایج: یافته های پژوهش در بخش نگاشت کارکردی نشان داد که چهارده فعالیت اصلی در این مسیر عبارت اند از: خدمت دهی الکترونیک، آموزش کارکنان، تقویت زیرساخت ها، شفاف سازی، تقویت نظارت، رفع تعارض منافع، آگاه سازی عمومی، اصلاح مقررات، مشارکت جویی، تقویت پاسخگویی، پذیرش خدمتگزاری، تقویت معنویت، اصلاح نظام جبران خدمات و استقرار مدیریت دانش. در قالب نگاشت نهادی مشخص شد که شش واحد سازمانی (شامل مدیریت فناوری اطلاعات، اداره کل اداری و مالی، دفتر برنامه ریزی، دفتر مدیریت عملکرد، اداره کل حراست و واحد روابط عمومی) مسئولیت محوری در پیاده سازی این اقدامات را برعهده دارند. با ترسیم نگاشت زمانی هم تقویم اجرایی این راهکارها در افق زمانی پنج ساله تدوین شد. مجموعه این یافته ها در این جدول قابل مشاهده است. ردیف نگاشت کارکردی نگاشت نهادی نگاشت زمانی (اقدامات طی سال های اول تا پنجم) 1 خدمت دهی الکترونیک فناوری اطلاعات نیازسنجی، تهیه زیرساخت، استقرار سامانه ها، یکپارچه سازی 2 آموزش کارکنان برنامه ریزی نیازسنجی، برگزاری دوره، تحلیل اثربخشی، بازخوردگیری 3 تقویت زیرساخت فناوری اطلاعات نیازسنجی، تأمین مالی، استقرار، نگهداری، به روزآوری 4 شفاف سازی روابط عمومی نیازسنجی، تهیه زیرساخت، اطلاع رسانی، بازخوردگیری 5 تقویت نظارت مدیریت عملکرد / حراست نیازسنجی، تهیه زیرساخت حقوقی، اعمال مقررات جدید، بازخوردگیری برای اصلاح 6 رفع تعارض منافع 7 آگاه سازی عمومی روابط عمومی نیازسنجی، اطلاع رسانی، تحلیل اثربخشی، بازخوردگیری 8 اصلاح مقررات مدیریت عملکرد نیازسنجی، ارائه گزارش توجیهی، پیگیری دریافت نتیجه 9 مشارکت جویی برنامه ریزی نیازسنجی، تهیه زیرساخت حقوقی، اعمال مقررات جدید، بازخوردگیری برای اصلاح 10 تقویت پاسخگویی مدیریت عملکرد 11 پذیرش خدمتگزاری برنامه ریزی تحلیل، تدارک، تبیین و تشویق، برگزاری دوره های بصیرت افزایی، اجرای سازوکارهای الگوگیری مثبت 12 تقویت معنویت برنامه ریزی 13 اصلاح جبران خدمات اداری و مالی نیازسنجی، تدوین شیوه نامه، اجرای شیوه نامه، تحلیل اثربخشی و بازخوردگیری برای اصلاح سازوکار 14 استقرار مدیریت دانش برنامه ریزی بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه در طراحی نقشه راه سلامت اداری سازمانی با رویکرد مدیریت اسلامی را می توان هم راستا با یافته های برخی تحقیقات قبلی دانست که کارکردهایی مانند آگاهی بخشی، آموزش، توسعه فناوری، تقویت ارزیابی و مشارکت جویی را مورد تأکید قرار داده اند یا لزوم تصویب و ابلاغ ضوابط جدید به همراه ارزیابی و بازخورددهی به کارکنان را یادآوری کرده اند. همچنین، میان کارکردهای شناسایی شده در این مطالعه و اصول بنیادین «سند پیشگیری و مقابله با فساد اداری و اقتصادی در دولت سیزدهم» در مفاهیمی مانند شفافیت، فرهنگ سازی، مدیریت تعارض منافع و نظارت مؤثر، مشابهت کامل وجود دارد. هم راستایی یافته های تحقیق با برخی پژوهش های خارجی نیز در معرفی کارکردهایی از قبیل آموزش کارکنان، شفاف سازی، جلوگیری از تضاد منافع، شهروندی الکترونیک، اصلاح قوانین، ارتقای پاسخگویی مدیران و اصلاح نظام دستمزدهای دولتی مشاهده می شود. ازسوی دیگر، کارکردها و راهکارهایی در این پژوهش برای ارتقای سلامت اداری شناسایی شده اند که در سوابق تحقیقاتی مشاهده نمی شوند (مانند «تقویت معنویت»، «پذیرش خدمتگزاری» و «استقرار مدیریت دانش»). دلیل این تفاوت را می توان بدین ترتیب تبیین نمود: رویکرد ویژه این تحقیق در زمینه توجه به آموزه های دیدمان مدیریت اسلامی سبب شده است که بتوان کارکردهایی با عنوان «تقویت معنویت» و «پذیرش خدمتگزاری» را به صورت متمایز از دیگر تحقیقات (که اغلب با رویکرد غیردینی اجرا شده اند) شناسایی کرد؛ افزون برآنکه استخراج کارکرد «استقرار مدیریت دانش» را نیز باید به شرایط خاص استانداری یزد منتسب دانست که در حال حاضر فاقد سازوکار یا سامانه ای برای مدیریت دانش و تجارب شغلی کارکنان و مدیران خود است. تقدیر و تشکر: این پژوهش با مشارکت تعدادی از مدیران و کارکنان استانداری یزد تهیه شده است. بنابراین، نویسندگان مراتب سپاسگزاری خود را از آنان اعلام می کنند. تعارض منافع: نویسندگان اعلام می کنند که هیچ گونه تعارض منافع در انجام این مطالعه وجود ندارد.
۶.

تبیین الگوی راهبردی سرمایه اجتماعی مبتنی بر دیدگاه شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی سرمایه اجتماعی راهبردی قاسم سلیمانی نظریه داده بنیاد مدیریت اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۴
شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک شخصیت راهبردی و فراملی، هم خودش سرمایه اجتماعی محسوب می شود و هم سرمایه اجتماعی را در دفاع مقدس و پس از آن رهبری و مدیریت نموده است، ازاین رو دیدگاه-های ارزشمندی در خصوص سرمایه اجتماعی دارد. بنابراین هدف اصلی در این پژوهش تبیین الگوی راهبردی سرمایه اجتماعی از دیدگاه ایشان می باشد. تعداد 60 عدد از اسناد برجای مانده و در دسترس از ایشان شامل سخنرانی ها، جلسات و وصیت نامه ایشان کدگذاری شد و با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، الگوی موردنظر تدوین گردید. در شرایط علّی مفاهیمی مانند جوان گرایی، امیدواری به خداوند، تکریم خانواده شهدا و... و در شرایط مداخله گر مفاهیمی همچون تبلیغات منفی دشمن، تهاجم فرهنگی، روحیه الهی و معنوی مدیران و ... در شکل گیری یا عدم شکل گیری سرمایه اجتماعی تأثیرگذار هستند. شرایطی از قبیل فضای حاکم بر حوزه های علمیه و دانشگاه ها، معنویت حاکم در جامعه و اهمیت خانواده در جوامع ایرانی اسلامی می تواند زمینه ایجاد و پرورش سرمایه اجتماعی را فراهم سازد. پدیده محوری، حضور داوطلبانه در صحنه های مختلف است. راهبردهای سرمایه اجتماعی به دو دسته راهبردهای ذهنی و عینی تقسیم می شوند و با توجه تعداد زیاد راهبردهای استخراج شده می توان گفت نگاه شهید سلیمانی به مقوله سرمایه اجتماعی یک نگاه راهبردی است که به کارگیری این راهبردها پیامدهایی همچون امنیت، صدور انقلاب اسلامی به دنیا، استقلال در همه سطوح، انسجام و همبستگی، یکرنگی در جامعه و رسیدن به کمال را به دنبال دارد.
۷.

