فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
1 - 27
حوزههای تخصصی:
پارادایم ها، الگوهای معنایی مشترکی هستند که نوع نگرش نسبت به جهان و کردارهای اجتماعی را جهت می دهند. معمولاً از پارادایم های چندگانه ای ذیل عنوان سنت، مدرنیسم و پست مدرنیسم برای اشاره به تطورات فکری صورت گرفته در مبانی و مفروضات و نیز تتبعات اندیشه ورزی در طول تاریخ استفاده می شود. یکی از مهم ترین اصول این تقسیم بندی پارادایمی، تحلیل نسبت ساختار با کارگزار و تقابل و تعامل آنها بوده است. به ویژه به نظر می رسد که نسبت ساختار و کارگزار در اندیشه معاصر، بسی پیچیده تر از تقسیم بندی دوگانه و ذات گرایانه متداول و مرسوم گردیده است؛ چنان که برای نمونه، اندیشمندان پساساختارگرا و یا الهام بخش پست مدرنی همانند «ژاک لاکان»، مباحث خود را با استفاده از تلقی ناخودآگاه آدمی به مثابه ساختاری مبتنی بر زبان به پیش برده اند. از سوی دیگر اندیشمندان قابل دسته بندی در رویکرد مدرن همچون «لویی آلتوسر» با دیدگاه ساختارگرای خود، زمینه های تردید در هویت مستقل و خودبنیاد سوژه را فراهم آورده اند. در این نوشتار با تمرکز بر خوانشی از آرای آلتوسر و لاکان به برخی از همانندی های دیدگاه ایشان و تبعات آن بر نسبت بین سوژه با اقتدار پرداخته می شود. یافته های مطالعه بیانگر آن است که سوژه در فرایند تکوین خود در بستر زبان و ایدئولوژی و در نسبتی با ساختارهای اجتماعی، با همه نوسان ها و افت و خیزهایی که داشته، دچار مرگ نشده و قدرت درکنار وجه سرکوب گر و محدودکننده خویش، به برساختن سوژه نیز می پردازد. از این رو در اندیشه آلتوسر، ضمن بسیاری از تشابهات با اندیشه لاکان، مرجعیت اقتدار، بیشتر مورد توجه است و در نگرش لاکان، سوژه، امکان های بیشتری برای گریز از اقتدار دارد. پس آلتوسر با طرح بحث ایدئولوژی، سوژه را ذیل آن در نظر گرفته، هرچند از دید او در عرصه ایدئولوژی، امکان شکل گیری کانون های مقاومت نیز وجود دارد. افزون بر این لاکان نیز زبان را به صورت ساختاری مسلط بر سوژه در نظر می گیرد که به کردارهایش جهت می دهد، اما متأثر از متحول بودن امر سیاسی در دیدگاه وی، نوعی وضعیت بی قراری وگریز از مرجع اقتدار در سوژه مشاهده می شود.
مطالعه ی تعیین گرهای اقتصادی- اجتماعی تاب آوری اجتماعی (مورد مطالعه: سرپرستان خانوار شهرستان رامهرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
77 - 105
حوزههای تخصصی:
باگسترش بلایای طبیعی، انسانی و پیامدهای گسترده ی آنها ضرورت تقویت شاخص های تاب آوری اجتماعی در بین کنشگران اجتماعی بیش از پیش احساس می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی تعیین گرهای اقتصادی-اجتماعی تاب آوری اجتماعی در میان سرپرستان خانوار شهرستان رامهرمز انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را تمامی سرپرستان خانوار شهر رامهرمز می دهند که بر اساس آخرین سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با جمعیت حدود 20/ ۱۲۷ خانوار می باشد و 384 خانوار به عنوان حجم نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در تحقیق حاضر داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. یافته های توصیفی تحقیق نشان داد که میزان تاب آوری اجتماعی در بین سرپرستان خانوار شهرستان رامهرمز در حد متوسط به بالا می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین متغیرهای جهت گیری مذهبی، سرمایه اجتماعی و تاب آوری اجتماعی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. همچنین، بین متغیرهای سرمایه اقتصادی و تاب آوری اجتماعی در میان پاسخگویان رابطه معناداری ملاحظه نشد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای وارد شده در مدل (جهت گیری مذهبی درونی، سرمایه اجتماعی شناختی، جهت گیری بیرونی مذهبی) 177/0 واریانس متغیر وابسته را تبیین می نمایند. با مقایسه ی ضرایب بتاها می توان گفت که متغیر جهت گیری مذهبی درونی با ضریب بتا 233/0بیشترین تاثیر را بر تاب آوری اجتماعی دارد.