تأثیر رسانه های اجتماعی بر قصد خرید سبز از طریق انگیزه نوع دوستانه و خودخواهانه و نقش تعدیلگر نگرش سبز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه های اجتماعی قصد خرید سبز انگیزه نوع دوستانه انگیزه خودخواهانه نگرش سبز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
هدف: فناوری های جدید فرصت هایی را برای شرکت های دوستدار محیط زیست بازکرده است تا با مصرف کنندگان ارتباط برقرار کنند و محصولات پایدار را ترویج کنند. با این حال، تحقیقات اندکی در خصوص تأثیر رسانه های اجتماعی بر قصد مصرف کنندگان برای خرید سبز انجام شده است. هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر رسانه های اجتماعی بر قصد خرید سبز، از طریق انگیزه های نوع دوستانه و خودخواهانه و نقش تعدیلگر نگرش سبز است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مصرف کنندگان فعال عضو شبکه اجتماعی است. از آنجا که تعداد مصرف کنندگان نامشخص و نامحدود است، بر اساس جدول مورگان برای جامعه نامحدود، ۳۸۴ نمونه به روش غیرتصادفی در دسترس تعیین شد. ابزار پژوهش پرسش نامه رسانه های اجتماعی نکمحمود و همکاران (۲۰۲۲)، پرسش نامه قصد خرید سبز نکمحمود و همکاران (۲۰۲۲)، پرسش نامه انگیزه نوع دوستانه شانموگل و بالاکریشنان (۲۰۲۳)، پرسش نامه انگیزه خودخواهانه سونی و فرگوسن (۲۰۱۷) و پرسش نامه نگرش سبز (اوگیمونی و همکاران، ۲۰۲۲) بودند که روایی پرسش نامه ها بر اساس، روایی محتوایی، صوری و سازه بررسی شد و پس از اصطلاحات لازم، روایی آن به تأیید رسید. پایایی پرسش نامه ها نیز با روش آلفای کرونباخ بالای 70/0 برآورد شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی، مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: نتایج تأثیر رسانه های اجتماعی را بر قصد مصرف کننده و همچنین، ارزش های نوع دوستانه و خودخواهانه نشان داد. علاوه براین، ارزش های نوع دوستانه و خودخواهانه، بر قصد خرید سبز تأثیر چشمگیری داشتند. نتایج نشان دهنده سطح قوی تری از پذیرش ارزش نوع دوستانه است. علاوه براین، نگرش سبز بر قصد خرید سبز تأثیر مثبتی نشان داد و تأثیر تعدیل کننده چشمگیری بین متغیرهای مستقل بر قصد خرید سبز دیده شد. نتیجه گیری: به طورکلی، این مطالعه نشان می دهد که رسانه های اجتماعی، در شکل دادن به انتخاب مصرف کننده، از جمله قصد آن ها در فرایند تصمیم گیری نقش مهمی دارد. پژوهش حاضر بر اهمیت بازاریابان برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات در خصوص محصولات سازگار با محیط زیست در رسانه های اجتماعی با استفاده از راهبُردهای بازاریابی الکترونیکی تأکید می کند. همچنین تعامل با جوامع رسانه های اجتماعی با ارائه اطلاعات نوع دوستانه و خودخواهانه درباره خرید پایدار بسیار مهم است.
۸.

کاربرد پلتفرم های رسانه های اجتماعی در بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه های اجتماعی بانکداری مرور نظام مند شبکه های اجتماعی مدیریت روابط مشتریان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
هدف: هدف این پژوهش آگاهی از کاربردهای پلتفرم های رسانه های اجتماعی در صنعت بانکداری است. با توجه به رشد فزاینده استفاده از رسانه های اجتماعی و اهمیت صنعت بانکداری، درک چگونگی به کارگیری این ابزارها توسط مؤسسه های مالی، برای آگاهی ذی نفعان مختلف، امری ضروری است. روش: به منظور دستیابی به هدف پژوهش، پژوهش های پیشین به روش مرور نظام مند کاوش و بررسی شدند. روی هم، ۱۴۷ پژوهش در نمونه نهایی گنجانده شد و کاربردهای کلیدی در تمام متن آن ها استخراج شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که رسانه های اجتماعی، دست کم ۴۷ کاربرد کلیدی در صنعت بانکداری دارند که این کاربردها را می توان در هفت تِم فراگیر دسته بندی کرد: ۱. تعامل و مدیریت ارتباط با مشتری؛ ۲. بازاریابی، تبلیغات، و فروش؛ ۳. برندسازی و مدیریت شهرت؛ ۴. هوش تجاری و تحلیل داده ها؛ ۵. برنامه ریزی استراتژیک؛ ۶. عملیات داخلی و استفاده کارکنان؛ ۷. آموزش سواد مالی و بانکی. نتیجه گیری: بر پایه یافته ها، روشن است که پلتفرم های رسانه های اجتماعی پتانسیل چشمگیری برای تحول در عملیات بانکی و بهبود ارتباط با مشتری دارند؛ اما پیاده سازی موفقیت آمیز کاربردها، به استراتژی های دقیق، در نظر گرفتن ویژگی های خاص هر پلتفرم، توجه به زمینه های فرهنگی و جغرافیایی و درک دیدگاه های مشتریان نیازمند است. اهمیت این ابزارها برای آینده بانکداری بر کسی پوشیده نیست و پژوهش های بیشتر و کاربردی تر، برای بهره برداری کامل از مزایای این پلتفرم ها و رفع چالش های موجود یکی از نیازمندی های کلیدی است.  
۹.

تدوین چارچوب کیفی توانمندسازی استعدادهای متخصص نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما: رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی استعداد استعداد متخصص نسل بومیان دیجیتال نظریه داده بنیاد سازمان های رسانه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۶
هدف: این پژوهش با هدف ارائه چارچوبی کیفی برای توانمندسازی استعدادهای متخصص مبتنی بر نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما انجام شده است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی و مبتنی بر رویکرد داده بنیاد نظام مند و از نظر روش اجرا اکتشافی مبتنی بر رویکرد استقرایی است. مشارکت کنندگان در پژوهش، کلیه متخصصان و خبرگان آشنا به موضوع توانمندسازی استعدادها و بومیان دیجیتال در دانشگاه ها و رسانه ملی و سازمانهای رسانهای بودند. برای جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه نیمهساختاریافته و برای تحلیل دادهها، از روش کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در چارچوب نظریه داده بنیاد نظام مند استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب کیفی توانمندسازی استعدادهای متخصص، مبتنی بر نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما، مشتمل است بر ۱۸۲ کد باز و ۲۷ کد محوری در قالب شرایط علی، عوامل زمینهای، عوامل مداخلهگر، راهبردها و پیامدها. این چارچوب بیانگر آن است که برای توانمندسازی استعدادهای متخصص، مبتنی بر نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما، بایستی دید کلان به موضوع داشت و عوامل به دست آمده را به صورت یکجا و کلی مدنظر قرار داد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که توانمندسازی استعدادهای متخصص، مبتنی بر نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما، می تواند در تحقق اهداف سازمان صداوسیما، پیامدهای مثبت و اثرگذاری در پی داشته باشد. چارچوب ارائه شده از نظر خبرگان، از اعتبار کافی برخوردار است و می تواند به عنوان چارچوبی کاربردی، برای توانمندسازی استعدادهای متخصص، مبتنی بر نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما استفاده شود.
۱۰.

تحلیل بحران های مدیریتی در سازمان های علمی - فرهنگی بر اساس روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان های علمی- فرهنگی بحران مدیریت بحران بحران های مدیریتی روش فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
مقدمه و اهداف: سازمان های علمی - فرهنگی، زمینه ساز رهنمون شدن جامعه به سوی تکامل بوده و در حرکت آسان و مستمر آن به سوی تعالی اثرگذارند. یک جامعه آنگاه، پویا و متعالی است که سازمان های علمی - فرهنگی  آن وظایف و نقش های اصلی و بی بدیل خود را در آموزش، تربیت و اجتماعی سازی افراد ایفا کرده باشد و درعین حال، مبانی و ابزارهای لازم و کافی را برای نظارت و کنترل بر جریان امور فرهنگی جامعه معرفی و فراهم نموده باشد. اینکه رفتارهای افراد جامعه هنجارمند و ارزش های انسانی و اسلامی در آن متبلور است، به دلیل حضور پویای سازمان های علمی - فرهنگی است. به همین دلیل مدیریت منطقی، معقول و متناسب سازمان های علمی - فرهنگی سبب می شود تا این سازمان ها در تحقق مأموریت و رسالت خود، که هدایت افراد جامعه در مسیر رشد و بالندگی است، موفق باشند؛ اما بحران های مدیریتی سبب می شود که این سازمان ها از پیمودن مسیر موفقیت و تحقق رسالت خود باز بمانند و کیان و هویت و بلکه هستی آنها در معرض نابودی قرار بگیرد؛ از این جهت چنان که مدیریت معقول و عالمانه از سؤالات سازمان های علمی - فرهنگی است، بحران های مدیریتی نیز از سؤالات این سازمان ها محسوب می شود. در مورد بحران های سازمان های علمی - فرهنگی، تحقیقات زیادی انجام شده است و از زاویه های مختلفی بحران های مورد نظر دسته بندی و تحلیل شده اند؛ ولی در مورد بحران های مدیریتی این سازمان ها تحقیقی دیده نشد؛ ازاین رو هدف اصلی تحقیق حاضر این است که ضمن مطالعه ادبیات و تحقیقات موجود، بحران های مدیریتی سازمان های علمی - فرهنگی را معرفی و تحلیل نماید. روش: در این تحقیق از روش فراترکیب و تحلیل محتوا استفاده شده است. پژوهش حاضر با رویکردی توسعه ای و براساس داده های کیفی انجام شده است که به صورت کتابخانه ای و ازطریق مطالعات ثانویه و اسنادی گردآوری شده اند. این پژوهش با هدف ارتقای کیفیت نتایج به استفاده از تحلیل اسنادی روی آورده است و از فراترکیب به عنوان روشی جامع برای استخراج یافته ها بهره گرفته است. جامعه مورد مطالعه تمامی آثاری است که از سال های 1380-1402 در سامانه ها و نشریات، پایان نامه ها و کتب علمی مورد تحقیق قرار گرفته است. در جستجوی انجام شده براساس کلید واژگان مانند بحران های سازمان های علمی - فرهنگی، چالش های آموزش عالی، بحران های حوزه های علمیه، مسائل آموزش عالی، مسائل و مشکلات دانشگاه، بحران های دانشگاه، بحران سازمان های علمی - فرهنگی، 300 تحقیق مرتبط با این موضوع براساس عنوان، چکیده، و محتوا شناسایی شد که براساس فرایند روش فراترکیب، درنهایت به 12 تحقیق مرتبط انجامید. نتایج: آنچه بعد از جمع آوری و تحلیل داده های تحقیق به دست آمد، نشان از بحران های متعدد در سازمان های علمی - فرهنگی بود؛ ولی مسئله تحقیق حاضر این بود که سازمان های علمی - فرهنگی با چه بحران های مدیریتی مواجه اند؛ به دیگرسخن، اینکه سازمان های علمی فرهنگی، نتوانستند انتظارات جامعه را برآورده و به درستی نقش خود را در جامعه ایفا نمایند، از یک مسئله ای ریشه ای تر حکایت می کند و آن این است که این سازمان ها با بحران های مدیریتی درگیر هستند و اگر مدیریت این مجموعه ها به خوبی کار می کردند، بحران های دیگر هم شکل نمی گرفتند؛ زیرا مدیریت، بسان قلب و مغز یک سازمان است؛ از این رو اگر درست کار کند، بقیه هم درست عمل می کنند؛ اما اگر درست عمل نکنند و با بحران مواجه باشند، بقیه هم با بحران مواجه می شوند. به همین دلیل، تحلیل داده ها به شکلی انجام شد که بحران های مدیریتی این سازمان ها شناسایی شود تا از این طریق به مدیریت سالم این سازمان ها نقبی زده شود. براساس تحقیق و تحلیل محتوای انجام شده روی 12 تحقیق مرتبط، 110 کد، 30 مفهوم و 13 مقوله بهدست آمد. این 13 مقوله، همان 13 بحران مدیریتی هستند که سازمان های علمی - فرهنگی با آنها مواجه بوده یا ممکن است مواجه شوند. این 13 بحران عبارت اند از: 1. بحران برنامه ریزی استراتژیک؛ 2. بحران سیاست گذاری؛ 3. بحران هدف گذاری و اولویت بندی؛ 4. بحران کارآمدی سنجش و پذیرش؛ 5. بحران ارزیابی و نظارت در نظام آموزش عالی؛ 6. بحران ارتباط مناسب میان دانشگاه با جامعه (صنعت، خدمات، خانواده، کشاورزی)؛ 7. بحران مدیریت منابع و سرمایه انسانی؛ 8. بحران اخلاقی و فرهنگی؛ 9. بحران ارتباطات بین المللی؛ 10. بحران مالکیت و مدیریت؛ 11. بحران مالی و بودجه؛ 12. بحران ساختاری. بحث و نتیجه گیری: با توجه به آنچه در مورد نتایج تحقیق ارائه شد، چند نکته قابل تحلیل است: دسته بندی و ارتباط بحران ها با یکدیگر، ریشه نظری بحران ها و اثرات کلان بحران ها و راهکارهای مدیریت آنها: الف) دسته بندی بحران ها و ارتباط سیستماتیک آنها: بحران های یادشده را می توان در پنج محور کلی طبقه بندی کرد:  1. حکمرانی ناکارآمد که ناشی از دو امر زیر است: - بحران برنامه ریزی استراتژیک، سیاست گذاری، و رهبری استراتژیک: ناتوانی در تدوین استراتژی های بلندمدت مبتنی بر تحلیل SWOT و فقدان رهبری تحول آفرین، به واکنشی بودن سازمان ها منجر شده است. این مسئله با بحران مالکیت (وابستگی به دولت) و ساختارهای بوروکراتیک تشدید می شود.  - تعارض خط مشی ها: تضاد بین سیاست های پژوهشی و اقتصادی (مانند اولویت واردات بر تولید دانش بنیان) نشان دهنده ناهماهنگی در سطح کلان نظام حکمرانی است.  2. گسست از جامعه و محیط بین الملل: دانشگاه ها به جای حل مسائل واقعی (صنعت، کشاورزی، خدمات)، در چهارچوبی خودمرجع عمل می کنند. رشته های تحصیلی و سرفصل ها با نیازهای مخاطبان داخلی و بین المللی همخوانی ندارند. این مسئله با بحران هدف گذاری و پذیرش دانشجو (تست محوری به جای شایستگی محوری) پیوند خورده است. 3. مدیریت ناکارآمد منابع مالی، سرمایه انسانی، و ارزیابی: کمبود بودجه، خصوصی سازی غیراصولی، و استفاده نابهینه از استادان / دانشجویان (عدم تطابق تخصص با مأموریت) نشانگر فقدان نظام مدیریت منابع یکپارچه است. ارزیابی های نمادین و فاقد کیفیت نیز بهبود را ناممکن می کند. 4. چالش های اخلاقی -فرهنگی: کالایی شدن علم، فردگرایی، و بوروکراسی حاکم، ارزش های بنیادین آموزشی را تضعیف کرده و سودگرایی جانشین فضیلت گرایی شده است. این بحران با جهت گیری اقتصادی دانشگاه ها (بنگاه سازی) تشدید می شود. 5. مشکلات ساختاری: ساختارهای متصلب و بوروکراتیک یا به عبارتی بوروکراسی عمیق، مانع انعطاف پذیری و نوآوری می شود. این مسئله در بحران های سیاست گذاری و مالکیت (وابستگی به دولت) ریشه دارد.  ب) ریشه یابی نظری بحران ها: به لحاظ نظری بحران های کنونی ریشه در نظریات زیر دارد که: 1. نظریه نهادی: سازمان های علمی - فرهنگی تحت تأثیر فشارهای نهادی (دولتی، اقتصادی، و ایدئولوژیک) به جای پاسخ به نیازهای واقعی، به «مشروعیت نمایی» می پردازند. مثال: گسترش رشته های غیرکاربردی برای جذب دانشجو.  2. چهارچوب حکمرانی چندسطحی: تعارض بین خط مشی های ملی (مثل سیاست های اقتصادی) و مأموریت های سازمانی (تولید علم) نشان دهنده شکاف در هماهنگی سطوح مختلف حکمرانی است.  3. نظریه وابستگی منابع: وابستگی مالی به دولت و عدم تنوع بخشی به درآمدها، استقلال دانشگاه ها را محدود و آنها را به ابزار اجرای سیاست های کوتاه مدت تبدیل می کند.  ج) اثرات کلان بحران ها: بحران های یادشده در آموزش عالی، اثرات منفی بر جامعه هم دارد که عبارت اند از: 1. تضعیف نقش دانشگاه در توسعه پایدار: تمرکز بر تولید مقالات علمی بدون حل مسائل جامعه، کاهش اعتماد عمومی به نهاد علم را در پی دارد. 2. مهاجرت نخبگان و فرار مغزها: ناکارآمدی سیستم آموزشی و فقدان چشم انداز شغلی، مهاجرت دانشجویان و استادان را تشدید می کند. 3. کاهش رقابت پذیری بین المللی: برنامه های غیرمنعطف و عدم تطابق با استانداردهای جهانی، جایگاه ایران در رتبه بندی های علمی را تنزل می دهد. براساس آنچه بیان شد، برای رفع بحران های ارائه شده، می توان از این راهکارها بهره گرفت: اصلاح حکمرانی آموزشی، ارتباط مؤثر با جامعه و جهان، تحول در مدیریت منابع، بازتعریف ارزش های اخلاقی و اصلاح ساختار نظام آموزشی.
۱۱.