تدوین استراتژی های فرا روی ایران در منطقه قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۰
121-148
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت منطقه قفقاز جنوبی برای ایران، شناخت دقیق عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر تدوین استراتژی ایران در این منطقه امری بسیار حیاتی است. هدف این پژوهش تدوین استراتژی های فرا روی ایران در منطقه قفقاز جنوبی است.روش: این پژوهش بر اساس مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و مدل برنامه ریزی استراتژیک QSPM است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. روش جمع آوری داده ها به دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) بوده است.یافته ها: تحلیل های حاصل از مدل SWOT نشان می دهد که اگرچه ایران دارای ظرفیت هایی است که می تواند آن را به یک بازیگر مهم در منطقه قفقاز تبدیل کند، اما تحریم های بین المللی، حضور و نفوذ قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در نزدیکی ایران، تنش های مرزی و منازعات مسلحانه، فشار اقلیت ها بر استقلال و خودمختاری، و نیز نقص زیرساخت ها، به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به این هدف برای ایران وجود دارد.نتیجه گیری: در عین حال جدول اولویت بندی استراتژی های انتخاب شده QSPM بیانگر آن است که از میان شش استراتژی برگزیده، استراتژی تقویت روابط تجاری بین ایران و کشورهای قفقاز در زمینه نفت خام و گاز، محصولات پتروشیمی، فولاد و غیره با نمره جذابیت 93. 4 نسبت به دیگر استراتژی ها از اولویت بالایی برخوردار است.
چالش های گفتمان انقلاب اسلامی ایران در مواجهه با نسل دهه هشتاد (مطالعه موردی: حوزه های کارآفرینیِ اقتصادی، روشن فکری و حکمرانی سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
299 - 327
حوزههای تخصصی:
حکومت های دینی نظیر جمهوری اسلامی ایران برای بازتولید کارآمدی شان از یکسو نیازمند معانی عمیقی اند که محصول استدلال های معرفت شناختیِ اسلامی خاصی است و از سوی دیگر به سوژه های حقوقی ای نیاز دارند که اقناع این معانی معرفتی شده باشند؛ در حالی که در جهانِ حاد واقعیِ امروزی و با ظهور نسل هایی با هویت های سیّال و مجازی، معانی عمیق معرفتی در حوزه های مختلف با چالش های جدی ای روبه رو شده و روزبه روز نقششان در زندگی انسان ها کم رنگ تر می شود. بر این اساس در این مقاله می کوشیم تا با مبنا قرار دادن ویژگی های نسل دهه هشتاد (که با سیّالیت و مجازیت خود به ندرت جایگاهی حقوقی و معرفتی را اشغال می کنند)، ابتدا تغییرات شکل گرفته در سه حوزه کارآفرینی، روشن فکری و حکمرانی سیاسی را بررسی کنیم و سپس به تحولاتی که گفتمان انقلاب اسلامی در این شرایط نوظهور باید به خود گیرد، بپردازیم. به طور کلی یافته های تحقیق بیانگر آن است که کم رنگ شدن معانی عمیق معرفتی نزد نسل دهه هشتاد، ضمن آنکه مباحث معرفت شناختیِ روشن فکران عام را به حاشیه می برد و فضا را برای ظهور روشن فکران خاص فراهم می کند، در حوزه اقتصادی موجب شکل گیری اقتصاد استارت آپی و ظهور نوع جدیدی از کارآفرینیِ پُرخطر به نام کارآفرینیِ زنجیره ای می شود. به تبع این تحولات، در حوزه «حکمرانی سیاسی» نیز حکومت کردنِ کم هزینه و کارآمد بر سوژه های دهه هشتادی مستلزم عبور از قاعده های کلی و معرفت شناختی و تبدیل حکومت اسلامی به حکومت مندی اسلامی است.
تبیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه (۲۰۱۰- ۲۰۲۲م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
174 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، دست یابی به درک صحیحی از رویکرد رئالیسم تدافعی جمهوری اسلامی ایران در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه است.(هدف) مسئله اصلی این پژوهش این است که منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در سال های 2010-2022م چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، این فرضیه ارائه می شودکه: منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه، حمایت، حفاظت وتقویت محور مقاومت، و کمک به امنیت و ثبات سوریه است. به علت قرار داشتن سوریه در صف اول مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و وجود خط پشتیبانی ایران از حزب الله لبنان در سوریه از حمایت ایران برخوردار است.( مسئله) چارچوب نظری پژوهش بر اساس نظریه رئالیسم تدافعی استفان والت و جک اسنایدر استفاده شده است. روش پژوهش روش تبیینی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است(روش)یافته های پژوهش نشان می دهد،. که ج.ا.ایران، خود را رهبر جبهه مقاومت در برابر آمریکا و ارژیم صهیونیستی می داند. منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در چارچوب منافع ایدئو لوژیکی، استراتژیکی، و اکونومیکی و ژئوپلیتیکی تعریف می شود.ج.ا.ایران سعی دارد با نفوذ بیشتر در منطقه و بهره گیری از سیاست اتحاد با سوریه، نخست امنیت ملی خویش و پس از آن، منافع ملی خود را تأمین کند.(یافته ها).
سنتز نظری سیاست خارجی ایران در پرتو مشارکت جامع راهبردی با چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۷)
107 - 144
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و چین دارای فراز و فرودهایی بوده که حدود یک دهه اخیر در قالب مشارکت جامع راهبردی بیشترین مراودات سیاسی و اقتصادی را با هم تجربه کرده اند. حاکمیت ج.ا. ایران با یاس از غرب، رویکرد «نگاه به شرق» را در پیش گرفته که این مشارکت منجر به توافق نامه 25 ساله بین تهران و پکن شد. عوامل، متغیرها و مولفه های داخلی و خارجی برای بررسی این مشارکت مهم هستند. از یک سو لایه های هویتی دخیل هستند، از طرفی رویکرد واقع گرایانه و به نحوی ضدیت با هژمون که از درک و شناخت کارگزاران دولت ها شکل گرفته، موثر می باشند. پرسش این است که برای درک بهتر این مشارکت چه سنتزی می توان ارائه داد؟ فرضیه این است که مشارکت جامع با رویکرد چندوجهی، اشتراکات هویتی و رویکردی ضد هژمون شناخت ادارکی از محیط بین الملل و شرایط داخلی و سیاست خارجی تاثیرگذار بوده است که ما را برای شناخت بهتر سیاست خارجی ایران در ارتباط با چین در قالب این مشارکت رهنمون می سازد. مقاله از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره برده و داده ها کتابخانه ای و اینترنتی می باشند.
The Invisible Palestinians: The Hidden Struggle for Inclusion in Jewish Tel Aviv, by Andreas Hackl, Indiana University Press, 2022. 230 pp. ISBN-10: 0253060826, ISBN-13: 978-0253060822(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۷, Issue ۲, spring ۲۰۲۳
387 - 393
حوزههای تخصصی:
ریشه های بحث از سوژه در ساختارگرایی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
735 - 709
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تلاش برای فهم چگونگی حدود عاملیت سوژه در نظریه ساختارگرایی تکوینی است که در جامعه شناسی و نقد ادبی از سوی لوسین گلدمن مطرح شد و یکی از نظریه های کاربردی در این زمینه به شمار می آید. مقاله با بهره گیری از روش تحلیل متون در پی پاسخگویی به پرسش درباره نقش سوژه از حیث تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری در نسبت با ساختار از دیدگاه ساختارگرایی تکوینی است. در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که سوژه ساختارگرایی تکوینی، در قامت فاعل فرافردی با فاصله گرفتن تدریجی ناگزیر از عاملیت مطلق و تابعیت ساختاری غیرکنشمند، به رابطه دیالکتیکی تکوینی با ساختار رسیده و در جریان شکل گیری آگاهی طبقاتی و تجلیات عینی آن، در چرخه پی در پی بازآفرینی و بازبینی، همواره در حال تکوین و دگرگونی است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در فاصله ساختارگرایی تا پساساختارگرایی، میدان دیالکتیک ساختارگرایی تکوینی با تلفیق نظریه جامعه شناختی لوکاچ و نظریه روان شناختی پیاژه و با بهره گیری از اندیشه های افرادی همچون هگل، فروید و نیچه به دنبال یافتن راهی میانه برای رهایی سوژه در عین پذیرش تأثیر محدودیت های ساختاری است؛ و با افزودن مفهوم تکوین به نظریه ساختارگرایی در تلاش برای به تصویر کشیدن رابطه سوژه و ساختار و محصولات عینی این رابطه است که در نظریه گلدمن به طور ویژه، بر آفرینش ادبی تأکید شده است.
ماهیت و نقش معنویت در تمدن نوین اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم کلیدی در بطن تعریف تمدن نوین اسلامی، مفهوم معنویت است. در این مقاله، مسئله اصلی ما، تحقیقِ مؤلفه های ذاتی و ماهوی معنویتِ موجود در تمدن نوین اسلامی و سرشار بودن تمدن نوین از معنویت و جایگاه هدایت گرانه و راهبری معنویت در این تمدن از منظر آیت الله خامنه ای است. هدف ما در این پژوهش، ارائه ی درکی عمیق از مفهوم معنویت اسلامی و احصاء وجوه تأثیرِ معنویت در زمینه سازی، تکامل و پیشرفت و تحقق تمدن نوین اسلامی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای است. در این پژوهش، از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. از نظر آیت الله خامنه ای، معنویت اسلامی، ایمان به غیب، طهارت باطن انسان در پرتو غیب و تسلیم و عبودیت نسبت به غیب است. مفهوم سرشار بودن تمدن نوین اسلامی از معنویت نیز ناظر به وجود ایمان آگاهانهو حاکمیت فضایل و محوریت عبودیت الهی در سراسر تمدن نوین اسلامی است. وجوه مؤثر و هدایت گر معنویت اسلامی برای تمدن نوین اسلامی، وجوه شش گانه زمینه ساز، هویت ساز، معرفت بخش، استحکام و استقامت بخش، مصونیت ساز و سرعت دهنده ی تمدن نوین اسلامی است. معنویت اسلامی، از آغاز تا غایاتِ تمدن نوین اسلامی را پوشش می دهد، زمینه ی شکل گیری تمدن نوین را فراهم می کند، به آن هویت و تشخّص می بخشد، معرفت زیربنایی آن را تأمین می نماید، پایه ها و موجودیت آن را مستحکم می کند و آن را در برابر انحطاط و ارتجاع و توقف و رکود، مصون می سازد و به حرکت آن برای رسیدن به غایاتش، سرعت و سهولت می دهد.
واکاوی ابعاد سیاست خارجی چندوجهی و متوازن قزاقستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۷)
117 - 146
حوزههای تخصصی:
جمهوری قزاقستان به علت دارا بودن موقعیت استراتژیک در آسیای مرکزی از اهمیتی خاص برخوردار است. این جایگاه راهبردی در کنار سیاست متوازن و چندوجهی این کشور برای گسترش روابط با بازیگران منطقه ای و بین المللی، فرصت بسیار مناسبی برای توسعه و ارتقای جایگاه منطقه ای نورسطان فراهم می کند. بدین ترتیب، سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که سیاست خارجی چندوجهی و توازن بخش قزاقستان دارای چه ابعادی می باشد؟ فرضیه مقاله این است که با توجه به جایگاه راهبردی قزاقستان در آسیای مرکزی، سیاست گذاران این کشور در تلاش هستند تا با اتخاذ سیاست چندمحوری و تقویت روابط با بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای و همچنین استفاده از ظرفیت های منطقه ای و بین المللی، قلمروی نفوذ و قدرت چانه زنی آستانه را افزایش دهند. یافته های تحقیق نشان می دهد که نقش آفرینی آستانه در سازمان های بین المللی جهت ارتقای وزن ژئوپلیتیکی قزاقستان نقش به سزایی در تبدیل شدن این کشور به یک بازیگر مهم در مقیاس بین المللی کرده است. روش تحقیق حاضر کیفی و از نوع مقالات توصیفی-تحلیلی است.
واکاوی اثر هاله ای و لنگر اندازی در کنش حکمرانان شهری، مطالعه ی موردی شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
557 - 582
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر خطاهای شناختی بر کنش حکمرانان شهری انجام پذیرفته و از نظر روش تحقیق، از رویکرد آمیخته و کیفی بهره برده شده است. جامعه آماری این پژوهش شهرداران نواحی شهرداری تهران بوده و نمونه گیری هدفمند انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات کیفی، از متون مورد بررسی استفاده شده و 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته با حکمرانان شهری انجام شده است و پس از حصول اشباع داده، مصاحبه ها متوقف گردید. یافته های پژوهش نشان داده اند که اثر هاله ای می تواند باعث نادیده گرفتن مسائل و انتقادات احتمالی، مانند فساد کارکنان و نقض قوانین شود. همچنین، خطای لنگر اندازی تصمیم گیری شهودی، فقدان دید جامع از مسائل، عدم تعامل با ذی نفعان و اولویت بندی نادرست را به دنبال دارد. تصمیم گیری شهودی ممکن است به دلیل اعتماد بیش ازحد به خود و ارجاع به خود باشد، برای حکمرانان شهری، پرداختن به این مسائل بسیار اساسی است تا تصمیم گیری و اقدامات خود را بهبود بخشند. پژوهش نشان می دهد که اثر هاله ای می تواند ناشی از مشکلات ساختاری و نقص های مدیریتی باشد که ممکن است به دلیل عدم حمایت مقامات بالاتر یا تفکرات تبعیض آمیز و پویایی در سیستم حکمرانی ایجاد شود. این پژوهش همچنین نشان می دهد که خطای لنگر اندازی نیز از منظر تفکر بنیادین پنج عامل اساسی دارد. این عوامل شامل تصمیم گیری شهودی، نبود دیدگاه جامع به مسائل، کاستی در تعامل با ذی نفعان، عدم توجه به نیاز به مدیریت هوشمند با توجه به تغییرات سریع محیطی و اولویت بندی نادرست و نقص در مدیریت منابع می باشند. این پژوهش می تواند به عنوان فصل جدیدی در پژوهش های عرصه حکمرانی قلمداد شود.