ابعاد و مؤلفه های مشارکت مردم در فعالیت های اقتصادی در مکتب شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت مردم مردمی سازی فعالیت های اقتصادی مکتب شهید سلیمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۴
مشارکت مردم در فعالیت های اقتصادی یکی از ارکان اصلی تحقق اقتصاد مقاومتی است. بعد از شهادت سردار قاسم سلیمانی، رهبر انقلاب اسلامی بیان فرمودند به شهید سلیمانی به عنوان یک مکتب و یک مدرسه درس آموز پرداخته شود. یکی از ویژگی های کلیدی مکتب شهید سلیمانی مردم باوری، مردم یاری و مردمی سازی است. لذا با توجه به شرایط حساس اقتصادی کشور و جنگ اقتصادی دشمن و لزوم ساماندهی مردمی در مقابل آن، در این تحقیق به شناسایی ابعاد و مولفه های مردمی سازی فعالیت های اقتصادی پرداخته شده است. جهت گردآوری داده ها، ابتدا منابع کتابخانه ای شامل کتاب ها، مقالات و دیگر مطالب موجود، مورد بررسی قرار گرفتند و در مرحله بعد نیز از طریق مصاحبه با 24 نفر از افراد مرتبط با موضوع مضامین مرتبط با مردمی سازی فعالیت های اقتصادی در مکتب شهید سلیمانی با استفاده از روش تحلیل مضمون احصاء شد. در این پژوهش مجموعاً 1629 گزاره کلیدی، 132 مضمون پایه ، 22 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی شد. در نهایت مؤلفه های مردمی سازی فعالیت های مالی و اقتصادی، ذیل پنج بعد اصلی، شامل ابعاد سیاستی، ابعاد فرهنگی و اجتماعی، ابعاد مدیریتی، ابعاد فنی و ابعاد محیطی دسته بندی شدند.
۱۲.

تحلیل عوامل موثر بر طراحی مدل اقتصاد پلتفرمی در ایران متاثر ازهوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد پلتفرمی اقتصاد دیجیتال هوش مصنوعی رفتار مخاطب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
هدف: هدف پژوهش تحلیل عوامل موثر بر طراحی مدل اقتصاد پلتفرمی در ایران متاثر ازهوش مصنوعی است. روش: رویکرد پژوهش آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، از تحلیل مضمون پلتفرم های موفق و کدگذاری مصاحبه ها با 12 متخصص با اشباع نظری و تحلیل اسناد و قوانین تجارت الکترونیک به کمک روش گرندد تئوری، مدل پارادایمی پژوهش بدست آمده است. اعتبار مدل با روش مثلث سازی داده ها و روایی آن از طریق ارائه توصیفات غنی و دقیق و پایایی از طریق مستندسازی دقیق کلیه مراحل تضمین گردید. در بخش کمی بر اساس نتایج کیفی پرسشنامه طیف لیکرت طراحی شد و برای221 نفر از متخصصین فعال در اقتصاد دیجیتال توزیع شد. حجم نمونه بر اساس روش کوهن محاسبه شد. داده ها با روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس تحلیل شدند. روایی پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی تاییدی و پایایی با آلفای کرونباخ سنجیده شد. یافته ها: مولفه های اصلی مدل شناسایی و روابط بین مولفه ها مورد ارزیابی قرار گرفته اند و معنا دار بودن آن ها با سطح اطمینان 95% تایید شدند. نتیجه گیری: رفتار مخاطبان و توسعه خدمات هوشمندانه، بیشترین تاثیر را بر تدوین استراتژی های حمایتی، برندسازی و تعامل مؤثر با مشتری ها دارند و استراتژی های حمایتی و برندسازی، نقش مهمی در اصلاح قوانین موجود و حمایت از حقوق مؤلفان ایفا می کنند. توسعه و تقویت زیرساخت های کاربری و بازنگری نظام قانون گذاری، لازمه موفقیت و پایداری مدل اقتصاد پلتفرمی است و مستقیماً بر بهبود پیامدهای نهادی و استراتژیک اثرگذار بوده و عامل کلیدی در افزایش اعتماد عمومی و پایداری بازار به شمار می روند.
۱۳.

الگوی ارزشیابی کارکنان از منظر منابع اسلامی؛ مبتنی بر روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی کارکنان مدیریت اسلامی الگوی ارزشیابی روش داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۷
توجه به ارزش ها و باورهای دینی کارکنان امری ضروری در طراحی الگوهای بومی ارزشیابی برای آن هاست و بدون شک دین مبین اسلام دارای آموزه ها و اصولی در این زمینه است. در این پژوهش به منظور شناسایی الگوی ارزشیابی کارکنان از منظر منابع اسلامی، قرآن کریم و نهج البلاغه که از منابع دست اول بوده و صحیفه امام خمینی (ره) و بیانات مقام معظم رهبری که از رهبران و اندیشمندان اسلامی هستند مورد بررسی قرار گرفت. روش شناسی انجام شده در پژوهش روش شناسی کیفی، از نوع توصیفی- اکتشافی است. شیوه گردآوری داده ها از نوع بررسی اسناد و مدارک بوده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد و مدل پارادایمی استراوس و کوربین که بر سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی متکی است، صورت پذیرفت. پس از کدگذاری باز 182 مفهوم و در کدگذاری محوری 20 مقوله به دست آمد و در قالب مدل پارادایمی که دارای 6 بعد اصلی است، الگوی مورد نظر تشریح گردید. ابعاد اصلی و مؤلفه های الگو شامل 1- شرایط علی (مؤلفه ها: مهارت های انسانی، مهارت های ارتباطی، مهارت های ادراکی، ویژگی های تشکیلاتی)، 2- پدیده محوری (مؤلفه: کارکنان متعهد متخصص)، 3- راهبردها (مؤلفه ها: گزینش، آموزش، انگیزش، نظارت)، 4- شرایط مداخله گر (مؤلفه ها: ویژگی های شخصیتی، ویژگی های اعتقادی)، 5- شرایط زمینه ای (مؤلفه ها: تجربه، دانش) و 6- پیامدها (مؤلفه ها: فردی، سازمانی) است.
۱۴.

مؤلفه های تفکر راهبردی و خط مشی گذاری عمومی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام خمینی تفکر راهبردی حکومت اسلامی سیاست سیاستگذاری عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
در این پژوهش مؤلفه های تفکر راهبردی امام خمینی (ره) در سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران بررسی شده است تا این رهگذر بتوان رابطه میان تفکرات راهبردی امام خمینی(ره) و سیاستگذاری عمومی جمهوری اسلامی ایران را واکاوی نمود. در این پژوهش از روش تحلیل مضمونی استفاده شده و روش گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساخت یافته با خبرگان بوده است. . از مجموع از 16 مصاحبه صورت گرفته پس از جمع بندی کدها، 75 کد توصیفی استخراج شد که پس از طبقه بندی آن ها ، 25 کد تفسیری و در نهایت 13 مضمون فراگیر در چهار حوزه به دست آمد. بر اساس نتایج پژوهش، مؤلفه های تفکر راهبردی امام خمینی (ره) در سیاستگذاری عمومی جمهوری اسلامی ایران عبارتند از خدا محوری، مردم گرایی، دوراندیشی و زمان اندیشی، نگرش نظام مند، مثبت و علمی به مسائل و برنامه ریزی و تصمیم گیری به هنگام. همچنین مؤلفه های سیاستگذاری های عمومی در سیره امام خمینی (ره) شامل عدالت محوری، زمانه شناسی، نیل به سعادت اجتماعی و مدیریت بر قلوب می باشد. در این بین، خلأهایی شامل کم توجهی به عدالت اجتماعی و تضعیف روحیه انقلابی، بین تفکر راهبردی امام خمینی (ره) و سیاستگذاری عمومی جمهوری اسلامی ایران به وجود آمده که راهکارهای مناسب جهت رفع خلأهای فیمابین تفکرات راهبردی امام خمینی (ره) و سیاستگذاری عمومی جمهوری اسلامی ایران را می توان در دو مؤلفه اجرای قوانین الهی و خدمت به مردم و مردم گرایی جستجو کرد.
۱۵.

رهبری اخلاقی مکتب شهید قاسم سلیمانی: پژوهشی فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری اخلاقی مدیریت اسلامی سیره عملی شهید قاسم سلیمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۴
امام خامنه ای(حفظه الله)در خصوص مکتب شهید سلیمانی معتقدند این مکتب از دو عنصر"صدق" و"اخلاص" تشکیل شده است.به عبارتی ایشان این دو کلمه را نمادو نمایه مکتب سلیمانی می دانند.صدق یعنی همان چیزی که در آیه شریفه"مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَیه"و"اخلاص"هم درآیات متعدّد قرآن ازجمله آیه شریفه"قُل اِنّی اُمِرتُ اَن اَعبُدَ اللهَ مُخلِصًا لَهُ الدّین"آمده است؛این دو عنوانِ قرآنی، تشکیل دهنده حرکت شهید سلیمانی بوده است(بیانات رهبری در سالگرد حاج قاسم سلیمانی؛ 11/10/1400).سال هامجاهدت خالصانه و اخلاق مدارانه شهید حاج قاسم سلیمانی از ایشان شرایطی را ایجاد کرده است که رهبر عظیم الشان انقلاب از آن تحت عنوان"مکتب حاج قاسم سلیمانی"یاد می کنند.یکی از ویژگی های این مکتب اخلاق مداری در رهبری ایشان است که در این نوشتار به آن پرداخته می شود.روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها از نوع کیفی است که به شیوه فراترکیب انجام شده و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون انجام شده است.جامعه مورد مطالعه؛متون مرتبط با رهبری حاج قاسم شامل:بیانات مقام معظم رهبری؛ مقالات منتشرشده در خصوص ایشان؛ دست نوشته ها و خاطرات هم رزمان شهید سلیمانی و سایر اسناد و مدارک منتشرشده در پایگاه اطلاعاتی در حیطه موضوعی رهبری اخلاقی ایشان است.نتایج این پژوهش بیانگر آن است که رهبری اخلاقی حاج قاسم سلیمانی را می توان در 4 بعد اخلاق فردی با مؤلفه های توحیدمحوری، معنویت محوری، تکلیف محوری؛ اخلاق اجتماعی با مؤلفه های اعتماد محوری، فرهنگ محوری، ولایت محوری، مردم محوری؛اخلاق گروهی- سازمانی بامؤلفه های انگیزه محوری، تعالی محوری، ارتباط محوری، هدف محوری واخلاق بین المللی شامل بصیرت محوری، دیپلماسی محوری، اقتدارمحوری و تمدن محوری مورد واکاوی قرارداد
۱۶.