اهمیت آراء و اندیشه های پیتروینچ در شناخت مسائل سیاسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی انقلاب اسلامی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
139 - 160
حوزههای تخصصی:
جهان اجتماع و انسانی، جهان فهم است و از پیچیدگی های خاصی برخوردار است این پیچیدگی شناخت راستین پدیده های را با دشواری هایی مواجهه ساخته است. همواره شناخت پدیده هایی که در قلمرو علوم انسانی و اجتماعی هستند محل بحث و گفتگو میان محققان و اندیشه ورزان برجسته این حوزه ها مطالعاتی بوده است. امّا این مناظره ها و گفتگوها تاکنون نتیجه بخش نبوده است. دلیل این ناکامی را باید در گسترش و توسعه جهانشمولی معرفت شناسی اثباتی جستجو کرد. معرفت شناسی اثباتی درصدد بود که علوم انسانی و اجتماعی را در سطح علوم طبیعی و تجربی قرار دهد و تفاوتی میان آنها قائل نگردد. این در حالی است که ماهیت علوم انسانی و اجتماعی با ماهیت علوم طبیعی و تجربی کاملاً متفاوت است. معرفت شناسی اثباتی علوم انسانی و اجتماعی را از فلسفه تهی کرد و شناخت پدید های این قلمرو را در تیرگی و ابهام قرار داد. سؤال مقاله این است که چگونه و از خلال کدام پارادایم فکری می توان اعتبار فلسفی را به علوم انسانی و اجتماعی برگرداند و از حاصل شناخت کدام پدیده ها و مسائل انسانی و اجتماعی می توان کامیاب شد؟ فرضیه این مقاله اینکه که از چشم انداز اندیشه و آراء پیتر وینچ می توان نگاه فلسفی را در علوم انسانی و اجتماعی احیاء کرد و از خلال آن به شناخت معتبر نسبت به پدیده های انسانی و اجتماعی در حوزه سیاست و فرهنگ دست یافت؟ با این برداشت که وینچ تنها فیلسوفی است که ارتباط میان علوم اجتماعی و فلسفه برقرار کرده و پدیده های اجتماعی را از چشم انداز اعتباریات یا قواعد اجتماعی مورد توجه قرار داده است واز نظر معرفت شناسی اثباتی رایج تبعیت نموده است.
سیاست خارجی دونالد ترامپ درخاورمیانه وتاثیرآن برکاهش تنش بین رژیم صهیونیستی و عربستان
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
97 - 124
حوزههای تخصصی:
دکترین سیاست خارجی دولت ترامپ مبتنی برسه رکن نخست آمریکا،نظامی گری وناسیونالیسم اقتصادی بود که برپایه ی آن،کشورها به عنوان اهداف بالقوه ای برای تعامل وتلاش برای تاثیرگذاری درجهت سازگاری بامنافع ملی ایالات متحده آمریکاتلقی می شوندودراین رهیافت نقش متغیرهای تاثیرگذاربرسیاست خارجی دولت ترامپ درخاورمیانه وهم چنین تاثیرآن ها برمناسبات بین عربستان ورژیم صهیونیستی ازاهمیت خاصی برخوردار است،که مقاله حاضر برآن است درچارچوب نظریه های نئورئالیسم وملی گرایی اقتصادی وکاربست روش توصیفی فرآیند سیاست خارجی دولت ترامپ درخاورمیانه ومؤلفه های کلیدی واثرگذاربرآن را تبیین،و باروش تحلیلی ارتباط سیاست خاورمیانه ای آن با کاهش تنش بین این دو رژیم را مورد واکاوی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که داشتن دشمن مشترکی به نام ایران،محورمقاومت اسلامی،بیداری اسلامی وتوافق هسته ای ایران باکشورهای1+ 5مؤلفه های کلیدی وتاثیرگذاربرکاهش تنش بین عربستان ورژیم صهیونیستی راتشکیل می دهند و سران آن ها با برسازی ایران به عنوان تهدیدمشترک کشورهای عربِ سنی منطقه و رژیم صهیونیستی ،درصدد انتقال کانون بحران از نزاع عربی- اسرائیلی به نزاع شیعه – سنی بودند.
راهبردهای توسعه نقش های نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
69 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف: با در نظر گرفتن شرایط مختلف در هر منطقه از دنیا، نیروهای دریایی نقش های مختلفی را ایفا می کنند که عبارتند از: نقش های نظامی، دیپلماسی دریایی، پلیسی انتظامی، امدادی و بشردوستانه که به طور معمول از یک نیروی دریایی آب های عمیق انتظار می رود قادر به ایفای آن ها باشد. ازاین رو هدف این مقاله تدوین راهبردهای توسعه نقش های نداجا است.روش شناسی: در این مقاله کاربردی-توسعه ای از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد آمیخته و بهره گیری از روش بهینه تدوین طرح راهبردی موجود در دانشگاه عالی دفاع ملّی استفاده شده است. داده های این تحقیق به دو روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده و جامعه آماری تعداد 70 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع هستند و با بهره گیری از روش SWOT راهبردهای مدنظر تدوین شده اند.یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل داده های حاصل از محیط شناسی 22 عامل به عنوان نقطه قوت، 10 عامل به عنوان نقطه ضعف، 8 عامل فرصت و 8 عامل تهدیدزا در توسعه نقش های نداجا شده اند.نتایج: نتایج این تحقیق حاکی از تدوین هشت راهبرد زیر به منظور توسعه نقش های نداجا است. حضور عملیاتی مورد انتظار در دریاهای آزاد و اقیانوس های دنیا، ساخت تجهیزات عمده موردنیاز منطبق بر سبد آرمانی فناوری های برترساز دفاع دریایی، تشکیل ائتلاف دریایی با همسایگان، برقراری صلح و ثبات در منطقه، کاهش آثار تحریم های اقتصادی، توسعه بندرها و پسکرانه ها، توسعه اقتصادی دریا محور، توسعه سواحل مکران.
چالش های فراروی مبانی تمدن غرب از دیدگاه غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
250 - 274
حوزههای تخصصی:
درحالی که اندیشمندان غربی، با تأکید بر نظریات خطی و نظریه «تطور انواع» داروین، معتقد بودند روح کلی حاکم بر جهانیان توانسته به حداکثر ترقی خود برسد و بشر سعادتمند عصر مدرن -به عنوان ظاهر این روح- به خودآگاهی رسیده است و حتی فوکویاما لیبرال دمکراسی را سرنوشت محتوم جوامع بشری می داند، اما به مرور چالش های فراروی تمدن غرب آشکار شد و حتی افرادی چون اشپنگلر، با تمرکز بر سیر دَوَرانی تاریخ، برای تمدن غرب اضمحلال و فروپاشی پیش بینی کردند! سؤال اصلی این پژوهش آن است که: چه بر سر تمدن غرب آمده که اندیشمندان غربی آن را پروژه ای ناتمام توصیف کرده و درصدد تحول در مبانی فکری خود برآمده اند؟ این مقاله بر آن است که این مبانی را برشمرده و چالش های فراروی آن ها را بررسی کند. نوع این مطالعه توصیفی-تحلیلی بوده و با روش کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد بسیاری از چالش های تمدن غرب ریشه در مبانی نظری این تمدن دارد. اومانیسم، سکولاریسم، عقل گرایی و علم گرایی -که مبانی لیبرال دمکراسی هستند- موجب بروز چالش های جدی در تمدن غرب شده است.