آسیب شناسی مدل فعالیتهای جهادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اردوهای جهادی محرومیت زدایی توسعه تعالی اثربخشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۵
محرومیت مهم ترین عامل نابودکننده سرمایه انسانی جوامع است. لذا، کشورهای مختلف جهان طرح ها و برنامه های گوناگونی را در راستای مقابله با آن ترتیب داده اند. اولین گام برای مقابله با محرومیت بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تأسیس جهاد سازندگی بود. این نهاد بعد از دو دهه فعالیت منحل و البته تبدیل به منبع الهامی برای شکل گیری گروه های جهادی در ایران شد. امروزه حرکت های جهادی با تجربه بیش از دو دهه حضور و فعالیت در حوزه محرومیت زدایی، تبدیل به یک ظرفیت ارزشمند در ایران شده است. اگرچه پژوهش های انجام شده توانسته اند نتایج مثبت فعالیت های جهادی را نشان دهند، اما رصد مشکلات و ارایه راهکارهای اصلاحی برای بهینه سازی این مدل موثر از جمله اقدامتی است که به درستی مورد توجه قرار نگرفته است. این پژوهش کاربردی با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی راهکارهای بهبود اثربخشی مدل فعالیتهای جهادی در ایران می پردازد. روش تحقیق به صورت آمیخته کیفی کمی است. در بخش کیفی، از طریق مصاحبه با خبرگان این حوزه به شناسایی الگوی غالب در فعالیت گروه های جهادی و آسیب های موجود در هر مرحله از آن پرداخته شده است. در بخش کمی، نتایج بخش کیفی با استفاده از یک نمونه آماری 100 نفری از روستاییان شهرستان قلعه گنج استان کرمان، تطبیق سنجی شده اند. نتایج تحقیق نشان داد که 5 عامل «خلأ دانش شناسایی و تحلیل»، «خطا در رویکردها»، «نقص در ابزارها»، «انگیزش و الگوسازی نادرست» و «ساختار ناکارآمد» می توانند 63 درصد واریانس متغیر وابسته آسیب های الگوی فعالیت جهادی را تبیین نمایند.
۱۷.

ارائه مدل بازاریابی رسانه های اجتماعی مبتنی بر جذب مشتریان (مورد مطالعه: صندوق کارآفرینی امید)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی رسانه های اجتماعی جذب مشتریان صندوق کارآفرینی امید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل بازاریابی رسانه های اجتماعی، مبتنی بر جذب مشتریان در صندوق کارآفرینی امید اجرا شده است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی توسعه ای است و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، غیرآزمایشی (توصیفی) به شمار می رود که با شیوه پیمایش مقطعی انجام شده است. برای گردآوری داده ها در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، مدیرانی با سابقه بیش از ۵ سال فعالیت در صندوق کارآفرینی امید بودند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و پس از مصاحبه با ۱۵ نفر، اشباع نظری حاصل شد. جامعه آماری بخش کمّی نیز، مدیران و کارشناسان صندوق های کارآفرینی امید در کشور بودند که براساس اندازه اثر و توان آزمون، ۱۴۰ نفر برآورد و استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته بود. برای تحلیل مصاحبه های تخصصی، از روش تحلیل کیفی مضمون و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد و داده های حاصل از پرسش نامه نیز با روش حداقل مربعات جزئی و اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: براساس گزارش تحلیل کیفی مضمون، در مجموع ۱۳ مضمون اصلی و ۶۷ مضمون فرعی شناسایی شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که عوامل راهبردی، هوش مصنوعی و عوامل فنی، در بهبود مدیریت رسانه و ارتقای امنیت رسانه، نقش مؤثری ایفا می کنند. این بهبودها، به سهم خود، موجب افزایش مشتری پسندی رسانه و ارتقای کیفیت رسانه می شوند و در ادامه به ارتقای ارزشمندی محتوا، بهینه سازی سیستم های مدیریت محتوا و رعایت اصول تولید محتوا می انجامند. در نهایت، از طریق تقویت ابعاد زیبایی شناسی و تعامل پذیری، شرایط لازم برای تحقق هدف نهایی، یعنی جذب مشتریان در بستر رسانه های اجتماعی فراهم می آید.
۱۸.

غایت شناسی دعای دوم صحیفه سجادیه از رهگذر نگاه تحلیلی به ویژگی های رهبر تمدن ساز اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمدن اسلامی آیات قرآن صحیفه سجادیه رهبر تمدن ساز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
مقدمه و اهداف : هر تمدنی چه از نوعی دینی و چه از نوع غیردینی آن، نیاز به رهبرانی از جنس رهبران تمدن ساز دارد. رهبر همان راهبر یا ترسیم کننده خط و سیر حرکت یک ملت در مسیر تاریخی آنها می باشد. البته در لسان قرآن، هیچ گاه سیر و مسیر حرکت ملت ها در صورتی که خودشان نخواهند عوض نخواهد شد (رعد، 11)؛ اما چه بسیار امت ها و ملت هایی که خواهان تغییر مسیر تاریخی خود بوده اند، ولی از داشتن رهبری شایسته بی نصیب مانده اند. مسئله پژوهش حاضر، نظری محققانه به دعای دوم صحیفه سجادیه است تا با داشتن زاویه دید تحلیلی گامی در راستای ترسیم ویژگی های رهبر تمدن ساز بردارد. علت انتخاب این دعا برای بررسی موضوع ویژگی های رهبر تمدن ساز از دو وجه قابل توجه می باشد: نخست اینکه، این دعا در زمینه های مختلف ویژگی های شخصیتی و عملکردی پیامبر (ص) مطرح شده است و از این جهت متنی جامع می باشد. نکته دوم اینکه، این تعابیر از جانب فردی معصوم مطرح شده که نگاهی درست و حقیقت گونه به شخصیت و منش پیامبر (ص) داشته است. از همین جهت متن دعا می تواند به عنوان منبعی معتبر و جامع تحلیل شود. اهمیت نگاه تمدن سازی به ویژگی های مطرح شده هم از آن جهت است که رهروان امر ایشان با دریافت این ویژگی ها و با ترسیم افق رهبری تمدن ساز، جهت گیری بینش و منش تمدنی را برای خود روشن خواهند دید. این مهم با داشتن نگاه گذرا و خوانشی بر صفات پیامبر (ص) به عنوان برترین رهبر تمدن ساز دینی، اتفاق نمی افتد؛ بلکه باید نگاهی تفسیری و عمیق بر این صفات داشت تا به نوعی به معنای ثابت و مشخصی از متن دعای دوم صحیفه سجادیه دست یافت و ازاین رو، باید با تأمل و ژرف اندیشی عمیق تری مطالعه و بازنگری شود. روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی به شیوه استقرایی استفاده شده است. مراحل شش گانه این روش در ادامه بیان می شود. 1. تدوین پرسش های تحقیق: این پرسش ها براساس پیش فرض های ذهنی محقق راجع به موضوع موردنظر صورت بندی می شوند (ادیب حاج باقری و همکاران، 1394، ص237)؛ 2. تعیین واحد تحلیل: واحد تحلیل، شخص یا چیزی است که تحلیل براساس آن انجام می شود. مضمون، رایج ترین واحدی است که پژوهشگران در تحلیل محتوای کیفی استفاده می کنند (مؤمنی راد و همکاران، 1392، ص203-204)؛ 3. ایجاد نظام مقوله بندی: مقوله های پژوهش حاضر براساس نظام استقرایی شکل گرفته اند. در نظام استقرایی، ابتدا مقولات مشخص و براساس آن، داده ها، مرحله به مرحله از متن استخراج می شوند (مایرینگ، 2014، ص81)؛  4. نمونه گیری هدفمند: در این نوع نمونه گیری، منابعی برای بررسی انتخاب می شوند که واجد بیشترین اطلاعات، پیرامون موضوع مورد نظر هستند. این منابع را نمی توان از ابتدای پژوهش به طورکامل و دقیق مشخص کرد؛ زیرا انتخاب هر کدام به کفایت اطلاعاتی بستگی دارد که از منابع بررسی شده به دست آمده است (گال، بورگ و گال، 1395، ص 389-398)؛ 5. تحلیل و استنباط از متن: در این مرحله، پژوهشگر ادراکات خود از محتوای داده ها را با نگاهی عمیق بررسی می کند تا دلالت های ضمنی آن را استنباط کند (جنسن و جانکاوسکی، 2002، ص 184)؛ 6. پاسخ به پرسش های تحقیق: در پایان، براساس یافته های پژوهش و تحلیل و استنباط های مبتنی بر آن، به سؤال های پژوهش پاسخ داده می شود. نتایج پژوهش: در پاسخ به پرسش اول یعنی براساس دعای دوم صحیفه سجادیه و با نگاه و رویکرد تمدن سازی، اینکه ویژگی های پیامبر (ص) چگونه ترسیم شده است، مبین دو دسته صفات فردی و اجتماعی می باشد. در دسته صفات فردی، ویژگی های جسمی، روحی، ایمانی و اندیشه ای رهبر تمدن ساز مطرح شده است و در دسته اجتماعی، نحوه تعاملات با خویشان، دوستان و دشمنان و رویکرد راهبردی رهبر تمدن ساز مطرح شده است. نتایج پژوهش در پاسخ به سؤال دوم یعنی براساس ویژگی های رهبر تمدن ساز در دعای دوم صحیفه سجادیه، الگوی پیشنهادی رهبری تمدن اسلامی در عصر حاضر چه می باشد، مبین آن است که رهبر تمدن ساز در رویکردهای فردی، مهربان، جهادگر، مؤمن و متفکر می باشد و در رویکردهای راهبردی، فردی با رویکرد مردم گرا در تعاملات دوستانه داخلی، فردی با رویکرد اقتدارگرا در روابط مخل کننده و مزاحم داخلی، فردی با رویکرد گفتمانی در تعاملات دوستانه خارجی و فردی با رویکرد استراتژیک در تعاملات مخل کننده و مزاحم خارجی می باشد. البته این رویکردها به صورت تعاملی بر دیگر جنبه ها اثر گذاشته و تک بُعدی نمی باشد. سرانجام، پیشنهاد می شود در راستای غنابخشی به تحقیق حاضر، دیگر صفات رهبر تمدن ساز با نگاهی عمیق و رویکردی جدید در دیگر منابع دینی واکاوی و کنکاش شود تا از این رهگذر نه تنها شناخت کافی نسبت به صفات رهبر تمدن ساز اسلامی حاصل شود، بلکه در مقایسه ای فرازمانی در رهبریت تاریخی این تمدن، بحث اطمینان قلبی به موضوع ولایت به عنوان امری در سلوک سیر تمدن ساز، برای رهروان این طریقت حاصل و عاید شود. بحث و نتیجه گیری: تمدن اسلامی به یقین از زمان شکل گیری خود در فرازها و فرودهای زیادی قرار گرفته است؛ اما هیچ کدام از این ریز کنش های مزاحم نتوانسته است کنش حق مدار تمدن اسلامی را در افول و تاریکی قرار دهد و همواره نور این تمدن برای انسان های حقیقت طلب تاریخ، روشنگر و چراغ راه بوده است. تمدن عظیم اسلامی در رهبری و مدیریت همواره متصل به نیروی رهبریت الهی و از جانب اهل بیت (ع) بوده و این انوار مقدس به عنوان الگویی تام در رهبریت تمدنی، سرمشق بوده اند؛ اما در عصر غیبت رهبری تمدن با جایگزینی کلیدواژه ولایت فقیه به جای ولایت امام، دارای رویکردی با ابعاد جدید می باشد. به یقین، برای رهروان تمدن اسلامی پیروی تام و کامل زمانی اتفاق می افتد که این ولایت را به عنوان شاخصه اصلی کشتی در حال حرکت تمدن نوین اسلامی پذیرا باشند و به واسطه ربط با حقیقت، ربط خود را با ولایت روشن نمایند. این مهم زمانی بیشتر ضرورت می یابد که با مقایسه ای بین صفات بنیان گذار تمدن اسلامی و بنیان گذار انقلاب اسلامی و ادامه دهندگان این رهبریت، بفهمیم که صفات رهبران تمدن هزاران ساله اسلامی الگویی برای رهبران تمدن نوین اسلامی بوده و در این راستا تالی تلو ایشان می باشند. وظیفه تابع تمدن اسلامی ایجاب می کند برای بودن و ماندن در کشتی نجات تمدنی، تابع ولایت نیز بوده، وگرنه در برهه های سخت طوفان دریای ظلمت جهل و جهالت، از مسیر درست خارج و غرق شود.
۱۹.