تطور معنایی شعارهای اعتراض های سه دهه ی اخیر در سپهر گفتمان های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش های اعتراضی به عنوان صورتی از جهت گیری های سیاسی-اجتماعی، دولت ها را خارج از انقضای دوره های انتخاباتی به چالش کشیده تا بدین طریق اشکال نوینی از مشارکت را به نمایش بگذارند. مطالبات مطرح شده در قالب شعارهای اعتراضات و نسبت آن ها با گفتمان های سیاسی دغدغه مقاله حاضر است. براین اساس، در راستای بررسی سیر تطور معنایی شعارهای اعتراض های سه دهه اخیر در سپهر گفتمان های سیاسی با اتکاء به نظریه چارچوب سازی (framing) اسنو و بنفورد و با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی به تحلیل شعارهای اعتراض های کوی دانشگاه در تیرماه 78، اعتراض های پس از انتخابات ریاست جمهوری 88، اعتراض های دی ماه 96 و آبانماه 98 در نسبت با گفتمان های اصلاحات، عدالت و اعتدال پرداختیم. نتایج حاصله نشان می دهد؛ در سال 78 در مقایسه با سایر سال ها چارچوب تشخیصی معترضین پیرامون عدم انسجام در ساختار سیاسی، در سال 88 پیرامون عدم تحقق ارزش های سیاسی و در سال 96 و 98 نیز در باب بعد ساختاری نظام سیاسی تکوین یافته است. مضامین شعارها در سال 78 (آزادی خواهی، مردمسالاری) با عناصر گفتمان اصلاحات همخوانی داشت، اما بین شعارها و اختلال کارکردی دولت تناظر وجود نداشت. مضامین شعارها در سال 88 (عدالت سیاسی) با عناصر گفتمان عدالت ( فقرزدایی و محرومیت زدایی) همخوانی نداشت، اما با اختلال کارکردی دولت در ساحت سیاست هماهنگ بود. در شبه جنبش های دهه 90 مضامین شعارهای معترضین هم با عناصر گفتمان اعتدال و هم با اختلال کارکردی دولت همخوانی داشت.
بررسی پدیده اعتراض به حجاب در ایران 57 دربازخوانی نظریه تضاد دارندورف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسجام جامعه ایرانی در امر سیاسی برضد رژیم پادشاهی به رهبری امام خمینی(ره) در فرایند وقوع انقلاب اسلامی، اقتدار مشروع امام(ره) در صحنه سیاسی جامعه پساانقلاب را نشان می دهد، اما ظهور پدیده اعتراض به قانون حجاب در 17 اسفندماه 1357، یعنی تنها 25 روز پس از وقوع انقلاب اسلامی نشانه هایی از کارکردهای متضاد سیاسی در جامعه پسا انقلابی را آشکار کرد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که پدیده اعتراض به حجاب از چه شاخص هایی برخوردار بود که توانست در فاصله اندکی از انقلاب، تضاد سیاسی ایجاد کند. ازآنجاکه تضادها در چهارچوب نظریه های همکاری قابل تبیین نیستند، پرسش های مرتبط با پدیده اعتراضی با استفاده از نظریه تضاد دارندورف پاسخ داده می شوند. فرض این است که اعتراض سیاسی به قانون حجاب، مردم پایه، خودجوش، خیابانی، تصادفی و با هدف لغو قانون حجاب پدید آمده است. داده ها در بازخوانی اعتراض نشان می دهند که این رخداد در نتیجه تعارض میان گروهی برای تقابل با اقتدار مشروع گروه اسلامی پدید آمده است. مدل تحلیلی دارندورف با روش داده بنیاد استخراج شده، که به علت محدودیت فضای مقاله، از ذکر جدول داده ها خودداری شده است. سایر داده ها به روش کتابخانه ای جمع آوری و به روش تفسیری و جانمایی در مدل تحلیل شده اند.
تأثیر بحران پژوهی گروه های تکفیری در آینده سیاسی جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۸
101 - 120
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی و باتوجه به گسترش روز افزون علوم مختلف تعریف مفهومی به نام آینده پژوهی جایگاهی خاص را به خود اختصاص داده است. از آنجایی که اسلام دینی جهان شمول می باشد، پرداختن به آینده ی سیاسی آن و کشورهای اسلامی امری اجتناب ناپذیر است. پرداختن به این مهم از آن رو دارای اهمیت است که دشمنان اسلام در داخل و خارج از مرزهای جغرافیایی ممالک اسلامی به این گروه ها و فعالیت آنان چشم دوخته اند. این دیدگاه باعث شده است تا سوال اصلی مقاله بر این پایه استوار گردد که بحران پژوهی گروه های تکفیری چه تاثیری در آینده ی سیاسی جهان اسلام خواهد داشت؟ در پاسخ به این سوال فرضیه عنوان کرده است که پیش بینی تحرکات گروه ها و فرقه های تکفیری می تواند از خطرات جدی آن ها به منظور ضربه زدن بر پیکره ی سیاسی و فرهنگی اسلام جلوگیری کرده و فضای سیاسی در عرصه ی بین الملل را به نفع جهان اسلام تغییر دهد. روش پژوهش مقاله فوق بر اساس توصیفی – تحلیلی با تکیه بر متون کتابخانه ای و استفاده از منابع معتبر در بستر فضای مجازی می باشد. یافته های تحقیق حکایت از آن داردکه استفاده از تجربیات تاریخی اسلام در مقابله با گروه های تکفیری و تلفیق آن ها با نظریات نوین از جمله بحران پژوهی و آینده پژوهی در کنار تئوری هایی همچون آشوب، ستیز، بازی ها و پیچیدگی؛ جهان اسلام را در زمینه ی پیشگیری از آسیب چنین فِرَقی در امان نگاه داشته و باعث پیشرفت ممالک مسلمان در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و... خواهد شد.
تحلیل تحول های ژئوپلیتیکی در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
551 - 576
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به دلیل برخورداری از موقعیت ژئوپلیتیک خاص در منطقه غرب آسیا و اتخاذ سیاست استکبارستیزی و مقابله با قدرت های سلطه جو، همواره در نوک پیکان سیاست های تهاجمی این کشورها قرار داشته است. دراین راستا قدرت های رقیب تلاش کرده اند تا به نوعی مزیت های برتری ساز، ایران را تضعیف کنند. در این پژوهش نویسنده با استفاده از نظریه بحران ژئوپلیتیک، به این سؤال پرداخته است که: تحولات ژئوپلیتیکی در محیط امنیتی ایران چه تأثیری بر جایگاه کشور در منطقه و فرامنطقه در افق 1404 دارد؟ با بررسی عوامل هشت گانه ژئوپلیتیکی تنش زا (عوامل سیاسی، ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک، ژئوکالچر، هیدروپلیتیک، زیست محیطی، فضای مجازی و سرزمین)، 21 حوزه ژئوپلیتیکی در محیط امنیتی ایران شناسایی و نشان داده شده که قدرت های رقیب به دنبال آن هستند تا با اجرای سیاست هایی همچون دامن زدن به خصومت ایران و اعراب در منطقه، تغییر خطوط انتقال انرژی از مسیر ایران، حذف یا کاهش اهمیت ایران در تأمین انرژی جهان، تضعیف فرهنگ و جبهه مقاومت، بروز و ظهور مناقشه های مرزی و سرزمینی، دامن زدن به مسائل زیست محیطی و اجرای جنگ شناختی؛ قدرت ایران را در استفاده از مزیت های ژئوپلیتیکی اش کاهش دهند.
فرآیند و پیامدهای تصویب و اجرای سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
137 - 164
حوزههای تخصصی:
یکی از پردامنه ترین مناقشه های سالیان اخیر بین حوزه آموزش وپرورش و دولت در نظام جمهوری اسلامی ایران تهیه، تصویب و اجرایی شدن سند تحول بنیادین در آموزش وپرورش است. این مهم به عنوان سندی بالادستی برای تغییر و تحول در نظام تعلیم و تربیت توسط بالاترین مقامات اجرایی دولت تهیه و تصویب شده است. هدف این تحقیق بررسی فرایند تصویب و اجرای سند تحول بنیادین در آموزش وپرورش با اتخاذ رویکرد انتقادی دولت در جامعه «جوئل میگدال» بوده است. رویکرد مذکور ضمن ارائه شواهدی تجربی و انجام تحقیقاتی میدانی، به فرآیند اتخاذ تصمیمات دولتی و اجرای آن ها با دیدگاه دیگری به جز دیدگاه حاکم وبری می پردازد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش مصاحبه نیمه ساخت یافته در جهت جمع آوری داده ها همچنین با استفاده از فن تحلیل مضمون جهت تحلیل مصاحبه ها انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، همان طور که نظریه میگدال پیش بینی می کند، دولت جمهوری اسلامی ایران یک تشکیلات یکپارچه ای که به راحتی بتواند قوانین مصوب خود را اجرایی کند، نیست، بلکه هم در درون (ترجیحات سلیقه ای مقامات اجرایی، ناهماهنگی بین دستگاهی و...) و بیرون آن متأثر از ساختار جامعه شبکه ای (نفوذ گروه ها و جریان های سیاسی اجتماعی و...) رقابت ها و اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد که این امر مانع از اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و اسناد و قوانین مشابه می گردد.