تأثیر بی نزاکتی خانوادگی بر رفتار شهروندی سازمانی از طریق نشخوار فکری منفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی نزاکتی خانوادگی رفتار شهروندی سازمانی نشخوار فکری منفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
مقدمه و هدف: سلامت نیروی کار جزء کلیدی هر سازمان موفقی است. کارکنان زمانی که سالم و شاد هستند بیشتر رفتارهای شهروندی سازمانی از خود بروز می دهند. بی نزاکتی خانوادگی به عنوان یک متغیر مهم محسوب شده است که ممکن است بر سلامت روانی کارکنان تأثیر بگذارد و در نتیجه بر رفتارهای سازمانی مختلف از جمله رفتارهای شهروندی سازمانی تأثیر می گذارد؛ اما کمتر موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است؛ افزون براین، پژوهش های قبلی به ارتباط مستقیم بین بی نزاکتی خانوادگی و رفتار شهروندی سازمانی کمتر پرداخته اند و تنها پژوهش های کمّی عوامل مرتبط با آنها را در نظر گرفته اند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل مفهومی مبتنی بر نظریه حفاظت از منابع انجام شده است. هدف دیگر پژوهش حاضر بررسی ارتباط بی نزاکتی خانوادگی با رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی نشخوار فکری منفی است. کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال وبختیاری برای نمونه مطالعه انتخاب شدند؛ زیرا آنها با فشار کاری بیش از حد، برخورد دانشجویان و ساعات کاری طولانی مواجه هستند. بنابراین، در صورت قرار گرفتن در معرض رفتارهای بی نزاکتی خانوادگی، کمتر رفتار شهروندی سازمانی از خود بروز می دهند. کمتر پژوهشی این سه عامل را در یک مدل مفهومی در دانشگاه های استان چهارمحال وبختیاری بررسی کرده است. ازاین رو، پژوهش این شکاف را پر می کند و یافته ها به دانش موجود اضافه می کند. باوجوداین، تأثیر مشروط منابع مختلف در زمینه بی اخلاقی خانوادگی کمتر موردتوجه قرار گرفته است. ازاین رو، پژوهش حاضر این سؤالات پژوهشی را مطرح می کند: بی نزاکتی خانوادگی چگونه بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان تأثیر می گذارد؟ بی نزاکتی خانوادگی چگونه بر نشخوار فکری منفی تأثیر می گذارد؟ چگونه نشخوار فکری منفی بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان تأثیر می گذارد؟ آیا نشخوار فکری منفی رابطه بین بی نزاکتی خانوادگی و رفتار شهروندی سازمانی را میانجی می کند؟ روش: جامعه آماری این پژوهش کارکنان شاغل در دانشگاه های استان چهارمحال وبختیاری به تعداد 2255 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران 600 نفر حجم نمونه انتخاب و افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد بی نزاکتی خانوادگی لیم و تای (2014)، پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی فاکس و همکاران (2012) و پرسشنامه استاندارد نشخوار فکری منفی فرون (2015) بود. پس از تدوین طرح مقدماتی پرسشنامه تلاش شد تا میزان روایی و پایایی پرسشنامه ها تعیین شود. به منظور بررسی روایی محتوایی، پرسشنامه ها قبل از اجرا با استفاده از نظرات استادان و خبرگان بررسی شد. به منظور بررسی روایی صوری پرسشنامه های یادشده توسط 10 نفر از جامعه آماری پژوهش تکمیل شد و پس از ویرایش مفهومی برخی از سؤالات، ابزار اندازه گیری از روایی صوری برخوردار شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد تمامی شاخص های برازش، سؤال های بالای 9/0 هستند و این نشان دهنده مورد قبول بودن گویه هاست و ازسوی دیگر، پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 90/0، 92/0 و 90/0 برآورد شد و تجزیه وتحلیل داده ها براساس مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج: یافته ها نشان می دهد بی نزاکتی خانوادگی بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر منفی دارد که ضریب تأثیر آن 66/0- بود و نشخوار فکری منفی در رابطه بین بی نزاکتی خانوادگی با رفتار شهروندی سازمانی، به عنوان متغیر میانجی ایفای نقش کرد. نتایج بوت استرپ برای مسیرهای واسطه ای مدل پیشنهادی را می توان در جدول 8 مشاهده نمود. همان طورکه نتایج مندرج در جدول 8 نشان می دهد، حد پایین فاصله اطمینان برای نشخوار فکری منفی، به عنوان متغیر میانجی بین بی نزاکتی خانوادگی با رفتارهای شهروندی سازمانی (0925/0) و حد بالای آن (0125/0) است. سطح اطمینان برای این فاصله اطمینان، 95 و تعداد نمونه گیری مجدد بوت استراپ 5000 است. با توجه به اینکه صفر بیرون از این فاصله اطمینان قرار می گیرد، این رابطه واسطه ای معنا دار است؛ بنابراین نشخوار فکری منفی در بین رابطه بین بی نزاکتی خانوادگی با رفتارهای شهروندی سازمانی، به عنوان متغیر میانجی ایفای نقش می کند. بحث و نتیجه گیری: باتکیه بر مفروضات اساسی نظریه حفاظت از منابع، پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر بی نزاکتی خانوادگی بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش واسطه ای نشخوار منفی پرداخته است. تمام فرضیه های پژوهش تأیید شد. یافته ها نشان می دهد بی نزاکتی خانوادگی از طریق نشخوار فکری منفی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه منفی دارد. رابطه معکوس بین بی نزاکتی خانوادگی با رفتار شهروندی سازمانی (فرضیه 1) نشان می دهد که رویدادهای نامطلوب و استرس زا در خانواده، تلاش های اختیاری کارکنان را در محیط کار کاهش می دهد و رفتار شهروندی سازمانی را کاهش می دهد. این یافته ها با پژوهش های قبلی مرتبط با بی نزاکتی خانوادگی و نتایج کار (بای و همکاران، 2016؛ دکلرک و همکاران، 2018؛ نعیم و همکاران، 2020) همسو است. تجربه بی نزاکتی خانوادگی به کاهش منابع منجر می شود که به طور مخربی بر عملکرد کارکنان در محیط کار تأثیر می گذارد. همچنین باعث افزایش خستگی عاطفی و کاهش سطح انرژی آنها می شود که رفتار شهروندی سازمانی را مهار می کند (کویین و همکاران،2012). افزون براین، با افزایش بی نزاکتی در محیط کار، بر روابط هماهنگ بین کارکنان تأثیر منفی می گذارد. در نتیجه، کارکنان منابع موقعیتی کمتری را از محیط کار تجربه می کنند که برای رفتارهای اختیاری حیاتی است (راسیک جلاویچ، 2022). این یافته نشان می دهد که تجارب نامطلوب در حوزه خانواده بر رفتارهای کاری کارکنان تأثیر می گذارد؛ زیرا مرزبندی هر دو بسیار دشوار است. ارتباط مثبت بین بی نزاکتی خانوادگی و نشخوار فکری منفی (فرضیه 2) و رابطه معکوس بین نشخوار فکری منفی و رفتار شهروندی سازمانی (فرضیه 3)، بینش جدیدی را در مورد تأثیرات مخرب موقعیت های تخلیه منابع در حوزه خانواده بر وضعیت های روان شناختی کارکنان و نتایج کار ارائه می کند. یافته های پژوهش حاضر، در مورد نقش واسطه ای نشخوار منفی بسیار معنادار است (فرضیه 4). این یافته با پژوهش های قبلی (دو و همکاران، 2018؛ جیانگ و همکاران، 2020) مطابقت دارد که نقش مداخله گر احساسات منفی و حالات روان شناختی را در زمینه بی نزاکتی خانوادگی و نتایج کار مشخص کرده اند. پژوهش حاضر، با ایجاد نقش مداخله گر نشخوار فکری منفی، مسیری را در سطح کارمند ایجاد می کند که بی نزاکتی خانوادگی و رفتار شهروندی سازمانی را به هم مرتبط می کند. این یافته نشان می دهد که اگر کارکنان بتوانند از نشخوار فکری منفی در مورد بی نزاکتی تجربه شده در خارج از کار اجتناب کنند، می توان اثرات نامطلوب چنین بی نزاکتی را کاهش داد. تقدیر و تشکر: از سردبیر محترم فصلنامه مطالعات دین، معنویت و مدیریت و سایر مشارکت کنندگان در این پژوهش قدردانی می نمایم. تضاد منافع: هیچ تضاد منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
۲۰.

آینده رهبری در سازمان های رسانه ای در بستر تحولات فناورانه (افق 2030)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل رهبری رسانه آینده نگاری آینده پژوهی فناوری های نوین رسانه ای آینده سازمان های رسانه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
هدف: هدف این پژوهش، بررسی آینده رهبری در سازمان های رسانه ای با توجه به تحولات فناورانه تا افق ۲۰۳۰ است. با استفاده از مدل پنج عامل آینده پیلکان (ثابت ها، روندها، تناقضات، عدم قطعیت ها و شگفتی سازها) و بهره گیری از نظریه های نوین رهبری دیجیتال، پیچیده و توزیعی، تلاش شده است تا چشم اندازی ترکیبی از چالش ها و فرصت های پیش روی رهبران رسانه ای ترسیم شود. روش: این پژوهش در چارچوب آینده نگاری، از روش تحلیل اسنادی بهره برده است. داده ها از منابع معتبر علمی شامل کتاب ها، مقاله های پژوهشی و گزارش های بین المللی گردآوری و با روش تحلیل مضمون قیاسی، بر مبنای مدل پیلکان تحلیل و دسته بندی شده اند. یافته ها: در تحلیل عوامل آینده، در بخش ثابت ها مشخص شد که موفقیت رهبران رسانه ای، به حفظ هویت سازمانی، پایبندی به اخلاق حرفه ای و ایجاد اعتماد پایدار نزد مخاطبان وابسته است. در روندها، رشد ابزارهای هوشمند مانند چت بات های تحریریه و تحلیلگرهای داده، نقش رهبر را به مدیر فناوری ارتباطی تبدیل می کند. در میان تناقض ها، هم زمانی فشار بر تولید محتوای سریع با ضرورت حفظ کیفیت و دقت به چشم می خورد. در عدم قطعیت ها، واکنش مبهم کارکنان به جایگزینی انسانی با الگوریتم، چالشی جدی تلقی می شود. در شگفتی سازها، احتمال تصمیم گیری تحریریه توسط هوش مصنوعی، شکل جدیدی از رهبری را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: رهبران رسانه ای برای حفظ و ارتقای نقش راهبردی خود، باید توانایی ترکیب مهارت های انسانی با ظرفیت های فناورانه را داشته باشند. این تحقیق نشان می دهد که مدیریت موفق آینده، مستلزم تلفیق رهبری تحول گرا با بینش آینده نگر است و به بازطراحی سازوکارهای سازمانی، اخلاقی و فناورانه نیاز دارد.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان